یادداشت ها
حوزه های تخصصی:
سالیان دراز، این درختان پناهِ جوی آبی بوده اند که از سرچشمه محلات به سوی مزارع پایین دست روان بود. ردیفی از درختان، سایه خود را بی هیچ منت به جویی می بخشید تا بتواند امانت خود را بی کم وکاست به دست صاحبانش برساند. منظر جوی مارپیچ، برآمده از شکل زمین در پای درختان نظام گرفته از آن، هر اهل دلی را به شوق می آورد. شاعران و هنرمندان این سرزمین به دفعات، صحنه هایی از این منظر را در آثار خود تجسم کرده اند تا بیان حال و فهمی باشد که در کنار آن تجربه کرده اند: مردمان سرِ رود آب را می فهمند (سهراب سپهری) بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین (حافظ) آب، آئینه عشق گذران است (فریدون مشیری) بنگر که جوی آب چه مستانه می رود (اقبال) جوی آبی که روان در نظرت می گذرد / آب چشمی است که ما بر گذرت ریخته ایم (شاه نعمت اله ولی) آن یکی در مرغزار و جوی آب / وآن یکی پهلوی او اندر عذاب (مولوی) تدریجاً این منظره به نماد مشترک خاطرات ایرانیان بدل شد. زندگی جدید اما سرنوشت دیگری برای آن رقم زد. ظهور بتن و جوی سنگی، آب را از ریشه درختان دریغ کرد. در ظاهر، برای حفظ آب و منفعت افزون تر، جوی ها نفوناپذیر شدند. اما در نتیجه، ریشه های درختان خشکید و درختان یک به یک قطع شدند؛ دو خسارت پی درپی حاصل این بی خردی بود: آب در برابر آفتاب قرار گرفت و تبخیر آن زیاد شد در حدی که با نشت آن به زمین برابری کرد و دیگر آن که منظر مثالی ایرانیان از دست رفت. پارک ها و بوستان های جدید، اگرچه در شمار مساحت سبز چشمگیرند، اما حالی و خاطره ای برنمی انگیزند. اینجاست که ارزش گوهرهای سرزمینی آشکارتر می گردد. منظرهای ایرانی که مقهور هجوم کمیت و فناوری شدند، به قالی های گرانبهایی می مانند که در زیر چرخ ماشین ها در حال فنایند.
مقالات
جایگاه نشانه ها در تقویت حس مکان در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور اسلام در ایران و سایر نقاط جهان، با پیام هایی مبنی بر برابری انسان ها ، آزادی عقیده و... همراه بود که به شدت مورد استقبال و پذیرش جوامع طبقاتی و تحت فشار آن دوران قرار گرفت. هنرمندان مسلمان به واسطه این ایدئولوژی جدید، تحولی عظیم در هنر و معماری به وجود آوردند که بیشتر در مفاهیم، زبان و بیان، اصول و صفات و مرتبط ساختن هرچه بیشتر این مفاهیم با قرآن، دستورات اسلام و سنن پیامبر بوده است. مهم ترین مفهومی که با ورود اسلام باعث تحولی عظیم در باغ سازی شد، مفهوم بهشت است. براساس آموزه های دین اسلام، گیاهان از ارزش و اهمیت ویژه ای برخوردار هستند تا جایی که در قرآن، بهشت- بهترین مکانی است که به انسان های پرهیزگار وعده داده شده و به صورت باغی پوشیده از گیاهان توصیف شده است. این مفهوم (بهشت) تحولی عظیم در باغ سازی ایرانی بعد از اسلام ایجاد کرد. این مقاله بر آن است به چگونگی تجسم بهشت در باغ ایرانی و استفاده از سمبل ها و نشانه ها در جهت تقویت حس مکان باغ به عنوان تمثیلی از بهشت اخروی بپردازد. در این راستا از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای استفاده شده است.
گستره معنای منظر و مترادف های آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظر از واژگان کهن و پرکاربردی است که در بستر اندیشه های گوناگون بر معانی مختلف دلالت دارد و در گذر زمان ظاهری متفاوت و با مفهومی واحد، کاربرد داشته است. تاریخ زبان شناسی و مردم شناسی ایران نشان گر آن است که آگاهی از منظر و تصور آن، پیش از میلاد مسیح وجود داشته است. منظر، که در زبان فارسی معادل Landscape به کار برده می شود، یکی از جموعه واژه هایی است که با معانی مترادف از قرون اولیه اسلامی در منابع ایرانی کاربرد داشته. توجه به لایه های مختلف معنای منظر موجب ساخت مجموعه ای از واژه ها شده که از نظر ظاهری همه بر «تصویری در مقابل انسان» دلالت می کند. اما از جهت مفهومی معانی متفاوتی دارند. این واژه ها با سلسله مراتبی از تصویر خنثی و بدون حرکت در مقابل انسان آغاز می شود و تا معنایی پویا و وابسته به انسان و تصویر مقابل دامنه پیدا می کند. باغ ایرانی از هزاره اول پیش از میلاد، به مثابه منظر مصنوع که بازنمایی تفسیر شده طبیت است، وجود فرهنگ قدیم و غنی در خصوص منظر را تأیید می کند. این مقاله به بررسی سابقه مفاهیم مربوط به منظر در زبان فارسی و بازنمایی آن در تمدن ایران پرداخته است.
مراکز خرید در منظر شهر: سازنده یا تخریب کننده؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراکز خرید را امروزه می توان به عنوان یکی از تجهیزات شهری قلمداد کرد. تجهیزاتی که مهمترین ویژگی آنها «مکان» بودن آنهاست؛ در برخی جوامع کاربرد تولیدی و برای بعضی دیگر کاربرد مصرف دارند. با رجوع به پیشینه این مراکز خرید می توان ریشه فرهنگی شکل گیری آنها را در جریان مدرنیته جستجو کرد. جریانی که بخش های مختلف زندگی شهری را به صورت مجزا شکل داد. نخستین مراکز خرید در حومه شهرها شکل گرفتند و موجب جذب شهروندان نه تنها برای خرید و تفریح که برای سکونت به حومه شهرها شدند. نسل دوم به تدریج و با پیشرفت فناوری معماری خاص خود را به دست آوردند و تبدیل به سوژه های طراحی برای معماران شدند. نقل مکان شهروندان، مقدمه ای برای تمهیداتی از طرف دولت و مدیران شهری شد تا نسل سوم این مراکز خرید با بازگشت به سمت مراکز شهر ایجاد شوند. این موضوع برای حل مجموعه مشکلاتی که در اثر این نقل مکان به وجود آمده بود و با مکانیزم های خاصی اتفاق افتاد و مراکز خرید در قلب شهرها جای گرفتند. اما مراکز خرید با خاستگاه مدرنیستی خود متأثر از پیشرفت های تکنولوژی و در عین حال بر محیط اطراف خود اثرگذار بودند. مخدوش کردن تجارت های محلی، از بین رفتن هویت های بومی و خرده فرهنگ های مختلف از انتقاداتی است که به واسطه ذات مدرنیستی بودن این مراکز بر آنها وارد است. گرچه امروزه پیشرفت و توسعه مراکز خرید را به عنوان روندی از جهانی شدن در جامعه بین المللی می دانند؛ اما نباید فراموش کرد که مراکز تجاری سرآغاز تجارت های بین المللی در دنیا نبوده اند. بازارهای شهرهای بزرگ، مسیرهای کاروان های بین المللی و تجارت به وسیله فروشگاه های زنجیره ای، از یونان باستان و شهرهای بزرگ خاورمیانه تا دوران مدرن ادامه داشته است. آنچه امروزه مراکز تجاری را به عنوان یکی از تجهیزات شهری مطرح می سازد ابعاد مختلف اجتماعی و فرهنگی آن است. تبدیل عرصه عمومی خریدوفروش به یک فضای بسته خصوصی، ایجاد بستر اتفاقات اجتماعی و فرهنگی، شکل گیری هنجارهای اجتماعی و تبدیل شدن به نماد مدرنیسم، وجوه مختلف این مراکز به شمار می روند. با این شرایط باید توجه داشت که مراکز خرید نه تنها بخشی از منظر شهری، بلکه شکل دهنده به آن هستند. با معماری خاص خود، تغییر هنجارهای مصرف و جامعه و تبدیل شدن به تجهیزاتی جدانشدنی از شهر.
سنجش الگوی حضور مشترک در فضاهای نوین جمعی (مورد پژوهی: مجتمع تجاری کوروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، فضای شهری به عنوان مکان ملاقات در سطوح مختلف برای شهروندان عمل کرده است. در این مکان ها مردم با یکدیگر ملاقات می کردند، از اخبار مطلع می شدند و برای ازدواج برنامه ریزی می کردند. همچنین علاوه بر خرید و فروش کالا، هنرمندان خیابانی مردم را سرگرم می کردند. برگزاری مراسم مختلف و رویدادهای بزرگ و کوچک، خواندن اعلامیه ها به صورت عمومی، و پیگیری مجازات ها از دیگر رخدادهایی بود که در فضاهای شهری اتفاق می افتاد. اما امروز این فضاهای اجتماعی در حال کاهش هستند و جای خود را به فضاهای نوین جمعی داده اند که در شهرها در حال ساخته شدن هستند. بنابراین اطمینان حاصل کردن از اینکه این فضاها برای شکل دادن تعاملات انسانی به درستی عمل می کنند از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این مقاله معرفی روش های جدیدی برای درک و مدل سازی رفتارهای انسانی (عامل ها) و الگوهای حضور مشترک در فضاهای نوین جمعی است. متأسفانه در حال حاضر در طرح های شهری کشور، از روش های مناسبی برای درک و پیش بینی الگوهای حضور مشترک در فضاهای همگانی استفاده نمی شود، به همین منظور در این نوشتار دو روش چیدمان فضایی و داده های تلفن همراه بر پایه تئوری مدل سازی عامل مبنا بررسی شدند و نقش آنها در درک الگوهای حضور مشترک بیان شده است. سپس به عنوان نمونه مورد پژوهش، مرکز خرید کوروش با استفاده از این دو روش مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد قسمت جنوبی این مجموعه ظرفیت بالاتری برای رویدادها و تجمعات اجتماعی دارد و همچنین ساعت اوج بار ترافیک انسانی در این مجموعه ساعت 7 بعدازظهر است. شلوغ ترین روزها در هفته، پنجشنبه ها و جمعه ها و روزهای ابتدایی و انتهایی ماه شلوغ ترین روزهای ماه هستند. در انتها نتیجه گرفته شد این روش ها می توانند مسیر تصمیم سازی برای داشتن کیفیت زندگی بالاتر از طریق ارتقای فضاهای نوین جمعی را روشن سازند.
مال ، نمود امروزین فضای عمومی در تهران؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد سریع شهرها، عدم مدیریت شهری کارآمد و حجم ساختمان سازی هایی که عموماً بدون در نظر گرفتن طرح های جامع و منظر شهری و با پرداخت هزینه هایی به شهرداری ها صورت می گیرد، شهرهای ما به فضاهای پر توده ای تبدیل شده است که تناسب توده و فضا در آنها کاملاً نادیده گرفته شده اند. از طرفی از بین رفتن فضاهای عمومی و مکث که محلی برای تجربه های جمعی و تمرین اجتماع پذیری و حتی تجربه حس مکان بود، باعث تغییر چهره و کالبد شهری به فضاهایی بدون کیفیت و صرفاً فیزیکی و خالی از روح شده است. این گسترش بی رویه که مصرف گرایی و حجم بالای تقاضا را می طلبد، باعث سمت گیری مراکز خرید به سمت مال ها و مگامال ها شد؛ فضایی که همواره محلی برای نقد پژوهشگران حوزه شهری و منتقدین معماری مدرن بوده است. هدف اصلی این پژوهش بازخوانی مجدد این فضاها از منظری نوین است. اینکه چگونه از پتانسیل های این فضاهای جدید می توان استفاده کرد؟ و اینکه آیا مال ها می توانند در شکل گیری گونه جدیدی از فضاهای عمومی نقش داشته باشند؟ اگرچه نقدهای واردشده به این فضاها در حوزه های مختلف قابل بررسی و چالش های مطرح شده قابل پرداختن هستند، ولی به نظر می رسد فارغ از نظریه های مطرح شده درباره مال ها و لزوم حذف یا به حاشیه کشانده شدن این گونه فضاها در شهر، در دهه اخیر ما با نوعی دگردیسی در عملکرد و حتی مفهوم این گونه فضاها برای نسل جدید شهرنشین ایرانی روبه رو هستیم. پس از بررسی های میدانی و طبقه بندی مشاهدات با روش توصیفی و تحلیلی روی چهار مال بزرگ تجاری در تهران، این نتیجه حاصل شد که این فضاها علاوه بر عملکرد فضایی و نقشی که برای برآورده شدن نیازهای یک منطقه بر عهده دارند، درواقع با تغییر معنایی خود به یک باشگاه یا محفل برخورد تبدیل شده و به عنوان یک آوردگاه اجتماعی در فضای شهری تهران ایفای نقش می کنند.
سرزندگی فضاهای پشتیبان در مراکز نوین تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای پشتیبان در مجتمع های تجاری (شهربازی، فودکورت و نظایر آن) ابتدا برای رونق بخشی به تجارت در این مراکز ایجاد شده بودند، اما رفته رفته تبدیل به مقاصد مستقیم برای فعالیت های انسانی شده اند. به این معنی که مراجعین بدون آنکه هدف خرید داشته باشند، به منظور گذاران اوقات فراغت، تعاملات اجتماعی و... به مراکز خرید مراجعه می کنند و در حقیقت نوعی فضای عمومی نوین در مراکز تجاری شکل می گیرد. به نظر می رسد دلیل اصلی این تغییر شکل، سرزندگی این فضاهاست. لذا فرضیه اصلی پژوهش عبارت است از اینکه : «فضاهای نوین عمومی پشتیبان شکل گرفته در مراکز تجاری جدید، سرزنده بوده و این سرزندگی باعث تغییر شکل عملکردی این فضاها از فضاهای وابسته به فضاهایی فعال به عنوان فضاهای نیمه عمومی شهری مستقل شده است». هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه هایی که باعث سرزندگی فضاهای پشتیبان مراکز تجاری شده، در قالب یک مدل مفهومی است. روش این پژوهش کیفی و پیمایشی است و در این راستا، در گام اول پس از مطالعات اسنادی و مرور تجارب مرتبط صورت گرفته، مفاهیم مربوطه در قالب ابعاد و متغیرهای سرزندگی استخراج شده اند و در گام دوم، در مرحله مطالعات پیمایشی، پنج نمونه از مجتمع های تجاری که از لحاظ سرزندگی و جذب مخاطب برای گذران اوقات در فضاهای پشتیبان خود (نه مشتری تجاری) موفق بوده اند و همچنین با توجه به تنوع پراکنش جغرافیایی در شهر تهران، انتخاب شده اند. در این مرحله با استفاده از مشاهده و انجام مصاحبه عمیق، برای هر کدام از نمونه های موردی، متغیرهای استخراج شده که باعث سرزندگی فضاهای پشتیبان شده، بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد دو شاخص اصلی برای سرزنده بودن فضاهای شهری پشتیبان تجاری نوین وجود دارد : راحتی و نیمه عمومی بودن فضا. لذا در نهایت مجموعه مؤلفه های مؤثر در قالب یک مدل مفهومی سنجش سرزندگی در فضاهای پشتیبان تجاری نوین، ارایه شده است و با توجه به تحلیل کیفی در مطالعات پیمایشی صورت گرفته، مبنی بر استقلال عملکردی این گونه فضاها از مراکز تجاری نوین، فرضیه پژوهش اثبات شده و به سؤالات پاسخ گفته شده و پیشنهادات مرتبط با ارتقای سرزندگی در این گونه فضاهای عمومی بیان شده اند.