مقالات
حوزه های تخصصی:
استدلال اصلی این مقاله این است که تنوع و تکثر معانی و دگرگونی مفاهیم، از ویژگی های اصلی رشته روابط بین الملل است. در ابتدا با بررسی جایگاه مفاهیم در علم به طور کلی و علوم اجتماعی و روابط بین الملل به طور خاص، این استدلال مطرح می شود که نمی توان مفاهیم را دال هایی فرازمانی و فرامکانی و فارغ از زمینه مندی دانست. بنابراین، انتظار می رود گستره معنایی مفاهیم به تبع زمینه های زمانی و مکانی خاص متحول باشد و همچنین در گفتمان ها و پارادایم های مختلف، مفاهیم به اشکال متفاوتی تعریف شوند. بر همین اساس، در دو بخش بعدی مقاله رابطه تحول مفاهیم در رشته روابط بین الملل با تحول در روابط بین الملل به عنوان حوزه کنش انسانی و نتیجه رویه های کنشگران بین المللی، و سپس تاثیر تنوعات و تحولات نظری در تکثر معنایی و تحول مفهومی در این رشته بررسی می شود. سرانجام با نگاهی به مقالات این مجموعه برخی از مهمترین تحولات مفهومی در روابط بین الملل مورد اشاره قرار می گیرد .
پویایی های روش شناخت در روابط بین الملل جنبشهای قومی
حوزه های تخصصی:
روابط بین الملل، رشته ای است که عرصه پژوهشی آن در مقایسه با سایر رشته های علوم اجتماعی از بیشترین پویایی و دگرگونی برخوردار می باشد. یکی از مهمترین پویایی های عرصه دانشگاهی رشته روابط بین الملل، دگرگونی در روش های مطالعه و پژوهش دنیای بیرونی روابط بین الملل در نزد محققین این رشته است. نوشتار حاضر تلاش می کند، با نگاهی منتقدانه، به بررسی تحول در روش شناسی مطالعات بین المللی پرداخته و مشکلات و کاستی های آن را ارزیابی نماید. نگارنده با بازشناسی دو رویکرد کلاسیک و کوانتومی در علوم دقیقه، بر آن است که روش شناسی علوم اجتماعی در قرن بیستم، غالباً متاثر از رویکرد کلاسیک علوم دقیقه بوده است. این در حالی است که رویکرد کلاسیک توان تبیین تحولات جهانی در ابعاد گوناگون را ندارد. چارچوب نظری کوانتومی با ویژگیهایی چون اعتقاد به نسبیبودن نتایج پژوهشی و بهرهبرداری از تمام روش ها برای دستیابی به نتایج معتبرتر، تناسب بیشتری با دنیای علوم اجتماعی، از جمله روابط بین الملل دارد.
فراتکنولوژی و تحول مفهوم قدرت در روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
با تغییر عرصه سیاست بینالملل در نتیجه توسعه فراتکنولوژیها و شکلگیری عرصه سیاست هنجاری، زمینه ساخت مجدد هویت ها، منافع، مفاهیم و قلمرو سیاسی فراهم شده و به تشدید تعاملات بینالمللی، شتاب تغییرات نهادی، توسعه فرایند به هم پیوستگی جهانی، اهمیتیافتن هنجارها و افزایش نقش بازیگران غیردولتی انجامیده است. در نتیجه، نحوه برداشت از قدرت و سازوکارهای اعمال آن نیز متحول و پیچیدهتر شده است. هدف این نوشتار، بررسی مفهوم قدرت با توجه به دگرگونیهای ایجادشده در عرصه سیاست بینالملل و توسعه چارچوبی مفهومی است که تمام ابعاد آن را پوشش دهد. بدین منظور، ابتدا مفهوم سنتی قدرت و رابطه آن با تکنولوژی بررسی میشود و سپس، نقش فراتکنولوژیها در تغییر عرصه سیاست بینالملل و تاثیر آن بر مفهوم قدرت بیان خواهد شد.
دگرگونی در نظریهها و مفهوم امنیت بین المللی
حوزه های تخصصی:
امنیت، اصلی ترین وظیفه دولت ملی و مهمترین موضوعی است که تا کنون مورد توجه دانشوران روابط بین الملل قرار گرفته است. باوجود این، امنیت مفهومی پیچیده، متعارض و شدیداً متکی بر رویکردها و نظریه هایی است که ناظران و پژوهشگران از آنها استفاده میکنند. تا کنون برای توصیف، تبیین و پیشبینی موضوعات امنیتی، نظریههای مختلفی مطرح شده است. در این نوشته، تلاش میشود دگرگونیهای به وجود آمده در مفهوم امنیت از منظر تحول در نظریه های مطالعه امنیت مورد بررسی قرار گیرد.نظریه های واقع گرایی، لیبرالیسم، مکتب کپنهاک، سازه انگاری و انتقادی، نظریه های برجسته در مطالعات امنیتی هستند که با ارائه پیشفرضها و چارچوب مطالعاتی متفاوت در مورد امنیت ملی و امنیت بین الملل، افقهای تازهای را در حوزه مطالعات امنیتی به وجود آوردهاند و دیدگاههای متفاوتی در مورد پرسشهای اساسی امنیت از جمله مرجع، کارگزار، ابعاد و شیوه تامین امنیت، مطرح ساختهاند. موضوع مقاله حاضر بررسی تحول مفهوم امنیت در این نظریه هاست.
تحول مفهوم کنشگر در روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
گفتمان واقع گرایانه «دولتمحور»، که به دولت به عنوان کنشگر انحصاری عرصه سیاست و روابط بین الملل می نگریست، در پی تحولات نوین ناشی از پایان جنگ سرد، جهانیشدن، وابستگی متقابل، حادثه یازدهم سپتامبر، نقش رو به گسترش جنبشهای اجتماعی فراملی، جامعه مدنی جهانی ، نهادهای غیردولتی ملی و بین المللی و رشد گروه های تروریستی، مورد بازتعریف قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است با اتکا به رهیافت های سه گانه جیمز روزنا در مورد مطالعه روابط بین الملل، ضمن گذار از تلقی مفهوم کنشگر در رویکرد واقعگرایی، به بررسی تحولات مفهومی آن در عصری بپردازد که پلورالیسم وجه شاخص آن است و سپس با ذکر گونه های نوین این مفهوم، دیدگاههای موجود را نقد و ارزیابی کند.
نظامهای بین المللی تک قدرت محور: تک قطبی، هژمونی، امپراتوری
حوزه های تخصصی:
در سالهای آغازین قرن 21، مراکز دولتی و عمومی آمریکا موج گستردهای را در مورد خطر وابستگی این کشور به نفت کشورهای منطقه خلیج فارس به راه انداختند و خواستار اتخاذ سیاستهای دقیق و بلندمدت برای جلوگیری از خطرات ناشی از این وابستگی شدند. با توجه به اینکه واردات نفت آمریکا از منطقه خلیج فارس تنها 2/11% کل واردات نفت این کشور از جهان را تشکیل میدهد و ایالات متحده با اکثر کشورهای منطقه روابط استراتژیک دارد و پیوندهای عمیق و گسست ناپذیری بین آنها به وجود آمده، این پرسش مطرح میشود که دلیل اصلی این نگرانیها و سیاستگذاری در جهت کنترل بیشتر بر منطقه نفتخیز خلیج فارس چیست؟در این مقاله، به دلایل و اهداف بین المللی آمریکا از اتخاذ چنین سیاستی در قبال منطقه خلیجفارس اشاره میشود و پیامدهای آن برای این کشور و دیگر بازیگران جهانی و منطقهای مورد ارزیابی قرار میگیرد .کلیدواژگان: قدرت ، نظام بین الملل ، تک قطبی ، هژمونی ، امپراتوری
تحول مفهوم مداخله بشردوستانه در روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی تحول مفهوم مداخله بشردوستانه در روابط بین الملل با کمک گرفتن از تئوری های روابط بین الملل می باشد. مداخله بشردوستانه در جامعه بین المللی به مثابه قاعده، سخت ترین آزمایش برای جامعه مذکور است که بر اساس اصول حاکمیت، عدم مداخله و عدم استفاده از زور پایه ریزی شده است. با جهانی شدن مقوله حقوق بشر و توجه ویژه به دوری گزیدن از نسل کشی، شکنجه و تجاوز به حقوق اولیه انسان ها، این اصل انسان دوستانه، با اصول حاکمیت و عدم مداخله تعارض پیدا کرده است. در عین حال، مفهوم مذکور با تحولی عمیق در قبل و بعد از جنگ سرد روبرو شده است. در مقاله حاضر، نخست مفهوم مداخله را در تئوری های واقع گرایی و لیبرالیسم بررسی می کنیم. سپس به تحول مفهومی مداخله بشردوستانه در تئوری سازه انگاری، به عنوان الگوهای هنجاری، ارزشی و قاعده بین المللی می پردازیم و در نهایت، تحول مفهوم مداخله بشردوستانه را در روابط بین الملل به طور کلی مورد کندوکاو قرار می دهیم.
الگوی امنیت منطقهای در خلیج فارس، تجربه ها و موانع
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به ترتیبات و الگوهای امنیتی در خلیج فارس، از آغاز شکل گیری این مجموعه امنیتی و اضلاع سه گانه آن توجه شده و ضمن اشاره به ناکافی بودن نظریههای وابستگی و امپریالیسم برای توضیح این ترتیبات، ضرورت توجه به دوآلیسم برخاس ته از الهامات واقعگرایی و لیبرالیسم مورد تاکید قرار گرفته است. در این راستا نویسنده به رویکرد دو قدرت مداخله گر انگلیس و آمریکا در تنظیم ترتیبات امنیتی خلیج فارس پرداخته و اختلاف و تعارضات ادراکی بازیگران از ترتیبات امنیتی مورد نظر را بررسی کرده است. فرصتها و امکانات موجود ایران برای ایجاد تکامل در این ترتیبات، مبحث پایانی مقاله را تشکیل میدهد .
آینده کردستان عراق
حوزه های تخصصی:
نزدیک به دو دهه است که موضوع کردهای عراق به جدالی جذاب و مناقشهانگیز تبدیل شده است. کردها مانند بعضی اقوام و ملل جهان، کسانی هستند که معمولاً سرنوشتشان به وسیله حوادثی چون جنگهای جهانی، تبانی قدرتهای خارجی و اختلاف بین نخبگانشان تعیین شده است. وقوع جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، به حکومت رسیدن بعثیها و بالاخره، حمله آمریکا و متحدانش به عراق در سال 1991، از جمله حوادث بسیار مهمی بودند که مزه خودمختاری را به کام کردهای عراق بردند. در عین حال، آخرین حادثه یعنی رویارویی آمریکا و نیروهای تحت امر سازمان ملل با صدام در ماجرای کویت (1991م)، پربارترین حادثه برای کردهای عراق بود. برای اینکه آنها، طولانیترین (تا سال 2003) مقطع خودمختاری را در طول تاریخ کردها چشیدند و آمریکا به بهای همکاری کردها با آنها، دست صدام را در حمله به شمال عراق بست.