۱.
پس از مرگ هانس یواخیم مورگنتا در جولای 1980، مکتب جدیدی در سیاست بینالمللی ظهور کرد که نئورئالیسم نام گرفت. مهمترین اندیشمند این مکتب، کنت والتز است که با انتشار کتاب «نظریه سیاست بینالملل»، اصلاحاتی در رئالیسم مورگنتا اعمال کرده و در تحلیل نظم و ناامنی بینالمللی کوشیده است. در مقاله حاضر، مهمترین تمایزهای رئالیسم و نئورئالیسم را با استناد به کتاب والتز بررسی کرده و به این پرسش، پاسخ میدهیم که روش شناخت و تحلیل امنیت بینالمللی در مکتب نئورئالیسم چگونه است؟ در پاسخ، ابتدا افزودههای روششناختی و مفهومی نئورئالیسم بر رئالیسم را بررسی و با مرور مفروضات و مفاهیم کلیدی نئورئالیسم، چهار ایده اساسی این مکتب را مورد بحث قرار میدهیم. به نظر نگارنده، مکتب نئورئالیسم، از طریق بازاندیشی در مفروضات ذاتگرایانه رئالیسم و نیز توجه به ماهیت و منطق پویای امور و برداشتها، از قابلیت توضیحدهندگی بیشتری نسبت به رئالیسم، در حوزه امنیت بینالملل برخوردار است.
۲.
این مقاله، به تشریح مفهوم فرهنگ استراتژیک و برداشت سه نسل از متفکران در قالب سه گفتمان، در خصوص این مفهوم، میپردازد. فرهنگ استراتژیک، اولین بار به عنوان متغیر مستقل در تبیین رفتارهای استراتژیک مطرح گشت. طرح این مفهوم، به معنای پذیرش عواملی غیر از عوامل ساختاری ـ مادی در تحلیل رفتارهای استراتژیک بوده است. در این خصوص، سه گفتمان در سه دهه پدید آمد که هر سه نیز تمرکز خود را بر رابطه میان فرهنگ استراتژیک و رفتار استراتژیک قرار دادند. هرچند نتیجه گیری های آنان از نوع رابطه، متفاوت بوده است.گفتمان اول، تحلیل رفتار بدون فرهنگ استراتژیک را ناممکن میداند؛ گفتمان دوم فرهنگ استراتژیک را نوعی ابزار و امکان به منظور پیشبرد استراتژی معرفی کرده و گفتمان سوم نیز رابطه میان فرهنگ و رفتار استراتژیک را بیشتر در چارچوب نقش فرهنگ استراتژیک در عناصر و زمینه های رفتار استراتژیک مورد بررسی قرار داده است.
۳.
در این مقاله، با استفاده از روش اسکینر در قرائت متون سیاسی، تلاش میشود تا مسأله امنیت و ارتباط آن با برداشت خواجه نظامالملک، بررسی شود. به زعم خواجه نظامالملک، از شاخصترین اندرزنامه / سیاستنامه نویسان، ربطی «ارگانیک» بین امنیت رعایا و قدرت سلطان وجود دارد. امنیت، باعث رونق و رفاه در کار رعایا میشود و پادشاه، با اخذ مالیات از رعیت مرفه، صاحب «خزانه و مساکر» بسامان میگردد. در عین حال، حفظ نوعی توازن و تعادل هم لازم است؛ به گونهای که رعایا نتوانند در مقابل سلطان، استقلال و قدرت مقاومت کسب کنند و همواره میان رأفت و رهبت باشند. خواجه نظام، قدرتگیری سلاطین دیگر، خروج بددینان و مفسدین در دین، ضعف پادشاه و تردید او در استفاده از زور، بیکاری و تسلط زنان و کودکان بر ملک را، از عوامل اصلی ناامنی در قلمرو پادشاهی، یعنی موضوع اصلی امنیت میداند.
۴.
بیش از پیش به آن توجه داشت. در این مقاله، با عنایت به همین اهمیت و ضرورت و ضمن تأکید بر تفاوت میان مفهوم امنیت یا احساس نیاز به آن و مطالعات امنیتی از یک سو و تفاوت مطالعات امنیتی در ایران با مطالعات امنیتی ایرانی از سوی دیگر، ابتدا پیشینه و نحوه شکلگیری مطالعات امنیتی در ایران مورد بررسی قرار میگیرد تا مشخص شود این حوزه مطالعاتی، با چه مسائل و مشکلاتی دست به گریبان است و سپس، به تحلیل مسائل و مشکلات مذکور پرداخته میشود. به باور نگارنده، مطالعات امنیتی در ایران گرفتار در سه حلقه وابستگی یعنی وابستگی مفهومی، وابستگی علمی و وابستگی فکری است و تا مادامی که از این حلقهها، رهایی نیابد، نمیتوان از مطالعات امنیتی و ایرانی به عنوان حوزهای مستقل و قابل مطالعه سخن به میان آورد.
۵.
به دلیل افزایش روزافزون معاهدات و سازمانهای بینالمللی پیرامون حقوق تجارت بینالملل و بنا به الزام اعضا بر اجرای مقررات مندرج در اسناد بینالمللی، دولتها برای اجتناب از انزوای حقوقی - اقتصادی، سعی در الحاق و ورود به این نهادها را دارند.در اینکه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در پذیرش این معاهدات یا عدم الحاق به آنها تأمین میشود، نمیتوان به گونهای مطلق اظهارنظر نمود. برای نمونه، ایکسید، میگا، آنسیترال، سازمان تجارت جهانی ومعاهده منشور انرژی، هریک، متضمن مقررات متفاوتی در زمینه تجارت بینالملل هستند که با بررسی موردی، میتوان فرصتها و چالشهای ناشی از التزام و الحاق به این اسناد بین المللی را دریافت.
۶.
اقدام به موقع، یکی از مؤلفه های راهبردی در تصمیمگیریهاست. زمان می تواند موجب تقویت توانمندی های کشور در مقابل رقبا شده و عدم درک زمان مناسب اقدام، عملاً به تضعیف توانمندی ها یا نابودی آنها منجر می شود. اقدام در زمان مناسب، نیازمند شناخت دقیق خود و مقاصد و انگیزه های کشورهای رقیب است. ضربه نخست، حمله پیشدستانه و حمله پیشگیرانه، با مؤلفه سرعت و زمان همنشینند و از زمان پیدایش جنگ ها، مشغله فکری زمامداران، فرماندهان و تصمیم گیرندگان بوده اند.آنها تلاش کرده اند برای تأمین هدف با هزینه کمتر و دستاورد بیشتر، از عنصر سرعت و زمان بیشترین بهره را ببرند و قبل از اقدام رقیب، حمله را آغاز نموده و ضربه کارآمدی بر آن وارد نمایند که مطمئناً در زمان هوشیاری، چنین اقدامی نمی تواند دستاورد قابل توجهی در پی داشته باشد.
۷.
برگزاری اجتماعات و راهپیماییها، وسیله احراز حقوقی چون حق بیان، حق تساوی و برابری و همچنین حق درخواست اجرای سایر حقوق بشر و حقوق مندرج در قانون اساسی، با توسل به حالت جمعیبودن آن است. از این رو، حق برگزاری اجتماعات، حقی بنیادین است و تا زمانی که از محدوده قانون فراتر نرود، تحدید آن، وجاهت عقلانی و حقوقی ندارد. برگزاری سالم و قانونی تجمعات و عدم ایجاد مانع در مسیر تحقق آن، راهی است به سوی توجه به امنیت و آزادی شهروندان و تأمین امنیت ملی با توسل به خواستههای شهروندان. در این مقاله، نگارنده با بررسی مقررات داخلی، به دنبال تحلیل ماهیت اجتماعات است و به این بحث مهم اشاره میکند که اجتماعات اعتراضآمیز را، چه قبل از ناآرامی و چه پس از وقوع رفتارهای غیرقانونی، چگونه باید مدیریت کرد؟