مطالعات راهبردی
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم تابستان 1400 شماره 2 (پیاپی 92) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نظریه امنیتی سازی یکی از پرکاربرد ترین و بحث برانگیزترین نظریه های امنیتی معاصر است که توسط پژوهش گران در تبیین پدیده ها و اقدامات مختلف امنیتی به کار گرفته شده است. این مقاله درصدد کاربرد و پیاده سازی این نظریه در حوزه نادیده گرفته شده و کمتر کارشده امنیت داخلی با بررسی موردی آسیب شناسی امنیتی سازی شبکه های اجتماعی مجازی در جمهوری اسلامی ایران بر اساس روش پژوهش کتابخانه ای- اسنادی است. نویسنده ضمن اذعان به سخت تربودن امنیتی سازی مسائل داخلی نسبت به مسائل خارجی، معتقد است که مواردی نظیر تعدد بازیگران تصمیم گیر و ابهام در صلاحیت بازیگر امنیتی ساز، چارچوب بندی و تصویرسازی نامناسب از تهدید، بی توجهی یا کم توجهی به ویژگی های بافت اجتماعی و تنوع مخاطبان، سیاست گذاری نامناسب و غیرامنیتی نکردن به موقع از مهم ترین عواملی بوده که امنیتی سازی شبکه های اجتماعی مجازی را در جمهوری اسلامی ایران با چالش مواجه کرده است.
فراتحلیل روند دین داری ایرانیان در دهه گذشته و پیامدهای امنیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان و کیفیت دین داری مردم در جامعه ایران که بافت فرهنگی سنتی-دینی و حاکمیت اسلامی دارد، اهمیت راهبردی دارد و تغییرات آن می تواند پیامدهای امنیتی ایجاد کند. این مقاله می کوشد روند میزان دین داری ایرانیان را طی سال های 1388 تا 1398 ترسیم و تغییرات صورت گرفته را نشان دهد و پیامدهای امنیتی این تغییرات را بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در دوره زمانی فوق، تغییرات محسوسی در میزان دین داری مردم ایران رخ نداده، اما نوع دین داری، از شریعت محوری به دین عاطفی متمایل شده است. هرچند این نوع تغییر خطرآفرین به نظر نمی رسد، اما زیاده روی در دین داری عاطفی، ممکن است پیامدهای امنیتی از جمله تغییر گروه های مرجع عمومی، افزایش فرقه های دینی، کاهش نفوذ روحانیت و تضعیف جایگاه حاکمیت دینی و ولایت فقیه در پی داشته باشد.
تحول در فرهنگ راهبردی و دکترین امنیت ملی ترکیه؛ چرخش یا توازن در سیاست خارجی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایلات فزآینده ترکیه در پیگیری راهبردهای مستقل از متحدان غربی و نزدیکی آن به قدرت های شرقی در تأمین اهداف امنیتی- دفاعی و همچنین، کنش گری فعال منطقه ای آن در به چالش کشیدن ترجیحات امنیتی قدرت های غربی، این سؤال را ایجاد کرده که آیا جهت گیری های بین المللی ترکیه در مسیر چرخشی محوری قرار گرفته یا صرفاً ناظر بر بازسازی سیاست خارجی این کشور در محیط نوین بین المللی و منطقه ای است؟ این مقاله با مفهوم بندی نگرش های راهبردی ترکیه و ارائه تصویری چارچوب مند از تحولات نوین فرهنگ راهبردی و دکترین امنیت ملی این کشور، به بازاندیشی در ایده های غالب از چرخش محوری در جهت گیری های کلان سیاست خارجی ترکیه می پردازد. در این راستا، فرهنگ راهبردی نوین ترکیه با تأکید بر اصل خودیاری و توانمندی های ملی، به طور فزاینده ای به دنبال تأمین استقلال راهبردی از متحدان غربی در شرایط گذار نظام بین الملل است. این ضرورتاً به معنای خروج از اتحاد فراآتلانتیکی نیست، بلکه ناظر بر متوازن سازی روابط با غرب و شرق به منظور تثبیت موقعیت راهبردی ترکیه به عنوان بازیگر مستقل بین المللی است.
تأثیر کم آبی جنوب غرب آسیا بر قلمروگستری هیدروپلیتیک رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش مصرف آب، تغییر اقلیم و ناکارآمدی مدیریت منابع آب در بسیاری از کشورهای جنوب غرب آسیا با تهدید امنیت آبی، تشدید هماوردی و تنش هیدروپلیتیک این کشورها همراه بوده است. در این میان، بخش عمده ای از قلمروگستری رژیم صهیونیستی در پیوند با دسترسی به منابع آبی کشورهای پیرامونی توجیه پذیر است. با وجود این، طی یک و نیم دهه گذشته تغییر الگوی مدیریت سازگار با کم آبی و فناوری پیشرفته شیرین سازی آب، این رژیم را در موقعیتی قرار داده که بتواند افزون بر رفع نیازهای آبی خود، پیشگام عرصه و عرضه فناوری نوین آبی باشد. این در حالی است که بازیگران دیگر با مشکلات جدی در این زمینه مواجه هستند. از نظر نویسندگان این مقاله، سیاست خارجی منطقه ای مبتنی بر ملاحظات هیدروپلیتیک رژیم صهیونیستی به بازتعریف نقش این رژیم در منطقه انجامیده؛ به گونه ای که می توان قلمروگستری جدیدی بر بنیاد آن تعریف کرد.
رویکرد مقایسه ای به سیاست کنترل تسلیحات آمریکا (2020-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند سیاست کنترل تسلیحات آمریکا پس از 11 سپتامبر در دولت های بوش، اوباما و ترامپ از منظر نظریه های مختلف بررسی شده، اما خلأ بررسی مقایسه ای مبتنی بر چارچوب نظری مشترک در مشهود است. پرسش اصلی این مقاله عبارت از این است که وجوه اشتراک و افتراق سیاست کنترل تسلیحات آمریکا در دوره های بوش، اوباما و ترامپ کدامند؟ بر اساس فرضیه مقاله، جهت گیری کنترل تسلیحات در سیاست خارجی آمریکا در دوره بوش در قالب «سیاست فراکنترل تسلیحات»، در سال های زمام داری اوباما، در چارچوب «سیاست کنترل تسلیحات برون بوم» و در دوران ترامپ «سیاست ناکنترل تسلیحات» بوده است. سیاست فراکنترل تسلیحات باعث اتخاذ اقداماتی فراتر از اقدامات معمول کنترل تسلیحات؛ سیاست کنترل تسلیحات برون بوم منجر به تأکید بر رژیم های بین المللی؛ و سیاست ناکنترل تسلیحات باعث اتخاذ اقداماتی در راستای کاهش هزینه ها شد. در این مقاله، از نظریه رفتار موازنه ای «راندال شوئلر» به عنوان یکی از اندیشمندان نظریه رئالیسم نوکلاسیک بهره گرفته شده و روش پژوهش نیز مقایسه ای است.
قدرت های نوظهور و نظم هژمونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت هژمون معمولاً نظم هژمونیکی را در راستای دستیابی به منافع خود ایجاد و سعی در حفظ آن دارد. بنابراین، ممانعت از وقوع جنگ های اصلی و مرکزی تبدیل به مهم ترین هدف دولت هژمون در نظم هژمونیک می شود. در تقابل با دولت هژمون، قدرت های نوظهوری قرار دارند که با توجه به متغیر رضایت، نقش، ایدئولوژی و تحولات قدرتی و نقشی که تجربه می کنند، سعی در ایجاد نظم های منطقه ای منطبق با اصول و قواعد مورد نظر خود دارند و چالشی برای نظم هژمونیک هستند. سوال این مقاله عبارت از این است که راهبردهای قدرت های نوظهور در نظم هژمونیک مبتنی بر چه اصول و مبنایی است؟ در پاسخ به این سوال و با توجه به مفروض پویایی قدرت و تأثیر متغیر نقش و رضایت بر طراحی راهبردهای بازیگران در نظام بین الملل، این فرضیه مطرح می شود که نزدیکی قدرت های نوظهور با هژمون منجر به تغییرات نقشی در رفتارهای بازیگران و این خود منجر به الگوهای رفتاری تعارضی در روابط با هژمون و کم شدن شکاف قدرتی منجر به اتخاذ سیاست های تجاوزگری و چالش گری بازیگر نوظهور ناراضی می شود. این پژوهش با تمرکز بر نظریه های چرخه قدرت، ثبات هژمونیک و گذار قدرت، سعی در تبیین راهبردهای قدرت های نوظهور در نظم هژمونیک دارد.