فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
183 - 201
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه مدل تجاری کارآفرینی در سازمان های کوچک و متوسط انجام شد. این تحقیق از نوع تحقیقات اکتشافی بوده و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات و داده ها میدانی و توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان، اساتید مدیریت و دانشجویان با سابقه فعالیت در کارآفرینی و مدیران باشگاه های ورزشی به عنوان سازمان های کوچک و متوسط بودند. مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. با توجه به اهداف پژوهش و اشباع نظری، 17 نفر در بخش کیفی و مصاحبه این پژوهش حضور داشتند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی شامل اساتید مدیریت، کارآفرینان، مدیران باشگاه های ورزشی و دانشجویان مدیریت بودند. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 384 نفر تعیین شد که در نهایت 280 پرسشنامه صحیح جمع آوری شد. در بخش کیفی مصاحبه ها به طورکامل ضبط و به نوشتار تبدیل شدند، سپس محقق مصاحبه های انجام شده را بررسی و آن ها را کدگذاری کرد. نتایج حاصل از کدگذاری مصاحبه ها و تحلیل عاملی تائیدی نشان داد پنج عامل شامل برندسازی، شبکه اجتماعی، راهبردها، گردشگری و تفکر کارآفرینی بر توسعه کارآفرینی در سازمان های کوچک و متوسط تاثیرگذار است. همچنین مولفه برندسازی با ضریب مسیر(315/0)، بیشترین تاثیر را بر توسعه کارآفرینی داشت. نتایج پژوهش حاضر به مدیران باشگا های ورزشی کمک می کند تا با استفاده از ابزار کارآفرینی موجب موفقیت و ارتقا و نیز باقی ماندن در عرصه رقابت شده و خدمات خود را توسعه دهند.
مرور نظام مند بر انتخاب شریک استراتژیک در استارت آپ ها (با رویکرد بیبلیومتریک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
248 - 264
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل موفقیت استارت آپ ها و کسب و کارهای نوپا درمسیر رشد و توسعه، انتخاب شریک استراتژیک است. بنابر این انجام این فرآیند کار ساده ای نیست و در این خصوص می بایست جنبه ها و معیارهای مختلفی مد نظر قرار گیرد.شناسایی و تحلیل ارتباط بین معیارهای انتخاب شریک می تواند برای بالابردن احتمال موفقیت و ادامه مسیر استارت آپ های شکل گرفته درون اکوسیستم کمک نموده تا باعث شود فعالان این اکو سیستم بتوانند تصمیم گیری های هوشمندانه تری داشته باشند. به جهت تحقق این امر، داشتن نگاه تکمیل، به هم پیوسته و یکپارچه برای بررسی موضوع پژوهش و به منظور پرکردن خلاهای موجود در این بین، این تحقیق به دنبال انجام موارد زیر است:عملکرد و رویکرد علمی محققان و فعالین اکوسیستم به جهت امکان بیان برخی از معیارهای انتخاب شریک و سرمایه گذار در کسب و کارهای نوپا و استارت آپ ها تحلیل شود.روش: روش به کار گرفته شده در پژوهش حاضر کیفی - مرور نظام مند بیبلیومتریک است و به این جهت از نرم افزار ووس ویور جهت ترسیم خوشه ها و تحلیل های آتی استفاده شده است یافته ها: کلمات غالب مورد استفاده در قسمت مربوط به ترسیم علم بدین شرح می باشند: عملکرد، کارآفرینی،نوآوری، سرمایه گذاری خطرپذیر،تاثیرات،شرکتها، سرمایه گذاری،رشد، شبکه ارتباطی و مدیریتهمچنین نویسندگان،کشورها و دانشگاه های پر استناد، نیز در بخش مرتبط با تحلیل عملکرد شناسایی و تحلیل شدند.
ارائه چارچوبی از عوامل کلیدی موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری در کسب و کارهای بین بنگاهی: مطالعه شرکت های پخش دارو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی از عوامل کلیدی موفقیت در کسب و کارهای بین بنگاهی (شرکت های پخش دارو) به کمک روش بیبلیومتریک، مرور سیتماتیک و تحلیل عاملی است. این پژوهش از از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پژوهشی آمیخته از نوع اکتشافی متوالی، ابتدا کیفی و بعد کمّی است. پژوهش کیفی حاضر در دو مرحله تدوین شده است. روش آمیخته حاضر طی سه مرحله که مرحله اول و دوم کیفی و مرحله سوم کمی بوده، انجام شده است. در مرحله نخست با استفاده روش بیبلیومتریک به بررسی مقالات و کلید واژه های استفاده شده در زمینه موضوع پژوهش حاضر پرداخته شد. پژوهشگران در مرحله دوم با استفاده از مرور سیستماتیک به منظور شناسایی دقیق تر و کامل تر عوامل کلیدی موفقیت در CRM تعدادی از مقالات موجود در این زمینه را انتخاب و مورد بررسی قرار دادند. با استفاده از داده های حاصل، پرسشنامه ای جهت شناسایی عوامل کلیدی موفقیت تدوین شد. در مرحله آخر بمنظور شناسایی این عوامل در شرکت های پخش دارو با استفاده از پرسش نامه طراحی شده، تحلیل عاملی با حداکثر درست نمایی انجام شد. با استفاده از یافته های بدست آمده، چهارده عامل اصلی برای سنجش عوامل کلیدی موفقیت CRM در کسب و کارهای بین بنگاهی شامل: «مشتری مداری»، «خدمات»، «مشاوره»، «تکنولوژی»، «فرهنگ»، «استراتژی مشتری محور» و «داده کاوی» به عنوان عوامل مرتبط با مشتری و هفت عامل «رویکرد سازمانی»، «مدیریت تغییر»، «مدیریت کارکنان»، «آموزش کارکنان»، «تعهد مدیریت ارشد»، «مدیریت فرآیند» و «استراتژی شرکت» به عنوان عوامل مرتبط با سازمان استخراج شد.
شناسایی پیشران های همکاری فناورانه شرکت های بزرگ با شرکت های دانش بنیان؛ مورد مطالعه شرکت ملی صنایع مس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
1 - 26
حوزه های تخصصی:
در صنعت مس، همکاری های فناورانه در زنجیره ارزش جهانی به دلیل افزایش بهره وری، پیشرفت در هوشمندسازی و توسعه محصولات جدید، موردتوجه شرکت های بزرگ و کوچک قرار گرفته است. محور اصلی این پژوهش، شرکت ملی صنایع مس ایران است که به عنوان سازمان مادر صنایع مس شناخته می شود. هدف از این پژوهش، شناسایی پیشران های همکاری فناورانه بین این شرکت و شرکت های دانش بنیان است تا از این طریق تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالا، افزایش اشتغال و سودآوری محقق گردد. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل مضمونی رویکرد اتراید – استرلینگ و با جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 26 تن از خبرگان صنعت مس، انجام شده است. نتایج پژوهش 26 عامل مؤثر را در همکاری میان شرکت ملی صنایع مس و شرکت های دانش بنیان شناسایی کرده است. این عوامل در هفت دسته بندی قرار می گیرند: تلاطم های محیطی غیرقابل پیش بینی، برنامه های توسعه و سیاست های بخش معدنی کشور، الزامات همکاری با شرکت های دانش بنیان، الزامات صنعت پایین دستی مس در کشور، الزامات شرکت ملی صنایع مس ایران، چالش های همکاری فناورانه بین المللی و دسترسی به حامل های انرژی.
بررسی و تحلیل عوامل موثر بر عملکرد فناورانه نهاد توسعه گر کاربرد پرتوها و ارائه توصیه های سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
84 - 106
حوزه های تخصصی:
کاربرد پرتوها به عنوان یک حوزه راهبردی و انرژی اتمی به عنوان منبع انرژی پاک در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به عنوان یکی از موتورهای محرک توسعه اقتصادی به خصوص در بخش های کشاوزی، پزشکی و صنعتی کاربردهای فراوانی دارد. در کشور ایران به دلیل بسیاری از عوامل این صنعت با وجود پیشرفت های بسیار قابل توجه در حوزه ی زیرساخت ها، در حوزه کاربرد و تجاری سازی نتواسته است به توسعه مطلوبی دست یابد. بررسی های میدانی نشان می دهد عمده ی دلایل عدم توسعه بخش خصوصی در سطح مطلوب در این صنعت به ناکارایی نهاد توسعه گر باز می گردد. در پژوهش حاضر با رویکرد سیستمی و ضمن بررسی چالشهای توسعه این صنعت، بررسی و تحلیل عوامل موثر بر عملکرد فناورانه نهاد توسعه گر صنعت صلح آمیز هسته ای کشور و ارائه توصیه های سیاستی پرداخته می شود. جامعه پژوهش، سازمان انرژی اتمی ایران می باشد. در تحقیق حاضر، پس از بررسی جامع ادبیات نظری و الگوهای نهاد توسعه گر در کشورهای پیشرفته از حیث این صنعت، به مصاحبه با 16 نفر از خبرگان علمی و تجربی پرداخته می شود و پس از تحلیل با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، از ابزار میک مک در شناسایی مهم ترین، تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین عوامل بر نهاد توسعه گر استفاده گردیده است. یافته های حاصل از تحقیق نشان می دهد ملاحظات امنیتی در مدیران ملی و سازمان و همچنین در سطح مدیران شرکت توسعه کاربرد پرتوها به عنوان نهاد توسعه گر و همچنین ریسک گریزی آنان عوامل اصلی تاثیرگذار بر توسعه کاربرد پرتوها در این حوزه هستند.
شناسایی محرک های جذب سرمایه به تبلیغات محیطی در رویدادهای ورزشی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی محرک های جذب سرمایه به تبلیغات محیطی در رویدادهای ورزشی بود. این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی از نوع نظری، بر مبنای عمق و وسعت تحقیق کل نگر، از نظر مدت اجرا مقطعی، از نظر زمان آینده نگر، از حیث مبنای معرفت شناختی جزء پژوهش های کیفی و از جنبه راهبردی جزء پژوهش های نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری این تحقیق صاحب نظران (اساتید دانشگاه، مسئولین کمیته های بازاریابی فدراسیون و هیئت ها، صاحبان کسب و کارهای ورزشی، مسئولین روابط عمومی هیئت ها) بودند و نمونه های تحت بررسی از این جامعه به صورت هدفمند انتخاب شدند که در نهایت 16 نفر بعنوان نمونه آماری جامعه انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق مصاحبه بود که به صورت نیمه ساختار یافته در اختیار صاحب نظران قرار می گرفت. محورهای اصلی مصاحبه اقتباس شده از رهیافت تحقیق کیفی و نظریه داده بنیاد با رویکرد گلیزر بود که از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار مکس-کیودای استفاده شد. با استناد به کدگذاری مرحله اول که به کدبندی اولیه معروف است، از طریق بازبینی مصاحبه-های انجام گرفته با صاحب نظران 67 کدباز شناسایی گردید. همچنین نتایج بدست آمده در قسمت کد گذاری محوری نشان داد که 11 عامل (سیاست های مالی و حمایتی، زیرساخت های لازم، اعتماد، جذابیت، تعاملات رسانه ای، تبلیغات اثرگذار، محبوبیت رویداد، سابقه و توان رقابتی، توجه به ویژگی های محصول، توجه به فضای تبلیغاتی، مزایای تبلیغات) به عنوان کدهای محوری انتخاب گردیدند.
ارائه الگوی تحلیل اختلالات و تاب آوری زنجیره تامین مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
48 - 73
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف ارائه الگوی تحلیل اختلالات و تاب آوری زنجیره تامین مواد غذایی انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل مدیران آماد و پشتیبانی سپاه است که 17 نفر به شیوه هدفمند و تا دستیابی به اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی نیز از دیدگاه 148 نفر از مدیران و کارشناسان مواد غذایی آماد و پشتیبانی سپاه استفاده شد. نمونه گیری بخش کمی با روش خوشه ای-تصادفی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. برای شناسایی ابعاد و مولفه های تحلیل اختلالات و تاب آوری زنجیره تامین مواد غذایی از روش تحلیل کیفی مضمون، تعیین روابط عناصر از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری و اعتبارسنجی الگوی زنجیره تامین تاب آور از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان داد مدیریت منابع انسانی، اختلال طبیعی، آگاهی و اختلال اقتصادی بر امنیت و اختلال عملیاتی تاثیر می گذارند. امنیت و اختلال عملیاتی بر استواری، شفافیت و اختلال ساختگی اثرگذاشته و به همین ترتیب بر افزونگی و همکاری تاثیر می گذارند. افزونگی و همکاری نیز بر چابکی و انعطاف پذیری اثر می گذارند و این عوامل نیز در نهایت منجر به ایجاد اعتماد در بازار و موقعیت بازار می شوند.
اثر اجتناب مالیاتی بر استراتژی های مواجهه با ریسک حسابرسی: نقش تعدیل گر خوانایی صورت های مالی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر اجتناب مالیاتی بر استراتژی های مواجهه با ریسک حسابرسی شامل افزایش وقفه زمانی گزارش حسابرس، افزایش حق الزحمه حسابرسی و اظهار نظرتعدیل شده حسابرس است، همچنین نقش تعدیل گر خوانایی صورت های مالی بر این روابط مورد بررسی واقع می شود. نمونه آماری پژوهش از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه سال های 1399-1391 انتخاب شده است، فرضیه های پژوهش با استفاده از داده های ترکیبی و به کارگیری رگرسیون چندگانه خطی و لجیستیک آزمون شدند. مطابق با یافته های پژوهش اجتناب مالیاتی بر متغیر های وقفه زمانی گزارش حسابرس و حق الزحمه حسابرسی فاقد اثرگذاری است، اما اجتناب مالیاتی بر اظهار نظر تعدیل شده حسابرس دارای اثر مثبت است، به این معنا که با افزایش اجتناب مالیاتی، ارائه اظهارنظر تعدیل شده نیز افزایش می یابد. خوانایی صورت های مالی با معیار شاخص طول متن دارای اثر تضعیف کننده بر تأثیر اجتناب مالیاتی بر اظهارنظر تعدیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حسابرسان بیشتر از ارائه اظهار نظر تعدیل شده (مشروط یا عدم اظهارنظر) برای پوشش ریسک ناشی از اجتناب مالیاتی استفاده می کنند، این موضوع می تواند ناشی از رقابت شدید در نرخ حق الزحمه حسابرسی در ایران و قدرت چانه زنی کم حسابرس در این موضوع باشد زیرا وقفه زمانی گزارش حسابرس مرتبط با تلاش حسابرسی است و تلاش حسابرس تحت تأثیر محدودیت های ناشی از بودجه زمانی کار حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی قراردارد
مبانی انسان شناختی «مسئولیت اجتماعی» در اندیشه شهید آیت الله بهشتی
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
9 - 25
حوزه های تخصصی:
مسئولیت اجتماعی به مثابه کنشگری آحاد جامعه در عرصه محیط اجتماعی، در میان کلمات اندیشمندان مسلمان و خصوصاً قرائت های معاصر از اسلام به چشم می خورد. شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی؛ متفکر و دین پژوه معاصر نیز یکی از اصول بنیادین انسان شناسی سیاسی و اجتماعی خویش را اصل «مسئولیت اجتماعی» معرفی نموده است. از مهم ترین ثمرات این اصل، وظیفه آحاد مردم در مقابله با هنجارشکنی ها و قانون-شکنی ها و مسئولیت حراست از احکام نظام اسلامی در فضای جامعه است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی مبانی انسان شناختی اصل مسئولیت اجتماعی در نگاه شهید بهشتی واکاوی شده و تبیین گشته که چرا باید به این اصل ملتزم بود. نتایج این پژوهش نشان داد سه اصل؛ «حرکت وجودی انسان»، «اجتماعی بودن انسان» و «اصالت آمیخته فرد و جامعه»، بنیان های مسیر تکاملی انسان را ترسیم نموده و شهید بهشتی را بر آن می دارد که مسئولیت انسان در مقابل خداوند را، علاوه بر دو حوزه «خویشتنِ خویش» و «محیط طبیعی»، به عرصه «محیط اجتماعی» نیز بکشاند.
هوش مصنوعی و فرایندهای منابع انسانی دیجیتال: کاربردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
116 - 140
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هوش مصنوعی (AI) در مدیریت منابع انسانی تحول دیجیتالی را ایجاد کرده و توجه متخصصان و مدیران منابع انسانی را به خود جلب کرده است. با وجود این، در اغلب تحقیقات مربوط به برنامه های هوش مصنوعی و چالش های مدیریت منابع انسانی در سازمان ها، شکافی وجود دارد. هدف این مطالعه، شناسایی کاربردها و چالش های هوش مصنوعی در دیجیتالی کردن فرایندهای منابع انسانی در شرکت هاست.
روش: برای دستیابی به این هدف با مرور ادبیات نظری، بینش هایی از ده مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان متخصص در فرایندهای منابع انسانی دیجیتال و فناوری هوش مصنوعی جمع آوری شد. داده های کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون مفهوم سازی شدند.
یافته ها: با استفاده از تحلیل مضمون، کاربردهای هوش مصنوعی در دو بُعد «نقش های بنیادی و پشتیبانی» و نُه مؤلفه طراحی شغل، کارمندیابی و استخدام، ارزیابی عملکرد، آموزش، نگهداشت، حقوق و دستمزد، بهبود عملیات، تصمیم گیری و اقدامات انضباطی شناسایی شد. علاوه براین، چالش های مرتبط با کارکنان، ارتباط، فناوری و داده، سازمانی و فرایندی و کیفیت اطلاعات شناسایی و در دو دسته «چالش های انسان مبنا و سیستم مبنا» دسته بندی شد.
نتیجه گیری: ادغام هوش مصنوعی در فرایندهای منابع انسانی، به افزایش دقت، تجزیه وتحلیل داده ها، ساده سازی، خودکارسازی و شخصی سازی فرایندها و در نهایت، صرفه جویی در زمان و بهبود کیفیت عملیات منابع انسانی منجر می شود؛ اما اجرای این فناوری با چالش ها و محدودیت هایی همراه است.
طراحی مدل ارزیابی موفقیت مسیر شغلی کارکنان دولتی: با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 167
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: موفقیت مسیر شغلی، طی سال های اخیر، یکی از مفاهیم پُرتوجه در مطالعات منابع انسانی بوده است. سازمان ها برای اینکه بتوانند نیروهای انسانی خود را حفظ کنند و ضریب ترک مشاغل را در کمترین سطح نگاه دارند، ناگزیرند تا بسترهای لازم را برای توسعه و پیشرفت منابع انسانی، به ویژه برای نیروهای کارآمد و متخصص فراهم آورند؛ از این رو درصدد برآمدند تا درک و بینش خود را در زمینه موفقیت مسیر شغلی توسعه دهند و مدل پویا و منعطفی را برای آن طراحی کنند. هدف این پژوهش، طراحی مدل ارزیابی موفقیت مسیر شغلی کارکنان دولتی است.
روش: این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی، از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی و مبتنی بر روش شناسی کیفی است که با استفاده از روش فراترکیب به اجرا درآمده است. بدین منظور، مقاله های منتشرشده در زمینه موفقیت مسیر شغلی در پایگاه های نشریه های جهانی، در بازه زمانی تعیین شده بررسی شد. برمبنای اصول روش فراترکیب و معیارهای مطرح شده در آن، مقاله ها وارد فرایند تحلیل فراترکیب شدند. برای تحلیل مقاله های منتخب نیز از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد.
یافته ها: این پژوهش با تکیه بر روش فراترکیب و بررسی ۷۱ مقاله منتخب، یک الگوی پارادایمی در زمینه موفقیت مسیر شغلی ارائه داده است. نتیجه این بررسی، شامل ۵۳ مقوله فرعی، ۱۷ مقوله اصلی و ۴ مقوله کلی بود که در قالب یک الگوی نظری ارائه شد. مقوله های کلی به دست آمده عبارت اند از: بهبود مستمر موقعیت های عینی؛ نهادینه سازی موفقیت پذیری ذهنی؛ سیاست گذاری یکپارچه در ساخت مسیر شغلی؛ ارزیابی موفقیت مسیر شغلی. یافته ها بیانگر این جهت گیری مدیریتی است که می بایست موفقیت مسیر شغلی گام به گام باشد و همچنین لازم است که ارزیابی موفقیت مسیر شغلی، از دو جنبه کارکنان و مدیران به طورمشترک و ارزیابی موفقیت مسیر شغلی عینی و ذهنی، از سوی کارکنان و ارزیابی عوامل مؤثر بر موفقیت مسیر شغلی از سوی مدیران صورت گیرد.
نتیجه گیری: می توان گفت که در طراحی مدل های موفقیت مسیر شغلی، بایستی به هم سویی درونی و اجرایی با واقعیت های شغلی سازمان و خواست نیروها توجه کرد. سازمان های دولتی می بایست در تدوین برنامه های مسیر شغلی کارکنان از رویکرد کارمندمحوری بهره جویند.
انتظارات فرماندهی معظم کل قوا (مدظله العالی) از نیروهای مسلح ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
113 - 136
حوزه های تخصصی:
در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، که نشأت گرفته از آموزه های اسلام ناب محمدی(ص) و مبتنی بر الگوی حکومت اسلامی است، حضرت آیت الله امام خامنه ای(مدظله العالی) ، در رأس حاکمیت دینی و جامعهاسلامی قرار دارند. تعیین جهت گیری های اساسی و سیاست های کلی، از شئون مقام معظم رهبری و همچنین فرماندهی کل نیروهای مسلح نیز از اختیارات معظم له است که از طریق سلسله مراتب فرماندهی مربوطه، هدایت کلی نیروهای مسلح را برعهده دارند. هدف اصلی تحقیق، تعیین انتظارات فرمانده معظم کل قوا از نیروهای مسلح طرح گردید؛ که متناسب آن سوال اصلی تحقیق شکل گرفته یعنی انتظارات فرمانده معظم کل قوا از نیروهای مسلح چیست؟ همچنین روش مورد استفاده این تحقیق تحلیل مضمون با رویکرد کیفی بوده و از انتظارات معظم اله، 254 مضمون پایه، و 73 مضمون سازنده و 14 مضمون فراگیر استخراج شده است. مضامین استخراجی در بین جامعه 12 نفر بصورت نشست خبرگی مورد تایید یا اصلاح قرار گرفتند. بصورت نتایج تحقیق که مهمترین انتظارات معظم له از نیروهای مسلح در چهارده مضمون فراگیر با عناوین : تقویت بنیه معنوی؛ مراقبت دائمی برنامه ها و نقشه های دشمن؛ تقویت بنیه دفاعی؛ عمل بر اساس بصیرت، شجاعت؛ تلاش در جهت رسیدن به نیروهای مسلح طراز اسلامی و انقلابی؛ هم افزایی بین قوای مسلح؛گسترش امنیت کشور؛ گسترش و حفظ روحیه امید به آینده؛ انجام مسئولیت و تلاش مومنانه و مخلصانه؛ تکیه به ظرفیت های داخلی به همراه نوآوری؛ خدمت رسانی به مردم؛ بهره گیری از تجربیات دفاع مقدس؛ تقویت ایمان، دانشِ نظامى؛ ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی احصاء گردید
بررسی رابطه متقابل بین آموزش های مهندسی دفاعی آجا با نیازهای دانشی جنگ های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
87 - 107
حوزه های تخصصی:
ویژگی های مختلف جنگ های آینده از دیدگاه صاحب نظران داخلی و خارجی در 15 دسته گردآوری شده است که با مطالعات انجام شده، هشت مؤلفه کلیدی در جنگ های آینده در مأموریت های مهندس کاربرد زیادی خواهند داشت که این هشت مؤلفه شامل: سرعت عمل، گستردگی صحنه نبرد، نوآوری، اتکا به فناوری های نوین، برخورداری از سامانه های هدایتی هوشمند، قدرت انهدام بالا، سرعت بالای چرخش اطلاعات، اتکا به نیروی متخصص و حرفه ای احصا گردیده است. لذا تلاش برای رمزگشایی از جنگ های آینده با ماهیت جدید یکی از چالش های اصلی در برنامه ریزی دفاعی است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش آن بررسی مستقیم همبستگی با روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. روش جمع آوری اطلاعات از نخبگان به صورت مصاحبه بوده و از تمامی افراد جامعه مصاحبه انجام شده است و در بخش افسران میانگین نمونه از فرمول کوکران و جدول مورگان از 150 نفر جامعه، 106 نفر بوده که در پرسش نامه طراحی شده (با طیف پنج گزینه لیکرت) شرکت کرده اند. تجزیه وتحلیل کیفی داده ها با روش شناسی تحلیل محتوا (تِماتیک) و تحلیل کمی، با تکنیک های آماری مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart-Pls3 انجام شده است. یافته های این پژوهش با بررسی مستقیم همبستگی بین نیازهای دانشی جنگ های آینده و آموزش های مهندسی رزمی نزاجا نشان داد که مقدار میانگین همبستگی 2.9 بوده که از مقدار متوسط (3) کمتر است. لذا، برنامه های آموزش های مهندسی رزمی نزاجا با نیازهای دانشی جنگ های آینده چندان مناسب نیست.
نقش فرماندهی مشترک در فنون مؤثر بر پیروزی عملیات والفجر8(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
129 - 152
حوزه های تخصصی:
در طی عملیات های دفاع مقدس نیروهای ج.ا.ایران با هدف جلوگیری از تکرار تهاجم و تنبیه متجاوز عملیات های خود را با هدف ورود به خاک عراق طراحی و اجرا نمودند. درهمین راستا و پس از انجام چندین عملیات درحالی که به نظر می رسید پیشروی در خاک عراق ناممکن باشد، در سال 1364 عملیات والفجر 8 با هدف بالا بردن ضریب موفقیت و غافل گیر کردن نیروهای عراقی با موفقیت به انجام رسید. لذا این تحقیق با هدف تعیین نقش فرماندهی مشترک در فنون نظامی مؤثر در پیروزی عملیات والفجر 8 پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و با رویکرد تحقیقات آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) می باشد و جامعه آماری آن در 2 بخش جامعه کیفی شامل 9 نفر از خبرگان و در بخش کمی از تعداد 34 نفر از صاحب نظران در هیئت معارف جنگ شهید سپهبد صیاد شیرازی استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا مصاحبه با صاحب نظران با روش تحلیل محتوای مصاحبه ها طبقه بندی و تفسیر و سپس فرایند تجزیه وتحلیل داده های کیفی در قالب مکتب استراوس و کوربین (1994)، بر اساس کدگذاری محوری تحلیل و نتایج پژوهش بخش کیفی در شکل ارائه مدل منعکس شدند. در نهایت نرم افزار تحلیل آماری SmartPLS برای مدل یابی معادلات ساختاری بکار گرفته شد و یافته های پژوهش نشان داد، فرماندهی مشترک در فنون مؤثر در پیروزی عملیات والفجر 8 نقش را ایفا نموده است. پژوهش حاضر ضرورت فرماندهی مشترک در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را نشان می دهد و لازم است تصمیم سازان و تصمیم گیران نیروهای مسلح زمینه سازی ارتقاء فرماندهی مشترک بر اساس شرایط کشور را فراهم نمایند.
Risk Assessment and Determining the Content Production Risk Index of Governmental Digital Libraries in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۸, Winter & Spring ۲۰۲۴
149 - 182
حوزه های تخصصی:
Purpose: This research aimed to identify and evaluate the risks of content production in the governmental digital libraries of Tehran.Method: In terms of essence, this research is synthetic (library studies, qualitative and quantitative), and regarding purpose, it is an applied one. In the first part, using the studies of the research literature, a set of indicators related to the risks of content production in the governmental libraries of Tehran was obtained. The second part of this research involved a fuzzy Delphi approach that was conducted at two stages among 20 experts. In this stage, a researcher-made questionnaire based on the indicators obtained from the first stage was used. The third part of the research was a survey-analysis conducted with a quantitative method using a questionnaire made out based on the results of qualitative stage with three criteria: the probability of occurrence, effect intensity, and the inability of organization to respond and was distributed among 100 managers and experts of governmental digital libraries in Tehran.Findings: In this research, the risks of content production were identified and fell into nine major categories (human force, environmental factors, infrastructure, protection and maintenance, creators` technical rights, integration, content evaluation of sources and authors and information security).Conclusion: The results of this evaluation show that digital libraries are not exactly at their best level when it comes to their responses to the risk of human resources, authors' rights, and integration risks.
Identification and Evaluation Factors for Improving Online Shopping Based on Customer Experience in E-Start-ups in the Field of Health and Medical Care(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۸, Winter & Spring ۲۰۲۴
229 - 246
حوزه های تخصصی:
Purpose: Start-up businesses have attracted considerable attention regarding the new approach in the modern economy The present study was conducted to investigate the factors affecting the improvement of customers’ online shopping experience in e-commerce start-ups in the healthcare sector.Method: This is an applied research conducted as a descriptive-survey. The target population includes all customers who used the electronic start-up services in the healthcare sector; out of which a sample of 384 individuals was selected using the Morgan table. A self-administered questionnaire was developed to collect the data which were analyzed using partial least squares and Smart-PLS software.Findings: All research hypotheses were confirmed, and it was proved that factors such as customer respect, customer enjoyment, importance of time, information security, convenience, perceived experience, valuable experience, and perceived image experience have a positive effect on improving customers’ online shopping experience in e-commerce start-ups.Conclusion: Applying the proposed model helps e-start-ups increase their performance by eliminating their shortcomings and boosting their strengths.
The Impact of Entrepreneurship-Based Branding in the Cyberspace on the Performance of Startups(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۸, Winter & Spring ۲۰۲۴
304 - 328
حوزه های تخصصی:
Purpose: The key to startup success is a brand-centric approach that combines brand leadership strategy with creative, targeted, and cost-effective business methods. In the brand-centered approach, all company processes revolve around the development of brand identity in continuous interaction with customers, to create long-term competitive advantages for the brand. The purpose of this research is to investigate the impact of entrepreneurship-based branding in cyberspace on the performance of startups.Method: The current research is of an applied type and with a mixed method and a sequential qualitative-quantitative approach, first qualitative and then quantitative data was collected and analyzed. Due to the small size of the population, sampling was not done and all 52 people were examined. Smart PLS software was used to analyze quantitative data and test research hypotheses and implement structural equation modeling. Confirmatory factor analysis was also used to test the significance of the relationships and the fit of the obtained measurement models. To analyze the data and test the research hypotheses, the structural equation modeling method was applied.Findings: Qualitative findings showed that the branding model based on entrepreneurship in cyberspace includes six main themes and 18 sub-themes. Causal factors include risk-taking categories, business situation analysis, and brand content capabilities; Background factors include the categories of brand organizational structure, market orientation, and brand orientation; intervening conditions include the categories of legal infrastructure, customer characteristics, and economic uncertainty; the central category includes the three categories of brand vision depiction, brand integrity and entrepreneurial capabilities; strategies including three categories of brand positioning, strategic planning for branding and value creation; And the consequences include three categories of competitive advantage, strategic brand development and brand identity development. Quantitative findings showed that the causal conditions of branding with a score of 26.719 has a positive and significant effect on entrepreneurial branding; Entrepreneurial branding with a score of 4.873 on value-based brand positioning; And value-based positioning with a score of 29.960 has a positive and significant effect on the performance of startups.Conclusion: The results indicate that the branding model based on entrepreneurship in cyberspace and its impact on the performance of startups includes six main themes and 18 sub-themes, and branding based on entrepreneurship in cyberspace has a positive and significant effect on the performance of startups.
Prediction of Time Series of Financial Information Based on Lyapunov View of Information Using Chaos Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: The purpose of this research was to provide a model for predicting time series of financial information based on the Lyapunov representation of information using chaos theory.Method: This research is applied in its purpose, which is conducted using a quantitative approach. The research ranks as descriptive-causal accounting research based on actual information in companies' financial statements. The research method is the "post-event" type and was carried out using chaos theory and Saida's method based on the Lyapunov view.Findings: The findings showed that during the ADF test, the null hypothesis was rejected at a level of less than 5% type 1 error and 95% confidence, and it shows that the data is not static. During the substitution analysis test and its significance level, the behavior of the time series of the main financial information is significantly different compared to their substitutes. The obtained value was calculated to describe the production process of all data sets for μ = 2, ApEnMax equal to 0.65 and rMax equal to 0.32, and for μ = 3, ApEnMax equal to 0.6 and rMax equal to 0.44. The value of the Lyapunov profile in stability at a certain point is less than zero and in the limited cycle of stability is equal to zero and in chaos, it is greater than zero and smaller than ∞, and in noise it is equal to ∞.Conclusion: The results show that higher returns, encourage investors to invest and increase the flow of capital. It is believed that companies' stock returns are a function of systematic risk, and systematic risk represents the changes in the return rate of a share compared to the changes in the return rate of the entire stock market.
Presentation and Validation of Brand-Customer Communication Model in Social Media Platform: A Case Study: Cosmetics Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۹, Summer & Fall ۲۰۲۴
110 - 138
حوزه های تخصصی:
Purpose: The purpose of this research was to provide a model for Validating and Presenting Brand-Customer Interaction Model in Digital Platform in the Cosmetics Industry.Method: This research was applied in its purpose and utilized a mixed approach (qualitative and quantitative). In this regard, this study was conducted with the aim of presenting and validating the brand-customer interaction model in Instagram Platform. The present study is a descriptive survey in terms of its practical-developmental purpose and data collection method. The statistical population in the qualitative section includes marketing professors and cosmetics industry managers, 20 of whom were selected by purposive sampling. The statistical population in the quantitative section also includes customers of cosmetics and health products, 384 participants were selected using the convenience sampling. The data collection tools were a semi-structured interview and a researcher-made questionnaire. First, thematic analysis method was used to analyze the expert interviews. Next, the identified pattern was validated using partial least squares method. Thematic analysis and partial least squares were done with MaxQDA software and Smart PLS software, respectively.Findings: The criterion to achieve data saturation has been to achieve repetition in extracting codes. 235 codes were identified in the open coding stage. Finally, three overarching themes, eight organizing themes, and 49 basic themes were obtained through axial coding. Based on the structural equation model, the proposed model was fitted and confirmed.Conclusion: Based on the results, effective marketing and digital content marketing are the basic elements of the model, which increase brand recognition and brand identity among customers by increasing interaction with customers. Brand recognition and identity contribute to positive word-of-mouth marketing, which in turn affects brand positioning on Instagram. Finally, in this way, it is possible to create a constructive and interactive brand-customer relationship.
Prioritizing Factors Affecting Consumer-Buying Behavior in Online Social Media Marketing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۹, Summer & Fall ۲۰۲۴
205 - 235
حوزه های تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to prioritize the factors affecting consumer-buying behavior in online social media marketing.Method: The analysis and validation of indicators were conducted using the mixed method of structural equation modeling and partial least squares. Additionally, the IPMA matrix was utilized to determine the importance and type of performance of each factor. The research data were influenced by consumer information, predominantly consisting of women with a master's degree aged between 36 and 50 years. The study employed a non-probability sampling method common for online surveys, and 466 individuals were examined using Cohen's effect size formula.Findings: The research findings indicated that consumer engagement was the most important factor, and ease of use exhibited the highest level of performance in the overall social media model. Furthermore, consumer engagement was identified as the most important factor, while electronic word-of-mouth (EWOM) demonstrated the highest performance level on Instagram. Conversely, EWOM was deemed the most important factor, with consumer engagement displaying the highest performance level on Telegram. These results can be utilized by marketers to influence consumer purchasing behavior and craft online marketing strategies accordingly.Conclusion: Companies utilizing online social media platforms are advised to enhance consumer engagement and performance by implementing short-term techniques and effective strategies, such as incorporating online chat functionalities in the user environment. Instagram, being the most widely used social media platform and an online shopping hub for consumers, showcased acceptable performance in terms of consumer engagement. Hence, companies need to take measures to elevate performance levels to match their importance. In the case of Telegram, EWOM emerged as the most crucial factor among others, with a commendable performance rating. Businesses can bolster their Customer Relationship Management (CRM) units and enhance WOM initiatives to the fullest extent possible.