فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش عوامل فردی و مدیریتی بر یادگیری منابع انسانی در سازمان ها انجام شده و سوال اصلی آن این است که چه عواملی بر یادگیری منابع انسانی در سازمان ها تاثیر دارد؟ روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ چگونگی جمع آوری اطلاعات از جمله پژوهش های توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان ستادی شهرداری شهر ارومیه بوده که با توجه به جدول مورگان، تعداد نمونه 123 نفر مشخص شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی و پایایی آن تایید شده است. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که عوامل رهبری مناسب، فضای تعمیقی، بومی سازی، تعادل بین کار و خانواده، مدیریت زمان و تجربه اندوزی بر یادگیری منابع انسانی در سازمان ها تاثیر مثبت و معنی داری داشته است. همچنین از بین عوامل موثر بر یادگیری منابع انسانی در سازمان ها رهبری مناسب بیشترین تاثیر و مدیریت زمان کمترین تاثیر را داشته است.
فهم پدیده به حاشیه رانده شدن در سازمان؛ کاوشی در متنِ روایت های کارکنان یک سازمان دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
149 - 179
حوزه های تخصصی:
هدف: زندگی سازمانی، نوعی زندگیِ روایی و تجربه کارکنان در سازمان آغشته با داستان ها و روایت های مثبت و منفی است. تجربه طردشدن از متن سازمان و به حاشیه رفتن، یکی از تجاربی است که در سال های اخیر، روایت های زیادی را در محیط های کاری با خود به دنبال آورده است. هدف این پژوهش، فهم پدیده به حاشیه رانده شدن کارکنان در سازمان با واکاوی روایت و داستان های افرادی است که در یک سازماندولتی این پدیده را تجربه کرده اند.
روش: در گام نخست و مبتنی بر روش نمونه گیریِ هدفمند، مشارکت کنندگان اولیه پژوهش انتخاب و در ادامه با مشارکت و هم فکریِ ایشان، مشارکت کنندگان دیگری با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. روایت های و تجربه زیسته کارکنان با انجام 60 مصاحبه احصا و تحلیل شد. عناصر معنایی مشترک از دل داستان ها و روایت های این مشارکت کنندگان، استخراج و با فن تحلیل مضمون، در قالب پیشایندها، مصادیق و پسایندهای به حاشیه رانده شدن ارائه شد. عناصر معنایی مشترک از به حاشیه رانده شدن، مواردی بودند که در بیش از نیمی از مصاحبه ها به آن ها اشاره شده بود.
یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، الگوی به حاشیه رانده شدن کارکنان در سازمان تدوین و به بحث گذاشته شد. شناسایی پیشایندها (غیربومی ستیزی، سقف و محدودیت در حقوق پرداختی، مدرک گرایی و...)، مصادیق (ترک خدمت مجازی، کاهش تعهد نگرشی، کاهش عملکرد وظیفه ای و...) و پسایندهای (نافرمانی مدنی، بی اعتنایی به کار و محل کار، ترک سازمان و...) به حاشیه رانده شدن کارکنان همراه با ابعاد و عناصر تشکیل دهنده هر یک از این مقوله ها، از جمله یافته های پژوهش بود.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش، حاکی از دو نوع به حاشیه رانده شدن در سازمان بود که با نام های به حاشیه رانده شدنِ تحمیلی و به حاشیه رانده شدنِ ترجیحی مورد بحث و واکاوی قرار گرفت. در پایان رهنمودهایی جهت مقابله با این پدیده در سازمان ارائه شد.
بررسی تاثیر قابلیت دیجیتال بر عملکرد صادرات شرکت با نقش میانجی اکتشاف، بهره برداری، چابکی زنجیره تامین ، چابکی عملیاتی و چابکی بازاریابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 26
حوزه های تخصصی:
نقش قابلیت های دیجیتال در تجارت الکترونیک و توانایی آن در بهبود عملکرد سازمان های صنعتی موردتوجه جدی محققان کسب وکار قرارگرفته است. از طرفی امروزه، تقویت صادرات غیرنفتی یکی از اهداف راهبردی کشور است که توجه ویژه به آن، رشد اقتصادی و افزایش اشتغال را به همراه دارد. از سوی دیگر یکی از راه های مهم و تأثیرگذار بر افزایش صادرات, بهبود عملکرد صادراتی بنگاه های تجاری است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قابلیت دیجیتال بر عملکرد صادرات شرکت با نقش میانجی اکتشاف، بهره برداری، چابکی زنجیره تأمین، چابکی عملیاتی و چابکی بازاریابی در شرکت سیمان بجنورد بود. روش پژوهش توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری آن، کلیه کارکنان شرکت سیمان بجنورد به تعداد 405 نفر بودند؛ که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 196 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه برگرفته از تحقیق ساپوترا و همکاران جهت سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل، آزمون فرضیات تحقیق از روش مدل ساختاری با نرم افزار PLS نسخه 3 استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیات پژوهش نشان داد قابلیت دیجیتال بر عملکرد صادرات شرکت با نقش میانجی اکتشاف، بهره برداری، چابکی زنجیره تأمین، چابکی عملیاتی و چابکی بازاریابی تأثیر معناداری داشت؛ ازاین رو با افزایش میزان قابلیت های دیجیتال، عملکرد صادرات سیمان بهبود پیداکرده که در این میان اکتشاف، بهره برداری مناسب و چابکی نقش اثرگذاری داشتند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر براستقرار سیستم های کیفیت ISO 45001 با استفاده از تحلیل تم و BWM فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
صنایع فولاد استان چهارمحال و بختیاری از مهمترین شرکت های استان می باشند که قبل از اجرای وظایف ذاتی و قانونی خود باید بتواند مدیریت ایمنی و نگهداشت کارکنان را مد نظر قرار داده تا بتواند ضمن پیشگیری و کاهش تلفات انسانی، سازمانی مفید و مؤثر برای جامعه باشد. و از راههای مهم پیشگیری و کاهش تلفات ایجاد محیط ایمن می باشد. این پژوهش در همین راستا به ارایه چارچوبی برای استقرار سیستم های کیفیت ISO 45001 پرداخته است. هدف پژوهش ارایه چارچوبی برای استقرار سیستم های کیفیت ISO 45001 بود. این پژوهش کاربردی بوده که بصورت آمیخته آمیخته ( کیفی و کمی) می باشد. در بخش کیفی برای کدگذاری و شناسایی عوامل از تحلیل تم استفاده گردید. پژوهشگران برای کدگذاری مصاحبه ها، ابتدا فایل های صوتی را به متن برگرداندند، سپس با استفاده از روش تحلیل تم به شناسایی کدها به صورت باز و بدون محدودیت اقدام کردند برای اولویت بندی عوامل در بخش کمی از تکنیک BWM فازی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان صنایع فولاد استان چهارمحال و بختیاری می باشد و روش نمونه گیری بصورت هدفمند می باشد و حجم نمونه 10 خبره تعیین گردید. در این راستا با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای و روش تحلیل مضمون عوامل موثر بر استقرارISO 45001 شناسایی شده و به کمک تکنیک BWM فازی رتبه بندی شد. نتایج نشان داد معیار رهبری رتبه اول و بقیه معیارها به ترتیب حمایت و پشتیبانی، اهداف و برنامه ریزی، منابع انسانی، بافت سازمان و زمینه فعالیت، توسعه و ارزیابی عملکرد، عملیات می باشد.
ترسیم مرز کارایی در ساختارهای دومرحله ای: رویکرد ورودی - خروجی محور شعاعی و غیر شعاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
195 - 222
حوزه های تخصصی:
مدل های اولیه تحلیل پوششی داده ها به دلیل دیدگاه جعبه سیاه و بی توجهی به فرایندهای داخلی، برای ارزیابی ساختارهای دومرحله ای مناسب نیستند. در این ساختارها ترسیم مرز کارایی و تعیین عادلانه مقدار بهینه متغیرها مهم ترین چالش است. در بسیاری از مدل های دومرحله ای موجود مرز کارایی ترسیم نشده است و یا مقدار بهینه متغیرهای میانی توسط یکی از دو مرحله تعیین می شود. این امر به محاسبه اشتباه کارایی مرحله دیگر و کارایی کل منجر می شود. درواقع در این مدل ها ضعف عملکرد یک مرحله به کاهش کارایی مرحله دیگر منجر خواهد شد. در این پژوهش با ثابت نگه داشتن متغیرهای میانی در سطح فعلی و با یک رویکرد ورودی-خروجی محور، مدل های شعاعی و غیرشعاعی در شرایط بازده به مقیاس ثابت و متغیر توسعه داده شده است؛ سپس با استفاده از قضایای ریاضی اعتبار مدل ها اثبات و نشان داده شده که در مدل های پیشنهادی عملکرد واحدها در مراحل با واحدی روی مرز کارایی مقایسه می شود و مدل ها با رساندن مراحل به مرز کارایی، کل ساختار را کارا می کنند. از مدل های پیشنهادی در یک مطالعه کاربردی برای ارزیابی پایداری 9 زنجیره تأمین شرکت های تولیدکننده رب گوجه استفاده شد. نتایج کارایی آن ها با چهار مدل و همچنین مقدار بهینه متغیرهای واحدهای ناکارا در هر یک از این مدل ها بیان شده است.
شناسایی عوامل تجاری سازی طرح های فناورانه در شرکت های دانش بنیان نوپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
277 - 298
حوزه های تخصصی:
شرکت های دانش بنیان با توجه به دارا بودن ظرفیت هایی نظیر اقتصاد مبتنی بر دانش بومی و اتکاء به توان علمی و پژوهشی داخلی از ارکان بسترساز توسعه در چارچوب اقتصاد به شمار می روند، ولیکن شناسایی و استفاده از ظرفیت های شرکت های دانش بنیان به ویژه در تجاری سازی طرح های فناورانه هنوز مغفول مانده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر تجاری سازی طرح های فناورانه در شرکت های دانش بنیان نوپا می باشد. به این منظور از ترکیبی از روش های کیفی و کمی استفاده شده است. در گام نخست معیارهای مهم با مرور ادبیات، بررسی اسناد و مصاحبه با خبرگان متشکل از 20 مدیر ارشد شرکت دانش بنیان نوپا مستقر در مرکز رشد پارک علم و فناوری دانشگاه شیراز و مشاوره از 2 تن از اساتید دانشگاه شناسایی و با استفاده از روش تحلیل عاملی، معیارهای تاثیرگذار در تجاری سازی طرح های فناورانه و تکنیک روش بهترین- بدترین تعیین شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، توجه به 5 معیار فناوری، مهارت، دانش، بازار و سیاست و قانون برای تجاری سازی طرح های فناورانه در شرکت های دانش بنیان نوپا حائز اهمیت می باشد.
نقض قراردادهای منحصربه فرد و هویت زدایی شغلی و سازمانی: نقش تعدیلگر شهرت ادراک شده از حرفه و مرحله کارراهه شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سویه مثبت مفهوم هویت در کار و سازمان، تحت عنوان «هویت یابی شغلی/ سازمانی» مورد مطالعه پژوهشگران داخلی و خارجی قرار گرفته است. آنچه در این رابطه کمتر مورد پژوهش قرار گرفته، سویه منفی این مفهوم تحت عنوان «هویت زدایی شغلی/ سازمانی» است. هدف این مقاله بررسی تأثیرِ نقضِ قراردادهای منحصربه فرد بر هویت زدایی شغلی و هویت زدایی سازمانی است. در این رابطه، نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده، و نقش تعدیلگرِ شهرت ادراک شده از حرفه و مرحله کارراهه شغلی سنجیده شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری، کارکنان چهار شرکت فناوری مالی (فین تک) بودند و حداقل نمونه آماری به تعداد 293 نفر بر اساس آزمون های مورد استفاده و نرم افزار G-Power انتخاب شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart-PLS3 تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد، نقضِ قراردادهای منحصربه فرد بر هویت گریزی سازمانی اثرگذار است، اما رابطه مستقیم آن با هویت گریزی شغلی تأیید نشد. در عین حال، نقضِ قراردادهای منحصربه فرد از طریق متغیر میانجی حمایت سازمانی ادراک شده بر هر دو متغیر هویت زدایی شغلی و سازمانی اثرگذار بود. شهرت ادراک شده از حرفه به عنوان متغیر تعدیلگر در رابطه میان نقضِ قراردادهای منحصربه فرد و هویت زدایی شغلی اثرگذار نبود، اما مرحله کارراهه شغلی تأثیر تعدیلگری معناداری در رابطه میان نقضِ قراردادهای منحصربه فرد و هویت زدایی سازمانی داشت. مطالعه حاضر کمک می کند مدیران سازمان در سیاستگذاری های خود با درک کاملتری از مفهوم هویت و پیوستارِ «هویت یابی- هویت گریزی»، به امکان های ایجاد کننده یا تعدیل کننده هویت زدایی، هم در زمینه شغل و هم در ساحت سازمان توجه بیشتری معطوف دارند.
تنهایی در محیط کار؛ ارائه نقشه دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
211 - 240
حوزه های تخصصی:
امروزه به ویژه در دوران کرونا و پساکرونایی، تحقیقات پیرامون "تنهایی در محیط کار" بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت فعلی دانش مرتبط با موضوع تنهایی در محیط کار در نشریات علمی است. برای دستیابی به این هدف، روند پژوهشهای انجام شده از سال 1966 تا 2022 با استفاده از تحلیل کتابشناختی و از طریق نرم افزار VOSviewer مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 2240 مستند از پایگاه استنادی وب آف ساینس بازیابی و یافته ها نشان داد بیشترین درصد مطالعات تنهایی در محیط کار در سال 2021 انجام شده است. کشورهای امریکا، چین و انگلیس بیشترین سهم را در مطالعات داشته و بیشترین مطالعات در حوزه علوم مدیریت و ارتباطات است. ویلیامز، کی دی در میان نویسندگان بیشترین ارجاع را داشته و به ترتیب واژگان کلیدی بیگانگی، طردشدگی و در مطالعات اخیرکلیدواژه تنهایی در محیط کار ظهور یافته است. نتایج به دست آمده در این پژوهش، افقی جدید پیش روی محققینی که علاقمند به پژوهش در این حوزه می باشند گشوده و به فهم بهتر این پدیده کمک نموده و با ارائه یک نمای کلی از مطالعات انجام شده در تنهایی در محیط کار پیشنهاداتی را برای پژوهش های آتی ارائه می نماید.
تاثیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر سرمایه گذاری شرکت
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۲ (جلد ۲)
205 - 223
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه ی تاثیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر سرمایه گذاری شرکت می باشد. قابل ذکر است بازده زمانی در این پژوهش محدود به سال های 1391- 1400 می باشد، همچنین این پژوهش دارای یک فرضیه اصلی می باشد. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته است و برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. نتایج بدست آمده نشان داد عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر سرمایه گذاری شرکت تاثیر معکوس و معنی داری دارد؛ یعنی افزایش عدم قطعیت سیاست های اقتصادی سبب کاهش ورود جریانات نقدی به سمت سرمایه گذاری می شود .
طراحی ترکیب سیاستی برای تقویت نقش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در نظام ملی نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
88 - 114
حوزه های تخصصی:
تنوع کارکردها و وظایف مورد انتظار از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) برای ایفای نقش مناسب در نظام نوآوری، طراحی ترکیبی از ابزارهای سیاستی را ایجاب می کند. با وجود وظایف و اختیارات مصوب وزارت عتف در اسناد و قوانین قبلی، مطالعات نشان می دهد که عملکرد کلی نظام نوآوری ایران در برخی از ابعاد مطلوب نیست. از این رو، طراحی ترکیبی از ابزارهای سیاستی، حداقل برای تقویت نقش وزارت عتف به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در نظام نوآوری باید با توجه به خلاهای اسناد قبلی ضرورت دارد. این مطالعه با روش تحلیل محتوای اسناد برای احصای خلاهای سیاستی و مصاحبه متمرکز گروهی برای اخذ نظر خبرگان انجام شده که با توجه به خلاهای شناسایی شده، مشتمل بر 7 هدف کلان، 25 هدف سیاستی و 60 ابزار سیاستی است. به لحاظ جنس ابزارها، ابزارهای سیاستی از جنس «مقررات گذاری و تنظیم گری»، «حمایت از آموزش، پژوهش و نیروی انسانی»، «شبکه سازی و توسعه زیرساخت ها»، «پشتیبانی اطلاعاتی، کارگزاری و فرهنگ سازی»، «تحریک تقاضا، بازارسازی و خرید دولتی»، «حمایت مالی، وام و کمک» و «حمایت مالیاتی، معافیت گمرکی و عوارض» به ترتیب بیشترین سهم را در ترکیب ابزارهای سیاستی داشتند. همچنین از حیث نوع ابزارها، ابزارهای معطوف به طرف عرضه، ابزارهای حمایتی مستقیم و ابزارهای غیرمالی در ترکیب پیشنهادی، غالب است. تحلیل سازگاری درونی ابزارها نیز نشان داد که ترکیب پیشنهادی از سازگاری درونی برخوردار است.
ارائه چارچوبی برای شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر آینده حسابرسی با تمرکز بر فناوری های صنعت 4.0
حوزه های تخصصی:
حسابرسی با بکارگیری فناوری های صنعت 4.0 در حال تغییر و پیشرفت است. از این رو پژوهش حاضر به شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر آینده حسابرسی در ایران با تمرکز بر فناوری های صنعت 4.0 می پردازد. پژوهش حاضر کاربردی است و از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. خبرگان پژوهش 10 نفر از مدیران سازمان و مؤسسات حسابرسی، بازار سرمایه و جامعه دانشگاهی با تخصص حسابرسی و فناوری های دیجیتال بوده است. روش نمونه گیری با توجه به خبره محور بودن پژوهش، قضاوتی است. 20 پیشران با مطالعه پیشینه و مصاحبه با خبرگان استخراج شد. جهت غربال پیشران ها در مرحله اول از پرسش نامه خبره سنجی و روش دلفی فازی استفاده شد. سپس پیشران های غربال شده در مرحله اول، از طریق پرسش نامه اولویت سنجی و روش تصمیم گیری مارکوس رتبه بندی شدند. در غربال پیشران ها، 9 مورد که حد آستانه آنها بزرگتر از 7/0 بود، به عنوان پیشران های اصلی انتخاب شدند. در رتبه بندی پیشران های اصلی با استفاده از روش مارکوس، پیشران های میزان تمایل به تغییر مدیران حسابرسی، معیارهای رتبه بندی موسسات حسابرسی، تغییر استانداردهای حسابرسی جهت بکارگیری فرآیندهای مبتنی بر صنعت 4.0، ماهیت آموزش ها در موسسات حسابرسی و سیستم های اطلاعاتی حسابداری شرکت ها واجد بالاترین اولویت بوده و به عنوان پیشران های کلیدی شناسایی شدند. تمرکز بر پیشران های کلیدی به ایجاد فرصتی مناسب برای شکل دهی آینده و افزایش انعطاف پذیری در سیاست گذاری کمک می کند. تحلیل این پیشران ها توانایی درک خطرات و فرصت های در حال ظهور را افزایش داده و به آمادگی بهتر جهت تغییر در آینده و بکارگیری گسترده این فناوری ها در حسابرسی کمک می کند.
شناسایی چالش های پیش روی صنعت خودروسازی ایران در شرایط آزادسازی واردت خودرو با رویکرد کسب مزیت رقابتی (مطالعه موردی: گروه خودروسازی سایپا)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی چالش های پیش روی صنعت خودروسازی ایران در شرایط آزادسازی واردت خودرو با رویکرد کسب مزیت رقابتی در شرکت سایپا می باشد. برای شناسایی این چالش های از مدل حسینی (1390) به عنوان چارچوب نظری در نظر گرفته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کارشناسان و خبرگان صنعتی و دانشگاهی و گروه خودروسازی سایپا می باشد با توجه به اینکه تعداد عامل های شناسایی شده 29 شاخص می باشد، در مجموع 116 نفر مورد نیاز است. جهت جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه محقق ساخته چالش های واردات خودرو و پرسشنامه استاندارد کسب مزیت رقابتی حسینی (1390) استفاده شد. برای شناسایی چالش های پیش روی صنعت خودروسازی ایران از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و جهت اولویت بندی چالش ها از آزمون فریدمن با نرم افزارهای SPSS و SMART PLS، استفاده شده است. نتایج حاصل از پایایی مقیاس و تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد از 29 علل اولیه شناسایی شده شناسایی چالش های پیش روی صنعت خودروسازی ایران، 26 عامل شناسایی و در شش دسته چالش همکاری و یادگیری فناوری، چالش قدرت رقابتی، چالش رشد و توسعه، چالش سیاست گذاری در شرکت، چالش رفتار مشتری، چالش خدمات به مشتری تقسیم بندی شدن، همچنین نتیجه آزمون نرم افزار PLS نشان داد که چالش های واردات بر کسب مزیت رقابتی رابطه دارد. از سوی دیگر، با توجه به آزمون فریدمن چالش همکاری و یادگیری فناوری بیش ترین و چالش خدمات به مشتری کمترین تأثیر را بر روی صنعت خودروسازی ایران در شرایط آزادسازی واردت خودرو دارد.
بانکداری بدون ربا و مرور متغیرهای کلان اقتصادی مرتبط با آن
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروزی مفهوم ربا در بانکداری اسلامی توجه زیادی از تحقیقات را به خود جلب کرده است. این موضوع توسط فیلسوفان، علمای دین، قانونگذاران، مدیران و اقتصاددانان مورد بررسی و تقریباً تمام جنبه های اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی آن مورد مطالعه قرار گرفته است. اسلام دریافت یا پرداخت سود به هر شکل وام یا استقراض را ممنوع کرده است. اسلام ربا را به دلیل تأثیر مضر آن بر زندگی شخصی، اجتماعی و اقتصادی مردم ممنوع کرده است و همچنین آن را ناپسند، بی احترامی، غیر خیریه، ناعادلانه و منشأ بسیاری از بدی ها می داند. از اینرو با توجه به اهمیت موضوع در تحقیق حاضر سعی شده است تا با نگاهی مروری و تحلیل محتوا به مفاهیم مرتبط در این زمینه پرداخته شود و گام کوچکی در توسعه نظری این مفاهیم برداشته شود. این نتیجه حاصل شد که ربا می تواند نقش مهمی در بی ثباتی اقتصادی و برخی از متغیرهای کلان اقتصادی داشته باشد.
سیر تحول و بنیان های فکری مفهومی پژوهش های حوزه تحلیلگری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 25
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیلگری منابع انسانی با هدف جایگزینی تصمیم گیری های مبتنی بر شهود و تجربه با تصمیم گیری های داده محور و در نتیجه، پیوند میان کارکردهای منابع انسانی با نتایج کسب وکار، از طریق تحلیل های کمّی مطرح شده است. از آنجا که این موضوع در دوران طفولیت منحنی بلوغ خود به سر می برد، هم در عرصه نظر و هم در میدان عمل، به واکاوی، تدقیق و کاربرد گسترده نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف افزودن به بدنه دانش این حوزه، درصدد مرور سیر تحول پژوهش های این حیطه و استخراج بنیان های فکری مفهومی آن هاست. روش: در راستای حصول هدف مقاله، پژوهش های مرتبط با موضوع تحلیلگری منابع انسانی از ابتدا تاکنون (سال های 1991 تا 2022) از پایگاه داده وب آوساینس استخراج و با استفاده از نرم افزار وی اواس ویوئر تحلیل شد. تحلیل های توصیفی، هم تألیفی، هم استنادی و هم آیندیِ واژگان روی داده ها انجام شد. به صورت خاص، از تحلیل هم استنادی برای احصای بنیان های فکری مفهومی موضوع بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر کمیت، بیشترین تعداد مقاله در این حوزه، در سال 2017 انتشار یافته است. بیشترین تعداد استناد نیز در سال 2022 بود. اولریچ و دیو، پُراستنادترین پژوهشگران؛ مدیریت منابع انسانی، پُراستنادترین مجله و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، پُراستنادترین دانشگاه در این زمینه بودند. تحلیل هم استنادی که بیانگر بنیان های فکری مفهومی در یک زمینه است، ادبیات موضوع تحلیلگری منابع انسانی را در قالب چهار خوشه به نمایش گذاشته است: خوشه نخست، «ماهیت و ضرورت تحلیلگری منابع انسانی» را نشان داد؛ خوشه دوم، بر بحث «پیوند میان تحلیلگری منابع انسانی با فناوری» متمرکز بود؛ خوشه سوم، در زمینه موضوع «تحلیلگری منابع انسانی و علم داده» شکل گرفت و در نهایت خوشه چهارم، «سویه تاریک تحلیلگری منابع انسانی» نامیده شد. نتیجه گیری: سابقه پژوهشی موضوع تحلیلگری منابع انسانی در سطح جهان، حدود دو دهه است؛ هرچند روند پژوهش های منتشر شده در این حوزه، بسیار سریع بوده است. پراکندگی ساختاری پژوهش های چهار خوشه احصا شده در این پژوهش، نشان می دهد که به اصطلاح، نوعی «نمای دید پرنده» در تحلیلگری منابع انسانی لازم است. به علاوه، مهم ترین ضعف پژوهش ها یا حتی پروژه های انجام شده در زمینه تحلیلگری منابع انسانی، محدود شدن کار به افرادی با تخصص منابع انسانی یا تخصص فنی است که همکاری میان این دو نوع تخصص، در قالب همکاری بین رشته ای را می طلبد.
تاثیر برنامه ریزی منابع سازمانی بر عملکرد عملیاتی از طریق جهت گیری زنجیره تامین (مورد مطالعه: شرکت فرادانه)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
219 - 232
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تاثیر برنامه ریزی منابع سازمانی بر عملکرد عملیاتی از طریق جهت گیری زنجیره تامین می باشد.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی می باشد. برای سنجش متغیرهای مدل پژوهش، از پرسشنامه استاندارد آکار و همکاران [1] استفاده شده است. پرسشنامه مذکور، پس از سنجش روایی (محتوایی لاوشه، تحلیل عاملی تاییدی، اکتشافی، همگرا و واگرا) و پایایی (کرونباخ، ترکیبی و دایسترا)، از طریق مشارکت 135 نفر از مدیران و کارکنان شرکت فرادانه که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند، اجرا گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، برنامه ریزی منابع سازمانی، با میانجی گری جهت گیری زنجیره تامین بر عملکرد عملیاتی شرکت فرادانه، تاثیر بسیار قوی و معناداری داشته است که مبین قدرت پیش بینی کنندگی بالای مولفه های برنامه ریزی منابع سازمانی می باشد (R2=0.93)، هم چنین مسیر برنامه ریزی منابع سازمانی با ضریب مسیر 0.71 و معناداری p < 0.001 بیش ترین اثرگذاری را بر عملکرد داشته است.اصالت/ارزش افزوده علمی: پژوهش حاضر در راستای همین موضوع به بررسی تاثیر برنامه ریزی منابع سازمانی بر عملکرد عملیاتی از طریق جهت گیری زنجیره تامین در کارکنان شرکت تولید مواد غذایی آبزیان فرادانه می پردازد.
تحلیل تأثیر مدیریت منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد پایدار با نقش میانجی رفتار شهروندی محیط زیست محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل تأثیر مدیریت منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد پایدار با تأکید بر نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شرکت فولاد آلیاژی استان یزد (150 نفر) بودند که با فرمول کوکران و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده (108 نفر) انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده است. روایی و پایایی پرسش نامه ها حاکی از آن بوده که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی مناسب برخوردار است. نتایج نشان داد مدیریت منابع انسانی سبز بر رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور و عملکرد پایدار به ترتیب تأثیر متوسط، مستقیم و معنی دار و تأثیر ضعیف، مستقیم و غیرمستقیم، و معنی دار دارد، مسئولیت اجتماعی شرکت بر رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور و عملکرد پایدار به ترتیب تأثیر ضعیف، مستقیم و معنی دار و تأثیر ضعیف، مستقیم، غیرمستقیم و معنی دار دارد و همچنین رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور بر عملکرد پایدار تأثیری مستقیم و غیرمستقیم و قوی دارد. در نهایت رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور می تواند نقش میانجی گری را در تأثیرگذاری مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد پایدار و همچنین مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد پایدار ایفا کند. با وجود مدل طراحی می توان انتظار داشت که شرکت مذکور بتواند به منظور افزایش عملکرد پایدار به افزایش سطح مدیریت منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی شرکت خود بپردازد و اگر بخواهد تأثیرگذاری بیشتری بر آن نیز داشته باشد بایستی بتواند نقش متغیر رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور نیز توجه کند.
بررسی الزامات اجرای جانشین پروری در سازمان های فرهنگی کشور: یک مرور سیستماتیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
88 - 103
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت اجرای جانشین پروری در سازمان ها، به الزامات آن توجه نمی شود و بسیاری از سازمان ها در اجرای این فرایند با شکست مواجه می شوند. از این رو، هدف این پژوهش بررسی الزامات اجرای جانشین پروری در سازمان های فرهنگی کشور می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک انجام شد. از 62 مقاله مورد بررسی، 8 مطالعه مرتبط با هدف انتخاب شدند. بعد از شناسایی مفاهیم و کدهای الزامات اجرای جانشین پروری و ارزیابی روایی و پایایی آن، مدل مفهومی پژوهش طراحی شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد الزامات و پیش شرط های شناسایی شده برای اجرای موفق جانشین پروری در سازمان های فرهنگی شامل الزامات بسترسازی فرهنگی، وجود ساختار سازمانی مناسب، آمادگی ذهنی و روانی کارکنان، حمایت همه جانبه مدیران، تمرکز بر مهارت های فردی، رهبری تحول گرا، و آموزش و بهسازی مستمر و بروز می باشد.
نتیجه گیری: اجرای جانشین پروری در سازمان های فرهنگی مستلزم توجه به الزاماتی می باشد که بدون توجه به آنها نمی توان انتظار اجرای فرایندی موفق را داشت. از این رو مدیران سازمان های فرهنگی قبل از برنامه ریزی در این خصوص، باید به نهادینه کردن این الزامات در محیط کار اهتمام ورزند.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر تصمیم به خرید مصرف کنندگان در نقطه خرید با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل عوامل مؤثر بر تصمیم به خرید مصرف کنندگان در نقطه خرید با استفاده از نظریه داده بنیاد می باشد. روش پژوهش از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 10 نفر از خبرگان و اساتید دکترای مدیریت بازاریابی در دانشگاه های استان مازندران می باشند و نمونه گیری به صورت گلوله برفی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. در این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای گردآوری و تحلیل داده ها از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 2020 MAXQDA برای کدگذاری مصاحبه ها استفاده گردید. یافته ها حاکی از آنست که، عوامل علی تاثیرگذار بر تصمیم به خرید مشتریان در نقطه خرید شامل ویژگی های شخصیتی مشتریان، ویژگی های فردی مشتریان و ویژگی های روانشناختی مشتریان می باشند. عوامل زمینه ای شامل ویژگی های محصول و ویژگی های فروشگاه می باشند. همچنین، عوامل مداخله گر شامل ارزش های فرهنگی و شرایط اقتصادی می باشند. براساس یافته ها، راهبردهای اصلی شامل برنامه های تبلیغات، برنامه های پیشبرد فروش، امکان تست محصول، تبلیغات های درون فروشگاهی، استراتژی رهبری قیمت، خرید اعتباری و تبلیغ در نقطه خرید آنی می باشند و پیامدها که نتیجه نهایی عوامل علی، راهبردها، عوامل زمینه ای و شرایط مداخله گر است، شامل تعهد به فروشگاه، تیلیغات شفاهی، تکرار خرید، وفاداری رفتاری، وفاداری نگرشی، سودآوری و افزایش سهم بازار می باشد.
روش های ارزیابی قابلیت اطمینان سیستم های چند جزئی: یک بررسی جامع و کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی قابلیت اطمینان سیستم های چند جزئی در شرایط وابستگی بین اجزا، یکی از حوزه های مطالعاتی جذاب و با اهمیت در مهندسی قابلیت اطمینان است که محققان در سال های اخیر به صورت جدی به آن توجه کرده اند. معمولاً سیستم های موجود در دنیای واقعی، از اجزای متعددی تشکیل شده اند، به طوری که وابستگی و آثار متقابل بین این اجزا، قابلیت اطمینان کل سیستم را تحت تأثیر قرار می دهد. این مقاله در صدد است تا در یک بررسی جامع، ابعاد مختلف مطالعات انجام شده را برای شناسایی حوزه جدید به صورت ساختار یافته، تحلیل کند. در این مقاله ابتدا اهمیت ارزیابی قابلیت اطمینان سیستم تشریح و سپس انواع وابستگی بین اجزای سیستم ها و رویکردهای مختلف در نظر گرفتن وابستگی بین اجزای سیستم ها بررسی شده است. در این بررسی، روش های ارائه شده در پیشینه، در قالب یک ساختار منسجم و کاملاً جامع از دیدگاه توابع ریاضیاتی، فرض ها، اهداف و نتایج عملکردی، ضعف و قوت، به تفکیک انواع وابستگی بین اجزای سیستم تشریح می شود. در این مقاله ضمن دسته بندی مطالعات انجام شده با رویکردی جدید، بر مبنای نوع سیستم، وابستگی، روش در نظر گرفتن وابستگی و اهداف روش های پیشنهادی و چالش های مختلف برای انجام مطالعات آتی بررسی شده است.
کیفیت شخصیت برند؛ از شخصیت برند پررنگ تا اختلال شخصیت برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
67 - 124
حوزه های تخصصی:
از زمان توسعه ی مدل شخصیت برند آکر در سال 1997 میلادی که با نگاهی به مدل های چندعاملی شخصیت انسان در روانشناسی ارائه شد، پژوهش های پرشماری برای خلق ارزش بر اساس مدل آکر شکل گرفته است. با این وجود، به سایر مفاهیم مرتبط با شخصیت انسان در روانشناسی و کاربرد آنها برای شخصیت برند کمتر توجه شده است. در این پژوهش، با هدف توسعه ی مفهوم "کیفیت شخصیت برند"و تعریف وضعیت های آن، از مفاهیم مرتبط در روانشناسی و رواندرمانی استفاده شده است. پژوهشگران با استفاده از روش تحلیل مضمون، از 289 برش حاصل از مصاحبه های عمیق با 14 خبره و سایر منابع، 8 وضعیت کیفیت شخصیت برند (مضمون اصلی)، 10 زیروضعیت (مضمون فرعی) و 230 ویژگی وضعیت (کد) استخراج نمودند. وضعیت های کیفیت شخصیت برند حاصله عبارتند از: شخصیت مثبت؛ شخصیت منفی؛ شخصیت دووجهی؛ شخصیت پررنگ؛ شخصیت کمرنگ؛ بدون شخصیت؛ مشکل شخصیت؛ و اختلال شخصیت. وضعیت ها و ویژگی های کیفیت شخصیت برند ارائه شده می تواند دید خوبی به شرکت ها درباره شخصیت برند آنها بدهد تا در صورت نیاز، به بهبود و مراقبت از شخصیت برند خود بپردازند. همچنین می تواند مبنایی برای پژوهش های آینده باشد.