فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
ماهیت و نوع روابط ایران و عربستان به عنوان قدرت های منطقه ای و قطب های مذهبی، می تواند نقش تعیین کننده ای در گسترش صلح و ثبات در سطوح داخلی، منطقه ای و حتی بین المللی داشته باشد. با این وجود، روابط آن ها پس از انقلاب اسلامی بسیار پر فراز و نشیب و سینوسی بوده است. در این پژوهش از شاخص جدید و جامع جهانی شدن کوف به منظور تببین فراز و نشیب روابط دو کشور استفاده شده است. این شاخص شامل سه جنبه بسیار مهم اجتماعی ( شامل سه بعد تماس های شخصی، جریان اطلاعات و نزدیکی فرهنگی)، اقتصادی (شامل دو بعد جریان های اقتصادی واقعی و محدودیت های تجارت و سرمایه) و سیاسی است. بر این اساس، سؤال اصلی این است که جهانی شدن چه تأثیری بر روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی داشته است؟ به منظور پاسخ به پرسش فوق، با بهره گیری از اسناد و منابع کتابخانه ای موجود و روش های کمی و کیفی و تحلیل تاریخی سعی می شود پس از سنجش میزان جهانی شدن ایران و عربستان بر اساس شاخص کوف، به بررسی تأثیرات آن بر ابعاد مختلف روابط دو کشور بپردازیم. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین میزان جهانی شدن (عملکرد گزینشی و مقاومتی ایران و در مقابل استحاله عربستان) و روابط ایران و عربستان ارتباط معناداری وجود دارد.
آزادی رسانه و وضعیت اضطراری در نظام حقوق بشر اروپا پس از یازدهم سپتامبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر شخص این حق را دارد که تبادل اطلاعات نماید و با استفاده از رسانه به درست ترین اخبارواطلاعات داخلی وخارجی وتحولات جهانی دسترسی داشته باشد. این تبادل اطلاعات و انتقال پیام در زمره حقوق بنیادین بشر می باشد. امروزه آزادی رسانه به یکی از موضوعات نظام حقوق بین الملل تبدیل شده است. در این مقاله با روش تحلیلی – توصیفی و نیز تا حدودی آماری و بررسی برخی آراء صادره از سوی کمیسیون حقوق بشر اروپا در چارچوب هنجارها، ساختارها و نهادهای حقوق عمومی به بررسی و تحلیل موضوع نقض آزادی بیان و رسانه در شرایط معمول و اضطراری در نظام منطقه ای حقوق بشر اروپا با بهره گیری از دعاوی مطروح، پرداخته شده است. باتوجه بهروند جهانی شدن و رشد فزاینده شبکه های اجتماعی و رسانه ها و جامعه اطلاعاتی و روند جهان شمولی ارزشهای حقوق بشری مساله محوری تضمین حق بر آزادی رسانه بویژه در وضعیت های اضطراری خصوصا بعد از حوادث یازدهم سپتامبر شایان توجه است. سئوال ما در این تحقیق این است که حق آزادی بیان و ابراز آن از طریق رسانه در شرایط اضطراری مطلق است یا خیر؟ در پاسخ به مقید بودن این حق در شرایط اضطراری علاوه بر رعایت ملاحظات مربوط به منافع عمومی با رعایت موازین حقوق بشری قابل اعمال می باشد.
Muslims’ Experience of Islamophobia in Major Scottish Cities: Different Experiences and Diverse Perceptions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
According to some researchers (Hopkins, 2004a; Hopkins & Smith, 2008), there is a perception among certain Muslims that anti-Muslim racism is higher in areas where there is a high density of Muslim residents, such as Glasgow. In contrast, other Muslims may feel that Islamophobia is higher in places with fewer numbers of Muslim residents. Through an investigation of Muslims’ experiences of Islamophobia in major Scottish cities, this paper discusses the influence of the size of Muslim communities in experiencing Islamophobia[1]. It also examines the importance of other possible factors, such as socio-economic status and deprivation on Islamophobia. To this end, the experience and accounts of 33 Muslim participants in major Scottish cities (Edinburgh, Glasgow, Aberdeen and Dundee) were documented and analyzed through qualitative methods. The findings of this paper suggest that Muslims’ individual and social aspects of life play a more important role on Islamophobia, as opposed to the size of their population in a certain area. More precisely, the analysis of Muslims who experienced Islamophobia suggests that Muslims’ identity and visibility, especially racial and religious signifiers such as skin color, beard or hijab, were crucial to their experiences of Islamophobia. [1]. This is compared, in another research (Author, 2015), to the experiences of 10 Muslim participants in small Scottish cities and towns (Falkirk, Dunfermline, East Kilbride and Stirling) where that the number of Muslims living in those areas is less than one percent of the local population (National Records of Scotland, 2013).
افول قدرت نرم آمریکا؛ دلایل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
35 - 68
حوزه های تخصصی:
بررسی قدرت نرم امریکا بیانگر آن است که به ویژه در دوران ترامپ، تصویر امریکا رو به افول نهاده است. سیاست های ترامپ در دو عرصه داخلی و خارجی موجب کاهش نفوذ امریکا در عرصه بین المللی شده است. این مقاله به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که چرا قدرت امریکا رو به افول نهاده و این وضعیت چه پیامدهایی داشته است؟ نگارنده معتقد است عوامل درون زا و برون زا بر افول قدرت نرم امریکا تاثیر گذاشته است. در زمره عوامل درون زا، برگزیدنِ رویکردهای درون گرایانه، منفعت محور، نظامی گرایانه و انحصارگرایانه و در زمره عوامل برون زا، سیاست های یکجانبه گرایانه، ماجراجویانه، مداخله جویانه و آنتاگونیستی، افزایش تهدیدهای نامتقارن بازیگران مسلح غیردولتی، جابه جایی قدرت از غرب به شرق و برآمدن بازیگران نوظهور شرقی و امکان شکل گیری «نظام دو چندقطبی» مورد توجه قرار گرفته است. افول قدرت نرم امریکا پیامدهایی مانند کاهش مهاجرت نخبگان، جذابیتِ رو به افزایش چین و اروپا، افزایش احساسات ضدامریکایی، رواجِ بیشتر تروریسم و جذابیت بدیل های اسلام محور را به همراه داشته است.
گونه شناسی قدرت نرم ایالات متحده با تأکید بر مؤلفه استثناگرایی امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
69 - 98
حوزه های تخصصی:
بررسی تاریخی کاربرد قدرت نرم در دستگاه دیپلماسی امریکا به عنوان یکی از ابزارهای پیشبرد سیاست خارجی نشان می دهد، این کشور از الگوهای متفاوتی برای بهینه سازی دستاوردهای خود در این رابطه بهره می گیرد. مقاله پیش رو می کوشد با بررسی «استثناگرایی امریکایی» به عنوان مهم ترین مؤلفه شکل دهنده به هویت سیاسی امریکا، به گونه شناسی قدرت نرم در این کشور بپردازد. در این پژوهش از الگوی تحلیلی والتر راسل مید در تبیین سنت های سیاسی امریکا، نظریه قدرت نرم جوزف نای و چهارچوب نظری سازه انگاری به ویژه نظریه های الکساندر ونت در زمینه هویت استفاده شده است.
نظم نوین جهانی و تحول در منطقه گرایی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
36-69
حوزه های تخصصی:
با اختتام دوره جنگ سرد، مسائل پیچیده و جدیدی مانند تضعیف عاملیت قدرت و امنیت نظامی، افزایش کنشگران غیردولتی و ظهور بازیگران جدید بین المللی و منطقه ای رخ داد و منطقه گرایی به عنوان چشم انداز و پارادایمی نوین مورد بازبینی قرار گرفت و این پرسش مطرح شد که «آیا با وجود تحولات جدید در سیستم بین الملل، تحول شبه پارادایمی در منطقه گرایی نوین به وجود آمده است؟ در این راستا دیدگاه رهیافت های تئوریک جدید به منطقه گرایی چگونه بوده است؟» در پاسخ این فرضیه مطرح گشت که «اکنون منطقه گرایی از مهم ترین مسائل سیاست بین الملل بوده و در سطوح مختلف نسبت به نوع کلاسیک متحول شده است». همچنین، در این موضوع رهیافت های شبکه ای، ساختارگرایی، سیستم های تابعه، امنیت منطقه ای و نظریات متأخر، برخلاف نگرش های رئالیستی، دیدگاه های جدید و متنوعی را مطرح کرده اند.
نظارت بر نهادهای زیر نظر رهبری در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«نهادهای زیر نظر رهبری» از جمله نهادهایی هستند که به لحاظ وضعیت حقوقی واجد ابهاماتی هستند؛ چراکه تعریف مشخصی از نهادهای زیر نظر رهبری صورت نگرفته و در قوانین جاری صرفاً به عنوان استثنا از مفاد برخی قوانین ذکر شده اند. بنظر می رسد مقصود قانونگذار از آنها نهادهای جزء اجرایی باشد که غالباً دارای ماهیت عمومی غیر دولتی می باشند. مسأله اصلی نوشتار پیش رو موضوع نظارت بر این نهادهاست. ضرورت پرداختن به این موضوع نیز از آنجایی نشأت می گیرد که برداشت غالب در مورد آنها نهادهایی نظارت گریز می باشد و به عقیده برخی، نظارت بر این نهادها با اختیارات ولی فقیه در تنافی است. بنابراین، با هدف پاسخگویی به این سؤال که آیا نهادهای زیر نظر رهبری نظارت پذیرند یا خیر، با روشی توصیفی تحلیلی وضعیت حقوقی این نهادها را تشریح خواهیم کرد. مهمترین یافته های تحقیق عبارت است از اینکه، دستگاه های مختلف نظارتی، صلاحیت نظارت کافی و وافی را بر نهادهای زیر نظر رهبری دارند و این موضوع تداخلی با اختیارات رهبری نخواهد داشت. ضمن اینکه هیچ نهادی بصورت کلی از نظارت استثنا نشده، لکن در برخی مصادیق، اذن رهبری لازم شمرده شده است.
نسبت سنجی الگوی حکمرانی خوب و مردم سالاری دینی (با تأکید بر شاخص های حاکمیت قانون، مشارکت و پاسخگویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله رویکردهای نوین به توسعه، الگوی حکمرانی خوب است که زمینه ساز توسعه ای مردم سالارانه است. از ویژگی های اصلی این الگو می توان به «پاسخگویی دولت به شهروندان»، «حاکمیت قانون»، «مردم سالاری»، «مشارکت»، «حق انتخاب» و... اشاره داشت. در این الگو صاحبان اصلی قدرت، مردم هستند. کشورهای مختلف دنیا در تلاش هستند تا با عمل به این اصول، کارایی و توان ساختار سیاسی خویش را ارتقا دهند؛ جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. هماهنگی فراوان اصول حکمرانی خوب با ارزش های دینی و ملی در ایران زمینه را برای پیاده سازی این الگو در ایران فراهم می کند. لذا در این مقاله در تلاش هستیم تا به نسبت سنجی الگوی حکمرانی خوب و مردم سالاری دینی اقدام نماییم. پرسش اصلی این پژوهش بیان می دارد «چه رابطه ای بین حکمرانی خوب با تقویت مردم سالاری دینی در ایران وجود دارد؟». فرضیه اصلی این مقاله بیان می دارد «بین حکمرانی خوب و تقویت مردم سالاری دینی در ایران، رابطه مستقیمی وجود دارد». این مقاله می کوشد با روش تجزیه وتحلیل کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای- اسنادی نشان دهد که حکمرانی خوب به عنوان الگویی برای کشورهای درحال توسعه، بستر مناسبی برای تقویت مردم سالاری دینی در ایران است. توضیح اینکه در این مقاله صرفاً شاخص های حاکمیت قانون، پاسخگویی و مشارکت مورد بررسی قرار می گیرد.
استلزامات کارآمدی جمهوری اسلامی ایران در حوزه «جمهوریت» در دهه پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای کارآمدی نظام جمهوری اسلامی از مسایل حائز اهمیت در دهه پنجم است. دو دستاورد کلان نظام جمهوری اسلامی «جمهوریت» و «اسلامیت»، وجه تمایز آن از رژیم پهلوی است. در چهار دهه گذشته شاهد دستاوردهای عظیمی از این دو مؤلفه بوده ایم، اما به منظور بهره وری بیشتر از این دو ظرفیت، لازم است در دهه پنجم، تأملاتی در این زمینه صورت پذیرد. در این نوشتار، عنوان «جمهوریت» مورد بحث و بررسی قرار گرفته تا به این سوال پاسخ داده شود که از این ظرفیت، در دهه پنجم انقلاب، چگونه می توان برای کارآمدی بیشتر نظام بهره گرفت؟ با بهره گیری از اسناد بالادستی جمهوری اسلامی و به شیوه تحلیلی تجویزی نشان داده شده است که در آینده نظام جمهوری اسلامی هم باید تحولاتی در امر نظارت و مشارکت مردم، هم خدمت گذاری به مردم و هم تقویت نهادهای رابط مردم و حکومت صورت پذیرد.
Historical Analysis of the Iraqi Shiites’ Status from the Era of Imam Ali (AS) until the fall of Saddam(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Abstract: Iraqi Shiites make up near 60 percent of the population live in the southern half of the country. However, they have been rarely in the circles of power throughout history and often under colonial domination of minorities that reached its peak during the rule of the Ba'ath Party. Thus, the Shiites were considered as an opposition through the history of Iraq, particularly after the World War I and the entry of Britain, although the intensity of the struggle varied according to different conditions. As noted, the Shiites who were in a weak position throughout the Iraq's history were able to gain significant influence on the structure of the Iraqi government and build a Shiite government due to changes in their country after 2003. The Shiites pursue their goals as Islamist parties and groups, and although they differ in many details of their goals, they are united in their general identity, Islam, and establishment of a Muslim community, and seek, in the light of reli-gious doctrines, giving meaning to future policies of their country. This research aims to investigate the Iraqi Shiites’ historical status from the era of Imam Ali (AS) until the fall of Saddam.
گونه شناسی راهبردهای آمریکا در مواجهه با بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیداری اسلامی در سال 2011 م افزون بر پیامدهای بسیار عمیق بر معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای، منافع بازیگرانش ازجمله آمریکا را با چالش مواجه کرد. ازاین رو آمریکا درصدد کنترل و مدیریت این تحولات در راستای منافع راهبردی خود برآمد. پرسش اصلی مقاله حاضر با استفاده از رویکرد تحلیلی، گونه شناسی راهبردهای آمریکا در مواجهه با بیداری اسلامی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که آمریکا علی رغم اتخاذ الگوی رفتاری محتاطانه در ابتدای این تحولات، در ادامه تنوعی از راهبردهای نرم (با هدف حفظ وضع موجود) مانند مصادره بیداری اسلامی، تغییر هویت آن، ارائه مدل لیبرال دموکراسی و معرفی الگوی بدیل (ترکیه) را اتخاذ کرده است. راهبردهای سخت نیز (با هدف تغییر وضع موجود) مانند مداخله نظامی بشردوستانه، کنترل نیابتی و شبیه سازی نافرمانی مدنی، از سوی این کشور اعمال گردید که هدف اساسی، تأمین منافع راهبردی برای آمریکا بوده است."
سیاست خارجی عمل گرایانه ایران در قفقاز جنوبی در فضای پسابرجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در 25 سال گذشته نظاره گر رویدادهایی در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی بوده که گاه نقش چندانی در آن ها نداشته است. با این همه، به دلیل وجود رگه هایی از عمل گرایی در سیاست خارجی ایران در قبال جمهوری های اتحاد شوروی پیشین، تهران توانسته است تاحدودی نقش و جایگاه تاریخی خود را در این مناطق حفظ کند و از منافع آن بهره مند شود. پرسشی که پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخی برای آن برآمده، این است که سیاست خارجی عمل گرایانه ایران در قفقاز جنوبی در فضای پسابرجام، چه تأثیری بر فرصت ها و تهدیدهای پیش روی تهران در این منطقه خواهد داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که برچیده شدن تحریم های بین المللی علیه ایران و عادی سازی روابط این کشور با غرب، تغییر موازنه قدرت در قفقاز جنوبی را به نفع این کشور به دنبال خواهد داشت و چالشی را پیش روی دیگر قدرت های منطقه ای همچون ترکیه، عربستان، روسیه و اسرائیل قرار خواهد داد. با وجود این، تهران برای بهره مندی از مزایای بازگشت به قفقاز جنوبی در فضای پسابرجام، نیازمند سیاست گذاری راهبردی مبتنی بر رویکردهای عمل گرایانه است. از این رو، می توان نتیجه گرفت که کارآمد ترین راه افزایش قدرت و حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان، به کارگرفتن سیاست خارجی عمل گرا با ویژگی هایی همچون خودداری از تقابل گرایی بی نتیجه، ایدئولوژی زدایی از سیاست خارجی، انعطاف پذیری تاکتیکی و ترجیح منافع عینی بر منافع ذهنی در فرایند سیاست گذاری خارجی است.
ابتکار جاده ابریشم نوین چین؛ فرصت ها و تهدیدها برای ایران، پاکستان و قزاقستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابتکار یک کمربند – یک جاده چین مهم ترین مگاپروژه اقتصاد سیاسی بین المللی در شرایط کنونی است. چین با این طرح، اهداف بزرگی را در زمینه رشد اقتصادی، به خصوص امنیت انرژی، گسترش حوزه نفوذ و تأثیرگذاری در مناطق مختلف، دسترسی به بازارهای جهانی و نیز ایجاد راه های ارتباطی و حمل ونقل مقرون به صرفه تر دنبال می کند. این ایده به دنبال تسهیل و تأمین انتقال انرژی، کالا و نزدیک گردانیدن نقاط مختلف کره خاکی به سوی کشور چین است. مقاله حاضر معطوف به تبیین فرصت ها و چالش های همکاری ایران، پاکستان، قزاقستان و چین در قالب این ابتکار با اتکا به روش های کیفی پژوهش همچون مشاهده و تحلیل اسناد است. در این راستا پرسش اصلی تحقیق این گونه مطرح می شود که ابتکار جاده ابریشم نوین به مثابه راهبرد سیاست خارجی چین چه فرصت ها و چالش هایی برای ایران، پاکستان و قزاقستان به وجود آورده است؟ در پاسخ باید گفت که ابتکار جاده ابریشم به واسطه قدرت یابی سیاسی- اقتصادی چین در عرصه بین المللی در بخش اقتصادی موجب توسعه و تعمیق روابط تجاری اقتصادی کشورها با یکدیگر، بهره مندی ایران، پاکستان و قزاقستان از این ابتکار به عنوان فرصتی برای ارتقای جایگاه در اقتصادی جهانی، ایجاد مسیرهای مختلف خشکی و دریایی و متنوع سازی مبادی واردات انرژی، تأمین، تسهیل و افزایش امنیت انتقال انرژی برای عرضه کنندگان و مصرف کنندگان در جهت تأمین منافع متقابل شده است. در بخش سیاسی، ظرفیت سازی برای برتری منطقه ای، تعامل همزمان با شرق و غرب، تلاش برای ایجاد ثبات در کشورهای مستعد ناامنی و افزایش آزادی عمل در صحنه بین المللی را برای این سه کشور به وجود آورده است. در ذیل چالش ها محورهایی همانند تفوق چین بر ساختار ژئواکونومی کشورهای ایران، پاکستان و قزاقستان و تشدید رقابت روسیه، هند، آمریکا در منطقه را نیز به همراه داشته است.
مشروعیت فعالیت های موشکی جمهوری اسلامی ایران در آیینه قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
107 - 130
حوزه های تخصصی:
شورای امنیت سازمان ملل قدرتمندترین نهادی است که تاکنون در عرصه بین الملل ایجاد شده است. وجود و قدرت این نهاد آنچنان که در منشور ملل متحد آمده، ضامن بقای تمامیت جامعه بین المللی است. این نهاد که ضمنا سیاسی ترین رکن ملل متحد نیز قلمداد می شود، ممکن است در تصمیم گیری های خود تحت تاثیر ملاحظات سیاسی، اقدام به صدور قطعنامه هایی نماید که ناقض حقوق بین الملل و احیانا قواعد آمره باشد. چندی است فعالیت های موشکی کشورمان به یکی از چالش های سیاست خارجی تبدیل شده است؛ تا جایی که در قطعنامه های شورای امنیت، در خصوص فعالیت های اتمی ایران طی موادی به آن پرداخته شد و در گفت وگوهای ایران و شش قدرت جهانی در موضوع اتمی نیز بخشی از مذاکرات را به خود اختصاص داد. نوشتار حاضر مشروعیت فعالیت های موشکی جمهوری اسلامی ایران را ذیل قطعنامه های اخیر شورای امنیت با روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، اسناد سازمان ملل، مقالات و سایت های معتبر علمی و مصاحبه مقامات ارشد وزارت امور خارجه و تیم مذاکره کننده هسته ای بررسی نموده است. در بخش اول این مقاله اعتبار تصمیمات فصل هفتمی شورا با توجه به منشور ملل متحد مورد نقد قرارگرفته و در بخش دوم با بررسی بندهای مرتبط با فعالیت موشکی در قطعنامه 2231، این نتیجه به دست آمده که قطعنامه محدود کننده فعالیت های موشکی ایران است.
بحران امنیتی در غرب آسیا و قدرت یابی احزاب راست افراطی اروپایی
حوزه های تخصصی:
بروز بحران امنیتی در غرب آسیا و سرریز شدن آوارگان و پناه جویان به اروپا موجب بروز مشکلات مختلفی برای کشورهای اروپایی شده است. احزاب راست افراطی معتقدند که حضور پناه جویان در کشورهای اروپایی چالش ها و خطرات امنیتی، هویتی و اقتصادی برای جوامع آن ها ایجاد می کند. مخالفت آن ها منجر به سردادن شعارهای ضد مهاجرتی و تحریک احساسات ملی گرایانه و امنیتی شدن حضور مهاجران شده است. ازاین رو، احزاب راست افراطی به هر فرد خارجی که بخواهد در کشورشان مقیم شود یا به کشورشان مهاجرت کند، به عنوان یک تهدید می نگرند و تلاش می کنند با بزرگ نمایی و انتساب هر مشکل کشور به شهروندان خارجی ترس، دلهره و تنفر را در مردم کشورشان بوجود آورند. اگرچه سابقه شکل گیری احزاب راست با یکدیگر متفاوت است، ولی جریان راست افراطی در اروپا توانسته است تا از یک روش مشابه و از طریق امنیتی سازی مهاجران، در انتخابات ملی و انتخابات پارلمانی آرا قابل توجهی را کسب کند. پرسش اصلی مقاله، روش تحلیلی– توصیفی، این است که بحران امنیتی در غرب آسیا چه تأثیری بر قدرت گیری احزاب راست افراطی در اروپا داشته است. در پاسخ به پرسش مطرح شده این فرضیه مطرح شده است که با بحران امنیتی در خاورمیانه و سرریز شدن مهاجران به کشورهای اروپایی مشکلات امنیتی، هویتی و اقتصادی باعث شده است که باامنیتی کردن مهاجران به عنوان تهدید امنیتی، در انتخابات به موفقیت های قابل توجهی برسند.
Critical Studies and the Middle East Peace Process(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The Israeli-Palestinian conflict is one of the complicated crises that traces back to nearly a century ago. It caused severe challenges and brought about disastrous consequences both for the Middle East region and the conflicting parties. Numerous attempts have taken place so far by different states, organizations and individuals to establish a lasting and comprehensive peace in this conflict, but given the intransigence positions of the conflicting parties, the attempts were futile and still there is no light at the end of this tunnel. The limitations of the realistic viewpoint that dominates the conflict and considers its signs rather than its root causes, made us tackle the issue through a proper, more appropriate approach.. To us, critical studies, particularly the emancipation approach which goes beyond the realistic limitations, deliberates the contemporary and historical conditions together with its nature and tries to remove situations leading to the conflict is a more viable strategy to achieve a lasting peace.
تحول در راهبرد نظامی عربستان: زمینه ها و دلایل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تحول در راهبرد نظامی عربستان است. عربستان از زمان تأسیس بیش تر به عنوان یک کشور نفتی شناخته می شد. این کشور اگرچه خود را به عنوان رهبر جهان عرب و حافظ کشورهای شبه جزیره عربستان تلقی می کرد؛ اما نیروی نظامی آن علی رغم هزینه های زیاد، فاقد توانمندی لازم برای نقش آفرینی در تحولات منطقه خلیج فارس بود؛ اما از سال 2003 ؛ به ویژه پس از بهار عربی، عربستان توانمندی نظامی خود را افزایش داد و مداخله در تحولات منطقه ای را شروع نمود. نیروی نظامی عربستان پس از ناآرامی ها در بحرین وارد این کشور شد و در حال حاضر به طور همزمان در دو عملیات نظامی مانند حملات هوایی اتئلاف بین المللی در سوریه و عملیات هوایی و زمینی علیه حوثی های یمن مشارکت دارد. این مقاله به بررسی چرایی تبدیل راهبرد نظامی تدافعی عربستان به راهبرد تهاجمی می پردازد و معتقد است با توجه به تغییراتی که در محیط امنیتی عربستان صورت گرفته، این کشور راهبرد نظامی تهاجمی اتخاذ کرده است. این مقاله برای آزمون فرضیه خود از روش توصیفی- تبیینی استفاده کرده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی نشان می دهد که هدف اصلی این راهبرد، مقابله با نفوذ منطقه ای ایران است.
عدالت در اندیشه سیاسی امام موسی صدر
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰
154 - 123
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین متفکرین در دوره معاصر که به بحث عدالت در نظر و عمل توجه داشته امام موسی صدر است. ایشان در لبنان سعی می کند هم به لحاظ نظری، بنیاد قوی ای را برای تحقق عدالت و به خصوص عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی و عدالت اقتصادی پی ریزی کند و از طرفی در عمل هم اقدامات و کارهایی صورت می دهد که منجر می شود به این که شیعیان لبنان به عنوان یک طایفه بسیار ضعیف، فقیر، تحقیر شده و کرامت از دست داده، ارتقا پیدا کنند و به عنوان یک قشر جا افتاده در لبنان مورد توجه قرار گیرند و بتوانند هم در سرنوشت خود و هم در سرنوشت جامعه خود تأثیرگذار باشند. پرسش این است که عدالت در اندیشه امام موسی صدر چگونه می تواند در جامعه حضوری زنده و اثربخش داشته باشد؟ فرضیه مقاله این است که به نظر می رسد در نگاه امام موسی صدر، عدالت، افزون بر این که مسأله ای فردی است اما همچنین به عنوان مسأله ای اجتماعی و سیاسی نیز نزد وی ارتقا می باید و پیوند بسیار محکم و استواری با ایمان به مثابه یک امر اعتقادی دارد.
فرانظریه به عنوان ابزاری برای فهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرانظریه یکی از جدیدترین تحولات در نظریه پردازی است. در حالی که نظریه پردازان، جهان اجتماعی را به عنوان مسئله موضوعی شان قلمداد می کنند، فرانظریه پردازان به مطالعه نظام مند ساختار اساسی خود نظریه می پردازند. فرانظریهپردازی در ادبیات علوم اجتماعی، تحت عناوین مختلفی با عنوان فراجامعهشناسی، جامعهشناسی بازاندیشانه و جامعهشناسیِ جامعهشناسی ظهور پیدا کرده است. هر چند این مدل در حوزه جامعه شناختی گسترش یافته است ولی می تواند در دیگر حوزه های تحقیق نیز به کار گرفته شود. فرانظریه به عنوان ابزار رسیدن به فهم عمیقتر نظریه بوده و هدف آن تشریح و نقد فرانظری فرض های تشکیل دهنده شالوده نظریه ها و نیز تدوین اصول ارزیابی نظریه هاست. بسیاری از نظریهپردازان بر لزوم پیشرفت و توسعه نظریهی اجتماعی تأکید کردهاند. از آنجا که فرانظریهپردازی گام مؤثری در غنیتر ساختن نظریهها است، بایستی به این حوزه توجه بیشتری معطوف گردد. هدف اصلی در این مقاله ارائه پارامترهای اساسی این رویکرد است. این مقاله ابتدا زمینه های رشد مطالعات فرانظری و ماهیت فرانظریه می پردازد و سپس انواع فرانظریه و تکنیکهای تحلیل فرانظریه با تاکید بر رویکرد فرانظری ریتزر را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
تحلیلی بر ساختار قدرت در منطقه آسیای جنوب غربی (منطقه مورد نظر سند چشم انداز) با تاکید بر جایگاه فعلی ج.ا.ایران
حوزه های تخصصی:
قدرت ملی به مجموعه ای از توانایی های مادی ومعنوی گفته می شود که در قلمرو یک واحد جغرافیایی- سیاسی به نام کشور وجود دارد. سنجش و اندازه گیری قدرت ملی کشورها به منظور تعیین جایگاه کشور در نظام ژئوپلیتیک جهانی و مقایسه قدرت کشورها، همواره از دغدغه های جغرافیدان های سیاسی، دانشمندان علوم سیاسی و روابط بین الملل بوده است. در این تحقیق با نقد و ارزیابی مدل های پیشین سنجش قدرت ملی، مدل جدیدی برای محاسبه قدرت ملی ارائه شده که نسبت به مدل های قبل جامع تر محسوب می شود. توجه بر تمامی ابعاد قدرت ملی (در قالب نه فاکتوراقتصادی، سیاسی، نظامی، فضایی،فرامرزی، سرزمینی،اجتماعی، علمی و فناوری و فرهنگی)، استفاده از متغیرهای متعدد، متنوع در قالب 87 متغیر، تاکید بر استفاده از متغیرهای جدید و استراتژیک متناسب با زمان کنونی، استفاده از روش دلفی و مراجعه به نظر خبرگان در مورد شناخت نقش و اهمیت متغیرهای موثر برقدرت ملی، امکان ترسیم ساختار قدرت در جهان با تاکید بر جایگاه ایران در نظام ژئوپلیتیک جهانی و... از مزایای این مدل نسبت به مدل های قبل است. مقاله حاضر با استفاده از مدل مزبوربه سنجش قدرت کشورهای منطقه آسیای جنوب غربی (منطقه مورد نظر سند چشم انداز 20 ساله) در قالب نه فاکتور مجزا پرداخته است. بر این اساس، ضمن مشخص کردن رتبه کشورهای منطقه از نظر میزان قدرت در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی، علمی، سرزمینی و... به مقایسه تطبیقی رتبه جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مذکوردرهرکدام از فاکتورهای نه گانه و همچنین در مجموع فاکتورها پرداخته است. هدف از این مقاله این است تا وضعیت کنونی کشور ایران از حیث ابعاد مختلف قدرت در مقایسه با کشورهای مورد نظر مورد بررسی قرار گیرد تا میزان فاصله با هدف اصلی برنامه چشم انداز (رسیدن به جایگاه قدرت برتر منطقه) مشخص شود.