بررسی تاریخی کاربرد قدرت نرم در دستگاه دیپلماسی امریکا به عنوان یکی از ابزارهای پیشبرد سیاست خارجی نشان می دهد، این کشور از الگوهای متفاوتی برای بهینه سازی دستاوردهای خود در این رابطه بهره می گیرد. مقاله پیش رو می کوشد با بررسی «استثناگرایی امریکایی» به عنوان مهم ترین مؤلفه شکل دهنده به هویت سیاسی امریکا، به گونه شناسی قدرت نرم در این کشور بپردازد. در این پژوهش از الگوی تحلیلی والتر راسل مید در تبیین سنت های سیاسی امریکا، نظریه قدرت نرم جوزف نای و چهارچوب نظری سازه انگاری به ویژه نظریه های الکساندر ونت در زمینه هویت استفاده شده است.