فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۶٬۸۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد ممیزی مدیریت منابع انسانی مبتنی بر بلوغ فرآیندها با استفاده از رویکرد سنتزپژوهی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و با روش کیفی فراترکیب(سنتزپژوهی) انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: جامعه آماری، کلیه مطالعات انجام شده در بازه زمانی(2006-2023) 1385 الی 1402 است. در این راستا 82 پژوهش در زمینه موضوع موردنظر ارزیابی و درنهایت 34 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید و با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوط، درمجموع 54 کد و 6 مقوله کلیدی طی فرایند جست وجو و ترکیب نظام مند متون شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت و اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کوهن تأیید گردید.
یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که ممیزی مدیریت منابع انسانی از ابعاد کنترل سیستمی، اهداف استراتژیک، بهبود عملکرد، رضایت مشتری، مالی و هم راستا بودن با رویه ها تشکیل شده است.
بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش تاکید می کند که بکارگیری هر کدام از ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند منجر به بهبود فرآیندهای ارزیابی در حوزه منابع انسانی در سازمان شود.
بررسی میزان حضور عناصر ادبی معاصر در کتاب عربی دوازدهم
حوزه های تخصصی:
پدیده زبان در هر دوره و عصری تغییر پیدا کرده و نوسازی می شود و کتاب های درسی برای انتقال صحیح آن زبان به فراگیران، باید دربردارنده تحولات آن زبان نیز باشند. تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان حضور عناصر معاصر زبان عربی همانند نشانه هایی از زندگی شهروندی، ابزارهای زندگی و اصطلاحات و شیوه بیان معاصر در کتاب دوازدهم انجام می گیرد. روش پژوهش، تحلیل کیفی ویلیام رومی است و جامعه آماری در این تحقیق شامل متن کتاب دوازدهم عربی، زبان قرآن است که چهار عامل یا پارامتر: داستان، شعر، واژه و عکس مورد بررسی و تحلیل واقع شده است. نتایج نشان می دهد کتاب دوازدهم در دو عنصر داستان و عکس با پرداختن به نشانه های مورد ارزیابی، امتیازی بالاتر از عدد مورد قبول یک را در فرمول شاخص درگیری فراگیران کسب کرده که نشانگر توجه نسبی مؤلفان به نشانه های زندگی معاصر است این عدد به ویژه در بخش داستان مطلوب تر است اما در عامل شعر با کسب عدد صفر و در پارامتر واژه های جدید با عدد 13/ کمترین توجه را به زندگی معاصر دارد.
بایسته های کتب و متون آموزشی در علم صرف بر مبنای نظریه ی نشر نوآوری
حوزه های تخصصی:
هدف آموزش قواعد صرف عربی، بالابردن سطح درست خوانی و فهم متون و افزایش علاقه و انگیزه یاد گیرندگان است که بر مبنای تحقیقات، این اهداف به دلایل متعدد کمتر محقق شده اند. در رسیدن به هدف های ذکر شده، متون آموزشی علم صرف از اصلی ترین ارکان هستند که سال هاست به یک شکل و سیاق تدوین و منتشر می شوند و مطابق با اهداف، نیازها و واقعیت ها، تغییر و تحول پیدا نکرده اند. با توجه به ضرورت بازنگری و اصلاح کتب صرفی که می تواند زمینه رشد تحصیلی بیشتر را فراهم کند، پژوهش حاضر، با تأکید بر متغیر کتاب و متون آموزشی، به بررسی بایسته های متون و کتاب های آموزش صرف در رشته ها و مقاطع مختلف آموزشی به ویژه در دانشگاه ها بر اساس نظریه ی نشر نوآوری می پردازد. روش پژوهش در تحقیق، مصاحبه عمیق با رویکرد گراندد تئوری (نظریه زمینه ای) است و نتایج به دست آمده از هر مصاحبه دسته بندی و سپس به مصاحبه شونده بعدی اعلام شده تا گزاره های بیشتری به یافته ها اضافه شود. بر مبنای یافته های پژوهش، هرگونه تغییر و نوآوری در متون صرفی باید شامل پنج مقوله کلی توالی و نظم، روانی و کاربردی بودن مثال ها و تمرین ها، رعایت استانداردهای کتب آموزشی، جامعیت و نوآوری های محتوایی باشد. از مهم ترین مقوله های جزئی، چینش منطقی، انطباق با سطح یادگیرندگان و هفته های آموزشی، استفاده از مثال های قرآنی، پرهیز از مطالب پیچیده و مبهم، نبود کاستی و استفاده تخصصی از واژه ها است که متن آموزشی علاوه بر جذابیت ظاهری، شکلی و نگارشی باید، قابلیت ارزشیابی، آزمون و سنجش بازخوردهای مثبت، منفی و مقایسه ای داشته باشد.
تاثیر رهبری زهرآگین بر ایمنی روانشناختی با نقش تعدیل گر شرایط سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
116 - 131
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تعدیلگر سیاستهای سازمانی ادارک شده در ارتباط بین رهبری زهرآگین و ایمنی رواشناختی کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور انجام شد.روش شناسی پژوهش: این تحقیق از نظر نوع، به صورت کمی بوده و از نظر روش تحقیق نیز یک تحقیق توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کارکنان و مدیران سازمان سنجش آموزش کشور به تعداد 460 نفر است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 210 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار اصلی جمع اوری اطلاعات پرسشنامه 28 سوالی رهبری زهراگین متائوس (2018)، پرسشنامه 15 سوالی شرایط سازمانی ادراک شده کاکمر و کاسون(2009) و پرسشنامه 9 سوالی ایمنی روانشناختی کورکوراتون و گیفیین (2018) بود که روایی آن به صورت صوری و محتوایی (CVR-CVI) و پایایی آن با روش الفای کرونباخ محاسبه و تایید شد.یافته ها: اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار آزمون مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSSنسخه 23 و Smart PLS نسخه 2 تجزیه و تحلیل شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد رهبری زهرآگین و ابعاد مختلف آن (سرپرستی توهین آمیز، رهبری خودکامه، خودشیفته، جاه طلبی و غیرقابل پیش بینی بودن) بر ایمنی رواشناختی کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور تاثیر منفی دارد.
طراحی الگوی آموزش مبتنی بر توسعه پایدار در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: ادغام اهداف توسعه پایدار از طریق روش های پایدار یاددهی و یادگیری در سیستم آموزش عالی برای بهبود جامعه ی انسانی و جهان غیرانسانی نقش دارد. به این جهت هدف تحقیق طراحی الگوی آموزش مبتنی بر توسعه پایدار در سیستم آموزش عالی بوده است. روش شناسی پژوهش: روش تحقیق کیفی با رویکرد فراترکیب بوده است که در جامعه مجلات معتبر ملی و بین المللی از سال 2000 تا 2024 اجرا شد و تعداد 187 مقاله به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت 28مقاله با توجه به روش کدگذاری با استفاده از نرم افزار M axqda مورد تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: یافته های تحقیق مطابق با مطالعه فراترکیب نشان داد که آموزش مبتنی بر توسعه پایدار در ابعاد ساختاری سازمانی، شایستگی پایدار، برنامه ریزی درسی، اهداف و ارزش ها، تحقیق و نوآوری، مشارکت، مسئولیت پذیری، راهبردهای یاددهی یادگیری، محرک های پایداری، ارزیابی و بازخورد مورد توجه مطالعات ملی و بین المللی بوده است.بحث و نتیجه گیری: مد نظر قرار دادن این ابعاد در سیستم آموزش عالی در جهت کیفی سازی آموزش از طریق توانمندسازی دانشجویان برای تفکر و عمل به شیوه های پایدار و آینده نگر بر شکل گیری جامعه پایدار نقش دارند و نتیجه ی آن پیشرفت توسعه ی انسانی پایدار، یادگیری دانش، یادگیری برای زیستن و زندگی با هم و یادگیری انجام دادن کار برای کمک به خود و جامعه جهانی سازنده می باشند.
شناسایی و طراحی مدل عوامل موثر بر توسعه فردی اعضای هیئت علمی،رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و طراحی مدل عوامل موثر بر توسعه فردی اعضای هیئت علمی با استفاده از رویکرد کیفی سنتز پژوهی انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش سنتز پژوهی با رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه تحقیقات و مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه توسعه فردی در بین سال های 1380 تا 1401 میباشد. در این راستا، کلید واژه های مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مقالات و اسناد بدستآمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش مورد بررسی قرارگرفتند که در نهایت 22 مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند با استفاده از روش کد گذاری سه مرحلهای (باز، محوری، انتخابی) ازطریق نرم افزار MaxQDA 2020 تجزیه و تحلیل شدند. براساس نتایج تحلیل داده ها برای جمع آوری داده ها 125 کد باز شناسایی شد که در 4 مقوله اصلی و 20 مقوله فرعی دسته بندی شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل فردی، آموزشی پژوهشی، سازمانی و اجتماعی بر توسعه فردی اعضای هیئت علمی تاثیرگذار است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند مورد توجه مدیران آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی قرار گیرد. تا از طریق توسعه فردی میزان کارآمدی دوره های آموزشی، رضایت شغلی و بهره وری دانشگاه را به حداکثر رساند.
بررسی رابطه رهبری دیجیتال با عملکرد خلاقانه به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
35 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف: سازمان های آموزشی به ویژه مدارس کشورمان در شرایط متغیّر و متحوّل امروزی، جهت مقابله با مسائل و مشکلات عدیده ای که با آن روبرو هستند، نیاز مبرمی به مدیران و معلّمانی دارند که خلاق و به روز باشند و این خلاقیّت را در عملکرد شغلی شان نشان دهند. با توجه به اهمیت و ضرورت عملکرد خلاقانه معلّمان و مدیران، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری دیجیتال با عملکرد خلاقانه به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلّمان انجام شده است.
روش: روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلّمان مقطع ابتدایی منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 1610 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 310 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های رهبری دیجیتال (ULUTAŞ & ARSLAN, 2017)، توانمندسازی روان شناختی (Spreitzer, 1995) و عملکرد خلاقانه (Oldham & Cummings, 1996) استفاده شد
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و Lisrel انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که: رهبری دیجیتال دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه و توانمندسازی روان شناختی معلّمان است؛ توانمندسازی روان شناختی دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه معلّمان است؛ همچنین رهبری دیجیتال به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر عملکرد خلاقانه معلّمان است.
نتیجه گیری: درنهایت برای این که سازمان های آموزشی و مدارس بتوانند همگام با تغییرات نوآورانه و پیشرفت های محیط دیجیتال محور واکنش مناسبی داشته باشند، باید با استفاده از سبک رهبری دیجیتال، استرس معلّمان در ارتباط با اشتباهات احتمالی برای بیان ایده ها و نظرات متنوّع و جدید را از بین برده و از این طریق باعث افزایش عملکرد خلاقانه معلّمان شوند.
طراحی ابعاد و مؤلفه های تفکر خلاق در مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
246 - 259
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ابعاد مهارتهای تفکر خلاق در مدیران آموزشی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی، انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی 10 نفر از افراد متخصص در زمینه تفکر خلاق بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع 10 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن یافته ها از دیدگاه پژوهشگر، از نظرات اساتید و خبرگان آشنا با این حوزه و متخصصان استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش دلفی استفاده شده است و تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای MAX QDA استفاده شد است.یافته ها: نتایج بخش کیفی در مرحله کدگذاری باز نتایج حاصل از کدگذاری 30 کد اولیه در قالب 6 مقوله شناسایی گردید. نتایج رمزگشایی و تحلیل محتوای گروه ها نشان داد که مؤلفه های مهارت های تکنیکی، حل مساله، اخلاقی، کفایت های هیجانی، کفایت های شناختی و اجتماعی به دست آمده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش ابعاد و مؤلفه های تفکر خلاق برای مدیران آموزشی دارای چند بعد و مولفه است که برنامه ریزان نظام آموزشی می توانند در راستای توسعه تفکر خلاق مدیران به این مؤلفه ها توجه نشان دهند.
رشد شناختی و سن مناسب شروع زبان آموزی با تاکید بر زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی: سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
33 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی سن مناسب شروع آموزش زبان خارجی با تأکید بر زبان انگلیسی و باملاحظه رشد شناختی است. روش این مطالعه سنتز پژوهشی است. با روش نمونه گیری هدفمند طی دو مرحله «غربال گری» 39 پژوهش بین سال های 1961 تا 2023 انتخاب شد. داده ها با توجه به هدف، کدبندی و تلفیق شدند. برای اعتباربخشی داده ها از شاخص های گوبا و لینکلن که شامل قابلیت اعتبار پذیری، انتقال پذیری و اعتمادپذیری است، استفاده شد. تعداد 51 کدباز، 9 کد محوری و 3 کد گزینشی حاصل شد. کدهای گزینشی «زمان شروع آموزش زبان خارجی کودکان»، «شرایط مورد نیاز جهت آموزش کودکان» و «ارتباط سن با یادگیری لهجه» بودند. بیشتر محققان به اشتراک نظر در محدوده سنی 10-6 سال رسیده اند. شروع زبان آموزان در محدوده سنی یادشده مقتضیاتی نیاز دارد تا تغییر معنی داری در میزان موفقیت زبان آموزی در آموزش رسمی ایجاد شود. نتایج می تواند مورداستفاده سیاست گذاران آموزش زبان خارجی قرار گیرد.
یادگیری مبتنی بر فناوری در حوزه علوم: اهمیت، چالش ها و راهکارهای پیشنهادی: یک مطالعه فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از فناوری در فرایند یادگیری، می تواند امکان دسترسی به منابع و اطلاعات بیشتر را فراهم کرده و از طریق استفاده از ابزارهای مختلف، فرایند یادگیری را بهبود بخشد و به کارآیی و کیفیت آموزش کمک کند.تحقیقات موجود نشان می دهد که اگر فناوری به طور جامع در پداگوژی به کار گرفته شود، می تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای یادگیری موثر فراگیران عمل کند. این مطالعه با تلفیق یافته های دیگر مطالعات و در یک مطالعه فرا ترکیب به چرایی اهمیت،چالش ها و راهکار در صحنه ی اجرایی شدن ادغام فناوری در حوزه علوم پرداخته است، یافته ها نشان می دهد این یادگیری توانایی های فراگیران در علوم را حفظ و تقویت می کند.چالش هایی همچون عدم دسترسی به فناوری مناسب، نیاز به آموزش معلمان در زمینه استفاده از فناوری، و ایجاد تعامل مناسب بین فناوری و سنت یادگیری وجود دارد که برای موفقیت در ادغام فناوری باید آن ها را در نظر گرفت.برای اجرای موفقیت آمیز این نوع یادگیری، راهکارهایی همچون بهره گیری از پلتفرم های آموزشی، استفاده از نرم افزارهای آموزشی، تبدیل کردن محتوای سنتی به دیجیتال، استفاده از بازی های آموزشی، و توسعه مهارت های فنی و دیجیتالی معلمان می تواند موثر باشد
بازتاب شهید و ش هادت در اشعار احمد محرم
حوزه های تخصصی:
ادبیات شهادت و ایثار، ادبیاتی است که آزموده های جهاد و مبارزه یک نسل مقاوم و مبارز برای رهایی سرزمین، دین، فرهنگ و سنت هایشان از چنگال متجاوزگران و یغماگران به حریم ارزش ملی و انسانی را برای نسل های آینده، در بیان محکم شعری و ادبی ترسیم می کند. بسیاری از شاعران معاصر در اشعارشان به این موضوع پرداخته اند. احمد محرم شاعر مصری ازجمله شاعرانی است که مقاومت مردم مصر باعث تجلی و انعکاس فرهنگ شهادت و ازخودگذشتگی در اشعار او شده است. محرم حبّ وطن را در درون خود پرورده است و برای بهتر مجسم کردن دفاع از وطن، از شهید و شهادت و جایگاه آنان به قلم فرسایی دست زده است. این پژوهش با روش تحلیلی – توصیفی، جایگاه شهید و نقش او در بیداری مردم را بررسی کرده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که محرم، تصاویری زیبا از عزم راسخ و نیت صادق شهیدان خلق کرده است او شهیدان را رهبران و الگوهای جاودانه مقاومت و جهاد در جامعه می داند که شهادت مانند تاجی بر سر آنان همواره درخشان است و مسیر هموطنان را روشن می کند. بازتاب مفاهیم احترام و تقدیر شهیدان، الگوپذیری، تشویق به مجاهدت و اقدام علیه ظلم و ستم از مهم ترین اهدافی است که در اشعار شاعر دیده می شود او معتقد است عطر شهادت و یاد جان فشانی شهیدان، همواره تلنگری برای رفتار و کردار و گفتار ما در این دنیای فانی خواهد بود.
واکاوی مولفه های مدیریت دانش در تحلیل محتوای کتب آموزش ابتدایی: مطالعه موردی (دانشگاه فرهنگیان)
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
69 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های مدیریت دانش در راستای تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی بود. رویکرد تحقیق کیفی و از نوع روش تحلیل مضمون همراه با تحلیل مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهید مطهری خوی بوده که 19 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع موارد شاخص در سال تحصیلی 1400-1399 انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه سازمان یافته ای تا رسیدن به حد اشباع داده ها صورت گرفت. جهت اطمینان و اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش توصیف غنی داده ها و خود بازبینی پژوهشگر استفاده شد. یافته های به دست آمده نشان داد که مدیریت دانش در فرایند تحلیل محتوا، دارای مضامین فراگیر 4 گانه ای مانند فرهنگ سازمانی(گفتمان تحلیل، سنخیت شناسی، عیارسنجی)، فرایند فعالیت(شبکه سازی دانشی، مدل سازی، خود معلم سازی)، خط مشی ها(تدریس پژوهی، شخصی سازی دانش، برنامه مهارتی)، و فناوری(کلاس های کانونی، هسته اساتید، کارگاه های دانش افزایی) است که از طریق دسته بندی 142 کد اولیه به دست آمده اند. نتایج نشان داد که مدیریت دانش به عنوان نقطه اتصال فعالیت ها و کنش های متقابل در فرایند تحلیل محتوا، باید در چارچوب سازی فعالیت های آموزشی به کار گرفته شود.
پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی و سبک های هویت در دانش آموزان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
137 - 152
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: عملکرد تحصیلی مطلوب نقش مهمی در موفقیت های آموزشی و شغلی دارد. لذا این پژوهش با هدف پیش بینی عملکرد تحصیلی براساس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی و سبک های هویت در دانش آموزان انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه اول منطقه گله دار از شهرستان مهر (استان فارس) به تعداد 2016 نفر در سال 1402 بود. با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه پلنت تعداد 200 نفر انتخاب شد. گردآوری داده ها با پرسشنامه عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999)، اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی (صادق زاده و همکاران، 1397) و پرسشنامه سبک هویت (برزونسکی و همکاران، 2013) انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با نرم افزار آماری SPSS-v26 انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد بین اعتیاد به شبکه اجتماعی مجازی (438/0-=r و 022/0>P) و سبک هویت اجتنابی (392/0-=r و 012/0>P) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان، همبستگی معکوس و معنادار بود. همچنین همبستگی بین سبک هویت هنجاری (332/0=r و 028/0>P)، اطلاعاتی (472/0=r و 017/0>P) و متعهد (445/0=r و 016/0>P) به ترتیب با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مثبت و معنادار بود. تحلیل رگرسیون به روش ورود همزمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین با هم توان تبیین 29 درصد از واریانس نمره عملکرد تحصیلی در دانش آموزان را داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، ضرورت دارد شناسایی عوامل مؤثر در فرایندهای تحصیلی دانش آموزان به منظور ارتقاء عملکردهای آموزشی در دستور کار برنامه ریزان و محققان قرار گیرد.
رابطه تاب آوری و بهزیستی روانشناختی با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دارای اضطراب فراگیر
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اضطراب از مشکلات اساسی دانش آموزان است که می تواند آسیب های روان شناختی و هیجانی فراوانی برای دانش آموزان در پی داشته باشد. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین رابطه تاب آوری و بهزیستی روانشناختی با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دارای اضطراب فراگیر انجام شد.روش شناسی پژوهش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان پاوه در سال تحصیلی 1400 بود، که تعداد 150 نفر براساس فرمول (n=50+8m) و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، بهزیستی روانشناختی (ریف، 2002) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری و نرم افزار spss استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین نمره کل تاب آوری (679/0=r و 000/0=p) و یک از ابعاد آن با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مضطرب در سطح 05/0 ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد نمره کل بهزیستی روانشناختی (899/0=r و 000/0=p) و هر یک از ابعاد آن با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مضطرب در سطح 05/0 ارتباط مثبت و معناداری دارد. تحلیل گرسیون با روش ورود همزمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین با هم توان تبیین 40 درصد از واریانس نمره عملکرد تحصیلی را در دانش آموزان داشته اند.نتیجه گیری: با توجه به اینکه عملکرد تحصیلی می تواند تحت تأثیر عوامل روانی-اجتماعی متعددی قرار گیرد، لازم است برنامه ریزان و روانشناسان تربیتی با شناخت این دسته از عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان گام بردارند.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات روا ن شناختی -آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر فراتحلیل اثربخشی مداخلات روان شناختی- آموزشی بر مهارت های
اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم در ایران بود.
روش: این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل یا یکپارچه کردن نتایج حاصل از پژوهش ها، میزان اندازه اثر مداخلات
روان شناختی-آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم را مورد بررسی قرار داد. از بین 34 پژوهش،
15 پژوهش که دارای ملاک های ورود بودند، فراتحلیل انجام گرفت. ابزار پژوهش سیاهه ی فراتحلیل بود. پژوهش مبتنی بر
361 نمونه و 15 اندازه اثر بود.
نتایج: نتایج فراتحلیل نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی-آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با
اختلال طیف اُتیسم 62 / d=1 بود ) 001 / p=0 (. اندازه اثر طبق جدول کوهن دارای اثر بالایی بود. همچنین پژوهش یاقوتی
و همکاران ) 1397 ( تحت عنوان طراحی، ساخت و اثربخشی برنامه پویانمایی اجتماعی بر مهارت های ارتباطی و اجتماعی
کودکان با اختلال طیف اُتیسم بالاترین اندازه اثر ) 34 / 2( را داشته است و پژوهش حیدری و همکاران ) 1392 ( تحت عنوان
اثربخشی مداخله ی مبتنی بر تحلیل کاربردی رفتار بر افزایش مهارت های اجتماعی-ارتباطی وکاهش رفتار کلیشه ای در
کودکان با اختلال طیف اُتیسم پایین ترین اندازه اثر ) 7/ 0( را داشته است.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه از مهمترین معضلات در کودکان با اختلال طیف اُتیسم، نقص در مهارت های اجتماعی
است لذا درمانگران این حیطه می توانند از مداخلاتی که اندازه اثر بیشتری را داشته است، استفاده نمایند.
بازشناسی کیفی تجربه دانش آموزان آسیب دیده بینایی و والدین آنها از برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی مبتنی بر رویکرد دانش آموز محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: با توجه به بصری بودن ذات مفاهیم ریاضی در دوره ابتدایی، فرایند یادگیری این مباحث برای دانش آموزان
آسیب دیده بینایی با کودکان عادی متفاوت است.
هدف: پژوهش حاضر در صدد کشف و شناسایی تجربه زیسته دانش آموزان آسیب دیده بینایی و مادران آنها از مواجهه
با برنامه درسی ریاضی با رویکرد دانش آموز محور بود.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. مشارکت کنندگان شامل 12 نفر از
مادران دارای فرزند کم بینا یا نابینا و 14 دانش آموز ) 7 دختر و 7 پسر ( ابتدایی آسیب دیده بینایی بودند که در پایه دوم تا
ششم دوره ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های عمیق ا کتشافی بود که با استفاده از
روش تحلیل مضمون ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تجربه مشارکت کنندگان نشان می دهد محتوای برنامه درسی ریاضی فعلی برای این گروه از دانش آموزان 2
حالت عمده دارد؛ 1( قابلیت محاسبه گری ذهنی، دست ورزی و کاربرد در زندگی واقعی و 2( قابلیت یادگیری درصورت
متناسب سازی دیداری. در راستای انواع مناسب سازی ها نیز مضامین متناسب سازی کتاب، ابزار، روش تدریس و ارزشیابی
جای می گیرد. مشارکتک نندگان بیان داشتند که یادگیری اغلب مباحث ریاضی با دشواری همراه بوده و در زندگی روزمره کمتر
مورد استفاده است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، پیشنهاد می شود مناسب سازی های محتوا، کتاب درسی، ابزار، روش های
تدریس و ارزشیابی در طراحی و اجرای برنامه های درسی ریاضی دانش آموزان آسیب دیده بینایی مدنظر برنامه ریزان قرار گیرد.
غایت شناسی تربیت عقلانی در رویکرد فیض محور افلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
61 - 78
حوزه های تخصصی:
مقوله تربیت عقلانی از موضوعات مهم در عرصه تعلیم و تربیت است، هدف این پژوهش تحلیل مفهوم حیات عقلی و ویژگی های آن در رویکرد عقلانی فیض محور افلوطین است که به منظور تدوین هدف های تربیت عقلانی و جهت گیری معنوی در فراگیران از منظر افلوطین انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی و روش تحقیق آن روش توصیفی، تحلیل مفهومی است و با استفاده از قیاس عملی فرانکنا انجام شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، غایت اصلی تربیت عقلانی یگانگی عقلانی نفس با واحد نخستین از طریق دستیابی نفس انسانی به حیات معقول وکسب تجربه های معنوی است و اهداف واسطی نیل به آن عبارتند از مراقبه و فضیلت نفس،که ناظر به قدسی بودن و اعتدال امر معنوی و پرورش قابلیت خودشناسی و تعقل ورزی، که ناظر به اصالت و باطنی بودن امر معنوی وپرورش عشق ورزی و تخیل که ناظر به جذبه زیبایی و پویایی امر معنوی می باشد و در نهایت قابلیت خیرخواهی و وحدت خواهی نفس که ناظر به متعالی بودن و شکوهمندی امر معنوی است. تربیت و تعالی بخشیدن به نفس انسانی ، هدفمندی و معناداری زندگی نتیجه تحقق این اهداف است. حیات عقلانی از منظر افلوطین، زندگی کاملی است که دارای ابعاد شناختی، عملی، ارادی، مهارتی و زیباشناختی می باشد. گزاره بنیادین و هنجاری این تحقیق، کسب حیات معقول نفس انسانی است که تحقق و بهره مندی از آن وابسته به پرورش اهداف واسطی در ابعاد مختلف حیات عقلی در ساحت های شناختی، عملی، عاطفی (نگرشی)، ارادی در فراگیران است.
مدل یابی سرزندگی تحصیلی براساس درگیری تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش مدارس استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
233 - 245
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش مدل یابی سرزندگی تحصیلی براساس درگیری تحصیلی با میانجی خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش مدارس استعدادهای درخشان بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با تکیه بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان تیزهوش دوره متوسطه اول (پایه هفتم و هشتم) مشغول به تحصیل در مدارس استعدادهای درخشان (سمپاد) شهر اصفهان در نیمه دوم سال تحصیلی 1402- 1401 بود. نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در نهایت 340 نفراز دانش آموزان به عنوان نمونه به پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391)، درگیری تحصیلی ریو (2013) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان – جینکز (1999) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس23 تحلیل شدند. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که درگیری تحصیلی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی اثر معناداری دارد (05/0>P). و این نقش با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی برجسته تر نیز می شود. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت و معنادار درگیری تحصیلی با سرزندگی تحصیلی و تأیید نقش میانجی خود کارآمدی تحصیلی، در این زمینه پیشنهاد می شود. به منظور افزایش سرزندگی تحصیلی دردانش آموزان تیزهوش ضمن توجه به افزایش درگیری تحصیلی بر افزایش خودکارآمدی تحصیلی نیز در این گروه تمرکز شود. در این زمینه توانمندسازی دانش آموزان و همچنین جلسات آموزشی فوق برنامه با تمرکز بر متغیرهای فوق الذکر اهمیت دارد.
نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه میان خودشفقت ورزی با استرس شغلی در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
203 - 220
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه میان خودشفقت ورزی با استرس شغلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، معلمان مشغول به تدریس مقطع راهنمایی آموزش وپرورش منطقه 12 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان آنان 328 معلم به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه استرس شغلی (رایس،1992)، مقیاس خودشفقت ورزی (نف،2003) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) گردآوری و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و آزمون بوت استرپ تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثر مستقیم خودشفقت ورزی بر استرس شغلی منفی و معنادار است. به این معنا که با افزایش شایستگی خودشفقت ورزی سطح استرس شغلی معلمان کاهش می یابد. همچنین، نتایج نشان داد که نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان سازگار و نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان ناسازگار در رابطه میان خودشفقت ورزی با استرس شغلی معنادار است، به این معنی که خودشفقت ورزی می تواند در شرایط استرس زا از طریق کمک به تنظیم هیجانهای مثبت و پذیرش منطقی هیجانهای منفی سبب کاهش استرس شغلی شود.
اثربخشی بازیهای گروهی بر بهبود مهارتهای اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
221 - 238
حوزه های تخصصی:
ضعف در مهارتهای اجتماعی کودکان با آسیبهای متعدد در دوران کودکی و بزرگسالی همراه است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر بازیهای گروهی بر بهبود مهارتهای اجتماعی کودکان انجام شده است. مطالعه حاضر از نوع مطالعه نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و با گروه کنترل بود. از میان کودکان 6-5 ساله مراکز پیش دبستانی واقع در منطقه 2 شهر تهران و با مهارت اجتماعی ضعیف، با روش نمونه گیری هدفمند، 30 کودک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. به منظور آموزش مهارتهای اجتماعی، اعضای گروه آزمایش به مدت ده جلسه و دو بار در هفته در بازیهای گروهی شرکت کردند. برای ارزیابی رفتارهای اجتماعی از مقیاس مهارتهای اجتماعی ماتسون استفاده شد. داده های به دست آمده با آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته آنالیز شدند. نتایج نشان داد که بازیهای گروهی بر بهبود مؤلفه های مهارتهای اجتماعی شامل مهارتهای اجتماعی مناسب، رفتارهای غیراجتماعی، پرخاشگری، برتری طلبی و رابطه با همسالان در کودکان پیش دبستانی مؤثر است (0/05 > p). بر این اساس، متخصصان فعال در حوزه کار با کودکان می توانند در کنار سایر مداخلات از بازیهای گروهی نیز به منظور اصلاح و تقویت مهارتهای اجتماعی در کودکان بهره ببرند.