فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۶٬۸۹۹ مورد.
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
96 - 129
حوزه های تخصصی:
سواد مالی برای افراد مختلف معنی متفاوتی دارد برای برخی یک مفهوم گسترده شامل درک اقتصادی و چگونگی تأثیر تصمیمات خانواده در شرایط اقتصادی و برای برخی دیگر مفهوم تمرکز روی مدیریت پول از جمله بودجه بندی، پس انداز، سرمایه گذاری و بیمه را دارد، یکی از دغدغه های بشر رفاه و آسایش در زندگی است این مهم در دوره حیات زمانی ممکن می شود که سواد مالی گسترش یابد، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سواد مالی والدین بر سواد مالی دانش آموزان و ارتباط سواد مالی با جامعه پذیری مالی و خودکارآمدی مالی دانش آموزان دوره متوسطه درافغانستان (شهر مزار شریف) بوده و لذا این پژوهش با روش توصیفی همبستگی انجام داده شده، جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه شهر مزارشریف در سال1400 و جامعه آماری مدِنظر 3180 دانش آموز با والدینشان با تفکیک (1505 دختر1675 پسر) بودند که با استفاده از جدول مورگان به تعداد 282 دانش آموز (134پسر 148دختر)برای نمونه انتخاب گردید و دانش آموزان و والدین به پرسشنامه سواد مالی پاسخ دادند، داده ها از طریق همبستگی و مدل ساختاری با استفاده از نرم افزار Spss22و Amos22 تحلیل گردید و نتایج نشان داد که سواد مالی والدین بر سواد مالی دانش آموزان تأثیر دارد و سواد مالی با جامعه پذیری مالی و خودکارآمدی مالی نیز ارتباط دارد. لذا می توان به گسترش سواد مالی در جامعه از طریق والدین مبادرت ورزید و پیشنهاد می شود مدارس ضمن آموزش و تقویت سواد مالی دانش آموزان ابتکار به خرج داده و کارگاه های آموزش سواد مالی برای اولیاء نیز برگزار نمایند.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی، تمرینات بدنسازی و آموزش ترکیبی بر حساسیت به طرد بر اساس ظاهر دانش آموزان دختر ناشنوا شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
260 - 277
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: شنوایی یکی از حواس بسیار مهم برای یادگیری، کسب مهارت های زبانی و برقراری تعامل با دیگران است ودرجامعه ی امروزی تاکید فرهنگی اجتماعی بسیاری بر روی جذابیت وتناسب جسمانی وجود دارد. پژوهش حاضربا هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی، تمرینات بدنسازی وآموزش ترکیبی مهارت های زندگی وتمرینات بدنسازی برحساسیت به طرد براساس ظاهردانش آموزان دخترناشنوا شهرزاهدان اجرا شد.روش پژوهش: این پژوهش، ازنظرهدف ازنوع تحقیقات کاربردی بوده که ازنوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون- پس آزمون –آزمون پیگیری باگروه کنترل می باشد. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دخترناشنوای 15 تا 18 ساله دوره متوسطه سال تحصیلی 1402-1401 شهرزاهدان بود. از این بین نمونه ای به صورت دردسترس به حجم 52 نفر باتوجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی ساده درچهارگروه قرارگرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه روابط چند بعدی خود بدن کش وجاندا 1986 ، استفاده شد. برنامه های مداخله ای بر گروها اجراشدوگروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. بعد از اتمام آموزش ها برای گروه هاپس آزمون و پس ازمدت 4 ماه آزمون پیگیری اجرا شد.یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و جهت بررسی مقایسه بین گروه ها، ازآزمون تعقیبی LSD استفاده شد. باتوجه به نتایج داده ها مداخلات متغیرهای مستقل برمتغیر وابسته حساسیت به طرد براساس ظاهراثرگزار بود و بیشترین تاثیر و پایداری درگروه آزمایش 3(ترکیب آموزش مهارت های زندگی وتمرینات بدنسازی) مشاهده شد.
ارائه مدلی برای ارزیابی شایستگی های مدیریت مدارس با رویکرد کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
64 - 80
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: این تحقیق با هدف ارائه مدلی برای ارزیابی شایستگی های مدیریت مدارس دبیرستان های غرب مازندران در آموزش و پرورش شهرستان تنکابن صورت گرفته است.روش شناسی پژوهش: ازنظر دسته بندی تحقیقات برحسب هدف یک تحقیق کاربردی می باشد، ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- غیرآزمایشی است و در میان انواع روش های تحقیق توصیفی در زمره مطالعه موردی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق تعداد 10 نفر از خبرگان آموزش و پرورش شهرستان تنکابن را شامل شده است که پرسشنامه خبرگان در میان آن ها پخش شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از رویکرد ANP-DEMATEL صورت گرفته است.یافته ها: بر اساس مطالعات صورت گرفته معیارهای اصلی تحقیق شامل "ایجاد خط مشی"، " توسعه فردی افراد"، "طراحی مجدد اصول مدارس"، "بهبود برنامه های آموزشی" و "بهره گیری از شیوه های رهبری مناسب" می باشد. بر اساس نتایج تحقیق اثبات شد، معیار " ایجاد خط مشی " با وزن نهائی 222/0 در اولویت اول میان معیارها و تأثیرپذیرترین معیار، زیرمعیار " چالش و تغییر " با وزن نهائی 083/0 در اولویت اول میان زیرمعیارها و معیار "توسعه فردی افراد" از بیشترین تاثیرگذاری برخوردار است. معیار "بهبود برنامه های آموزشی" بیشترین تأثیرپذیری و تعامل را در میان معیارها داشته است.بحث و نتیجه گیری: این نتایج می توانند به عنوان راهنمایی برای ارتقای شایستگی های مدیریت مدارس در سال های آینده مورد استفاده قرار گیرند.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی شایستگی اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
98 - 115
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان بوده است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع روش تحقیق آمیخته و به صورت کیفی و کمی انجام یافته است. میدان مطالعه پژوهش در بخش کیفی شامل سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و آیین نامه ارتقاء دانشگاه فرهنگیان بوده است که به صورت سرشماری به عنوان نمونه مورد تحلیل قرارگرفته است. در بخش کمی جامعه آماری را اساتید پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی به تعداد 260 نفر تشکیل داده است که بر اساس جدول مورگان حجم نمونه 152 نفر برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای در طیف 10 درجه ای مبتنی بر اسناد بالادستی است. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل داده های کمی از آزمون های T تک نمونه ای، تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار AMOS به منظور مدل سازی ساختاری و شاخص های برازش استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که الگوی شایستگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان دارای 2 مضمون فراگیر شایستگی های حرفه ای و پایه در قالب 6 بعد آموزشی و پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی، نگرشی، جهادی و انقلابی، اخلاقی و معنوی، شخصیتی و 78 مضمون پایه است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای ایجاد تغییرات مطلوب در سنجش و ارتقاء شایستگی ها، برنامه های خود توسعه ای ، برنامه های توسعه حرفه ای و توسعه تعهد حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد که منجر به تعالی نظام تربیت معلم کشور شود.
طراحی الگوی ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی حرفه ای دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه فروردین
94 - 112
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی حرفه ای دانشگاه فرهنگیان
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش آمیخته (متوالی- اکتشافی) است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل صاحب نظران و متخصصان علوم تربیتی شاغل در دانشگاه فرهنگیان و ابزار مطالعه، مصاحبه نیمه ساختار مند، بود. حجم نمونه در بخش کیفی، 10 نفر از صاحب نظران در ارتباط با ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی حرفه ای بوده که به روش هدفمند و با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان کل کشور در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 260 نفر به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها از نظر متخصصان و روایی سازه آن ها از طریق تحلیل عاملی تأیید گردید. پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب پایایی آلفای کرونباخ، راهبردها برابر 0.9 فرایندها 0.95 و مهارت ها 0.93 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS 25، Smart PLS استفاده شد.
یافته ها: یافته های بخش کیفی در ارتباط طراحی الگوی ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی حرفه ای ، سه مضامین اصلی، شامل مضمون مهارت ها، مضمون راهبردها و مضمون فرآیندها بود. یافته های بخش کمی نشان داد که بارهای عاملی مربوط به همه ابعاد و معرف های متغیر "مدیریت بالندگی حرفه ای دانشگاه فرهنگیان" دارای وضعیت مطلوبی هستند، به عبارت دیگر همبستگی این متغیر با مضامین و معرف های مربوط به این مضامین در حد بالا برآورد شده است. در نتیجه ابزار سنجش از روایی عاملی برخوردار است.
بحث و نتیجه گیری: در مجموع نتایج همبستگی ها نشان داد که برای مدیریت بالندگی حرفه ای دانشگاه فرهنگیان داشتن ارتباطات قوی می تواند، بالندگی مدیریت حرفه ای دانشگاه فرهنگیان را روز به روز بهتر کند. شاخص های ارزیابی کلیت مدل معادله ساختاری بیانگر این است که داده ها، مدل نظری پژوهش را حمایت می کنند و برازش داده ها به مدل برقرار بوده است. در مجموع ضریب همبستگی بین ارزیابی اثر بخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی حرفه ای و متغیرهای (آموزشی، اجتماعی، اجرایی، سازمانی، فردی،مالی- اداری، مدیریتی، نظارت وهدف گذاری) در سطح (01/0 ≥p) برقرار است. بر این اساس ضروری است، مدیران دانشگاه فرهنگیان، بستر مناسبی را در جهت استفاده از الگوی ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی فراهم نمایند.
آموزش تفکّر به کودکان و نوجوانان در بستر راهبردهای تدریس و محتوای کتابهای درسی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
51 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، تبیین آموزش تفکّر به کودکان و نوجوانان در بستر راهبردهای تدریس و محتوای کتاب های درسی بود. روش جمع آوری داده ها، اسنادی و روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیلی-استنتاجی بود. نتایج نشان داد، آموزش تفکّر متشکل از هفت وجه است. برای آموزش هر وجه، راه کارهای عملیاتی در قالب راهبردهای فعال تدریس مطرح شد که امکان پیاده سازی آن، در زمان مشخص شده ی برنامه درسی مدارس وجود دارد. اولین مساله در آموزش تفکّر، این است که موضوع مناسب آموزشی هر نوع تفکّر از کتاب های درسی احصا گردد. سپس امکانات و فضای آموزشی مناسب آموزش آن نوع تفکّر باید فراهم آید. در جریان آموزش تفکّر در بستر راهبردهای تدریس باید توجه داشت، هم زمان دو هدف دست یابی به اهداف مندرج در محتوای موردنظر کتاب درسی و فعال سازی و به تبع آن، رشد جریان تفکّر فراگیر مد نظر است و نباید یکی جای دیگری را بگیرد. بکارگیری هر نوع تفکّر، کارکرد خاص خود را دارد که دیگر انواع تفکّر ندارد؛ به همین دلیل برای رسیدن به رشد همه جانبه، نباید از هیچ یک از انواع تفکّر غفلت کرد. همه ی دروس و همه ی کلاس های درس با هرنوع محتوایی، می تواند یک میدان عمل برای آموزش تفکّر باشد.
نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی معلم و ارزش تکلیف در رابطه اشتیاق ادراک شده معلم با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه اشتیاق ادراک شده معلم با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی: نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی معلم و ارزش تکلیف انجام شد. این پژوهش از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه ی دانش آموزان پسر سال نهم شهر سلماس به تعداد 270 نفر بودکه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اشتیاق ادراک شده معلم اروسز و همکاران (2015)، حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی معلم پارک و همکاران (2002)، ارزش تکلیف ریاضی آکین و همکاران (2016) و فرسودگی مربوط به مدرسه (SBI) سالملا-آرو و همکاران (2005) استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS و Lisrel مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اثرات مستقیم تدریس با اشتیاق بر روی حمایت اجتماعی و ارزش تکلیف معنی دار بود. هم چنین اثر تدریس بدون اشتیاق بر روی حمایت اجتماعی و ارزش تکلیف منفی و معنی دار بود، اثر مستقیم حمایت اجتماعی و ارزش تکلیف بر روی فرسودگی تحصیلی نیز معنی دار بودند. هم چنین اثرات غیرمستقیم نشان داد که تدریس با اشتیاق بر فرسودگی تحصیلی بر اساس نقش واسطه ای حمایت اجتماعی و ارزش تکلیف اثر غیر مستقیم منفی و معنی داری دارد، هم چنین تدریس بدون اشتیاق بر فرسودگی تحصیلی بر اساس نقش واسطه ای حمایت اجتماعی و ارزش تکلیف اثر غیر مستقیم مثبت و معنی داری دارد. پس می توان از طریق ارائه برنامه های آموزشی به دبیران با توجه به مولفه های اشتیاق ادراک شده معلم، حمایت اجتماعی ادراک شده و ارزش تکلیف از فرسودگی تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی جلوگیری کرد.
پیش بینی افکار خودکشی براساس احساس انسجام روانی و دشواری در تنظیم هیجان در دانش آموزان دوره متوسطه اول
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
106 - 122
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: خودکشی از جمله آسیب های روانی-اجتماعی با ماهیت پیچیده و ریسک فاکتورهای مختلف است. لذا این پژوهش با هدف پیش بینی افکار خودکشی براساس احساس انسجام روانی و دشواری در تنظیم هیجان در دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر مشهد در سال 1402 بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افکار خودکشی (بک، 1991)، حس انسجام روانی (فلنسبرگ و همکاران، 2006)، و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش ورود همزمان و نرم افزار آماری SPSS-v26 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات حس انسجام روانی (425/0-=r) با گرایش دانش آموزان پسر به افکار خودکشی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (05/0>P). این رابطه بین نمرات دشواری تنظیم هیجان (538/0=r) با گرایش به افکار خودکشی، مثبت و معنادار بود (05/0>P). تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین با هم توان تبیین 30 درصد از واریانس گرایش به افکار خودکشی در دانش آموزان پسر را داشته اند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان با شناسایی متغیرهای هیجانی و روانی افکار خودکشی در نوجوانان را در موقعیت های بحرانی کاهش داد.
مقایسه امیدواری و رضایت از زندگی در دو گروه از مادران دارای فرزند عادی و فرزند با ناتوانی جسمی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
18 - 34
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: کودکان با ناتوانی جسمانی می تواند بر سلامت روانشناختی والدین تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه امیدواری و رضایت از زندگی در دو گروه از مادران دارای فرزند عادی و فرزند با ناتوانی جسمی انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند عادی و فرزند با ناتوانی جسمی تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر مشهد در سال 1401 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر (50 مادر دارای فرزند با ناتوانی جسمی و 50 مادر دارای فرزند سالم) انتخاب شد. گردآوری داده ها با چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه امیدواری اشنایدر (2000) و رضایت از زندگی دینر (1985) انجام شد. داده ها با تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمره مادران دو گروه با و بدون فرزند ناتوان جسمی از نظر امیدواری، تفکر عامل و مسیرها از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد، بدین معنی که مادران دارای فرزند معلول جسمی میزان امیدواری پایین تری را نسبت به مادران دارای فرزند عادی گزارش کرده اند. همچنین، در مادران دارای فرزند معلول جسمی میزان رضایت از زندگی نسبت به مادران دارای فرزند عادی پایین تر بود و بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده شد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان بیان نمود که مادران دارای فرزند با ناتوانی جسمی در معرض از دست دادن سلامت روان شناختی قرار دارند و لازم است برنامه ریزان حوزه سلامت توجه ویژه ایی به ارتقاء رضایت از زندگی و سطح سلامت روان شناختی این قشر از جامعه داشته باشند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد تعلیم و تربیت مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
145 - 168
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد تعلیم و تربیت مثبت انجام یافته است. روش پژوهش، کاربردی توصیفی از نوع سنتزپژوهی و تحلیل محتوای اسنادی است. منابع مورد تحلیل در این پژوهش، متون و منابع مرتبط با رویکرد تعلیم و تربیت مثبت بود که از میان آنها چهل منبع داخلی و سی منبع خارجی شناسایی و تحلیل شدند. برای گردآوری داده ها از روش گزارش و ثبت اطلاعات و سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته با فهرست وارسی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش و روش کدگذاری باز و محوری استفاده شد. برای روایی از فرمول اسکات و برای اطمینان از نحوه کدگذاری یافته ها از دو ارزشیاب نظرخواهی شده است. براساس فرمول ضریب کاپای کوهن میزان توافق، 0/78 به دست آمد. در تحلیل محتوا، میزان فراوانی هر مؤلفه در منابع تعیین و درصد آن از کل مشخص شد. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه درسی دوره ابتدایی با رویکرد تعلیم و تربیت مثبت شامل چهار بعد زیبایی شناختی، عقل، اخلاق و فطرت است. هر یک از این ابعاد، مرکب از مؤلفه هایی است که بعد زیبایی شناختی با 13، بعد اخلاق با 12، بعد فطرت با 12 و بعد تعقل با 10 مؤلفه، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان توجه را داشتند. بنابراین می توان گفت برنامه درسی دوره ابتدایی به مؤلفه های تعلیم و تربیت مثبت توجه دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی بسته یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی دانش آموزان با آسیب بینایی دوره اول ابتدایی در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم یادگیری بصری، باید راهکارهای خاصی برای دانش آموزان با آسیب بینایی در نظر
گرفت. لذا این پژوهش با هدف «طراحی و اعتباریابی الگوی بسته یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی دانش آموزان با آسیب
بینایی دوره اول ابتدایی در درس علوم تجربی » انجام شد.
روش: در این پژوهش از روش ترکیبی از نوع ا کتشافی 1 استفاده شد. برای به دست آوردن مؤلفه های الگو، از روش تحلیل
محتوای استقرایی 2 و برای اعتباریابی درونی الگو، از روش توصیفی نظرسنجی 3 استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی الگو
شامل تمام مقاله ها، کتاب ها، پایان نامه ها، رساله ها و مصاحبه با متخصصان و کارشناسان از سال 1389 تا 1401 بود. نمونه
آماری شامل 9 پایان نامه، 18 رساله، 43 کتاب، 47 مقاله و 17 مصاحبه بود که به طور هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری
برای اعتباریابی الگو شامل 42 نفر از معلمان، کارشناسان، مؤلفان کتاب درسی، دانشجویان دکتری و اساتید دانشگاه بود.
ابزار گردآوری داده ها شامل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته 16 سوالی بود که 15 گویه بسته پاسخ آن طبق مقیاس
لیکرت 5 امتیازی طراحی و تدوین شد و 1 گویه آن بازپاسخ بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید قرار
گرفت و اعتبار آن با آلفای کرونباخ 964 / 0)حدود 96 صدم( بود.
یافته ها: با توجه به تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی و کُدگذاری اسناد و مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا،
10 مؤلفه اصلی و 50 مؤلفه فرعی به دست آمد. پس از تجزیه و تحلیل محتوا و با عنایت به کُدگذاری انجام شده، مؤلفه های
اصلی و فرعی ابتدا در قالب الگوی مفهومی، و سپس الگوی روندی طراحی و توسعه داده شد. یافته های اعتباریابی درونی از
نظر متخصصان نشان داد که الگوهای مفهومی و روندی از اعتبار درونی بالایی برخوردارند. بنابراین پیشنهاد می شود از این
الگوها به منظور تهیه و تولید بسته یادگیری برای دانش آموزان با آسیب بینایی استفاده شود.
بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر بهبود همدلی و کاهش قُلدری دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات رفتاری به رفتارهایی اشاره دارد که به طور افراطی بروز می کنند، مزمن هستند، قابل پذیرش
نیستند و علت آنها انتظارهای اجتماعی و فرهنگی نمی باشد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای
تنظیم شناختی هیجان بر بهبود همدلی و کاهش قُلدری دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری بود.
روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت
بود از تمامی دانش آموزان پسر ۱۵ - ۱۳ ساله دوره متوسطه اول با اختلال رفتاری شهر زابل در سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ . از
میان جامعه آماری تعداد ۲۶ دانش آموز با اختلال رفتاری به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب، و در قالب 2 گروه آزمایشی
) ۱۳ نفر ( و گواه ) ۱۳ نفر ( گمارش شدند. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۵۰ دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای تنظیم
شناختی هیجان قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه همدلی بارون-کوهن و ویلرایت، مقیاس
قُلدری ایلی نویز و پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر )مقیاس معلم( استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل
کوواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بهبود همدلی
و کاهش قُلدری دانش آموزان با اختلال رفتاری مؤثر است ) ۰۱ / .)p>۰
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت: از جمله رویکرد آموزشی مفید در جهت بهبود
همدلی و کاهش قُلدری دانش آموزان با اختلال رفتاری، آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان است.
مدل ساختاری کیفیت زندگی براساس اجتناب تجربی و معنای زندگی با میانجیگری سلامت معنوی در مادران کودکان نابینا و ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تبیین مدل ساختاری کیفیت زندگی براساس اجتناب تجربی، معنای زندگی با
میانجی گری سلامت معنوی در مادران کودکان نابینا و ناشنوا انجام شد.
روش: پژوهش حاضر، یک پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی مادران
کودکان نابینا و ناشنوای شهرستان خرم آباد در سال 1400 بود که با توجه به میانگین پژوهش های قبلی و نیز تعداد متغیرها،
جمعاً نمونه ای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند درنظر گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل
پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت - فرم کوتاه ) 2005 (، پرسشنامه اجتناب تجربی ) 2011 (، پرسشنامه معنای
زندگی ) 2006 (، پرسشنامه سلامت معنوی ) 1982 ( بود. تحلیل داده ها با نسخه 24 نرم افزار SPSS و نسخه 24 نرم افزار
AMUS و با استفاده از روش تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری ) SEM ( انجام شد.
یافته ها: متغیرهای سلامت معنوی، معنای زندگی، اجتناب تجربی دارای تأثیر معنادار در پیش بینی کیفیت زندگی مادران
کودکان نابینا و ناشنوا داشتند ) 001 / P=0 (. همچنین سلامت معنوی رابطه بین اجتناب تجربی، معنای زندگی و کیفیت زندگی
مادران کودکان نابینا و ناشنوا را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند.
نتیجه گیری: با توجه به تأثیرگذاری متغیرهای مورد مطالعه بر پیش بینی کیفیت زندگی مادران کودکان نابینا و ناشنوا، باید
برنامه ریزی و ایجاد زیرساخت های مناسب به منظور بهبود کیفیت زندگی مادران کودکان نابینا و ناشنوا به عمل آید.
اثربخشی روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: افراد با اختلال طیف اُتیسم در انعطلف پذیری شناختی دچار مشکل هستند به طوری که زندگی روزمره آنها نیز
تحت تأثیر عواقب این مشکل قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر
انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد.
مواد و روش: پژوهش نیمه تجربی و مطابق با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل تمامی
کودکان 7 تا 10 ساله ای بود که با اختلال طیف اُتیسم بودند و به مرا کز و کلینیک های درمانی شهر ارومیه 1401 - 1402 مراجعه
کرده بودند. سی کودک با اختلال طیف اُتیسم به صورت هدفمند انتخاب و به 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر (
به صورت تصادفی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایشی، تحت تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای آنُدی )قطب
مثبت( به مدت 15 دقیقه روی سر قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیص اُتیسم گیلیام، آزمون دسته بندی
کارت های ویسکانسین بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوورایانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه
23 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش بوده است و
به طور قابل توجهی باعث بهبودی انعطاف پذیری شناختی شده است.
نتیجه گیری: با توجه به مشکلاتی که کودکان با اختلال طیف اُتیسم در حوزه انعطاف پذیری شناختی دارند، روش تحریک
جریان مستقیم فراجمجمه ای می تواند به عنوان مکمل سودمندی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی آنان باشد.
تعیین رابطه پرخاشگری با ساختارخانواده (رضایت زناشویی) با میانجی گری عوامل اجتماعی-اقتصادی والدین در بین کودکان پیش از دبستانی شهر تهران در سال 1401(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
1 - 13
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی با ساختار خانواده(رضایت زناشویی) با میانجی گری عوامل اقتصادی_اجتماعی والدین بود. روش : این پژوهش توصیفی از نوع علی_مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کودکان پیش دبستانی شهر تهران تشکیل دادند که ۱۰۰ نفر از این تعداد بر اساس فرمول کوهن و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه وضعیت اقتصادی_اجتماعی(1393)، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ(1998) و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی و همکاران(1387) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش SPSS23از شاخص های مرکزی و پراکندگی مانند میانگین و انحراف استاندارد برای خلاصه نمودن و توصیف اطلاعات) استفاده شد و بررسی مفروضه ها با استفاده از روش بررسی همگنی ماتریس کوواریانس متغیر وابسته و چولگی و کشیدگی توزیع متغیرها، و پاسخ به فرضیه با استفاده از آزمون رگرسیون ساده، چندگانه انجام شد.یافته ها: نتایج رگرسیون نشان داد که هر چه میزان رضایت زناشویی والدین در بالاتر باشد، میزان پرخاشگری کودکان در سطح پایین تری قرار خواهد داشت. همچنین مشخص شد که عوامل اقتصادی_اجتماعی نقش میانجی معناداری بین رضایت زناشویی و پرخاشگری نداشته و نقش این عوامل تنها تعدیل کننده است.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها به نظر می رسد متغیر وضعیت اقتصادی اجتماعی تعدیل کننده رابطه بین رضایت زناشویی و پرخاشگری بین والدین می باشد. توجه به ارتقا وضعیت اقتصادی و اجتماعی زوجین نقش مهمی در کاهش پرخاشگری و مشکلات رفتاری کودکان میتواند داشته باشد.
مطالعه ای بر اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و راهبردهای مبتنی بر درمان هیجان مدار بر کاهش نشخوار فکری در زوجین و پرخاشگری دانش آموزان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
47 - 60
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زوج درمانی هیجان مدار (EFT)؛ یک روش تجربه و فرآیند محور است که بر کار با احساسات تمرکز دارد. زوج درمانی متمرکز بر هیجان با نگرش همدلانه کار می کند و سعی دارد، زوج را در ارتباطات آنها درک کند. همچنین یکی از شکایت ها و دلایل مراجعه خانواده ها و اطرافیان کودکان پیش دبستانی به مراکز مشاوره و روان درمانی، مشکلات مرتبط با رفتارهای پرخاشگرانه و بی توجهی و عدم تمرکز آنان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و راهبردهای مبتنی بر درمان هیجان مدار در کاهش نشخوار فکری در زوجین و پرخاشگری دانش آموزان پیش دبستانی می باشد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زوجین شهر تبریز بودند که به دلیل مشکلات خانوادگی به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند.یافته ها: برای مداخله زوج درمانی هیجان مدار نیز 8 جلسه اعمال شد. اطلاعات جمع آوری شده به کمک روشهای آماری توصیفی میانگین و انحراف معیار و روشهای آماری استنباطی تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بالا رفتن توانایی بازنگری مجدد، تعدیل شدت و جهت یک عاطفه مثبت در خود و دیگران، شناخت های نادرست افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و تعدیل شناخت های نادرست نیز به نوبه خود، منجر به کاهش نگرانی در آنها می گرددنتیجه گیری: نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار و راهبردهای مبتنی بر درمان هیجان مدار باعث کاهش نشخوار فکری در زوجین و پرخاشگری دانش آموزان پیش دبستانی می شود.
بررسی رابطه باورهای فرا شناختی با تنظیم شناختی هیجان و ابراز وجود در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر کوهنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
73 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه باورهای فراشناخت با تنظیم شناختی هیجان و ابراز وجود در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر کوهنانی بود. روش: روش این مطالعه زمینه یابی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول راهنمایی شهر کوهنانی که در سال تحصیلی ۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. از میان جامعه آماری تعداد ۱۰۵ دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس دخترانه مقطع متوسطه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه فراشناخت ولز و کارترایت هاتون (۲۰۰۴)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱) و پرسشنامه ابراز وجود گمبریل و ریچی (۱۹۷۵)که درجه پایایی آنها به ترتیب 76/. ، 82/. و78/. می باشداستفاده شد. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل رگرسیون استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که بین باورهای فراشناختی با تنظیم شناختی هیجان و ابراز وجود رابطه مثبت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر وجود باورهای فراشناخت با افزایش تنظیم شناختی هیجان و ابراز وجود در دانش آموزان همراه است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت: باورهای فراشناختی به عنوان یک متغیر مهم روانشناختی با میزان تنظیم شناختی هیجان و ابراز وجود در دانش آموزان رابطه معناداری دارد و این رابطه موجب سازگاری هر چه بیشتر دانش آموزان در محیط های مدرسه و خانواده می شود.
نقش میانجی هوش معنوی در رابطه بلوغ عاطفی با عملکرد اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
137 - 146
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد اجتماعی دانش آموزان و تربیت صحیح آنها همواره از دغدغه ها و نگرانی های مهم آموزش وپرورش بوده و در راه رسیدن به آن، سختی های زیادی را متحمل می شوند. عوامل مختلفی بر عملکرد اجتماعی دانش آموزان می تواند مؤثر باشد. هدف از پژوهش حاضر نقش میانجی هوش معنوی در رابطه بلوغ عاطفی با عملکرد اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان بود. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان به تعداد 2257 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان برابر با 330 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری خوشه ای بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1991)، پرسش نامه هوش معنوی کینگ (2008) و پرسش نامه عملکرد اجتماعی پرایس و همکاران (2002) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تعریف شده از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد و فرضیه ها با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد، بلوغ عاطفی با عملکرد اجتماعی با نقش میانجی هوش معنوی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان رابطه دارد. بلوغ عاطفی با عملکرد اجتماعی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان رابطه دارد و هوش معنوی با عملکرد اجتماعی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان رابطه دارد (p<0/05).
ارزیابی برنامه درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی بر اساس مؤلفه های مربوط به انگاره خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
91 - 120
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف ارزیابی برنامه درسی تعلیم و تربیت اسلامی دوره ابتدایی بر اساس مؤلفه ها ی انگاره خدا انجام گرفته است. رویکرد تحقیق، آمیخته و راهبرد آن، اکتشافیِ متوالی است. جامعه مورد مطالعه، کلیه کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی چاپ سال 1401 است. به دلیل ماهت و اهداف تحقیق، نمونه با جامعه برابر بوده و از روش تمام شماری استفاده شده است. در مرحله اول پژوهش، کتاب های درسی هدیه های آسمان به عنوان اسناد، مطالعه و از طریق کدگذاری، مقوله بندی و تشکیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند. در مرحله دوم، ابتدا فراوانی مقوله های شناسایی شده در مرحله قبل، مشخص گردید، سپس برای تعیین ضریب اهمیت این مقوله ها، داده های کمّی با روش آنتروپی شانون، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد، مؤلفه های مربوط به انگاره خدا در کتاب های درسی هدیه های آسمان عبارتند از مهربان، آفریننده، متعال، قادر، عالم، رزاق، عادل، یکتا، غفّار الذّنوب، قابل التّوب، حافظ، فرمان دهنده، مدبّر و هادی. همچنین تحلیل داده ها نشان داد بیشترین میزان توجه به مؤلّفه «مهربان» با ضریب اهمّیت 095/0 و کمترین میزان توجه به مؤلّفه ها ی «حافظ» با ضریب اهمیّت 071/0 و «قابل التّوب» با ضریب اهمیت «0» اختصاص یافته است.
کشاورزی اقلیم هوشمند و جایگاه آن در کتاب های درسی دانش فنی پایه دوره دوم متوسطه ایران: کاربست تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
75 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تحلیل محتوای کتاب های دانش فنی پایه امور باغی، امور زراعی و امور دامی دوره دوم متوسطه از منظر کشاورزی اقلیم هوشمند است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. برای انجام تحلیل محتوا و تعیین مقوله های فعال و غیرفعال از فن ویلیام رومی استفاده شده و پردازش نتایج و اطلاعات نیز به روش آنتروپی شانون صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، محتوای کتاب های دانش فنی پایه امور باغی، امور دامی و امور زراعی چاپ 1401 دوره دوم متوسطه است که تمام محتوای متون، پرسش ها و تصویرهای کتاب به صورت سرشماری بررسی شدند. ابزار جمع آوری داده ها، فرم فیش برداری و نیز چک لیست (بازبینه) تحلیل محتوای کتاب بر مبنای جدول های ثبت اطلاعات ویلیام رومی و آنتروپی شانون بود. یافته های تحقیق نشان داد، ضریب درگیری دانش آموزان با متن کتاب های دانش فنی پایه امور باغی 3/0، دانش فنی پایه امور دامی 7/0 و دانش فنی پایه امور زراعی 3/0 بود. ضریب درگیری دانش آموزان با تصویرها و پرسش های کتاب های دانش فنی پایه امور باغی (3/0)، دانش فنی پایه امور دامی (5/0) و دانش فنی پایه امور زراعی (3/0) به دست آمد. بنابراین، از نظر ویلیام رومی، از لحاظ متن، تصویر و پرسش های کتاب، فقط کتاب دانش فنی پایه امور دامی فعال است. در نهایت نتایج بررسی ها نشان داد، در کتاب های مورد مطالعه، در متن، تصویرها و پرسش ها، بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت مقوله های غیرفعال بیشتر از مقوله های فعال است.