فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۶٬۸۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزیابی هویت حرفه ای و بهره وری پژوهشی در اعضای هیئت علمی هم خون و غیر هم خون دو دانشگاه دولتی بزرگ کشور بود.روش پژوهش: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است. بررسی متغیر بهره وری پژوهشی در زمره مطالعات علم سنجی به روش تحلیل استنادی و هویت حرفه ای، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری، تمامی اعضای هیئت علمی در گروه های آموزشی فنی مهندسی و علوم پایه در دانشگاه شیراز (349) و شهید بهشتی (402) است که بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده برحسب گروه های آموزشی، تعداد 260 نفر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها در بررسی بهره وری پژوهشی از علم سنجی و در هویت حرفه ای از پرسشنامه الروزا و کسونب (2013) استفاده شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون خی دو استفاده شده است.یافته ها: در دانشگاه های موردمطالعه، اعضای هم خون و غیر هم خون در هویت حرفه ای تفاوت معنی داری نداشتند. تنها در دو بعد مهارت محور و خودمحور، اعضای هم خون نسبت به اعضای غیر هم خون میانگین بالاتری را نشان دادند. آزمون خی دو نشان داد که در شاخص های بهره وری پژوهشی تعداد کل مقالات، مقالات در پایگاه وب آف ساینس، کل استنادات بدون خود استنادی، تعداد کل استنادات، مقالات منتشرشده در همایش ها، تعداد پتنت ها در بین اعضای هم خون و غیر هم خون تفاوت وجود دارد؛ اما در شاخص های تعداد کتب و شاخص اچ تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیری: به لحاظ هویت حرفه ای در بین اعضای هم خون و غیر هم خون در دو گروه آموزشی علوم پایه و فنی مهندسی تفاوتی وجود ندارد؛ درحالی که در بهره وری پژوهشی در اکثر شاخص ها در بین این دو گروه تفاوت وجود دارد.
واکاوی سازگاری شغلی معلمان ابتدایی در دوره پاندمی کرونا با رویکرد نظریه موقعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
145 - 159
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی فرایند سازگاری شغلی معلمان ابتدایی در دوره پاندمی کرونا صورت گرفت. برای انجام پژوهش، رویکرد کیفی و روش نظریه موقعیتی مبتنی بر طرح نظام مند اشتراوس و کوربین (۲۰۱۵) استفاده شد. میدان پژوهش شامل معلمان ابتدایی شهرستان قشم بود که برای گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اطلاع رسان ها صورت گرفت. ملاک انتخاب اطلاع رسان ها داشتن حداقل سه سال سابقه تدریس و تجربه تدریس در آموزش حضوری در زمان قبل از کرونا و راهبرد نمونه گیری در پژوهش حاضر، نمونه گیری نظریه ای و در دسترس بود که در نهایت ۱۸ مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت و نظریه مستخرج از یافته ها پیرامون مقوله "جهت گیری های ناسازوار ذی نفعان" ایجاد گردید. نظریه مستخرج از یافته ها با استفاده چهار ملاک گوبا و لینکلن شامل قابلیت اعتماد، اطمینان پذیری، تأییدپذیری و انتقال پذیری مورد بازبینی قرار گرفت. طبق یافته ها، جهت گیری های ناسازوار ذی نفعان نسبت به آموزش مجازی به طور عمده به ماهیت و کارکردهای آن مرتبط نیست، بلکه بیشتر تحت تأثیر شرایط و بستر ارائه آموزش مجازی می باشد. به گونه ای که بیشتر معلمان جهت انطباق با آموزش مجازی اقدامات ضد و نقیضی انجام داده بودند. به همین دلیل بیشتر معلمان میزانی از نشانه های سازگاری و ناسازگاری را تجربه کرده بودند. یافته ها نشان می دهد آنچه فرایند سازگاری شغلی معلمان را تسهیل می نمود، مهارت خودارزیابی است؛ لذا ضرورت دارد معلمان ابتدایی جهت سازگار نمودن خود با آموزش مجازی مهارت خودارزیابی از طریق واکاوی انتظارات و مشکلاتی که دانش آ موزان و والدین آنها در آموزش مجازی با آن مواجه هستند را در خود تقویت نمایند.
تأثیر مداخله روانشناسی مثبت بر خودکارآمدی، تاب آوری و امید به زندگی مادران کودکان با ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
263 - 291
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های روانشناسی مثبت نگری بر خودکارآمدی، تاب آوری و امید به زندگی مادران کودکان با ناتوانی هوشی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه ای به حجم 20 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی به روش هدفمند انتخاب شد و این افراد در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 10 نفر) گمارده شدند. اطلاعات موردنیاز از طریق سه پرسش نامه ی خودکارآمدی عمومی شرر، امید اشنایدر و همکاران و تاب آوری کانر و دیوید سون، جمع آوری شد. افراد قبل از انجام مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند، سپس آموزش روانشناسی مثبت برای گروه آزمایش در 6 جلسه اجرا شد و ارزیابی مجدد در مرحله ی پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. داده ها با تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر بررسی شدند. نتایج نشان داد که مداخله روانشناسی مثبت باعث ارتقای خودکارآمدی، تاب آوری و امید به زندگی در مادران کودکان با ناتوانی هوشی شد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود از این مداخله برای ارتقای خودکارآمدی، تاب آوری و امید به زندگی مادران کودکان با ناتوانی هوشی استفاده شود.
حق دسترسی کودکان و نوجوانان به اینترنت و فضای مجازی با تأکید بر تضییع حقوق آنان در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
33 - 46
حوزه های تخصصی:
جدیدترین و بزرگ ترین چالش حقوقی در مواجهه با فضای مجازی، نوع مواجهه با حق افراد به دسترسی به این فضا است. با حضور کثیری از کودکان در این فضا، امکان بزه دیدگی این افراد بالا می رود و از سوی دیگر در برخی موارد همین کودکان جرائمی را با خسارت هایی که امکان ایجاد آن توسط آنها در جرائم سنتی نزدیک به محال است به وجود می آورند، لذا قانون گذار باید اولاً حق دسترسی کودکان و نوجوانان را به فضای مجازی مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش به تضییع حقوق کودکان و نوجوانان در اثر دسترسی آنها به فضای مجازی با تأکید بر تضییع حقوق آنان در آموزش پرداخته خواهد شد و این پرسش مد نظر خواهد بود که حق دسترسی کودکان و نوجوانان به فضای مجازی موجب تضییع چه حقوقی از آنها می شود؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که تضییع حق بر سلامت، تضییع حق بر آموزش و تضییع حق بر حریم خصوصی از جمله آثار دسترسی بدون محدودیت کودکان به اینترنت و فضای مجازی خواهد بود.
بررسی اثربخشی آموزش مجازی فیزیک با رویکرد شناختی در پیشرفت تحصیلی و راهبرد های یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
33 - 55
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مجازی مفاهیم فیزیک (همچون دما و گرما) با رویکرد شناختی در پیشرفت تحصیلی و سطوح شناختی یادگیری و راهبردهای یادگیری دانش آموزان انجام شده است. روش تحقیق کمّی و شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش است. جامعه آماری تحقیق از کلیه دانش آموزان پسر سال دهم رشته تجربی مدارس عادی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401- 1400 تشکیل شده است. نمونه پژوهش به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با حجم ۶۷ نفر انتخاب شد. برای سنجش پیشرفت تحصیلی از آزمون محقق ساخته و برای سنجش راهبردهای شناختی یادگیری از پرسش نامه استاندارد راهبردهای انگیزشی یادگیری پنتریچ و دی گروت (1990) استفاده شد. آموزش مجازی فیزیک با رویکرد شناختی به مدت هشت جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد و به گروه کنترل آموزش مجازی متداول داده شد. در آموزش با رویکرد شناختی از الگوهای تدریس خانواده پردازش اطلاعات، حل مسئله و روش هایی مانند آموزش معکوس و زمینه محور استفاده شد. برای بررسی پایایی آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی و پرسش نامه استاندارد راهبردهای انگیزشی یادگیری ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 74/0 و 76/0 به دست آمد. در تحلیل داده ها، شاخص های آمار توصیفی، آزمون کلموگروف اسمیرنوف و تحلیل استنباطی کوواریانس به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش اثربخشی این رویکرد آموزشی را در بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی و تقویت راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی دانش آموزان نشان داد. براساس نتایج این تحقیق، آموزش با رویکرد شناختی، فرایند شکل گیری ساختار دانش در فراگیران را تسهیل می کند و درک آن ها را از مفاهیم آموزشی افزایش می دهد.
رابطه شیوه های فرزندپروری مثبت و شایستگی هیجانی و اجتماعی در دانش آموزان: نقش میانجی کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی کارکردهای اجرایی در رابطه میان شیوه های فرزندپروری مثبت و توسعه شایستگی هیجانی و اجتماعی در دانش آموزان بود. در همین راستا، جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی مدارس منطقه 1 شهر تهران (سال تحصیلی 1401-1402) بود که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس و داوطلبانه 383 نفر وارد پژوهش شدند و پرسشنامه های فرزندپروری مثبت آلاباما (فریک، ۱۹۹۱)، کارکردهای اجرایی بریف (جیویا و همکاران، 2000) و شایستگی هیجانی- اجتماعی (ژو و ای، 2012) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد میان شایستگی های هیجانی و اجتماعی و مؤلفه های کارکردهای اجرایی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، رابطه فرزندپروری با ابعاد کارکردهای اجرایی نیز مثبت است. لذا از آن جایی که رابطه میان فرزندپروری با شایستگی ها به صورت مستقیم و نیز با میانجی گری ابعاد کارکرد اجرایی به شکلی غیرمستقیم معنادار است، در نتیجه نقش میانجی به شکل ناقص (ناکامل) می باشد. مطالعه حاضر شواهدی را ارائه می دهد که فرزندپروری مثبت ممکن است به عنوان یک مسیر مطلوب جهت مداخله عمل کند. به این ترتیب، تمرکز بر کارکرد اجرایی کودک و فرزندپروری به صورت جداگانه ممکن است در زمینه شایستگی رفتاری کودک کمتر مؤثر باشد. در واقع، برنامه های آموزشی والدین، که آنها را در یادگیری محتوای مرتبط با رشد فرزندشان درگیر می کند، استفاده از شیوه های مؤثر و فرصت های یادگیری را افزایش می دهد.
اثربخشی آموزش خودگویی مثبت بر توجه انتخابی و کارآمدی پردازش دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
21 - 34
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودگویی مثبت بر توجه انتخابی وکارآمدی پردازش در میان دانش آموزان دختر انجام شده است.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، همراه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر یاسوج در سال تحصیلی 1400-1401 بود که تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش مداخله ی خودگویی مثبت قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. جهت سنجش میزان توجه انتخابی و کارآمدی پردازش آن ها، از آزمون استروپ و آزمون شاخص پردازش اطلاعات استفاده و سنجش پیش آزمون یک هفته قبل و پس آزمون یک هفته پس از دوره ی آموزش انجام شد.یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مانکوا نشان داد که نمرات پس آزمون توجه انتخابی و کارآمدی پردازش در دو گروه تفاوت معنادار دارد؛ بدین صورت که توجه انتخابی و کارآمدی پردازش گروه آزمایش بعد از آموزش خودگویی افزایش یافته و آموزش خودگویی مثبت بر بهبود میزان توجه انتخابی و کارآمدی پردازش گروه آزمایش موثر بود. نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود آموزش هایی جهت مثبت اندیشی و خودگویی مثبت در مدارس، انجام گیرد.
آسیب شناسی مسئولیت اجتماعی در پژوهش های محلی و منطقه ای اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
93 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف: تحلیل آسیب شناسانه ی مسئولیت اجتماعی اعضای هیئت علمی در حوزه ی پژوهشی و ارائه ی راهکارهای افزایش تناسب میان برون دادهای پژوهشی با نیازهای محلی و منطق ه ای.
روش: انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 عضو هیئت علمی دانشگاه های شیراز، ایلام و یزد. روش نمونه گیری، نمونه گیری نظری بوده است. گردآوری داده ها تا اشباع نظری ادامه یافت و تحلیل داده ها به روش تحلیل تماتیک انجام شده است.
یافته ها: عوامل درون نهادی شامل مصلحت اندیشی پژوهشی، عدم باور به کارکرد حل مسئله، حمایت ناکافی آیین نامه های ارتقا و ترفیع از مسئولیت اجتماعی، کمّی گرایی و مقاله محوری، سرانه پژوهشی حداقلی و عوامل برون نهادی شامل پژوهش های بی مشتری، عدم استقبال از پژوهش های مبتنی بر نیاز، لابی گری پژوهشی، نبود نهادهای بینابینی، ضعف اعتماد متقابل دانشگاه و جامعه، لوکس و حاشیه ای بودن پژوهش، عدم جامعیت در اسناد بالادستی، عدم شایسته سالاری در انتصابات، رفتار غیرحرفه ای کارفرما، عدم اعتماد صنعت به توان داخلی، تمرکزگرایی، عدم مرجعیت دانشگاه در حل مسائل جامعه و بانک اطلاعاتی ناقص.
نتیجه گیری: با تأمین بودجه و تزریق اعتبارات مالی، ایجاد میزهای مشترک دائمی و اجتماعات علمی متشکل از پژوهشگران بومی و سیاست گذاران، تجدیدنظر در سیاست های ترفیع و تشویق اعضای هیئت علمی، بازبینی در فهم از علم و جهان بومی سازی، تقویت گروه های پژوهشی بین رشته ای، ماموریت گرایی دانشگاه ها، شایسته سالاری در انتصابات مدیران و نظارت قوی و جلوگیری از زدوبندهای پژوهشی می توان پایبندی به مسئولیت اجتماعی پژوهشی اعضای هیئت علمی را در راستای پاسخ گویی به نیازها و چالش های محلی و منطق ه ای به سطح مطلوبی افزایش داد.
رابطه اعتماد سازمانی و تاب آوری سازمانی با ادراک از سکوت سازمانی در بین معلمان درس هنر دوره متوسطه شهر کربلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
92 - 114
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین اعتماد سازمانی و تاب آوری سازمانی با ادراک از سکوت سازمانی بین دبیران هنر در شهر کربلای عراق انجام شد. روش تحقیق آن از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل همه ی معلمان هنر دوره متوسطه شهر کربلا در سال 2023 به تعداد 146 نفر می شده است. برای نمونه گیری از روش تصادفی طبقه ای استفاده شد و بر این اساس تعداد 103 معلم بر اساس فرمول حجم نمونه کرجسی و مورگان (1970) انتخاب و در مطالعه شرکت داده شدند. داده ها از طریق نسخه برگردان شده به زبان عربی پرسشنامه های: اعتماد سازمانی شفیعی (1390)، تاب آوری امیری و همکاران (1397) و سکوت سازمانی زکریاپور (1393) گرداوری شدند. برای سنجش روایی محتوایی مقیاس ها از شاخص روایی محتوای لاوشه استفاده شد. بر این اساس، روایی محتوایی هر یک از مقیاس ها به ترتیب: 78/0، 74/0 و 75/0 محاسبه شد که نشان می دهد مقیاس ها از روایی محتوایی کافی برخوردارند. نیز برای سنجش پایایی ابزارها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. بر این اساس پایایی هر مقیاس به ترتیب: 70/0، 82/0 و 81/0 برآورد شد که نشان می دهد ابزارها از پایایی کافی برخوردار هستند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 و آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اعتماد سازمانی و تاب آوری سازمانی با سکوت سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0p>). همچنین مشخص شد که سه مؤلفه از مؤلفه های اعتماد سازمانی و دو مؤلفه از از مؤلفه های تاب آوری سازمانی، پیش بینی کننده قوی و منفی سکوت سازمانی هستند (01/0p>).
شناسایی مسائل بغرنج در نظام مدیریت آموزش عالی کشور مبتنی بر رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
5 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف: نظام مدیریت آموزش عالی کشور همواره با مسائل متعددی روبرو بوده که به آسانی قادر به مقابله با تمامی آن ها نیست. ازاین رو شناخت ماهیت مسائل در این حوزه، جهت ارائه کردن بهترین شیوه ی مدیریت و حکمرانی، ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مسائل بغرنج در نظام مدیریت آموزش عالی کشور انجام گرفت.
روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که در سال 1402 با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه ی پژوهش شامل اساتید و خبرگان دارای تحصیلات آکادمیک مدیریت دولتی، مدیران اجرایی شاغل در وزارت عتف و پژوهشگران و کارشناسان خبره آموزش عالی بود، که نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی هدفمند، صورت گرفت. جمع آوری اطلاعات تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و تعداد 15 مصاحبه ی فردی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جهت کدگذاری نیز از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بحران هویت، کمّیت زدگی، تمرکزگرایی، پیچیدگی فرایندی و تنوع مراجع حکمرانی و قانون گذاری، ازجمله مسائل بغرنج در نظام مدیریت آموزش عالی کشور می باشند.
نتیجه گیری: درنتیجه توجه عمیق به هریک از این مسائل از سوی مدیران نظام آموزش عالی کشور می تواند منجر به توسعه پایدار کشور، ارتقای کیفیت ارائه خدمات و کاهش هزینه های مربوط، افزایش شفافیت فرایندها و غیره گردد و به تبع آن چارچوب حکمرانی مناسب، جهت مواجهه با این گونه مسائل از جانب آن ها به کار گرفته شود.
مدل یابی ساختاری روابط سبک رهبری تعاملی و حمایت سازمانی ادراک شده با نقش میانجی سخت کوشی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
157 - 175
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری روابط سبک رهبری تعاملی و حمایت سازمانی ادراک شده با نقش میانجی سخت کوشی روان شناختی در کارکنان آموزش و پرورش نواحی ۵گانه تبریز انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی؛ و از نظر ماهیت داده ها، کمی بود. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 500 نفر بوده است. شیوه نمونه گیری، تصادفی طبقه ای بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، به تعداد 246 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها،. پرسشنامه سبک رهبری تعاملی، پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده و پرسشنامه سخت کوشی روان شناختی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج مدل یابی ساختاری نشان داد، رابطه بین سبک رهبری تعاملی و حمایت سازمانی ادراک شده کارکنان آموزش و پرورش معنی دار بود. همچنین، رابطه بین سبک رهبری تعاملی و سخت کوشی روان شناختی کارکنان آموزش و پرورش، معنی دار بود. به علاوه، نقش میانجی سخت کوشی روان شناختی در رابطه بین سبک رهبری تعاملی و حمایت سازمانی ادراک شده آموزش و پرورش نواحی ۵گانه تبریز، تأیید شد.بحث و نتیجه گیری: جهت بهسازی عملکرد شغلی کارکنان آموزش و پرورش، پیشنهاد می شود در جهت تقویت سخت کوشی روان شناختی و بسترسازی برای سبک رهبری تعاملی؛ و نیز بهینه سازی حمایت سازمانی ادراک شده اقدام شایسته صورت گیرد.
نقد و بررسی ساختار عناصر بیانی در اشعار کتاب فارسی پایه اوّل ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، بر آن است با روش پژوهش کمی از نوع توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی و تحلیل انتقادی ساختار عناصر بیانی اشعار کتاب فارسی پایه اوّل ابتدایی بپردازد تا پاسخی برای سؤالات پژوهش بیابد؛ سؤالاتی چون: شاعران شعر کودک، در استفاده از عناصر خیال تا چه اندازه به سطح فهم و درک مخاطب توجه کرده اند؟ و همچنین مؤلفان کتاب فارسی اوّل ابتدایی، در انتخاب اشعار کودکانه و خیال انگیز چه میزان به احوالات و نیازهای رشدی دانش آموزان توجه داشته اند؟ این مطالعه نشان داده است که سرایندگان شعر کودک و همچنین مؤلفان کتاب فارسی اوّل ابتدایی در توجه به روحیات مخاطب موفق عمل نموده اند و بیشترین بسامد عناصر خیال به ترتیب نماد(نمادهای ساده و قابل دسترس) و استعاره نوع دوم(تشخیص) است؛ امّا از موارد قابل انتقاد به استعاره نوع اوّل(مصرّحه یا آشکار) و وجود تشبیهات مجمل(با حذف وجه شبه) – که قاعدتاً در شعر کودک نباید وجود داشته باشند- می توان اشاره نمود.
بررسی استفاده از سیستم های هوش مصنوعی برای تشخیص و تصحیح خطاهای محتوای آموزشی در یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی اهمیت تشخیص و تصحیح خطاهای محتوای آموزشی در یادگیری الکترونیکی و نقش سیستم های هوش مصنوعی در بهبود کیفیت آموزش و یادگیری می پردازد. با رشد سریع پلتفرم های یادگیری آنلاین، تقاضا برای محتوای آموزشی با کیفیت بالا افزایش یافته است، اما اشتباهات و نادرستی ها در محتوای آموزشی می توانند تأثیرات جدی بر تجربه یادگیری دانش آموزان داشته باشند. در این راستا، سیستم های هوش مصنوعی به عنوان راه حلی امیدوارکننده برای شناسایی و اصلاح اشتباهات در محتوای آموزشی ظهور کرده اند. این سیستم ها توانایی تجزیه وتحلیل حجم وسیعی از داده ها و شناسایی خطاها و ناسازگاری ها را دارند و می توانند بهبود قابل توجهی در کیفیت آموزش و یادگیری ایجاد کنند. پیاده سازی سیستم های هوش مصنوعی به عنوان ابزاری مؤثر برای ارتقاء تجربه یادگیری دانش آموزان و افزایش بهره وری مربیان در فرآیند آموزش می باشند. این مقاله به بررسی نقش اساسی سیستم های هوش مصنوعی در ارتقاء تجربه یادگیری می پردازد و نشان می دهد که چگونه این سیستم ها می توانند بهبود قابل توجهی در تشخیص و اصلاح خطاهای محتوای آموزشی و بهبود کیفیت آموزش و یادگیری ایجاد کنند. در نهایت، این مقاله به عنوان یک منبع ارزشمند برای محققان و متخصصان حوزه یادگیری الکترونیکی معرفی شده و نقش اساسی سیستم های هوش مصنوعی در تحول و بهبود در حوزه یادگیری الکترونیکی را برجسته می کند.
بررسی برخی از پیامدهای ابعاد بی نزاکتی بین کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
166 - 187
حوزه های تخصصی:
امروزه آموزش و پرورش بنا به ضرورت تغییرات اجتماعی یکی از سازمانهای پیچیده و بزرگ در هر کشوری محسوب می شود و ثمربخشی آن از یک سو تبدیل کردن انسانهای مستعد به انسانهای متعادل و رشد یافته و از سوی دیگر تأمین کننده نیازهای نیروی انسانی جامعه در بخشهای متفاوت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. در این راستا، کارکنان توانمند و مسلط به وظایف فردیشان با ارائه عملکردهای بهتری از خود، سازمانها را در بحرانهای احتمالی نجات دهند و موقعیت های طلایی را برای سازمان ایجاد کنند. بنا بر آنچه بیان شد، تحقیق حاضر با هدف بررسی ابعاد بی نزاکتی در محل کار بر تسلط به وظایف فردی و انطباق کاری فردی از طریق نقش میانجی اعتماد به سرپرست در بین کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان صورت پذیرفته است. که از نظر هدف کاربردی، توصیفی-همبستگی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات از نوع میدانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان و به تعداد 265 نفر می باشد که بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی تعداد 174 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهند که اعتماد به سرپرست در رابطه بین بی نزاکتی سرپرست بر تسلط وظایف فردی و همچنین انطباق کاری فردی نقش میانجی جزئی دارد ولی اعتماد به سرپرست در رابطه بین بی نزاکتی همکار بر انطباق کاری فردی نقش میانجی کامل دارد.
تحلیل محتوای کتاب پیام های آسمان دوره اول متوسطه بر اساس میزان توجه به عاطفه دینی
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
103 - 120
حوزه های تخصصی:
عواطف دینی نقش تعیین کننده ای در شکل گیری ایمان و تربیت دینی دانش آموزان ایفا می کنند. نظام آموزشی برای تحقق تربیت دینی از کتاب های درسی بهره می برد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه مؤلفه های عاطفه دینی در کتاب های پیام های آسمان دوره اول متوسطه است. روش پژوهش تحلیل محتوای کمّی بوده، و جامعه آماری شامل سه جلد کتاب درسی پیام های آسمان در سال تحصیلی 1403-1402 بود. برای انتخاب نمونه از روش سرشماری استفاده شد؛ بنابراین حجم نمونه منطبق بر جامعه آماری انتخاب گردید. جمع آوری داده ها با روش سندپژوهی و با استفاده از سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته انجام شد. برای برآورد روایی ابزار پژوهش از نظر متخصصان علوم تربیتی استفاده شد و اعتبار آن با استفاده از فرمول هولستی محاسبه گردید و مقدار ضریب ۸۳/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که دو مؤلفه «محبت به خدا» و «بیزاری از دشمنان اولیای خدا» بیش از سایر مؤلفه ها مورد توجه مؤلفان بوده است. توجه به مؤلفه هایی مانند محبت به انبیاء و ائمه و اولیای الهی» و «محبت به مؤمنان» کمتر از حد مورد انتظار بوده است. در ارائه محتوا، بیشترین استفاده از کلمات و گزاره های متن بوده و کمترین استفاده از تصاویر صورت گرفته است. بیشترین توجه به مؤلفه های عاطفه دینی در کتاب پایه هشتم مشاهده شد. با توجه به یافته های پژوهش مشخص شد که در کتاب هدیه های آسمان عواطف مثبت بیش از عواطف منفی مورد اهتمام مؤلفان بوده است. همچنین توزیع نامتوازن مؤلفه ها و نبود ارتباط عمودی در سازماندهی محتوای کتاب ها از دیگر نتایج پژوهش بود.
طراحی و اعتباریابی الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
60 - 91
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری انجام شد. جهت طراحی الگو از روش نظریه زمینه ای و جهت اعتباریابی آن، از روش تحلیل عاملی تأئیدی مرحله اول و دوم استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، متخصصان رشته های مدیریت آموزش عالی، برنامه ریزی توسعه آموزش عالی، جامعه شناسی، مدیریت آموزشی و مدیریت رسانه بود. جامعه آماری بخش کمی پژوهش، نیز معلمان، کارشناسان، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، مدیران ستادی و کارکنان وزرات آموزش و پرورش بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش، نمونه گیری هدف مند غیر احتمالی؛ و در بخش کمی، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. تعداد نمونه بخش کیفی و کمی، به ترتیب برابر با 20 نفر و 384 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختارمند؛ و در بخش کمی، پرسشنامه 53 سؤالی در مقیاس لیکرت بود. بر اساس یافته های بخش کیفی پژوهش، الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری با یازده عامل رسالت سازمان، تکنولوژی و نوآوری، فرایند استخدام و به کارگیری نیرو، آموزش و مهارت، مبانی اعتقادی، ارزشی و اخلاقی، ساختار سازمان، نظام تشویق، ارتباطات درون سازمانی، بازخورد عملکرد، تعامل سازنده با محیط و حمایت سازمانی طراحی شد. یافته های بخش کمی، نیز نشان داد، الگوی پیشنهادی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری از نظر خبرگان دارای اعتبار بسیار مطلوب است. در نتیجه، بر اساس نظر متخصصان، می توان از این الگوی یازده عاملی برای تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری نظام آموزش و پرورش ایران بهره گرفت.
شناسایی و اعتباریابی مؤلفه های فرهنگ یادگیری در مدارس دوره ابتدیی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
74 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اعتباریابی مولفه های فرهنگ یادگیری در مدارس بود بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی بود، جامعه آماری پژوهش نیز کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد2730 نفر بود. که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران3500 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ یادگیری با آلفای کرونباخ 88/. استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز متناسب با سوالات پژوهش از تحلیل عاملی تأییدی و تی تک نمونه ای استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد اکثر گویه ها دارای بار عاملی مناسبی (بالاتر از 7/0) بر متغیر مکنون مربوط به خود هستند و این بارهای عاملی در سطح 01/0 معنی دار می باشند. به عبارتی دیگر، مقدار تی متناظر با هر بار عاملی بیشتر از مقدار بحرانی آن (58/2) در سطح 01/0 است. درنتیجه، این نشانگرها از دقت لازم برای اندازه گیری سازه مربوط به خود برخوردار هستند. یافته ها و نتایج پژوهش بیانگر آن است که استقرار فرهنگ یادگیری در مدارس منوط به تحقق عوامل و مولفه های مورد مطالعه می باشد. بنابراین، مدیران و مسئولان آموزش و پرورش با نهادینه کردن فرهنگ یادگری در مدارس گامی در جهت توسعه فرهنگ کیفیت یادگیری در مدارس بردارند.
ارائه راهکارهای تسهیل کننده مشارکت دانش آموزان در فعالیت های پژوهش سراهای دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
83 - 97
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکارهای تسهیل کننده مشارکت دانش آ موزان در فعالیت های پژوهش سراهای دانش آموزی استان سمنان در سال تحصیلی 1400-1401 انجام شده است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان مدارس دولتی متوسطه در دوره های اول و دوم نظری استان سمنان تشکیل داده است. برمبنای جدول مورگان، حجم نمونه تعیین شد و با استفاده از روش تصادفیِ طبقه ای 380 دانش آموز انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. سنجش روایی صوری و محتوایی پرسش نامه را اساتید راهنما و مشاور تأیید کردند. همچنین، روایی سازه آن با روش تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی شد. پایایی پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ به مقدار 0.961 محاسبه شد و داده های حاصل از پرسش نامه با روش الگو سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ، راهکارهای تسهیل کننده مشارکت دانش آموزان در پژوهش سراهای دانش آموزی استان سمنان را در پنج محور اصلی ارائه می کند: عوامل فردی، ویژگی های معلم، عوامل خانوادگی، عوامل مدرسه ای و عملکرد پژوهش سرای دانش آموزی. همچنین وضعیت موجود مشارکت دانش آموزان را خوب نشان می دهد.
طراحی و اعتبارسنجی چارچوب برنامه درسی تربیت معلم آینده پژوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
67 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی چارچوب برنامه درسی تربیت معلم آینده پژوه بود که با رویکرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه، استادان دانشگاه فرهنگیان بودند که به شیوه هدفمند از نوع معیار و تا حد اشباع داده ها، ده نفر از آنها که بیشترین اطلاعات را در زمینه موضوع داشتند انتخاب شدند. ملاک انتخاب، داشتن سوابق آموزشی و پژوهشی و آگاهی در حوزه آینده پژوهی و مطالعات برنامه درسی و علاقه مندی به مشارکت در پژوهش بود. برای دستیابی به داده های بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی منابع و متون و پیشینه پژوهشی استفاده شد. روایی و پایایی یافته ها با استفاده از تکنیک مثلث سازی، دقت نظر و خودبازبینی پژوهشگر و نیز نظارت متخصصان بیرونی تأمین شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته های کیفی، مضامین پایه و سازمان دهنده را در عنصر منطق، هدف، محتوا، روشهای تدریس، مواد و منابع آموزشی و روشهای ارزشیابی نشان دادند. روش پژوهش در بخش کمی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، استادان دانشگاه فرهنگیان و معلمان نواحی چهارگانه شهر شیراز بودند که هشت استاد و چهل معلم با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته برآمده از مرحله کیفی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تأیید متخصصان رسید و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. از آزمون t تک نمونه ای برای اعتبارسنجی کمی استفاده شد که نتایج، اعتبار مطلوب چارچوب را نشان داد.
اثربخشی روش تدریس جیگساو بر خودپنداره تحصیلی و نگرش نسبت به مدرسه در میان دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
125 - 144
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش تدریس مشارکتی از نوع جیگساو بر خودپنداره تحصیلی و نگرش نسبت به مدرسه در درس علوم تجریی در میان دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شده است. روش تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر پایه هشتم دبیرستانهای شهرستان میبد در سال تحصیلی97-1396 بود که از میان آنان 40 نفر در دو گروه 20 نفری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، به پرسشنامه خودپنداره تحصیلی و پرسشنامه نگرش نسبت به مدرسه پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، 12 جلسه گروهی روش تدریس جیگساو به صورت یک بار در هفته اجرا شد، اما گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. پس از اجرای پرسشنامه خود پنداره تحصیلی و نگرش نسبت به مدرسه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، داده ها با نرم افزار SPSS22 و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا)، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که یادگیری مشارکتی از نوع الگوی جیگساو به طور معناداری بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت معنادار دارد. همچنین نتایج نشان داد که روش تدریس جیگساو بر ابعاد نگرش نسبت به مدرسه از جمله نگرش به معلم، انگیزش خود نظم دهی، نگرش به مدرسه و ادراک خودتحصیلی تأثیری مثبت و معنادار می گذارد، اما بر ارزش گذاری نسبت به هدف تأثیری معنادار ندارد. پیشنهاد می شود که روش تدریس جیگساو در دوره متوسطه مدنظر قرارگیرد تا میزان یادگیری و علاقه دانش آموزان نسبت به مدرسه و دروس گوناگون افزایش یابد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تحقق پیدا کند.