فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه:این پژوهش جهت بررسی تاثیر تعاملی رواندرمانی بدنی و پسخوراند زیستی بر کنش عصب-روانشناختی عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتواناییهای ویژهی یادگیری طراحی شده است.
روشکار: این پژوهش کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد در سال 1389 انجام شد. کل آزمودنی ها شامل 17 نفر از مادران کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در مشهد می باشند که به طور تصادفی در دو گروه آزمون (7 نفر) و شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. قبل از شروع مطالعه، تمام آزمودنی ها با پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت و هوش هیجانی بار-ان ارزیابی گردیدند. گروه آزمون، تحت یک دورهی سه ماهه رواندرمانی بدنی (دو جلسهی 90 دقیقهای در هفته، در مجموع 24 جلسه) و آموزش پسخوراند زیستی (هر دو هفته یک بار، در مجموع 6 جلسه) قرار گرفتند. پس از اتمام دورهی آموزش، تمام آزمودنی ها توسط ابزارهای ذکر شده، ارزیابی مجدد شدند. برای بررسی نرمال بودن یافتههای دو گروه، از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد و با توجه به نرمال بودن نمرات عزت نفس و هوش هیجانی در دو گروه، برای مقایسهی میانگین نمرات از آزمون تی مستقل با سطح معنیداری 05/0>P استفاده شد.
یافتهها:نمرات مربوط به عزت نفس (042/0=P) و هوش هیجانی (011/0=P) در گروه آزمون نسبت به شاهد به طور معنیداری افزایش یافته بود.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از اثربخشی رواندرمانی بدنی و
پسخوراند زیستی در افزایش عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتواناییهای یادگیری است.
بررسی رابطه سلامت روانشناختی و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی در پرستاران بیمارستان های دولتی تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور تعیین رابطه سلامت روانشناختی و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی پرستاران بیمارستان های دولتی شهر تبریز انجام گرفت.
مواد و روش ها: این تحقق از نوع توصیفی - همبستگی است. برای دستیابی به هدف پژوهشی، تعداد 300 پرستار با سابقه کاری بیش از 5 سال از میان کارکنان بیمارستان های دولتی شهر تبریز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به سه آزمون سلامت عمومی گلدنبرگ (GHQ)، فرسودگی شغلی مازلاک (MBI) و هوش هیجانی برادبری و گروز پاسخ گفتند. داده ها به وسیلة آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که متغیرهای سلامت روانشناختی و هوش هیجانی نقش معنی داری در پش بینی تغییرات فرسودگی شغلی پرستاران داشت، این دو متغیر 12 درصد از تغییرات فرسودگی شغلی را پیش بینی کرد. همچنین، بین هوش هیجانی و سلامت روانی همبستگی وجود داشت (196/0 - = r ، 01/0 < P).
نتیجه گیری: درنهایت، براساس نتایج پژوهشی، توجه فزاینده به فرسودگی شغلی پرستاران از طریق آموزش هوش هیجانی و توجه به سلامت روانی آنان پیشنهاد می شود.
مقایسه هوش هیجانی و کیفیت زندگی در مردان معتاد و غیر معتاد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت زندگی و هوش هیجانی در مردان معتاد و غیر معتاد است.
روش: نمونه پژوهش شامل80 نفر معتاد و 80 نفر غیر معتاد بودند که افراد معتاد به شیوه نمونه گیری دردسترس و افراد غیر معتاد به شیوه همتاسازی و با توجه به سن و وضعیت تاهل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوش هیجانی شاته و پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و همبستگس پیرسون انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی مردان معتاد و غیر معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هوش هیجانی و کیفیت زندگی مردان معتاد پایین تر از مردان غیر معتاد بود. همچنین، نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی در هر دو گروه رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: افراد با هوش هیجانی پایین به احتمال بیشتری دچار سوء مصرف مواد می شوند و سوء مصرف مواد نیز ممکن است کیفیت زندگی افراد را پایین بیاورد. این احتمال وجود دارد که بتوان با پرورش هوش هیجانی افراد، از ابتلا آن ها به این معضل جلوگیری کرد.
پیش بینی کیفیت زندگی معلمان زن براساس متغیرهای هوش هیجانی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش هوش هیجانی و هوش معنوی به عنوان عوامل پیش بینی کننده کیفیت زندگی در معلمان زن بود. بدین منظور 280 معلم زن با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش هیجانی بار-ان (1997)، هوش معنوی ناصری (1386) و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) استفاده شد. تحلیل همبستگی داده ها نشان داد که اکثریت مولفه های هوش هیجانی رابطه مثبت معناداری با زیر مقیاس های کیفیت زندگی دارند. از طرف دیگر روابط مثبت معنی داری میان بعضی مولفه های هوش معنوی و زیر مقیاس های کیفیت زندگی مشاهده شد. هم چنین تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه نشان داد که بعضی مولفه های هوش هیجانی و هوش معنوی به صورت معنی داری کیفیت زندگی را پیش بینی می کنند.
رابطه هوش هیجانی مدیران با توانمندسازی نیروی انسانی دانشگاه پیام نور
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه ی هوش هیجانی مدیران با توانمندسازی نیروی انسانی در دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، کلیه ی مدیران و نیروی انسانی (کارمندان اداری و علمی به غیر از مدیران) دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی در سال 89- 88 می باشد. از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 20 نفر مدیر و 80 نفر نیروی انسانی به عنوان نمونه ی آماری انتخاب گردیدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون، نشان می دهد که رابطه ی بالا و معنی داری بین مؤلفه های هوش هیجانی (خوشبختی، تحمل فشار روانی، خود ابرازی، واقع گرایی، کنترل تکانشی، انعطاف پذیری، مسئولیت پذیری و خودشکوفایی) و توانمندسازی نیروی انسانی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که مولفه های هوش هیجانی، پیش بینی کننده های معناداری برای توانمندسازی نیروی انسانی بوده و 75 درصد از تغییرات متغیر ملاک را پیش بینی می کنند. نهایتاً اینکه، میزان توانمندی نیروی انسانی و هوش هیجانی مدیران دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی، بیشتر از حد متوسط می باشد.
رابطه هوش هیجانی با راهبردهای مدیریت تعارض مدیران دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تعارض در بسیاری از سازمان ها از جمله دانشگاه ها به صورت یک مسیله جدی وجود دارد.باید بخاطر داشت این وجود تعارض نیست که باعث اختلال و از هم پاشیدگی روابط در سازمان می شود بلکه مدیریت غیر اثر بخش تعارض هاست که سبب نتایج نا مطلوب می شود. هدف اصلی تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش هیجانی مدیران با راهبردهای مدیریت تعارض آنان در دانشگاه علوم پزشکی ایران اجرا شده است. منظور از هوش هیجانی در این پژوهش توانایی شناخت و کنترل احساسات و هیجانات مدیران جامعه مورد بررسی است.
روش کار:پژوهش حاضر توصیفی و ازنوع همبستگی است که در سال 1388 بر روی 103 تن از مدیران دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. داده ها با استفاده ازپرسشنامه هوش هیجانی باران وراهبردهای مدیریت تعارض رابینزوپرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی به شیوه طیف لیکرت جمع آوری شد.داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل عاملی، تحلیل مسیرواستفاده ازنرم افزار SPSS ولیزرل تحلیل شد.
یافته ها: بین هوش هیجانی مدیران با راهبرد کنترل، راهبرد راه حل گرایی و راهبرد عدم مقابله به ترتیب عدم رابطه، رابطه مثبت ورابطه منفی دیده شد. هوش هیجانی مدیران با هیچ کدام از ویژگی های فردی آن ها (سن،جنس،سابقه خدمت و میزان تحصیلات) از نظر آماری رابطه نداشت. اما سن با راهبرد کنترل رابطه منفی داشت. بین سابقه خدمت و راهبرد کنترل رابطه مثبتی مشاهده شد. بین راهبرد عدم مقابله و راهبرد راه حل گرایی با هیچ کدام از ویژگی های فردی مدیران رابطه معنی داری مشاهده نشد.
The Applicability of MI Theory in English Classrooms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه هوش هیجانی با سخت رویی در بین زنان فرهنگی شهرستان سراب
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین میزان هوش هیجانی و سخت رویی معلمان زن 90-91 است. نمونه مورد مطالعه تحقیق 214 نفر بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی از بین تمامی معلمان دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه مدارس شهرستان سراب انتخاب گریدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بودند از: پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ و پرسشنامه سخت رویی کوباسا. برای بررسی فرضیه ها از آزمون پیرسون و همچنین تحلیل رگرسیون خطی و چندگانه استفاده شد. در بررسی فرضیه های پژوهش: بین هوش هیجانی، خودانگیزی، خودآگاهی، خودکنترلی هوشیاری اجتماعی، مهارت های اجتماعی با تعهد و بین هوش هیجانی، خودانگیزی، خودآگاهی، خودکنترلی، هوشیاری اجتماعی، مهارت های اجتماعی با کنترل و بین هوش هیجانی، خودانگیزی، خودکنترلی، هوشیاری اجتماعی، مهارت های اجتماعی با چالش و در نهایت بین هوش هیجانی، خودانگیزی، خودآگاهی، خودکنترلی، هوشیاری اجتماعی، مهارت های اجتماعی با سخت رویی رابطه معناداری وجود داشت و همچنین طبق معادلة رگرسیون چندگانة انجام شده در جهت تبیین سخت رویی، مشخص شد که هوشیاری اجتماعی با بتای 241/0 = و خودآگاهی با بتای 239/0 = بیشترین سهم را در پیش بینی سخت رویی نمونه مورد مطالعه را داشتند.
رابطه باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و درگیری شناختی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه هوش هیجانی درکودکان پرورشگاهی با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش هیجانی عبارت است از: بیان کیفیت و درک احساسات خویش و دیگران، همدلی با احساسات دیگران و توانایی اداره مطلوب خلق و خو. در حقیقت این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویش و دیگران و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیمات مناسب در زندگی است (گراوز، 1999). پژوهش حاضر با هدف مقایسه هوش هیجانی در کودکان پرورشگاهی با کودکان عادی اجرا شده است. روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامعة مورد تحقیق، دختران عادی و پرورشگاهی 12 تا 18 سال شهرستان مشهد بود. تعداد آزمودنی ها در هر دو گروه مجموعاً 100 نفر که 50 نفر آنان کودکان عادی و 50 نفر آنان کودکان پرورشگاهی، که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند بود. در این پژوهش از پرسشنامه EQ-I استفاده شده است. این پرسشنامه توسط بار- اون ساخته شده است و به عنوان نخستین ابزار معتبر فرا فرهنگی جهت سنجش هوش هیجانی به شمار می رود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معنی داری تفاوت میانگین ها (آزمون T) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین کودکان پرورشگاهی و عادی در مؤلفه های خودآگاهی، خود شکوفایی، همدلی، شادکامی، حل مسأله، خوشبینی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری به عنوان مؤلفه های هوش هیجانی وجود دارد. به گونه ای که کودکان عادی به طور معناداری از هوش هیجانی بالاتری نسبت به کودکان پرورشگاهی برخوردارند و روابط عاطفی بهتری را نسبت به کودکان پرورشگاهی تجربه می کنند و نگرش مثبت تری به زندگی، نسبت به کودکان پرورشگاهی دارند.
آموزش هوش هیجانی و اثربخشی آن بر کاهش پرخاشگری نوجوانان پرخاشجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری نوجوانان پرخاشجوی بود. روش پژوهش از نوع شبه تجربی (طرح پیش آزمون ـ پس آزمون) با گروه کنترل بوده است. بدین منظور، ابتدا از بین مدارس راهنمایی ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای یک مدرسه و از آن تعداد 100 دانش آموز به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. آن گاه پرسشنامه خشم نلسون و همکاران(2000) اجرا و تعداد 20 دانش آموز که نمره بالاتری گرفته بودند به عنوان پرخاشجوی غربال شدند و به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های هر دو گروه قبل و بعد از برنامه آموزش هوش هیجانی، پرسشنامه هوش هیجانی شات و پرسشنامه خشم نلسون را کامل کرده و به گروه آزمایش به مدت 10 جلسه برنامه آموزش هوش هیجانی آموزش داده شد. داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون t، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی ساده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و پرخاشگری نوجوانان پرخاشجوی، همبستگی منفی معنی داری وجود دارد (562/0-=r). همچنین آموزش هوش هیجانی به بهبود آن و مؤلفه های مربوطه شامل: تنظیم، ارزیابی و بیان و به کارگیری هیجان منتهی می شود (05/0p
بررسی رابطه ایدئولوژی های جنسیتی، نقش های زناشویی، هوش هیجانی و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زندگی افراد متاهل متاثر از کیفیت زندگی آن ها است که شامل درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی می کنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت هایشان می باشد. روش: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ایدئولوژی جنسیتی، نقش های زناشویی، هوش هیجانی و کیفیت زندگی کارکنان متاهل اداره های دولتی شهر شیراز بود. 250 کارمند متاهل (125 مرد و 125 زن) از بین کارکنان اداره های دولتی شهر شیراز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های ایدئولوژی های نقش های جنسیتی بروگان و کاتنر، نقش های زناشویی محقق ساخته، هوش هیجانی شاته و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. ویژگی های روانسنجی ابزارهای مورد استفاده همگی رضایت بخش بودند. یافته ها: نتایج همبستگی های مثبت بین 23/0 تا 52/0 بین متغیرهای ایدئولوژی جنسیتی، نقش های زناشویی، هوش هیجانی و کیفیت زندگی را نشان داد. تحلیل رگرسیون هم نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین (ایدئولوژی های جنسیتی، نقش های زناشویی و هوش هیجانی) متغیر های نقش های زناشویی و هوش هیجانی پیش بینی کننده متغیر ملاک (کیفیت زندگی) است.
تاثیر حرکات موزون ورزشی بر هوش عینی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش حرکات موزون ورزشی بر سطح هوش عینی کودکان پیش دبستانی براساس رویکرد انعطاف پذیری مغز است. شرکت کنندگان در این پژوهش 57 کودک پیش دبستانی هستند که در سال تحصیلی 88-1387 در مهد کودک دانشگاه فردوسی مشهد ثبت نام شده بودند. آزمون به کار رفته برای ارزیابی هوش عینی، آزمون معتبر و مشهور آدمک گودیناف بود. قبل از آموزش حرکات موزون، سطح هوش عینی کودکان مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس تمام شرکت کنندگان به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 4 ماه، و در هر هفته دو جلسه یک ساعت و نیم و با بکارگیری 60% ضربان قلب کودک تحت تاثیر برنامه آموزشی طراحی شده قرارگرفتند. در این آموزش ها هر آزمودنی گروه آزمایش از یک مربی بهره می گرفت. پس از اتمام دوره ی آموزشی، شرکت کنندگان هر دو گروه از لحاظ سطح هوش عینی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. با اجرای آزمون تحلیل کوواریانس دو گروهی برای مقایسه تفاوتهای پس آزمون دو گروه با کنترل پیش آزمون، نتایج نشان می دهد که آموزش حرکات موزون ورزشی در افزایش سطح هوش عینی کودکان پیش دبستانی تاثیر معناداری داشته است (F(1,55)= 28/699 , p=0/00).
نزدیک و نزدیک تر (کارگاه ارتقای سلامت روانی ـ موفقیت و هوش هیجانی ـ اجتماعی)
حوزه های تخصصی: