مقالات
حوزه های تخصصی:
خودانضباطی عبارت است از توانایی انجام کار درست حتی زمانی که کسی اهمیتی به پیامد اشتباه ندهد، و هدف پژوهش حاضر مقایسه خودانضباطی و سطوح آن بین کارکنان تولیدی یک کارخانه صنعتی با توجه به شرایط کاری آن ها است. روش پژوهش پس رویدادی از نوع علی مقایسه ای است. نمونه تحقیق300 شرکت کننده بودند که به طور خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودانضباطی است که ضریب همسانی درونی نمره کل آن 83/0 بدست آمد. F محاسبه شده در سطح 01/0 برای متغیرهای خودانضباطی کل، سطح غیراخلاقی و سطح چسبندگی معنیدار بود. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد که گروه دارای شرایط کاری سبک نسبت به گروه های شرایط کاری سنگین، خودانضباطی بیشتری داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که خودانضباطی با تغییر شرایط کاری تغییر کرد. فراهم آوردن شرایط کاری مناسب در سازمان ها، میتواند به افزایش خودانضباطی در افراد کمک کند.
رابطه ابعاد انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی با اشتیاق شغلی در کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد انگیزش شغلی خود تعیین کنندگی با اشتیاق شغلی است. نمونه شامل 200 نفر (150مرد و 50 زن) از کارکنان شرکت ذوب آهن استان اصفهان بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه انگیزش شغلی خود تعیینکنندگی بلیس و پرسشنامه اشتیاق شغلی استفاده شد. به منظور تحلیل نتایج از روش های همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین سه بعد انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی (انگیزش درونی، خودپذیر و درون فکنی شده) با اشتیاق شغلی و رابطه منفی معنی دار بین ابعادی که از نظر خودتعیین کنندگی در سطح پایین هستند (انگیزش بیرونی، بی انگیزگی درونی و بی انگیزگی بیرونی) با اشتیاق شغلی است. هم چنین یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهند که ابعاد انگیزش شغلی خودتعیینکنندگی رابطه معنی داری با ابعاد اشتیاق شغلی (جذب، نیرومندی و وقف خود) دارد. به عبارتی سطوح بالای انگیزش شغلی خودتعیین کننده به پیامدهای مثبتی مانند اشتیاق شغلی می انجامد.
پیش بینی کیفیت زندگی معلمان زن براساس متغیرهای هوش هیجانی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش هوش هیجانی و هوش معنوی به عنوان عوامل پیش بینی کننده کیفیت زندگی در معلمان زن بود. بدین منظور 280 معلم زن با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش هیجانی بار-ان (1997)، هوش معنوی ناصری (1386) و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) استفاده شد. تحلیل همبستگی داده ها نشان داد که اکثریت مولفه های هوش هیجانی رابطه مثبت معناداری با زیر مقیاس های کیفیت زندگی دارند. از طرف دیگر روابط مثبت معنی داری میان بعضی مولفه های هوش معنوی و زیر مقیاس های کیفیت زندگی مشاهده شد. هم چنین تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه نشان داد که بعضی مولفه های هوش هیجانی و هوش معنوی به صورت معنی داری کیفیت زندگی را پیش بینی می کنند.
بررسی مقایسه ای استرس شغلی دبیران تربیت بدنی مدارس دولتی راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای استرس شغلی دبیران تربیت بدنی مدارس دولتی راهنمایی استان سیستان و بلوچستان است. روش تحقیق، توصیفی و جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دبیران راهنمایی استان و حجم نمونه برابر 172 دبیر (87 نفر دبیر تربیت بدنی زن و 85 نفر دبیر تبیت بدنی مرد) می باشد. برای انتخاب نمونه مورد نیاز از روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای ـ تصادفی استفاده گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استرس شغلی ویلیام دایر است و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون t تک نمونه ای، t مستقل،آزمون F و آزمون تعقیبی توکی و آزمون تک متغیره استفاده گردید. نتایج بدست آمده حاکی از استرس شغلی بالا در بین دبیران است و استرس دبیران تربیت بدنی زن بالاتر از دبیران مرد راهنمایی در استان می باشد. نتایج هم-چنین نشان داد که بین استرس شغلی دبیران مدارس برخوردار و غیر برخوردار، و دبیران باسابقه کم و دبیران باسابقه زیاد تفاوت معناداری وجود ندارد. مقایسه نتایج بدست آمده از مناطق مختلف استان حاکی از این است که تفاوت معناداری در بین بعضی از مناطق مشاهده می شود.
بررسی رابطه استرس شغلی با رضایت زناشویی در کارکنان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه بین استرس شغلی و رضایت زناشویی زنان شاغل در وزارت کار و امور اجتماعی انجام گرفته است. دو پرسشنامه استرس شغلی فیلیپ ال رایس (1992) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1997) توسط 100 نفر از کارمندان زن شاغل در وزارت کار و امور اجتماعی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند تکمیل و بررسی شد. نتایج نشان داد که زنان شاغل دچار استرس شغلی می باشند. نتایج هم چنین نشان می دهد که ضریب همبستگی منفی (392/0- = r ، 001/0 >P) بین استرس شغلی و رضایت زناشویی وجود دارد. بین رضایت زناشویی و روابط بین فردی (328/0-= r، 5/0>(P در متغیرهای استرس شغلی ضریب همبستگی منفی وجود دارد. بین دیگر متغیرهای استرس شغلی یعنی وضعیت جسمانی و علائق شغلی و رضایت زناشویی رابطه ای وجود ندارد. بین متغیر استرس شغلی با متغیر رضایت زناشویی روابط دوتایی ضریب همبستگی منفی (364/0-=r، 05/0 > (Pوجود دارد، بین متغیر استرس شغلی با متغیر رضایت زناشویی روابط جنسی ضریب همبستگی منفی (315/0-= r، 05/0 >P) وجود دارد. بین متغیر استرس شغلی و دیگر متغیرهای رضایت زناشویی همبستگی مشاهده نشد.
بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی در میان کارکنان دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی دو مقوله مهم هستند که امروزه در حوزه تئوری های مدیریت رفتار سازمانی از جایگاه ویژه ای برخوردارند. این دو مبحث دارای نقاط مشترک فراوانی هستند که برهم تأثیرگذارند. با توجه به اهمیت این دو مقوله، در این پژوهش تلاش گردیده تا ضمن تعریفی روشن از مسأله تحقیق و ادبیات مربوط به این دو مقوله، ارتباط این دو مفهوم با یکدیگر در بین کارکنان دانشگاه شهید بهشتی، مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به هدف و ماهیت موضوع و فرضیه ها، تحقیق حاضر از نوع توصیفی/ همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق600 نفر از کارکنان دانشگاه می باشند،که با استفاده از جدول مورگان 234 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های دو پرسشنامه ساختار سازمانی با ضریب آلفای 78% و پرسش نامه تحلیل رفتگی شغلی مسلچ با ضریب آلفای 86 % است. نتایج نشان داد که بین تمام عوامل ساختار سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی همبستگی مثبت و معنادار است.
رابطه سخت روئی با میزان کمرویی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سخت روئی با میزان کمرویی در دانشجویان است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای 300 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه صنعتی شریف در سال تحصیلی 1388 انتخاب شدند و به پرسشنامه سخت روئی کوباسا (1979) و پرسشنامة کمرویی زیمباردو (1990) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد 3/14 درصد از دانشجویان از نظر کمرویی در سطح پایین تر از متوسط و 70 درصد از آنان در سطح متوسط، 7/15 درصد از دانشجویان در سطح بالاتر از متوسط بوده که این وضعیت مخاطره آمیز است. رابطه بین ویژگی های سخت روئی دانشجویان با میزان کمرویی آنان منفی و معکوس بود. از روی نمرات سخت روئی میتوان میزان کمرویی دانشجویان را پیش-بینی کرد و میزان قدرت پیش بینی مؤلفة کنترل بیشتر از مؤلفه های چالش و تعهد در سخت روئی است. نتایج نشان داد سخت روئی به عنوان یک تعدیل گر کمرویی عمل می کند و دانشجویان با سخت روئی در سطح بالا کمرویی کمتری را تجـــربه می کنند. این یافته می تواند راهگشای سیاستگذاری-های مناسب در زمینه آسیب های روانی از کمرویی و ارائه برنامه-های پیشگیرانه و برنامه های مرتبط با ارتقاء سخت روئی در دانشجویان باشد.