فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر افزایش اعتماد به نفس دختران نابینای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر افزایش اعتماد به نفس دختران نابینای دبیرستان نرجس بود. روش تحقیق تجربی مقدماتی و بدون گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستان نرجس در سال 1381 با تعداد 51 نفر بود. نمونه پژوهش، نمونه در دسترس بود ابتدا کلیه دانش آموزان به آزمون اعتماد به نفس آیزنگ پاسخ دادند سپس میانگین اعتماد به نفس دانش آموزان محاسبه شد که (18.01) بود. با توجه به میانگین اعتماد به نفس در آزمون آیزنگ (15) و میانگین اعتماد به نفس دانش آموزان (18.01) افرادی انتخاب شدند که نمره اعتماد به نفس آنها (0.5) انحراف استاندارد پایین تر از میانگین بود. به این ترتیب 12 نفر واجد شرایط بودند که در 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارتهای اجتماعی که شامل موضوعاتی از قبیل ارتباط میان فردی، پرسش کردن، توضیح دادن، گوش دادن، افشای خود و ابراز وجود بود، شرکت کردند. آزمودنیهای پس از اتمام جلسات آموزش مجددا به آزمون اعتماد به نفس آیزنگ پاسخ دادند. روش آماری جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده t گروههای وابسته بود. نتایج پژوهش نشان داد، آموزش مهارتهای اجتماعی در افزایش اعتماد به نفس دختران نابینا موثر بوده است.
مقایسه بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی و مادران آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی و مادران آنها اجرا شده است. روش: برای رسیدن به اهداف و آزمون فرضیه های مربوط، از میان کودکان کم توان ذهنی در شمال شهر تهران در جایگاه حوزه ای جغرافیایی با امکانات اقتصادی نسبتا گسترده تر و شهر همدان به مثابه شهری متوسط و دورتر از مرکز شهر، یک نمونه 356 نفری انتخاب شدند که از این تعداد نمونه، 43.8 درصد نمونه از شهر همدان و 56.2 درصد نمونه از شمال تهران از طریق روش نمونه گیری تصادفی در شمال تهران و همه اعضای جامعه در همدان انتخاب شدند و داده ها از طریق پرسشنامه های نشانگر بهزیستی شخصی - مقیاس بزرگسالان (PWI-A) و نشانگر بهزیستی شخصی- مقیاس نارسایی های شناختی (PWI-ID) جمع آوری شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده بر حسب توزیع t نشان داده است که بین بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی در دو جنس دختر و پسر، تفاوت معناداری وجود ندارد، اما بین نمرات بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی در شهر همدان به گونه ای معنادار، بیشتر از همتایان آنها در شمال تهران است. نتایج همچنین نشان دادند که بهزیستی شخصی مادران در دو شهر همدان و تهران نیز یکسان هستند. با این حال، محاسبه ضریب همبستگی پیرسون، حاکی از وجود رابطه ای مستقیم بین بهزیستی شخصی مادران و کودکان آنها بود؛ به این معنا که با افزایش بهزیستی شخصی در مادران، این شاخص در کودکان کم توان ذهنی آنها نیز افزایش خواهد یافت. این یافته با آنچه در پژوهش های مشابه در دیگر کشورها به دست آمده، یکسان است. نتیجه گیری: بهزیستی شخصی مادران با بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی ارتباط دارد، اما بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی پسر و دختر متفاوت نیست.
بررسی مهارت اجتماعی در گروهی از دانش آموزان نابینا از نظر معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رفتارهای اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان نابینای دوره ابتدایی با استفاده از فرم معلمان مقیاس روش درجه بندی مهارت اجتماعی (SSRS) طراحی شده توسط گرشام و الیوت (1990) برای سه مقطع پیش دبستان دبستان و دبیرستان بوده است و هر فرم دارای دو بخش مهارت اجتماعی و مشکلات رفتاری است در این پژوهش از فرم ویژه معلمان مقطع دبستان استفاده شد جامعه نمونه این پژوهش 62 کودک دختر و پسر 7 تا 15 ساله بودند که در دبستانی ویژه دانش آموزان نابینا در شهر شیراز تحصیل می کردند ممعلمان پرسشنامه را برای این کودکان تکمیل کردند و سپس اطلاعات حاصل از این بررسی تحلیل گردید یافته ها نشان داد که معلمان فراوان ترین مشکلات کودکان نابینا را بی قراری و حواسپرتی قلدری دعوا کردن قطع مکالمه عصبانیت و لج کردن کاستی های مهارت اجتماعی آنان را کنترل خشم انتقاد پسندیده مصالحه در مجادله تعریف مناسب از خود و دیگران گذراندن مناسب اوقات فراغت عکس العمل مناسب در مقابل رفتار غیر منصفانه و کمک به همسالان در انجام تکالیف و نادیده گرفتن سر و صدا گزارش کردند مهارت اجتماعی تابع سن کودک نبود تحلیل عوامل منجر به استخراج عواملی نظیر مقیاس اصلی گردید.
بررسی عوامل مؤثر در الگوهای رفتاری دانش آموزان تیزهوش ناموفق و مقایسه آنها با الگوهای رفتاری دانش آموزان تیز هوش موفق
حوزه های تخصصی:
طراحی برنامه آموزش شناخت اجتماعی(SCT)، و بررسی اثر بخشی آن بر توانایی و مهارتهای تشخیص، درک و ابراز حالات هیجانی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا(HFA)
حوزه های تخصصی:
هدف:آسیب جدی در شناخت اجتماعی و مشکلات هیجانی به عنوان ویژگیهای آشکار افراد اتیستیک بویژه اتیستیک با عملکرد بالا، محسوب می شوند. نقایص شناختی-اجتماعی؛ مجموع مشکلاتی در درک حالات و عواطف خود و دیگری است و نقص در کارکرد اجتماعی؛مشکل در شروع، ایجاد، حفظ و توسعه روابط اجتماعی مثبت و سازنده است و به عبارتی، نقص در تعامل با دیگران است.چنین نقایصی در طی دوران کودکی ظهور و تا بزرگسالی می مانند. تحقیق حاضر با هدف طراحی آموزش برنامه شناخت اجتماعی، به منظور بهبود و افزایش مهارت های تشخیص، تفسیر و ابراز حالات های هیجانی کودکان اتیستیک با عملکرد بالا انجام شده است.
روش: تحقیق حاضر از نوع مطالعات آزمایشی، با سری های زمانی همراه با گروه کنترل است.جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشآموزان با اختلالات طیف اتیسم، در مدارس ویژه اتیسم شهر تهران است. مشارکت کنندگان به عنوان، آزمودنیهای این تحقیق، بعد از غربالگری اولیه با استفاده از مقیاس گیلیام، در آزمون تفکیک اتیسم عملکرد بالا از سایر طیفها، شرکت کردند بعد از کسب نمره قابل قبول، به عنوان جامعه هدف، تعیین شدند. تعداد 14 دانش آموز(پسر) اتیستیک با عملکرد بالا، که دارای ملاک های ورود به آزمایش بودند، به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و سپس از بین آنها، تعداد هفت نفر در گروه آزمایش و هفت نفر دیگر در گروه کنترل، به طور تصادفی جایگزین شدند. برنامه آموزش شناخت اجتماعی با محتوای مهارتهای هیجان خوانی، به عنوان برنامه مداخله ای، در 14 جلسه آموزشی، به مدت دو و نیم ساعت، در کلینیک روانشناسی دانشگاه تهران، برای گروه آزمایش، اجرا شد. از آزمون بازشناسی هیجانات بارون و کوهن، به منظور بررسی توانایی تشخیص، تفسیر و ابراز حالات هیجانی مشارکت کنندگان استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از اجرای برنامه آموزشی، با استفاده از آزمونهای پیشرفته آماری، تحلیل واریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. هر سه فرضیه این پژوهش، در سطح الفای 001/0 یا (1%p<) معنی دار شدند.
نتیجهگیری: یافته های حاصل نشان دادند که برنامه آموزش شناخت اجتماعی (SCT-A)، موجب بهبود و افزایش معنادار توانایی تشخیص، تفسیر و ابراز حالات هیجانی مشارکت -کنندگان در گروه آزمایش شد. اما این بهبودی در مشارکت- کنندگان گروه کنترل که مداخله را دریافت نکرده بودند، دیده نشد. در مجموع یافته های حاصل نشان داد که برنامه آموزش شناخت اجتماعی، میتواند به عنوان یک راهبرد درمانی- مداخله ای اثربخش برای بهبود مهارت های هیجانی افراد اتیستیک با عملکرد بالا، که نقش بسیار مهمی در ارتباطات و تعاملات اجتماعی دارند، به کار برده شود.
بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری در دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری در دانش آموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی انجام شد. مواد و روش ها:روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه شاهد بود. برای آموزش کارکردهای اجرایی، از بسته آموزشی کارکردهای اجرایی که شامل 10 بازی آموزشی نرم افزاری و 10 بازی آموزشی مداد- کاغذی برای کارکردهای اجرایی بود، استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر این بسته آموزشی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری، 34 دانش آموز با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی به روش نمونه گیری ترکیبی از مدارس ابتدایی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (18 نفر) و شاهد (16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت بیست جلسه 70 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفت. داده های به دست آمده از آزمون های هوشی Raven، 2d، Stroop، حافظه ارقام در Wechsler و آزمون Cornoldy با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (درون، بین آزمودنی) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها:آموزش کارکردهای اجرایی در بهبود توجه و حافظه کاری دانش آموزان با هوش مرزی به طور معنی داری مؤثر واقع شد. این آموزش بیشترین تأثیر را در بهبود حافظه کاری دیداری و شنیداری، کاهش خطا و افزایش کارایی تمرکز در آزمون 2d داشت و در آزمون Stroop بر خلاف بهبودی در کارکردها، فقط قادر بود تا در زمان واکنش تأثیر معنی داری داشته باشد و تأثیر معنی داری در کاهش خطا و افزایش پاسخ نداشت. همچنین، در افزایش کارایی کل در آزمون 2d که نشان دهنده سرعت آزمودنی بود، نیز مؤثر واقع نشد. نتیجه گیری:نتایج این پژوهش در مجموع اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر توجه، بازداری و حافظه کاری دانش آموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی را تأیید کرد.
بررسی تاثیر آموزش امید بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش امید بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد بود.
روش: روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش شامل 30دانش آموز دختر کم توان ذهنی دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد بود که با استفاده از روش سرشماری انتخاب شده و به صورت تصادفی در 2گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15نفر) جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 9جلسه تحت آموزش امید قرار گرفتند اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان از هر 2گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه درگیری تحصیلی زرنگ بود. داده ها به وسیله نرم افزار اس پی اس و آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش امید بر درگیری تحصیلی و مولفه های آن شامل درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری دانش آموزان دختر کم توان ذهنی موثر بوده است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش امید توانسته است درگیری تحصیلی و مولفه های شناختی، انگیزشی و رفتاری آن را در دانش آموزان کم توان ذهنی افزایش داده و بهبود عملکرد تحصیلی آنان را در پی داشته باشد.
مقایسه مهارت های دانش آموزان کم شنوا در مدارس تلفیقی و استثنایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارتهای اجتماعی دانش آموزان پسر کم شنوای دوره راهنمایی در مدارس تلفیقی و استثنایی شهر تهران است . در پژوهش پس رویدادی حاضر ، 60 نفر از دانش آموزان کم شنوا شرکت داشتند که از این تعداد 30 نفر در مدارس ویژه دانش آموزان کم ناشنوا و 30 نفر دیگر در مدارس تلفیقی شهر تهران به تحصیل اشتغال داشتند . در این پروژه موقعیت آموزشی به عنوان متغییر مستقل و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان کم شنوا بعنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شد . دانش آموزان مورد مطالعه از نظر هوش ، پیشرفت تحصیلی ، نوع شنوایی و دوره تحصیلی همتاسازی شده اند. برای ارزیابی مهارتهای اجتماعی دانش آموزان از مقیاس درجه بندی مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1990) ویژه دانش آموزان راهنمایی استفاده شده که توسط معلم دانش آموزان تکمیل گردیده است . یافته های بدست آمده نشان می دهد که میانگین نمره مهارتهای اجتماعی دانش آموزان کم شنوای شاغل به تحصیل در مدارس تلفیقی از مدارس استثنایی بالاتر بوده ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار نبود.