مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر کاهش بار شناختی و افزایش کارایی آموزش در یک محیط یادگیری چندرسانهای مبتنی بر رایانه بود. مطالب آموزشی در دو وجهحسی (گفتار در برابر متن بر صفحه) و کنترل سرعت ارائهی مطالب (یادگیرنده سرعت در برابر سیستم سرعت) ارائه شد.
روش: روش محتوا زنجیرهی علّی قطعههای معنادار شکلگیری صاعقه بود که طی 16 مرحله در قالب یک انیمیشن آموزشی به 100 دانشآموز دختر پایه دوم متوسطهی شهر تهران در قالب 4 گروه آزمایشی ارائه شد. ابزار گردآوری اطلاعات، آزمونهای یادسپاری و انتقال و برگههای سنجش بارشناختی بودند. پژوهش بهصورت کاملاً آزمایشی (یک طرح عاملی2×2) انجام شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که گروه گفتاری بار شناختی کمتر و در نتیجه کارایی بالاتری نسبت به گروه متن بر صفحه داشتند. اثر متقابل وجه حسی و کنترل سرعت ارائه آموزش در کارایی عملکرد نیز معنادار بود.
نتیجهگیری: نتیجهگیری یافتههای بدست آمده اثر تعدیلکنندگی کنترل سرعت ارائه مطالب بر وجهحسی در یک محیط یادگیری چندرسانهای را تائید کردند. یافتهها بر پایه نظریه بار شناختی و نظریه شناختی یادگیری چندرسانهای تبیین شدند.
نقش باورهای انگیزشی و درگیری شناختی بین پیشرفت تحصیلی قبلی و پیشرفت تحصیلی فعلی (الگوی تحلیل)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه باورهای انگیزشی (ارزش تکلیف، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت) و درگیری شناختی در رابطه بین پیشرفت تحصیلی قبلی و پیشرفت تحصیلی فعلی دانشجویان بود. است
روش: برای این منظور 473 نفر (305 دختر و 168 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور استان فارس در سال تحصیلی 90-89 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب و به پرسشنامههای خودگزارشی متشکل از خرده مقیاسهای ارزش تکلیف، خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت، و راهبردهای یادگیری پاسخ دادند. از معدل تحصیلی پایان ترم دانشجویان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی فعلی و از معدل تحصیلی ترم قبل آنان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی قبلی استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ارزش تکلیف، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت از طریق واسطهگری راهبردهای یادگیری سطحی و عمیق بر پیشرفت تحصیلی ریاضی اثر غیرمستقیم دارند به علاوه پیشرفت تحصیلی قبلی نیز هم دارای اثر مستقیم و هم غیرمستقیم بر پیشرفت تحصیلی ریاضی بود. در بخش بحث و نتیجهگیری به طور تفصیلی پیرامون یافتههای حاصله صحبت خواهیم کرد.
تأثیر موسیقی بر توجه پایدار کودکان دارای اختلال نقص توجه ـ بیش فعالی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر موسیقیدرمانی بر توجه انتخابی کودکان دارای اختلال نقصتوجه ـ بیشفعالی شهر شیراز در سال تحصیلی88-89 بود.
روش: این پژوهش که از نوع مطالعات تجربی ـ مداخلهای بود به صورت پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل انجام شد، 30 دانشآموز پسر پایههای چهارم و پنجم دارای اختلال نقصتوجه ـ بیشفعالی بر اساس ملاکهای تشخیصی DSMIV با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی به دو گروه مساوی تقسیم گردیدند و مداخله فعالیتهای موسیقیایی (شامل برنامه موسیقیدرمانی بر اساس نظریه ارف شولورک) در گروه آزمون به مدت 12جلسه 90 دقیقهای اجرا گردید. برای هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخلات، آزمون توجه پایدارCPT))که به صورت نرمافزار تهیه شده بود به منظور سنجش توجه پایدار اجرا شد. تجزیه و تحلیل دادهها برحسب روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی وابسته صورت گرفت.
یافتهها: در توجه پایدارنیز مقایسه میانگینها در پسآزمون و پیشآزمون حاکی از آن بودکه در نمرات صحیح (002/0P<) و خطای ارائه (02/0P<) بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد. اما اگرچه اختلاف میزان خطای حذف (نشاندهنده بیتوجهی به محرک) در گروه آزمایش دارای میانگین بالاتری بود و میزان خطای حذف در پسآزمون نسبت به پیشآزمون کاهش داشت؛ اما تفاوت معنادار ایجاد نشد.
نتیجهگیری: با استناد به دادههای بدست آمده میتوان نتیجه گرفت، اجرای برنامه موسیقیدرمانی، بر توجه پایدار دانشآموزان دارای اختلال نقصتوجه ـ بیشفعالی اثر مثبت دارد.
دلالت های آموزشی ایده ساختارشکنی دریدا در آموزش مجازی
حوزه های تخصصی:
فلسفه پساساختارگرایی به عنوان فلسفه حاکم بر جوامع غربی با ارائه مبانی فلسفی و معرفت شناسی نوین در گسترش روزافزون استفاده از فناآوری اطلاعات و ارتباطات و شبکه ای در آموزش مجازی می تواند تاثیر گذار باشد . مقاله حاضرضمن معرفی مختصر معرفت شناسی مکتب پسا-ساختارگرایی به عنوان زمینه رشد ایده ساختارشکنی درصدد است ، با سه برداشت ضمنی از این ایده فلسفی ، کاربرد آن را در آموزش مجازی تشریح نماید. برداشت اول ، اینکه ساختارشکنی بر پرسشگری تاکید دارد که متضمن نوعی از تعامل است ، البته تعاملی که فرد نه با دیگران بلکه با خویشتن دارد ، برداشت دوم بر نوعی از خوانش متن تاکید می کند که پیامد آن امکان وجود قرائت ها یا تفسیرهای چند گانه از متن/محتوا توسط یادگیرنده می باشد. این امر با وجود عنصری بنام فرا متن درفضای مجازی تشدید می شود به طوری که تفسیر های چند بعدی جایگرین تفسیر های تک بعدی می شود . برداشت سوم براساس ، تأکید دریدا بر نوشتار است ، بر اساس آن یادگیرنده در آموزش مجازی می تواند با استفاده از ارتباط نوشتاری (متن) نقطه نظرات خود را به صورت نوشتار منعکس نماید. در نتیجه بار دیگر نوشتن از منزلت خاصی در تعلیم وتربیت برخوردار می گردد .
تحلیل محتوای کتابهای آموزشی دوره ابتدایی بر مبنای مؤلفه های آموزش جهانی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی تحلیل شده است موارد مورد نظر در این تحلیل محتوا شامل آموزش شهروندی، آموزش سلامت، آموزش چند فرهنگی، آموزش محیط زیست و آموزش حقوق بشر، صلح و برابری بوده است. جامعه آماری کتابهای دوره ابتدایی و نمونه، کتاب فارسی (بخوانیم و کتاب کار) دوره ابتدایی است که بصورت هدفمند انتخاب شده است. روش پژوهش تحلیل محتوا از نوع کمی است. معیار توصیف، توجه به مؤلفه های جهانی شدن و واحد تحلیل در قسمت متن، پرسش و فعالیتها، به صورت جملات موجود در متن کتاب درسی و در قسمت تصاویر، هر تصویر بر اساس شاخص های که در آن مورد اشاره قرار گرفته به واحدهای تقسیم شده و بعد شمارش شده است ابزار تحقیق سیاهه تحلیل محتوا است که روایی و پایایی آن توسط اساتید مجرب بدست آمده است، نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان می دهد که در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی به مؤلفه آموزش سلامت بیشترین میزان توجه و به آموزش شهروندی ، آموزش چند فرهنگی و آموزش محیط زیست تقریباً به یک نسبت پرداخته شده است وبه آموزش صلح وبرابری کمترین توجه شده است. در درون هر مؤلفه نیز مفاهیم متعدد به صورت یکسان مورد توجه قرار نگرفته و بعضی بیشتر و برخی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. نتایج تحقیق همچنین نشان می دهد بیشترین میزان توجه به مؤلفه های جهانی شدن در کتاب فارسی سال سوم دبستان و کمترین میزان توجه در محتوای کتاب فارسی سال ششم دبستان می باشد.
ساخت وهنجاریابی آزمون سنجش مهارت های سواد اطلاعاتی ، فناوری و تفکر انتقادی یادگیرنده مستقل (ILST) در نظام یادگیری الکترونیکی
حوزه های تخصصی:
1مژگان حیدری ؛ 2احمد علیپور؛ 3ولی اله فرزاد؛ 4عیسی ابراهیم زاده؛ 4بهمن زندی
طراحی برنامه آموزش شناخت اجتماعی(SCT)، و بررسی اثر بخشی آن بر توانایی و مهارتهای تشخیص، درک و ابراز حالات هیجانی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا(HFA)
حوزه های تخصصی:
هدف:آسیب جدی در شناخت اجتماعی و مشکلات هیجانی به عنوان ویژگیهای آشکار افراد اتیستیک بویژه اتیستیک با عملکرد بالا، محسوب می شوند. نقایص شناختی-اجتماعی؛ مجموع مشکلاتی در درک حالات و عواطف خود و دیگری است و نقص در کارکرد اجتماعی؛مشکل در شروع، ایجاد، حفظ و توسعه روابط اجتماعی مثبت و سازنده است و به عبارتی، نقص در تعامل با دیگران است.چنین نقایصی در طی دوران کودکی ظهور و تا بزرگسالی می مانند. تحقیق حاضر با هدف طراحی آموزش برنامه شناخت اجتماعی، به منظور بهبود و افزایش مهارت های تشخیص، تفسیر و ابراز حالات های هیجانی کودکان اتیستیک با عملکرد بالا انجام شده است.
روش: تحقیق حاضر از نوع مطالعات آزمایشی، با سری های زمانی همراه با گروه کنترل است.جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشآموزان با اختلالات طیف اتیسم، در مدارس ویژه اتیسم شهر تهران است. مشارکت کنندگان به عنوان، آزمودنیهای این تحقیق، بعد از غربالگری اولیه با استفاده از مقیاس گیلیام، در آزمون تفکیک اتیسم عملکرد بالا از سایر طیفها، شرکت کردند بعد از کسب نمره قابل قبول، به عنوان جامعه هدف، تعیین شدند. تعداد 14 دانش آموز(پسر) اتیستیک با عملکرد بالا، که دارای ملاک های ورود به آزمایش بودند، به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و سپس از بین آنها، تعداد هفت نفر در گروه آزمایش و هفت نفر دیگر در گروه کنترل، به طور تصادفی جایگزین شدند. برنامه آموزش شناخت اجتماعی با محتوای مهارتهای هیجان خوانی، به عنوان برنامه مداخله ای، در 14 جلسه آموزشی، به مدت دو و نیم ساعت، در کلینیک روانشناسی دانشگاه تهران، برای گروه آزمایش، اجرا شد. از آزمون بازشناسی هیجانات بارون و کوهن، به منظور بررسی توانایی تشخیص، تفسیر و ابراز حالات هیجانی مشارکت کنندگان استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از اجرای برنامه آموزشی، با استفاده از آزمونهای پیشرفته آماری، تحلیل واریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. هر سه فرضیه این پژوهش، در سطح الفای 001/0 یا (1%p<) معنی دار شدند.
نتیجهگیری: یافته های حاصل نشان دادند که برنامه آموزش شناخت اجتماعی (SCT-A)، موجب بهبود و افزایش معنادار توانایی تشخیص، تفسیر و ابراز حالات هیجانی مشارکت -کنندگان در گروه آزمایش شد. اما این بهبودی در مشارکت- کنندگان گروه کنترل که مداخله را دریافت نکرده بودند، دیده نشد. در مجموع یافته های حاصل نشان داد که برنامه آموزش شناخت اجتماعی، میتواند به عنوان یک راهبرد درمانی- مداخله ای اثربخش برای بهبود مهارت های هیجانی افراد اتیستیک با عملکرد بالا، که نقش بسیار مهمی در ارتباطات و تعاملات اجتماعی دارند، به کار برده شود.