انقلاب اسلامی موجب احیای فکر دینی، به ویژه فکر اسلامی و اسلام سیاسی شد. در برابر این فکر دینی، مخالفان به هر وسیلهای متوسل شدند تا اسلام سیاسی را بدنام کنند یا با فشارهایی که بر آن وارد میآورند، آن را از میدان به در کنند.
مصاحبه حاضر، که در دو شماره مجله ارائه شده است، با این هدف صورت گرفته است که در گام نخست، موارد تعارض و ناهمخوانی احکام دینی و حقوقبشر را «توصیف» کند و در گام بعدی به ارائه «راه حل و تجویز» در زمینه ارتباط میان حقوقبشر و احکام اسلامی، بپردازد. آقای کدیور میان اسلام سنتی و اسلام معاصر تمایز میگذارد و تفاوتهای آنها را بر میشمارد.
حوزه خصوصی در فرهنگ اسلامی کوچکتر از قلمرو رایج در جهان معاصر، و حوزه عمومی گستردهتر از حد متعارف است. عدم رعایت این قلمروها شرعا گناه و قانونا جرم و قابل مجازات است. اما تمسک فراوان به امر به معروف و نهی از منکر و الزامات دیگر در حوزه عمومی سبب گسترش ریا و تظاهر در جامعه خواهد شد.
آقای علویتبار ضمن دفاع از کارنامه «روشنفکری دینی»، به تعریف آن و نیز تعریف «مردمسالاری دینی» میپردازد. وی استدلال مخالفان سازگاری «روشنفکری دینی» را رد میکند و معتقد است در جامعه ایران نمیتوان از مردمسالاری بدون قید دین دفاع کرد.
عقلانیت وحی که قرآن بیان میکند، عقلانیت مستقلی است که مبنای آن ربّ است. عقل و وحی را نمیتوان دو چیز دانست. بحث خداشناسی که محور عقلانیت وحی است چهار وجه دارد: عدم امکان شک در خدا، عدم امکان اثبات وجود خدا، عدم امکان انکار خدا و نیز عدم امکان تعریف خدا.
دکتر سروش در این گفتوگو، ضمن تأکید بر مواضع گذشته خود، وجود تعارض میان مباحث «قبض و بسط» و بحثهای «بسط تجربهبندی»، «تجدید تجربه اعتزال»، «ذاتی و عرضی در دین» و... را انکار میکند. به نظر ایشان راه حل مشکلات امروز جامعه ما یافتن راهی است میان سنت و مدرنیسم و این امر جز از طریق پروژه روشنفکری دینی امکانپذیر نیست. وی اکثر روشنفکران سکولار را به تفکر صرفا ترجمهای، نشناختن سنت و... متهم میسازد.