فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴٬۱۴۹ مورد.
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
147 - 176
حوزههای تخصصی:
طراحی یا تدوین استراتژی پیام مناسب، یکی از عوامل مهم تحت کنترل تبلیغ کنندگان است که بر اثربخشی کمپین های تبلیغاتی تأثیرگذار است؛ بااین حال، پژوهشی به صورت مسنجم و یکپارچه به دسته بندی استراتژی محتوای پیام نپرداخته است. براین اساس، پژوهش حاضر به شناسایی و دسته بندی استراتژی محتوای پیام و ارزیابی آنها با استفاده از روش پژوهش آمیخته متوالی (کیفی کمّی) می پردازد؛ به این صورت که در مرحله کیفی ازطریق فراترکیب پیشینه و تحلیل مضمون داده های حاصل از مصاحبه، استراتژی های محتوای پیام شناسایی شد. نتایج این بخش از پژوهش، استراتژی های محتوای پیام را درقالب 24 مفهوم، 11 استراتژی فرعی و 4 استراتژی اصلی (استراتژی متمایزسازی عینی، استراتژی متمایزسازی ذهنی، استراتژی اعتبارافزایی، استراتژی تشویقی) قرار داد. سپس در مرحله کمّی، با استفاده از استراتژی پیمایش به بررسی رابطه نوع محصول، سطح درگیری محصول، جایگاه محصول در چرخه عمر، شدت رقابت و جایگاه رقابتی برند با هریک از چهار استراتژی اصلی محتوای پیام پرداخته شد. به این منظور، پرسشنامه ای مبتنی بر متغیرهای مذکور برای 8 نمونه کمپین تبلیغاتی کشور که با درنظرگرفتن معیارهایی انتخاب شده بودند، طراحی و در میان جامعه هدف توزیع شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss، به روش رگرسیونی خطی چندگانه تحلیل شد. یافته های این بخش از پژوهش نیز حاکی از رابطه معنادار متغیرهای جایگاه محصول در چرخه عمر، شدت رقابت، جایگاه رقابتی برند با هرکدام از استراتژی های محتوای پیام بود. همچنین، رابطه بین نوع محصول با استراتژی متمایزسازی عینی، استراتژی اعتبارافزایی و استراتژی تشویقی و سطح درگیری محصول با استراتژی متمایزسازی عینی و استراتژی متمایزسازی ذهنی نیز معنادار بود. نتایج این مطالعه به متولیان بازاریابی درزمینه ساخت، طراحی و ارائه هرچه بیشتر کمپین های کارآمد کمک خواهد کرد.
طراحی الگوی بازاریابی اجتماعی با نقش مسئولیت اجتماعی و نگرش مشتریان به برند با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد (مورد مطالعه: سازمان تامین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
183 - 194
حوزههای تخصصی:
بازاریابی اجتماعی ابزاری راهبردی در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی سازمان ها است و نگرش مشتریان را تحت تاثیر قرار می دهد. این موضوع به ویژه برای سازمان های غیرانتفاعی و بزرگ که هدف آنها خدمت رسانی به جامعه است از اهمیت بیشتری برخوردار است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بازاریابی اجتماعی با نقش مسئولیت اجتماعی و نگرش مشتریان به برند در سازمان تامین اجتماعی کشور انجام شده است. پژوهش حاضر از منظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای می باشد و از لحاظ ماهیت و شکل اجراء به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید بازاریابی) و تجربی (مدیران سازمان تامین اجتماعی کشور) است. نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفت و در نهایت 16 نفر در این مطالعه شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش، مصاحبه است. جهت تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته از روش نظریه پردازی داده بنیاد (گراندد تئوری) استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با نرم افزار MaxQDA انجام شد. در مرحله کدگذاری باز 236 کد شناسایی گردید که با ملاحظات انجام شده به 6 پارادایم، 9 مقوله اصلی و 39 شاخص دست پیدا شد. پدیده محوری در این مطالعه بازاریابی اجتماعی است و نگرش مشتریان به برند شرایط علی و اثرگذار بر این پدیده می باشند. مسئولیت اجتماعی بستر حاکم و عوامل زمینه ای را فراهم می کند و مدیریت تغییرات سازمانی نیز شرایط مداخله گر می باشد. در نهایت می توان از طریق راهبردهایی مانند مدیریت تجربه مشتری، توسعه خدمات و توانمندسازی به دستاوردهایی مانند ایجاد ارزش برند و جلب رضایت مشتریان دست یافت.
مفهوم پردازی و طراحی مدل برند الکترونیک شبکه های اجتماعی در صنعت پوشاک (با رویکرد گراندد تئوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه شناسایی پدیده و توصیف فرایند و شرایط برند الکترونیک شبکه های اجتماعی هدف پژوهش بوده، لذا نظریه داده بنیاد، از میان روش های کیفی انتخاب گردید. همچنین از میان طرح های مختلفی که برای نظریه داده بنیاد از سوی صاحب نظران ارائه گردیده، از طرح سیستماتیک(اشتراوس و کوربین) استفاده شده است. در تحقیق حاضر نیز با استفاده از تکنیک های تحلیلی(استراوس و کوربین) مفاهیم به عنوان واحد تحلیل در سطوح متن کل مصاحبه، پاراگراف، عبارت و جملات موردتوجه قرار گرفتند و با تفکیک متن مصاحبه به عناصر دارای پیام در داخل خطوط یا پاراگراف ها تلاش شد تا کدهای باز استخراج شوند.در طرح نظام مند اشتراوس و کوربین از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده می گردد که نتایج این تحقیق نیز در قالب آن ها تشریح می گردد:در کدگذاری باز محقق به 147 مفهوم دست یافت که با طبقه بندی آن ها 32 مقوله به دست آمد که عبارت اند از:اندازه شرکت در شبکه های اجتماعی، کیفیت ارائه و توسعه خدمات، آگاهی از برند، نگرش، کیفیت وب سایت یا اپلیکیشن، ایجاد ارزش برند، شهرت شرکت فروشنده پوشاک، منفعت ادراک شده، محل فروش آفلاین شرکت، بازاریابی و فرصت طلبی، برند، مسئولیت اجتماعی، هنجارهای اجتماعی فرهنگی، ریسک ادراک شده، شرایط اجتماعی، پشتیبانی، توصیه افراد مشهور، توصیه دیگران، شخصیت برند، تدوین استراتژی، اینفلوئنسر مارکتینگ، کیفیت اطلاعات ارائه شده درباره پوشاک، جایگاه یابی برند دراینستاگرام، ارتیاط با مشتری، فناوری اطلاعات، امنیت معامله، عملکرد برند، توصیه به دیگران، خرید مجدد، وفاداری، توجه به نقاط قوت و ضعف.
ارائه مدل بازاریابی گردشگری سلامت با استفاده از رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت از زمان یونان و روم باستان وجود داشته و سپس به بسیاری از کشور های اروپایی و نقاط دیگر دنیا توسعه یافته است. از زمان باستان، افراد زیادی به منظور فراغت روحی و درمان به مجاورت رودخانه و آب های معدنی می رفتند. آب های گرم از قدیم الایام با آرامش و تجدیدقوای جسمی و روحی انسان همراه بوده است. استفاده کنندگان ازاین گونه آب ها، قرن هاست که در آب های گرم آب تنی می کنند و از آب چشمه های معدنی می نوشند.با توجه به موارد اشاره شده پژوهش حاضر باهدف ارائه مدلی مفهومی برای تبیین مدل بازاریابی گردشگری سلامت با استفاده از رویکرد ترکیبی بوده است.جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل مدیران و مجریان مراکز درمانی و هم چنین گردشگران سلامت که تجربه استفاده از این مراکز را داشته و در بخش کمی بیماران مراکز درمانی گردشگری بوده انتخاب شده است .،حجم نمونه در بخش کیفی 18 نفر و در بخش کمی 384نفر بوده و محقق برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری سه گانه و در بخش کمی از نرم افزار پی ال اس استفاده کرده و در نهایت الگوی پارادایمی خود شامل شش مولفه رضایت از برند مرکز سلامت ،بازاریابی گردشگری سلامت، شهرت مرکزگردشگری سلامت ، اعتماد به برند مرکز درمانی در جذب گردشگر سلامت مهم ارائه کرده است.یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که تمام عوامل شناسایی شده در بخش کیفی بر الگوی محقق موثر است.
طرحواره نظری بازاریابی جوامع دور از وطن با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
125 - 160
حوزههای تخصصی:
بازاریابی جوامع دور از وطن (جداو) لفظی مصطلح در پژوهش های بازاریابی بین الملل ولی فاقد طرحواره شناختی برای ایجاد همگرایی در کاربست مصداقی و تفسیر معنایی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی یک طرحواره نظری برای بازاریابی جداو با رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کابردی با رویکرد روش شناختی کیفی است. جامعه آماری شامل پژوهش های حوزه بازاریابی جداو، روش نمونه گیری از نوع قضاوتی و حجم نمونه 47 است. تحلیل داده های پژوهش متناسب با صورت بندی فراترکیب هون شامل فرآیند تلخیص و کدگذاری داده ها، تحلیل در سطح موردی، ترکیب در سطح میان مطالعه ای و نظریه سازی است. بر اساس یافته های پژوهش طرحواره نظری بازاریابی جداو دارای 76 مفهوم، 21 زیرمقوله و 5 مقوله است. پنج مقوله شامل سیمای جداو، سیمای کشور خاستگاه، فرآیند بازاریابی جداو، پسایندهای بازاریابی جداو برای برندها و پسایندهای بازاریابی جداو برای کشور خاستگاه است. اگرچه مصداق های بازاریابی جداو اغلب برندهای کشور خاستگاه است ولی تفسیرهای معنایی آن تحت تأثیر سیمای جداو و سیمای کشور خاستگاه است. همچنین پسایندهای بازاریابی جداو در دو سطح برند های کشور خاستگاه و کشور خاستگاه است.
بررسی تجربۀ جریان در تکنولوژی واقعیت افزوده مبتنی بر تئوری آستانۀ مجازی (مطالعۀ موردی: برنامۀ واقعیت افزوده Wanna Kicks)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
115 - 146
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تکنولوژی واقعیت افزوده از دیدگاه تجربه جریان با تکیه بر تئوری آستانه مجازی (لیمینوئید) بررسی می شود. در این پژوهش کوشش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که که آیا جریان القا شده ازسوی تئوری آستانه مجازی در سیستم خرید واقعیت افزوده تأثیری در نتایج مصرف کننده، سودمندی اطلاعات، لذت بردن و رضایت دارد؟ برای دستیابی به این هدف و همچنین، برای انجام دادن یک آزمایش شبیه سازی شده با 300 شرکت کننده که با روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب شده بودند از یک اپلیکیشن در زمینه پوشاک ازنوع کفش استفاده شد. از میان 300 پرسشنامه استاندارد توزیع شده بین شرکت کنندگان 290 پرسشنامه قابل استفاده در دسترس پژوهشگر قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه خوارزمی واحد تهران-کرج بودند که حداقل یکبار از تکنولوژی واقعیت افزوده در صنعت پوشاک استفاده کرده اند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل و روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار SmartPLS 3 انجام شد. نتایج نشان داد که تئوری آستانه مجازی به طور کلی و دو مؤلفه احساس مالکیت و کنترل مالکیت هر کدام به صورت جداگانه تأثیر مثبت و معناداری بر تجربه جریان دارد؛ ولی تأثیر مؤلفه تعامل خود اکتشافی به صورت جداگانه بر تجربه جریان تأیید نشد. همچنین، جریان بر دو نتایج مصرف کننده شامل سودمندی اطلاعات و لذت بردن هرکدام به صورت جداگانه تأثیر مثبت و معناداری دارد و در نهایت، دو نتایج مصرف کننده، سودمندی اطلاعات و لذت بردن، هرکدام به صورت جداگانه بر رضایت از تجربه واقعیت افزوده تأثیر مثبت و معناداری دارد. در پایان، پیشنهاد های کاربردی در حمایت از بازاریابان و طراحان برای ایجاد و اجرای فناوری واقعیت افزوده در زمینه های مصرف کننده نیز ارائه شده است.
ارائه مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
91 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه فضای رقابتی شدیدی بین سازمان ها حاکم است و پویایی فناوری و پیچیدگی های محیطی نیز باعث شده است تا سازمان ها برای بقاء در این محیط رقابتی به فکر تمایز و ایجاد ویژگی هایی برای محصولات خود باشند تا بتوانند از رقبا پیشی گرفته و بدنبال راه هایی برای کسب سود هرچه بیشتر باشند، یکی از مواردی که در این راستا مورد استفاده قرار می گیرد، بحث برندسازی است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش متشکل از خبرگان حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات جهت شناسایی مقوله ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار است. برای بررسی روایی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار بهره گرفته شد. در این پژوهش جهت ارائه مدل تحقیق از رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین استفاده شده است، که با نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تدوین شده است. نتایج پژوهش شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرفی پدیده محوری و ارائه راهبرد های برندسازی محصولات فناورانه و شناسایی پیامدهای آن است. در این پژوهش مدل برندسازی محصولات فناورانه بر اساس سه محور معماری برند، جایگاه برند و اعتماد به برند ارائه شده است.
بررسی تجربۀ چشایی برندهای متفاوت ماءالشعیر در بین ورزشکاران دونده دانشگاه فردوسی مشهد از دیدگاه بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به این موضوع که انواع مختلفی از نام های تجاری ماءالشعیر در کشور ایران وجود دارد و هر کدام علاقه مندان و دوستداران مخصوص به خود را به ویژه در بین ورزشکاران دارد و همچنین، با اشاره به اینکه به طور دائم بین این نام های تجاری برای جلب توجه مشتری رقابت وجود دارد، روش های بازاریابی عصبی می تواند اطلاعات مفیدی را در این حوزه به افراد ارائه دهد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات توان امواج مغزی ورزشکاران دونده در پاسخ به انواع نام های تجاری ماءالشعیر به روش الکتروآنسفالوگرافی از دیدگاه بازاریابی عصبی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، اکتشافی است که به روش تجربی انجام شده است. در پژوهش حاضر فعالیت امواج مغزی 14 داوطلب در مناطق پیش پیشانی، پیشانی و پس سری به روش الکتروآنسفالوگرافی ضبط و تجزیه و تحلیل و سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی وابسته و تحلیل واریانس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در میان افراد استفاده کننده از برند های جوجو و ایستک در امواج تتا، آلفا و بتا و نیز در میان افراد استفاده کننده از برند عالیس، دلستر و هی دی در امواج تتا تفاوت معناداری وجو ندارد (sig>0.05)؛ اما در میان افراد استفاده کننده از برند عالیس، دلستر و هی دی در امواج آلفا و تتا تفاوت معناداری وجود دارد (sig<0.05). به طور کلی، افزایش فعالیت موج آلفا و بتا به معنای افزایش فعّال شدن مدارهای عصبی برای توجه، حافظه کاری و یکپارچگی حسی-حرکتی است. در پژوهش حاضر ایجاد تفاوت معنادار در امواج آلفا و بتا استفاده کنندگان از برند عالیس، دلستر و هی دی نشان دهنده ترجیح بیشتر مصرف کنندگان به این برندهاست؛ بنابراین از طرفی، برندهای جوجو و آیستک برای تأثیرگذاری بیشتر بر مصرف کنندگان باید طعم و مزه را بیشتر جذاب کنند و از طرف دیگر، بهتر است که شرکت ها و تولیدکنندگان ماءالشعیر از روش های نوین برای بررسی ترجیحات مصرف کنندگان استفاده کنند تا بدین طریق طعمی به یادماندنی برای مصرف کنندگان ایجاد شود.
تأثیر ویژگی های مزاجی شخصیت مشتریان و درگیری ذهنی محصولات بر ناسازگاری شناختی پس از خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر ویژگی های مزاجی مدل شخصیت مشتریان از دیدگاه کلونینجر و درگیری ذهنی محصولات بر ناسازگاری شناختی پس از خرید مشتریان است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به نوع و ماهیت مسئله، هدف ها و فرضیه های پژوهش از نوع پژوهش توصیفی از شاخه همبستگی است. در این مطالعه ابتدا پرسشنامه از دیدگاه خبرگان امر از نظر روایی محتوا تأیید و سپس روایی سازه با استفاده از روایی مدل بیرونی نیز انجام شد. مقدار AVE تمامی متغیرها نیز بیش از 5/0 بوده است که در نهایت، روایی همگرا تأیید شد. برای سنجش پایایی نیز ضریب آلفای کرونباخ، امگا و پایایی مرکب محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه، امگا و مقدار CR تمامی متغیرها نیز بیش از 7/0 بود؛ بنابراین پایایی پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان صنعت خرده فروشی به تعداد نامحدود است که بر اساس تعداد متغیرهای مشاهده پذیر پرسشنامه به روش احتمالی در دسترس در اختیار 234 نفر از مشتریان صنعت خرده فروشی در شهر تهران قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آموس 23 تحلیل شد. نتایج مؤید رابطه مثبت و معنادار ابعاد مزاجی آسیب پرهیزی، پشتکار و رابطه منفی و معنادار پاداش-وابستگی بر ناساسزگاری شناختی پس از خرید مشتریان است. در این مطالعه رابطه نوجویی و ناسازگاری شناختی تأیید نشد. همچنین، نتایج پژوهش مؤید وجود رابطه مثبت و معنادار میان درگیری ذهنی با ناسازگاری شناختی پس از خرید است.
نقش ویژگی های آواتار بر هویتیابی مشتری و قصد خرید در دنیای متاورس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
137 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگی های آواتار بر هویت یابی مشتری و قصد خرید با نقش میانجی درگیری مشتری در متاورس انجام شده است. در این مطالعه برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش نسل هزاره و متولدین بعد از آن شهر اصفهان بوده که به علت نامحدودبودن جامعه آماری مطابق با جدول گرجسی و مورگان تعداد ۳۸۴ نفر در نظر گرفته شده است. روایی محتوای سؤال های پرسشنامه را استادان و خبرگان حوزه تجارت الکترونیک بررسی و تأیید کردند و سپس پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل و به کار گیری آزمون های پژوهش از نرم افزار SPSS24 و برای تحلیل عاملی و الگوسازی معادله های ساختاری از نرم افزار Smart PLS3.0 استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که توانایی ذهنی، مهارت های اجتماعی، توانایی ورزشی و توانایی هنری / موسیقی، توانایی ورزشی و جذابیت فیزیکی آواتار بر هویت یابی مشتری تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، هویت یابی مشتری بر درگیری مشتری، درگیری مشتری بر قصد خرید و هویت یابی مشتری بر قصد خرید تأثیر مثبت و معنادار دارد.
طراحی مدل رفتار خرید تکانشی مصرف کننده با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
349 - 373
حوزههای تخصصی:
خرید تکانشی از مفاهیم جدید بازاریابی است که اشاره به خرید بر پایه احساس هیجان ، لذت ، بدون برنامه ریزی قبلی و درک از ریسک و توجه به پیامدها دارد(ahmad & waiq, 2013). هدف این پژوهش، طراحی مدل فرایندی رفتار خرید تکانشی مصرف کننده شامل شناسایی ویژگی ها، عوامل و منافع رفتار خرید تکانشی از طریق روش آمیخته است. در بخش کیفی،روش فراترکیب ابعاد و مولفه های ویژگی های رفتار خرید تکانشی، عوامل و منافع آن استخراج و مدل اولیه تحقیق طراحی شد. در بخش کمی مدل بدست آمده در بخش کیفی و فرضیات پژوهش با کمک روش تحلیل عامل تایئدی آزمون شدند. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 80 نفر به عنوان نمونه از میان فروشندگان و بازاریابان فروشگاه رفاه استان های مازندران و آذربایجان شرقی انتخاب شدند. در بخش کیفی کد های انتخاب شده برای رمز گذاری وارد نرم افزار مکس کیودا شدند. در پایان پس از تلفیق 26 مفهوم متمایز شناسایی شد. برای سنجش روایی از روایی نظری و برای شنجش پایایی از شاخص کاپای کوهن استفاده شد. ضریب 779/0 در سطح معناداری 000/0 به دست آمد و معناداری آن تایید شد. در بین ابعاد بدست آمده عوامل جمعیت شناختی(با 4 تم فرعی)و عوامل روانشناختی( با 5 تم فرعی) به عنوان عوامل موثر بر خرید تکانشی(با 7 ویژگی)و منافع تجربی( با 3 تم فرعی)،منافع روانی(با 4 تم فرعی)و منافع فنی( با 3 تم فرعی) به عنوان منافع خرید تکانشی اثر گذار بود. در انتها پیشنهادات برای کسب و کار ها و بازاریابان ارائه شد.
Investigating the Impact of Learning Orientation on Market Orientation Based on Data Mining and Association Rules(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
374 - 392
حوزههای تخصصی:
Market orientation is the ability of appropriate response in complex conditions of the market and that is the most fundamental issue in the marketing and business literature. In fact, market orientation is considered as a practical marketing application. market orientation enables companies to learn about customers, competitors and environmental factors continuously within the existing and potential market. One of the best ways to extract significant relationships among data is to use data mining algorithms. The purpose of this research is to investigate the relationship between learning orientation and market orientation by association rules and data mining. after sampling, 132 questionnaires have been used for data analysis. After data collection the relationship between learning orientation components (commitment to learning, shared vision and open mindedness) and market orientation (customer orientation, competitor orientation and inter-functional coordination) was explored. Learning orientation is one of the factors that plays a key role in organizations’ market orientation. the relationship between learning orientation components including commitment to learning, open mindedness and inter-functional coordination was investigated using data mining. The findings showed that commitment to learning, shared vision and open mindedness lead to customer orientation, commitment to learning and open mindedness lead to competitor orientation and commitment to learning and shared vision lead to inter-functional coordination.
طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای تاثیر کشور خاستگاه بر پذیرش مصرف کنندگان ایرانی از مشتقات نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در زمینه کشور خاستگاه تولید یکی از موضوعاتی است که دارای ادبیات بسیار غنی در بازاریابی می باشد و در نگاه اول موضوعی قدیمی و بی نیاز به پژوهش به نظر می رسد. هدف اصلی این تحقیق، طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای تاثیر کشور خاستگاه بر پذیرش مصرف کنندگان ایرانی از مشتقات نفتی است. مطالعه ی پیش رو از لحاظ هدف، اکتشافی و با بهره گیری از رویکرد آمیخته ی کیفی صورت پذیرفته و با اتکا به راهبرد نظریه ی داده بنیاد گلیزر و استفاده از روش کد گذاری باز، محوری و نظری، ضمن انجام ۱5 مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان برگزیده ی کسب و کارهای فعال در صنایع کالاهای نفتی و بهره مندی از شیوه ی نمونه گیری هدفمند قضاوتی تا دستیابی به نقطه ی اشباع نظری انجام شد. درنهایت الگوی مفهومی پژوهش با ۶ مقوله، ۴۲ مفهوم و 230 کد، طراحی و تدوین شد.طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای تاثیر کشور خاستگاه بر پذیرش مصرف کنندگان ایرانی از مشتقات نفتی
بررسی تاثیر ساختار و آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی هوش رقابتی (مورد مطالعه: بانک ملت)
منبع:
مدیریت بازاریابی هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
119 - 139
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بررسی تاثیر ساختار و آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی هوش رقابتی می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی مقطعی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. جامعه ی مورد پژوهش تعداد کارکنان بانک سپه خرم آباد کوکران برای جامعه محدود استفاده می شود که کل جامعه آماری بالغ بر 1500نفرمی باشد جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 306نفر بدست آمده است. نمونه مورد مطالعه به روش در دسترس جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی برنامه ریزی (405/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی برنامه ریزی (360/0) ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی تحلیل و بررسی(421/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی تحلیل و بررسی(081/0) تحلیل و بررسی(924/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی(080/0) ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی ارتباطات(429/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی ارتباطات(130/0) ساختار بانک بر برنامه ریزی(405/0) آگاهی فرهنگی بر برنامه ریزی(359/0) ساختار بانک بر تحلیل و بررسی(177/0) آگاهی فرهنگی بر تحلیل و بررسی(226/0) ساختار بانک بر جمع آوری اطلاعات(149/0) آگاهی فرهنگی بر جمع آوری اطلاعات(099/0) ساختار بانک بر ارتباطات(566/0) آگاهی فرهنگی بر ارتباطات(171/0) برنامه ریزی بر عملکرد استراتژیک(541/0) تحلیل و بررسی بر عملکرد استراتژیک(357/0) جمع آوری اطلاعات بر عملکرد استراتژیک(804/0) ارتباطات بر عملکرد استراتژیک(758/0) در شعب بانک ملت شهر تهران، تاثیر معنادار دارند.
فراترکیبی از مدل همتخریبی و هم آفرینی ارزش مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینترنت و پیشرفت تکنولوژی موجب ایجاد زیرساخت های بسیار پیشرفته برای تعامل میان سازمان ها و مشتریان شده است که در این میان، هم آفرینی ارزش و هم تخریبی ارزش دو جزء تفکیک ناپذیر از ارتباط مشتری با سازمان و فرآیند تعاملی بین این دو است. در پژوهش حاضر دو موضوع کلی بررسی شده است: اول، دیدگاه یکپارچه و جامع درباره هم تخریبی و هم افزایی ارزش وجود ندارد و دوم، تعریف هم تخریبی ارزش مشتری که ناکارایی هم آفرینی تعریف می شود باید تغییر یابد تا باز تعریف این اصطلاح صورت پذیرد. در این پژوهش با بررسی 157 مقاله به روش فراترکیب بر اساس مدل Hoon این نتایج حاصل شد که هم تخریبی ارزش مشتری مقدم بر هم آفرینی ارزش مشتری است و سازمان ها برای ایجاد هم آفرینی ارزش مشتری ابتدا نیاز است که عوامل بازدارنده آن، یعنی عوامل ایجاد کننده هم تخریبی ارزش مشتری را شناسایی و سپس با استفاده از استراتژی های مناسب مهار این عوامل در راستای بهبود ارزش ادراک شده ازسوی مشتری گام بردارند تا در نهایت، هم آفرینی ارزش مشتری ایجاد شود. در همین راستا، می توان هم آفرینی و هم تخریبی ارزش مشتری را باز تعریف کرد و سپس اقدام های مقتضی را در راستای کاهش هدر رفت منابع مالی، زمانی و اعتباری در دستور کار قرار داد.
تأثیر تصویر ذهنی گردشگر از مقصد گردشگری بر خلق مشترک ارزش با تاکید بر نقش میانجی عشق به مقصد (مطالعه موردی: مقاصد منتخب گردشگری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نقش تصویر ذهنی گردشگر از مقصد گردشگری بر خلق مشترک ارزش در مقصد با تاکید بر نقش میانجی عشق به مقصد است. جامعه آماری هدف این پژوهش، در مرحله کیفی، خبرگان صنعت گردشگری، اساتید دانشگاهی و در مرحله کمی گردشگران داخلی هستند که از اردیبهشت تا بهمن ماه 1398 به مقاصد گردشگری ایران سفر کرده اند. برای گردآوری داده ها، از روش نمونه گیری هدفمند به منظور انتخاب مقاصد گردشگری استفاده شد. سپس از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس، جهت انتخاب گردشگران شهرهای منتخب برای پاسخ به یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط اساتید و کارشناسان صنعت گردشگری، به وسیله روایی محتوا تایید شد. پایایی پرسش های پژوهش با معیار استاندارد آلفای کرونباخ و پایایی مرکب اندازه گیری شده است. برای تحلیل ارتباط بین سازه-های پژوهش، از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پژوهش با داده ها برازش دارد. همچنین یافته ها نشان می دهد، تصویر مقصد در دو بُعد تصویر شناختی مقصد و تصویر عاطفی مقصد بر عشق به مقصد تاثیر مثبت می گذارد. و عشق گردشگر به مقصد نیز به عنوان میانجی رابطه بین تصویر مقصد و خلق مشترک ارزش را تسهیل می کند. همچنین براساس یافته ها تصویر شناختی و تصویر عاطفی بر خلق مشترک ارزش در مقصد تاثیر مثبت دارد. این پژوهش با بهبود تصویر ذهنی گردشگران نسبت به مقاصد گردشگری ایران به توسعه قلمرو دانش در خصوص خلق مشترک ارزش در صنعت گردشگری می پردازد که در پژوهش های قبلی کمتر دیده می شود.
طراحی مدل تبلیغات اینترنتی جهت تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات اصلی کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی، در تصویرسازی برند کسب و کار و ایجاد و ارائه ی تصویر برند شرکتی مناسب است. در این راستا، تبلیغات اینترنتی، می تواند به عنوان ابزاری موثر در زمینه ی تصویرسازی برند این نوع از کسب و کارها مفید واقع گردد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تبلیغات اینترنتی جهت تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد صورت پذیرفته است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش اکتشافی- کاربردی محسوب می شود. برای طراحی مدل از روش تحقیق کیفی بهره گرفته شد. جامعه ی مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع پژوهش می باشند. نمونه گیری به صورت غیر تصادفی و با روش هدفمند انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه ی نیمه ساختار یافته بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش گراندد تئوری (نظریه ی داده بنیاد) استفاده گردید. یافته های پژوهشی نشان داد شرایط علی شامل تولید محتوای تبلیغاتی، به کارگیری تکنولوژی تبلیغاتی، احساسات و تمایل مشتریان، مدیریت ارتباط با مشتریان بر تبلیغات اینترنتی موثر هستند. تبلیغات اینترنتی به عنوان پدیده ی محوری در کنار شناسایی رقبا و مشتریان هدف به عنوان شرایط مداخله گر و قابلیت اعتماد و اعتبار برند به عنوان شرایط زمینه ای بر راهبردها و اقدامات که استراتژی های بازاریابی کسب و کارهای مورد بررسی می باشند، اثر می گذارند. در نهایت با استفاده از استراتژی های بازاریابی مناسب می توان به پیامدهایی همچون تصویرسازی برند، افزایش مشتریان و سودآوری و کسب مزیت رقابتی دست یافت. نتیجه، شامل طراحی مدل پژوهشی جدید در این حوزه می باشد و بیان از تاثیر تبلیغات اینترنتی بر تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی دارد.
تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری هوشمند بر مبنای تئوری داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری و بررسی چگونگی تأثیرگذاری عامل های مدل بر روی همدیگر و راهکارهای عملی در راستای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری می باشد. از این رو با توجه به رویکرد ترکیبی در بخش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه عمیق با 12 تن از خبرگان (مدیران آژانس های گردشگری و اساتید دانشگاه که دارای دارای مدرک تحصیلی مدیریت جهانگردی، مدیریت هتلداری و رشته کارآفرینی گردشگری می باشند)، به تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری پرداخته است. این الگو مشتمل بر شش تم اصلی: 1) شرایط علی (عوامل ساختاری، عوامل محیطی و عوامل رفتاری)؛ 2) شرایط زمینه ای(فرهنگ سازمانی، بلوغ سازمانی، یادگیری سازمانی، شرایط محیط کاری و چشم انداز سازمانی)؛ 3)شرایط مداخله گر (موانع سازمانی و موانع اطلاعاتی و انگیزشی)؛ 4) مقوله محوری(مدیریت و توسعه استعداد در بخش گردشگری)؛ 5) راهبردها(استعداد یابی، استعداد گماری، استعداد خواهی و استعداد داری)؛ 6) پیامدها(پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی) می باشد. سپس در گام دوم با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری در میان 300 نفر از مدیران و کارکنان آژانس های گردشگری مدل حاصله مورد برازش، اعتباریابی و آزمون قرار گرفت. در مرحله کمی براساس روش تحقیق همبستگی روابط میان متغیرهای مدل اولیه و ضرایب تأثیرگذاری هرکدام در تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری تعیین گردید. براساس نتایج آماری تحقیق به ترتیب شرایط علی با ضریب 28%، شرایط زمینه ای با ضریب 25% و شرایط مداخله گر 19% بر مقوله محوری تأثیرگذار بودند. کمترین تأثیرگذاری بر مقوله محوری مربوط به شرایط مداخله گر و بیشترین تأثیرگذاری مربوط به شرایط علی است. همچنین میزان تأثیرگذاری مقوله محوری بر راهبردها 37% ، میزان تأثیرگذاری شرایط زمینه ای بر راهبردها 33% و میزان تأثیرگذاری شرایط مداخله گر بر راهبردها 16% می باشد که بیشترین تأثیر مربوط به مقوله محوری است. تأثیر راهبردها در مدل بر پیامدهای 61% بوده است.
بررسی تاثیر سودمندی درک شده، سهولت استفاده، لذت، اعتماد و نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده با نقش میانجی نگرش مصرف کننده (مورد مطالعه: مشتریان برق خورشیدی خانگی شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بررسی تاثیر سودمندی درک شده، سهولت استفاده، لذت، اعتماد و نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده با نقش میانجی نگرش مصرف کننده می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی و از شاخه پیمایشی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. درپژوهش حاضر به منظورتجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، متناسب با نیاز آماری از نرم افزار آماری SPSS.V24 و از نرم افزار معادلات ساختاری pls.V3 در قالب دو بخش آمارتوصیفی و استنباطی بصورت رگرسیون خطی و چندگانه استفاده گردیده است. جامعه ی مورد پژوهش شامل تعداد مشتریان برق خورشیدی خانگی شهر یزد که 730 نفر می باشد. جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 384 نفر بدست آمده است. نمونه مورد مطالعه به روش در دسترس جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نتایج پژوهش نشان می دهد که متغییر سودمندی درک شده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(203/0) سهولت استفاده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(228/0) لذت بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(114/0) اعتماد بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(117/0) نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(303/0) نگرش مشتریان بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(190/0) سودمندی درک شده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(136/0) سهولت استفاده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(107/0) لذت بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(271/0) اعتماد بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(364/0) نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده (132/0)در مشتریان برق خورشیدی خانگی تاثیر معنادار دارد.
تحلیلی بر ارتباط شخصیت مردانه و زنانۀ برند و ارزش ویژۀ برند مشتری محور در صفحات اینستاگرام محصولات مصرفی تند گردش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف کنندگان امروزی به دلیل تعدّد انتخاب و بهتر شدن کیفیت محصولات در زمان تصمیم گیری تنها به جنبه های کارکردی محصول توجه نمی کنند و در بسیاری از موارد در تصمیم گیری های خود جنبه های نمادین برند را دخیل می کنند. حضور پررنگ انسان امروزی در شبکه های اجتماعی نیز برای برندها فرصت مناسبی است تا انسان با حضور خود در این فضا بیش ازپیش با مشتریان خود تعامل داشته باشد و از این طریق خود را از صرف یک محصول کارکردی به شخصیتی تبدیل کند که با مشتری تعامل دارد. ارزش ویژه برند مشتری محور در بستر شبکه های اجتماعی به عنوان توانایی ایجاد وضعیت روانی در ذهن مصرف کنندگان در تعامل با برند تعریف می شود. در پژوهش حاضر چگونگی ارتباط بین ارزش ویژه برند مشتری محور با ابعاد جنسیت برند به عنوان یک بُعد از شخصیت برند (جنبه ای نمادین و غیر کارکردی برند است) در بستر شبکه اجتماعی اینستاگرام بررسی شده است. همچنین، علاوه بر ارتباط مستقیم این دو متغیر، تأثیر ابعاد شخصیت مردانه و زنانه برند نیز بر ارزش ویژه برند مشتری محور با دو متغیر عشق به برند و تعامل عاطفی با برند سنجیده شده است. برای سنجش روابط مطرح شده 391 پرسشنامه ازسوی مصرف کنندگان فعّال اینستاگرام برندهای محصولات مصرفی تند گردش تکمیل شد. نتایج تحلیل روابط فوق با استفاده از مدل سازی معادله های ساختاری نشان داد که دو بُعد جنسیت برند به صورت مستقیم و غیرمستقیم و با دو متغیر عشق به برند و تعامل عاطفی مصرف کننده بر ارزش ویژه برند مشتری محور تأثیر مثبت و معنادار دارد. به طور تقریبی، تأثیر هر دو بُعد با ضریب تأثیر کمتر از یک درصد به یک اندازه بود.