فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۳, Summer ۲۰۲۲
43 - 64
حوزه های تخصصی:
This study intended to identify the status of educational accountability and quality of classroom life in Iranian public-and private-sector EFL contexts. To this end, 120 (60 public-and 60 private-sector) EFL learners and 80 (40 public-and 40 private-sector) EFL teachers of distinct ages (16-50) from different senior secondary schools and private language institutes in Kermanshah took part in the study. The participants completed the relevant questionnaires. Moreover, a semi-structured interview was conducted with 20 (ten public-and ten private-sector) EFL learners and 20 (ten public-and ten private-sector) EFL teachers. The results revealed that educational accountability was reasonably high among Iranian EFL teachers and learners, and the quality of classroom life was also acceptable in Iranian EFL contexts. Additionally, both EFL learners’ and teachers’ educational accountability was found to be more significant in the private-sector context. Besides, the quality of classroom life was significantly higher in the private-sector context than the public-sector context. The findings can help EFL teachers, syllabus designers, and material developers to grasp a better picture of educational accountability and quality of classroom life in Iranian public-and private-sector EFL contexts.
Exploring the Perception of Translation Educators about the Need for Teaching Translation Theories to Undergraduate Students of Translation Studies
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۳, Summer ۲۰۲۲
65 - 90
حوزه های تخصصی:
This study aimed to explore the perception of translation educators about the need of teaching translation theories to undergraduate students of translation studies. BA Translation courses at Iranian Universities are generally practice–based. So, they lack meaningful teaching of translation theories and concepts. To this end, the researcher selected 62 translation teachers from seven universities of Iran based on their major and the study’s purpose. This study followed a quantitative design. The participants filled out an online questionnaire sent to them by email. The researcher designed the questionnaire based on the related literature review. The reliability of items was checked with Cronbach's Alpha. The result was 0.849, which shows the high consistency of questionnaire items. The face and content validity of the questionnaire was checked by two experts in the field. The questionnaire contained two main parts. One part included ten items on the implications of translation theories. The other part was designed for any general comments the professionals would like to add about each item. The findings indicated that most translator trainers have a generally positive attitude toward teaching translation theories. This study can be of great use for translators, those who work in the field, those who teach it, and those who study it.
الگوهای بومی سازی واجی نام های کوچک قرضی تک جزئی در گونه ترکی اسفیدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام های خاص از مواردی است که ترجمه نمی شود و از زبانی به زبانی دیگر قرض گرفته می شود. زبان ها بسته به ویژگی های نظام واجی منحصر به فرد خود، تغییراتی در صورت نام های قرضی می دهند. در این پژوهش تغییرات واجی نام های کوچک تک جزئی در گونه ترکی رو به انقراض اسفیدانی (یکی از روستاهای شهرستان بجنورد) از منظر همزمانی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور، ابتدا، از میان نام های اهالی روستا، با استناد به فهرستی از نام ها و همچنین به صورت میدانی، 140 نام کوچک تک جزئی گردآوری شده است که با صورت معادل آنها در فارسی متفاوت بودند. سپس یک یک آنها با نام معادل خود در زبان فارسی معیار مقایسه و تفاوت های آنها در قالب فرایندهای واجی شناسایی و دسته بندی شده اند. پس از آن، انگیزه های واجی یا کاربردشناختی این تغییرات مورد بحث قرار گرفته است. فرایندهای واجی حذف واکه، همخوان یا حذف یک زنجیره واجی، نرم شدگی، افتادگی و افراشتگی از برجسته ترین انواع فرایندها در بومی سازی داده ها بوده اند. یافته ها نشان می دهد انگیزه های گوناگونی در پس این تغییرات قابل شناسایی هستند: برخی از تغییرات در راستای همگونی با نظام واجی این گونه ترکی بوده است و برخی نیز به دلایل کاربردشناختی (مانند تحقیر، تحبیب، ایجاد صمیمیت و مخاطب شناسی) انجام گرفته است. داده ها و یافته های این پژوهش می تواند در شناخت پژوهشگران از یک گونه اقلیت زبانی به طور کلی و فرایند قرض گیری نام های کوچک به طور خاص سهم داشته باشد.
The Relationship Between Iranian EFL Teachers’ Conceptions of Assessment and Their Self-efficacy
حوزه های تخصصی:
This study investigated the relationships between Iranian EFL teachers’ conceptions of assessment and their self-efficacy. For this purpose, 154 Iranian EFL teachers were selected through purposeful sampling and completed the 27-item teachers’ conceptions of assessment scale (TCoA) (Brown, 2006), and the 24-item teachers’ self-efficacy scale (Tschannen-Moran & Hoy, 2001). Multiple regression analysis and ANOVA were used to analyze the data. The results showed that teachers considered assessment as a tool to determine how much have their students learned from instruction, assessment results can be used to modify teaching practices and assessment processes may be inaccurate. Moreover, they argued that assessment is an indicator of school performance and, at the same time, assessment results should be treated cautiously. In addition, the results showed that Iranian EFL teachers had a high level of self-efficacy, were good at asking appropriate questions and answering students’ difficult questions, can assess students’ learning, and provide alternative explanations and examples when learners are confused. The results of multiple regression analysis showed that school accountability and irrelevance predicted students’ engagement, students’ accountability predicted classroom management and improvement predicted instructional strategies. These results may have some implications for EFL teachers' professional development.
بررسی آ سیب های آموزش از راه دور بریادگیری دانشجویان زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
257 - 271
حوزه های تخصصی:
با همه گیری کرونا درسراسردنیا تمامی فعالیت های آموزشی تعطیل شدند و تنها گزینه ادامه فعالیت مراکز آموزشی"آموزش از راه دور" بود. در این پژوهش تلاش شده کیفیت و تاثیرآموزش مجازی بر یادگیری دانشجویان ورودی جدید زبان آلمانی که شروع تحصیل آنها در دانشگاه همزمان با تغییرسیستم آموزش حضوری به شکل آموزش آنلاین- مجازی بوده است، درسه مهارت زبانی خواندن، نوشتن، صحبت کردن مورد ارزیابی قرارگیرد و سطح علمی دروس پایه تعداد 55 نفر از دانشجویان درچهار بخش خواندن، زبان گفتاری، زبان نوشتاری و دستور در آزمون های پایانی نیمسال اول 1401-1400 در دو سطح کمی و کیفی بررسی و همچنین دیدگاه آنها درباره آموزش از راه دور مورد ارزیابی قرارگیرد. نتایج حاصل از این ارزیابی حاکی از تفاوت قابل توجه در قبولی دانشجویان است؛ هیجکدام از دانشجویان جامعه آماری این تحقیق بر خلاف سنوات گذشته در مواد امتحانی دروس پیش دانشگاهی و ترم یک رد نشدند، این در حالی است که براساس ارزیابی فقط 12% از دانشجویان ورودی جدید به زبان آلمانی آشنایی داشتند و %80 از دانشجویان تجربه آموزش از راه دور نداشتند و سطح آگاهی آنها از اطلاعات فناوری پایین بوده است، ضمنا دراین بررسی مزایا و معایب مختلف یادگیری از راه دور و راه حل های آموزشی برای رفع مشکلات ناخواسته بواسطه ضعف ها و نقصان های آموزش از راه دور ارائه گردید.
همبستگی تابوهای جنسی در فیلم های کمدی ایرانی و فروش گیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مهم سینما در شکل گیری فرهنگ و زبان هر جامعه و همچنین، استقبال زیاد مخاطبان از فیلم های کمدی، استفاده از تابوها در پرفروش ترین فیلم های کمدی سینمایی می تواند باعث تغییر ارزش های جامعه شود. بنابراین، بررسی آن ها در سینمای کمدی موضوعی مهم در جامعه شناسی زبان است. هدف اول پژوهش حاضر بررسی موضوعات تابوهای جنسی در سینمای کمدی ایران است. بدین منظور با مراجعه به وبگاه cinetmag.com و بررسی فروش گیشه، پرفروش ترین فیلم های کمدی در تهران در بازه سال های ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۸ مشخص شدند و در هر سال سه فیلم کمدی که بیشترین میزان فروش در تهران را داشتند انتخاب شدند. پس از مشاهده دقیق ۵۱ فیلم ، ۱۰۰۵ تابوی جنسی کلامی و کنشی استخراج و براساس موضوع به شش طبقه اندام جنسی، اعمال جنسی، پوشاک جنسی، شرایط فیزیولوژیک زنانه، بازار جنسی و فحش و اصطلاحات جنسی طبقه بندی شدند. هدف دیگر این پژوهش بررسی همبستگی بین رخداد این تابوها با فروش فیلم بود. تحلیل های آماری نشان می دهد تابوهای جنسی با فروش فیلم همبستگی مثبت معناداری به میزان ۰.۴۸۲ دارد. همچنین، در بین طبقات مختلف تابوهای جنسی میزان فروش فیلم به ترتیب بیشترین همبستگی را با تابوی اعمال جنسی با شدت 0.516، اندام جنسی با شدت 0.373، فحش جنسی با شدت 0.292، و پوشاک جنسی با شدت ۰.۲۱۰ دارد و با دو گروه شرایط فیزیولوژیک زنانه و بازار جنسی همبستگی منفی به میزان ۰.۰۰۱- و ۰.۰۶۵- دارد.
پرسشنامه اجتماعی-فرهنگی سرقت علمی-ادبی: از آگاهی تا التزام عملی دانشگاهیان ایرانی در نگارش متون انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
39 - 68
حوزه های تخصصی:
از آن جاکه در سال های اخیر، سرقت علمی-ادبی در نگارش متون علمی به زبان خارجی مورد بازخوردِ گسترده جهانی قرارگرفته است، طراحی ابزاری بومی شده و معتبر برای ارزش یابی نظری و التزام عملی جامعه دانشگاهی ایران اجتناب ناپذیر به نظر می رسید. در پژوهش حاضر، با تکیه بر یافته های به دست آمده از بررسی جامع پیشینه پژوهش و مصاحبه بدون ساختار با 24 دانشجوی کارشناسی ارشد رشته های زبان انگلیسی، چهارچوب اولیه در تهیه پرسشنامه بومی شده سرقت علمی-ادبی تدوین شد. پس از اجرای پیش آزمون،ویرایش چندباره پرسش ها، تحلیل عاملی، و مدل سازی معادلات ساختاری، پرسشنامه اجتماعی-فرهنگی سرقت علمی-ادبی با 36 پرسش در حوزه های آگاهی، دیدگاه، ادراک و باورهای اجتماعی-فرهنگی به عنوان مؤلفه های بنیادی در ارتقا حساسیت جامعه دانشگاهی ایران نسبت به سرقت علمی-ادبی طراحی گردید. نسخه نهایی پرسشنامه بین 288 دانشجو و دانش آموخته، در تمام گرایش های کارشناسی ارشد انگلیسی، از 6 دانشگاه دولتی (78 نفر) و آزاد اسلامی (210 نفر) توزیع و مورد تحلیل قرارگرفت. پاسخ ها نشان دهنده آگاهی بالا، ادراک دقیق از قوانین سرقت علمی-ادبی، دیدگاه خنثی و تا اندازه ای غیرمسئولانه، و باورهای اجتماعی-فرهنگی غیر علمی شرکت کنندگان بود که منجر به گرایش ناخواسته آن ها به انجام سرقت علمی-ادبی می گردید. افزون بر این، تحلیل فراوانی در رخدادهای سرقت علمی-ادبی، با بهره گیری از نرم افزار «iThenticate»، در 18 پایان نامه منتخب کارشناسی ارشد به زبان انگلیسی از دانشگاه های مورد نظر انجام گرفت که یافته های آن نمایانگر رشد فزاینده سرقت علمی-ادبی در نوشتار علمی جامعه دانشگاهی ایران در دوره زمانی 1396-1392 بود. این پژوهشگران با برشمردن حقایق موجود در این حوزه، بر سیاست گزاری موثر در بستر دانشگاه ها تأکید نمودند.
زمان آغاز واک در همخوان های انسدادی فارسی توسط کودکان دارای شکاف کام و لب ترمیم شده و مقایسه آن با کودکان دارای مجرای گفتار طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان آغاز واک فاصله زمانی بین رهش همخوان های انسدادی و آغاز تکانه های حنجره هنگام تولید واکه بعد یا همخوان رسای بعد از آن است. در این پژوهش زمان آغاز واک به عنوان یکی از مهم ترین سرنخ های صوت شناختی واکداری انسدادی زبان فارسی در جایگاه آغازه کلمات در کودکان مبتلا به شکاف کام و لب ترمیم شده بررسی می شود. بدین منظور از دو گروه 6 نفره با میانگین سنی 11 سال، گروهی شامل دو پسر و چهار دختر دارای شکاف کام و لب ترمیم شده و گروهی که هیچ نوع ناهنجاری در مجرای گفتار خود نداشتند (سالم) شامل دو پسر و چهار دختر، خواسته شد کلمات با ساختار CVC را که متشکل از همخوان های انسدادی آغازه و پایانه یکسان و واکه های زبان فارسی بودند پس از پژوهشگران تکرار کنند. کلمات موردنظر توسط میکروفون شور ضبط شد، سپس با استفاده از نرم افزار پرت مقدار زمان آغاز واک در هر یک از همخوان های انسدادی اندازه گیری شد و نتایج به دست آمده بین دو گروه شرکت کننده موردمقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که متغیرهای بیماری، جنسیت، واک داری و محل تولید همخوان های انسدادی تأثیر معناداری بر زمان آغاز واک این همخوان ها دارند. زمان آغاز واک در کودکان سالم کم تر از کودکان بیمار بود و پسرها همخوان ها را با زمان آغاز واک کم تری نسبت به دخترها تولید می کردند. به علاوه، همخوان های بی واک با زمان آغاز واک بیشتری نسبت به همخوان های واک دار تولید می شدند و با حرکت از سمت لب ها به سمت انتهای مجرای گفتار زمان آغاز واک در همخوان ها افزایش پیدا کرد.
پیچیدگی بازنمودی زمان های دستوری نسبی در فارسی به هنگام ادراک شنیداری جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این تحقیق واقعیت روان شناختی پیچیدگی بازنمودی زمان دستوری نسبی در فارسی است؛ یعنی چگونگی ادراک شنیداری انواع مختلف زمان های دستوری نسبی فارسی. در اینجا روش تصمیم گیری واژگانی بیناحسی به کار رفته است تا نحوه پردازش جملات حاوی انواع زمان های دستوری نسبی با برنامه نرم افزاری انداز گیری زمان واکنش به هزارم ثانیه ( dmdx ) بررسی شود. چارچوب نظری مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه موردنظر شاپیرو ( 1990 ) در روان شناسی زبان و طبقه بندی زمانی موردنظر کامری ( 1985 ) در زبان شناسی است. متغیر مستقل نوع زمان دستوری و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفر دانشجوی 18 تا 30 ساله در دو گروه مرد و زن بوده اند. نتیجه آزمون اول نشان می دهد که جملات ساده حاوی زمان دستوری نسبی بی زمان (مصدر) دیر تر از انواع دیگر (حال کامل، گذشته کامل و التزامی) پردازش می شوند. تبیینِ یافته حاضر این است که مصادر از آنجا که بی نشان ترین صورت فعلی هستند و فاقد وجه، زمان، شخص و شمار هستند شمول معنایی بیشتری دارند و دیرتر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمان های نسبی مختلف تفاوت معنی دار با هم ندارد. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که در آزمون (1) قابل مشاهده بود ازبین رفته است. این نکته نشان می دهد که متغیر نوع جمله نسبت به متغیر زمان دستوری فعل تأثیر بیشتری بر بار شناختی ذهن دارد. در این دو آزمون متغیر جنسیت آزمودنی ها بی اثر شناخته شده است. یافته ها را می توان در آموزش زبان فارسی، تدوین کتاب و تهیه مواد آموزشی مدنظر قرار داد.
The Effect of Asynchronous Computer-Mediated Condition on L2 Learners' Monologue Speaking Ability, Speaking Apprehension, L2 Self-Confidence, and Willingness to Communicate(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۰, Spring & Summer ۲۰۲۲
96 - 118
حوزه های تخصصی:
This study was conducted to examine the effect of asynchronous computer-mediated condition on L2 learners' speaking ability, speaking apprehension, L2 self-confidence, and willingness to communicate. The participants of this study included 40 intermediate undergraduate students of English language teaching at an Iranian university. The participants were assigned to two experimental (asynchronous computer-mediated) and control (face-to-face) conditions randomly. In the experimental group, the participants practiced speaking in an asynchronous online environment, and in the control group, the students spent a part of their class time accomplishing monologue tasks. Using questionnaires, the participants' speaking ability, speaking apprehension, L2 self-confidence, and willingness to communicate were measured at the beginning and at the end of the term. The findings showed that the monologue speaking ability mean score of those in the computer-mediated group improved significantly more than that of the face-to-face group. Another finding of this study was the superiority of the computer-mediated condition with regard to the participants' speaking self-confidence, speaking apprehension, and willingness to communicate. Overall, the results suggest that asynchronous computer-mediated condition can provide learners with a less-threatening condition that can improve the chances of their L2 monologue speaking ability.
Utilizing Scaffolding Strategies to Improve Iranian Intermediate EFL Students’ Grammatical Knowledge
حوزه های تخصصی:
Teaching grammar has always created some challenges for EFL teachers. Therefore, this study explored the effect of four scaffolding strategies as contextualizing, modeling, metacognitive scaffolding, and bridging on Iranian EFL students’ grammatical knowledge. Moreover, this study examined Iranian EFL learners’ attitudes towards scaffolding strategies. To fulfil the purpose of this study, 40 language learners were chosen based on convenience sampling as the participants of this study. They were both males and females between 20 to 30 years old divided into two groups as the control and experimental groups. After assuring the homogeneity of the students in terms of their English proficiency in general and grammatical knowledge in particular, a parallel achievement test was administered to both groups as the pre-test. Following that, as the treatment, scaffolding strategies were applied for the experimental group to teach grammar and a traditional way of teaching grammar for the control group. After running the classes, a parallel achievement test was administered to both control and experimental groups as the posttest. The data analysis revealed that the experimental group that received scaffolding strategies significantly outperformed in the grammar part compared to the control group which received a conventional way of teaching grammar. It is believed that utilizing scaffolding strategies can motivate learners and facilitate the tough task of grammar learning and thereby make teachers aware of their ability to obtain success in their teaching process.
ابعاد کاربردشناختی و گفتمانی عبارات اشاره ای «این» و «آن» در گفت وگوهای روزمره زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سنت مطالعاتی نقش گرایانه برای زبان سه کارکرد گزاره ای (مفهومی)، متنی و بینِ فردی ملحوظ شد. در راستای این رویکرد، پژوهش حاضر بر آن است معانی مختلف «این» و «آن» را در فارسی توصیف کرده، و نشان دهد چگونه مبانی دستوری شدگی می تواند برای بررسی هم زمانی تنوع معنایی این عناصر زبانی به منزله نقش نمای گفتمانی به کار بسته شود. به این منظور، با استناد به الگوی نظری برخی زبان شناسان ( Traugott & Dasher, 2002 ) از ابزار و مفاهیم این نظریه بهره گرفته شد و انواع کاربرد این عناصر زبانی در سه بافت گزاره ای (مفهومی)، انتقالی و گفتمانی تحلیل شد. تحلیل داده ها، نشان می دهد «این» و «آن» در معنای گزاره ای مفهومی به صورت برون زبانی، مرجع داری و متنی و همچنین در بافت های انتقالی برای بازیابی اطلاعات زبانی، فرافکن اشاره ای، بیان عواطف و احساسات، اجتناب از بیان صریح مفاهیم ناخوشایند و تشخیص مدلول به کار گرفته می شود. بررسی داده ها همچنین نشان می دهد، دستوری شدگی «این»، پس از بافت های انتقالی ادامه یافته و به منزله نقش نمای گفتمانی در تغییر روند موضوعی گفتمان و ایجاد وقفه برای صورت بندی بخش آتی گفتمان (متنی)، برجسته سازی و تأکید روی بخش آتی گفتمان و ایجاد تقابل و بیان ارزیابی (ذهنی) و در بیان درخواست، پرسش و توصیه (بینِ ذهنی) به ایفای نقش می پردازد. تنوع معنایی و دستوری شدگی و عناصر مذکور گرایش تغییرات معنایی تراگوت و داشِر را تأیید می کند. بااین حال، عناصر مذکور با توجه به اینکه در آغازِ فرایند دستوری شدگی از معنای ذهنی برخوردارند، طیفِ غیر ذهنی > ذهنی > بینِ ذهنی تراگوت و داشر ( 2002 ) نمی تواند روند تغییرات معنایی عناصر مذکور را به درستی توصیف کند. لذا، طیفِ مذکور به صورت ذهنیِ غیرشخصی > ذهنیِ شخصی > بینِ ذهنی پیشنهاد می شود. درمجموع، پژوهش نشان داد عبارات زبانی مذکور دارای تنوع معنایی و کاربردی بوده که اصول دستوری شدگی می تواند این پدیده را به خوبی توضیح دهد.
Iranian EFL Teachers' Beliefs about Dynamic Assessment: Does Context Make a Difference?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Dynamic assessment (DA), premised on Vygotsky's Sociocultural Theory (SCT), constitutes a valuable venue for language teachers to promote the dialectical praxis and awareness of language assessment and teaching in the EFL context. In spite of the surge of interest in the importance of DA in assessing the dynamically emergent abilities , little has been written down regarding EFL teachers' attitudes toward DA. The current study attempted to fill that void by unearthing Iranian EFL teachers' beliefs about DA and also to determine if there is a statistically significant difference between university and language institute teachers' attitudes with regard to DA. To this end, forty Iranian EFL teachers in the two contexts (i.e., universities and language institutes) were selected through purposive and snowball sampling procedures. Adopting an exploratory design, the researchers collected the data through an Email interview. The results of the Chi-square tests indicated that there is no significant difference in the attitudes of university and language institute teachers toward DA, and both groups held a positive attitude toward it. In addition, the content analysis of the data resulted in the emergence of three major themes namely, teachers' classroom assessment practices, EFL teacher's attitudes toward DA, and impediments to applying DA principles in EFL classes. The findings of this study cater for implications for teachers to voice their concerns about the edifice of language testing and assessment in Iran.
مطالعه و بررسیِ کاربرد شیوه های بلاغی در اندرزهای پهلوی و مانوی
حوزه های تخصصی:
در درازنای تاریخ چندهزار ساله ایران، اندرز و پند، همواره جزء جدایی ناپذیر و پیوسته فرهنگ ایرانی و مهم ترین بخش از ادبیات پهلوی بوده است و از آنجایی که یکی از اصلی ترین راه های شناخت مردمان یک سرزمین مراجعه به ادبیات و آثار نوشتاری و سنت شفاهی مردمان آن دیار است، مطالعه و بررسی اندرزها از زوایای مختلف، می تواند پژوهشگر را به افق های جدیدی پیرامونِ مسائل و موضوعات مرتبط با آن، رهنمون سازد. در همین راستا، پژوهش کنونی قصد دارد تا به مطالعه و پژوهش درباره کیفیّت و چگونگی اندرزهای پهلوی –و تا حدودی مانوی- از حیث اشتمال بر صنایع ادبی و فنون بلاغت بپردازد؛ بدین معنا که آیا در بیان اندرزهای پهلوی از صور بلاغی استفاده شده است و یا در گزارش آن ها، سادگی بر آرایش های لفظی و معنوی ارجحیّت دارد. در نگاه اول چنین به نظر می رسد که کاربرد شیوه های بلاغی در بیان اندرزها بسیار اندک و انگشت شمار است، امّا پس از بررسی و تعمق در اندرزنامه های پهلوی و مانوی، مشخص می شود که کاربرد و استعمال آرایه های ادبی، بسیار چشمگیر و قابل ملاحظه است و از این میان، استفاده از شیوه سوال و جواب، ایضاح پس از ابهام بر سایر صنایع ادبی ارجحیّت دارد.
A Comparative Intercultural Analysis of Two English School Textbooks from Iran and Egypt(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aimed to analyze two secondary English school textbooks from Iran and Egypt to see to what extent these two middle-eastern countries with similar religious, historical, and social backgrounds include culture in their official textbooks. For this purpose, Vision I , the Iranian secondary school textbook, and Hello I, the Egyptian English school textbook, were chosen. Four aspects of culture (topics, cultural dimensions, international/intercultural issues, and cultural references) were investigated in these two textbooks. The results show that Vision I has a more limited number of cultural content compared to Hello I . However, a lack of in-depth cultural information could be observed in both textbooks. Thus, it is necessary to take special measures concerning Vision I by including a greater array of cultural content and giving this content depth and detail. For Hello I , the cultural content needs to exceed in quality. The present study's findings might be insightful for syllabus designers, textbook publishers, and teachers to reconsider the essential role of culture qualitatively and quantitatively.
نقش پیشینه فرهنگی آموزشی در تمایل به برقراری ارتباط در کلاس های برخط زبان فارسی در کره با تکیه بر نظریه سیستم های پویای پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایل به برقراری ارتباط به زبان خارجی همواره یکی از مهم ترین اهداف یادگیری در کلاس های زبان بوده است. این تمایل مولفه ای پایدار و وابسته به یک عنصر خاص نیست، بلکه ماهیتی متغیر و پویا دارد که در هر لحظه در تعاملات کلاسی می تواند با توجه به تغییرات و واکنش لحظه ای مولفه های گوناگون فردی/عاطفی، محیطی/موقعیتی و فرهنگی، بصورتی نوظهور بروز پیدا کند. پژوهش پیش رو، با تکیه بر نظریه سیستم های پویای پیچیده دبات، به بررسی عوامل مهم در تمایل به برقراری ارتباط در کلاس های برخط زبان فارسی مقدماتی در دانشگاه کره، که متشکل از دانشجویانی از ملیت های مختلف است پرداخته، و درکنار بررسی متغیرهای موثر در تمایل زبان آموزان به برقراری ارتباط بصورت کلی، به بررسی نقش نمایه زبانی و پیشینه فرهنگ/آموزشی زبان آموزان در تمایل آن ها به برقراری ارتباط می پردازد. نتایج حاکی از آن است که بصورت کلی، نمایه زبانی و مولفه های فردی/عاطفی نقش مهمی در تمایل دانشجویان به برقراری ارتباط نداشتند، اما در مؤلفه های محیطی/موقعیتی، تفوت های قابل توجهی درمیان دانشجویان شرق آسیا و دانشجویان سایر ملیت ها، بخصوص در نوع تعامل (نوشتاری/گفتاری) و مخاطب (مدرس/همکلاسان) مشاهده شد. همچنین، دانشجویان شرق آسیا تمایل به برقراری ارتباط در موقعیت های چالش برانگیز (بدلیل عدم وجود مهارت های زبانی لازم و یا طرح موضوعات چالش برانگیز) نداشتند، درحالیکه دانشجویان سایر ملیت ها از این موقعیت ها استقبال کرده و آن را زمینه ای برای رشد مهارت های زبانی و ارتباطی خود عنوان کردند.
تحلیل هَیَجامَدی برخی از واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
91 - 120
حوزه های تخصصی:
تاکنون بر روی واژگان مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی از منظر زبان شناسی، رده شناسی و جامعه شناسی زبان مطالعاتی صورت گرفته است، امّا بررسی این واژگان از منظر روان شناسی زبان می تواند رویکرد تازه ای در خصوص واژه گزینی برای معادل های بیگانه ارائه دهد. مطالعه حاضر با به کارگیری الگوی «هَیَجامَد» (هیجان+ بسامد حواس)، به مقایسه کاربرد هفت واژه مصوّب فرهنگستان و معادل بیگانه آنها در میان عامه مردم می پردازد تا میزان استقبال آنها از واژگان مصوّب فرهنگستان و نیز نقش زبان مادری آنها درباره کاربرد واژگان را بررسی کند. بدین منظور، تعداد 223 شرکت کننده در مرحله کمّی بر اساس «نمونه گیری در دسترس» و 61 شرکت کننده در مرحله کیفی بر اساس «اشباع داده ها» از میان عامه مردم انتخاب شدند. روش پژوهش اتخاذ شده در این پژوهش، طرح تحقیق تلفیقی‑ترتیبی است که بر اساس آن، ابتدا داده های کمّی و سپس داده های کیفی جمع آوری شد. نتایج کمّی به دست آمده از «آزمون تی» نشان داد که از میان هفت جُفت واژه منتخب، بین شش جُفت آن تفاوت معناداری از حیث «هَیَجامَد» در میان عامه مردم وجود دارد. همچنین، نتایج کمّی به دست آمده از آزمون «انووا یک طرفه» نشان داد از بین هفت جُفت واژه مورد نظر، در سه واژه تفاوت معناداری با توجّه به زبان مادریِ سخنگویان شامل زبان های فارسی، کردی و ترکی از حیث «هَیَجامَد» وجود دارد. نتایج کیفی این پژوهش، پس از مشخص کردن توافق و پایایی درون موضوعی داده های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، نشان داد 16 عامل همچون تداعی مثبت، خوش آهنگ بودن و بسامد بالا در پذیرش واژه های بیگانه و 8 عامل همچون تداعی منفی، تلفظ دشوار و بسامد پایین در عدم پذیرش واژه های مصوّب از سوی مردم نقش دارند . درواقع، فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای افزایش میزان استقبال و کاربرد یک «نوواژه» در مقایسه با همتای بیگانه آن، نه تنها مسائل زبان شناختی، بلکه مسائل روان شناسی زبان را هم باید لحاظ نماید.
هویت زبانی در شهنشاه نامه صبا نمونه ای از بازخوانی مفاهیم کهن ملیت و وطن گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان مشترک یکی از عوامل مهم تعریف کننده هویت و ملیت گروه های انسانی به شمار می آید. این زبان در واقع نقش عمده ای در برقراری ارتباط میان ساکنان گوناگون یک سرزمین بازی می کند. زبان و ادبیات فارسی، به دلیل ویژگی های ارزشمندی که دارد، به عنوان محور اصلی تمدن و فرهنگ ایرانی و عاملی وحدت آفرین مطرح بوده است. دوره قاجار نقطه آغاز برخورد ایران با دنیای خارج بود. در اثر این برخورد، وجوه تمایز و تفارق «خود» از «دیگری» برجسته شد. توجه به «هویت» بی آنکه درباره آن سخنی به میان آید، در آثار مکتوب دوره قاجار ظاهر شد. صبا یکی از معروف ترین و به بیانی بزرگ ترین شاعر دوره جنگ های ایران و روس است. وی با بازخوانی مفاهیم کهن ملیت و وطن گرایی، هویت زبانی در شهنشاه نامه را به شیوه جدیدی بازآفرینی کرده است. در این جستار، هویت زبانی در شهنشاه نامه با شیوه توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای و سندکاوی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می-دهد که صبا توانسته است با خلق مفاهیمی همچون نوگرایی و بازآفرینی زبانی، آوردن کلمات جدید فرنگی و لغات تازه و نمایش نقش بنیادین زبان فارسی در پاسداشت هویت ملی، به اهمیت زبان فارسی، در حفظ و تحکیم ملیت و وطن گرایی در جامعه بپردازد.
نشانه -معنا شناسی «آتش» در آثار عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً نشانه و معنا در علم زبان شناسی مکمل یکدیگر هستند و هر کدام بدون دیگری چیزی به حساب نمی آید، عطار در گفتمانی که از آتش در آثار عرفانی خود ارایه می دهد، گونه ای از نشانه مشهود است که آتش نه تنها در جایگاه یک وسیله گرمابخش، که در جایگاه معنا و مفهوم دیگری نیز بروز می کند، که بررسی آن بیشتر در حوزه ساختار جانشینی زبانی شکل می-گیرد. پرسش های اصلی ما این است که آتش در شعر عطار نیشابوری چه حالت هایی پیدا می کند، چگونه به جریان در می آید و گسترش می یابد؛ همچنین چگونه آتش می تواند معناآفرینی کند و چه معانی و ارزش هایی را ایجاد می کند؛ همچنین آتش و همبسته های آن با کدام نظام های نشانه- معناشناسی از قبیل تنشی، حسی- ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی ارتباط دارند؟ در این فرآیند نشانه ها معمولاً در پیوند با معناها در قالب سیال، پویا و چند بعدی شکل می گیرند. این روش قادر است ضمن تجزیه و تحلیل متون ادبی و عرفانی ، خوانشی دگرگون از آنها آشکار کند. بررسی در آثار عطار نشان می دهد که وی با رویکردی تازه به پدیده ها از جمله آتش در پیوندی حسی ادراکی معانی و مفاهیمی زیبا را رقم زند. عطار در این رویکرد زبانی، آتش را از نشانه شناسی ساختگرا به طرف نشانه معناشناسی سیال سوق داده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی نشانه معنا شناسی «آتش» در آثار عطار نیشابوری است که به شیوه تحلیلی توصیفی انجام شده است. براساس این پژوهش می توان نظامی برای درک بهتر مفاهیم مرتبط با نشانه- معنای آتش در شعر عطار نیشابوری به دست آورد.
Development and Validation of a Training-Embedded Speaking Assessment Rating Scale: A Multifaceted Rasch Analysis in Speaking Assessment
حوزه های تخصصی:
Performance testing including the use of rating scales has become widespread in the evaluation of second/foreign oral language assessment. However, no study has used Multifaceted Rasch Measurement (MFRM) including the facets of test takers’ ability, raters’ severity, group expertise, and scale category, in one study. 20 EFL teachers scored the speaking performance of 200 test-takers prior and subsequent to a rater training program using an analytic rating scale consisting of fluency, grammar, vocabulary, intelligibility, cohesion, and comprehension categories. The outcome demonstrated that the categories were at different levels of difficulty even after the training program. However, this outcome by no means indicated the uselessness of the training program since data analysis reflected the constructive influence of training in providing enough consistency in raters’ rating of each category of the rating scale at the post-training phase. Such an outcome indicated that raters could discriminate the various categories of the rating scale. The outcomes also indicated that MFRM can result in enhancement in rater training and functionality validation of the rating scale descriptors. The training helped raters use the descriptors of the rating scale more efficiently of its various band descriptors resulting in a reduced halo effect. The findings conveyed that stakeholders had better establish training programs to assist raters in better use of the rating scale categories of various levels of difficulty in an appropriate way. Further research could be done to make a comparative analysis between the outcome of this study and the one using a holistic rating scale in oral assessment.