فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۴٬۹۳۸ مورد.
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۵
149 - 171
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی میزان چابک سازی تیپ های مستقل زرهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بعد از اجرای طرح ثامن" است. حجم نمونه از جامعه آماری عمومی و جامعه خبرگان مرتبط با حوزه ساختاری طرح ثامن و تجارب ایشان در رده های مختلف نزاجا و یگان های زرهی انتخاب شد؛ با مطالعه منابع، کتاب ها، اسناد، مدارک و تحصیل نظرات خبرگان و کارشناسان ذی ربط در نزاجا و آجا، ضمن تشریح ابعاد چابکی (پاسخگویی، انعطاف پذیری و سرعت عمل) شاخصه های چابکی از دیدگاه خبرگان و منابع داخلی و خارجی مورد بررسی و تلخیص و تحلیل قرار گرفت و درنهایت ضمن شناسایی شاخص های چابکی، میزان تأثیر آن ها بر چابک سازی یگان های زرهی در طرح جامع نزاجا، راه کارهایی برای غلبه بر چالش ها و مشکلات اجرایی و آسیب پذیری های طرح ثامن ، ارائه شد.
عوامل تأثیرگذار در ارتقاء خلاقیت و نوآوری دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
5 - 28
حوزه های تخصصی:
دانشگاه های افسری به عنوان مهد آموزش وپرورش افسران و فرماندهان در سطح نیروهای مسلح به دلیل ارتباط مستقیم با انسان ها یکی از مهم ترین حوزه های توسعه به شمار می روند. تحقق این امر نیازمند فرماندهان و آموزش دهندگانی سالم، شاداب و باانگیزه کاری بالا است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین خلاقیت و نوآوری در دانشگاه های افسری آجا است. جمع آوری اطلاعات به دو روش میدانی و کتابخانه ای و با استفاده از اسناد و مدارک انجام شد. برای اندازه گیری سنجش خلاقیت و نوآوری، از پرسشنامه 12 گویه ای مدل دورجی و همکاران با طیف لیکرت استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 140 نفر از کارکنان دانشگاه های افسری آجا است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی و فرمول نمونه گیری کوکران، حجم جامعه نمونه 55 نفر تعیین شد. تحلیل نتایج حاصل از تحلیل کمی (آزمون کای دو) در سطح خطای پنج درصد (0.05=α) نشان داد که سبک رهبری، ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی باعث ارتقاء خلاقیت و نوآوری در دانشگاه های افسری آجا خواهد شد. همچنین، سبک حمایتی، ساختارهای منعطف و ارگانیک، جو سازمانی و ریسک پذیری سازمان و کارکنان در انجام تغییرات در دانشگاه های افسری آجا مهم ترین عامل بروز خلاقیت و نوآوری هستند.
تحلیلی بر مؤلفه های معنویت و اخلاق در سیره فرماندهی نظامی امام علی(ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۱
95 - 136
حوزه های تخصصی:
معنویت و اخلاق، از جمله مؤلفه های حقیقی حیات بشر است که نقشی اساسی در نیکبختی او ایفاکرده است و انسان های اخلاق مدار و معنویت محور نیز، در عینیت بخشی به این مؤلفه ها در جوامع انسانی، مؤثرترین نقش را برعهده داشته اند. از شخصیت های بی بدیل و تأثیرگذار تاریخ در این عرصه، امام علی (ع) است که حیات نورانی او، مفسِّر عینیِ عالی ترین سطح معنویت و اخلاق فاضله انسانی در همه عرصه ها، به ویژه در عرصه فرماندهی نظامی است. هدف اصلی مطالعه حاضر، تحلیل مؤلفه های معنویت و اخلاق در سیره فرماندهی نظامی آن حضرت می باشد. مبتنی بر این هدف، سؤال اصلی پژوهش،«چیستیِ مؤلفه های معنویت و اخلاق در سیره فرماندهی نظامی امام علی(ع)» است که به روش گردآوری کتابخانه ای، با فیش برداری از اسناد و منابع موجود و مرتبط، اطلاعات لازم جمع آوری و سپس به روش تحلیل محتوای متن، تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش، گویای آن است؛ کانونی ترین نقطه ثقل معنویت و اخلاق، متّکی بر اعتقاد به خداوندمتعال است و به تَبَعِ این باور اصیل، اصول معنوی امیرالمؤمنین(ع) در حوزه فرماندهی نظامی، خدامحوری، معادباوری و ولایت مداری است که این اصول، خود مولِّد اصول اخلاق توحیدی است که مهم ترین آن ها، اخلاص، حق مداری و عدالت محوری می باشد.
نقش منابع آشکار اطلاعاتی در جنگ های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
127 - 148
حوزه های تخصصی:
به کارگیری وسیع اطلاعات یکی از ویژگی های جنگ های آینده است. اطلاعات می تواند از منابع گوناگونی حاصل شود؛ با توجه به اینکه بیش از ۸۰ درصد داده های پردازش شده توسط سرویس های اطلاعاتی متکی به منابع آشکار است، داده ها و اطلاعات جمع آوری شده توسط دشمن از طریق منابع آشکار، می تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر امنیت ملی یک کشور تأثیر بگذارد؛ بنابراین این پژوهش کاربردی با روش همبستگی و با هدف تبیین میزان تأثیر منابع آشکار اطلاعاتی در جنگ های آینده انجام شد. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مطالعه منابع، با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار پی ال اس انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که منابع آشکار و متغیرهای تبیین کننده آن، تأثیر مثبت و معناداری بر جنگ های آینده دارند؛ به گونه ای که حدود 40 درصد از جنگ های آینده را متغیرهای موردبررسی، تبیین می کنند. همچنین مشخص شد بین منابع آشکار و هر سه مؤلفه ی آن (رسانه ها و وسایل ارتباطی، مطالب نوشتاری و چاپی و فضای مجازی) و همچنین جنگ های آینده و دو مؤلفه آن (ویژگی های جنگ آینده و ویژگی های محیط امنیتی آینده) رابطه ی معنادار و مثبت وجود دارد.
شناسایی روابط شاخص های مؤثر خشم اخلاقی رهبر و سرپرستی خصمانه بر اعتماد کارکنان به رهبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی روابط شاخص های مؤثر خشم اخلاقی رهبر و سرپرستی خصمانه بر اعتماد کارکنان به رهبر در درمانگاه ابوتراب شیراز با استفاده از مدل یابی ساختاری تفسیری است. این پژوهش توصیفی و همبستگی در فضای مطالعات کیفی است. نمونه آماری این پژوهش شامل 12 نفر از مدیران میانی با تجربه کاری بالای 10 سال است که در معرض خشم اخلاقی رهبر و سرپرستی خصمانه بودندو زیردستانی برای انجام امور عملیاتی داشتند. از تکنیک بهترین- بدترین برای وزن دهی به عوامل، از روش مولتیمورا برای اولویت بندی و در نهایت از روش مدل یابی ساختاری تفسیری برای سطح بندی آن ها استفاده شده است. طبق نتایج به دست آمده از تحلیل داده های اخیر، در مجموع 19 متغیر در 10 سطح (سطح اول: پذیرش ریسک پرخاشگری مشروع از سوی رهبری؛ سطح دوم: عدم سکوت به منظور صیانت از افراد، عصبانیت با انگیزه اثرگذاری مثبت اجتماعی؛ سطح سوم: بی احترامی به کارکنان؛ سطح چهارم: تضعیف عزت نفس، کوچک کردن افراد در جمع کارکنان، شرمسار کردن کارکنان، محدود کردن ارتباط کارکنان؛ سطح پنجم: سوءاستفاده از نقاط ضعف کارکنان، بدگویی از کارکنان، عدم سکوت در مقابل زیر پا گذاشتن انصاف و عدالت؛ سطح ششم: دروغگویی، خالی کردن خشم بر کارکنان؛ سطح هفتم: تمسخر کارکنان؛ سطح هشتم: کم محلی و بی ارزش خواندن کارکنان؛ سطح نهم: نقض پیمان با کارکنان، پرخاش نسبت به نادیده گرفتن ارزش ها و اصول اخلاقی ، فحاشی به کارکنان؛ سطح دهم: ورود به حریم خصوصی کارکنان) به عنوان شاخص های خشم اخلاقی رهبر و سرپرستی خصمانه شناسایی شدند.
ارائه الگوی حکمرانی مجاهدانه مبتنی بر زیست بوم ارزشی و ملّی نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی حکمرانی بیان کننده بنیان، رویکرد، روش و ابزارهای اداره جامعه در جهت اهداف مشخص شده است. بر این مبنا هر حکومتی بر اساس نظام ارزشی پذیرفته شده باید الگوی حکمرانی مختص به خود را داشته باشد. پژوهش حاضر درصدد ارائه الگوی بومی حکمرانی متناسب با نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ الگویی که می توان آن را در اندیشه آیت الله خامنه ای، حکمرانی مجاهدانه [جهادی] نام گذاری کرد. پژوهشگران، به منظور رونمایی از الگوی حکمرانی مجاهدانه در ابتدا و در مراحل داده یابی و داده کاوی با مراجعه به منبع پژوهش (بیانات آیت الله خامنه ای) از طریق کاربست روش تحلیل مضمون، مضامین اصلی و فرعی را شناسایی و دسته بندی کرده و پس از آن، در مرحله اعتباریابی نتایج پژوهش از روش های متعدد و چندگانه ای همچون مقایسه مستمر و ممیزی بیرونی استفاده کرده اند. در روش ممیزی بیرونی در قالب روش دلفی فازی به خبرگان رجوع شده و نظرهای آن ها گرفته شده است. نتایج پژوهش در زمینه الگوی حکمرانی مجاهدانه و در قالب ۱۴۷ مضمون پایه، ۱۰ مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر دولت جهادی، خط مشی های جهادی، همچنین رابطه مبتنی بر اعتماد بین اجزای الگوی حکمرانی (اعم از بخش خصوصی، سازمان های مردم نهاد، نیروهای نظامی و ...) و در قالب همکاری های متقابل ارائه شده است.
طراحی چارچوبی برای آموزش آینده نگری به مدیران عالی سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی طراحی چارچوبی برای آموزش آینده نگری به مدیران عالی سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران بود. ابتدا ادبیات پژوهش در سه حوزه «مدیریت سازمان های دولتی»، «آینده نگری» و «آموزش آینده نگری» براساس داده های اسنادی بررسی شد. سپس به کمک روش «داده بنیاد» و با استفاده از ابزار «مصاحبه عمیق» داده های دست اول برای طراحیِ چارچوبِ موردنظر گردآوری شدند و در سه فاز مختلف ولی به هم پیوسته، از طریق «کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی» مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس یافته های پژوهش، یک چارچوب کلی برای آموزش آینده نگری به مدیران عالی سازمان های دولتی ایران ارائه شد که در آن علاوه بر مقوله آموزش آینده نگری به عنوان مقوله محوری، با نگاهی کلان دیگر مقولاتِ مربوط به این حوزه نظیر شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها نیز معرفی شدند. لذا، این چارچوب کلان و در عین حال تفصیلی می تواند، به عنوان یک الگوی کلی برای آموزش آینده نگری به مدیران عالی سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی آمادگی اجرای بودجه ریزی عملیاتی (مورد مطالعه: ارتش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیست و یکم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۳
133 - 164
حوزه های تخصصی:
استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی در کشور به عنوان یک نظام مدیریتی اثربخش و کارا در جهت تخصیص بهینه منابع سازمانی در طول دو دهه گذشته مورد توجه دولت ها بوده و اجرای موفق آن ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی عوامل تأثیرگذار بر بهبود میزان آمادگی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جهت اجرای موفق بودجه ریزی عملیاتی می باشد. از این رو تأثیر سه عامل نگرش به تغییر، دانش کار و در دسترس بودن منابع بر دو جنبه آمادگی سازمانی برای تغییر شامل تعهد به تغییر و قابلیت اجرای تغییر مورد آزمون قرار می گیرد. همچنین این پژوهش به بررسی میزان کفایت هر یک از جوانب و عوامل یاد شده در سطح ارتش می پردازد. در این پژوهش از پرسشنامه بسته به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد و جامعه آماری پژوهش را افسران مالی دوره عالی رسته ای ارتش تشکیل می دهند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون حداقل مربعات معمولی استفاده شد و سؤال های پژوهش نیز با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و آزمون علامت تک نمونه ای مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل نگرش به تغییر و در دسترس بودن منابع بر دو جنبه آمادگی سازمانی برای تغییر شامل تعهد به تغییر و قابلیت اجرای تغییر تأثیر مثبت و معنادار دارند، اما عامل دانش کار تنها بر قابلیت اجرای تغییر تأثیر مثبت و معنادار دارد و با تعهد به تغییر رابطه معناداری ندارد. همچنین دیگر یافته های این پژوهش نشان داد که آمادگی سازمانی در ارتش برای تغییر به بودجه ریزی عملیاتی و همچنین انگیزه مناسب و منابع کافی برای این تغییرات در سطح ارتش جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، اما با توجه این که اجرای بودجه ریزی عملیاتی شامل مراحل و فرآیند های مختلفی است، لازم است که دانش مجریان در این زمینه ارتقاء و بهبود یابد . بر مبنای نتایج این مطالعه، اتخاذ شیوه ها و راهکارهای مناسب به منظور آشنایی فرماندهان و کارکنان ارتش با مزایای بودجه ریزی عملیاتی و ایجاد انگیزه در آن ها، تأمین منابع مالی، انسانی و فنی و به ویژه افزایش دانش کارکنان مالی نسبت به بودجه ریزی عملیاتی، نقشه راه و شیوه های اجرایی آن به بهبود آمادگی سازمانی برای تغییر و اجرای موفق این شیوه بودجه ریزی کمک می کند.
حکمرانی پژوهش: ماهیت، گستره و ابزارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
233 - 276
حوزه های تخصصی:
هدف: جهت دهی به پژوهش و تغییر رویکرد، مسئله و موضوع آن، غایتی است که مجموعه وسیعی از کنشگران دولتی و غیردولتی، اعم از بخش صنعت، خصوصی و گروه های اجتماعی در پی آن هستند؛ اما این جهت دهی و به تعبیر دقیق تر، حکمرانی پژوهش چگونه امکان پذیر است؟ مقاله حاضر برای پاسخ به این سؤال و سؤال های مشابه آن اجرا شده است.
روش: مقاله حاضر از نوع مروری است و پژوهشگران بر اساس انواع 16 گانه مرور ادبیات، شیوه مرور روایتی را در پیش گرفته اند. بدین منظور، مبتنی بر دانش قبلی و جست وجوها ادبیات موجود در عرصه حکمرانی پژوهش، تحلیل و در سه دسته ماهیت، گستره و ابزارهای حکمرانی پژوهش طبقه بندی شد.
یافته ها: مبتنی بر شبکه مضامین و تحلیل های حاصل از ادبیات، جوهره حکمرانی و پس از آن حکمرانی پژوهش، به عنوان «ساخت و اعمال اقتدار روی کنشگران وابسته متقابل» تبیین شد. بر اساس بینش به دست آمده، گستره ادبیات موجود در عرصه حکمرانی پژوهش، در دو بخش رویکردهای کلان و خُرد طبقه بندی شد. ویژگی های منحصربه فرد عالم پژوهش (به ویژه نقش برجسته سطح خرد، یعنی پژوهشگران در نظام علم) خردمایه نقد دو رویکرد شد که به تلفیق رویکردها و ارائه جعبه ابزار حکمرانی پژوهش انجامید.
نتیجه گیری: مبتنی بر جوهره حکمرانی و تلفیق رویکردها و با توجه به ویژگی منحصربه فرد نظام علم، جعبه ابزار حکمرانی پژوهش برای تغییر موقعیت تصمیم گیری پژوهشگران یا تفسیر ایشان از آن موقعیت ها، مشتمل بر 4 سبک ارائه شد که عبارت است از: وادار کردن پژوهشگران، تجهیز کردن (یا نکردن) پژوهشگران، تشویق پژوهشگران و پیشنهاد بازتفسیر موقعیت برای پژوهشگران. در راستای فهم و به کارگیری دقیق این ابزارها، واسطه گری ویژگی های معرفتی حوزه ها/رشته های مختلف در این اثرگذاری و همچنین، واکنش های ممکن پژوهشگران به این ابزارها نیز بررسی شد.
ارائه چارچوبی برای تبیین تعارض خط مشی در نظام خط مشی گذاری سلامت ایران با رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
419 - 446
حوزه های تخصصی:
هدف: تعارض خط مشی به معنای عدم انطباق درونی خط مشی با اصول و استاندارهای خط مشی گذاری یا ناهماهنگی بین دو یا چند خط مشی با یکدیگر یا با اسناد بالادستی است که به انحراف عملکرد از هدف خط مشی و بروز پیامدهای ناخوشایند منجر می شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای تبیین تعارض خط مشی در نظام خط مشی گذاری سلامت ایران است.
روش: برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، مبنی بر اینکه چه عناصری بر تعارض خط مشی در فرایند خط مشی گذاری نظام سلامت ایران تأثیرگذار است، از 13 خبره در قالب سه دور پرسش نامه دلفی نظرسنجی به عمل آمد. سپس، از طریق پرسش نامه دیمتل فازی، میزان اثرگذاری یا اثرپذیری متغیرها تعیین شد و در مرحله بعد، از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. بدین ترتیب، راهبرد این پژوهش آمیخته است.
یافته ها: متغیرهای تعارض خط مشی های نظام سلامت بدین صورت شناسایی شد: تنظیمات عناصر درونی خط مشی، نوع شناسی بازیگران، خصوصیت های ایدئولوژیک، بسترهای اجرا، ویژگی های محیطی، ابزارهای ایجاد تعارض، مجاری شناسایی تعارض، راهبردهای حل تعارض و پیامدهای حل تعارض. در پایان، با استفاده از روش های کمی، روابط و جهت بین متغیرها و شدت اثر آنها در چارچوب تعارض خط مشی مشخص شد.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که خط مشی گذاران سلامت ضمن آموزش استانداردهای علمی خط مشی گذاری، عوامل مؤثر بر هر موقعیت تصمیم را شناسایی کرده و از راهبردهای مناسب برای مدیریت تعارض خط مشی استفاده کنند تا خط مشی هایی با کمترین تعارض غیرکارکردی و بیشترین انسجام و هم افزایی به وجود آید.
فهم پدیده محوری و ریشه های تصمیم هراسی مدیران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
447 - 477
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف فهم پدیده محوری و ریشه های تصمیم هراسی مدیران در وزارت کشور و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اجرا شده است.روش: پژوهش به روش ترکیبی (کیفی کمی) اجرا شده است. در بخش کیفی آن، از گراندد تئوری و در بخش کمّی، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. بر اساس مدل پیاز پژوهش ساندرز (2009) فلسفه پژوهش خردگرایانه، رویکرد آن ترکیبی، استراتژی آن گراندد تئوری، انتخاب روش آمیخته، بازه زمانی روش مقطعی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای میدانی است. ابزار جمع آوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن تأیید شده است.یافته ها: ابعاد طفره روی در تصمیم گیری، ناتوانی درک مسئله، هراس از مواجهه با تصمیم گیری و تصمیم گیری انتزاعی مربوط به متغیر تصمیم هراسی مدیران (پدیده محوری) و ضعف در تصمیم گیری، ترس از عواقب تصمیم، جوّ سازمانی، برنامه محور نبودن تصمیم های سازمانی، فقدان تجربه تصمیم گیری و در دسترس نبودن اطلاعات واقعی مربوط به شرایط علّی تأثیرگذار بر پدیده محوری شناسایی شدند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بخش کیفی (کدهای شناسایی شده) تأیید ارتباط ابعاد با متغیرها و مدل معادلات ساختاری پژوهش که با نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام گرفت، مشخص شد که شرایط علّی با ضریب اثر و ضریب معناداری مقبول بر پدیده تصمیم هراسی اثر می گذارند. معیارهای GOF، 2Q،Rsquare و Fsquare برای مدل ساختاری و مدل های اندازه گیری محاسبه شد که همگی، مقادیر مجاز و مقبولی داشتند.
مقایسه الگوهای حاکمیتی مبارزه با ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
506 - 532
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر تلاش شده است تا الگوهای حاکمیتی در کشورهای مختلف در خصوص ویروس کرونا با یکدیگر مقایسه شود.
روش: این پژوهش از نوع مطالعه تطبیقی است. در این پژوهش 31 کشور درگیر ویروس کرونا که دارای بیشترین میزان گسترش بودند، بررسی شدند. داده های ثانویه از سازمان های بین المللی یا منطقه ای پایش کننده ویروس کرونا گردآوری و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که در کشورهای بررسی شده، تعداد فوت شدگان و میزان گسترش کرونا در سطح مورد انتظار است، با وجود به کارگیری خط مشی های مشابه در مبارزه با کرونا، ابزارهای اجرای خط مشی متفاوت است، سازوکارهای هماهنگی زیر نظر بالاترین مقام اجرایی طراحی شده اند، ظرفیت حاکمیتی در مبارزه با کرونا پایین و سخت گیری حکومتی بالاست و ثبات سیاسی تنها مؤلفه تعالی حاکمیتی مؤثر بر نرخ گسترش کروناست.
نتیجه گیری: پژوهش های انجام شده در زمینه مبارزه با ویروس کرونا کمتر با رویکرد حاکمیتی انجام شده است. این پژوهش توانست با بررسی مقایسه ای الگوهای حاکمیتی مبارزه با کرونا در کشورهای مختلف، شباهت ها و تفاوت های این کشورها را آشکار کند.
مدل کسب وکار هوشمند مبتنی بر عوامل مؤثر در صنایع تولیدی تجهیزات دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۲
105 - 150
حوزه های تخصصی:
از سازمان هایی که در دهه های اخیر توجه به مقوله هوشمندی و استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات در آن از اهمیت خاصی برخودار گشته است، سازمان های فعال در حوزه تولید تجهیزات دفاعی می باشد. به عبارتی، به دلیل پیشرفت های سریع و بنیادین فناورانه در حوزه تجهیزات نظامی و دفاعی، ادامه حیات این سازمان ها تنها منوط به افزایش توان رقابت پذیری و اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع در برابر این تغییرات از طریق هوشمندی، می باشد. در همین راستا، این پژوهش کاربردی در روشی توصیفی و پیمایشی، طراحی و تبیین مدل کسب وکار هوشمند در صنایع تولیدی تجهیزات دفاعی را مدنظر قرار داده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران ارشد فناوری شرکت های اپتیکی پیشرو در تولید تجهیزات دفاعی بودند که با توجه به حداقل نمونه لازم جهت انجام معادلات ساختاری، 275 نفر از این مدیران به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج آزمون مدل مفهومی این پژوهش با استفاده از نرم افزار لیزرل، حاکی از نقش معنادار عوامل سازمانی، عوامل فرآیندی و عوامل فنی و فناورانه بر کسب وکار هوشمند شرکت های فعال در صنایع تولیدی تجهیزات دفاعی بود.
ارزشیابی اثربخشی آموزش در دانشگاه افسری امام علی (ع) بر اساس الگوی EFQM (با تمرکز بر 5 حوزه توانمندساز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۷
161 - 189
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزشیابی اثربخشی آموزش در دانشگاه افسری امام علی (ع) بر اساس الگوی EFQM با تمرکز بر 5 حوزه توانمندساز انجام شد. نوع پژوهش توسعه ای - کاربردی و روش آن، پیمایشی- توصیفی است؛ تعداد 943 پرسشنامه محقق ساخته که با توجه به مؤلفه های مذکور در "نظامنامه سیستم ارزشیابی اثربخشی آموزش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران" طراحی، و روایی و پایایی آن به ترتیب توسط خبرگان و آلفای کرونباخ به تأیید رسید، به تفکیک بین 5 نوع کاربر (استادان، رئیسان گروه های آموزشی، کارکنان علمی-پژوهشی و فرماندهان یگان های عملیاتی) به صورت تمام شمار و (دانشجویان) تصادفی توزیع شد. مجموع امتیاز گویه های مربوط به هر حوزه و مندرج در پرسشنامه ها مبین وضعیت نسبتاً مطلوب برای 5 حوزه توانمندساز الگوی EFQM (فرماندهی و مدیریت، استادان، دانشجویان، برنامه و فرایند یاددهی-یادگیری) بود. بی تردید آگاهی از وضعیت حوزه های آموزشی دانشگاه از طریق یک الگوی استاندارد جهانی، به آگاهی سازمان از نقاط قوت و ضعف خود و حرکت در مسیر پیشبرد اهداف، کمک شایانی خواهد کرد. بازنگری در برخی اصول و شیوه های اجرا در سازمان ارتش به واسطه قدمت آن، بیش از دیگر ارگان ها لازم و ضروری به نظر می رسد.
عوامل عمده مؤثر بر طرح ریزی عملیات نظامی در جنگ آینده با رویکرد کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۷
85 - 112
حوزه های تخصصی:
طرح ریزی نظامی فرآیند تصمیم گیری است که با دریافت مأموریت شروع و مجموعه فعالیت های فرمانده و ستاد با در نظر گرفتن منابع و راه های کار، جهت تهیه طرح ها یا دستور عملیاتی و وصول به هدف های تعیین شده انجام می شود. طرح ریزی درواقع نقشه راه عملیات نظامی برای رسیدن به هدف است. از این رو این پژوهش با هدف شناسایی عوامل عمده مؤثر بر طرح ریزی عملیات نظامی در جنگ آینده با رویکرد کلاسیک انجام شد تا فرانمای قابل اتکا جهت طراحی نظامی ارائه شود و فرماندهان، افسران ستاد و طراحان عملیات از آن بهره ببرند. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی است که با رویکرد آمیخته انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد از تعداد 108 نفر پژوهش خواندگان، 4/94 درصد از جامعه نمونه معتقدند ابعاد اصول جنگ، توان رزمی، قواعد اساسی رزم، سامانه های رزم زمینی، هنر جنگ و خلاقیت و نوآوری با مؤلفه ها و شاخص های مربوطه در طرح ریزی عملیات نظامی در جنگ آینده با رویکرد کلاسیک اثرگذارند.
طراحی الگوی موفقیت مدیران دولتی در ایران با توجه به ویژگی های روان شناختی و شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک درست فرآیندهای کسب وکار پلت فرم خدماتی به یک اندازه برای مدل سازی واقعی کاربرد خدمات، تحویل و آماده سازی آن ها مهم هستند. پژوهش حاضر، براساس هدف یک پژوهش توسعه ای از جهت روش گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایشی-مقطعی است. این مطالعه براساس دو رویکرد کمی و کیفی انجام شد، به این صورت که پس از مرحله تحلیل کیفی به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از خبرگان شهرک های صنعتی استان سمنان پرداخته شد و پژوهش وارد فازی کمی شد. بنابراین، از این منظر مطالعه حاضر یک پژوهش آمیخته است. در روش تحقیق در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش مدیران و خبرگان شرکت های فعال در شهرک صنعتی استان سمنان به شامل 10 نفر از خبرگان بودند و در بخش کمی، جامعه آماری تعداد 325 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول کریجسی و مورگان 176 نفر برآورد شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار MaxQDA صورت گرفته است و در بخش کمی با استفاده از دلفی فازی غربالگری شده و درنهایت مدل ارائه شده است. برای مدل سازی از روش ترکیبی ISM-Dematelسپس در بخش کمی نیز از رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد و درنهایت الگوی موفقیت و شروع کسب وکار در ایران با توجه به ویژگی های روان شناختی و شخصیتی کارآفرینان در بخش صنعت استان سمنان طراحی گردید.
نوع شناسی رفتار سازمانی کارکنان خشنود سازمان های فرهنگی براساس ابعاد باورمندی و انواع رفتار فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
105 - 125
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف نوشتار حاضر نوع شناسی رفتار سازمانی کارکنان خشنود سازمانهای فرهنگی بر اساس ابعاد باورمندی و انواع رفتار فردی است. طراحی/ روششناسی/ رویکرد: جامعه هدف کارکنان سازمانهای فرهنگی کشور بودند که در راستای تحقیق، کارکنان سازمانهای فرهنگی 4 استان، شامل 2750 نفر به منزله جامعه آماری انتخاب شدند و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 243 نفر محاسبه شد. شیوه پژوهش آمیخته و نمونه گیری مرحله کمی تصادفی و ابزار آن، پرسش نامه های باورمندی محقق ساخته، رضایت سنجی مینه سوتا (2000) و رفتار پویای اشفورد و بلک (1996) بود. بر این اساس، ابتدا نمونه ها در 4 گروه تفکیک شد و سپس با 34 نفر از آن ها مصاحبه شد. نمونه گیری مرحله کیفی، هدفمند و جمع آوری داده ها، به کمک مصاحبه نیمه باز بر اساس رهیافت نئوپوزیتیویستی و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز انجام شد. ضمناً روایی و پایایی ابزار فاز کمی پژوهش مطلوب بود و به کمک قابلیت اعتبار، انتقال، اتکاء، تأیید و ره آورد، اعتماد و پایایی مصاحبه ها اثبات شد. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد در بین کارکنان خشنود، نمونه های باورمند، دارای احساس عزت نفس و رفتارهای فرانقشی هستند، اما گروهی تمایل شدید به انزوا و گوشه گیری دارند. در مقابل، کارکنان ناباورمند ضمن ترس و تسلیم و تعلق سالوسانه سازمانی، به سازوکارهای دفاعی چون پاره سازی، واکنش وارونه، تخیل اسکیزوئیدی و فرونشانی متوسل می شوند. محدودیتها و پیامدها: از جمله محدودیت های این پژوهش مقطعی بودن آن است. قطعاً تحقیقات طولی، غنای بیشتر نتایج را درپی خواهد داشت. پیامدهای عملی: چارچوب پیشنهادی به مدیران و برنامه ریزان سازمان های فرهنگی کمک میکند ضمن شناخت دقیق کارکنان خشنود سازمان و پیش بینی رفتار آنها، علل ایجابی آن را درک و در برنامه ریزی ها لحاظ کنند. ابتکار یا ارزش مقاله: ارائه مدل سنجش باورمندی سازمانی، شیوه تلفیق داده های کمی و کیفی و نیز فراهم کردن چارچوبی برای بررسی سطح باورها و نوع رفتار فردی کارکنان سازمانها از ابتکارات این پژوهش است.
امکان سنجی استفاده از داده های رسانه های اجتماعی در مدیریت شهرت بخش خبری سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
627 - 647
حوزه های تخصصی:
هدف: توسعه رسانه های اجتماعی، ارتباط با مخاطبانِ سازمان های رسانه ای را تسهیل و امکان مشارکت آن ها در فرایند مدیریت شهرت را ایجاد کرده است. بی توجهی بخش خبرِ سازمان صداوسیما به کاربران در رسانه های اجتماعی که در توسعه یا تهدید شهرت سازمان تأثیر دارد، چالش هایی را در مدیریت شهرتِ این سازمان ایجاد کرده است. در این پژوهش به دنبال امکان سنجی استفاده از داده های رسانه های اجتماعی (توییتر) در توسعه مدل شهرت بخش خبرِ سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بوده ایم.روش: پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش دلفی در سه مرحله اجرا شد. مشارکت کنندگان به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که 16 نفر متشکل از سردبیران، خبرنگاران، مدیران و تحلیلگران رسانه های اجتماعی بودند.یافته ها: الگوی به دست آمده 21 عنصر را دربرمی گیرد که در قالب سه بُعد پیش نیازهای سازمانی، مدیریت شهرت و درگیرسازی ذی نفعان است. بُعد اول شامل عناصری مانند تغییر سیاست های بخش خبری به منظور استفاده از توئیتر برای مدیریت شهرت، ایجاد مرکز رصد و تحلیل داده های توئیتر، تدوین برنامه های راهبردی مدیریت شهرت، جذب کارکنان جوان و خلاق و...؛ بعد دوم شامل سه عنصر جمع آوری داده، تحلیل داده ها و اقدام و بعد سوم نیز شامل عناصری مانند حضور رسمی سردبیران و خبرنگاران در توییتر، شناسایی و دسته بندی ذی نفعان و... است. این مدل می تواند شکاف موجود در رابطه با چگونگی استفاده از داده های رسانه های اجتماعی برای توسعه شهرت سازمان را پُر کند.نتیجه گیری: عناصر احصا شده در این پژوهش، الگوی کاربست داده های رسانه اجتماعی توئیتر در مدیریت شهرت بخش خبرِ سازمان صدا و سیما را تشکیل می دهد که در نتیجه به توسعه شهرت و ایجاد روابط پایدار با ذی نفعان سازمان منجر می شود.
بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان با توجه به نقش تعدیلگر نوع استخدام (کارکنان رسمی و قراردادی) در شرکت خودروسازی سایپا آذین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
115 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مسائلی که امروزه پژوهش بر روی آن ضروری به نظر می رسد، مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان است. فضای بوروکراتیک و سلسله مراتبی بسیاری از سازمان ها باعث شده تا احساس تعهد و مسئولیت پذیری کارکنان در قبال سازمان و جامعه کمتر شود. پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه بین سلامت سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان با توجه به نقش تعدیل گر نوع استخدام (رسمی یا قراردادی) انجام شده است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی- پیمایشی و به طور کامل مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان واحد بازرگانی و واحد مهندسی شرکت خودروسازی سایپا آذین می باشند، که به صورت تصادفی انتخاب شده اند و با استفاده از روش نمونه گیری 183 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. جهت گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی بر اساس مدل هوی و همکاران و پرسشنامه مسئولیت پذیری اجتماعی بر اساس مدل کارول استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که سلامت سازمانی بر مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نقش تعدیل گری متغیر نوع استخدام (رسمی یا قراردادی) بر رابطه بین سلامت سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان مورد تایید قرار گرفت. محدودیت ها و پیامدها : اگر استخدام کارکنان به شکل رسمی باشد، تاثیر سلامت سازمانی بر مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان افزایش می یابد و اگر نوع استخدام قراردادی باشد، تاثیر سلامت سازمانی بر مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان کاهش خواهد یافت. پیامدهای عملی : به منظور بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان در سازمان ها اقداماتی در جهت افزایش سلامت سازمان انجام گیرد. ابتکار یا ارزش مقاله : بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و مسئولیت اجتماعی و پرداختن به این موضوع که آیا بهبود سلامت سازمانی در سازمان منجر به افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان خواهد شد یا خیر.
مدل مدیریت منابع انسانی مبتنی بر مدیریت دولتی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
157 - 177
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف مدل مدیریت منابع انسانی مبتنی بر مدیریت دولتی نوین، انجام شد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: در پژوهش حاضر برای جمع آوری داده ها از دو روش کیفی و کمی استفاده شد. جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته و استفاده از نظر خبرگان و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه انجام شد. مصاحبه های انجام شده به روش کدگذاری سه مرحله ای (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی)، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در بخش کیفی تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه ها ادامه یافت و در بخش کمی نیز 384 نفر از مشتریان بانک مسکن حجم نمونه را تشکیل دادند و پرسشنامه ها را تکمیل کردند. یافته های پژوهش: بر اساس نتایج مولفه های مدیریت منابع انسانی بر اساس رویکرد مدیریت دولتی نوین (اصل خصوصی سازی، اصل تمرکززدایی، اصل کوچک سازی، اصل مدیریت گرایی، بوروکراسی زدایی) تنظیم و پیشنهاد گردید. محدودیت ها و پیامدها: به دلیل تعدد متغیرهای پژوهش و پیچیدگی های خاص پژوهش، برای پژوهش های آینده باید سایر مؤلفه های متغیرها به طور دقیق بررسی شوند تا دیگر روابط متغیرها هر چه شفاف تر و جامع تر شناخته شود. پیامدهای عملی: به منظور جذب و به کارگیری نیروی انسانی تحصیل کرده، مجرب و متخصص، از امکانات و ابزارهای اصولی و علمی منابع انسانی استفاده شود. ابتکار یا ارزش مقاله : به منظور توسعه و رشد متوازن منابع انسانی نظام جامع برنامه ریزی نیروی انسانی از قبیل مسیر پیشرفت شغلی، برنامه ریزی جانشینی طراحی و اجرا گردد. نوع مقاله: مقاله علمی.