فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵۹۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه رقابت موجود در بازارها با گستردگی بیشتری نسبت به گذشته همراه است. بسیاری از شرکت ها تلاش می کنند تا با تدوین استراتژی های رقابتی مناسب، مزیت رقابتی را بدست آورند و با افزایش میزان رقابت پذیری محصولات خود، زمینه رشد و پیشرفت شرکت را فراهم سازند. افزایش ارزش برای مشتریان به منظور دستیابی به مزیت رقابتی، ارتباط نزدیکی با انتخاب دقیق استراتژی توسط شرکت دارد. در این پژوهش تاثیر استراتژی های رقابتی، بر پایداری عملکرد مالی و ریسک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. برای آزمون روابط مذکور اطلاعات 424 سال شرکت شامل 130 شرکت طی سال های 1386-1392 مورد استفاده قرار گرفته است. به منظور اندازه گیری استراتژی های رقابتی از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، با استفاده از رگرسیون خطی چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد هر چند بکارگیری استراتژی تمایز نسبت به استراتژی رهبری هزینه منجر به عملکرد پایدارتری می شود، اما استراتژی تمایز ممکن است با ریسک بیشتری همراه باشد.
برون سپاری اجرایی در آماد و پشتیبانی نزاجا؛ از نظریه تا اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی استراتژی های مدیریت دانش متناسب با وظایف مدیریت منابع انسانی و نوع مشاغل (مورد مطالعه شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های منابع انسانی نقش مهمی در تولید و انتقال دانش ایفا می کند. با این وجود تاکنون مطالعات جامعی در خصوص هماهنگی بین وظایف مدیریت منابع انسانی و استراتژی های مدیریت دانش بطور همزمان انجام نشده است. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدلی جهت تعیین استراتژی های مناسب مدیریت دانش و فعالیت های مدیریت منابع انسانی متناسب با هر دسته از مشاغل سازمانی می باشد. در این پژوهش مشاغل سازمانی مطابق با مدل ارائه شده توسط لپک و اسنل، به چهار دسته دانش محور، شغل محور، مشارکتی و قراردادی تقسیم شده و سپس رابطه بین نوع مشاغل واستراتژی های مدیریت دانش(کدگذاری و شخصی سازی) بر اساس نطریه هانسن با وظایف مدیریت منابع انسانی نطیر آموزش، برنامه ریزی، کنترل و پاداش سنجیده شده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جهت گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از مدیران و کارشناسان درحوزه معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران می باشد که به استناد جدول کوکران 196 نفر به عنوان نمونه تصادفی در تحقیق مشارکت داشته اند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار smart pls, spss استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که رابطه معنی داری بین نوع مشاغل و استراتژی های مدیریت دانش و وظایف مدیریت منابع انسانی وجود دارد.بدین معنی که هر چقدر که مشاغل از سمت شغل محوری به سمت دانش محوری حرکت می کند، استراتژی مدیریت دانش نیز به موازات آن از کدگذاری به سمت شخصی سازی تمایل پیدا کرده و وظایف مدیریت منابع انسانی نیز به تبع آن تغییر پیدا می کند.
طراحی برنامه استراتژیک آموزشی شرکت ره آرتین با رویکرد SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از مدیریت استراتژیک در حوزه های مختلف و از جمله حوزه منابع انسانی و آموزش سازمانی از اقبال گسترده ای برخوردار بوده و بسیاری از شرکت ها تلاش می نمایند با شناسایی آینده مطلوب مورد نظر و تمرکز برآن، زمینه تحقق هر چه بیشتر اهداف خود را فراهم آورند. هدف این مقاله تدوین برنامه استراتژیک آموزشی شرکت ره آرتین با بکارگیری روش تحقیق آمیخته بوده است. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران ستادی و صفی، کارشناسان و مدیر آموزش به تعداد 35 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند(غیر احتمالی ) تعداد 9 نفر به عنوان اعضاء کمیته راهبردی و تعداد 25 نفر به عنوان اعضاء تیم اجرایی مدیریت استراتژیک آموزشی انتخاب شدند. شرکت کنندگان در بخش کمی کلیه ذینفعان آموزشی به تعداد 90 نفرمی باشند که تعداد70 نفر مطابق جدول مورگان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه گروه های کانونی و در بخش کمی پرسشنامه بوده است. و از روش کدبندی گزاره های بیانی، آزمون توافق نظر کاپای کوهن، روش تحلیل سلسله مراتبی و ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج بدست آمده از سوال اول تحقیق بعد از کدگزاری نتایج حاصل از مصاحبه های کانونی ، 10 نکته اصلی را نشان داد که بعد از انجام آزمون توافق نظر، سه نکته پایانی حذف و سایر موارد جهت قرار گرفتن در چشم انداز آموزشی مطرح گردید. همچنین، نتایج تحلیل سوال دوم و سوم به ترتیب حاکی از پیشی داشتن فرصت ها بر تهدیدها و بالا بودن میزان ضعف ها بر قوت ها داشت که این موضوع بیانگر آن است که موقعیت استراتژیک واحد آموزش شرکت ره آرتین در خانه استراتژی های محافظه کارانه (WO ) قرار گرفته است. با توجه به موقعیت مذکور از طریق تشکیل ماتریس SWOT ، 16 استراتژی شناسایی و بعد از مشخص شدن جذابیت هریک بوسیله ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک، پنج استراتژی با اولویت "" توسعه زیرساخت های آموزشی IT ، بازگشت سرمایه گذاری مالی آموزشی ، هدفمندی آموزش های شغلی ، تعاملات هدفمند فرآیندی و بهبود مشارکت خبرگان درون سازمانی "" توسط کمیته راهبردی و اجرایی مدیریت استراتژیک آموزشی انتخاب و جهت تدوین برنامه های عملیاتی معرفی گردید.
تحلیل استراتژیک توسعه کارآفرینی در صنایع شیلاتی استان بوشهر با رویکرد ترکیبی SWOT-AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف در این مقاله بهره گیری از تفکر کارآفرینانه برای تدوین استراتژی هایی است که فعالیت های سنتی شیلاتی در استان بوشهر را به سمت فعالیت هایی نوآورانه سوق دهد. بر همین اساس، با بکارگیری مدل SWOT ، پس از بررسی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای محیطی، استراتژی هایی برای توسعه کارآفرینی در فعالیت های شیلاتی پیشنهاد شده است. برای شناسایی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها از مصاحبه با کارشناسان و فعالان شیلاتی استان در کنار مطالعه اسناد و متون مرتبط استفاده شدکه در نهایت پس از غربال گری فاکتورهای داخلی و خارجی بدست آمده گروه ضعف های داخلی با وزن نسبی 483/0 مهمترین فاکتور استراتژیک در میان گروه های SWOT و پس از آن گروه فرصت های بیرونی با وزن نسبی 247/0 ، قوت های درونی با وزن نسبی 176/0 و تهدیدهای بیرونی نیز با 094/0 در رتبه های بعدی قرار دارند. SWOT علیرغم سادگی، تحلیلی از اهمیت و اولویت های فاکتورها و همچنین گزینه های تصمیم بدست آمده را ارائه نمی دهد. برای حذف این ایراد، تحلیل SWOT در ترکیب با روش AHP جهت اولویت بندی فاکتورها به بکار گرفته شد. سپس یک مکانیسم مقیاس رتبه بندی برای ارزیابی رابطه استراتژیک میان فاکتورهای SWOT و توسعه استراتژی های برتر توسعه کارآفرینی بکارگرفته شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مهمترین استراتژی کاربردی برای توسعه کارافرینی در صنعت شیلات استان استرتژی اختصاص یارانه تولید و کمک های بلاعوض به پدیدآورندگان فکر و خلاقیت با شاخص مطلوبیت 238/0 می باشد.
تدوین و غربال استراتژی های سازمان بر مبنای استراتژی های ژنریک با استفاده از گسترش عملکرد کیفیت فازی (مطالعه موردی : شرکت تولید مواد آرایشی و بهداشتی سینره)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مفهوم پردازی معنویت سازمانی از منظر نهج البلاغه: کاربست استراتژی نظریه داده بنیاد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین نظریه معنویت سازمانی از منظر نهج البلاغه، با استفاده از استراتژی پژوهشی نظریه داده بنیاد متنی به انجام رسید. بدین منظور، خطبه ها، نامه ها و حکمت های کتاب ارزشمند نهج البلاغه بررسی و نمونه عبارت های در ارتباط با مبحث معنویت سازمانی از نهج البلاغه استخراج شدند. پس از بررسی و دقت نظر در این عبارت ها، با محور قرار دادن مشخصه های مشترک بین آنها، مضمون های پژوهش در 21 عنوان گردآوری شدند. در نهایت با
در نظر گرفتن این مضمون ها و زیر شاخه هریک، به تدوین نظریه معنویت سازمانی از دیدگاه نهج البلاغه براساس مدل طرح نظام مند نظریه داده بنیاد، مشتمل بر مقوله کانونی (خدامحوری)، عوامل علّی (اعتقاد، عمل و خودشناسی)، راهبردها و تعاملات (راهبردهای آموزش و بهسازی، نظارت و مشاوره)، زمینه یا بستر (قانون مداری)، شرایط مداخله گر (خودسازی و توان مدیریتی)
و پیامدها (تعهد، تعامل سازنده، عدالت سازمانی و عدالت اجتماعی)، پرداخته شد. با توجه به اهمیت بومی سازی نظریه ها و گفتمان های مدیریت و تأکید بر مدیریت اسلامی جهت جلوگیری از بروز تضاد و تعارض در مبانی اعتقادی و عملی مدیران و کارکنان سازمانی، یافته های حاصل از این پژوهش می تواند افزون بر توسعه دانش نظری و بومی موجود، به روش های گوناگون، مبنایی برای سنجش معنویت و کاربرد آن در سازمان ها قرار گیرد.
موانع اجرای راهبرد های سازمانی در دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش میانجی راهبردهای ترکیبی رقابتی و رویکرد مبتنی بر منابع در تأثیر ساختار بر عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ساختار بر عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی گری استراتژی های ترکیبی رقابتی و رویکرد مبتنی بر منابع در شرکت گاز استان اصفهان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان شرکت گاز به تعداد 829 نفر و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 260 نفر محاسبه شده و نمونه گیری به روش طبقه ای متناسب با حجم جامعه بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه 44 سوالی محقق ساخته بوده که روایی آن به دو روش صوری و سازه و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 22 و به روش الگوسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که ساختار سازمانی شرکت بصورت مستقیم بر عملکرد سازمانی تأثیر معناداری دارد. همچنین با توجه به نتایج دیگر، ساختار سازمانی بصورت غیر مستقیم و از طریق نقش میانجی گری استراتژی های ترکیبی رقابتی و رویکرد مبتنی بر منابع بر عملکرد سازمانی تأثیر معنادار دارد.
چالش های برون سپاری آموزش به مؤسسات ارائه دهنده آموزش از دیدگاه مدیران و کارشناسان آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی چالش های برون سپاری آموزش به مؤسسات ارائه دهنده آموزش از دیدگاه مدیران و کارشناسان آموزش می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، جزء پژوهش های توصیفی، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران و کارشناسان آموزش سازمان هایی است که در لیست صد شرکت برتر کشور و در شهر تهران قرار دارند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 83 نفر از آنان انتخاب و مورد سؤال قرار گرفته است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شامل 55 سوال بسته پاسخ استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید دانشگاهی بررسی و مورد تأیید قرار گرفته و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. پس از جمع آوری و تلخیص داده ها، به منظور تحلیل و تفسیر سوال های پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان داد که از نظر مدیران و کارشناسان، کیفیت خدمات مؤسسات ارائه دهنده آموزش، در سطح مطلوبی است. همچنین مدیران و کارشناسان آموزش، دیدگاه مثبتی در مورد برون سپاری آموزش های سازمانی دارند و بین دیدگاه افراد نمونه نسبت به برون سپاری آموزش، بر حسب متغیرهای دموگرافیگ تفاوت معنی داری وجود ندارد. مهم ترین نقاط قوت برون سپاری در مؤسسات ارائه دهنده آموزش به ترتیب توسعه منابع و امکانات، بهبود عملکرد، کاهش هزینه ها و تمرکز بر اهداف و فرایند های اصلی و مهم ترین نقاط ضعف برون سپاری آموزش، نداشتن اطلاعات کافی در خصوص شرکت ها، از دست رفتن مزایای رقابتی، دشواری در تغییر به سمت پیمانکاران جدید و افزایش منابع مورد نیاز، مدیریت تماس و روابط بوده و در نهایت، مهم ترین راه کارهای بهبود برون سپاری در مؤسسات ارائه دهنده آموزش ارائه شده است.
ارزیابی استراتژی های رقابتی و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه الگوی نظام مند برای انتخاب راهبرد استوار با رویکرد آینده پژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش یافتن الگویی برای انتخاب استراتژی با نگاهی چندگانه به آینده است. بدین منظور، ابتدا با شناسایی عوامل محرک محیطی شکل دهنده آینده، سناریوهایی را برای ترسیم آینده های محتمل برای پردیس کیش دانشگاه تهران ترسیم گردیده و سپس جهت انجام یک برنامه ریزی راهبردی دقیق و هماهنگ در همه حوزه های راهبردی، با استفاده از برنامه ریزی خطی، بسته های راهبردی بهینه برای هر سناریو ( شامل راهبرد های آموزشی، پژوهشی، بازاریابی، منابع انسانی و مالی ) و در نهایت بسته راهبردی استوار که در مجموع سناریوها از عمکرد قابل قبولی برخوردار باشد، انتخاب شده است. شیوه گردآوری اطلاعات مصاحبه و جامعه خبرگان این پژوهش همه برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان پردیس کیش بوده اند که با روش نمونه گیری گلوله برفی، از 13 مصاحبه جمع آوری گردید. روایی محتوایی ابزار به کارگرفته شده(مصاحبه) نیز با قضاوت خبرگان این حوزه تأیید و از شیوه تحلیل محتوای کیفی، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در هر سناریو، بسته بهینه منتخب، شامل راهبرد هایی است که علاوه بر اینکه کاملا متناسب و هماهنگ اند، با شرایط سناریوی مربوطه هم کاملا مطابق و سازگارند. همچنین یافته ها حاکی از آنند که دو بسته راهبردی استوار منتخب که یکی با رویکرد مبتنی بر عملکرد و دیگری با رویکرد مبتنی بر تأسف انتخاب شده، در کلیه سناریوها از مطلوبیت مناسب برخوردارند.
انتخاب تأمین کنندگان مناسب برای برون سپاری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) و بر مبنای مدل BOCR (مورد مطالعه: شرکت آذین تنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه انتخاب تأمین کنندگان مناسب، یکی از مسائل مهم استراتژیک در بین شرکتهایی می باشد که به نحوی جهت تأمین کالای مورد نیاز خود به آنها وابسته می باشند. متخصصین این امر اعتقاد دارند که هیچ یک از راههای ارزیابی و انتخاب، بهترین راه نمی باشد. بنابراین سازمانها با نگرشهای متفاوتی به این موضوع می نگرند و از روشهای متفاوتی برای ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان استفاده می کنند.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و الویت بندی معیارهای موثر در انتخاب تأمین کنندگان و انتخاب تأمین کننده مناسب جهت برون سپاری در شرکت آذین تنه انجام گرفته است. در این بررسی از ساختار سودها، فرصتها، هزینه ها و ریسکها (BOCR[1]) برای تعیین و الویت بندی شاخصهای موثر بر تصمیم گیری مدیران برای حل این مشکل استفاده گردید. ابتدا مطالعات اولیه در خصوص شناسایی معیارهای تأثیرگذار در انتخاب تأمین کنندگان صورت پذیرفت. سپس این معیارها بر اساس شاخص های اصلی مدل BOCR تفکیک گردیدند. پس از آن پرسشنامه هایی جهت مقایسه و رتبه بندی این معیارها و تأمین کنندگان مورد نظر، تنظیم و نظر کارشناسان مرتبط اخذ گردید. با استفاده از روش ANP[2] و نرم افزار سوپردسیشن پاسخ های به دست آمده تجزیه و تحلیل و ارزش وزنی هر یک از معیارها محاسبه گردیده و الویت بندی معیارها و تأمین کنندگان صورت پذیرفت و در نهایت مناسب ترین تأمین کننده جهت برون سپاری شناسایی گردید.
اولویت بندی استراتژی های جبران خدمات شرکت های خدمات دهنده اینترنتی از دیدگاه مشتریان با استفاده از رویکرد AHP فازی
حوزه های تخصصی:
رامروزه استراتژی های جبران خدمات به عنوان ابزاری مؤثردرجهت حفظ مشتریانی که به دلیل تجربه دریافت خدمات ضعیف ناراضی هستند، کانون مطالعات متعدد قرارگرفته است. هدف تحقیق حاضر، اولویت بندی استراتژی های جبران خدمات از دیدگاه مشتریان شرکت های خدمات اینترنتی در قبال نارسایی ها ی خدماتی این شرکت ها است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی است. جامعه آماری تحقیق مشتریان اینترنت پرسرعت شهر مشهد هستند. تعداد نمونه 383 نفر و روش نمونه گیری طبقه ای با حجم نمونه متناسب با تعداد مشتریان هر شرکت بوده است. در پژوهش حاضر از روشAHP با رویکرد فازی استفاده شده است. بر اساس نتایج آماری در بین شش استراتژی جبران خدمات شناسایی شده، توانمندسازی اولویت نخستو جبران (دیه)، توضیحات، ارتباطات، ملموسات و بازخورد اولویت های دوم تا ششم را احراز کرده اند
روند تکاملی الگوی راهبردهای منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های اصلی پژوهش در راهبرد منابع انسانی، تطبیق نگرش راهبردی به مدیریت منابع انسانی و تدوین راهبرد منابع انسانی است. مقصود از اقدامات راهبردی آن دسته از برنامه ها و فعالیت های مبتکرانة منابع انسانی است که برای ایجاد رابطة تنگاتنگ بین منابع انسانی با اهداف راهبردی سازمان طراحی شده اند. مقصود از نگرش راهبردی در مدیریت منابع انسانی، منطقی مدیریتی است که مستلزم به کارگیری منابع انسانی و فعالیت هایی است که با امور راهبردی یا اهداف سازمانی رابطة تنگاتنگ دارد. باید راهبردهای منابع انسانی با راهبرد سطح شرکت و سطح کسب وکار به ویژه راهبرد و رویکرد ساختاری سازمان هماهنگ باشد. در این پژوهش پس از مرور مفاهیم اولیة منابع انسانی و راهبرد، دربارة راهبرد منابع انسانی و الگوهای تدوین راهبردهای منابع انسانی، بحث شده و کامل ترین الگوی راهبردهای منابع انسانی برای سازمان ها شناسایی شده است. در نهایت، بررسی شده است که آیا این الگو پاسخگوی نیاز سازمان های با رویکرد برون سپاری است.
بررسی نقش واسط گرایش به بازار ورفتارکارآفرینانه بررابطه بین استراتژی های بازرگانی وعملکرد سازمانی ( مورد مطالعه: شرکت های تولیدی متوسط و بزرگ شهرک های صنعتی شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کلیه شرکت ها می بایستی رویکردهای کسب و کار خود را متحول سازند تا بتوانند در عرصه رقابتی، رشدی سریع تر از رقبا داشته و ارزش بیشتری برای مشتری خلق نمایند. در این عرصه رقابتی عواملی که می توانند به عنوان مزیت رقابتی شرکت ها عمل کنند و آن ها را از هم متمایز سازد و سبب بهبود عملکرد آن ها شود، تاکید براستراتژی های بازرگانی، گرایش به بازار و رفتارکارآفرینانه می باشد. تحقیق حاضر به دنبال بررسی تاثیراستراتژی های رقابتی رهبری هزینه و تمایز بر عملکرد شرکت های تولیدی متوسط و بزرگ با نقش واسط گرایش به بازار و رفتارکارآفرینانه است. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردیده و روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و سازه و همچنین آلفای کرانباخ مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری در این پژوهش شرکت های تولیدی متوسط و بزرگ شهرک های صنعتی شهرستان مشهد می باشد. طرح نمونه گیری احتمالی بوده و از نوع نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS استفاده شده و تحلیل داده های مربوط به 89 شرکت که به سوالات تحقیق پاسخ دادند حاکی ازتایید نقش میانجی رفتارکارآفرینانه دررابطه بین استراتژی های بازرگانی و عملکرد سازمانی است. به علاوه استراتژی رهبری هزینه به طور مستقیم با عملکرد، گرایش به بازار و رفتارکارآفرینانه؛ استراتژی تمایز با گرایش به بازار و رفتارکارآفرینانه و همچنین رفتارکارآفرینانه با عملکرد رابطه معناداری دارند. همچنین نقش واسط گرایش به بازار دررابطه بین استراتژی های بازرگانی و عملکرد سازمانی مورد تایید قرارنگرفت.
بررسی رابطه بین استراتژی کسب و کار با کیفیت سود و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین استراتژی کسب وکار با کیفیت سود و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1384 تا 1391 می پردازد. نمونه تحقیق شامل 99 شرکت است. این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بوده و برای آزمون فرضیه ها از مدل داده های ترکیبی و روش حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده می شود. در این تحقیق شرکت ها از نظر استراتژی کسب وکار به دو دسته ی شرکت های آینده نگر و شرکت های تدافعی تقسیم می شوند. برای تعیین استراتژی هر شرکت از سیستم امتیازدهی ترکیبی ایتنر و همکاران (1997) استفاده شده است. همچنین برای اندازه گیری متغیر کیفیت سود از دو شاخص محافظه کاری حسابداری و مدیریت سود استفاده می شود. برای اندازه گیری محافظه کاری حسابداری از شاخص محافظه کاری گیولی و هاین (2000) ، و برای اندازه گیری مدیریت سود از مقیاس مجموع اقلام تعهدی اختیاری طبق مدل تعدیل شده جونز استفاده نموده ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان مدیریت سود در شرکت های تدافعی نسبت به شرکت های تهاجمی (پیشگام) بیشتر است. همچنین، نتایج بیانگر آن است که محیط اقتصادی بر رابطه بین راهبردهای تجاری شرکت و کیفیت سود آن موثر می باشد. علاوه بر این، نتایج رابطه معناداری بین سطح محافظه کاری و بازده سهام با نوع استراتژی شرکت ها را نشان نمی دهد. نتایج حاکی از آن است که محیط اقتصادی بر رابطه بین راهبردهای تجاری شرکت و بازده سهام آن موثرنیست.
طراحی مدل خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در نظام سلامت ایران (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه حکومت ها برای حل مسائل فراروی جامعه خود، بهبود شرایط و بهره گیری از فرصت ها، به سازوکارهایی به نام خط مشی های عمومی متوسل می شوند. برای ارتقا کیفیت چنین خط مشی هایی مدل های متعددی پیشنهاد شده است، یکی از جدیدترین این مدلها، خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد است. خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در بخش سلامت کشورهای مختلف مورد استقبال واقع شده است. هدف این پژوهش طراحی مدلی برای نهادی شدن خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در بخش سلامت کشور است. با توسل به پژوهش کیفی (مصاحبه با خط مشی گذاران و کارشناسان ارشد خط مشی گذاری نظام سلامت کشور و تحلیل داده بنیاد متن مصاحبه ها) و احصا مضامین کلیدی، مدل نهادی شدن خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد طراحی شده است. در نهایت راهکارهای پیشنهادی برای رفع موانع موجود در راه بکارگیری خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در نظام سلامت کشور ارائه شده است.