فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۷۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
گروه های صنعتی، تعاملات درون گروهی و برون گروهی دارند. در این مطالعه برای بررسی پویایی خطی اطلاعات، از دوازده گروه صنعتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شد. از دو معیار اندازه گیری محافظه کاری شامل معیار «نسبت جمع قیمت به جمع ارزش دفتری سهام» و «نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری» استفاده شده است. برای اصلاح آثار عوامل خاص در صنعت، این نسبت روند زدایی شد و همچنین جهت کنترل آثار هر صنعت، تورم و عوامل مؤثر بر شاخص های صنایع مختلف در دوره های زمانی مورد مطالعه از دو معیار- میانگین سالیانه تفاضل ارزش بازار و ارزش دفتری و شاخص هر صنعت- استفاده شد. نتایج تحلیل صنعت نشان می دهد که معیار «نسبت جمع قیمت به جمع ارزش دفتری» دارای همبستگی قوی می باشد و در نقطه مقابل با به کارگیری میانگین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری روند زدایی شده نتایج همبستگی قوی تر می شود. درنهایت استانداردکردن متغیرها براساس شاخص هر صنعت در مقایسه با استاندارد کردن براساس میانگین سالیانه تفاضل ارزش بازار و ارزش دفتری منجر به نتایج قوی تری در ضرایب مدل های ارزش گذاری براساس صنعت می شود. بنابراین برای ارزیابی و تحلیل پویایی خطی اطلاعات در گروه های صنعتی به همراه گنجاندن عوامل محیطی همچون، سیاست های محافظه کاری در حسابداری، نوع صنعت، شاخص های بازار بورس، نرخ هزینه سرمایه، نرخ تورم، سیاست های توزیع سود نقدی، ارزش دفتری و قیمت های گذشته و حال اوراق بهادار می توان مدل های ارزش گذاری مبتنی بر سود باقیمانده را به کار رفت.
توسعه الگوهای پیش بینی و ارزشیابی اولسون (1995) با لحاظ کردن ریسک ورشکستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سود حسابداری و فرض تداوم فعالیت از مبانی طراحی الگوهای پیش بینی و ارزشیابی اولسون (1995) است. با توجه به توان تأثیرگذاری ریسک ورشکستگی بر این دو عامل، این پژوهش ضمن تعدیل این الگو ها با لحاظ کردن ریسک ورشکستگی، الگو های اولیه و تعدیل شده در دو دوره تخمین 5 ساله (1382-1387) و 10 ساله (1382-1392) را با استفاده از داده های ترکیبی 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارزیابی مقایسه ای کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد لحاظ کردن ریسک ورشکستگی باعث بهبود قدرت الگوهای پیش بینی و ارزشیابی اولسون در هر دو دوره تخمین 5 و 10 ساله می شود؛ اما به سبب رشد بی رویّه قیمت ها در سال های 91 و 92 و شکل گیری حباب های قیمتی، ارزش هایی که هر دو الگوی اولیه و تعدیل شده در دوره تخمین 10 ساله برآورد کرده اند به نحو معناداری پایین تر از ارزش های واقعی بازار است.
بررسی تأثیر مدیریت واقعی سود و انگیزه های مدیریت بر چسبندگی هزینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر مدیریت واقعی سود و انگیزه های مدیریت بر میزان چسبندگی هزینه ها را بررسی می کند. چسبندگی هزینه به این معنی است که نسبت کاهش هزینه ها در هنگام کاهش فروش کمتر از نسبت افزایش هزینه ها در هنگام افزایش فروش است. طبق نظریه تصمیم های آگاهانه، چسبندگی هزینه ها نتیجه تصمیم های آگاهانه مدیران است. این مطالعه بر حالتی تمرکز می کند که در آن مدیران به هنگام کاهش فروش، با انگیزه پرهیز از زیان و کاهش سود، به تعدیل آگاهانه منابع اقدام می کنند. جامعه آماری این پژوهش، شامل نمونه ای از 135 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره 10 ساله از سال 1383 تا 1392 است. برای آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیونی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مدیران هنگام کاهش فروش یعنی زمانی که برای پرهیز از زیان انگیزه دارند، کنار گذاشتن منابع بدون استفاده را سرعت می بخشند و منابع را به طور آگاهانه تعدیل می کنند. این تصمیم آگاهانه، چسبندگی هزینه ها را کاهش می دهد.
تأثیر پیچیدگی سازمانی بر رفتار پیش بینی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ظهور و نمود پیچیدگی، رشد و شیوع ی چنان روز افزون به خود گرفته است که بسیاری قرن جدید میلادی را سده پیچیدگی نام نهادهاند. نظریه پیچیدگی به تمام علوم، مخصوصاً مدیریت و حسابداری راه یافته است.پیچیدگی سازمانی یک ویژگی است که باعث میشود درک فعالیتها و عملیات شرکت دشوار گردد.
از این رو، در این پژوهش تأثیر هر یک از اجزای پیچیدگی سازمانی را بر صحت و خوشبینیهای مدیریت در رابطه با ارائه پیشبینی سود بررسی شده است.برای این پژوهش دو روش کتابخانهای و میدانی مورد استفاده قرار گرفت.برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدل آماری تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره و نرمافزارهای Spssو Eviews استفاده شده است.نتایج حاصلاز تجزیه و تحلیل 97 شرکتدر بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1392 در سطح اطمینان 95 درصد نشان میدهد پیچیدگی سازمانی در هر دو سطح پیچیدگی هزینه و پیچیدگی اطلاعاتی خود اثر کاهشی بر صحت و خوشبینی پیشبینی سود مدیریت داشت.
تاثیر کیفیت حسابرسی بر هزینه نمایندگی، مدیریت سود و محافظه کاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جدایی مالکیت از مدیریت، تضاد منافع بین مدیران و مالکان و نگرش های مدیریت سبب مطرح شدن مباحث مدیریت سود، محافظه کاری و هزینه های نمایندگی در حسابداری شده است. بر اساس تئوری حاکمیت شرکتی ، مالکان و سهامداران شرکت ها با به کارگیری و استخدام حسابرسان سعی در کنترل فعالیت های مدیران دارند و بدین وسیله درصدد کاهش هزینه های نمایندگی هستند. این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین کیفیت حسابرسی با مدیریت سود، محافظه کاری و هزینه های نمایندگی است.
نمونه ی آماری این پژوهش اطلاعات 100 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی 1384 تا 1392 بوده است، برای آزمون فرضیه های این پژوهش از مدل رگرسیون چند متغیره و تجزیه وتحلیل پانلی استفاده شده است.
نتایج آزمون فرضیات نشان داد که با افزایش کیفیت حسابرسی هزینه نمایندگی ومحافظه کاری افزایش می یابد به عبارت دیگر افزایش کیفیت حسابرسی با هزینه نمایندگی و محافظه کاری رابطه مستقیم وجود دارد. هچنین با افزایش کیفیت حسابرسی، مدیریت سود کاهش می یابند. به عبارت دیگر افزایش کیفیت حسابرسی با مدیریت سود رابطه معکوس دارد.
بررسی اثر میانجی مدیریت سود بر رابطه میان هزینه های تحقیق و توسعه و حق الزحمه خدمات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آگاهی نسبت به این مسئله بنیادی است که هزینه های تحقیق و توسعه به عنوان ابزاری توانمند به منظور اعمال مدیریت سود در چرخه تجاری مختلف و دوره های متفاوت اقتصادی قلمداد می شود؛ که همین امر می تواندبر حق الزحمه حسابرسان نیز تأثیر گذارد. بنابراین، ارتباط میان هزینه های تحقیق و توسعه و بهای خدمات حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می گردد. همچنین اثر تعاملی مدیریت سود بر رابطه بین هزینه های تحقیق و توسعه و حق الزحمه حسابرسی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری مورد پژوهش 48 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران طی سال های1383 الی 1394 است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های ترکیبی (تابلویی) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که هزینه های تحقیق و توسعه ارتباط مثبت و معناداری با حق الزحمه حسابرسی دارند؛ به علاوه مدیریت سود نیز موجب افزایش این رابطه می شود. در نهایت، این فرضیه تقویت می شود که مدیران شرکت ها در راستای مدیریت سود اقدام به هزینه سرمایه ای یا جاری کردن مخارج تحقیق و توسعه می نمایند.
شناسایی متغیرهای مالی و غیر مالی موثر بر مبانی تعدیل گزارش حسابرسی مرتبط با برآوردهای حسابداری: رویکرد داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق با استانداردهای حسابرسی، حسابرس باید شواهد کافی و قابل قبولی را درباره برآوردهای حسابداری گردآوری کند تا از منطقی بودن آنها در شرایط موجود و در صورت لزوم، افشای مناسب آنها اطمینان حاصل کند. هدف تحقیق حاضر شناسایی متغیرهای مالی و غیر مالی موثر بر مبانی تعدیل گزارش حسابرسی مرتبط با برآوردهای حسابداری و نهایتاً ارائه مدلی برای پیش بینی مبانی و ماشین C مذکور با استفاده از سه تکن کی شبکه های عصبی مصنوعی، درخت تصمی مگیری 5.0 بردار پشتیبان می باشد. جامعه آماری تحقیق، شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 الی 1391 می باشد. نتایج حاصله، نشان م یدهد که متغیرهای نوع مبانی تعدیل سال قبل، نسبت حسابهای دریافتنی به کل دارای یها، سود یا زیا نده بودن شرکت، مدیریت سود، درصد تغ ییرات ذخیره مالیات، تخصص صنعت، نوع صنعت، اندازه شرکت، بازده دارای یها و دفعات گردش موجودی کالا مهم ترین متغیرها جهت پیش بینی می باشند. همچنین، از بین سه تکن کی بکارگرفته شده، تکن کی درخت تصمیم با میانگین 91 % از بالاترین توانایی جهت پیش بینی برخوردار می باشد.
الگوی تصمیم گیری تحت شرایط ریسک در بورس اوراق بهادار تهران مبتنی بر نقطه مرجع پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین سطح انطباق پذیری نقطه مرجع و تأکید بر پویایی این نقطه به عنوان عامل تعیین کننده سود و زیان سهامداران و اقدام آنان به رهاکردن و یا نگهداری سهام براساس نظریه دورنما به عنوان یکی از آخرین نظریه های مالی رفتاری است. برآورد نحوه انطباق پذیری نقطه مرجع و تبیین رفتار سرمایه گذاران در مواجهه با سود و زیان، ضرورت انجام پژوهش را مشخص کرده است. بدین منظور با بهره گیری از داده های لازم در قلمرو زمانی سال های 1383 تا 1392، سعی شده است به مسأله اصلی پژوهش پاسخ داده شود.نتایج پژوهش نشان می دهددو متغیر میزان سود (زیان) و مدت زمان سود (زیان) و اثر همزمان آن ها در یکدیگر در شکل گیری سطح نقطه مرجع و انطباق آن نقش دارند، به گونه ای که با قرارگرفتن سرمایه گذاران در دامنه های خاص تعریف شده برای سود، نقطه مرجع با سطح جدید انطباق پیدا می کند، درحالی که قرارگرفتن سرمایه گذاران در ناحیه زیان اثر معکوسی در شکل گیری سطح جدید نقطه مرجع دارد. طبق نتایج حاصل، با درنظرگرفتن متغیرهای استفاده شده در پژوهش، ضمن تأیید پویایی نقطه مرجع، با اتکاء به اثر تمایلی، سطح انطباق نقطه مرجع سرمایه گذاران و رفتار سرمایه گذاران نسبت به واگذاری و یا نگهداری سهام را می توان برآورد کرد.
تاثیر ریسک اطلاعات و هزینه های معاملات بر واکنش بازار به اعلان سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تأثیر ریسک اطلاعات و هزینه های معاملات بر واکنش بازار به اعلان سود می باشد. نمونه مورد بررسی شامل 828 داده شش ماهه-شرکت مربوط به 69 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازه زمانی شش ماهه اول سال 1387 تا شش ماهه دوم سال 1392 می باشد. فرضیات تحقیق با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته داده های تلفیقی پویا بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان می دهند که در شش ماهه اول، ریسک اطلاعات رابطه معنادار و معکوسی با واکنش بازار به سود غیرمنتظره دارد، ولیکن در دوره سالانه، رابطه معناداری بین این دو متغیر برقرار نمی باشد. از طرفی، در دوره سالانه، هزینه های معاملات رابطه معنادار و مستقیمی با واکنش بازار به سود غیرمنتظره دارند، ولیکن در شش ماهه اول، رابطه معناداری بین این دو متغیر برقرار نمی باشد. به عبارت دیگر، یافته های این تحقیق نشان می دهند که سرمایه گذاران برای فاکتورهای مالی نظیر ریسک اطلاعات و هزینه های معاملات، کمتر از فاکتورهای غیرمالی، اهمیت قائلند.
بررسی رابطه اندازه، مدیریت سود و زمان بندی بازار با عملکرد شرکت در زمان افزایش سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی شواهد تجربی حاکی از آن است که شرکت ها در زمان افزایش سرمایه نسبت به مدیریت سود و زمان بندی بازار اقدام نموده و به کارگیری هر یک از راهبرد های مذکور تحت تأثیر اندازه آنها است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اندازه، مدیریت سود و زمان بندی بازار با عملکرد شرکت در زمان افزایش سرمایه است. نمونه این پژوهش متشکل از 63 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که در فاصله زمانی سال های 1380 تا 1392 افزایش سرمایه داشتند. جهت بررسی رابطه اندازه، مدیریت سود و زمان بندی با عملکرد سهام از آزمون مقایسه میانگین دو جامعه و روش رگرسیون داده های تابلویی استفاده می شود. یافته های پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار مدیریت سود بر عملکرد کوتاه مدت و همچنین تأثیر منفی آن بر عملکرد یک ساله است؛ حال آن که عملکرد کوتاه مدت، یک ساله، دو ساله و سه ساله در اثر زمان بندی بازار تضعیف می گردد. همچنین نمی توان ادعا کرد تصمیم شرکت جهت اقدام به مدیریت سود و زمان بندی بازار در زمان افزایش سرمایه تحت تأثیر اندازه شرکت است.
بررسی تاثیر عضویت در گروه های تجاری بر کیفیت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برای اولین بار در ایران، نقش عضویت در گروه های تجاری بر رابطه بین مؤلفه های مؤثر بر کیفیت سود (ماهیت، قابلیت پیش بینی، پایداری و کیفیت حسابرسی) و کیفیت سود شرکت ها مورد بررسی قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه های پژوهش، اطلاعات مالی مرتبط شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره 1386 تا 1391جمعآوری شد و توسط نرم افزار Eveiws6 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بنابر نتایج این تحقیق می توان گفت در شرکت های عضو گروه های تجاری، از طریق تغییرمثبت در ماهیت سود و همچنین افزایش کیفیت حسابرسی، کیفیت سود شرکت ها ارتقا می یابد. در این تحقیق سعی شده تا برای اولین بار در ایران از طریق بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت سود در شرکت های عضو گروه های تجاری و مقایسه آن با شرکت های مستقل، اطلاعات مفیدی در اختیار مدیران، سرمایه گذاران و استفاده کنندگان از صورتهای مالی گذاشته شود. بدیهی است تحقیقات آتی در این خصوصمی تواند به ارزیابی نتایج حاصل از این تحقیق کمک کند.
بررسی اثر ساز و کارهای راهبری شرکتی و مدیریت سود بر نقدشوندگی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه توأمان ساز و کارهای راهبری شرکتی و مدیریت سود بر نقدشوندگی سهام شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از داده های 154 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387 تا 1394 استفاده شده است. آزمون فرضیه ها نیز به کمک روش حداقل مربعات معمولی، اجرا شده است . نتایج پژوهش مؤید وجود رابطه مثبت و معنادار بین دو ساز و کار راهبری شرکتی (اندازه گیری شده توسط میزان تمرکز داشتن کمیته حسابرسی و میزان استقلال اعضای هیئت مدیره) و رابطه منفی و معنادار معیار دیگر راهبری شرکتی (میزان تمرکز مالکیت) با نقدشوندگی سهام است. همچنین نتایج، بیانگر وجود رابطه منفی معنادار بین مدیریت سود با نقدشوندگی است. در نهایت زمانی که در یک الگوی اثر توأمان ساز و کارهای راهبری شرکتی و مدیریت سود بر نقدشوندگی، مورد بررسی قرار گرفت (کنترل اثر ساز و کارهای راهبری شرکتی به منظور بررسی بهتر اثر مدیریت سود بر نقدشوندگی)، نتایج بیانگر عدم وجود رابطه معنادار بین مدیریت سود و حجم معاملات است.
بررسی گزارشگری سود اصلی تجاری و ارتباط ارزشی آن در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله گزارشگری سود اصلی تجاری و ارتباط ارزشی آن در خصوص شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرارگرفته است. به منظور آزمون ارتباط ارزشی نسبی و افزایشی از رگرسیون سطوح قیمت و سطوح بازده که بر مبنای الگوی اولسون (1995) قرار دارد، استفاده شده است. در همین راستا، از بین شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران، تعداد 72 شرکت انتخاب شده و اطلاعات آنها برای سال های بین 1382 تا 1393 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج رگرسیون سطوح قیمت نشان داد که سود اصلی تجاری در مقایسه با اقلام مستثنی شده از سود اصلی تجاری، از ارتباط ارزشی افزایشی برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون سطوح بازده بیان کننده این مطلب می باشد که سود اصلی تجاری در مقایسه با اقلام مستثنی شده از سود اصلی تجاری از ارتباط ارزشی افزایشی برخوردار نیست. در خصوص ارتباط ارزشی نسبی نیز نتایج آزمون ونگ (1989) در رگرسیون سطوح قیمت نشان داد که سود اصلی تجاری در مقایسه با سود پایه از ارتباط ارزشی نسبی بیشتری برخوردار نیست. در رگرسیون سطوح بازده نتایج آزمون ونگ حاکی از این بوده است که سود اصلی تجاری در مقایسه با سود پایه دارای ارتباط ارزشی نسبی بیشتری بوده است.
نوسان متغیرهای کلان اقتصادی و پیش بینی سود توسط B مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثی ر تغییرات عوام ل کلان اقتصادی ب ر خطای پیش بینی سو د توسط مدیران شرکت ها است. تجزیه و تحلیل موشکافانه پژوهش های مرتبط با پیش بینی سود توسط مدیران و به ویژه پژوهش های انجام شده در ایران، حاکی از عدم توجه کافی و مناسب پژوهشگران به تاثیر متغیرهای عمده اقتصادی بر خطای پیش بینی سود می باشد که مقاله حاضر در پی پر کردن این خلا پژوهشی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی پژوهش شامل سال های 1386 تا 1393 می باشد. از میان جامعه آماری 80 شرکت به منظور آزمون فرضیه های پژوهش انتخاب شده است. تحلیل یافته های پژوهشی با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از میان متغیرهای کلان اقتصادی که مورد بررسی قرار گرفته اند (شامل تغییرات نرخ ارز، تغییرات تورم، تغییرات نقدینگی، تغییرات تراز تجاری و تغییرات تولید ناخالص داخلی)، تنها میان تغییرات تولید ناخالص داخلی و تغییرات نرخ ارز با خطای پیش بینی سود توسط مدیران رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، سایر متغیرهای بررسی شده (شامل تغییرات تورم، تغییرات نقدینگی و تغییرات تراز تجاری) رابطه معناداری با خطای پیش بینی سود توسط مدیران ندارند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از این است که متغیرهای کلان اقتصادی می توانند بر دقت پیش بینی سود توسط مدیران تاثیر بگذارد
رابطه مدیریت سود و خطای پیش بینی سود (با تأکید بر صورت های مالی میان دوره ای و پایان دوره ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه ارتباط بین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای محاسبه مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری مدل جونز استفاده شده است. فرضیه مورد مطالعه هم در سطح صورت های مالی سالانه و هم میان دوره ای آزمون شده است. در راستای انجام پژوهش اطلاعات 5 ساله (1392-1388) هفتادوپنج شرکت مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه از رگرسیون چند متغیره، با داده های تابلویی استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود در صورت های مالی سالانه ارتباط وجود ندارد که این یافته فرضیه بنیادی را رد می کند؛ مبنی بر این که پیش بینی هایی خوش بینانه است که با سطح کمتری از دقت پیش بینی همراه است. هم چنین در صورت های مالی میان دوره ایبین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود، ارتباط معکوس و معنی دار وجود دارد؛ به طوری که افزایش اقلام تعهدی منتهی به کاهش خطای پیش بینی می شود. به عبارتی می توان گفت مدیریت برای جبران ضعف عملکرد واحد تجاری اقدام به مدیریت سود از طریق افزایش اقلام تعهدی می کند که منجر به کاهش خطای پیش بینی سود می شود.
بررسی ارتباط بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و اعتبار سودهای گزارش شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی ارتباط بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و اعتبار سودهای گزارش شده و نیز ارتباط این مکانیزم ها با مدیریت فرصت طلبانه سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. برای انجام این کار 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 7 ساله 1385 تا 1391 انتخاب شده است. این پژوهش از لحاظ روش اجرا در زمره پژوهش های پس رویدادی(علی – مقایسه ای) و از لحاظ هدف، در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد. فرضیه های پژوهش بر اساس داده های تلفیقی/ترکیبی مورد آزمون قرار گرفته و تحلیل های آماری به کمک نرم افزار Eveiws6 انجام پذیرفته است. مکانیزم های حاکمیت شرکتی در این پژوهش شامل مالکیت سرمایه گذاران نهادی، ماکیت دولتی، استقلال اعضای هیات مدیره و مرجع حسابرسی می باشد و همچنین اعتبار سودهای گزارش شده با سطح ارائه مجدد سودهای گزارش شده و مدیریت فرصت طلبانه سود مورد سنجش قرار می گیرد. در این پژوهش، از اندازه شرکت، بازده دارایی، اهرم مالی، ریسک سیستماتیک و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام به عنوان متغیرهای کنترلی استفاده شده است. به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و سطح ارائه مجدد سودهای گزارش شده ارتباط وجود ندارد و نیز بین این مکانیزم ها و مدیریت فرصت طلبانه سود جز در مورد استقلال اعضای هیات مدیره ارتباطی وجود ندارد.
مقایسه دقت الگوریتم های تخمینگر بردار پشتیبان، تخمینگر حداقل درجه و شبکه عصبی فازی در کشف مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات زیادی در خصوص عوامل موثر بر مدیریت سود و میزان همبستگی بین آنها صورت گرفته است، اما بکارگیری عوامل موثر در جهت پیش بینی مدیریت سود کمتر مدنظر بوده است. در این تحقیق، توانایی پیش بینی الگوریتم های تخمینگر بردار پشتیبان، تخمینگر حداقل درجه و شبکه عصبی فازی در کشف مدیریت سود بررسی شده است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 الی 1391 است. نتایج بررسی فرضیه ها حاکی از آن است که الگوریتم تخمینگر بردار پشتیبان و تخمینگر حداقل درجه و شبکه عصبی فازی به ترتیب بیشترین دقت را در پیش بینی مدیریت سود را دارند.
طراحی الگوی جدید ارزش گذاری قراردادهای مالی برمبنای ارزیابی ریسک سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برای ارزش گذاری قرارداد های مالی با استفاده از نرخ های سود تضمینی و مشارکتی، الگویی جدید ارائه شده است. در الگوهای کلاسیک، ارزش گذاری این قراردادها با استفاده از حاصلِ جمع تبدیل درآمدها و سودهای آینده با یک نرخ تضمینی حداقل، مانند نرخ سود بدون ریسک تعیین می شود؛ اما الگوی پیشنهادی، ارزش این قراردادها را با استفاده از دو نرخ تضمینی و مشارکتی و اعمال ریسک گریزی سرمایه گذار و ریسک سرمایه گذاری تببین می کند. در این الگو ابتدا سبد سرمایه گذاری برای کمّی سازی تمامی گزینه های سرمایه گذاری بازار که شامل سپرده بانکی، اوراق مشارکت و سهام است، با اعمال ریسک گریزی سرمایه گذار تشکیل می شود. در مرحله بعد، ارزش در معرض خطر مشروط به عنوان سنجش گر ریسک سرمایه گذاری تعیین می شود تا با استفاده از آن نرخ های تضمینی و مشارکتی، محاسبه و ارزشی منصفانه برای قرارداد پیش بینی شود. برای اثبات صحت الگو، اجرا و اعتبارسنجی آن برای دو بازار سرمایه ایران و ایالات متحده امریکا انجام می گیرد که داده های مورد استفاده برای ارزش های منصفانه قراردادهای مالی این دو بازار، نرخ های سود بانکی سالیانه، اوراق مشارکت و شاخص بورس اوراق بهادار از سال 1377 تا 1391 در ایران و 1980 تا 2012 در ایالات متحده امریکا هستند.
بررسی تاثیر ترکیب هیأت مدیره بر محتوای اطلاعاتی و کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر ترکیب هیأت مدیره بر محتوای اطلاعاتی و کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران می باشند که با توجه به شرایط انتخاب نمونه، تعداد 67 شرکت طی سال های 1385 تا 1391 به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. روش آماری مورد استفاده به منظور آزمون فرضیه ها، روش داده های مقطعی (ترکیبی) است. نتایج پژوهش نشان داد که افزایش اندازه ی هیأت مدیره، محتوای اطلاعاتی سود را کاهش می دهد. اما افزایش تعداد اعضای غیرموظف هیأت مدیره، محتوای اطلاعاتی سود را افزایش می دهد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره، بموقع بودن اخبار بد منعکس شده در سود را افزایش می دهد. اما افزایش نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره، بموقع بودن اخبار خوب منعکس شده در سود را کاهش می دهد. دیگر نتایج نیز نشان داد که افزایش نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره، کیفیت سود را افزایش می دهد.
تاثیر بعد اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت روی پایداری سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تاثیر بعد اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت بر پایداری سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش اطلاعات مربوط به 71 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طول سالهای 1390 تا 1393 گردآوری شده است. بعد اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت بر اساس شاخص پایداری داوجونز و به ترتیب با دو شاخص سود پرداختی به سهامداران و بهره پرداختی به اعتبار دهندگان و پایداری سود شرکت ها نیز از طریق الگوی رگرسیونی دچو و دیچو (2002 ) اندازه گیری شده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق، اطلاعات مورد نیاز با روش پیمایشی، از نمونه ای با حجم 71 شرکت که به روش حذف سیستماتیک از جمعیت آماری 142 شرکت عضو در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده اند، جمع آوری گردیده است. نتایج کلی حاصل از تحقیق نشان داد که بین بعد اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت و پایداری سود رابطه معنی داری وجود دارد. بدین معنی که افزایش وثبات درسودآوری میتواند با ایفای جنبه اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت تسهیل شود.