فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در میان فرایندهای ارتباطی، علم ارتباطات، جایگاه مهمی را برای ارتباطات غیرکلامی قائل است. این جایگاه در ارتباط های یک سویه اهمیت پیدا می کند، مانند برخی از بخش های خبری که در آنها، امکان دریافت بازخورد از مخاطب و اصلاح حرکات فرستنده در لحظه انتقال پیام فراهم نیست. در این پژوهش، با هدف بررسی شش کارکرد شناخته شده برای ارتباط غیرکلامی (تأکید، تکمیل، تکذیب، تکرار، کنترل و جانشینی) در خبر سیما و نوع ارتباط با متن خوانده شده توسط گوینده، 18 برنامه از بخش خبری 21 شبکه 1 به صورت سیستماتیک انتخاب شد و با روش تحلیل محتوای کیفی مورد مطالعه قرار گرفت. شش مقوله وضعیت بدن گویندگان، حرکت دست، ابراز چهره ای، حرکت چشم و پیرازبان به عنوان مقوله های اصلی انتخاب شدند که درمجموع، شامل 38 زیرمقوله می شوند. پس از تحلیل محتوای کیفی مقوله ها و زیرمقوله های استخراج شده، دریافتیم که قسمت عمده ای از ارتباط غیرکلامی گویندگان به حرکات سر و اعضای صورت محدودشده و کمتر از حرکات دست و وضعیت های مختلف بدن استفاده می شود. به طورکلی، گویندگان، وضعیت صورت سنگی را به عنوان وضعیت پایه خبرخوانی انتخاب می کنند و در طول خوانش خبر، سعی دارند به منظور پرهیز از یکنواختی، از حرکات بدن و تکنیک های آوایی بهره ببرند، اما استفاده نابه جا از این تکنیک ها، یا افراط در استفاده از حرکات غیرکلامی، می تواند از اعتبار و جذابیت بخش خبر 21 بکاهد. همچنین کارکرد تأکید کلام به وسیله ارتباط غیرکلامی، به عنوان پرکاربردترین کارکرد، مورداستفاده گویندگان قرار می گیرد و پس ازآن، کارکردهای تکمیل و کنترل، مهم ترین کارکردهای ارتباط غیرکلامی در خبر هستند.
ارائه استراتژی های توسعه منابع انسانی در سازمان های علمی و فناورانه (مورد مطالعه: سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
112 - 132
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی، مهمترین منبع راهبردی سازمان ها به شمار می آیند و تحلیل راهبردی و برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی یکی از مسئولیت های اصلی سازمان ها برای بهره گیری هرچه بیشتر از سرمایه های انسانی است. آنجایی که هدف پژوهش حاضر، تدوین استراتژی های توسعه و بهبود بهره وری منابع انسانی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت است، این مطالعه ابتدا به شناسایی و احصاء نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای منابع انسانی و سپس ارایه استراتژی های توسعه و تدوین برنامه های عملیاتی و اقدامات متناسب با استراتژی ها در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت پرداخته است. در این راستا افراد به شیوه تدریجی (هدفمند) از بین مدیران، خبرگان و متخصصان سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت انتخاب شده اند. تکنیک مورد استفاده برای تجزیه وتحلیل نتایج نیز رویکرد نقاط مرجع استراتژیک (SRP) است. نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد راهبرد اصلی و کلی سازمان، راهبرد تهاجمی (توسعه) است. همچنین پس از بررسی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی در حوزه های وظیفه ای منابع انسانی و نظرات افراد خبره در زمینه تحلیل عوامل داخلی و خارجی منابع انسانی سازمان، با بررسی های انجام شده و همچنین در نظر گرفتن سمت و سوی سیاست های شناسایی شده در این حوزه، استراتژی های منابع انسانی در ماتریس SWOT تدوین گردید. نتایج به دست آمده، حاکی از این است که استراتژی مناسب برای مشاغل اصلی و تخصصی صف، مشاغل ستادی تخصصی و ستادی عمومی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت، استراتژی متعهدانه، استراتژی مناسب برای مشاغل خدمات عمومی، استراتژی ثانویه و استراتژی مناسب برای مشاغل قرارداد کار معین، استراتژی پیمانکارانه می باشد.
مفهوم پردازی گفتمان های کارکنان نسبت به راهبردهای ایجاد تاب آوری در سازمان های بخش دولتی: پژوهشی بر مبنای روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های فراروی مدیریت دولتی ایران، تقویت تاب آوری کارکنان در شرایط مواجهه کشور با انواع بحران-هاست، زیرا سازمان های دولتی با اتکا نیروی انسانی خود می توانند راهبری و مدیریت برخورد با انواع بحران ها را به صورت اثربخش انجام دهند. پژوهش های متعددی در مورد راهبرد های نظام اداری برای ارتقا تاب آوری کارکنان بخش دولتی انجام شده است؛ ولی این راهبرد ها مبنی بر نگاه مدیران و حکمرانان سازمان ها اقامه شده است. شکاف دانش مهم در این زمینه نبود نگاه خود کارکنان در باب راه های تقویت تاب آوری آن ها است. هدف غایی این پژوهش مفهوم پردازی گفتمان های خود کارکنان در مورد راهبرد های بالابردن تاب آوری کارکنان در شرایط بحران (مثل کرونا) با استفاده از روش شناسی کیو بوده است. در پاسخ به پرسش های پژوهش شش گفتمان ذهنی (تاب آوری در پرتو ایجاد حس مهم بودن در سازمان، تاب آوری در پرتو غنی سازی محیط کاری در سازمان، تاب آوری در پرتو برنامه ریزی بحران محور، تاب آوری در پرتو تحول فرایندها، تاب آوری در پرتو تعاملات سازنده در سازمان و تاب آوری در پرتو تحول دموکراسی سازمانی) در پرتو تحلیل عاملی پدید آمدند و در پایان دلالت های این الگو های ذهنی برای نظریه و عمل تاب آوری کارکنان برای دانش پژوهان و خط مشی گذاران بحث شد.
ارائۀ الگوی بهینۀ فروش مبتنی بر برنامه ریزی منابع سازمانی در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مبتنی بر فلسفه تجربه گرایانه و با رویکرد استقرایی انجام شده است. از منظر هدف نیز یک پژوهش اکتشافی و با روش تحقیق آمیخته صورت گرفته است. جامعه آماری مدیران صنعت پتروشیمی است. نمونه گیری به روش غیر احتمالی و هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش داده بنیاد و شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار مکس کیو دی آ و در فاز کمّی با نرم افزار متلب انجام شده است. نتایج نشان داده است صنعت پتروشیمی می تواند از طریق برنامه ریزی استراتژیک و رهبری سازمانی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را در جهت تحقق اهداف مدیریت تحول سازمانی سوق دهد. این تحولات بنیادین در صنعت موجب همگامی با تغییرات محیط و از طرفی به مشتری گرایی و کسب مزیت رقابتی منجر و درنهایت دستیابی به الگوی بهینه فروش در صنعت پتروشیمی میسر خواهد شد.
طراحی مدل استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
151 - 175
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی استان هرمزگان است. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع داده بنیاد است. جامعه مطالعاتی متخصصان حوزه مدیریت دانش، کارکنان دارای 10 سال سابقه و بالاتر، روسای ادارات و معاونین سازمان تأمین اجتماعی استان هرمزگان است. برای انتخاب افراد از نمونه گیری نظری از نوع هدفمند استفاده شد. کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام گردید. یافته های تحقیق با استفاده از فرایند کدگذاری نشان داد 177 کد اولیه در قالب مدل عوامل مؤثر (علی و زمینه ای، مداخله، راهبرد و پیامد) بر استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی استان هرمزگان تأثیرگذار هستند و 147 کد اولیه به عنوان شاخص های ارزیابی الگو انتخاب شد. این کدها در مفاهیم و مقولات محوری جای گرفت بر اساس یافته های پژوهش مقوله های «مدیریت مشارکتی، شایستگی حرفه ای کارکنان، رسالت سازمان و حمایت دولت» به عنوان شرایط علی، مقوله های «سیستم های اطلاعاتی و مدیریتی، راهبرد و رهبری، فراموشی هدفمند، جو رقابتی و زیرساخت فناوری» به منزله شرایط بس تر، مقوله های «ساختار سازمانی، اشتراک سازمانی، چشم انداز سازمانی، میزان تفویض اختیار و نظارت و کنترل» به منزله شرایط مداخله گر، مقوله های «مهندسی معکوس، آموزش و تربیت، طراحی دوره های آموزشی و توانمندسازی کارکنان» به عنوان راهبرد و 6 مقوله (تقویت مهارت های خودتنظیمی، تقویت انگیزش شغلی، افزایش تعهد سازمانی، انعطاف پذیری در ارتباطات، کارآفرینی و نوآوری، بهبود عملکرد سازمانی) به عنوان پیامدهایِ استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی احص اء ش ده ان د.
ارائه الگوی ارزیابی عملکرد چندسطحی مراکز درمانی : رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
131 - 165
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد مراکز درمانی سازه ای چندبُعدی و پیچیده است و نیازمند برآورده ساختن انتظارها و جلب رضایت ذی نفعان کلیدی متعددی در سطوح مختلف این سازمان های خدماتی است. به منظور کسب شناخت جامع تر از ارزیابی عملکرد فراگیر این سازمان ها، پژوهش حاضر به مرور و طبقه بندی شاخص هایی پرداخته است که در پژوهش های گوناگون برای ارزیابی جنبه های مختلف عملکرد مراکز درمانی تأیید شده اند.
روش: این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش مقاله های منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی در بازه زمانی منتخب است. این مقاله ها، بر اساس معیارهای ورود به فرایند فراترکیب انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون به کار رفته است. برای ارزیابی کیفیت یافته ها نیز از ضریب توافق بین دو کدگذار استفاده شده است.
یافته ها: الگوی ارزیابی عملکرد مراکز درمانی در سه سطح اصلی ارائه شده است: سطح فردی (کارکنان درمانی)، سطح گروهی (واحدهای سازمانی) و سطح سازمانی (بیمارستان ها). هر یک از این سطوح سه گانه، مؤلفه هایی دارند که جنبه های مختلف عملکرد خدمات درمانی را با معیارهای مرتبط ارزیابی می کنند.
نتیجه گیری: در ارزیابی عملکرد مراکز درمانی، توجه هم زمان به عملکرد کارکنان، واحدهای سازمانی و کل سازمان، شناخت جامع تری ایجاد می کند و به ارتقای اثربخشی برنامه های بهبود عملکرد مساعدت می رساند. از یافته های پژوهش حاضر می توان به عنوان الگویی برای بهره برداری استفاده کرد.
نگاشت نقشه ذهنی کارکنان از توانمندسازی منابع انسانی با استفاده از تکنیک استخراج استعاره ای زالتمن (مورد مطالعه: شرکت توزیع نیروی برق استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی و شناسایی ادراکات کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان فارس درباره توانمندسازی منابع انسانی برای رسیدن به شناختی عمیق تر از آن به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری در این حوزه بود. برهمین اساس با استفاده از فن استخراج استعاره ای زالتمن، به بررسی و تحلیل ساختارهای شناختی کارکنان پرداخته شد. مشارکت کنندگان پژوهش به تعداد 12 نفر و از بین مدیران و کارشناسان خبره شرکت مذکور با به کارگیری روش نمونه گیری مفهوم برگزیده شدند؛ بعد از آن از افراد مذکور درخواست شد برای جلسه مصاحبه، تصاویری را که از دید آن ها مبین معنای توانمندسازی منابع انسانی است، انتخاب کنند. در جلسه مصاحبه، پرسش هایی مربوط به تصاویر مطرح و بعد از آن، جواب ها با هدف کشف مفاهیم تحلیل شد. در کل چهارده ساختار استخراج شد که ساختارهای «تفویض قدرت و پرداخت حقوق بر اساس آن»، «پذیرش هوشمندانه ریسک»، «مدیریت مشارکتی»، «روابط مبتنی بر عملکرد»، «خلاقیت توأم با خردگرایی»، «خود اثربخشی و احساس شایستگی» و «تحول سازمانی» به عنوان ساختارهای اصلی در نقشه اجماعی شناسایی شدند. براساس نقشه اجماعی، «تفویض قدرت و پرداخت حقوق بر اساس آن» و«خلاقیت توأم با خردگرایی»، ساختارهای علّی و «مدیریت مشارکتی»، «خود اثربخشی و احساس شایستگی» و «تحول سازمانی»، ساختارهای معلول محسوب می شدند. نقشه اجماعی نشان می داد که باتوجه به روابط بین ساختارها، سازمان می تواند جهت توانمندسازی منابع انسانی، با استفاده از تفویض قدرت و ایجاد خلاقیت توأم با خردگرایی، به خلق مدیریت مشارکتی و خود اثربخشی و حس شایستگی در کارکنان اقدام نماید که در نهایت تحول سازمانی را به دنبال خواهد داشت.
مروری سیستماتیک درباره چالشهای منابع انسانی در اقتصاد پلتفرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
203 - 171
حوزه های تخصصی:
کارگران پلتفرم معمولاً با چالشهایی روبرو می شوند که ماهیت یا شدت آن با چالشهایی که کارگران سنتی سازمانی تجربه می-کنند متفاوت است. برای درک بهتر و حمایت از کارگران پلتفرم ضرورت شناسایی این چالشها و سیاست گذاری برای مرتفع نمودن آنها به شدت احساس می شود. با توجه به تنوع دیدگاه ها در مورد این چالشها، نیاز مبرم به جمع آوری و ترکیبِ یافته های پژوهشی وجود دارد که به عنوان مبنایی برای بحثهای آینده قرار بگیرند. لذا هدف این پژوهش، بررسی نتایج مطالعات اولیه در زمینه چالشهای منابع انسانی پلتفرم و تحلیل، ترکیب و طبقه بندی آنها و ارائه پیشنهادات می باشد. پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی است و جهت درک جامعتر از موضوع پژوهش، از روش مرور سیستماتیک ادبیات و رویکرد فراترکیب استفاده شده است. از مجموع 875 مقاله که در جستجوی اولیه احصاء شدند، بر اساس یک پروتکل سیستماتیک 116 مقاله از طریق نرم افزار "اطلس تی آی 8" مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد چالشهای منابع انسانی پلتفرم در سه طبقه روابط صنعتی(دولت، کارفرما و کارگر) قرار می گیرند که بیشترین حجم چالشها در طبقه دولت و به ترتیب مربوط به حمایت اجتماعی ضعیف از حقوق کارگران، نزاع بر سر طبقه بندی کارگران، تضعیف عدالت اجتماعی، تنظیم گری ضعیف، نظام سرمایه داری و معضل مالیات در کار دیجیتالی می باشد. همچنین مهمترین چالش مربوط به طبقه کارگر نیز دشواری شغلی می باشد و در نهایت چالشهای مربوط به طبقه کارفرما نیز احصاء شدند که در بین آنها مهمترین چالش شناسایی شده ضعف سیستمهای منابع انسانی می باشد.
طراحی چارچوب بکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی: رویکردی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
284 - 263
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری جدید و بنیادین توجه بسیاری از پژوهشگران مدیریت را به خود جلب کرده است. در حوزه منابع انسانی نیز هوش مصنوعی یک انقلاب در حال گسترش و غیرقابل توقف است که بر اهمیت ورود هوش مصنوعی به مدیریت منابع انسانی می افزاید. علیرغم رشد تمایل سازمان ها به سرمایه گذاری در هوش مصنوعی، پژوهشی که درک جامعی از ابعاد بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه منابع انسانی برای مدیران فراهم سازد تاکنون صورت نگرفته است. لذا، هدف از پژوهش حاضر ارائه چارچوبی است تا با بهره گیری از رویکرد سیستمی به شناسایی محرک ها، فرآیندها و پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در منابع انسانی بپردازد. پژوهش حاضر از نظر شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی و از نظر هدف دارای رویکردی اکتشافی می باشد که به منظور استخراج مولفه های چارچوب پیشنهادی به مصاحبه های باز و عمیق با خبرگان پرداخته شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد، محرک ها تحت عنوان پیشران های به کارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی شامل محرک های فنآوری، محرکه های محیط رقابتی و محرک های سازمانی دسته بندی شدند. وجه دوم مدل تحت عنوان فرایندها شامل انتخاب و استخدام استعدادها، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، جبران خدمات و حفظ و نگهداشت نیروی انسانی را شامل می شود. در نهایت پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی شامل پیامدهای مرتبط با مالی، فرآیند داخلی، افراد و رشد و یادگیری می باشد. شرکت ها برای ارزیابی پیشبرد برنامه های هوشمندسازی منابع انسانی می توانند از یافته ها پژوهش استفاده کنند و به عنوان اصول راهنمای پیاده سازی هوش مصنوعی در منابع انسانی از آن بهره مند شوند.
ارائه مدل وفاداری سازمانی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
20 - 36
حوزه های تخصصی:
مفهوم وفاداری و مسائل مربوط به آن در چند سال گذشته به طور فزاینده ای محور مطالعه سازمان ها گردیده است. امروزه اهمیت وفاداری در سازمان ها به خوبی آشکار گردیده ، چرا که برقراری ارتباطات و تحقق همکاری میان افراد نیازمند وجود وفاداری است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل وفاداری سازمانی درسازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.نوع تحقیق براساس هدف، کاربردی و براساس روش اجرا اکتشافی از نوع کیفی،که با استفاده از تحلیل تم که شامل مضامین پایه،سازمان دهنده و فراگیراستفاده شد.روش گردآوری داده ها،کتابخانه ای،میدانی و ابزار گردآوری داده ها،پرسش نامه و مصاحبه بود،داده ها با کمک فیش برداری از اسناد و متون و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان جمع آوری شدند ، بطوری که در این تحقیق برای ارزیابی و افزایش روایی و پایایی،به روش پیشنهادی لینکوین و گوبا استناد و برای تأمین اعتبار و مقبولیت داده ها از روش درگیری دائمی و مستمر استفاده شد.جامعه آماری تحقیق خبرگان آشنا به موضوع که به روش نمونه گیری هدفمند از طریق اشباع نظری 13نفر انتخاب شدند.مطابق با یافته های تحقیق مدل وفاداری سازمانی با 4 مضمون سازمان دهنده شامل شایستگی سازمانی، تعلق سازمانی، اثربخشی، انگیزه شغلی با استفاده از روش براون و کلارک در روش تحلیل مضمون بدست آمد. از نتایج تحقیق می توان به نقش اساسی وفاداری سازمانی در سازمان اشاره کردکه بعنوان یکی از عوامل پیشرفت و تحول دانشگاه و ابزاری درجهت رشد و تحول منابع انسانی نام برد.
شناسایی مؤلفه های الگوی تلفیقی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی بر اساس رویکرد فراترکیب در صنعت آب و فاضلاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
76 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های استراتژی توانمند سازی، رهبری تحولگرا و دلبستگی شغلی جهت استفاده در الگوی تلفیقی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی در شرکت های آب و فاضلاب استان های آذربایجان غربی و شرقی بر اساس رویکرد فراترکیب است. بر اساس بررسی مبانی و مرور پیشینه تحقیقات انجام شده، مشاهده می شود که بیشتر این تحقیقات به صورت مجزا، کمی و همبستگی مورد بررسی قرارگرفته است. به بیان دیگرهیچ یک از مطالعات انجام شده همانند تحقیق پیشرو، از یک الگوی جامع در فرآیند توانمندسازی منابع انسانی استفاده نکرده اند. این پژوهش از اولین مطالعاتی است که می تواند به عنوان یک مبنایی در جهت توسعه و بسط تئوریک مفاهیم مرتبط با فرآیند توانمندسازی منابع انسانی، در قالب یک الگوی تلفیقی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی در سازمان ها، بالأخص سازمان های صنعتی مانند شرکت های آب و فاضلاب در زمینه کاربردی و پژوهشی کمک نماید.در این تحقیق از رویکرد فراترکیب کیفی و روش باروسو و ساندولسکی، استفاده شد. بدین صورت که مؤلفه های مرتبط با الگوی تلفیقی با تحلیل مقالات داخلی و خارجی در یک بازه زمانی مشخص (1392- 1400 ) و ( 2013- 2021) و با استفاده از نظر خبرگان (با سابقه فعالیت در حوزه صنعت آب و فاضلاب) و بر اساس الگوریتم ارزیابی حیاتی شناسایی شد. در ادامه مدل مفهومی حاصل از روش فراترکیب و الگوریتم ارزیابی حیاتی ارائه شد.
واکاوی مفهوم مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد رفتار شهروندی سازمانی سبز (بررسی موردی: شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی کیفی ابعاد، مولفه ها و شاخص های مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد رفتار شهروندی سازمانی سبز در شهرداری شیراز انجام شده است. روش تحقیق به شیوه کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری صورت پذیرفته است. به منظور گردآوری داده ها با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای ادبیات تحقیق جمع آوری و سپس با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته نظرات خبرگان دریافت شده است. جامعه آماری شامل 20 نفر خبرگان و اساتید دانشگاهی، متخصصان و مدیران منابع انسانی شهرداری شیراز می باشد که با روش نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب گردیده اند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پدیرفته است. یافته های این پژوهش شامل 63 شاخص، 16 مولفه و 6 بعد در حوزه مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد رفتار شهروندی سازمانی سبز می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد مهم ترین ابعاد مدیریت منابع انسانی سبز شامل استخدام و انتخاب سبز، آموزش و توسعه سبز، حمایت ها و مشوق های سبز و برنامه ریزی و ارزیابی عملکرد منابع انسانی سبز می باشد. همچنین این پژوهش نشان داد رفتار شهروندی سازمانی سبز در دو بخش سازمان محور و فردمحور قابلیت ارائه دارد.
تحلیل میدان نیرو عوامل مؤثر بر اشتیاق شغلی و بی تفاوتی کارکنان ستادی با رویکرد فازی (مورد مطالعه: شرکت برق منطقه ای فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
169 - 210
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی از جمله دارایی های نامشهود سازمانی محسوب می شود، که نتیجه نگرش های آن ها می تواند سوق دهنده یا بازدارنده سازمان در جهت رسیدن به اهدافش باشد. از جمله این نگرش ها اشتیاق شغلی و بی تفاوتی سازمانی است که در دو سر طیف یکدیگر قرار می گیرند؛ به گونه ای که لازمه رسیدن به اشتیاق شغلی دور شدن از نیروهای ایجادکننده بی تفاوتی می باشد زیرا بی تفاوتی نگرشی مخرب قلمداد می شود. در این راستا هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر اشتیاق شغلی و بی تفاوتی کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس می باشد. به منظور گردآوری داده ها نخست با روش فراترکیب ۶۴ عامل مشترک موثر بر اشتیاق شغلی و بی تفاوتی شناسایی شد؛ سپس با وزن دهی به روش بهترین-بدترین فازی نتایج حاکی از آن شد که نگرش مولد و توانمندسازی روان شناختی، جاذبه های شغلی و عدالت-محوری مهم ترین عوامل هستند. سپس با روش دیمتل فازی به رابطه سنجی پرداخته و نتایج حاکی از آن شد که، کارآمدی سرپرست، تقاضاهای شغلی نامتوازن، عدالت-محوری عواملی تاثیرگذار و توانمندسازی روان شناختی، پویایی شخصیت، نگرش-مولد عوامل تاثیر پذیری هستند. در نهایت به منظور سنجش وضع موجود، ۲۱۳ نفر از کارکنان ستادی شرکت برق منطقه ای فارس از جامعه ای به اندازه ۵۸۰ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و مشخص شد که جاذبه های شغلی بیش ترین امتیاز سوق دهندگی را کسب کرد و عدالت محوری با کسب امتیاز منفی به عنوان بازدارنده اشتیاق شغلی شناسایی شد.
شناسایی مؤلفه های سبک رهبری فرماندهان هشت سال دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رهبری، نقش بزرگی را در موفقیت سازمان ها دارد. لذا اتخاذ رویکرد رهبری مناسب ضرورتی جدی است .پژوهش حاضر با هدف شناسایی سبک رهبری فرماندهان هشت سال دفاع مقدس و الگوسازی سبک رهبری آنان برای مدیران سازمان ها به منظور توسعه نظریه رهبری تدوین شده است.این تحقیق از نظر هدف، اکتشافی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی و از نوع تحلیل تم است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه می باشد. روش گردآوری اطلاعات میدانی وکتابخانه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه می باشد. جامعه آماری، رزمندگان (پیروان) هشت سال دفاع مقدس است که با فرماندهان ارتباط مستقیم داشته اند. همچنین از کتب و اسناد موجود در رابطه با سبک رهبری فرماندهان استفاده شده است که از میان رزمندگان 8 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه برداری در این تحقیق از نوع نمونه برداری غیراحتمالی و هدفمند است. جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی در این پژوهش از روش کدگذاری و تحلیل تم استفاده شده است. پس از بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته، نتیجه ی حاصله این است که سبک رهبری کشف شده فرماندهان هشت سال دفاع مقدس «رهبری توحیدی» است که ترکیبی از سبک های رهبری معنوی، رهبری خدمتگذار، رهبری تحول آفرین و سبک رهبری پرجاذبه است. کلید واژه ها: رهبری، سبک رهبری، فرماندهان دفاع مقدس
ارائه مدل رهبری شوخ طبعانه در سازمان های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت وجود فضای بانشاط و تعامل دوستانه مدیران ارشد با کارکنان و ترجیح رهبران شوخ طبع به رهبران جدی و عبوس، این پژوهش با هدف ارائه مدل رهبری شوخ طبعانه در سازمان های تولیدی با مطالعه صنعت تولید برق حرارتی، به روش کیفی و منطبق بر نظریه داده بنیاد انجام گرفت. تحقیق از لحاظ ماهیت اکتشافی و از نظر هدف کاربردی- توسعه ای است. براساس روش نمونه گیری قضاوتی-هدفمند و با هدف دستیابی به اشباع نظری، با 21 نفر از مدیران ارشد نیروگاه ها، که با مفهوم شوخ طبعی و به کارگیری آن در هدایت نیروگاه آشنا بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته برگزار شد. قابلیت اعتماد مصاحبه های انجام گرفته، با آزمون کاپای کوهن تایید شد و ضریب توافق 82 درصد حاکی از توافق خوب بین خبرگان بود. بر اساس تحلیل گزاره های کلامی خبرگان، 135 مفهوم اصلی استخراج و در نهایت 9 مقوله اصلی مشخص گردید. سپس مدل رهبری شوخ طبعانه با رویکرد چارمز، با توجه به ویژگی ها و مولفه های موثر بر آن برای نخستین بار در سازمان های تولیدی ایران ارائه شد. نتایج حاکی است که رهبری شوخ طبعانه می تواند در دنیای رقابتی امروز به صنعت تولید برق حرارتی کشور کمک کند تا در بهبود فضای کاری از این سبک بهره برده و به مزیت رقابتی در قبال رقبا دست یابند.
مطالعه پدیدا شناسانه رفتارهای کاری معکوس با تأکید بر تجربه زیسته کارکنان پتروشیمی فناوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
69 - 102
حوزه های تخصصی:
در محیط رقابتی، رفتار کارکنان به عنوان یکی از دغدغه های مهم سازمان ها مطرح شده است. رفتار کارکنان را می توان به آن دسته از رفتارهایی که به نفع سازمان است و به آن هایی که به آن آسیب می رساند، طبقه بندی کرد. اولی به طور مثبت به عملکرد سازمانی کمک می کند. درحالی که مورد دوم برای سازمان ها مضر است. به این رفتارهای مضر یا ناکارآمد توسط محققان مختلف برچسب های متفاوتی مانند خشم و خشونت در محل کار، انحراف، تلافی و خرابکاری زده شده است. تجزیه وتحلیل این برچسب ها نشان می دهد که همه آن ها ماهیت معکوس دارند، به همین دلیل به عنوان رفتارهای کاری معکوس نامیده می شوند که می تواند به کارکنان، سازمان و ذینفعان آن آسیب برساند. با توجه به این مطالب و اهمیت رفتار کارکنان هدف از انجام این مطالعه بررسی و تحلیل عوامل و شرایطی است که باعث بروز رفتارهای کاری معکوس در صنعت پتروشیمی می شود. این مطالعه به منظور درک بهتر این نوع رفتارها و ارائه راهکارهایی برای پیشگیری و مدیریت آن ها انجام شد. راهبرد پژوهش، پدیدارشناسی تفسیری و مشارکت کنندگان در آن کارکنان پتروشیمی فناوران بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و بر اساس اشباع نظری انجام شد که بعد از مصاحبه با 21 نفر به اشباع نظری دست یافته شد. نتایج این مطالعه به ارائه یک مدل با 6 بعد اصلی (رفتار معکوس فردی، رفتار معکوس شغلی، رفتار معکوس سیاسی، رفتار معکوس سازمانی، رفتار معکوس بین فردی و رفتار معکوس منفعت طلبانه) برای رفتارهای معکوس منجر گردید.
ارائه الگوی توسعه رهبری در بانک ملی: رویکرد نظریه داده بنیاد چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 102
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه رهبران یکی از موضوعات اصلی تمامی سازمان هاست و بدون داشتن مهارت های لازم و تلاش برای تقویت آن در بلندمدت، نمی توان انتظار داشت که اهداف پیشرفت کنند و تحقق یابند. در سازمان های پیشگام، توسعه رهبری، ظرفیتی فعال کننده و بااهمیت به شمار می رود. هدف این پژوهش، ارائه الگوی توسعه رهبری در بانک ملی است.روش: این پژوهش از نوع کاربردی و کیفی است. داده های گردآوری شده برای اجرای پژوهش با استفاده از نظریه داده بنیاد چندگانه تحلیل شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان و مدیران ارشد بانک ملی و اساتید دانشگاهی بودند که 20 نفر از آن ها با روش نمونه گیری نظری برای مشارکت در پژوهش انتخاب شد.یافته ها: پدیده محوری توسعه رهبری، دو مقوله توسعه رهبری فردی (سرمایه انسانی) و توسعه رهبری جمعی (سرمایه اجتماعی) را دربردارد. همچنین عوامل مؤثر بر توسعه رهبری، عبارت اند از: عوامل برون و درون سازمانی و راهبردهای توسعه رهبری فردی و جمعی. بسترهای شکل دهنده توسعه رهبری، عبارت اند از: عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی، بی ثباتی و ریسک و نظام های مدیریتی. از سوی دیگر، مقوله های سیاست گذاری کلان، توسعه یافتگی مدیریت، هماهنگی و انسجام، تأمین منابع و مدیریت عملیات خدمات، تسهیگرهای توسعه رهبری هستند. کارکردهای توسعه رهبری مقوله های رشد فردی، رشد سازمانی و رشد فراسازمانی را دربردارد.نتیجه گیری: توسعه رهبری فرایند چندبعدی تلقی می شود که به شناخت فرد از خود و محیط، توسعه مهارت های ارتباطی و تعاملات مؤثر با اعضای گروه نیازمند است. توسعه رهبری جمعی، نتیجه اصلی الگوی این پژوهش به شمار می رود و به معنای تقویت و گسترش مهارت ها، ویژگی ها و قوت های مرتبط با تیمی از افراد است.
الگوی روابط علی و معلولی بین معیار های روانشناختی شایستگی مدیران شرکت های خصوصی با استفاده از روش دیمتل فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
143 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها نشان می دهند که عوامل شایستگی های روانشناختی به صورت مستقیم و موثر بر کارایی مدیریتی در سازمان تأثیر می گذارند این پژوهش به بررسی شایستگی های روانشناختی مدیران سازمان با استفاده از روش دیمتل فازی پرداخته است. داده ها از مشارکت کنندگانی جمع آوری شدند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. با استفاده از ادبیات پژوهش مولفه های شایستگی های روانشناختی پس از شناسایی عوامل مورد تحلیل قرار گرفتند و با استفاده از تکنیک دیمتل فازی، روابط علی و معلولی و تأثیر عوامل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که شایستگی های روانشناختی مدیران شامل مسوولیت پذیری ، اعتماد به نفس، ارتباطات بین فردی، خودکنترل، انعطاف پذیری، خلاقیت و ابتکار و خودپنداره می باشند در این تحقیق، مسئولیت پذیری از بیشترین تاثیر گذاری برخوردار است و ارتباطات بین فردی از بیشترین تاثیر پذیری برخوردار است. اعتماد به نفس، انعطاف پذیری، خلاقیت و ابتکار، خودپنداره، خودکنترلی نیز در درجات بعدی تاثیرگذاری قرار دارند. در این تحقیق، مسئولیت پذیری، اعتماد به نفس، خودپنداره، خودکنترلی علی بوده و انعطاف پذیری، خلاقیت و ابتکار، ارتباطات بین فردی معلول به حساب می آیند.در کل، این پژوهش نشان داد که افزایش شایستگی های روانشناختی مدیران در سازمان ها می تواند بهبود عملکرد آنها و همچنین بهبود عملکرد کل سازمان را به همراه داشته باشد.
ارائه و اعتبارسنجی الگوی تبیین رابطه سیرت نیکوی مدیران با خط مشی های عمومی اجتماعی ستاد اجرایی فرمان امام (ره) با تاکید بر نقش میانجی سرمایه اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که پژوهشی کاربردی است با هدف ارائه الگوی تبیین رابطه سیرت نیکوی مدیران با خط مشی های عمومی اجتماعی ستاد اجرایی فرمان امام (ره) با تاکید بر نقش میانجی سرمایه اجتماعی و سپس ارزیابی اعتبار الگوی پیشنهادی شکل گرفت و با رویکرد آمیخته (کیفی - کمی) انجام شد. نمونه آماری بخش کیفی را اساتید دانشگاه، صاحبنظران و مدیران ارشد ستاد اجرایی فرمان امام (ره) به تعداد 22 نفر تشکیل دادند. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند با آنها جمع آوری و بر اساس تکنیک تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل گردید و درنهایت الگوی رابطه بین متغیرهای پژوهش که روایی و پایایی آن توسط روایی درونی و بیرونی و شاخص کاپا مورد تأیید قرار گرفت، ارائه شد. جامعه آماری بخش کمی پژوهش را نیز کارشناسان و مدیران ستاد اجرایی فرمان امام (ره) تشکیل دادند که بر اساس جدول کوهن 191 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند و داده های مورد نیاز توسط پرسشنامه ای محقق ساخته و مستخرج از بخش کیفی پژوهش، از آن ها جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده در این بخش، توسط نرم افزار Smart Pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی در این بخش توسط روایی محتوا و سازه و پایایی نیز توسط از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. درنهایت، ضمن تأیید الگوی پیشنهادی پژوهش، نقش میانجی سرمایه اجتماعی در رابطه سیرت نیکوی مدیران با خط مشی های عمومی اجتماعی ستاد اجرایی فرمان امام (ره) نیز مورد تأیید قرار گرفت.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر تاسیس و راه اندازی دانشگاه سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
50 - 70
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تاسیس و راه اندازی یک دانشگاه سازمانی با عواملی مرتبط بوده که می تواند در تسریع و افزایش بهره وری سازمان های زیرمجموعه دانشگاه تاثیرگذار باشند. پژوهش حاضر به منظور شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر تاسیس و راه اندازی دانشگاه سازمانی در دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی(ع) انجام شد.
روش بررسی: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر ماهیت از نوع پژوهش های کتابخانه ای و روش کیفی بود. از نظرات 15 خبره در حوزه موضوع تا اشباع نظری استفاده شد. همچنین از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به رتبه بندی عوامل احصا شده پرداخته شد.
یافته ها: عوامل مؤثر در قالب 318 مضمون اولیه شناسایی گردید. در مرحله اول، سه عامل آموزشی، پژوهشی ، سرمایه انسانی و ۲۷ زیرعامل و در مرحله دوم طبق نظر خبرگان، دو عامل ساختاری -مدیریتی و زمینه ای و ۱۸ زیرعامل دیگر اضافه شد و نهایتاً به 5 عامل و ۴۵ زیرعامل نهایی شدند. وجود چشم انداز و برنامه سرآمدی نظام آموزش دانشگاه در رتبه اول اهمیت قرار گرفت و بعد از آن وجود نظام جامع پژوهش و فناوری بر اساس اسناد بالادستی در رتبه دوم و وجود شبکه علمی هم افزای ملی و فراملی در رتبه سوم قرار گرفتند.
نتیجه گیری: تمامی مولفه های مکشوفه به طور مستقیم در میزان جذب دانشجو تاثیرگذار بوده که باید به عنوان عوامل اصلی در تاسیس و راه اندازی دانشگاه سازمانی مورد توجه قرار گیرند.