پژوهش های مدیریت منابع انسانی
پژوهش های مدیریت منابع انسانی سال 15 زمستان 1402 شماره 4 (پیاپی 54) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در فرآیند کارمند یابی استراتژیک منابع انسانی، ازجمله مهم ترین فعالیت ها و اقدامات متخصصان منابع انسانی، جامعه پذیری، هم راستاسازی با فرهنگ سازمانی و آشناسازی کارکنان تازه-وارد با سازمان است. فرآیندی که مجموعه فعالیت های جامعه پذیری، هم راستاسازی با فرهنگ سازمانی و آشناسازی کارکنان تازه وارد با سازمان را انجام می دهد، در دنیای امروز مدیریت تحت عنوان برنامه همسوسازی منابع انسانی شناخته می شود. لذا پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر برنامه همسوسازی منابع انسانی در سازمان های دولتی و ارائه الگوی آن انجام پذیرفت. این پژوهش ازنظر نوع داده ترکیبی، ازنظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد و مدیران حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی هستند که تعداد 20 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه است که روایی و پایایی آن به ترتیب با روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تائید شد. هم چنین ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و پایایی باز آزمون تائید شد. در این پژوهش داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و نرم افزار Maxqda و نتایج کمی با روش ISM تحلیل شد. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی ابعاد و مؤلفه های اثرگذار بر برنامه همسوسازی منابع انسانی در چهار محور زمینه های پیاده سازی برنامه همسوسازی، عوامل همبسته و مداخله جوی برنامه همسوسازی به همراه ابعاد و پیامدهای آن است.
شایستگی های منابع انسانی برای چهارمین نسل صنعت (مطالعه کیفی-تحلیل مضمون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز صنعت نسل (4) باعث به وجود آمدن مزایایی متعددی برای زنجیره های تأمین گردید اما معایبی نیز دارد.در صورتی که شایستگی های منابع انسانی برای این تحول مناسب نباشد سازمان ها با چالش های زیادی مواجه خواهند شد. این موضوع در صنعت فرش ماشینی که سهم قابل توجهی از صادرات غیرنفتی ایران را دارد و در سال های اخیر جایگاه رقابتی خود را در عرصه بین المللی متزلزل دیده است اهمیت بسزایی دارد. در این تحقیق شایستگی های منابع انسانی برای صنعت نسل (4) در صنعت فرش ماشینی ایران بررسی گردید. جامعه آماری این تحقیق خبرگان صنعت فرش ماشینی ایران هستند. ابزار گرداوری داده ها مصاحبه های عمیق است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج بیانگر 30 شایستگی است که در 5 دسته روش شناسی، اجتماعی، فنی، عمومی و فردی دسته بندی گردید. برای بهبود آمادگی نیروی انسانی پیشنهاد می گردد بر تقویت توان چندحسی، آموزش قوانین مرتبط با فناوری های نوین، تمرکز بر شرایط کار چالشی و تقویت محرک های نتیجه ای یادگیری تمرکز گردد.
الگوی توسعه قابلیت هیجانی در نظام مدیریت منابع انسانی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیجانات جزء جدایی ناپذیر زندگی کاری می باشند که بر اثربخشی اقدامات سازمانی از جمله فرایندهای منابع انسانی تأثیر گذار است. سازمانی که دارای قابلیت هیجانی باشد می تواند هیجانات را به نحو مؤثری درک و مدیریت نماید. هدف از این پژوهش، ارایه الگوی توسعه قابلیت هیجانی در نظام مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی است. راهبرد تحقیق، از لحاظ جهت گیری و نتیجه، توسعه ای-کاربردی و به لحاظ هدف، از نوع توصیفی- اکتشافی و از لحاظ روش تحقیق از نوع کیفی می باشد. گردآوری داده ها به روش مصاحبه های گروهی با 14 نفر از متولیان منابع انسانی شرکت های منتخب در صنعت نفت و گاز و مصاحبه های فردی با 12 نفر از خبرگان سازمانی و دانشگاهی به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. اطلاعات گردآوری شده به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نهایتاً الگوی نهایی توسعه قابلیت هیجانی شامل 9 پویایی هیجانی شامل در قالب 3 دسته استراتژی تقویت هیجانات مثبت، شامل تقویت فضای همکاری و مشارکت و حفظ احترام و کرامت انسانی، استراتژی تضعیف هیجانات منفی شامل رعایت اصل تنوع در روش و رعایت انصاف و عدالت، و استراتژی هدایت هیجانات، شامل ایجاد آگاهی و شفافیت، ایجاد فضای گفتمان و آزادی بیان هیجانی، ایجاد هماهنگی و انسجام هیجانی، تنظیم سرایت هیجانی و مهارت افزایی و توانمندسازی ارایه گردید. همچنین در الگوی ارایه شده 31 راهکار منحصر برای تحقق هریک از پویایی ها به تفکیک چهار فرایند اصلی جذب و جامعه پذیری، آموزش و توانمندسازی، مدیریت عملکرد و جبران خدمات ارایه شده است.
ارائه الگوی دگرگون سازی شناختی شغل در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شکاف میان دو نظریه اصلی دگرگون سازی شغل، یک نقص مهم، نادیده گرفتن بعد شناختی آن در بخش قابل توجهی از ادبیات است در دگرگون سازی شناختی، فرد به دنبال تغییر و چارچوب بندی مجدد ذهن خود نسبت به شغل برای دستیابی به هویت شغلی و دستیابی به تناسب و راحتی بیشتر با شغلش می باشد. هدف پژوهش، شناسایی مولفه های رویکرد اقدامی و اجتنابی در دگرگون سازی شناختی شغل و پیشایندهای فردی، شغلی و سازمانی موثر بر بروز آن می باشد. پژوهش حاضر با روش کیفی و روش شناسی تحلیل مضمون انجام شده و از لحاظ هدف توسعه ای و کاربردی و از منظر روش اجرا، اکتشافی است. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 13 تن از مدیران و مهندسان ارشد که با روش هدفمند درشرکت های منتخب دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات نوع 1 و2 در استان تهران انتخاب شده اند، استفاده شده است. در الگوی حاصل، مولفه های رویکرد اقدامی با 6 مضمون اصلی و مولفه های رویکرد اجتنابی با 2 مضمون اصلی معرفی شده است. همچنین 9 مضمون اصلی برای پیشایندهای فردی، 7 مضمون اصلی برای پیشایندهای شغلی و 9 مضمون اصلی در خصوص پیشایندهای سازمانی موثر بر بروز مولفه های دو رویکرد دگرگون سازی شناختی شغل در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات ارائه شده است.
نگاشت نقشه ذهنی کارکنان از توانمندسازی منابع انسانی با استفاده از تکنیک استخراج استعاره ای زالتمن (مورد مطالعه: شرکت توزیع نیروی برق استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی و شناسایی ادراکات کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان فارس درباره توانمندسازی منابع انسانی برای رسیدن به شناختی عمیق تر از آن به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری در این حوزه بود. برهمین اساس با استفاده از فن استخراج استعاره ای زالتمن، به بررسی و تحلیل ساختارهای شناختی کارکنان پرداخته شد. مشارکت کنندگان پژوهش به تعداد 12 نفر و از بین مدیران و کارشناسان خبره شرکت مذکور با به کارگیری روش نمونه گیری مفهوم برگزیده شدند؛ بعد از آن از افراد مذکور درخواست شد برای جلسه مصاحبه، تصاویری را که از دید آن ها مبین معنای توانمندسازی منابع انسانی است، انتخاب کنند. در جلسه مصاحبه، پرسش هایی مربوط به تصاویر مطرح و بعد از آن، جواب ها با هدف کشف مفاهیم تحلیل شد. در کل چهارده ساختار استخراج شد که ساختارهای «تفویض قدرت و پرداخت حقوق بر اساس آن»، «پذیرش هوشمندانه ریسک»، «مدیریت مشارکتی»، «روابط مبتنی بر عملکرد»، «خلاقیت توأم با خردگرایی»، «خود اثربخشی و احساس شایستگی» و «تحول سازمانی» به عنوان ساختارهای اصلی در نقشه اجماعی شناسایی شدند. براساس نقشه اجماعی، «تفویض قدرت و پرداخت حقوق بر اساس آن» و«خلاقیت توأم با خردگرایی»، ساختارهای علّی و «مدیریت مشارکتی»، «خود اثربخشی و احساس شایستگی» و «تحول سازمانی»، ساختارهای معلول محسوب می شدند. نقشه اجماعی نشان می داد که باتوجه به روابط بین ساختارها، سازمان می تواند جهت توانمندسازی منابع انسانی، با استفاده از تفویض قدرت و ایجاد خلاقیت توأم با خردگرایی، به خلق مدیریت مشارکتی و خود اثربخشی و حس شایستگی در کارکنان اقدام نماید که در نهایت تحول سازمانی را به دنبال خواهد داشت.
بررسی اثرگذاری امیدواری سازمانی بر عملکرد با رویکرد منابع و تقاضای شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابت های جهانی نیازهای جدیدی برای عملکرد بالا و ایجاد مزیت رقابتی مطرح می نمایند. از این رو سازمان های امروز نیازمند حرکت به سوی یک پارادایم جدید می باشند؛ پارادایمی که مزیت رقابتی را در داشتن حق انحصاری،منابع کمیاب، کارکنانی با مهارت ها و روابط اجتماعی بالا نمی بیند. این مزیت رقابتی را می توان از طریق توسعه و مدیریت سرمایه روانشناختی همچون امیدواری سازمانی بدست آورد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی اثرگذاری امیدواری سازمانی بر عملکرد با رویکرد منابع و تقاضای شغلی می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های آمیخته می باشد، که با بگارگیری مصاحبه نیمه ساختار یافته با نخبگان و روش تحلیل مضمون مؤلفه های امیدواری سازمانی و منابع و تقاضای شغلی را احصا نموده، و 94 مضمون پایه و 14 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر حاصل شد.در فاز کمی با آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، رگرسیون و همبستگی به اعتبار سنجی مؤلفه ها و بررسی اثرگذاری امیدواری سازمانی بر عملکرد پرداخته شده است. یافته ها پژوهش بیانگر آن است که امیدواری سازمانی دارای نقش تعدیل کنندگی بر تقاضای شغلی و منابع شغلی بوده و اثر مثبت و مستقیم بر ارتقاء عملکرد سازمانی دارد.