تعالی منابع انسانی
تعالی منابع انسانی سال 4 بهار 1402 شماره 1 (پیاپی 11) (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف طراحی مدل علی عوامل سازمانی مدیریت سرمایه انسانی با رویکرد کارآفرینانه در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته (کیفی - کمی) از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل کارشناسان مطلع به امر مدیریت سرمایه انسانی با رویکرد کارآفرینانه و در بخش کمّی شامل تمامی کارکنان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه قزوین بود. حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (۲۰ نفر) و در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران ۳۳۵ نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته بود. روایی پرسش نامه از نظر محتوایی توسط چند نفر از خبرگان، روایی ﻫﻤﮕﺮا از طریق محاسبه میانگین واریانس اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه و روایی واﮔﺮا از طریق محاسبه جذر AVE به تأیید رسید. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آلفای کرونباخ، میانگین واریانس اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه، کولموگروف اسمیرنف، تحلیل عاملی تأییدی و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد از بین 11 عامل سازمانی استخراج شده که 7 مؤلفه به عنوان عوامل اثرگذار مشخص شدند؛ عدالت سازمانی (903/0)، آموزش (870/0)، مزیت رقابتی (857/0)، قابلیت سازمانی (772/0)، حمایت مدیریت ارشد (747/0)، رفتار شهروندی سازمانی (611/0) و فرهنگ سازمانی (524/0) به ترتیب اولویت قرار گرفتند و از بین 4 مؤلفه پیامدهای سازمانی، بهبود بهره وری (738/0)، نوآوری (607/0)، عملکرد (540/0) و چابکی سازمانی (506/0) به ترتیب در اولویت هستند.
شناسایی معیارهای امکان پذیری استقرار نظام مشارکت عمومی- خصوصی در ایران با رویکرد مسئولیت سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دولت ها به دلیل محدودیت های بودجه ای، به منظور بهره گیری از تخصص، مدیریت و تکنولوژی نوین بخش خصوصی و نیز انتقال درصد بیش تری از ریسک های پروژه به بخش خصوصی تمایل زیادی به اجرای پروژه ها از طریق مشارکت عمومی- خصوصی نشان می دهند. لذا، تحقیق حاضر به منظور شناسایی معیارهای امکان پذیری استقرار نظام مشارکت عمومی- خصوصی در ایران با رویکرد مسئولیت سازمانی نگاشته شده است و از این نظر به عنوان یک پژوهش بومی هم در سطح کاربردی و هم در سطح نظری در نوع خود جدید وحائز اهمیت است. تحقیق حاضر از حیث ماهیت، توصیفی- تحلیلی؛ از نظر هدف، کاربردی (و باید بتواند منشأ سیاست گذاری و برنامه ریزی باشد) و از نظر اجرا و کنترل شرایط تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی خبرگان به روش دلفی فازی می باشد. جامعه آماری پژوهش را خبرگان (مدیران، اساتید دانشگاهی، اعضای اتاق بازرگانی ایران و متخصصین حرفه پیمانکاران و کارفرمایان) تشکیل می دهند که از طریق نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند/گلوله برفی و با استفاده از روش اشباع نظری گردآوری اطلاعات صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل مشاهدات و اطلاعات پژوهش با استفاده از نرم افزارهای تحلیل آماری Excel و SPSS انجام شده است. بر طبق یافته های تحقیق، در بخش کیفی بعد از شناسایی شاخص ها و آزمون آن، شاخص های معرفی شده اکثراً مورد تأیید قرار گرفت.
شناسایی مؤلفه های الگوی تلفیقی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی بر اساس رویکرد فراترکیب در صنعت آب و فاضلاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های استراتژی توانمند سازی، رهبری تحولگرا و دلبستگی شغلی جهت استفاده در الگوی تلفیقی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی در شرکت های آب و فاضلاب استان های آذربایجان غربی و شرقی بر اساس رویکرد فراترکیب است. بر اساس بررسی مبانی و مرور پیشینه تحقیقات انجام شده، مشاهده می شود که بیشتر این تحقیقات به صورت مجزا، کمی و همبستگی مورد بررسی قرارگرفته است. به بیان دیگرهیچ یک از مطالعات انجام شده همانند تحقیق پیشرو، از یک الگوی جامع در فرآیند توانمندسازی منابع انسانی استفاده نکرده اند. این پژوهش از اولین مطالعاتی است که می تواند به عنوان یک مبنایی در جهت توسعه و بسط تئوریک مفاهیم مرتبط با فرآیند توانمندسازی منابع انسانی، در قالب یک الگوی تلفیقی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی در سازمان ها، بالأخص سازمان های صنعتی مانند شرکت های آب و فاضلاب در زمینه کاربردی و پژوهشی کمک نماید.در این تحقیق از رویکرد فراترکیب کیفی و روش باروسو و ساندولسکی، استفاده شد. بدین صورت که مؤلفه های مرتبط با الگوی تلفیقی با تحلیل مقالات داخلی و خارجی در یک بازه زمانی مشخص (1392- 1400 ) و ( 2013- 2021) و با استفاده از نظر خبرگان (با سابقه فعالیت در حوزه صنعت آب و فاضلاب) و بر اساس الگوریتم ارزیابی حیاتی شناسایی شد. در ادامه مدل مفهومی حاصل از روش فراترکیب و الگوریتم ارزیابی حیاتی ارائه شد.
ارزیابی تاثیر تنوع فعالیت ها بر عملکرد مالی بانکهای ایرانی باتاکید بر کارایی سرمایه انسانی: مطالعه موردی بانک پاسارگاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با توجه به اینکه به ارزیابی تاثیر تنوع فعالیت ها بر عملکرد مالی بانکهای ایرانی باتاکید بر کارایی سرمایه انسانی( مطالعه موردی بانک پاسارگاد) می پردازد به لحاظ هدف کاربردی است و روش پژوهش ، از نظر تجزیه و تحلیل داده ها از نوع کمی- تحلیلی می باشد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان بانک پاسارگاد می باشد، و برای بدست آوردن تعداد نمونه آماری به حجم 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران اورکات استفاده می شود. از آنجایی که جامعه آماری این پژوهش متجانس می باشد، بنابراین از روش نمونه گیری تصادفی و از طرفی چون هر یک از افراد جامعه شانس یکسانی برای انتخاب شدن دارند از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده می نماییم.ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه است . برای بررسی روایی محتوا و روایی صوری پرسشنامه در این پژوهش از نظرات استاد راهنما و استاد مشاور محترم استفاده شده است و برای بررسی پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss , Smart PLS استفاده شده است .نتیجه حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داده شده است که مقدار شاخص تنوع فعالیتها 78%، کارایی سرمایه انسانی 91%و عملکرد انسانی 82%برازش مدل مناسب است که نشان از تاثیر مثبت و معنا دار تنوع فعالیتهای بانکی بر عملکرد مالی بانکها با توجه به نقش کارایی سرمایه انسانی دارد .
نقش تحول دیجیتال و رهبری کارآفرینانه بر عملکرد سازمان با میانجی گری یادگیری دو سویه (مورد مطالعه؛ کسب و کارهای کوچک استان بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش تحول دیجیتال و رهبری کارآفرینانه بر عملکرد سازمان با نقش میانجی یادگیری دو سویه است. روش پژوهش حاضر از جهت هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده، توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. گردآوری داده به واسطه پرسشنامه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه کسب وکارهای کوچک استان بوشهر است و نمونه آماری پژوهش 50 کسب وکار در نظر گرفته شد که به هر کسب وکار 3 پرسشنامه تعلق گرفت. روایی محتوا پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان حوزه مدیریت و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. روایی و پایایی پرسشنامه با بهره گیری از نرم افزار SPSS سنجش شد. ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر با مقدار 95/0 به دست آمد که گویای پایایی مطلوب پرسشنامه می باشد. برای سنجش فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری، نرم افزار SMART PLS بهره گرفته شد. نتیجه فرضیه های پژوهش نشان دهنده آن است که تحول دیجیتال بر یادگیری دو سویه با مقدار آماره تی (74/5)، رهبری کارآفرینانه بر یادگیری دو سویه با مقدار آماره تی (56/7)، یادگیری دو سویه بر عملکرد سازمانی با مقدار آماره تی (69/13) تأثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین تحول دیجیتال بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیری دو سویه به مقدار آماره تی (43/5) و رهبری کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیری دو سویه به مقدار آماره تی (23/6) تأثیر مثبت و معناداری دارد.
الگوی روابط علی و معلولی بین معیار های روانشناختی شایستگی مدیران شرکت های خصوصی با استفاده از روش دیمتل فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها نشان می دهند که عوامل شایستگی های روانشناختی به صورت مستقیم و موثر بر کارایی مدیریتی در سازمان تأثیر می گذارند این پژوهش به بررسی شایستگی های روانشناختی مدیران سازمان با استفاده از روش دیمتل فازی پرداخته است. داده ها از مشارکت کنندگانی جمع آوری شدند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. با استفاده از ادبیات پژوهش مولفه های شایستگی های روانشناختی پس از شناسایی عوامل مورد تحلیل قرار گرفتند و با استفاده از تکنیک دیمتل فازی، روابط علی و معلولی و تأثیر عوامل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که شایستگی های روانشناختی مدیران شامل مسوولیت پذیری ، اعتماد به نفس، ارتباطات بین فردی، خودکنترل، انعطاف پذیری، خلاقیت و ابتکار و خودپنداره می باشند در این تحقیق، مسئولیت پذیری از بیشترین تاثیر گذاری برخوردار است و ارتباطات بین فردی از بیشترین تاثیر پذیری برخوردار است. اعتماد به نفس، انعطاف پذیری، خلاقیت و ابتکار، خودپنداره، خودکنترلی نیز در درجات بعدی تاثیرگذاری قرار دارند. در این تحقیق، مسئولیت پذیری، اعتماد به نفس، خودپنداره، خودکنترلی علی بوده و انعطاف پذیری، خلاقیت و ابتکار، ارتباطات بین فردی معلول به حساب می آیند.در کل، این پژوهش نشان داد که افزایش شایستگی های روانشناختی مدیران در سازمان ها می تواند بهبود عملکرد آنها و همچنین بهبود عملکرد کل سازمان را به همراه داشته باشد.