مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: موضوع تعارض کار خانواده در سازمان های امروزین، بسیار در کانون توجه قرار گرفته است؛ زیرا بر موفقیت سازمانی و زندگی شخصی کارکنان تأثیر می گذارد. مطالعات این حوزه به دو ساحتی بودن آن تأکید دارند: تعارض کار با خانواده و تعارض خانواده با کار. از این رو پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر بروز و پیامدهای ناشی از هر دو ساحت این تعارض است.
روش: این پژوهش تفسیرگرایانه از روش مرور نظام مند ادبیات، برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش استفاده کرده است. منابع اطلاعاتی آن مشتمل است بر مقاله های مرتبطی که در پایگاه های علمی معتبر بین المللی، از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۳ منتشر شده اند. این مقاله ها بر اساس معیارهای پذیرش به فرایند مرور نظام مند وارد شدند و در نهایت، پس از ارزیابی کیفیت آن ها بر اساس شاخص های کیو و اچ ایندکس نشریه ها، ۹۱ مقاله با استفاده از روش کدگذاری تحلیل شد.
یافته ها: پیشایندهای شناسایی شده تعارض کار خانواده، در چهار دسته پیشایندهای ماهیتی شغل، پیشایندهای زمان محور شغل، پیشایندهای مربوط به الزامات و محیط کاری و فشار اجتماعی شغل قرار طبقه بندی شدند که به بروز دو دسته پیامد منجر می شوند: تضعیف ایفای نقش خانوادگی و تضعیف کیفیت زندگی خانوادگی. پیشایندهای مؤثر بر تعارض خانواده کار نیز در سه دسته طبقه بندی شدند: وضعیت خانوادگی شاغل، پیشایندهای خانوادگی نقش محور و فشار اجتماعی خانواده. پیامدهای ناشی از این پیشایندها نیز عبارت اند از: پیامدهای شغلی روان شناختی، پیامدهای شغلی رفتارمحور و پیامدهای شغلی عملکردمحور.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش به مدیران و سازمان ها کمک می کند تا پیشایندها و پیامدهای مرتبط با هر دو ساحت تعارض را بهتر درک و شناسایی کنند و بتوانند برای رفع مسائل و مشکلات زندگی کاری و خانوادگی کارکنان، گام های مؤثری بردارند. از سویی دیگر، یافته های این مطالعه با تجمیع یافته های مطالعات پیشین، به ارتقای غنای دانش موجود در این زمینه یاری رسانده است.
مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان های دولتی: مورد مطالعه سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تغییرات سریع محیطی، سازمان ها را به اعمال تغییرات انطباقی برای بقا و رشد ملزم می کند. ایجاد زمینه های انطباق کارکنان به منظور پاسخ گویی به تقاضا و الزامات محیط های ناپایدار، یکی از مشکلات اصلی سازمان های امروزی است و وجود حکمرانی منابع انسانی در سازمان ها، ضمن حفظ استقلال بخش ها، زمینه تعامل و همکاری بین واحدها را نیز ایجاد می کند. هدف اصلی پژوهش، ارائه مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان های دولتی (سازمان تأمین اجتماعی) است.
روش: این پژوهش از نوع کیفی، تفسیری و استقرایی است که در آن، رویکرد مطالعه تک موردی با روش تحلیل تجانس اجرا شده است. در فرایند جست وجو، فقط مطالعاتی مدنظر قرار گرفتند که به پرسش پژوهش پاسخ دهند. در نهایت، با استفاده از روش نمونه گیری ملاک محور، پژوهش هایی انتخاب شدند که با پرسش یا هدف پژوهش ارتباط دارند.
یافته ها: پس از بررسی نتایج مطالعات منتخب مرورشده، 14 مقوله فرعی در چهار قالب اصلی مدیران عالی، مدیران صف، متخصصان منابع انسانی و کارکنان مشخص شد. این مقوله ها در کنار مفاهیمی همچون ایفای نقش یک رهبر تحول آفرین، خط مشی گذاری و... مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی را می سازند.
نتیجه گیری: با توجه به مصاحبه های انجام شده در دو سطح مدیران و کارشناسان، مفاهیمی همچون ایفای نقش رهبر تحول آفرین، ایفای نقش فعال و برتر در کمیته های منابع انسانی، ایجاد توازن بین ثبات و نوآوری، توسعه بینش فردی و سازمانی و ارتباطات شفاف بین واحدها تکمیل کننده مدل نهایی هستند. همچنین، مقوله متخصصان منابع انسانی، در سازمان تأمین اجتماعی، مهم ترین نقش را ایفا می کند.
ارائه الگوی توسعه رهبری در بانک ملی: رویکرد نظریه داده بنیاد چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه رهبران یکی از موضوعات اصلی تمامی سازمان هاست و بدون داشتن مهارت های لازم و تلاش برای تقویت آن در بلندمدت، نمی توان انتظار داشت که اهداف پیشرفت کنند و تحقق یابند. در سازمان های پیشگام، توسعه رهبری، ظرفیتی فعال کننده و بااهمیت به شمار می رود. هدف این پژوهش، ارائه الگوی توسعه رهبری در بانک ملی است.روش: این پژوهش از نوع کاربردی و کیفی است. داده های گردآوری شده برای اجرای پژوهش با استفاده از نظریه داده بنیاد چندگانه تحلیل شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان و مدیران ارشد بانک ملی و اساتید دانشگاهی بودند که 20 نفر از آن ها با روش نمونه گیری نظری برای مشارکت در پژوهش انتخاب شد.یافته ها: پدیده محوری توسعه رهبری، دو مقوله توسعه رهبری فردی (سرمایه انسانی) و توسعه رهبری جمعی (سرمایه اجتماعی) را دربردارد. همچنین عوامل مؤثر بر توسعه رهبری، عبارت اند از: عوامل برون و درون سازمانی و راهبردهای توسعه رهبری فردی و جمعی. بسترهای شکل دهنده توسعه رهبری، عبارت اند از: عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی، بی ثباتی و ریسک و نظام های مدیریتی. از سوی دیگر، مقوله های سیاست گذاری کلان، توسعه یافتگی مدیریت، هماهنگی و انسجام، تأمین منابع و مدیریت عملیات خدمات، تسهیگرهای توسعه رهبری هستند. کارکردهای توسعه رهبری مقوله های رشد فردی، رشد سازمانی و رشد فراسازمانی را دربردارد.نتیجه گیری: توسعه رهبری فرایند چندبعدی تلقی می شود که به شناخت فرد از خود و محیط، توسعه مهارت های ارتباطی و تعاملات مؤثر با اعضای گروه نیازمند است. توسعه رهبری جمعی، نتیجه اصلی الگوی این پژوهش به شمار می رود و به معنای تقویت و گسترش مهارت ها، ویژگی ها و قوت های مرتبط با تیمی از افراد است.
اگر دوباره جوان می شدم: پدیدارشناسی تجارب شغلی اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه های اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از دغدغه های سازمان های دانش محور، بَعد از بازنشستگی کارمندان ماهرشان، اطمینان از این موضوع است که دانش آن ها در سازمان حفظ شود. به ویژه این موضوع در خصوص اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه که کوله باری از تجربیات مفید و دانش آشکار و ضمنی فراوانی دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در همین راستا، یکی از سؤال های کلیدی این است که چگونه می توان از ذخیره گرانبهای دانش و سواد این فرهیختگان که با سختی فراوان، در طول سال های فعالیت آن ها اندوخته شده است، بهره مند شد؟ هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی تجربه زیسته اعضای هیئت علمی بازنشسته در طول سال های اشتغال آن هاست.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی هوسرل، ۱۷ نفر از اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه های اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. تعداد نهایی شرکت کنندگان از طریق اشباع نظری تعیین شد. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به تجربیات شرکت کنندگان، از مصاحبه های عمیق استفاده شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها نیز به کمک روش کلایزی انجام گرفت.
یافته ها: یافته ها به شناسایی پنج مضمون اصلی انجامید که عبارت اند از: پایبندی به هنجارها و خطوط قرمز دانشگاه؛ تعادل فرد، کار و زندگی؛ تغییر نوع نگاه از کمیت به کیفیت؛ آمادگی برای زندگی بَعد از بازنشستگی؛ توسعه مهارت های ارتباطی. همچنین با تحلیل نتایج، ۱۶ مضمون فرعی به دست آمد.
نتیجه گیری: از بُعد نظری، نتایج این پژوهش به توسعه مفاهیم مرتبط با مدیریت دانش و به طور خاص، به اشتراک گذاری دانش اعضای هیئت علمی بازنشسته کمک می کند. از بُعد کاربردی، نتایج به دست آمده این قابلیت را دارد که هم در سطح فردی (برای اعضای هیئت علمی جوان تر)، هم در سطح دانشگاه (برای مدیران عالی دانشگاه) و هم در سطح ملی (برای سیاست گذاری های کلان وزارت علوم) استفاده شود.
شناسایی و سطح بندی ریسک های منابع انسانی در صنعت گردشگری با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: صنعت گردشگری در سال های اخیر رشد شایان توجهی داشته و از سنتی بودن، به سمت ساختاریافتگی، حرفه ای و جهانی شدن گام برداشته است. این پژوهش با هدف شناسایی و سطح بندی ریسک های منابع انسانی و همچنین، ترسیم روابط بین آن ها اجرا شده است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از نوع پژوهش های اکتشافی به شمار می رود و از نظر روش، در دسته پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. به این منظور در بخش کیفی با استفاده از تحلیل تم، ریسک های منابع انسانی از پژوهش های انجام شده استخراج شد؛ سپس ریسک های منابع انسانی شناسایی شده، در اختیار خبرگان دانشگاهی و متخصصان فعال در صنعت گردشگری قرار گرفت و با استفاده از تکنیک دلفی فازی، عوامل نهایی انتخاب و بر اساس تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری ساختارمند شد. در نهایت، این ریسک ها با استفاده از تحلیل MICMAC بررسی شدند.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، ریسک های «نداشتن ساختار آموزشی مناسب»، «پایبندنبودن به قانون کار و مشکلات قوانین برای کارکنان» و «نداشتن سیستم جبران خدمات مناسب (حقوق و مزایا)»، ریسک های منابع انسانی مهمی شناخته شد که روی صنعت گردشگری تأثیرگذار است و بایستی در وهله نخست به آن ها توجه شود.
نتیجه گیری: با توجه به ماهیت خدمات محور بودن صنعت گردشگری، منابع انسانی و ریسک های مرتبط با آن، همواره دغدغه متولیان و صاحبان کسب وکار در این حوزه بوده است؛ از این رو نتایج به دست آمده، در تعیین مسیر مناسب تر و توسعه صنعت گردشگری، به سیاست گذاران کمک می کند.
طراحی الگوی توسعه دوسوتوانی سازمان های فناوری محور به منظور تجاری سازی محصولات نوآورانه (موردپژوهی: جهاد دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دوسوتوانی سازمانی به توانایی سازمان ها در انجام فعالیت های متضاد و متناقض اشاره دارد، این مفهوم در سازمان های نوآور مبتنی بر فناوری، اهمیت زیادی دارد؛ زیرا این سازمان ها به ترکیب خلاقیت و نوآوری با کارایی و بهره وری نیاز دارند. جهاد دانشگاهی به عنوان یک سازمان مبتنی بر فناوری، برای تجاری سازی محصولات و خدمات نوآورانه خود نیازمند دوسوتوانی است؛ هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی توسعه دوسوتوانی سازمان های فناوری محور، به منظور تجاری سازی محصولات نوآورانه است.
روش: استراتژی پژوهش، مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد و روش تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، روش سیستماتیک (مدل نظام مند) اشتراوس وکوربین است. اطلاعات با ابزار مصاحبه گردآوری شده است؛ بدین ترتیب که در فاز کیفی ۱۶ مصاحبه با خبرگان سازمان های فناورانه جهاد دانشگاهی و ۴ مصاحبه تکمیلی برای دستیابی به اشباع نظری، انجام شده است.
یافته ها: در این پژوهش مقوله محوری، مدیریت دوسوتوانی سازمانی شناسایی شد که مفاهیم زیرمجموعه آن عبارت اند از: مدیریت ساختار دوسوتوانی، مدیریت فرهنگ نوآورانه و مدیریت فرایندهای دوسوتوانی. مفاهیم زیرمجموعه شرایط علی عبارت اند از: مدیریت و رهبری دوسوتوان، منابع انسانی دوسوتوان، ساختارهای چندوجهی. زیرمجموعه بسترها عبارت اند از: فرهنگ دوسوتوانی سازمانی، اسناد بالادستی، فرهنگ جهادی. راهبردهایی که از مدل نظریه پردازی داده بنیاد شناسایی شد، عبارت اند از: طراحی فرایندهای منابع انسانی دوسوتوان، طراحی مدل تجاری سازی فناوری، طراحی نظام ارزشیابی دوسوتوانی سازمانی و طراحی نظام تخصیص منابع. از سوی دیگر، ارتباطات نهادی در حوزه علم وفناوری و محیط دوسوتوانی سازمانی، به عنوان عوامل مداخله گر بودند. در نهایت ارزش آفرینی، تکمیل زنجیره فناوری، توسعه سازمانی و مدیریت تناقض های سازمانی، پیامدهای شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر دوسوتوانی سازمانی در راستای تجاری سازی در سازمان های مبتنی بر فناوری بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدیریت دوسوتوانی سازمانی، در موفقیت تجاری سازی سازمان های مبتنی بر فناوری، نقش بسزایی ایفا می کند. مدیریت ساختار، فرهنگ و فرایندهای دوگانه، از عوامل کلیدی مؤثر بر دوسوتوانی سازمانی هستند. همچنین، شرایطی مانند مدیریت و رهبری دوسوتوان، منابع انسانی دوسوتوان و ساختارهای چندوجهی بر این فرایند تأثیرگذارند؛ بنابراین پیشنهاد می شود که سازمان ها با تمرکز بر راهبردهایی چون طراحی فرایندها و مدل های تجاری سازی دوگانه، زمینه لازم برای دستیابی به دوسوتوانی و تجاری سازی موفق را فراهم آورند. انجام مطالعات بیشتر در این حوزه ضروری است.