آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

مقدمه: مشکلات رفتاری در میان کودکان به عنوان تغییرات جدّی منفی در نحوه رفتار و کنترل احساسات کودکان توصیف می شود و باعث پریشانی اطرافیان می شود. این امر، منجر به عدم سازش و انطباق با محیط و بروز انحرافات گوناگون در ابعاد مختلف برای کودک می شود. لذا هدف پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل مشکلات رفتاری فرزندان با تاکید بر آثار منابع خانواده به ویژه عوامل اقتصادی است. روش: روش پژوهش میدانی بوده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل خانوارهایی است که حداقل یک فرزند در سن مدرسه داشته و محدودیت جغرافیایی ندارند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش رگرسیون دو وجهی و مدل رگرسیونی پروبیت استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر این است که با فرض ثبات سایر شرایط، ناتنی بودن پدر یا عدم در دسترس بودن پدر بیولوژیکی در 4 سالگی کودک، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 165/0 واحد افزایش می دهد. همچنین اشتغال به کار تمام وقت مادر در 8 سالگی کودک احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 003/0واحد افزایش می دهد. بحث: مهیا نمودن شرایط به منظور احساس نشدن عدم وجود پدر بیولوژیک از سوی فرزند، عدم اشتغال به کار مادر، فراهم نمودن خانه شخصی برای فرزندان تا 8 سالگی آنان در صورت امکان، رعایت تعادل در خواسته های کودک و برآورده کردن آن ها تا حد امکان، صرف زمان بیشتر پدر و مادر با فرزندان در قالب بازی، سفر تفریحی و پیگیری وضعیت تحصیلی فرزندان از موارد مهمی هستند که می توانند احتمال بروز مشکلات رفتاری در کودکان را کاهش دهند.

Association of Family Resources on Children's Behavioral Problems

Introduction: Behavioral problems among children are described as serious negative changes in the way children behave and control their emotions and cause distress to those around them. Therefore, the aim of the current research is to analyze children’s behavioral problems with emphasis on the effects of family resources, especially economic factors. Method: The research method is field study, and the instrument used is questionnaire. The statistical population of the research includes households that have at least one school-age child and does not have geographic restrictions. Also, bivariate regression and probit model were used to analyze data and information. Findings: The findings of the research show that assuming the stability of other conditions, the father’s stepfather or the unavailability of the biological father when the child is four years old increases the probability of behavioral problems in the child by 0.165 units. Also, the mother’s full-time employment at the age of eightbincreases the probability of behavioral problems in the child by 0.003 units. Discussion: Absence of a father at the age of four, due to the divorce or death of the child’s biological father, increases the probability of behavioral problems in the child. This means that children may spend less time with their parents in single-parent families or in stepfamilies. These findings are different from the results of Nozaki and Matsuura’s (2020) and Rice et al’s. (2019) studies. Also, having a private house when the child is eight years old, assuming the stability of other conditions, reduces the probability of behavioral problems in the the possibility of behavioral problems in children. This result is consistent with the findings of Mahmoudi and Mousavi’s (2019) study.

تبلیغات