مقدمه: با توجه به پر بسامد شدن آمارهای خودکشی و روند رو به رشد آن، از دهه ی 1370 مطالعاتی پیرامون این پدیده انجام شده است اما مطالعات حول یک سئوال مشترک، غالباً نتایج ناهمسویی را به دست داده اند. لذا هدف این پژوهش، ترکیب یافته های پژوهش های کیفی انجام شده در مورد خودکشی در ایران بمنظور کسب نتیجه ای منسجم از یافته های آنها است تا دلایل و بسترهای بروز کنش خودکشانه را مورد واکاوی قرار دهد. روش: در این پژوهش، از روش فراترکیب استفاده شده است. جامعه ی آماری، مقاله های پژوهشی چاپ شده در مجلات علمی است که بر اساس ملاکهای مطالعه کیفی و میدانی بودن، 15 مقاله انتخاب شد. با استفاده از نرم افزار Nvivo12 به کدگذاری باز، محوری و انتخابی داده ها مبادرت شد. اعتبار پژوهش مورد تایید متخصصان قرار گرفته و پایایی تحقیق براساس ضریب کاپای کوهن، 782/. است. یافته ها: مهمترین یافته های تحقیق عبارتند از: نابسامانی خانواده، مدیریت نابهنجارانه خانواده، فشار اجتماعی، رابطه زناشویی تنش آلود، ناهمترازی سنت ، دسترسی به ابزار خودکشی، سترون سازی خودکشی و طرد اجتماعی. بحث: نتایح تحقیق حاضر همچنین حاکی از آن است که بیشترین بسامد آسیب ها مربوط به کژکارکردی و آسیب زا بودن وضعیت خانوادگی سوژه های مورد مطالعه در تمام تحقیقات بوده است. پس از آن به ترتیب حوزه های فرهنگ، اجتماعی، فردی و حوزه ی اقتصادی قرار دارند. در نتیجه از تلفیق محتوای مقوله ها، مقوله ی هسته ی«خودکشی محصول سازوکار طرد فراگیر» استخراج شده است، به گونه ای که هم آیندی و بر هم کنش مقولات ناهمترازی سنت و مدیریت نابهنجارانه ی خانواده منجر به شکل گیری ساز و کار حذف از درون خانواده شده و در هم گشتی با سترون سازی رفتار خودکشانه توسط اقدام کنندگان به خودکشی عمل می کند.