آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۹

چکیده

مقدمه: این مقاله ای انتقادی مربوط به مقاله مهم درشماره 55 فصلنامه رفاه اجتماعی یعنی نقد روش شناختی و مفهومی سرمایه اجتماعی فریبرز رئیس دانا است. از دهه نود میلادی سرمایه اجتماعی در ادبیات توسعه به عنوان یک پدیده مثبت مطرح می شد در مقابل چشم انداز مارکسیستی که همواره سرمایه را به عنوان روابط اجتماعی استثمار طبقه کارگر نظریه پردازی می کرد. در قضاوت بین این دو نگاه رئیس دانا مدافع موضع اخیر است. ازنظر او نظریه سرمایه اجتماعی دو حوزه اقتصاد و غیراقتصاد را بهم آمیخته و پژوهشگران را قادر ساخته است مفهوم اجتماعی را در تحلیل اقتصادی از درپشتی وارد کنند. برخلاف تلاش دو نظریه پرداز اصلی کولمن و پوتنام، این امر به این دلیل که مبانی سازنده آن متناقض بوده ناموفق بوده است. رئیس دانا فاین را به این دلیل که به سرمایه اجتماعی نگاه انتقادی داشته است مورد تحسین قرار داده است و سرمایه اجتماعی را هم ازنظر مفهومی مبهم و هم غیردقیق می داند و کاربرد آن را موجب نگاهداری پایه های تبعیض و پذیرش محافظه کارانه هنجارهای مقبول جهان سرمایه داری می داند. هرچند او در نقدهای خود به بن فاین اقتدا می کند اما تأکید بن فاین در نقد برودل از سرمایه را از یاد برده است. برودل هم ازنظر جایگاه علمی و هم ازنظر قدرت نظریه پردازی از بوردیو بالاتر است و به ویژه این پیشنهاد که سرمایه داری از اقتصاد بازار متفاوت است برخلاف اقتصاد بازار دو طبقه دیگر یعنی زندگی مادی و اقتصاد سرمایه داری در منطقه کدر هستند. در این مقاله سرمایه اجتماعی به منطقه کدر نسبت داده شده و مفهوم آن به دلیل ناروشن بودن با معنی آشفته موردانتقاد قرار گرفته است. روش: روش این پژوهش انتقادی است که نقدهای منطقی و ساختاری در مقاله رئیس دانا به دلیل نواقص آن موردانتقاد قرار گرفته درعین حالی که نقاط قوت آن تحسین شده است. یافته ها: بزرگ ترین نقطه قوت رئیس دانا توجه به تغییر مفهومی سرمایه از دیدگاه مارکس به سرمایه اجتماعی است. نقد جابه جا شدن نتیجه سرمایه اجتماعی با علت آن ابهام و آشفتگی نیز از نقاط قوت رئیس دانا است. بااین حال او نتوانسته توضیح دهد چرا این سرمایه اجتماعی موجب پدیدایی دارایی نامشهود می شود. درعین حال نکات تاریخی از قبیل مطالعات ایتالیایی پوتنام مغشوش و ارجاعات او نادرست است. با تحلیل محتوی نقد رئیس دانا، یازده محور در نقد او به مفهوم سرمایه اجتماعی شناسایی شده است، بسیاری از این محورها را بن فاین در کتاب خود قبلاً بحث کرده است، اما خلاقیت رئیس دانا ارائه نظریه ای است که او خود آن را نظریه ضد سرمایه ای فساد اداری نمایده است. بحث: رئیس دانا فقط نقد مارکسیستی از سرمایه اجتماعی را مدنظر قرار داده و نقد مهم پایه گذار مکتب فرانسوی آنال را از قلم انداخته است. درنهایت تعریف ضد سرمایه ای (به جای سرمایه) رئیس دانا از سرمایه اجتماعی به ویژه مهم و دوران ساز است. در این مقاله نشان داده شده است که می توان از طریق نظریه فرناندو برودل تفسیری دقیق تر از سرمایه در معنی منفی برای فساد اداری ساخت. مؤلف مقاله حاضر دیدگاه رئیس دانا در مورد تقابل سرمایه اجتماعی در مقابل نظریات اجتماعی را به ویژه در دو نظریه یعنی نظریه هویت اجتماعی و قدرت پیوندهای ضعیف (هرچند رئیس دانا مستقیماً به آنها اشاره نکرده است) مورد تقدیر قرار می دهد و پیشنهاد فاین در مورد حذف سرمایه اجتماعی از قاموس نظریه اجتماعی به دلیل ناتوانی آن در تبیین پدیده اجتماعی را تأیید می کند. مؤلف مقاصر حاضر دیدگاه رئیس دانا را برای توصیف نظریه ضد سرمایه ای فساد گسترش داده است. اعتراض رئیس دانا به ایده سرمایه اجتماعی بر مبنای زمینه و تلویحات نادقیق تحسین شده است. مقاله حاضر اکثر انتقادات او را پذیرفته اما بر برخی از خطاهای او نیز تأکید کرده است.

تبلیغات