آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

مقدمه: نسبت رو به رشد خانوارهای زن-سرپرست، یکی از تحولات چشمگیر نهاد خانواده در ایران تلقی می شود. پژوهش حاضر با تمرکز بر شرایط گروهی از زنان سرپرست خانوار در تهران، که به علت فوت همسر یا طلاق مسئول خانوار شناخته می شوند، تجربیات زیسته، احساسات و مشکلات آنها را در ابعاد اشتغال، سلامت و ازدواج مجدد مورد کنکاش قرار داده است. روش: روش تحقیق در این مطالعه کیفی است. تکنیک اصلی جمع آوری داده ها، علاوه بر مطالعات اسنادی، مشتمل بر مصاحبه های عمیق نیمهساخت یافته است. این پژوهش بر اساس مصاحبه با افراد نمونه قابلِ دسترسی بالغ بر 30 نفر از زنان 27 تا 63 ساله تهرانی صورت گرفته است و بنا بر هدفمند بودن نمونه گیری و اقتضائات روش کیفی، مدعی تعمیم آماری نیست. یافته ها: اگرچه قرار گرفتن در جایگاه مسئول خانواده، سطح استرس و اضطرابی را که این زنان در زندگی تجربه می کنند، افزایش داده است اما از سوی دیگر، با پذیرش مسئولیت زندگی، اعتماد به نفس آنها نیز روندی صعودی پیدا کرده است. این زنان، به مرور، نگاه مثبت تری به خود و تواناییهایشان پیدا کرده اند. توجه به الگوهای اشتغال زنان سرپرست خانوار، تمایز این پژوهش با پژوهشهای مرتبطی است که صرفاً به دوگانه شاغل/ بیکار در زنان توجه داشتند. باورهای جنسیتی که اشتغال زن را برعکس اشتغال مرد یک امکان یا انتخاب می داند، تأثیر یکسان و یکنواختی بر اشتغال همه زنان ندارد. در اینجا باید به تقاطع جنسیت و طبقه اجتماعی توجه کرد. در جمعیت نمونه این پژوهش، اشتغال منقطع، الگوی رایج در میان زنان متعلق به طبقه پایین بوده است و اشتغال دایم یا بیکاری، الگوی رایج در میان زنانِ سرپرست در طبقه متوسط و بالاست. همچنین رویکرد زنان سرپرست خانوار، صرف نظر از موقعیت طبقاتی، به ازدواج مجدد منفی بوده است. بنابراین می توان ادعا کرد، زندگی بدون سرپرست مرد مزیتهایی برایشان داشته است، یا دست کم زندگی با سرپرست مرد دارای نقاط ضعف و منشأ هراس برای زنان به شمار آمده است. نقش خشونت خانگی علیه زنان در حالی که در این میان حمایت جدی از زنان خشونت دیده نمی شود را باید جدی گرفت. از هراسهای این زنان از دست دادن آزادی و درگیری مجدد در روابط خانوادگی ناسالمی است که خارج شدن از آن دشوار است. بحث: اصطلاح «زنان سرپرست خانوار» بر اساس درکی سلسله مراتبی از خانواده بهنجار ساخته شده است که باید توسط یک مردِ نان آور سرپرستی شود. سرپرستی زن، استثنایی بر قاعده است که نیازمند پژوهش و تأمل است. الگوی کلی حاکم بر سیاست گذاری در رابطه با اشتغال زنان نیز از الگوی مرد نان آور پیروی می کند. اما خانواده های با سرپرست زن چه در ایران و چه در جهان رو به افزایش است و تغییر و تحولات در نهاد خانواده بر این افزایش تأثیر زیادی داشته است از جمله اینکه در ایران به تدریج اولین ازدواج دیرتر صورت می گیرد، بعد خانوار کاهش یافته و احتمال رخداد طلاق بالاتر رفته است، تحصیلات زنان افزایش یافته و در نرخ مشارکت زنان متأهل در بازار کار افزایش نسبی مشاهده می شود.

تبلیغات