مقدمه: کودک آزاری نه تنها امروز و دیروز کودکان را نشانه می رود، بلکه از آن ها بزرگسالانی ضعیف النفس، تحقیر شده و با عزت نفس بسیار پایین می سازد که یا در خود فرو می روند و منزوی گونه می زییند و یا از جامعه انتقام می گیرند. پژوهش حاضر سعی دارد ضمن بررسی پدیده کودک آزاری، عوامل خانوادگی مؤثر بر آن را با تکیه بر چارچوب نظری بررسی کند. روش: این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از توزیع پرسش نامه در میان دانش آموزان شهرستان شهریار، در مقطع اول متوسطه انجام یافته است. نمونه گیری با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انجام گرفته و حجم نمونه 372 نفر بوده است. برای سنجش کودک آزاری، و ویژگی های فردی و خانوادگی، پرسش نامه ای خودگزارشی به کار گرفته شد و داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری هم بستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که میزان نمره افراد در سازه انزوای اجتماعی، ارتباطات مختل، موقعیت اقتصادی و جمعیت خانواده، سهم قابل توجهی از واریانس کودک آزاری را در خانواده پیش بینی می کند. در تحقیق حاضر متغیر ارتباطات مختل در خانواده، دارای بیش ترین ضریب تأثیر بوده است؛ ضمناً این متغیر، علاوه بر تأثیر مستقیم، اثر غیرمستقیم نیز بر متغیر وابسته داشته است. بحث: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، آماره های ابعاد کودک آزاری در مجموع، در مقایسه با سایر پژوهش ها کاهش محسوسی را نشان نمی دهند، منتها یک تفاوت مهم و قابل تأمل بین یافته های تحقیق حاضر با نتایج برخی تحقیقات دیگر قابل مشاهده است و آن غلبه کودک آزاری نرم (عاطفی) در تحقیق حاضر بر کودک آزاری سخت (جسمی) بوده است.