مقدمه: میزان قدرت و استحکام شخصیتی فرد، مانند عزت نفس بالا، سطح تحمل ناکامی بالا، نگرش مثبت به مراجع قدرت و میزان پرخاشگری فرد، از عوامل بازدارنده بزهکاری است. این پژوهش با عنوان «تحلیل بزهکاری نوجوانان کانون اصلاح و تربیت تهران» و با هدف بررسی متغیرهای فوق در گروه عادی و بزهکار انجام شد . روش: تعداد۱۰۰پسر و۳۰ دختر بزهکار مقیم در کانون اصلاح و تربیت تهران و۱۰۰ پسر دانش آموز و۳۰ دختر دانش آموز شاغل به تحصیل در خارج از کانون اصلاح و تربیت تهران به عنوان گروه عادی مورد پژوهش قرار گرفتند . طرح پژوهش به صورت علّی مقایسه ای از نوع پس رویدادی بوده و مدل نظری پژوهش براساس نظریه مهار است. آزمودنی ها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش عبارت است از آزمون عزت نفس کوپر اسمت، پرسش نامه نگرش به پلیس، پرسش نامه نگرش به قانون، پرسش نامه پرخاشگری و آزمون تحمل ناکامی. با استفاده از برنامه آماری SPSS داده های پژوهش تحلیل شد . یافته ها: عزت نفس گروه عادی بیش تر از گروه بزهکار است. نگرش به پلیس و قانون در گروه عادی مثبت تر از گروه بزهکار است . پرخاشگری گروه بزهکار بیش تر از گروه عادی است. تحمل ناکامی گروه عادی بیش تر از گروه بزهکار است. دختران عادی با عزت نفس بالاتر، در برابر پلیس و قانون نگرش مثبت تری دارند. پسران عادی در مقایسه با سایر گروه ها به قانون نگرش مثبت تر و بیش ترین میزان تحمل ناکامی را دارند. بین شاخص عزت نفس و نگرش به پلیس در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار رابطه معنی دار وجود دارد. ارتباط معناداری بین عزت نفس و نگرش به قانون در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار وجود دارد. ارتباط منفی معناداری بین عزت نفس و پرخاشگری در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار وجود دارد. ارتباط معناداری بین شاخص تحمل ناکامی و پرخاشگری در بین دختران گروه عادی و پسران بزهکار وجود دارد. شاخص عزت نفس و نگرش به قانون، به طور معنی داری بزهکاری را پیش بینی می کنند . نتایج: مسئولان آموزش و پرورش، والدین، رسانه های گروهی، متخصصان اصلاح و تربیت برای پیشگیری و درمان و بازپروری بزهکاری باید عزت نفس را ایجاد کنند و آن را افزایش دهند. همچنین نگرش مثبت را درباره مراجع قدرت و قانون در کودکان و نوجوانان ایجاد کنند .