مقدمه: معاشرت های دختر و پسر، در دوران پیش از ازدواج، یکی از پدیده های پیچیده در جامعه کنونی است که تحت تأثیر فرهنگ و مذهب و عرف جامعه مدام در حال کنترل و محدود سازی است. عوامل اجتماعی روانی و برخی نیازها باعث به وجود آمدن این گونه روابط می شود. هدف از ارائه این مقاله، شناخت عوامل مؤثر بر این پدیده است. روش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی صورت گرفته است. تعداد نمونه، براساس فرمول کوکران، ۲۴۰ نفر از دانشجویان دانشگاه یزد هستند که به شیوه نمونه گیری طبقه ای و نسبی انتخاب شده اند. داده های لازم را از طریق پرسش نامه جمع آوری و توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های تی و هم بستگی و رگرسیون تجزیه و تحلیل کرده ایم. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که حدود ۶۰ درصد از پاسخ گویان، به روابط پیش از ازدواج، نگرش مثبت داشته و 5/22 درصد از پاسخ گویان، با جنس مخالف رابطه نداشته اند. همچنین 7/36 درصد افراد با یک نفر و ۲۷ درصد با بیش از یک نفر رابطه داشته اند. گرایش به رابطه پیش از ازدواج، با درآمد خانواده و تحصیلات پدر و سن فرد، رابطه مستقیم و با سطح دین داری، روابط حسنه با والدین و معدل دانشگاه، رابطه معکوس دارد؛ اما هم بستگی درآمد و تحصیلات و معدل معنادار نیست. همچنین تبیین رگرسیون نشان می دهد که دو متغیر نیاز عاطفی و دین داری، حدود ۲۷ درصد از تغییرات در زمینه گرایش به رابطه پیش از ازدواج را تبیین می کند. نتایج: ارتباطات پیش از ازدواج بخشی از فرآیند عادی زندگی محسوب می گردد که میتوان آن را با درک نیازهای طرفین به یک رابطه قرادادی و نظام مند تبدیل نمود و ارتباط دو جنس نه در جهت تخلیه عاطفی بلکه به منظور اهداف متعالی تر همچون کسب مهارت های ارتباطی برقرار گردد.