آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

مقدمه: امروزه مسئله اشتغال افراد دارای ناتوانی جسمی به عنوان یکی از نیازهای اساسی این قشر، در بستر دانش کارآفرینی اجتماعی مورد کندوکاو قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل پاردایمی کاربست رویکرد کارآفرینی اجتماعی در حوزه اشتغال افراد دارای ناتوانی جسمی استان خوزستان است. روش: روش پژوهش کیفی و برمبنای رهیافت نظریه داده بنیاد می باشد. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان و صاحبنظران کسب و کارهای اجتماعی گردآوری و در مرحله تحلیل داده ها 15 مقوله اصلی حول مقوله هسته «تمایزانگاری و عدم توسعه کارآفرینی اجتماعی» در مرحله کدگذاری گزینشی و بر اساس مقوله های اصلی پژوهش استخراج شده اند. یافته ها: در مدل پارادایمی پژوهش مشارکت افراد دارای ناتوانی به عنوان کارآفرین اجتماعی، بالا بودن انگیزه کار در میان افراد دارای ناتوانی و لزوم بازنگری دنیای این افراد به عنوان شرایط علّی سبب ساز کارآفرینی اجتماعی؛ آموزش پذیری افراد دارای ناتوانی و وجود ایده کارآفرینی اجتماعی متناسب با توان مندی این افراد نیز به عنوان شرایط زمینه ای کارآفرینی اجتماعی معلولین مفهوم بندی شده اند. مقوله هایی از قبیل تفاوت گذاری، نگاه ابزاری به اشتغال افراد دارای معلولیت، عدم تناسب تخصص و مسئولیت در انتصابات مدیریتی، عدم آماده سازی شغلی، ضعف حمایت های قانونی، نهادی و مالی به عنوان محدودیت ها و شرایط دخیل در توسعه کارآفرینی اجتماعی هستند. مناسب سازی محیط کار، تصویرسازی ذهنی، برنامه ریزی و سیاست گذاری تحت عنوان مقولات اصلی کنش- تعامل (استراتژی ها) در راستای توسعه کارآفرینی اجتماعی به عنوان زمینه ای برای اشتغال افراد دارای معلولیت، در مدل پارادایمی پژوهش قرار گرفته اند. بحث: کارآفرینی اجتماعی فرایندی است که در مرحله اول با شناخت و تعریف ناتوانی به عنوان ضعف جسمی، سطح توانایی های فردی، مهارت ها و ارتباطات افراد دارای ناتوانی را مورد توجه قرارداده و در مرحله دوم با مطالعه و درک نیازمندی های جامعه به راه اندازی کسب و کار مبتنی بر ایده پروری، نوآوری و خلاقیت برای این قشر و گاهاً توسط خود آن ها منجر شود. پیامد نهایی کارآفرینی اجتماعی ورود، مشارکت و ایفای نقش افراد دارای ناتوانی در چرخه توسعه پایدار است.

تبلیغات