آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶

چکیده

پرداختن به رابطه زبان و سیاست در دوره مدرن با تأکید بر فرهنگ زبانی گفتمان قانون اساسی مشروطه موضوع این مقاله است. ایده (فرضیه) مقاله این است که علت اصلی خوانش های سیاسی و تفسیرهای وارونه از زبان و جایگاه آن در عصر جدید، «سیاسی شدن» و بهره گیری از ظرفیت های «صنعتی شدن» است. از این زاویه به تحلیل و تفسیر قانون اساسی مشروطه پرداخته و بر آن بوده ایم که سکوت آن پیرامون موضوع زبان گواه روشنی بر باور و رضایت نمایندگان مجلس و انجمن ها بر ثبات طبیعی و تداوم زبان فارسی به مثابه زبان علمی و میراث ملی و مشترک همه ایرانیان بوده است. در اینجا نشانه های بدیهی پنداشتن زبان فارسی به عنوان زبان ملی در تمامی اسناد و مصوبات مجلس مشروطه از جمله قانون اساسی و سایر اسناد و متون قانونی چون قانون انجمن های ایالتی و ولایتی مورد تفسیر و تحلیل قرار گرفته است.

تبلیغات