آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

هدف: طی دو دهه گذشته، مدل های مفهومی متعددی برای تفکر استراتژیک مطرح شده، ولی ابزارهای چندانی برای سنجش و مطالعه تفکر استراتژیک در سطح فردی ارائه نشده است. روش های علم عصب شناختی، همان طور که طی چند دهه گذشته برای مطالعه و سنجش تفکر خلاق از آنها استفاده شده، می توانند ما را در مطالعه تفکر استراتژیک یاری دهند. روش: پژوهش حاضر با مرور ادبیات موضوع تفکر استراتژیک و پژوهش های انجام شده درباره خلاقیت در زمینه EEG، چگونگی طراحی تکالیف شناختی برای مطالعه تفکر استراتژیک را تشریح می کند، سپس به عنوان مطالعه ای مقدماتی در یک پژوهش آزمایشگاهی، تفکر استراتژیک را بررسی کرده و نتایج آن را ارائه می دهد. نمونه پژوهش حاضر، 10 نفر از مدیران و مدیران میانی از یک مجتمع آموزشی غیردولتی هستند که به صورت در دسترس انتخاب شده و در دو موقعیت آرامش و تفکر استراتژیک با ابزار الکتروآنسفالوگرافی کمی (QEEG) تصویربرداری مغزی شده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که تغییرات شدت موج آلفا در تمامی نواحی قشر مغز در مقایسه با تغییرات سایر امواج، معنادار بود. تغییرات معنادار در شدت مطلق امواج آلفا با نتایج مشاهده شده در آزمایش های مرتبط با خلاقیت، قابل مقایسه است. همچنین تغییرات شدت امواج آلفا (Hz8-12) در تکالیف شناختی PT، TT و ST با یکدیگر مقایسه شد. نتیجه گیری: تکلیف شناختی TT برای مطالعه تفکر استراتژیک در زمینه EEG مناسب تر است، زیرا تغییرات شدت امواج آلفا حین انجام این تکلیف شناختی در مقایسه با دو تکلیف شناختی دیگر، افزایش بیشتری را نشان می داد.  

تبلیغات