هدف پژوهش حاضر،ارائه نوعی الگوی کاربردی برای بازاریابی چندحسی در برندسازی مقصد گردشگری است. روش پژوهش مطالعه حاضر، پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری آن را تمام گردشگران (ایرانی خارجی) تهران به تعداد 10000 نفر شکل داده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و به کمک فرمول نمونه گیری لوی و لمشو (1381)، حجم کل نمونه 407 نفر محاسبه شد؛ اما در نهایت 394 نفر در تحقیق مشارکت کردند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تدوین شده بر اساس مدل مفهومی و متغیرهای تحقیق است. نتایج به دست آمده از تأثیر بازاریابی چندحسی بر برندسازی مقصد گردشگری با ضریب تأثیر 813/0 حکایت دارد که با توجه به نمره تی در سطح 05/0 معنادار است. همچنین مقدار 2 R برابر با 661/0 به دست آمد؛ به این معنا که 1/66 درصد از تغییرات برندسازی مقصد گردشگری مربوط به بازاریابی چندحسی بوده و باقی مانده تغییرات به سایر متغیرها مربوط می شود. به نظر می رسد گردشگری و بازاریابی گردشگری به خلق تجربه دلپذیری برای مشتری از مقصد ارتباط دارد و ساختن این تجربه از طریق بازاریابی چندحسی امکان پذیر است.