تألیف کتاب ""کتابخانه وکتابداری ""گرچه اقدامی ضروری برای درسی با همین نام در رشتهء کتابداری محسوب می شود. در تدوین آن نکاتی وجود دارد که نمی توان نادیده گرفت. اصولأ، از آنجاکه شیوهء متداول تألیفاتی از این دست در بین نویسندگان ما اغلب همراه با استناد و اعتماد بیشتر به منابع غربی است، و غربی ها نیز با جهان بینی های خود سعی میکنند در نگارش مطالبی که به نحوی در ارتباط با تاریخ تمدن و فرهنگ و علم است. پیوسته از خود شروع و به خود ختم کنند. و در این میان نه تنها همیشه غرب است که شاخص و در مرکز توجه قرار دارد. بلکه اقوام و ملث های دیگر- به خصوص مسلمانان- به حاشیه رانده شده و مورد بی توجهی، و حتی بی مهری قرار میگیرند. این یک سونگری ها و کوچک شمردن دیگران که از ویژگی های این نوع آثار غربی است، خود به خود به متون نویسندگانی که اعتمادشان بیشتر به منابع غرب است راه یافته و به طور آشکاری بر أن سایه می اندازد؟ و به همان نسبت نیز میان این متون و واقعیات فاصله برقرار میکند. به هر حال، مقالة حاضر بر آن است که در طی چهار بخش عمدتأ به بررسی اینگونه تأثیرات درکتاب !کتابخانه و کتابداری! بپردازد.