آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶

چکیده

گذشته تاریخی همواره بخش مهمی از هویت فردی و اجتماعی محسوب می شود. این نوشته، با ارایه تعریفی از «هویت»، به بررسی جلوه های متعدد هویت ایرانی در دوره های مختلف تاریخی و از منظر روشی سیدجواد طباطبایی پرداخته است. طباطبایی با قایل بودن به ضرورت بینش تاریخی، به بحث درباره ادوار تاریخی برای فهم تاریخ و اندیشه می پردازد. بر این اساس، طباطبایی تاریخ ایران را به دوران های قدیم و جدید تقسیم می کند که هر کدام از آنها نیز به نوبه خود به دوره هایی جداگانه تقسیم بندی می شوند. وی با اذعان به وجود آگاهی قومی برای پدیدارشدن «خود آگاهی ملی»، معتقد است در هر دوره ای هویت ایرانیان در اثر کنش و واکنش میان آن دو مولفه، ممکن شده است. بدین ترتیب، زمانی «اندیشه ایران شهری» و زمانی دیگر بر آمدن سلسله های فرمانروایی ایرانی تبار طاهریان، سامانیان و بوئیان،‌ مقولات آگاهی قومی بودند. بر اساس ایده طباطبایی، همچنین، در زمان دیگر، شاعران ایرانی مانند فردوسی و حافظ، امانتداران مقولات «آگاهی قومی» شده اند، اما با یورش مغولان، قرون وسطای ایرانی آغاز می گردد که به زوال اندیشه خردگرا، زوال ادب فارسی و چیرگی دین عجایز منجر گردید. در نتیجه، به دنبال زوال اندیشه سیاسی، شاهد بحران هویت در ایران هستیم.

تبلیغات