مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ریاضت
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر آن شدهایم تا «عرفان» را از دیدگاه استاد شهید مطهری بررسی کرده، به تبیین نگرشها وگرایشهای عرفانی او بپردازیم؛ چه اینکه استاد، عرفان را از نوع شناخت شهودی و مبتنی بر سیر و سلوک عملی دانسته تا انسانِ عارفِ سالک، از مرحله «فهمیدن» به منزل «رسیدن و دیدن» تکامل یافته، به مقام توحید درمراتب گوناگون نائل شود که عرفان را با توحید ناب و انسان کامل نسبتی تام و تمام خواهد بود و در این جهت برخیازاصول عرفانی از وحدت شخصی وجود، سلوک و شهود، ریاضت و عشق و محبّت بررسی شده و استاد، مقوله«وحدت وجود» را در مقام تصوّر و تصدیق از نوع سهل و ممتنع دانسته، معتقد است: بسیار اندکند کسانی که بهحقیقت معنا و ماهیت آن میپردازند.
به اعتقاد استاد، عرفان با تصوّف فرق دارد و اوّلی را مقولهای فرهنگی و دومی را اجتماعی میداند و بهشدّت برنظریه اصالت، استقلال و غنای عرفان اسلامی و زایش و رشد و بالندگی عرفان اسلامی از دامن فرهنگ و آموزههای قرآنی ـ روایی تأکید دارد و نظریه بیگانه بودن عرفان با آموزههای اسلامی یا التقاطی و تلفیقی بودن عرفان اسلامی با عرفانهای هندویی، مسیحی و... را نقد کرده، نمیپذیرد؛ اگر چه تأثیر و تأثّر فرهنگهای اخلاقی ـ عرفانی را با عرفان اسلامی قبول دارد.
و نیز در این مقاله بر آن شدیم تا به تجلیّات و نماد و نمونهای از گرایشهای عرفانی استاد شهید مطهری و تحوّلتکاملی اندیشه، انگیزه و عمل وی از حکمت به عرفان بهویژه در اواخر عمر گرانبهایش اشاراتی داشته باشیم.
مقایسه تحلیلی درونمایه و شخصیت در رمان سرگیوس پیر و روایت ابراهیم ادهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر معرفی مختصری است از دو اثر ادبی - عرفانی فرهنگ مسیحیت و اسلام. داستانی از آخرین نوشته های لئون تولستوی، نویسنده ممتاز روس و روایت عطار از تحول روحی ابراهیم ادهم شاهزاده ایرانی، عشق، زندگی، زهد، عبادت و ریاضت که محصول تحول روحی شخصیت های این دو روایت است، از جمله جدی ترین موضوعات مورد توجه عارفان و اندیشمندان و متفکران بشری است. هیچ کس نیست که در زندگی به مسایلی از قبیل هدف زندگی، عشق، لذت، خدا، عبادت، رستاخیز و نظایر آن نیندیشیده باشد. این مقال عهده دار بررسی مختصر و مقایسه کوتاهی است از این دو اثر ماندگار و سترگ.
تجلی عرفان و تصوف در مخزن الاسرار نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رهبانیت در آیین مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۳
حوزه های تخصصی:
رهبانیت به معنای کنارهگیری و انزوا از صحنه اجتماع و پرداختن به عبادتها و ریاضتهای طاقتفرسا، در آیین مسیحیت دارای سابقهای بس طولانی است، به گونهای که این پدیده در شکل رسمی خود از قرن سوم میلادی آغاز شد و تا عصر حاضر ادامه دارد. هدف از این نوشتار آشنایی با پیشینه این پدیده نابهنجار و فرقههای منتسب به آن و نیز مناسک برخی از این فرقههاست. فرقههای رهبانی برای حضور افراد در حلقه خود، شرایط ویژهای را وضع نمودهاند و اعمال بسیار سخت و خشنی را بر نوآموزان خود تحمیل میکنند. رهبانیت نه تنها موفقیت قابل توجهی به دست نیاورد، بلکه بر اثر زیادهروی در ریاضت بر نفس، مبتلا به ناهنجاریهای اجتماعی و حتی اخلاقی نیز شد. از اینرو، در برههای از زمان، کلیسای مسیحیت نیز به مخالفت با چنین فرقههایی برخاست. دین مبین اسلام با راه یافتن امثال این فرقهها در جامعه مسلمانان به شدت مخالفت نموده است.
جایگاه شریعت در قلمرو عرفان
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۴ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
هدف از این بحث آن است که با استناد به منابع معتبر عرفان اسلامی، به دفع توهمی بپردازیم که عدهای به خطا دچار آن گشته و چنین میپندارند که از نظر عرفا، شریعت چندان اهمیت نداشته و یک عارف چندان پایبند عمل به احکام شرع نمیباشد! گرچه چنین توهمی دانسته یا ندانسته، سابقهای طولانی دارد، اما اخیراً گاه جدیتر از گذشته مطرح شده و عدهای از مدعیان روشنفکری کشورمان با برداشتی خام از فکر و فرهنگ جدید غرب، جنبه عرفانی دینداری را از جنبه فقهی آن جدا کرده و بدین سان میخواهند بگویند که میتوان شریعت و فقه را جدی نگرفته و دینداری عارف بود و بس!
اکنون میخواهیم بدانیم که آیا واقعاً چنین است؟ آیا عرفا به شریعت و فقه اعتنای چندانی ندارند؟ یا اینکه چنین فکری خطا بوده و توهمی بیش نیست؟ و اگر خطا و توهم است،منشأ این خطا و توهم چیست؟
در اینجا باید سه مسأله را روشن کنیم:
- اول: جایگاه شریعت در سلوک عرفانی.
- دوم: سقوط تکلیف در مراحلی از سلوک.
- سوم: مبنای ادامه پرستش پس از وصول به حق.
سیری در عرفان جهانی (جلوه هایی از عرفان تطبیقی)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در عرفان جهانی نیازمند درک انگاره های عالی عرفان در مذاهب الهی، ادیان غیر الهی، بررسی عمیق و هم اندیشی ژرف در نظریه های عرفای ربانی، عاشقان الهی، معتقدان مؤمن و اصحاب پیامبران و عرفان طلبان می باشد که می توان منشاء آن را در نقش های تئوریک، و جهت های عالی شناخت جستجو نمود. همین طور که اداره، هدایت و سازماندهی یک نهاد اجتماعی بستگی به علاقه و توانمندی مدیر آن از جهت علمی و اجرائی دارد، سیر عمیق در عرفان جهانی به منظور مقایسه اصول، هدف ها و روش های کشف رموز خلقت، عارفان اندیشمند و سالکان کنکاش گر را می طلبد که راههای شهودی تقرب به حق مطلق را طی کرده و در وادی خودیابی به خدایابی به مسیر درست و سنجیده دست یافته باشند.پژوهشگر در این مقاله ضمن بررسی ریشه های تئوریک عرفان حقیقی نظیر جهت گیری آرمانی و آموزه های خداگرائی، مکاتب عرفان الهی را مورد بررسی قرار داده، آن ها را از نحل خداگریزی ومادیگرائی محض مجزا نموده، مفاهیم، فلسفه و اصولی که آثار آفرینش را به آفریدگار ارتباط می دهد با عرفان های عملی تطبیق نموده، عرفان های منطقی را از عرفان های خرافاتی و دور از حقیقت جدا ساخته است. در پایان به کند و کاو در اندیشه ها و آثار عرفانی دو تن از عرفای بزرگ مسیحی در قرن های 15 و 19 پرداخته است.
تجلی روزه در متون عرفانی
حوزه های تخصصی:
روزه در متون ادب فارسی به خصوص در متون عرفانی، نمود و بروز خاصی دارد و به عنوان مفتاح زهد و باب عبادت حق و نیز سپر و حجابی از ماسوی الله بیان گردیده است. عرفا روزه را به عنوان سری از اسرار الهی میان خلق و حق و باعث کسر شهوات و مصفی گردانیدن دل و غایب گشتن از دیدار خلق به دیدار حق می دانند و به جای آوردن آن را به گزاردن امانت حق تعالی تعبیر می کنند و همواره شرط معظم روزه را اخلاص و عدم آمیختگی با شایبه ریا و هوی می دانند. در این مقاله سعی شده به انعکاس روزه در امهات متون عرفانی و نیز تعابیری که صوفیان و عرفا از روزه داشته اند به همراه انواع، اهداف، مفاهیم و فواید روزه و نیز توصیفات عرفانی روزه در نزد عرفا و صوفیه پرداخته شود.
نقش صبر در تکامل روحی انسان از دیدگاه عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر نوع کمالی که در درون انسان و یا جوامع بشری و به طور کلی در جهان آفرینش به وجود می آید بر اثر صبر و استقامت در برابر سختی ها و مشکلات ایجاد می شود. درگیر شدن انسان با رنج ها و سختی ها و صبر و استقامت در برابر آنها موجب قدرتمندی روح می شود. به همین جهت در تصوف و عرفان که سیر و تحولی بی پایان به سوی کمال مطلق است به تحمل رنج ها و سختی ها(ریاضت) بسیار اهمیت داده می شود. یکی از انواع سختی ها گرسنگی است، صبر در برابر گرسنگی یکی از ارکان مهم مجاهده و مبارزه با نفس است. مقامات عرفانی و معنوی که در اثر صبر در برابر گرسنگی برای عارف حاصل می شود مورد بحث این مقاله است.
حقیقت و مراحل سلوک
حوزه های تخصصی:
روش عرفان، شهودی و کشفی است و سلامت روش خود را که همان تصفیه روح و ریاضت نفس میباشد، متعهد است. صَمْت و کم گفتن و گزیده گویی، جوع و گرسنگی معتدل و سودمند، سَهَر و بیداری و کم خوابی، خلوت، دوام ذکر خدا، از راه های ریاضت مشروع به شمار میآیند. ریاضت باید روشمند و مستمر باشد تا سودمند و نافع باشد.
خدمت کردن به نفس، صیانت آن از لذت ها و اندوخته های دنیایی و ریاضت آن به علوم و حِکَم و واداشتن آن به نهایت تلاش و کوشش در عبادات و طاعات است. البته ریاضت در هر شرایطی به ثمر نمینشیند و سودمند نمیافتد. ریاضتی سودمند و مؤثر واقع میشود که بر پایه بیداری و آگاهی استوار باشد.
عرفای اسلام برای سیر و سلوک انسان، منازلی را قائل شده اند که اصول و امّهات آنها ده منزل است و هر منزل و مقامی دارای ده باب است که در مجموع به صد باب بالغ میشوند.
موانع معرفتی کمال در مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
اهل سلوک و رهروان وادی حقیقت، رسیدن به قلة رشد و شکوفایی معرفت را «کمال» می نامند. البته مفهوم کمال به تناسب ادراک و استعداد مستعدان و طالبان، متفاوت و به اصطلاحِ اهل فلسفه، مفهومِ ذات مراتب تشکیک است، اما برای رسیدن به نور معرفت و حصول کمال، که نتیجه تهذیب اخلاق و تصفیة باطن و گسیختگی از عالم ظاهر و پیروی از پیران راستین است، باید موانعی که به عنوان پردة شهود و سد تکمیل نفس و یا حجاب حق است، از میان برداشت. از این موانع با عنوان ورطه های هولناک هوا و هوس و عقبات سلوک نام برده اند که پیمودن سنگلاخ سلوک را بر سالک سخت می گرداند و تا سالک آن موانع را نشناسد و از خود سلب نکند، نمی تواند به مقام معرفت برسد، زیرا جز از راه توسل به پیران راستین و ریاضت و مبارزه با هوای نفس، رسیدن به حقیقت ـ که کمال است ـ امکان ندارد و تنها سلوک است که آفتاب معرفت و کمال را در جهان جان طالع می دارد و جان در بندِ آدمی را بر پهناور گسترة جهان محیط می سازد و این مقیم تیره تن و محدودة جسم را به بال آزادگی بر بام جهان بینی نامحدود می نشاند.
موانعی که مانع انجذاب سالک حقیقتند، دو دسته اند: برخی از آنها جنبة معرفتی و روانی دارد که موانع معرفتی اند مانند حسد و بخل و غفلت و غم و غصه و کفر و شرک و یأس و دنیادوستی؛ و گروه دیگر جنبة عملی و در میدان عمل نمایش عملی دارند مانند تکبر و غیبت و انجام کارهای منافی عفت و نفاق و توسل به سبب و ندیدن مسبب و غیره، که سد معبر سالک و خار راه اویند، و مولوی در مثنوی این موانع را شناسایی کرده و در تقریر مطالب و مَطاوی بحث های عرفانی و پرش و پردازش معانی بلند سلوک، به آنها پرداخته و این مقاله نیز مواردی از آن موانع را بررسی کرده است.
تحلیل و بررسی تفسیری جوع در آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جوع» همواره به عنوان یکی از نمایه های ریاضت در عرفان و اخلاق مورد توجه بوده است و همه فرق صوفیه در ضرورت «جوع» به عنوان یکی از ارکان اساسی سیر و سلوک اتفاق نظر دارند. در چیستی معنای جوع، گروهی «جوع» را به معنای «به اندازه خوردن» و گروهی آن را معادل «روزه» دانسته اند و برخی نیز آن را تا حد «سدّ جوع» (نخوردن مگر به ضرورت) معنا کرده اند.
در این مقاله تلاش شده است تا با میزان قرار دادن قرآن و سنت به بررسی مفهوم شناسی جوع و دیدگاه های متعدد دراین باره پرداخته شود و با مقایسه این نظرات، براساس میزان قرآنی و سنت نبوی نظر صائب معرفی گردد. جوع از نظر قرآن و متون اسلامی در خطاب های عامِ «یا بنی آدم» به معنای «به اندازه خوردن»؛ در خطاب های خاصِ «یا ایها الذین آمنوا» به معنای «روزه» و در خطاب به اخص خواص یعنی انبیا و اولیا، به معنای کم خوردن است.
بررسی تحلیلی مفهوم تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی تحلیلی مفهوم تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی متفکران مسلمان است. پرسش اصلی تحقیق این است که تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی در چه مواردی و در هر یک از این موارد در چه معنایی به کار رفته و عناصر معنایی آن کدام است؟ این تحقیق مشخص کرد که اولاً این واژه پیش از ابن سینا در ادبیات فلسفی و اخلاقی کاربرد نداشته و در آثار ابن سینا و پس از وی تا قرن هفتم به عنوان یک واژة فرعی و از قرن هفتم به بعد به عنوان یک واژة کلیدی به کار رفته است. ثانیاً این واژه در چهار گفتمان محوری ‐ گفتمان معالجت، ریاضت، سعادت و گفتمان ترکیبی ‐ و در چهار معنا به کار رفته است: الف) تزکیه به معنای رفع رذایل و کسب فضایل اخلاقی؛ ب) رفع رذایل اخلاقی؛ ج) ریشه کن کردن حبّ دنیا از ساحت نفس و د) رفع رذایل اخلاقی و رذیلة حبّ دنیا. ثالثاً هستة اصلی معنایی تزکیه زدودن رذایل است و کسب فضایل لازمة آن و نه جزئی از معنای آن است. رفع رذایل و کسب فضایل دو روی یک سکه اند.
پژوهشی در باب ولایت تکوینی انسان از دیدگاه قرآن
حوزه های تخصصی:
روح انسان توانایی آن را دارد که از طریق یک سلسله ریاضتها، دست به اعمال خارقالعادهای بزند که به هیچوجه نمیتوان آنها را با علوم تجربی متداول توجیه و تفسیر نمود. به چنین توانایی، ولایت تکوینی گویند. ریاضتها از نظر اسلام به دو دسته قابل تقسیماند: ریاضتهای غیرمشروع مرتاضان و دراویش، و ریاضتهای مشروع اولیاءالله؛ اولیاء الهی از طریق عبودیت و بندگی خدا به تکامل روحی و معنوی نایل میشوند که نتیجه آن تسلط بر جهان طبیعت است. چنین ولایتی ولایت تکوینی است که راه کسب آن بر روی همگان باز است. بندگی خدا موجب مهار نفس و کسب بینش خاص و نیز سیطره بر جهان طبیعت میگردد. قرآن نمونههایی از ولایت تکوینی انبیاء و اولیای الهی را گزارش میکند که بر اثر عبودیت خالصانه برای آنان حاصل شده است. البته یادآوری میشود که ولایت تکوینی، منافاتی با توحید افعالی ندارد زیرا چنین اموری به اذن و قوه الهی صورت میگیرد.
ریاضت و حدود مشروع آن در احتجاجات معصومین (ع) با متصوفه زمانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
ریاضت، گرچه در تداعی ذهنی اکثر افراد، اعمال شاق صوفیان و مرتاضان است، در شکل صحیح آن، لایه زیرین شریعت و شیوه دیرین طریقت و تنها راه خروج از منزل نفسانی و عروج به مقام ربانی است.
تفاوت رهبانیت و تصوف جاهلانه با ریاضت مطلوب دین، در اصل لزوم ریاضت نیست، بلکه در انگیزه ها و ابعاد ریاضت است. پیام «رهبانیة امتی الجهاد»، خروج از ریاضت انحرافی و ورود در ریاضت مطلوب است نه خروج کلی از ریاضت. اجتماعی و جهانی بودن اسلام، ریاضت را از ابعاد فردی و کوته بینانه به ابعاد اجتماعی و متعالی ارتقا می دهد؛ بنابراین گرچه از صدمات بدنی می کاهد، ضربات سهمگین تری بر بت نفس وارد می آورد.
این نوشتار با استفاده از احتجاجات ائمه معصومین (ع) در مقابل برخی صوفی منشان، سعی در ارائه شاخص های ریاضت مطلوب از منظر دین دارد.
مرگ اختیاری از دیدگاه ابن سینا و سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
مسأله ی مرگ اختیاری و قیامت انفسی و کیفیت تحقق آن از جمله مسائلی است که مورد توجه عرفا و حکما بوده است. مرگ اختیاری، که به معنای قطع علاقه و تعلق از ماسوی الله و توجه تام به خداوند متعال است، دارای مراتب و درجات و نیز نتایج و ثمراتی است که در این نوشته تحلیل می شود.
رویکرد ابن سینا و سید حیدر آملی، که به دو مکتب مختلف فکری تعلق دارند، از این جهت دارای اهمیت است که با مقایسه ی دو رویکرد مذکور و بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها، تفسیر روشن تری از مرگ اختیاری به دست می آید. ابن سینا با تجزیه و تحلیل قوای نفس ناطقه و اتحاد با عقل فعال، مراتبی از تجرید یا مرگ اختیاری را مستدل کرده است. اما سید حیدر آملی با طرح مسأله ی فنا و اقسام و درجات آن، درجات مختلف مرگ اختیاری را تببین کرده است.
جایگاه ریاضت در تربیت اخلاقی از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
این نوشتار سعی در بازنگری و تقویت جایگاه «ریاضت نفس» در نظام تربیتی و اخلاقی اسلام دارد؛ ریاضت، روح انسان را «قوت» و «خضوع» می بخشد و این دو خصلت، ضامن موفقیت در همه عرصه ها اعم از فردی و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دنیوی و اخروی هستند؛ ریاضت به دو قسم اختیاری و غیر اختیاری قابل تقسیم است که تمام تکالیف شرعی در قسم اختیاری جای گرفته و مقصود از ریاضت غیر اختیاری، ابتلائات و امتحانات الهی است؛ این دو قسم، مکمل یکدیگر در فرآیند تربیت انسانند و با فلسفه خلقت انسان گره خورده اند؛ فلسفه تبعید انسان به محنت کده دنیا، اشرفیت نفس او در میان سایر مخلوقات بود که او را در معرض خطرناک ترین رذیلت اخلاقی یعنی غرور و تکبر قرار داد؛ از آنجا که علاج هر رذیلتی با ضد آن است، ریاضت تنها مسیری بود که نه تنها انسان را از رذیلت تکبر پیراست بلکه او را به زیباترین فضیلت اخلاقی یعنی محبت و عشق الهی نیز بیاراست.
گفتمان معرفةالنفس و ریاضت در سبکزندگی اشراقی عرفانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان از دیرباز برای رسیدن به سعادت و کمال، دستیابی به اهداف فردی و اجتماعی و غلبه بر مشکلات مادی و غیرمادی در جستوجوی سبکزندگی مطلوب بوده است. سبکزندگی مجموعهای از امور نظاممند و همگرا از زندگی انسانی اعم از بعد فردی، اجتماعی مادی و معنوی است. این امور نظیر بینشها، گرایشها، رفتارهای درونی، رفتارهای بیرونی در حوزههای فرهنگی، دینی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که میتوان از همه آن امور، الگویی را استخراج کرد و ارائه داد. بنابراین سبکزندگی، فرآیندی است که با تمام ابعاد و زوایای حیات انسان ارتباط دارد.
فرازمندترین و جامعترین سبکزندگی، برنامهای است که از تعالیم الهی و آموزههای وحیانی استخراج شده باشد. در این راستا دانشوران مسلمان نیز متناسب با رویکرد علمی- فلسفی و آموختههای خود از اسلام و یافتههای خود به ارائه برنامه زندگی اقدام کردهاند. شیخ اشراق طبق آموختههای خود از اسلام و یافتههای شهودی و باطنی خود، دستورالعملهایی را برای رسیدن به حیات معنوی و زندگی مطلوب بیان کرده است. آشکار است که سبکزندگی، بیشتر به رفتار میپردازد؛ ولی تعیین این رفتار در سایهاندیشهها، باورها و یافتههاست. بنمایه سبک زندگی اشراقی- عرفانی، دو امر بسیار مهم است که ما آن را با عنوان گفتمان «معرفةالنفس» و «ریاضت» مطرح میکنیم.
این مقاله میکوشد پایه و اساس سبکزندگی اشراقی را تبیین کند. این پایه، خودشناسی و معرفهالنفس است و نردبانش ریاضت و سیر و سلوک معنوی و باطنی است. همچنین تلاش ما بر این است که تاروپود، ماهیت و حقیقت این دو را از نگاه شیخ اشراق با استناد به آثار وی توضیح دهد. این نوشتار در پایان به نمونههای عینی ریاضت اشاره میکند که در شرایط کنونی جهان معاصر ضروری مینماید.
نقد و بررسی شخصیت زوربای بودا؛ انسان آرمانی اوشو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به ترسیم شخصیت زوربای بودا، انسان آرمانی اوشو می پردازد که یکی، نماد زیاده خواهی، شهوت و شادمانگی است و دیگری، اسوه زهد و ریاضت است. در نگاه وی، انسانی که دنبال هوس رانی است، بدون هیچ تناقضی می تواند کمالات معنوی خود را از طریق ریاضت به دست آورد. ازاین رو، در نگاه اوشو، هر دو بعد جسمانی و روحانی انسان اصل قرار می گیرند و انسان آرمانی کسی است که هر دو جنبة وجودی اش را به حد کمال برساند. در حالی که در اسلام، انسان دارای دو حقیقت همسان و مساوی نیست و با در نظر گرفتن هر دو بعد جسمانی و روحانی، بعد روحانی انسان اصل قرار می گیرد و نیازهای مادی انسان ها، بر اساس حقیقت روحانی وی تنظیم می یابد. این مقاله با رویکرد تحلیل و انتقاد وی، به بررسی شخصیت زوربای بودا و نقد آن از منظر اسلام می پردازد.
بررسی مقایسه ای نقش عشق در سلوک عرفانی از منظر امام خمینی (ره) و خوآن دلاکروث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام خمینی(ره) و خوان دلاکروث، به عنوان دو پیر طریقت و مرشد کامل در عرفان اسلامی و مسیحی، سیر و سلوک عرفانی را دارای مراتب و مراحلی می دانند که در یک بررسی مقایسه ای می توان آن را در سه مرحله تطهیر، تنویر و اتحاد شرح نمود. از نظر ایشان، تطهیر که مهم ترین مرحله در سیر و سلو ک عرفانی است، طی دو مرحله تطهیر فعالانه (سالک مجذوب) و تطهیر منفعلانه (مجذوب سالک) صورت می پذیرد و کمال آن نیز از رهگذر عشق الوهی است. از دیدگاه هردو عارف، بهترین هادی و راهنما در طریق سلوک و مهم ترین عامل تزکیه و تطهیر نفس، عشق الوهی است که تنها نصیب بندگان مخلص خداوند می گردد و تنها ابزار نیل به جایگاه اتحاد با خداوند و دستیابی به مرتبه فنای فی الله است.