مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
ریاضت
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۶
131 - 158
حوزه های تخصصی:
از میان انسان ها آنان که به مقصود حیات و آفرینش خویش با تأمل اندیشیده و بدان پی برده اند، اندک اند و از آن اندک تر، آنانی هستند که پس از درک مقصود هستی، عزم خود را برای تحقق آن جزم کرده و راه را تا نهایت پیموده اند. اما هر آن کس که پای در مسیر مقصود و تعالی خویش می نهد، باید بداند که راهی هموار و مقصدی زودیاب پیش روی وی نیست؛ گذشته از فراز و نشیب های فراوان این مسیر، جوانب و عوامل متعددی در این راه دخیل اند که آشنایی و رعایت آن ها بر وی لازم است. ازآنجا که حصول غایت عرفان برای سالک، منوط به رعایت تمامی این جوانب است، مقاله ی حاضر سعی دارد تا وجوه مختلفی را برشمارد که در جریان سلوک مؤثرند و سالک برای وصول به غایتش، بدان ها نیازمند است. این عوامل را تحت عنوان چند مؤلفه ی کلی می توان جمع بندی کرد: 1. وظایف علمی و معرفتی سالک؛ 2. وظایف عملی سالک؛ 3. استاد و راهنمای طریقت. علاوه بر این، چون مؤلفه ی وظایف عملی، خود گستره ی وسیعی از اعمال را دربر می گیرد، می توان آن را ذیل سه عنوان معرفی نمود: اول اعمال عبادی و آداب شرعی، دوم کارهای مربوط به تربیت اخلاقی نفس، سوم اعمالی که به منظور ریاضت نفس لازم است. این مقاله به تبیین این عوامل و مؤلفه ها پرداخته است.
تصحیح انتقادی رسالة تشویق السالکین ملّا محمّد تقی مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملا محمّد تقی مجلسی اوّل از معاریف بزرگان شیعه در دوره صفویّه بوده که علاوه بر آثار فقهی دارای تألیفات عرفانی نیز می باشد که از جمله مصنّفات عرفانی وی رساله تشویق السالکینمی باشد. در این نوشتار، ضمن تصحیح انتقادی رساله مذکور به شرح احوال عرفانی مؤلّف و موضوع صحت انتساب رساله تشویق السالکینبه مجلسی اول پرداخته شده است. از اهمّ موضوعات این رساله، شرح مبانی معرفتی سلوک الی الله واثبات انتساب معنوی بزرگان صوفیه به ائمه (ع)می باشد. همچنین مؤلّف با ذکر شواهدی، خاستگاههای آداب و مناسک صوفیانه را مبتنی بر سیره انبیاء و ائمه (ع)معرفی کرده و حقیقت تشیّع را تصوّف حقیقی دانسته و قائل به پیوند و یگانگی بین این دو شده است.
بررسی تطبیقی اشتراکات آموزه های ادیان هندی و اسلام و نقش آن در گسترش اسلام صوفیانه در شبه قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۲
103-122
حوزه های تخصصی:
در گسترش اسلام اقشار گوناگون نظیر نظامیان، بازرگانان، عالمان و عارفان هر کدام به نوعی ایفای نقش نموده اند. از این میان عارفان و صوفیان در رواج اسلام در شبه قاره هند نقش بارزی سرزمین داشته اند. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای به بررسی شباهت های اصول و مبانی آموزه های اسلام با آیین ها و مکاتب فلسفی هند می پردازد تا یکی از عوامل موفقیت صوفیان را در جذب هندوان به طریقت های صوفیانه واکاوی نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که به دلیل ویژگی های روحی وطبع ظریف و نرم خویی ساکنان این منطقه بسترهای لازم برای گسترش تصوف و آیین های صوفیانه فراهم بوده و قرن ها پیش از ورود اسلام به آن سرزمین، هندوان با برخی اصول عرفانی نظیر ریاضت، تهذیب نفس، سیر و سلوک و فنا در ادیانِ باستانی خود آشنایی داشته اند و این شباهت اندیشه های آنها یکی از عوامل گرایش هندوان به مشایخ صوفیه و طریقت های صوفیانه بوده است.
ریاضت در قرآن و روایات
حوزه های تخصصی:
بی تردید، مهم ترین مسئله برای رسیدن به سعادت، که مطمح نظر آیین مقدس اسلام قرار گرفته ، مسئلة تزکیة نفس و پرورش روح است. از منظر اسلام، این تزکیه به وسیله مجاهده با نفس، که همان مفهوم «ریاضت» است، صورت می پذیرد. برخی ریاضت ها در اندیشة دینی، قابل تأیید و برخی مردود است. با توجه به هجوم نحله های دروغین عرفانی شرقی و غربی در جامعة امروز و انحراف از اسلام اصیل، این پژوهش بر آن است تا با ارائة نگاهی عمیق به دیدگاه اسلام و تبیین جایگاه ریاضت در آموزه های آن، روش صحیح برای هر گونه اقدامی در این زمینه را تبیین و به موانع و آفات ریاضت از دیدگاه حضرات معصومین علیهم السلام، اشاره کند که ریاضت تنها در محدودة شریعت و در بستر دستورهای الهی تضمین شده، و چنین ریاضتی است که می تواند سالک را به مراتب بلند عرفانی برساند.
بررسی اخلاق عرفانی سلبی از نگاه مولوی و لائوتسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق عرفانی سلبی مهم ترین بخش اندیشه های مولوی و لائوتسه به شمار می رود. این دو عارف، پیروان خود را به جنبه سلبی اخلاق و رعایت مؤلفه های آن نیز دعوت می کنند. از نگاه مولوی و لائوتسه، با تهذیب نفس و ریشه کن سازی انانیّت و ترک رذایل، راه برای تخلّق به اخلاق الهی و کسب فضایل فراهم تر می گردد. سؤال این است که اخلاق عرفانی سلبی به چه معنا و بر چه مؤلفه هایی استوار است؟ وجوه شباهت و تفاوت میان اخلاق سلبی عرفانی مولوی و لائوتسه چیست؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی مفهوم اخلاق سلبی عرفانی و مؤلفه های آن و تطبیق میان آرای مولوی و لائوتسه از این منظر می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که میان این دو اندیشه وجوه تشابه و تمایز وجود دارد؛ چنان که هر دو در نظام اخلاقی و تنزیهی شان بر دو عنصر «سکوت و نیستی» و «ریاضت و کف نفس» به عنوان دو امر زمینه ساز ورود به سلوک عرفانی خویش تأکید کردند؛ اما به رغم شباهت های ظاهری، اساس تهذیب و ریاضت از نگاه مولوی بر مبنای عشق فطری و جبلّی انسان به خدا استوار است و در این مسیر، از پشتوانه متابعت از شریعت و بهره گیری از عقل نیز برخوردار است.
بازنمایی طبقاتِ عرفا در تذکره الاولیاء: ریاضت به مثابه سلیقه و مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تذکرهنویسی عرفا ذیل سنت طبقهنویسی مسلمانان و به مثابۀ شکلی از تاریخنگاری اسلامی-ایرانی شکل گرفته است. از میان تذکرههای عرفا، تذکرهالاولیای عطار بجای گزارش مستقیم و تاکید بر نسب، تولد و وفات، شاگردان و استادان سوژهها، سبک زندگی یا وجوه ریاضت آنها را به قصد برساخت«هویت-طبقه» آنان بازنمایی میکند. در این نوشتار سبک بازنمایی طبقات عرفا در تذکرهالاولیاء پس از برابرخوانی ریاضت به مثابۀ سلیقه و مصرف با تکیه بر آرای متفکران مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی سلیقه و مصرف دلالتیابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان میدهد که انواع ریاضت یا سلیقه و مصرف عرفا در تذکرهالاولیاء در قالب پنج عنصرِ پوشاک، تغذیه، عبادات و مناسک، سخنگفتن و حرکات بدن و در نهایت تعلقات و داراییهای سوژههای عارف به برساخت و تمایز دو کلان طبقۀ «عارف-زاهد» و «عارف-عاشق» انجامیده است. طبقۀ عارف-زاهد با گرایش به وجه سلبی انواع ریاضت یا اصل امتناع به شکل نشاندار به قطعیت معنا باور داشته است. پوشاک خشن، فرسوده یا عریانی، غذاهای ساده و کم، گیاهخواری و یا نخوردن، عبادات و مناسک فروکاهنده مستمر یا یکباره، سخنگفتن تردیدآمیز، خوفناکی همراه با احساس گناه و بدن منقبض، زن و فرزندگریزی، داراییهای ناچیز شاهد این ادعاست. در مقابل طبقۀ عارف-عاشق اگرچه در برخی از موارد مثل پوشاک یا تغذیه به سویۀ سلبی ریاضت توجه کرده است اما ریاضت آنان عمدتاً به شکل ایجابی، گشوده و سیال سامان یافته است. گریز از الزام خرقهپوشی، تنوعطلبی در تغذیه، شوریدگیهای خلسهوارِ بدنفزا، گستاخیهای زبانی-بدنیِ فاصلهگریز و واسطهستیز و در نهایت تعلق و داراییگزینی غیرالزامآور نمونه این سبک از زندگی است.
شیوه های برخورد ائمه اطهار علیها السلام با گرایش های صوفیانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله مورد بررسی در این مقاله، شیوه های برخوردانکاری و اعتراض آمیز ائمه اطهار با گرایش های صوفیانه است. این مسئله با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخی و با تکیه بر منابع تاریخی و روایی بررسی و تحلیل شده است. شواهد تاریخی حاکی از پیدایش رفتار ها و اندیشه های صوفیانه در عصر ائمه است که نمود و ظهور آن در رفتارهایی همچون ترک دنیا، عزلت (کناره گیری از جامعه)، نکوهش نفس، فقر، ریاضت، گرسنگی و مانند اینها بوده و این نوع سلوک و سبک زندگی، واکنش ائمه را برانگیخته است. در این پژوهش ابتدا و از باب مقدمه، مهم ترین نمادهای گرایش های صوفیانه بیان شده و نقش و جایگاه این نمادها در افکار و زندگی عرفا و صوفیان قرون نخستین اسلامی بررسی گردیده است؛ سپس شیوه های مواجهه ائمه در مبارزه با چنین رفتارها و اندیشه هایی بحث و بررسی شده است. این بررسی روشن می سازد که سیره و روش برخورد اهل بیت با اندیشه های افراطی صوفیانه، انکار و نفی بوده و ائمه همواره کوشیده اند تا از شیوع این گونه افکار و رفتارها در بین مسلمانان جلوگیری کنند و در مقابل، رفتار صحیح اسلامی و قرآنی را متذکر شوند. شیوه های برخورد ائمه با گرایش های صوفیانه، در دو بخش علمی و عملی تبیین شده است.
مفاهیم و معانی مشترک در باب طریقت و مقامات آن در ادبیات عرفانی ایران و اسپانیا با تاکید بر آثار و اقوال ابوسعید ابوالخیر و سانتاترسا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
181 - 206
حوزه های تخصصی:
سلوک به عنوان یکی از پربسامدترین مفاهیم درعرفان، برگرفته از یک دامنه مفهومی است که حول معنای راه رفتن یا رفتن شکل گرفته و به دامنه مفهومی دیگری الصاق شده است که همانا اندیشه عرفانی است؛ به طوری که گویی واقعا این فرایند را به مثابه راهی تصور کرده اند که در آن مقاماتی وجود دارد. همچنین مفهوم (Camino de Perfeccíon) در ادب عرفانی اسپانیا به معنای راه کمال و برخاسته از کلمه Camino)) به معنایی فیزیکی راه و مسیر است به جهت برداشت استعاری از آن، قابل تطبیق با مفهوم سیر و سلوک عارفانه و اصطلاح طریقت در عرفان اسلامی است. وجود سه مرحله تحت این عنوان در عرفان اسپانیا و شباهت آن به بحث طریقت در عرفان اسلامی آغاز بررسی شباهت در مفاهیم و فراتر از آن، مضامین و معانی موجود در این دو قلمروست؛ یعنی بررسی اشتراکات، اولاً در حیطه معانی و اصطلاحاتی چون طریقت و ثانیاً در باب مفاهیم و روش. بررسی این شباهت ها با استشهاد از آثار و زندگی نامه دو عارف نامی ایران و اسپانیا، سانتاترسا و ابوسعید ابوالخیر انجام شده است. اشتراکاتی که علاوه بر معانی در زندگی، ریاضت ها، سلوک، آمیختن مفاهیم عاشقانه و زهدآمیز و آموزه های دینی و معرفتی این عارفان وجود دارد، می تواند نمودی از اشتراک در دو نحله عرفانی مذکور باشد.
بررسی و مقایسه ی ریاضت در آثار و مقامات شیخ احمد جام نامقی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
169 - 187
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، آرای شیخ احمد جام درباره ی چیستی ریاضت در آثار و مقامات موجود از وی، بازیابی و با یکدیگر مقایسه شده است؛ زیرا ریاضت، یکی از مهم ترین اصول در طریقت بوده و پیران و کاملان در ابتدای سلوک، این مرحله را پشت سر می گذاشته و مریدان خود را نیز بدان سفارش می کرده اند. شیخ احمد جام نامقی، معروف به ژنده پیل(536– 441 ه.ق.) از مشایخ نامدار تصوّف است که روایت های گوناگونی در مورد چگونگی توبه و درآمدن او به حلقه ی صوفیان و سلوک فردی و اجتماعی اش به دست ما رسیده و آرای صاحب نظران تاریخ ادبیات و عرفان در باب وی، گاه در تقابل با هم است؛ ازجمله مطالب شگفت در تذکره ها و مقامات، حکایات مربوط به ریاضت های اوست امّا روایات مقامات در این باره تا چه حد قابل اعتماد است و آیا سخنان شیخ احمد جام در آثارش، گزارش های مقامات نویسان را تأیید می کند؟ بررسی تطابق یا عدم تطابق روایت های مقامات با سخنان شیخ جام از سویی، موجب کسب اطّلاع نظر این صوفی درباره ی این دو اصطلاح تصوّف می شود و از سوی دیگر، معیاری برای سنجش اعتبار مطالب مقامات است. نگارنده در این پژوهش دریافته است که شیخ جام بیش از ریاضت به مجاهدت توجّه داشته و مریدان را به ریاضات غیر معمول، توصیه نکرده است. همچنین ریاضات غریب منسوب به وی در مقامات ژنده پیل و خلاصهُ المقامات، در هیچ یک از آثار به جا مانده از شیخ جام، ذکر نشده است. گمان می رود، مقامات نویسانِ شیخ جام، پیر خود را با چنان ریاضاتی، پسندیده و او را نه آن چنان که بوده بلکه مطابق با تصویر دلخواه خود، معرّفی کرده اند.
ریاضت؛ اقسام، درجات و مراتب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف بیان و واکاوی معنی و مفهوم ریاضت، اقسام، مراتب و درجات آن است که مهم ترین مسئله برای رسیدن به سعادت در دین مقدس اسلام، تزکیه نفس و پرورش روح است. از منظر اسلام این تزکیه به وسیله مجاهده با نفس که همان مفهوم ریاضت است، صورت می پذیرد. با توجه به هجوم نحله های دروغین عرفانی شرقی و غربی در جامعه امروز، و انحراف از اسلام اصیل، این پژوهش برآن است تا با ارائه نگاهی عمیق از دیدگاه اسلام و تبیین جایگاه ریاضت در آموزه های آن، روش صحیح برای هر گونه اقدامی در این راستا را تشریح کند که ریاضت تنها در محدوده شریعت و در بستر دستورات الهی تضمین شده است و چنین ریاضتی است که می تواند سالک را به مراتب بلند عرفانی برساند.
در این مقاله سعی شده با رویکرد تحلیلی، نظری و با استفاده از نظرات مفسران و متون دینی، به بررسی مفهوم ریاضت و موانع و آفات آن و پرداخته شود.
یافته ها نشان داد که برای رسیدن به قرب الهی باید با ریاضت مشروع، جلوی هواهای نفسانی و شیطان را گرفت و مهار و کنترل نفس را با تدبیر و تعقل پیش گرفت تا انسان به فلاح و رستگاری برسد.
پژوهشی در اندیشه های برهان الدّین محقق ترمذی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
11 - 37
حوزه های تخصصی:
برهان الدّین محقق ترمذی یکی از شخصیت های برجسته عرفان اسلامی است که در جوانی حضور بهاءولد بلخی را درک کرد و در سایه عنایت او به درجات والای عرفانی دست یافت. سیّد پس از مرگ بهاءالدیّن، ارشاد و هدایت مولانا جلال الدّین را به عهده گرفت و او را آنگونه به وادی طریقت هدایت کرد و به مقام فنا رساند که توانست مصاحبت شاه معشوقان - شمس تبریزی- را برتابد. تأمل در کتاب معارف برهان الدّین آشکار می کند که او اندیشه های والایی در عرصه طریقت دارد و این اندیشه ها تحوّلی شگرف در تفکّر بزرگانی چون مولوی و سلطان ولد به وجود آورده است. وی از زمره عرفایی است که وحدت هستی را درک کرده، کثرات را اموری اعتباری می داند. برهان الدّین همچنین ولایت را معرفتی قلبی می داند که به وسیله آن می توان همه چیز را مسخر حق دانست. علاوه براین، سیّد سردان در مورد ریاضت، ذکر و چله نشینی توضیحاتی داده است که دلیلی آشکار بر پختگی او در وادی عرفان است. در این جستار پس از بررسی اجمالی سیر زندگانی برهان الدّین، مهم ترین اندیشه های عرفانی او تحلیل و بررسی خواهد شد.
معرفت به حق از نظر عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
153 - 172
حوزه های تخصصی:
شناخت خداوند بلندمرتبه ، به دو صورت ممکن می شود: شناختی که از راه وصول علم است وشناختی که ازراه وصول ِحال است، چنان که حاصل سیروسلوک عارف درمشرب شیخ محمودشبستری، معرفت، فنای درحق است.معرفت به حق، عاری شدن ازصفات بشری است تازمانی که حضورفرد درمیان است، بنده درحجاب خودی باقی می ماند.معرفت ، براساس آگاهی وتغییرسطح آگاهی بشری است زیرا تا تن در دیگِ محنت وابتلای آتش ریاضت گداخته نگردد به کمال ومعرفت دست نمی یابد. انسان زمانی مُدرک حق وجهان هستی می شودکه صاحب مقام شده وبه مسأله استبطان وبینندگی، دست یافته باشد.زمانی که سالک ازخود پرستی فارغ نشود، خداپرست نمی گردد.اول قدم بایدبنده بود تا باریاضت وعنایت الهی آزادی یابد. زیرا هدف ازمعرفت ِسالک، جهت وصال نیازبه زمان وادوات مادی دارد چون برای سیر به کمال، دل ِآدمی به روزگار نیازمند است. اسباب وادوات یا مُلکی(آن چه مربوط به قالب وظاهر)اندویا ملکوتی(هرچه تعلق به باطن دارد چون:حضور، خشوع، محبت، شوق و..). اهمیت موضوع دراین عبارت خلاصه می شود که آیا عرفا در مورد معرفت دارای آرای یکسانند یاخیر؟ این مقاله با شیوه توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. مسأله این است که آیا ریاضت وسیر وسلوک به تنهایی منجر به معرفت می شود ؟یا عنایت باید شامل عارف گردد؟ همچنین آیا معرفت دارای مراتبی است ؟ آیا عارف می تواند ذات الهی را آن چنان که هست ادراک کند؟