مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۶۱.
۷۶۲.
۷۶۳.
۷۶۴.
۷۶۵.
۷۶۶.
۷۶۷.
۷۶۸.
۷۶۹.
۷۷۰.
۷۷۱.
۷۷۲.
۷۷۳.
۷۷۴.
۷۷۵.
۷۷۶.
۷۷۷.
۷۷۸.
۷۷۹.
۷۸۰.
عقل
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال اول پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳
69 - 88
حوزههای تخصصی:
ایمان از مفاهیم محوری در مفاهیم دینی است که نمی توان بدون آن دینداری را تصور کرد، چرا که مرز بین دینداری و بی دینی است. گفت و گو درباره ایمان، گشودن راهی است برای تجربه آنان که محروم اند و تعالی دادن تجربه ایمانی کسانی که واجد آن اند. در شماره پیش، مبحث ایمان گرایی در مسیحیت و نقد آن را طرح کردیم. در این شماره ایمان گرایی در جهان اسلام را بررسی می کنیم و به محورهایی چون ویژگی های ایمان، نقد و بررسی ایمان گرایی در برخی فرقه های اسلامی از جمله اهل حدیث و اخباریان، نقد و بررسی مخالفان ایمان گرایی در قالب عقل گرایی افراطی و مقایسه نهایی ایمان گرایی در مسیحیت و اسلام می پردازیم.
مهجوریت تفسیرقرآن و راه های زدودن آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال سوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۱
11 - 35
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، مهجوریت تفسیر قرآن در محافل مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، و ... به نوعی حضور پیدا کرده است. از یک سو در جامعه شبهات و اعتراض هایی علیه قرآن در رسانه های مختلف عرضه می شود و ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و... قرآن را به چالش می کشاند و از سوی دیگر، شخصیت مسلمانان در کشورهای مختلف اسلامی، روز به روز از تجلی فرهنگ قرآن دور می شود؛ در چنین شرایطی، شایسته است برای بازسازی شخصیت مسلمان امروزی و کرامت او، فرهنگ قرآن متناسب با نیازها و درخواست های زمانه ارایه شود. از طلایه داران این روش، شهید صدر است، البته دیگرانی چون ملاصدرا، علامه طباطبایی و... نیز با ارائه متدها و راهکارهای متفاوت کوشیده اند تا از مهجوریت قرآن بکاهند. آنچه این مقاله بر آن است که در پرتو روش تفسیری شهید صدر، تاحد زیادی رنگ مهجوریت از چهره تابناک قرآن زدوده شود، همچنان که دیگر متدها نیز سهمی در ارایه تصویر به هم پیوسته معارف قرآنی دارند.
جایگاه قرآن کریم در سرچشمه های مکتب شیخ شهاب الدین سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
67 - 81
حوزههای تخصصی:
دومین مکتب تأثیرگذار درفلسفه اسلامى در قرن ششم هجرى قمرى به واسطه شیخ شهاب الدین سهروردى به نام حکمت اشراق پایه گذارى شد. ویژگى مهم این مکتب، هماهنگى میان آموزه هاى غرب و شرق است. وی با مطالعه و فهم اندیشه های گوناگون به نوآورى پرداخته و فلسفه خود را بنیاد نهاد. هدف از این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی نگارش گردید، کاوش در تأثّر وی از آموزه های قرآن کریم می باشد که در نوشته های مرتبط به طور خاص مورد بررسی قرار نگرفته است. حاصل این پژوهش این است که شیخ اشراق با کنجکاوى در میان متون مختلف به ویژه آموزه های قرآن کریم توانست مکتب فلسفى خود را که متفاوت با آنچه در فلسفه مشّایى می باشد بنا کرده، و گامى تأثیرگذار در جهت شکوفایى فلسفه اسلامى بردارد. وی تلاش نمود در بحث های مختلف فلسفی برای استحکام دلائل ارائه شده در مقابل مخالفان، تشویق مخاطبان به پذیرش آن ها، اذعان به محوریت آیات قرآن در مکتب فلسفی خود و نیز نشان دادن تعامل عقل و دین از آیات مختلفی از کلام الهی استفاده نماید.
مبانی کاربرد جری و تطبیق در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
153 - 175
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد در فهم و بهرمندی از آیات هدایت بخش قرآن کریم، قاعده مشهور به «جری و تطبیق» است که از دیرباز نزد علمای دین و مفسران قرآنی شناخته شده و به کار می رفته است، امّا این قاعده و مبانی کاربرد آن، حداقل از جهت نظری و تئوریک چندان شناخته شده نیست و پرسش هایی چون مبنای کاربرد قاعده جری و تطبیق در فهم آیات قرآن چیست؟ جری و تطبیق با دیگر روش های تفسیر قرآن(در اشکال مختلف تفسیر، تأویل و باطن) چه نسبتی دارد؟ همچنان به قوت خود باقی می باشند، لذا نوشتار پیش رو شامل مفهوم شناسی «جری و تطبیق»، تحلیل و بیان نسبت منطقی آن با فهم قرآن در اشکال مختلفش و دسته بندی مبنای کاربرد قاعده جری و تطبیق در سه شاخه قرآنی، روایی، عقلی و زیر شاخه های آن(عمومیت مفاهیم قرآنی، بسط گستره تفسیر آیات قرآن، انطباق آموزه ها و مفاهیم قرآن با فطرت انسان و ...) است.
جایگاه قطع دادرس در مذاهب خمسه با تکیه بر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
171 - 201
حوزههای تخصصی:
در نظام آیین دادرسی ادله اثبات در امور کیفری رکن اساسی پرونده مطروح نزد قاضی را تشکیل می دهد. چراکه طبق اصل 37 قانون اساسی اصل بر برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود. جواز استناد دادرس غیر معصوم به قطع خود در مقام صدور حکم یکی از مسائل دیرینه و پر سابقه فقهی است که امروز خود مسأله ساز شده و دغدغه دستگاه قضایی می باشد. بر این اساس پژوهش حاضر با تطور در آیات و روایات به بررسی جایگاه قطع دادرس در اثبات دعوا می پردازد و یادآور می شود که برخی از فقهای شیعه علم قاضی را، محکم ترین دلیل، جهت صدور رأی در جرایم حدی می دانند، بدین جهت به کتاب، سنّت، اجماع و عقل استناد می کنند. عده ای دیگر از فقهای شیعه علم قاضی را برای اجرای حدود حجت نمی دانند و ادله خود را آیات قرآن، روایات، عقل، و قاعده درأ بیان می کنند. عده ای دیگر در این زمینه تفصیلاتی را مطرح کرده و محدودیت هایی برای آن مشخص ساخته اند. نظر به مقنن نبودن ادله اهل سنت مقاله حاضر تلاش می کند با ارائه دلیلی منطقی، مستندات اهل سنّت را مورد نقد قرار دهد؛ و در نهایت میزان حجیت علم قاضی در اجرای حدود را با توجه به قانون مجازات اسلامی ذکر می نماید.
تبیین اندیشه های عقلانی وحیانی آیت الله جوادی آملی درباره تحریف ناپذیری قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
235 - 255
حوزههای تخصصی:
موضوع تحریف در قرآن بسیار مورد توجه اندیشمندان و علمای اسلام به ویژه بزرگان شیعه قرار گرفته است و از قرون اولیه اسلام تا کنون همواره مورد بحث و مناقشه بوده و تا کنون کتاب های فراوان در این باره به رشته تحریر در آمده است. از میان اهل سنت، حشویه و در شیعیان، غلات و عده ای کمی از اخباریان(مثل سید نعمت الله جزایری و محدث نوری ) قائل به تحریف در قرآن(تحریف به نقیصه) گردیده اند. اما اکثریت علمای شیعه و اهل سنت(فریقین) قائل به تحریف ناپذیری قرآن می باشند. استاد آیت الله جوادی آملی در آثارشان با نگاهی عقلانی وحیانی و بیانی ژرف و قلمی زیبا و عمیق به این موضوع پرداخته اند که در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای با شیوه تحلیلی- مقایسه ای به تبیین آن پرداخته شده است.
کاربست قرآن و عقل در باب هدف نهایی زندگی از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
93 - 123
حوزههای تخصصی:
شناخت هدف و خواسته نهایی در زندگی، اهمیت فراوانی در معنا و سبک زندگی دارد. برای شناخت بهترین هدف نهایی برای زندگی می توان از استدلال های عقلی، قرآن و شهود استفاده نمود. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی در منابع کتابخانه ای بود که یکی از برهان های عقلی را بررسی نمودیم که صبغه روان شناختی داشت و از گزاره های قرآنی به عنوان تکمیل و تایید بهره مند شدیم؛ بدین صورت که با توجه به مبانی فلسفی صدرا بدین نتیجه رسیدیم که جهان غایتمند بوده و خدای تعالی هم مبدأ المبادی است و هم غایت الغایات؛ اگر هدف(هدف های) نهایی ما در(از) زندگی، قرب الهی و معرفت عمیق خدا نباشد و تنها خواسته های مادی باشد، خواه ناخواه در زندگی دنیوی حداقل با سه مشکل اساسی احساس ناکامی و محرومیت، احساس عدم امنیت و احساس دلزدگی روبه رو خواهیم شد؛ پس باید خواسته ای داشته باشیم که در دسترس، پایدار و فناناپذیر و نامحدود باشد.
تحلیل جایگاه اخلاقی مهارت تقابل، هنگام تعارض بین همسران از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
327 - 343
حوزههای تخصصی:
توجه به شیوه های حل تعارض بین همسران و نهادینه کردن آن در میان خانواده ها امری ضروری است. هدف از آموزش این شیوه ها، آن است که همسران بیاموزند هنگام پیدایش اختلاف، روشی مناسب پیش گیرند و از راه حل هایی معقول و منصفانه بهره جویند. در راستای این هدف، پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی استنتاجی از آیات قرآن و به روش توصیفی- کتابخانه ای، به مسأله تعارض و راهکارهای مدیریت تعارض بین همسران پرداخته است. می توان گفت مهم ترین مهارت و فن مورد نیاز همسران به هنگام تعارض و تنش، مهارت تقابل با هدف اصلاح مشکل و رسیدن به وحدت دوباره، مورد تأیید آیات قرآن است که با تأکید بر مبنا و اصل اخلاقی معاشرت به معروف یعنی رفتار بر اساس عقل و شرع، صورت می پذیرد تا هر یک از زوجین در رفتار با همسر خود، از آن به عنوان یک مؤلفه تعیین کننده، در پستی و بلندی، خوشی و ناخوشی زندگی مشترک، بهره جویند و شامل مراحل منسجم و هدفمندی می شود که با حفظ اولویت عبارت اند از صحبت منطقی(موعظه، نصیحت و پند)، تعاملات رفتاری حاکی از ناخرسندی که خود دارای مراتبی است و در نهایت استفاده از مشاور.
ایمان، عقلانیت و زندگی اخلاقی از دیدگاه کرکگور و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرکگور با موضعی ایمان گرایانه به تحلیل رابطه ی ایمان و عقل می پردازد. او معتقد است عقلانی کردن ایمان امری متناقض است و هرگز نمی شود ایمان را، که شور و حقیقتی انفسی است، در بند عقلانیت گرفتار کرد. مطهری، برخلاف این نگرش ایمان گرایانه، عقیده دارد مبنای ایمان عقلانیت است، هرچند طریق انفسی یا راه فطرت نیز در وصول به حقیقت نقش آفرین است. هم مطهری هم کرکگور به نقش اراده در ایمان قائل اند. هر دو باطن ایمان را تسلیم می دانند و هر دو تصویری از انسان تعالی یافته ارائه می کنند. با این حال، کرکگور اساساً متعلق ایمان را امر پارادوکسیکالِ خدای تجسدیافته در قالب بشر می داند در حالی که مطهری، ضمن تأکید بر ایمان عارفانه و شورمندانه، به عقلانی بودن ایمان دینی قائل است. آنچه، به رغم این اختلاف ها، مطهری و کرکگور را به یکدیگر نزدیک می کند تلقی آنان از زندگی اخلاقی است، زندگی ای که مبنایی ایمانی دارد و شاکله اش را تسلیم باطنی به خدایی می سازد که فطرت آدمی را سرشته است. به نظر می رسد می توان برای تلفیق دیدگاه های متفاوت کرکگور و مطهری راهی یافت. جست وجوی ما در پی این راه شورمندی ایمان کرکگوری را با میزانی کمال یافته از تکامل عقلانی نزد مطهری، که متضمن درک محدودیت ها و نارسایی های عقل انسانی است، هم طراز می کند.
مساله فیض در آثار فارابی؛ از آثار ارسطومآبانه تا مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مساله فیض در متافیزیک فارابی، با دشواری هایی همراه است؛ آیا مساله فیض از آموزه های اصلی متافیزیک فارابی است یا باید آن را جنبه ای فرعی تلقی کرد؟ در این بحث با دو مشکل اساسی مواجه هستیم: در انتساب دو رساله به فارابی (فصوص الحکم و عیون المسایل) که دیدگاه های وی درباره مساله فیض را می توان پی گرفت، تردید شده است. همچنین، آموزه های متافیزیکی فارابی درخصوص مساله فیض، از رساله ای تا رساله دیگر متفاوت هستند. برخی رساله های فارابی آموزه های خود او در این بحث را نشان می دهند در حالی که برخی دیگر دیدگاه های ارسطو را مطرح می کنند. مشکل دیگر این است که فارابی مساله فیض را تنها در رساله های متافیزیکی خود مطرح نمی کند؛ بلکه، در نفس شناسی فلسفی اش نیز او به این مساله می پردازد. برای یافتن برون رفتی از این مشکلات، با بررسی آثاری از فارابی که او در آنها به مساله فیض توجه نموده، سعی خواهیم نمود تا به دیدگاه های خود فارابی بیشتر نزدیک شویم.
چیستی و کاربردهای عقلانیت سلَفی در فهم متون دینی و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۴۸-۲۹
حوزههای تخصصی:
عقلانیت کاربرد عقل و حضور آن در فرهنگ و جامعه است که گونه های مختلفی دارد؛ همچون عقلانیت ابزاری، انتقادی و عقلانیت اسلامی. مسئله این تحقیق تبیین چیستی، کارکردها و نقد عقلانیت سلفی است که در این تحقیق تلاش می شود با روش توصیفی و تحلیلی منظرگاه آن نسبت به فهم آموزه ها و گزاره های دینی، بیان گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد که اساس نظام اندیشگی و عقلانیت سلفی را اهتمام جدی به دو منبع مهم شرعی یعنی «کتاب» و «سنت» و یک روش برجسته استنباطی یعنی منهج «سلف»، شکل می دهد. آنان به صورت متناقض باآنکه به صورت نظری قیاس و استحسان و استصلاح را به عنوان قواعد و اصول اجتهادی شان، می پذیرند؛ اما در مقام عمل چنان شروط محدودکننده ای را پی می ریزند که درواقع پای «عقل» از ورود به این روش های اجتهادی کوتاه می گردد و این اصول به قواعد بسیار محدود فقهی در دایره متون و نصوص، تنزل مقام می یابند و از «اصول اجتهادی کارآمد» به «قواعد زائد و غیرضروری» تغییر شکل می دهند.
بررسی تطبیقی حجیّت عقل در دیدگاه محدث استرآبادی، شیخ انصاری و میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۷ «ویژه باور شناخت»
۱۵۴-۱۳۸
حوزههای تخصصی:
نقل گرایی افراطی برخی از اخباریان و کم رنگ شمردن جایگاه عقل توسط برخی از ایشان، سبب شده تا این مکتب متهم به عقل گریزی گردد و تصوّر اوّلیه از اندیشه آنان این باشد که اخباریان عقل را به کلّی حجت نمی شمارند. از سوی دیگر انتقادات مبنایی میرزا مهدی اصفهانی _ به عنوان مؤسس مکتب معارفی خراسان_ به مفهوم شناسی عقل فلسفی سبب شده تا برخی آن را در کنار اخباریان در یک جبهه و در مقابل اندیشه اصولی قرار دهند و هر دو را منکر حجت عقل به شمار آورند، تا جایی که برخی مکتب معارفی خراسان را اخباری یا نواخباری خوانده اند. این مقاله بر آن است که با استفاده از منابع دسته اوّل ابتدا دیدگاه این سه مکتب را در خصوص حجیت عقل به درستی تبیین کند و سپس رابطه بین این سه دیدگاه و نقدهایی را که هر یک از این مکاتب بر دیگری دارند، طرح و نقد نماید.
تحلیل مفهوم عقل از دیدگاه امام علی علیه السلام و استنتاج دلالت های آن در مبانی و اصول تربیت عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل مفهوم عقل از دیدگاه امام علی علیه السلام و استنتاج دلالت های آن در مبانی و اصول تربیت عقلانی است. از آنجا که اندیشه ورزی و تفکر یکی از مهم ترین عوامل نیل به هدایت و راهبری بسوی کمال شایسته آدمی می باشد از این رو بررسی و تحلیل این عنصر سترگ نظام تربیت در هندسه تربیت علوی از اهمیت شایانی برخوردار می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی ، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی سخنان آن حضرت در این خصوص پرداخته شد و مبانی و اصول ناظر بر تربیت عقلانی احصاء گردید در ارتباط با مبنای قابلیت عقل در نیل به شناخت، اصل عقل ورزی معطوف به شناخت و هدایت و در ارتباط با مبنای محدودیت عقل ،اصل اندیشه ورزی در حیطه عقل مطرح گردید همچنین اصول کسب دانش و تجربه، اصل مشورت، اصل گشودگی و اصل پیوند جویی با آموزه های وحیانی در ذیل مبنای قابلیت استکمال عقل و اصول تربیتی غلبه بر هوای نفس، پرهیز از خود بنیادی و کنترل حب و بغض در ارتباط با مبنای قابلیت زوال عقل بررسی گردید و در نهایت نیز با نظر به ویژگی ذو مراتب بودن عقل، اصل رعایت اقتضائات هر مرتبه و اصل تعالی یافتن در مراتب عقلی احصاء گردید.
واکاوی روابط مبانی معرفت اخلاقی با تأکید بر مبنای عقل در کشف ارزش ها از دیدگاه باربارا هرمن و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
219 - 234
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات حوزه معرفت شناسی اخلاق، گفتگو در باب «مبانی» است. گرچه هر یک از عوامل میل، انگیزه، غایات الزامی، عواطف، وحی و شهود به عنوان مبنای معرفت اخلاقی شناخته شده اند اما همواره توجه خاصی معطوف مبنای عقل بوده است. بااین وصف، اگر میزان تأثیر عقل در کشف ارزش های اخلاقی از یک سو و سایرمبانی از سوی دیگر مورد سنجش قرارگیرد نحوه تأثیر هریک از مبانی مذکور چگونه خواهد بود و چه روابطی میان این مبانی معرفتی با مبنای عقل می توان تصور نمود؟ باربارا هرمن فیلسوف آمریکایی و ملاصدرا از آراء قابل تأملی در تبیین این مسئله برخوردارند لذا بررسی دیدگاه آنها حائز اهمیت و ضروری بود. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تحلیل متن صورت گرفته و یافته ها نشان داد با فرض سایر مبانی معرفت اخلاقی در کنار عقل سه رابطه متفاوت می توان استخراج نمود. هر دو متفکر مدعی بودند میل، انگیزه و غایات واجب، از جمله مبانی نیازمند و وابسته به عقل اند لذا با عقل رابطه «اثرپذیری» دارند. ملاصدرا مبانی وحی و شهود را پشتیبان عقل می دانست پس رابطه وحی و شهود با عقل از نوع رابطه «اثرگذاری» تلقی شد و نهایتا هرمن عواطف را نه پشتیبان عقل و نه به آن وابسته بلکه مبنایی کاملا مستقل از عقل می دانست ازاین رو دو مبنای عواطف و عقل در یک رابطه «مستقل» قرارگرفتند.
جایگاه عقل در الهیات مسیحی و اسلام
منبع:
کلام حکمت سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
77 - 116
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با بررسی جایگاه عقل در الهیات مسیحی و دین اسلام، کارکردهای عقل در حوزه الهیات مسیحی را تبیین کرده و موافقان و مخالفان عقل گرایی را شرح می دهد. نتیجه این بررسی این است که این دیدگاه ها در الهیات مسیحی سبب شکل گیری سه جریان ایمان گرایی، عقل گرایی حداکثری و عقل گرایی انتقادی شده است. در اسلام نیز به بیان جریان های عقلی پرداخته و سپس تبیین عقل را از نگاه امامیه مطرح می کند. تعامل عقل با بخش های دین و چگونگی کارکرد عقل در دین (مصباح، مفتاح یا میزان بودن عقل) از مباحثی است که در مقاله حاضر بحث شده و این نتیجه به دست آمده که براساس متون دینی، عقل جایگاه ویژه ای دارد و در تمام بخش های دین، کارکرد هایی مانند فهم گزاره دینی، تحلیل و داوری آن را به عهده دارد.
جایگاه منطق و فلسفه در نفس شناسی ابوحامد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۴)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
غزالی یکی از دانشمندان اسلامی است که در زمینه فقه، اخلاق و کلام و فلسفه صاحب آثار و تحقیق است. به رغم انتساب او به ضدیت با فلسفه و تفکر فلسفی، وی در آثارش به ویژه در مباحث نفس شناسی متفکری عقل گرا ظاهر شده و از روش ها و رویکردهای فلاسفه اسلامی بهره برده است. در این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی آرای غزالی درباره منطق و فلسفه و کاربردش در نفس شناسی را بررسی کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که بر خلاف نظر برخی محققان که غزالی را متکلمی متعصب و ضد فلسفه دانسته اند، وی را باید متکلمی عقل گرا دانست که در تمام مراحل زندگی اش حتی زمانی که به تصوف روی آورد، بر اصول و روش عقلی استوار ماند و عقل را مهم ترین ملاک اعتبار هر معرفتی دانست. او در نفس شناسی کاملاً تحت تأثیر فلسفه مشاء است و از شدت دلبستگی به روش فلسفی ابن سینا در علم النفس گاهی عین سخنان او را برای تأیید سخنان خودش از کتاب های وی می آورد. وی به استدلال های منطقی پای بند است و عقل را ملاک تشخیص اعتبار سایر ابزارهای معرفت؛ یعنی، نقل، تجربه و شهود می داند. با توجه به برخی مبانی نظری غزالی همچون نفی سببیت میان پدیده ها، به نظر می رسد که جایگزینی نظریه عادت الله به جای علیت برخی لوازم نفی سببیت را در نفس شناسی حل کرده است. اما چنین نظریه ای با ابهامات و اشکالاتی روبه روست.
نقش عقل در تفسیر آیات شفاعت از منظرآیت الله جوادی آملی و رشید رضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و کارکرد عقل در فهم و تفسیر قرآن کریم مورد اختلاف مفسران است. برخی منکر کارکردهای عقل در تفسیر و فهم آیات قرآن هستند و برخی آن را قبول دارند. آیت الله جوادی آملی و رشیدرضا، ازجمله مفسرانی هستند که از عقل، در فهم آیات بهره برده اند. ازجمله آیات چالش برانگیزی که این دو مفسر، برای تفسیر آن ها از عقل استفاده کرده اند، آیات شفاعت است؛ اما با توجه به مبانی و پیش فرض های متفاوت از حقیقت و ماهیت شفاعت، نتیجه ای که به دست آورده اند، کاملاً متضاد است. یکی شفاعت را با استفاده از عقل منکر و دیگری آن را اثبات کرده است؛ بنابراین در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای، به مقایسه تطبیقی دیدگاه آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم و رشیدرضا در تفسیر المنار، در مورد نقش و کارکردهای عقل در تفسیر آیات شفاعت در قرآن کریم پرداخته می شود.
جُستاری در باره چیستی کمال از منظر ابن سینا و نسبت آن با خیر، فضیلت و سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
119 - 138
حوزههای تخصصی:
ابن سینا بر این باور است که حکمت الهی اقتضا می کند هر موجودی به کمال مطلوب و شایسته خود نائل گردد و هر حالتی از حالات انسان نیز اقتضای کمالی دارد که آن ها را به سوی غایت و هدفی سوق دهد و آن را همانند صفت تفکر و تعقل از لوازم ذاتی وجود انسان و مقوم ذات او و هدف مشترک همه علوم می داند و می گوید که مفهوم کمال در مقایسه با مفاهیم خیر و سعادت، مطلوب بالذات است. ابن سینا چیستی کمال را با روش های مختلفی بیان کرده است: 1. در ضمن تعریف نفس ناطقه به بیان چیستی کمال پرداخته است. 2. در تعریف فلسفه نیز از مفهوم کمال استفاده کرده است و بر این باور است که جوینده فلسفه باید برای نیل به کمال، فلسفه بیاموزد. 3. تبیین مفاهیم خیر، سعادت و لذت را بر تعریف مفهوم کمال مبتنی کرده است. در بررسی چیستی کمال و نسبتی که با مفاهیم خیر، لذت، سعادت دارد، معلوم می شود که تحقق خیر و سعادت بر وجود و تحصیل کمال است و می توان گفت که کمال به نوعی تقدم ذاتی و رتبی بر آن ها دارد. روش نویسنده در این پژوهش، روش جمع آوری اطلاعات و به نوعی پدیدارشناسی مبتنی بر متن به همراه روش توصیفی تحلیلی است.
بررسی رگه های کانتی در تفکر ویتگنشتاین اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
1 - 19
حوزههای تخصصی:
علی رغم فعالیت فلسفی ویتگنشتاین در بریتانیا و تعلق فکری وی به فلسفه تحلیلی، عناصر غیرتحلیلی نیز در افکار وی وجود دارد که این عناصر ریشه در تفکر آلمانی، به ویژه فلسفه انتقادی کانت دارد. پس می توان عناصری از افکار کانت را در فلسفه ویتگنشتاین دید. نوشته حاضر با تمرکز بر این عناصر و رگه های کانتی در اندیشه ویتگنشتاین از قبیل: نقد مابعدالطبیعه، ترسیم حدود حس و تجربه، تمایز میان گفتنی و شناختنی/ نشان دادنی، استعلایی دانستن منطق و اخلاق، مسئله علم و فلسفه و رد زبان خصوصی نشان می دهد که اولا،ً این عناصر و رگه ها نه تنها در رساله بلکه در پژوهش های فلسفی نیز قابل ملاحظه اند. ثانیاً، میان مفسرین ویتگنشتاین در این زمینه اختلاف نظر هایی وجود دارد. به عنوان مثال پیتر هکر با خوانش استعلایی رساله و پژوهش های فلسفی مخالف است و معتقد است براهینی که ویتگنشتاین ارائه می دهد نمی تواند صفت استعلایی به خود بگیرد و به طور کلی، کانت و ویتگنشتاین برداشت یکسانی از براهین استعلایی نداشتند. سرانجام با ملاحظه و بررسی مباحث مذکور، این پرسش مطرح می شود که آیا می توانیم وجود رگه های کانتی مشترک در رساله و پژوهش های فلسفی را دلیلی بر وحدت اندیشه ویتگنشتاین لحاظ کنیم. در این خصوص نیز میان مفسرین ویتگنشتاین همواره تردید هایی وجود دارد.
بازشناسی جایگاه عقل در ساحت عرفان با تاکید بر اندیشه ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
61 - 76
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی جایگاه عقل در ساحت عرفان را با توجه به دیدگاه محیی الدین عربی بررسی می کند. نویسنده پس از واکاوی معنای لغوی و اصطلاحی عقل، عقل و مراتب عقل، ونسبت مراتب عقل با دیدگاه عارفان را بررسی کرده، به ارزش و حجیت آن توجه می کند و در پایان نشان می دهد که گسترهٔ کاربرد عقل از نظر عارفان چگونه است. بنابر این نوشتار، عقل را در آثار عرفانی سه جا نکوهش کرده اند و پیروی از آن را مذموم شمرده اند: 1. آنجا که ادعای انحصار معرفت و شناخت می کند و خود را تنها راه شناخت و ابزار آگاهی می داند؛ 2. آنجا که عقل در گرداب خیال فرو می رود؛ 3. آنجا که از عین الیقین و شهود به علم الیقین بازمی گردد و گزارش عقل جایگزین شهود قلب می شود. به نظر می رسد عقل کلی و عقل جزئی می توانند از ارزش و اعتبار برخوردار باشند، به شرط آنکه این دومی از حدود و قلمرو خود فراتر نرود؛ چراکه اگر عقل از حدود و قلمرو خود خارج شود، نزاع اهل عرفان با دیگران آغاز می شود.