مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
کمال نهایی
حوزههای تخصصی:
ارائه الگو مستلزم مبانی نظری است. از این روی، در این نوشتار ابتدا مبانی نظری الگو تبیین شده است؛ مبنای اول درباره ماهیت و چیستی انسان و ظرفیت های وجودی اوست. با تحلیل استعدادهای آدمی به دست آمد که انسان در بعد شناختی، گرایشی و کنشی ظرفیت های بسیار بالایی دارد؛ به گونه ای که هیچ حیوانی قابل مقایسه با او نیست. مبنای دیگر، تعیین کمال واقعی و نهایی انسان است. مؤلفه های الگوی انسان کامل که با روش تحلیل عقلی و استنباطی، در سه حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری به دست می آیند، عبارت اند از: 1. بینش توحیدی به آغاز و فرجام هستی و زندگی دنیا؛ 2. گرایش توحیدی یعنی ایمان به خدا، معاد، انبیای الهی، کتاب های آسمانی، ملائکه و امور غیبی؛ 3. قدرت و توان او در حوزه رفتار و کنش؛ 4. فضایل نفسانی در رفتارهای فردی و اجتماعی؛ 5. اعتدال، یعنی هماهنگی بین بینش ها گرایش ها و رفتارهای اختیاری.
نقدی بر تفسیر کمال نهایی به شکوفایی عقلانی در فلسفه یونان و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان الاهی بر اساستحلیلی که از حقیقت انسان به دست داده اند و انسانیت انسان را به قوه عاقله او دانسته اند، کمال نهایی و سعادت اصلی او را در فعالیت این قوه و به فعلیت رساندن همه استعدادهای آن دانسته اند. فیلسوفانی مانند افلاطون، افلوطین، و محمد بن زکریای رازی تصریح کرده اند سعادت انسان در فیلسوف شدن او است. دیگر فیلسوفانی نظیر فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا، که سعادت انسان را در فعالیت عقل نظری و نیز فعالیت بر طبق عقل دانسته اند، سعادت کسانی را که نتوانستند به مقام فلسفه برسند در ایمان و اقتدا به فیلسوفان حقیقی و به معنای دقیق و تمام کلمه فیلسوف، یعنی انبیا، دانسته اند. اگر فلسفه به معنای عام کلمه اخذ شود که شامل معرفت مفهومی و شهودی هر دو باشد، می توان گفت بخشی از سعادت انسان ها در آن است، اما سعادت منحصر در آن نیست؛ زیرا ابعاد وجودی انسان منحصر در عقل نیست و این بخش از سعادت برای عموم مردم قابل حصول نیست. دلالت آیات قرآن و روایات بر معاد جسمانی و لذت ها و رنج های مادی اخروی، مؤید کاستی تحلیل فیلسوفان درباره کمال نهایی انسان است.
جایگاه قرب الهی در تربیت اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
پژوهش حاضر به منظور بررسی جایگاه قرب الهی در تربیت اخلاقی و با تأکید بر آموزه های دینی انجام پذیرفته است. مکاتب مختلف برای تربیت اخلاقی اهداف متفاوتی بیان کرده اند؛ اما نظام معرفتی اسلام «قرب الهی» را هدف نهایی تربیت اخلاقی معرفی می کند. در این نوشتار، برای تبیین مفهوم قرب الهی و رابطة آن با تربیت اخلاقی، مفهوم و مصداق سعادت، و نیز نقش ولایت در کمال نهایی و سعادت انسان بررسی می شود؛ سپس با تبیین قرب الهی که مصداق حقیقی سعادت شمرده می شود، ملاک نیاز به وجود اهل بیت(ع) به عنوان ابزار رسیدن به تربیت اخلاقی مطرح می گردد. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی برای تبیین گزاره ها و رابطة میان قرب الهی و تربیت اخلاقی استفاده کرده، منابع کتابخانه ای ابزار پژوهش قرار گرفت.
تبیین سعادت قصوی از منظر مسکویه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسکویه، علاوه بر بیان دیدگاه خودش دربارهٔ سعادت قصوی، دیدگاه حکیمان سلف را دربارهٔ این مسئله گزارش می کند و دیدگاه های فیثاغورث، سقراط، افلاطون و ارسطو را برمی رسد. برای تبیین دیدگاه مسکویه دربارهٔ سعادت قصوی، می توان بیان او را به دو قسمت سلبی و ثبوتی تقسیم کرد: بر اساس بیان سلبی او، حصول سعادت قصوی در تمتع از لذات حسی نیست. بر اساس بیان ثبوتی او شش ملاک (رسیدن به افق فرشتگان، دریافت حکمت از ساکنان ملأ اعلی، حرکت شوقی و عشقی به سوی خدا، دستیابی به کمال نهایی در دو بعد نظری و عملی، رسیدن به نعم بی حد و حصر بهشت، و تقرب به خدا) وجود دارد. نگارنده بر این باور است که این ملاک ها مانعة الجمع نیستند، بلکه امکان جمع این ملاک ها وجود دارد. گرچه برخی از این ملاک ها قابل نقد هستند، اما در مجموع این ملاک ها، مبین تأثر شدید مسکویه از دین مقدس اسلام است.
سعادت قصوی، کمال نهایی، نظری و عملی، تقرب به خدا، بهشت، مسکویه.
رابطه اخلاق و دین در اخلاق فضیلت با تکیه بر نظرات اخلاقی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
اخلاق فضیلت، به عنوان شاخه ای از اخلاق هنجاری، بر رفتار فضیلت مندانه با دیدگاهی غایت اندیشانه و کمال طلبانه تأکید دارد که مبتنی بر سعادت محوری با توجه به خیر است. در این نظام اخلاقی، فعلیت یافتگی قوای طبیعی و نفسانی انسان مورد توجه است که خود به لحاظ معرفتی نیل به غایت طبیعی انسان و خیر و سعادت او را در بر دارد. در فضیلت گرایی، بر فاعل اخلاقی تأکید می شود که با رویکردی فضیلت مندانه به سوی خیر اخلاقی حرکت می کند. ولیکن باید دید آیا این فضیلتمندی اخلاقی، نسبتی با فضیلتمندی به معنای دینی دارد یا خیر. از این رو، در این مقاله سعی خواهد شد نسبت بین اخلاق فضیلت و دین را با توجه به آرای اخلاقی علامه طباطبایی بررسی کنیم. علامه معتقد است دین و اخلاق در مقام ثبوت و وجودشناختی از هم مستقل اند و اخلاق امری ذاتی و فطری در انسان است، لیکن به لحاظ اثباتی و معرفت شناختی، نظام اخلاقیِ مبتنی بر عقل به تنهایی قادر به ادراک حقیقت و نیل به سعادت حقیقی و کمال وجودی برای انسان نیست و دین، در مقام هدایتگر، دارای قوانینی است که اخلاق ناگزیر باید از آن ها تبعیت کند.
رابطه دین و اخلاق؛ سطوح چهارگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط وثیق دو مقوله «دین» و «اخلاق» که گزاره های مشترک فراوانی دارند، از جمله مسائلی است که به طور جدی، مطمح نظر اندیشمندان و متفکران بوده است. در این مقاله، ابتدا برای احتراز از خلط بحث، غرض از «دین» و «اخلاق» مشخص شده و سپس رابطه «دین» و «اخلاق» در سطوح چهارگانه، ترسیم گشته است؛ این سطوح عبارت است از: سطح اول: ارتباط مضمونی؛ سطح دوم: ارتباط به لحاظ اعتبار و حجیت و ابتنای یکی بر دیگری در این جهت؛ سطح سوم: کمک دین و اخلاق به اجرا و تحقق خارجی یکدیگر، فارغ از دو سطح قبل؛ سطح چهارم: کمک به شناسایی حیطه و مضمون یکدیگر. تفکیک این سطوح، به فهم بهتر رابطه «دین» و «اخلاق»، کمک شایانی خواهد کرد که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
بررسی نظریة فلسفة اخلاق آیت الله مصباح یزدی و نسبت آن با «توحید»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه استاد مصباح را می بایست در دو مبحث «تحلیل فعل اخلاقی» و «تحلیل گزاره های اخلاقی» بیان کرد. در بخش اول، استاد مصباح معتقد است که میل محوری و اصلی در انسان، «حب نفس» است؛ و آن کمال و مطلوبیتی که بیش تر از همه، منافع نفس را تأمین می کند، دوست داشتنی تر و علاقه انسان به آن افزون تر است. چنین مطلوبی را «کمال نهایی» می خوانند که مصداق آن، «قرب به خداوند» است. بنابراین افعالی که نسبت به این کمال نهایی جنبه مقدمیت دارند و موجب تقرب می شوند، فعل اخلاقی و ارزشی اند؛ و افعالی که جنبه مانعیت دارند، افعال ضداخلاقی هستند. مقصود ایشان از «مقدمیت»، ضرورت بالقیاس میان فعل اخلاقی و آن کمال نهایی است. در مبحث دوم (تحلیل گزاره های اخلاقی)، ایشان «موضوع گزاره های اخلاقی» را از سنخ مفاهیم ثانی فلسفی می داند که از روابط علیتی موجود بین فعل اختیاری و نتیجه آن، انتزاع می شود. بخش دوم مقاله به بررسی این نظریه و نسبت آن با «توحید» اختصاص دارد. آیا طبق این نظریه، «پرستش و عبودیت» به تبع «حب نفس» تعریف نمی شود؟ آیا شدت و ضعف در «حب نفس» می تواند توجیه کننده «طاعت و عصیان» الاهی شود؟ آیا این نظریه، برای طرح نظام افعال اخلاقی موفق است؟ سؤالات سه گانه فوق، محورهای بخش دوم مقاله است.
بررسی و نقد کمال نهایی انسان در نظام فلسفی و عرفانی خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
27 - 48
حوزههای تخصصی:
کمال اول انسان، نفس ناطق اوست که مقوّم نوعیت انسان است و کمال دوم انسان، مانند علم و قدرت برای اوست. البته ادراکات حسی، خیالی، عقلی تا دیگر افعال و انفعالات و نیز همه اموری که پس از تحقق انسانیت بر انسان مترتب می شوند، کمالات ثانوی نوع انسانی به شمار می آیند. در مقاله پیش رو، کمال نهایی انسان که از سنخ کمالات ثانوی است، مستکمل مرتبه ای است که کمالی فراتر از آن برای وی متصور نباشد. دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی در باب کمال نهایی انسان با دو رویکرد به ظاهر متفاوت در نظام فلسفی و منظومه عرفانی ایشان قابل معناست. در نگرش فلسفی خواجه، کمال نهایی انسان از سنخ تکامل عقلانی و در شکوفایی عقل نظری است. انسانی که عقل نظری خود را به اوج رسانده باشد، به برترین مرتبه سعادت (وصول به عقل مستفاد) دست می یابد؛ اما از دیدگاه عرفانی که در امتداد همان نگرش عقلانی است، محقق طوسی کمال نهایی انسان را در مشاهده حضوری خداوند می داند. نفس انسانی با قدم گذاشتن در مسیر سیر و سلوک، پا را از کمالات عقلانی فراتر نهاده، فانی از خود می شود و جز خدا نمی بیند و به وحدت شهود می رسد. در پایان نوشتار، به ملاحظاتی درباره این دو نگرش فلسفی و عرفانی و رابطه آنها خواهیم پرداخت.
تأثیر اعتقاد به مهدویت بر تکامل اجتماعى بشر
منبع:
موعودپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
9 - 22
حوزههای تخصصی:
کمالخواهی و سعادتجویی، از مشترکات فطری همه انسانهاست. با وجود تعبیرهای مختلف افراد از کمال، همه انسانها به دنبال دستیابی به تکامل و سعادت فردی و اجتماعی هستند. مقاله حاضر با محوریت اعتقاد به مهدویت، به واکاوی تأثیر این عقیده بر تکامل اجتماعی بشر میپردازد. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و باهدف تبیین اثر اعتقاد مهدویت بر تکامل جامعه بشری نوشته شده است. از نتایج به دست آمده در این تحقیق، بررسی نشانههای تکامل اجتماعی در جهان کنونی، تبیین عوامل تکامل در جامعه منتظر و ترسیم تکامل نهایی جامعه بشری در عصر ظهور امام مهدی (عج) است.
کمال طلبی انسان در پرتو نظام خانواده
منبع:
الاهیات قرآنی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸
49 - 59
حوزههای تخصصی:
وجود انسان همچون وجود سایر موجودات، غایتمند است. غایت وجود انسان، بر نوع جهان شناختی و انسان شناختی انسان مبتنی است. براساس جهان بینی دینی، غایت انسان، وصول به حد کمال نهایی و همان مقام قرب به حق است. اما انسانِ دارای وجود دوساحتیِ جسمانی و روحانی، باید در همین عالم طبیعت، خود را رشد و تعالی دهد تا به کمال نهایی خود برسد. حال تأثیر خانواده در رسیدن انسان به کمال حقیقی چیست؟ هدف از این نوشتار بررسی نقش خانواده در وصول انسان به کمال خود است که به شیوه مروری و تحلیل مفاهیم کلیدی انجام گرفته است. یکی از عوامل تأثیرگذار در رشد انسان، خانواده است. با تأمل در فلسفه تشکیل خانواده و تأکید دین اسلام برآن به عنوان کمالی برای انسان و عامل بازدارنده گناه و مسیر رشد و ترقی به سوی حق تعالی، می توان به نقش مؤثر خانواده در وصول انسان به غایت خود پی برد. خانواده هم بر مبنای تفکر دینی و هم توجه به اخلاقیات و تعلیم و تربیت اسلامی و همچنین با تحکیم پایه های اعتقادی به اصول دین و عمل به احکام شرعی می تواند باعث تکامل افراد خانواده شود.
کمال نهایی انسان براساس ابعاد نفس از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کمال نهایی انسان را باید به صورت تک بعدی نگریست یا با توجه به ابعاد گوناگون نفس انسان، باید جنبه های گوناگونی برایش ترسیم نمود؟ مقاله حاضر با هدف پاسخ گویی به این پرسش و به روش «توصیفی تحلیلی»، در قالب تفسیر موضوعی، به نتایج ذیل دست یافته است: کمال آدمی براساس ابعاد گوناگون نفس او دارای جنبه های متفاوتی است. انسان به لحاظ شناختی می تواند به نقطه ای برسد که تعلّق خود به پروردگار و رحمت خاص او را به نحو حضوری درک کند. برخورداری از نیرویی فوق مادی و خداگونه، کمال نهایی انسان در بُعد قدرت را محقق می سازد. محبت انسان به خیر و کمال مطلق (یعنی: خداوند متعال) و نفرت از شرّ و مظاهر آن، بالاترین مرتبه از کمال در بُعد محبت است. احساس رضایت و شادمانی در نتیجه قرب به خداوند نیز مطلوب نهایی و غایتی است که انسان های کامل به آن دست می یابند.
نقش صبر در کمال رفتاری انسان از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ بهمن ۱۴۰۱ شماره ۳۰۲
55-65
خداوند حکیم انسان را برای رسیدن به کمال و سعادت آفریده است. از شمار مسائلی که درباره کمال انسان مطرح می شود، عوامل مؤثر در آن است. یکی از عواملی که می تواند در کمال انسان نقش ایفا کند صبر اوست. این مقاله نقش ایجابی و بازدارندگی صبر در کمال رفتاری انسان را با هدف زمینه سازی نیل انسان ها به کمال بررسی می کند. روش گردآوری اطلاعات، فیش برداری و پردازش آن به روش توصیفی و تحلیل و تفسیر موضوعی روشمند خواهد بود. حاصل تحقیق آن است که صبر در انسان موجب برخی از رفتارهای کمالی وی می شود. این رفتارها عبارتند از: صله ارحام، اقامه نماز، انفاق و اعتدال در آن، دفع خطاهای خود و دیگران، تواضع، فروتنی و رفتار مسالمت آمیز با جاهلان، شب زنده داری، اجتناب از شرک، عدم ارتکاب زنا و پرهیز از امور باطل و بیهوده.
وحدت غایت نهایی انسان در آرای ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۸
97 - 116
حوزههای تخصصی:
بحث از غایت نهایی آدمی که در سنت ارسطویی و حکمت مشائی به عنوان سعادت مطرح است، در آثار حکمای مسلمان با تعابیر دیگری مانند کمال نهایی مورد بحث است. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا مطلوب اصلی و به تبع هدف نهایی وجودی همه ی افراد انسان، رسیدن به امر یا وضعیت واحدی است یا انسان های مختلف بر حسب توان و استعداد وجودی متفاوتی که دارند، غایت های نهایی مختلف دارند؟ در اخلاق افلاطون و ارسطو اصل وحدت غایت نهایی انسان به استناد «استدلال ارگن» پذیرفته شده است و اما این نیز پذیرفته شده است که بسیاری از افراد انسان به دلایل مختلف و از جمله فقدان خیرات بیرونی لازم از آراستگی به فضیلت ها، که شرط اصلی سعادت است، ناتوانند (نخبه گرایی در اخلاق). از نظر ملاصدرا می توان گفت غایت وجودی افراد انسان متناسب با حد وجودی آن ها مختلف است و هر کس بر حسب توان و استعداد وجودی خود سعادت و یا کمال نهایی خاص دارد. البته تفاوت ها در کمال نهایی در نظر ملاصدرا بیشتر به تفاوت میان عقول انسان و نه خیرات بیرونی بر می گردد؛ اما تفاوت های وجودی و به تبع تفاوت در کمال نهایی آدمیان موجب امتیاز اجتماعی و یا حقوقی خاص نیست.
مرتبه پذیری کمال نهایی انسان از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳۰۹
43 - 54
حوزههای تخصصی:
براساس بینش توحیدی، آفرینش انسان دارای هدف نهایی است و همه تلاش های او باید در راستای نیل به آن، جهت گیری شود. کمال نهایی انسان عبارت است از شکوفایی همه استعدادها و ظرفیت های ذاتی، معنوی او که در پرتو انتخاب ارادی و حرکت اختیاری فعلیت پیدا می کند و در کاربرد قرآن، از آن نقطه نهایی کمال، با عناوین فوز، فلاح و... تعبیر شده است. مسئله پژوهش حاضر این است که آیا، از منظر قرآن کریم، کمال نهایی در افراد، مرتبه پذیر بوده و دارای درجات مختلف است یا نه؛ تحقیق پیش رو با هدف پاسخ گویی به این مسئله با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است. حاصل پژوهش این است که با توجه به مفاد آیات، ذومراتب بودن علم و معرفت به عنوان بعد بینشی، و تقوا و عمل صالح به عنوان بعد توانشی، و محبت، ایمان و گرایش به خیر و فضیلت اخلاقی در بعد گرایشی، و نیز مرتبه پذیری لذت های روحی و معنوی، خوف و رجاء، اطمینان و رضا در بعد احساسی و انفعالی انسان، عامل مرتبه پذیری کمال نهایی مترتب بر این ابعاد است.