مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مدارا
منبع:
هستی و شناخت جلد پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
61 - 82
حوزههای تخصصی:
موضوع نوشتار حاضر بررسی استدلال های اسپینوزا و لاک در دفاع از آزادی است. برای این هدف، ابتدا مدارا و آزادی را تعریف کرده و نسبتشان با یکدیگر را سنجیده ام، سپس بستر پیدایش نظریه های دفاع از مدارا و آزادی را شرح داده و تئوری های حامی خشونت دینی را به اختصار بررسیده ام. بعد از آن، استدلال های اسپینوزا در دفاع از آزادی را به تفصیل آورده ام، سپس استدلال های جان لاک در دفاع از آزادی و مدارا را تقریر کرده ام. در پایان نوشتار، با بررسی نسبت دفاعیات هر یک از این دو اندیشمند با مبانی مقوم خشونت دینی تلاش کرده ام نشان دهم استدلال های هر یک از این دو فیلسوف، کدام یک از مبانی مقوم خشونت دینی را خنثا می کند.
بررسی انتقادی سینمای روستایی پس از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده تا با رویکردی کلیت نگر، موضوعاتی همچون جامعه ی روستایی، سینمای روستایی، تغییرات سیاست های حاکمیتی و اقتصاد سیاسی دولت های گوناگون پس از انقلاب اسلامی سال 1357، در تقابل با یکدیگر قرار گرفته و ارتباطات مختلف و متداخل آنها، با استفاده از مجموعه نظریات انتقادی مورد بررسی قرار گیرد. ما در این تحقیق با تقسیم بندی ادوار گوناگون بازه زمانی مورد بحث و انتخاب نمونه ای سی عددی از فیلم های روستایی سینمای ایران با استفاده از روش نمونه گیری متناسب با حجم، متوجه شدیم که سینمای روستایی در مقطع ده ساله ی تثبیت حاکمیت انقلابی و جنگ با عراق دارای بیشترین میزان واقع نمایی، پایبندی به واقعیت زندگی روزمره و نقد اجتماعی بوده و کمترین میزان مظاهر صنعت فرهنگ سازی (نظیر کلیشه ها یا طبیعت زدگی) را نسبت به دوره های بعد داراست. در مقطع سازندگی به خاطر سیاست های تعدیل ساختاری و همچنین ساخت سیاسی جامعه در این دوران، فیلم ها اکثراً تبلیغی و ایدئولوژیک بوده و مظاهر سینمای گیشه پسند و همچنین جشنواره ای در فیلم های روستایی نمود بیشتری می یابند. در مقطع اصلاحات، غیر از موارد ایجاد نگرش های تازه و نقدهای نه چندان عمیق اجتماعی، مناسبات سینمای روستایی مانند دوران قبل بوده و فیلم های جشنواره پسند روستایی با رویکردی طبیعت زده نمود زیادی پیدا می کنند. در دوره ی بازآفرینی گفتمان انقلابی از سال 1384 به بعد نیز، فیلم های شبه دولتی و ایدئولوژیک با ساختاری مشابه با فیلم های جشنواره پسند و با تأکید بر طبیعت گرایی و مذهبی گری عرفانی (در تقابل با مذهبی گری متعارف و سنتی) و همچنین کلیشه هایی مانند کلیشه ی کودک یا عقب مانده ی ذهنی، عملاً برای واقعیت اجتماعی روستا، اهمیت زیادی قائل نمی شوند.
تمدن نوین اخلاقی بر محور تبدل فقاهت سیاسی با رویکردی بر آراء امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمیت اسلامی در عصر اخیر خواستار بازسازی چهره سیاسی خود در قالب عرضه تمدن نوین اسلامی به ملل و آحاد می باشد . این جریان که در قالب حاکمیت دینی بر رفتار سیاسی جلوه نموده است به دلیل عدم پشتوانه سازی مناسب جریان فقاهت به توفیقی مستلزم شأن خود فائق نیامده است . بسترسازی نامتوازن تحت اشراف ظنون خاصّه حواله ای جز گسست پیوندهای حاکمیتی و اجتماعی را در پی نداشته است . از این رو با توسعه این دیدگاه تطابق اصل کاربست تظنّن عقلائیه و بهره گیری از خرد جمعی در جهت شکل گیری جامعه ای آرمانی ظهور می یابد . این پژوهش با بهره گیری از نظریات امام خمینی در باب اسلام تمدن ساز بر آن است که ، تمدن نوین اخلاقی که مثبت رویکردی جدید در پیش پای حاکمیت فقهی می باشد با بهره ای خاص از اولویت فقه تمدن ساز با عنوان ظن عقلانی اخلاق مدار به حیاتی متعالی به نام تمدن دست می یابد و این امر مقصودی است که در این مجال ملزم پنداشته شده است که رویکرد جز در سایه پالایش فقه عقلانی و اخلاقی با محوریت آزادی و مدارا استوار نمی گردد.
نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین
حوزههای تخصصی:
اصل تغافل یکی از راهکارهای قرآنی و اسلامی برای تحکیم روابط زناشویی است. تغافل بدین معناست که انسان علیرغم اینکه از خطای شخص دیگر آگاهی یافته است، عمدا خود را به غفلت بزند و وانمود کند که عیب دیگری را مشاهده نکرده و از آن مطلع نگردیده است. تغافل عاملی است که در محیط خانواده و زندگی مشترک موجب تحکیم روابط زوجین می شود و شادکامی و زندگی همراه با آرامش و به دور از تنش را به ارمغان می آورد. در آیات و روایات، تاکید فراوانی بر مسئله چشم پوشی از خطاهای دیگران شده است و فوائد و آثار شگفت انگیز آن بر شخص خطاکار، شخص تغافل کننده و جامعه مورد توجه قرار گرفته است.
سرمایه اجتماعی و مدارا نسبت به مجرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه نیاز به مدارا و تحمل عقاید و فرهنگ گروه های مختلف بیش از پیش احساس می شود، چراکه تنوع در زمینه های مختلف به حدی رسیده که بدون داشتن حداقلی از مدارای اجتماعی زندگی کردن غیر ممکن خواهد بود. در این تحقیق با تکیه بر نظریات پاتنام و فوکویاما، به طور خاص به بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر مدارا نسبت به مجرمان در شهر ساری پرداخته ایم. . برای بررسی مدارا نسبت به مجرمان از تقسیم-بندی کینگ استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی جوانان 35-18 سال شهر ساری بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفر از آنها با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند؛ همچنین داده های مورد نیاز تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه به روش میدانی گردآوری شده است. تحلیل داده نیز به وسیله ی نرم افزارهای SPSSو Amos انجام گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد سازه اعتماد با دو بعد اعتماد عام و اعتماد بین شخص و سازه روابط با دو بعد روابط رسمی و روابط غیر رسمی بر مدارا نسبت به مجرمان تاثیر مثبت و معنی داشته اند.در نهایت مدل ساختاری تحقیق توانسته است 24 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مدارا نسبت به مجرمان) را تبیین کند.در نهایت مدل ساختاری تحقیق توانسته است 24 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مدارا نسبت به مجرمان) را تبیین کند.
بررسی مدارا در سیرۀ تاریخی امام علی علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«مدارا» به معنای لطف، تساهل، نرمی و دوری از درگیری با فرد به خاطر شّر اوست. در قرآن کریم، مدارا به عنوان برکت و رأفت یاد شده است. در خانواده و اجتماع، اگر انسان با دیگران مدرا نکند و در سختی ها و ناگواری ها با عصبانیت و خشم رفتار کند، به اعتماد اجتماعى، صحت تربیتی و اخلاقى خود ضربه خواهد زد. هدف این پژوهش، بررسی قلمروهای مختلف مدارا در سیرۀ امام علی علیه السلام است که برای جمع آوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شده و داده ها با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهشی حاکی از این است که در فضلیت مدارا، بسیاری از فضایل مانند خضوع و خشوع، نوع دوستی، صبر و خویشتن داری، کظم غیظ، نداشتن کینه توزی، دوری از خشم، دوری از جنگ، دوری از ناسزا گویی و سهل گیری وجود دارد. امام علی علیه السلام، متناسب با شریعت اسلام نگاهش بر آسان گیری بوده است، اما در بعضی مسائل مانند اموال عمومی، اجرای حدود الهی و برخورد با منکران دین به شدت برخورد کرده و هرگز اجازه نمی دادند کسانی به اموال عمومی و حدود الهی و دین خدشه وارد کنند. سیرۀ عملی آن حضرت نیز، اجرای دقیق حدود الهی و تقسیم مساوی بیت المال بوده است.
اضطراب معرفتی به مثابه اصل بنیادین زندگی اجتماعی
منبع:
دانشنامه های حقوقی دوره سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
74 - 107
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی در جهان مدرن، مستلزم گونه ای گرایش به تفاهم و گفت وگوی مداوم و بنیادین است؛ تفاهم و گفت وگویی که بیش از یک رویکرد عملی مبنی بر تحمل یکدیگر بلکه بر مبنای صورت بندی خاصی از همگرایی معرفتی باشد. به عبارت دیگر، در پس هر قسم تساهل و تسامح در عرصه عمومی، نیاز است مبانی معرفت شناختی استواری قرار داشته باشد؛ این مبانی معرفت شناختی نه تنها در کارآمدی و تعمیق زندگی اجتماعی صلح آمیز مؤثر است، بلکه در مبانی کلامی معرفت دینی نیز تأثیر بسزایی دارد. در واقع نخستین گام در مدارای مدنی و ایمان واقعی، پذیرش ممکن الخطا بودن انسان به مثابه رکنی اساسی در ذات وی است. پذیرش این رکن سبب می شود انسان همواره در اعتبار ادراکات خود مضطرب باشد. پیامد ناگزیر این اضطراب معرفتی آن است که شخص همواره نسبت به بازبینی و بازسازی معتقدات خود گشوده بوده و هیچ گاه خود را معیار داوری ندانسته و به تبع آن دیگران را ملزم به تبعیت از باورهای خود نداند.
تقیه مداراتی در سنت و سیره پیشوایان معصوم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
33 - 54
حوزههای تخصصی:
از اقسام تقیه، تقیه مداراتی است، این تقیه عبارت است از همزیستی مسالمت آمیز با عامه، به جهت جلب محبت آنها و ایجاد وحدت میان مسلمانان، بی آنکه خوفی در میان باشد. با اینکه چنین تقیه ای، به شهادت روایات، در طول دوران 250 ساله امامت پیشوایان معصوم، موضوعی مهم و جدی تلقی می شده و در روابط اجتماعی و اعمال عبادی، مانند نماز و حج جریان داشته است اما در کلمات فقهای شیعه به جز برخی از فقهای متأخر، این تقیه از سایر اقسام تقیه تفکیک نشده و کمتر به آن توجه شده است. در این پژوهش، با مروری بر اصل مدارا در سیره پیامبران، جایگاه این تقیه در سیره و سنت گفتاری پیشوایان معصوم تبیین شده است و از سنت و سیره پیشوایان روشن می شود که این تقیه در نزد پیشوایان از اهمیت بالایی برخوردار بوده و شایسته است مانند سایر اقسام تقیه مورد تحلیل و بازشناسی فقها قرار گیرد.
تبیین و تحلیل راه های ارتباط و گفتگوی بین مذاهب در اندیشه فقهی امامیه (مطالعه موردی: مدارا با مخالفان مذهبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباطات میان مذهبی و گفتگوی پیروان مذاهب با یکدیگر از مهم ترین ضرورت ها در عصر حاضر است. بهره گیری از دانش فقه به مثابه علم بیانگر وظیفه عملی مکلفان، نقش بسزایی در تبیین راه های این ارتباط و گفتگو دارد. از جمله گزاره های فقهی که می تواند به عنوان یکی از راه های گفتگوی بین مذاهب موردتوجه قرار گیرد، مدارا با مخالفان مذهبی به مثابه ملایمت، ملاطفت و نرم خویی در ارتباط با ایشان است. در اندیشه فقهی مشهور فقهای امامیه، مشروعیت رفتارهای مداراجویانه با مخالفان در قالب آموزه تقیه موردتوجه قرار گرفته و انجام رفتار مداراتی به شرایط اضطرار و خوف از ضرر و خطر منوط شده است. در مقابل، برخی دیگر از فقیهان اگرچه از رفتار مداراتی در قالب تقیه سخن گفته اند، آن را متقوم به ضرر ندانسته و حتی خوف از حصول ضرر را در مشروعیت چنین رفتاری لحاظ نکرده اند. مقاله حاضر که یک پژوهش توصیفی - تحلیلی است باتوجه به اهمیت طرح گفتگوی پیروان مذاهب به عنوان یک اصل اولی و نه یک تاکتیک موقتی و مشروط به شرایط اضطراری، ادله هر دو دیدگاه پیش گفته را به نقد کشیده و مقتضای روایات را انجام رفتارهای مداراجویانه و حسن معاشرت با مخالفان مذهبی به عنوان یک اصل اساسی و همیشگی در ارتباطات و گفتگوهای میان مذهبی دانسته است.
بررسی رابطه بین سرمایه های فرهنگی و اجتماعی با مدارا در بین شهروندان (مطالعه شهروندان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرارگرفتن افراد و گروه های مختلف با اندیشه ها و رفتارهای متفاوت در کنار هم و لزوم احترام به حقوق همدیگر و هم زیستی مسالمت آمیز، ضرورت طرح و شناخت مدارای اجتماعی را به عنوان ابزاری برای حل این مسائل خاطرنشان می کند. در این پژوهش برای سنجش مدارای اجتماعی در جامعه مطالعه شده، از روش پیمایشی و مقیاسی چندبعدی بر پایه مدل کینگ (با ابعاد مدارای فردی، اجتماعی، سیاسی، جنسیتی و مذهبی) استفاده شده است و با احتساب حجم نمونه به تعداد 400 نفر، جمعیت نمونه از افراد 15 سال و بیشتر از 15 سال شهر مشهد با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. با استفاده از پرسشنامه داده ها جمع آوری شدند و با نرم افزارهایSPSS و Amos تحلیل شدند. براساس یافته های تحقیق، در جامعه مطالعه شده، میزان شاخص کل مدارا (شاخص0-100) در سطح متوسط است. در بین ابعاد شاخص مدارا، مدارای فردی و اجتماعی در سطح متوسط رو به بالا و مدارای جنسیتی و مدارای سیاسی در سطح پایین قرار دارند. متغیرهای سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی در بهبود میزان مدارا در بین شهروندان مؤثرند. میزان شاخص کل مدارای اجتماعی در شهر مشهد متوسط است که نشان می دهد در بعضی از حوزه ها (روابط جنسیتی و سیاسی) احتمال پیدایش رفتارهای تضادآمیز و منازعه ای زیاد است و توجه به این شکاف ها ضروری است.
بررسی گفتمان سیره پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در مواجهه با اهل کتاب
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
113 - 130
حوزههای تخصصی:
پیروی از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلَّم) به عنوان اسوه و الگو برای همه مسلمانان فرضی است که از سوی قرآن کریم به آن اشاره شده است. از این رو سیره عملی ایشان که از آن به سنت تعبیر می گردد، می تواند در بسیاری از سبک زندگی فردی و کنش های اجتماعی مسلمانان راهگشا باشد. در این میان، سیره پیامبر گرامی اسلام (ص) در شهر مدینه و چگونگی تعامل ایشان با ناهمسویان دین اسلام همانند اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) می تواند به مثابه شیوه ای شایسته، سرلوحه منش اجتماعی، سیاسی و اخلاقی اسلامی قرار گیرد. در این مقاله ابتدا با بررسی منابع تاریخی به نوع سیره پیامبر (ص) در مواجهه با یهودیان و مسیحیان پرداخته شد، سپس با رویکردهای نوین پژوهشی به تطبیق آن نمونه ها با تکیه بر فرضیه گفتمان صلح و مدارا در سیره پیامبر اکرم (ص) در چگونگی شیوه تعامل ایشان با اهل کتاب پرداخته شد، و این نتیجه به دست آمد که گفتمان ایشان را می توان بر اساس مصالحه و مدارا در برخورد با اهل کتاب دانست.
اهداف کاربست مدارا با مخالفان در سیره نبوی و علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربست مدارا در سیره رسول خدا (ص) و امام علی (ع) با اهداف مختلفی همچون حفظ دین، رسالت هدایت گری، ایجاد الفت در جامعه، ترمیم گسست های اجتماعی و ... انجام می گرفت؛ به گونه ای که از بخش های بسیار مهم زندگی ایشان را دربرمی گیرد. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی- تحلیلی و با هدف بررسی مهم ترین گزاره های مربوط به مدارا در سیره ایشان به منظور دستیابی به اهداف معصومان (ع) در عمل به مدارا برای مخاطب سامان یافته است. تولید و بازسازی اندیشه ها، پایه های فرهنگی و نرم افزاری جامعه ایرانی اسلامی متناسب با اهداف و شعارهای سیاسی خود و نیز کسب قدرت معرفتی و علمی لازم برای صیانت از هویت فرهنگ اسلامی در جهت تحقق تمدن اسلامی در عرصه جهانی، ضرورتی است که این پژوهش را ایجاب نمود. نتیجه به دست آمده، خویشتن داری ایشان از خشونت و منازعه تا سرحدّ امکان و مبادرت به مدارا با مخالفان در جهت نیل به اهداف موردنظر است.
تحلیل نقش فیسبوک در تحول زندگی روزمره در میان کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
137 - 159
این مقاله به یکی از آثار کاربری در فیسبوک یعنی تحول (مدرنیزه شدن) در زندگی روزمره کاربران ایرانی می پردازد. بنابراین مسئله این مطالعه، ارزیابی این موضوع است که در کاربری فیسبوک چه نقشی در تحول زندگی روزمره کاربران ایرانی دارد این در حالیست که غالب وجوه گوناگون تحول در زندگی روزمره کاربران ناشناخته مانده است. از رویکرد ترکیبی دورکیم، گیدنز، لیوتار و فوکویاما استفاده می کنیم، تا نشان بدهیم که منظور از تحول در زندگی روزمره همانا مشارکت در تعاملات زندگی روزمره، تولید و توزیع آگاهی رسانه ای است. داده های این مطالعه با استفاده از روش های کیفی مشاهده مشارکتی، مستقیم و گروه های متمرکز و روش کمی پیمایش آنلاین و آفلاین جمع آوری شده اند. حجم نمونه در روش پیمایش 2437 نفر کاربر اینترنت بود. برخی نتایج داده های کیفی نشان می دهند که کاربری در فیسبوک، سبب نهادینه شدن اخلاق گفت وگو و خود افشایی می شود و زمینه مساعدی را برای نظم اطلاعاتی باز فراهم می کند و موجبِ بازاندیشی مسائل اجتماعی، سیاسی و تاریخی می شود. هم چنین نتایج داده های کمی نشان می دهند که کاربری در فیسبوک، سرمایه اجتماعی پیوند بخش، مدارا و شعاع اعتماد کاربران فیسبوک را افزایش می دهد. دستاوردهای این تحقیق به این واقعیت مربوطند که فیسبوک پیوندهایی ضعیف را که در اثر زندگی شهری تضعیف شده اند، تقویت می کند و اصول مدرنیته را وارد زندگی روزمره کاربران می کند.
بررسی رابطه سرمایه اقتصادی با سازه مدارا در بین شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارا به معنی تحمل تنوع ذاتی گروه های بزرگ اجتماعی بوده و به عنوان یک اثر سینرژیک ویژگی های فردی و محیط اقتصادی اجتماعی تلقی می شود.. هدف این مقاله بررسی تاثیر متغیرهای اقتصادی همچون متوسط درآمد، منطقه سکونت و... بر میزان مدارا در بین شهروندان شهر مشهد می باشد. از این رو برای سنجش مدارای اجتماعی در جامعه مورد مطالعه با استفاده از روش پیمایشی و مقیاسی چند بعدی و بر پایه مدل کینگ (با ابعاد مدارای فردی، اجتماعی، سیاسی،جنسیتی، مذهبی) انجام شده و با احتساب حجم نمونه به میزان 400 نفر، جمعیت نمونه از افراد 15 سال به بالای شهر مشهد به وسیله نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است. . بر اساس یافته های تحقیق، در جامعه مورد مطالعه، میزان شاخص کل مدارا در سطح متوسط است. در حالی که میزان سرمایه اقتصادی در حد پایین گزارش شده است. در بین ابعاد شاخص مدارا، مدارای فردی و اجتماعی در حد متوسط به بالا و مدارای جنسیتی و مدارای سیاسی در حد پایینی قرار دارد. با این حال، بین میزان سرمایه اقتصادی و میزان مدارا در بین شهروندان رابطه مثبت وجود دارد. دو متغیر اعتماد تعمیم یافته و مشارکت اجتماعی در بهبود میزان مدارا در بین شهروندان موثر هستند. بدین ترتیب که شهروندانی که سرمایه اقتصادی و در نتیجه منابع بیشتری برای شرکت در فعالیتهای انجمنی و ایجاد روابط مداوم با سایر شهروندان دارند، از اعتماد تعمیم یافته تری نیز برخوردار شده و انعطاف بیشتری در مقابل پذیرش تفاوتها از خود نشان می دهند.
بررسی صلح و مدارا در اندیشه مولوی وعطار و مقایسه آن با رویکرد صلح گرایی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
161 - 184
حوزههای تخصصی:
صلح از دغدغه های بشری است که در ادبیات عرفانی و اندیشه های فلسفی در ادوار گوناگون مورد توجه بوده است. در آثار عطار و مولانا صلح جویی به عنوان نیازی اجتماعی برای رفع کینه ها و دشمنی ها معرفی شده و بازتاب یافته است. ملاصدرا نیز به مفهوم صلح و مدارا توجه ویژه ای داشته است. هدف از این مقاله بررسی زمینه های تحقق صلح بشری از طریق تطبیق رویکرد صلح جویی عطار و مولانا و مقایسه آن با نگاه فلسفی ملاصدرا است. مسئله پژوهش، میزان همگرایی و یا تعارض میان دیدگاه های صوفیانه عطار و مولانا با رویکرد فلسفی ملاصدرا درباره صلح و همچنین امکان پیوند میان دیدگاه های آنان برای اثر گذاری در اجتماعات انسانی است. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی نوشته شده است. نتیجه به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که صلح گرایی به عنوان جریانی اجتماعی در آثار عطار و مولانا تحت مفاهیم و عناوین «صلح درون» و «صلح کل» پایداری مداومی دارد. با نگرشی صوفیانه، عطار و مولانا مردم را به صلح درون و صلح کل در پرتو فضیلت های اخلاقی اعم از عشق، تسامح، مدارا، قناعت و نیکی دعوت کرده اند. ملاصدرا نیز جلوه های صلح را در راستای وصول به مقام «انسان کامل» مورد توجه قرار داده اما شالوده صلح در فلسفه صدرایی بر خلاف شعرای مذکور، که مبتنی بر تجربه عارفانه (کشف و شهود) است، مبتنی بر عقلانیت نظری با رویکرد اعتدال گرا و عدالت محور است و او امنیت را در زندگی اجتماعی برای تحقق صلح ضروری می داند.
مخاطب شناسی حکایت های الهی نامه (بررسی دیدگاه مصالحت آمیز عطار نسبت به جامعه عصر خود)
در آثار عطار به ویژه درکتاب ستُرگِ الهی نامه، شخصیت های مختلف اجتماعی به عنوان نمادهایی برای طالبان و سالکان راهِ حقیقت و حتی گاهی در قالب «انسان کامل» دیده می شوند که با توجه به فضای قصه و حکایت، وظیفه ای خاص در پیشبُرد اهدافِ فراداستانِ عطار بر عُهده دارند. نگارنده در چندین سالی که به ترجمکه کامل الهی نامه دست یازیده است، بر این نکته نیک واقف گردیده که شاعر نسبت به افراد زیردست یا ضعیف و حتی در مواردی منفی در جامعکه عصر خود مانند پیرزنان، کنیزان، مُخنثان، گدایان، خلاف کاران و متهمان، اقلیت های مذهبی، حیوانات و حتی اشیای فاقدِ ارزشِ مادی مانند کلوخ و سوخته نیز نگاه مهرآمیزی دارد و از آنان جهتِ تبیین مقاصد انسانی و عرفانی خویش استفاده می کند. عطار این شخصیت ها و حیواناتِ نسبتاً ضعیف و یا اشیای ناچیز را در مقابل شخصیت های مهم جامعه یا حیوانات قوی یا اشیای دارایِ ارزش قرار داده تا بر خلافِ جامعکه بیرونی، ارزش آنها را بالاتر به ما ارائه دهد. در این مقاله، سعی بر آن است تا این نگاهِ معطوف به مصالحت و مدارایِ عطار به طور روشن و با ذکر شواهدی از الهی نامه، علی الخصوص با توجه به طبقه بندی جامعکه عصر عطار تبیین گردد تا گامی هر چند کوچک در راهِ شناخت این شاعر بلندآوازه برداشته شود.
ساحت شناسی مدارا در سیره علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
72 - 93
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان بسیاری با توجه به معانی که از مدارا ارائه کرده اند، ساحت های مختلفی برای آن متصور شده اند. نوشتار حاضر با رویکرد سیره پژوهی و با بهره گیری از سیره امام علی در مدارا با مخالفان مدلی کامل از ساحت های مختلف مدارا را ارائه داده است. بر این اساس، مدارا در ساحت های عقیدتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی- امنیتی و قضایی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار این پژوهش بر اساس یافته های تاریخی و به صورت توصیفی- تحلیلی شکل گرفته است. نتیجه ای که از جمع بندی مطالب حاصل شده این است که در سیره علوی با اصل قرار دادن مدارا در ساحت های مختلف، خشونت و قاطعیت در مرحله بعدی قرار داشته است. از سوی دیگر، مدارا در هر ساحت با اهداف خاصی مانند لزوم همزیستی مسالمت آمیز، تألیف قلوب، در امان ماندن از شرّ طرف مقابل و مصلحت سنجی صورت گرفته است که ضرورت مدارا در آن ساحت را بیشتر می کند.
دلالت های مدنی اندیشه عرفانی عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1221 - 1199
حوزههای تخصصی:
ابوالمعالی عبدالله بن ابی بکر محمد میانجی، مشهور به عین القضات همدانی، از عارفان و اندیشمندان نامدار در سنت عرفانی ایران و اسلام در دوران میانه است. غالب پژوهش های انجام گرفته درباره این اندیشمند بزرگ، پیرامون مسائل تاریخی مربوط به زندگی و آثار و شخصیت وی یا برخی آرای عرفانی و کلامی او بوده، و وجوه سیاسی اندیشه وی کمتر مورد اعتنا قرار گرفته است. ازاین رو، در این جستار کوشش شده است تا در چارچوب رهیافت دلالتی پارادایمی و با بهره گیری از روش تحلیلی و عقلانی و نیز استعانت از روش ی اشتراوس، ظرفیت ها و امکان های مدنی اندیشه این اندیشمند سنجش و واکاوی شود. پرسش اصلی پژوهش این است که چگونه می توان با تکیه بر مفاهیم بنیادین اندیشه سیاسی عین القضات به زندگی مدنی سامان بخشید؟ در فرضیه خود، نگارندگان استدلال می کنند که اگر فضیلت های مدنی به مثابه شاخص و مؤلفه مهم اندیشه سیاسی به شمار رود، آنگاه واکاوی آثار عین القضات همدانی نشان می دهد که اندیشه وی مشتمل بر هنجارها و فضیلت هایی مانند عدالت، مدارا و عشق و دوستی و نیز نگرش انتقادی و ساختارشکنانه در قبال نظام سیاسی زمانه هستند که از توانایی لازم برای غلبه بر بحران ها و حل چالش های اجتماعی و سامان بخشی به زندگی جمعی برخوردارند. در عین حال، یافته های این پژوهش می تواند نمونه نقضی باشد بر روایت هایی که عرفان و اندیشه عرفانی را در تعارض بنیادین با سیاست و زندگی مدنی ارزیابی کرده اند.
نسبیت و مدارا؛ ارزشهای مطلق اخلاقی و تأثیر آنها بر هم زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
239 - 260
حوزههای تخصصی:
نسبیت گرایی اخلاقی یکی از مهم ترین موانع برای اتکای بر اخلاق جهانی به عنوان پیش نیاز همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان دانسته می شود، از نگاه نسبیت گرایان، مطلق گرایی اخلاقی بستر مناسبی برای ترویج خشونت و اندیشه عدم مداراست. این مقاله بدنبال واکاوی مدعیات، پیشفرض ها و لوازم و نتایج هر دو قول نسبیت گرایی و مطلق گرایی اخلاقی و تعیین نسبت میان هر کدام از آنها با اصل مداراست. در این نوشتار ضمن تمییز میان نسبیت فرهنگی و نسبیت اخلاقی، نشان داده شده که نسبیتگرایی فرهنگی مانعی هم برای تحقق اخلاق جهانی ایجاد نخواهد بود؛ چرا که میتوان با به رسمیت شناختنِ آن و در عین حال قائل بودن به مطلقگرایی اخلاقی، بستر لازم برای تحقق اخلاق جهانی، و در پی آن، همزیستی ادیان فراهم می آید. با پذیرش اصل نسبیت فرهنگی امکان تأکید بر برخی اصول مشترک میان فرهنگ های مختلف - در عین حفظ تنوعات فرهنگی- وجود دارد که از جمله ی بارز ترین این اصول، «قاعده ی زرین» می باشد. این پژوهش مدعی است اخلاق جهانی و نیز همزیستی مسالمت آمیز ادیان با ابتنا بر چارچوب مشترکات اخلاقی از جمله «قاعده ی زرین» قابل دسترسی است، زیرا قرابت اصحاب ادیان از دریچه ی اخلاق -و نه اشتراکات عقیدتی- می گذرد. در پایان پیشنهاد شده است تقریب بین مذاهب و ادیان از طریق یافتن اشتراکات اخلاقی- به جای نقاط مشترک عقیدتی -پیگیری شود.
بررسی انتقادی رابطه دین و سیاست در رساله الهیاتی- سیاسی اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
792 - 814
حوزههای تخصصی:
نگارندگان این مقاله می کوشند تا در بررسی انتقادی رابطه دین و سیاست در رساله الهیاتی سیاسی نشان دهند که باروخ اسپینوزا با آنکه در پی جداسازی دو نهاد دین و سیاست از هم نیست، هم هنگام، می کوشد دین رسمی را تحت قیمومت اقتدار سیاسی درآورد. از این رو، رابطه دین و سیاست را از یک سو، با جدایی دین رسمی از باورهای باطنی و از دیگر سو، با تبیین چرایی تفوق اقتدار سیاسی بر سلسله مراتب دین رسمی برمی رسیم. اسپینوزا با قائل شدن به آزادی دینی و عبادت مذهبی ذیل آزادی اندیشه و بیان، رساله الهیاتی سیاسی را تبدیل به منظومه ای برای ترویج مدارا کرده است. دین رسمی نزد اسپینوزا باید ناظر به غایتی عملی و شکل گیری فضایلی چون مدارا باشد. مدارا آن ابزارِ کارسازی است که بالمآل در خدمت ثبات سیاسی و اعتلای اجتماعی قرار می گیرد. در دفاع از این نتیجه، اسپینوزا استدلال می آورد که نخست، اقتدار دینی بایستی تحت قیمومت قدرت سیاسی باشد. یعنی تنها یک اقتدار حاکم در دولت می تواند وجود داشته باشد و آن بایستی اقتدار سیاسی باشد نه اقتدار دینی. دوم، او معتقد است که دامنه قدرت اقتدار حاکم مسلماً تا اعمال شهروندان ادامه می یابد نه تا اعتقاد آنها. حاکم صرفاً حق انجام آن چیزی را دارد که در حیطه قدرت او باشد، هیچ قدرتی نمی تواند دیگران را به موجب باورها و عقایدش مجازات کند. سوم، در نظرگاه اسپینوزا دموکراسی طبیعی ترین نوع حکومت است که می تواند حافظ آزادی های طبیعی آدمیان از جمله آزادی اندیشه و بیان باشد. در مقابل و در بررسی دوگانه دین و سیاست، حکومت تئوکراتیک با تقویت انفعالات و کم فروغ کردن نور طبیعی عقل در میان آدمیان می تواند آنها را به بندگی کشاند.