مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
تضاد
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
11 - 38
حوزه های تخصصی:
کنایه به عنوان یکی از ابزارهای بلاغیِ ارزشمند، دارای کارکرد های متفاوتی است. عطار نیشابوری در رباعیات (مختارنامه)با بسامد بالایی از کنایه بهره جسته و توانسته است، غیرمستقیم، معانی گسترده ی عارفانه را با بهره گیری از این ویژگی زبانی و تصویری به مخاطبان منتقل نماید. می توان یکی از دلایل فراوانی کنایه در رباعیات عطار را تناسب آن با قالب مذکور دانست؛ زیرا رباعی، شعری است با خاستگاه مردمی؛ از این رو فرهنگ کنایات در آن نمود بیش تری دارد. در این پژوهش، آشکار می گردد که بالاترین بسامدِ کمّی و کیفی استفاده از بلاغت کنایه در ساختار های سه گانه به ترتیب، مربوط به «کنایه در ساختار فعل، کنایه در ساختار صفت و کنایه در ساختار موصوف» است. ازطرفی، عطار در رباعیاتش از کنایات قریب، بسیار بهره می جوید که یکی از علل این موضوع، ساده گویی و استفاده ی بی تکلّف این شاعر از زبان برای انتقال مفاهیم عرفانی است. همچنین این عارفِ شاعر، علاوه بر بهره گیری از کنایاتی که شاعرانِ پیش از او به کار برده اند، نوآوری هایی در این زمینه داشته است که اغلب این نوآوری ها در ساختار کنایه ی صفت یا موصوف هستند. گفتنی است که این پژوهش به پیوند کنایات رباعیات عطار با آرایه ی بدیعی تضاد نیز اشاراتی دارد.
تحلیل تأثیر عوامل انسانی و محیطی بر تضاد ذی نفعان در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با افزایش بحران آب در حوضه های آبریز، درگیری های بین ذی نفعان آن در حال تشدید است. افزایش تضاد در حوضه های آبریز می تواند ناشی از عوامل مختلف انسانی و طبیعی، از جمله حکمرانی و مدیریت ضعیف منابع و تغییرات اقلیم باشد. هدف پژوهش بررسی عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر شدت مناقشات میان ذی نفعان مختلف حوضه زاینده رود، بررسی راهبردهای پیشنهادی مدیران و سیاست گذاران و تحلیل راهبردهای اجرا شده طی سالیان اخیر جهت کاهش مناقشات در حوضه زاینده رود بوده است. در این تحقیق از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه ای از افراد کلیدی از بین کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط، با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی، انتخاب شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شدند. نتایج نشان داد که عوامل انسانی از جمله عوامل اجتماعی - فرهنگی، افزایش تقاضا برای آب، سیاست های انتقال بین حوضه ای آب و عوامل حکمرانی از دیدگاه کارشناسان مرتبط بیشترین تأثیر را در مدیریت تضاد داشتند. همچنین عوامل محیطی نظیر تغییرات اقلیم از جمله کاهش بارش و منابع آب، سبب تشدید تضاد در حوضه شده اند. از سوی دیگر، تأثیر عوامل انسانی نظیر حکمرانی و سیاست های اخذشده در بحران آب و تضاد ناشی از آن بسیار تأثیرگذارتر از عوامل طبیعی بوده است. برخی از راهبردها همچون مدیریت راهبردی، انتقال آب بین حوضه ای، و افزایش نظارت برای مدیریت تضاد ناشی از بحران آب در حوضه به کار گرفته شده اند. از سوی دیگر، تعدادی از مدیران و سیاست گذاران معتقدند که برخی راهکارهای اجراشده نه تنها به کاهش تضاد در حوضه کمکی نکرده اند، بلکه سبب افزایش تنش نیز شده اند.
تحلیل انتقادی کاربست واژه «ظن» در معنای «یقین» با تبیین معنای لغوی و تناسب آن در سیاق آیات
حوزه های تخصصی:
واژه ظن از واژگان کلیدی قرآن کریم است که از ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی و فقهی حائز اهمیت است. یکی از مسایل پردامنه درباره این واژه، اختلاف در مفهوم شناسی آن در سیاق های مختلف قرآنی است. سه دیدگاه اصلی در این باره وجود دارد. طبق دیدگاه رایج، بسیاری از مفسران و پژوهشگران، معنای اصلی ظن را گمان دانسته اند؛ اما واژه ظن را به ویژه در ده آیه بر خلاف ظاهر این آیات به یقین تفسیر کرده اند، زیرا معنای اصلی ظن را در این آیات مناسب ندانسته اند. این پژوهش تلاش کرده است تا به تحلیل انتقادی تفسیر ظن به یقین در آیات قرآن کریم بپردازد. باور به اعجاز لفظی و استعمال حکیمانه الفاظ در آیات قرآن کریم، پذیرش چنین نگاه تفسیری را در این آیات دشوار می سازد. بر این اساس در گام نخست به بررسی گزارش های لغوی و تحلیل انتقادی شواهد و دلایل لغویان پرداخته است، زیرا گزارش های لغوی در بسیاری اوقات مبنای تحلیل های تفسیری بوده است و نشان داده است که معنای اصلی ظن یعنی گمان در تمام استعمالات این ماده لغوی دیده می شود و شواهد شعری مطرح در اثبات مفهوم علم و یقین برای لفظ ظن، با همان معنای اصلی ظن یعنی گمان قابل تبیین است. آن گاه بر پایه این تحلیل لغوی به بررسی مفهوم لغوی ظن و تفسیر آن در آیات اختلافی با تاکید بر سیاق آیات پرداخته است. در نهایت آنکه روشن شده است که کاربرد ظن با همان معنای اصلی خودش در تمام آیات قرآن کریم قابل دفاع است و در تناسب کامل با سیاق آیات است.
نقش «تضاد و جاذبه» در «شدن انسان» (بررسی انتقادی دیالکتیک هگل و تبیین دیدگاه شهید بهشتی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
27 - 42
حوزه های تخصصی:
شهید آیت الله بهشتی، متفکر و فیلسوف معاصر، در انسان شناسی خود، انسان را موجودی متحرک و «شدنی» مستمر معرفی کرده است که می تواند در مسیر رشد قرار بگیرد و راه کمال را بپیماید. درمورد منشأ حرکت و شدن در هستی شناسی، نظریات مختلفی وجود دارد که یکی از برجسته ترین آن ها را می توان نظریه دیالکتیک هگل دانست. در مقابل، اندیشمندان اسلامی این نظریه را رد کرده اند و شهید بهشتی نیز قانون تضاد، جاذبه و التیام را اختیار کرده است. بر اساس مفاد این نظریه، انسان در مواجهه با تضاد و گرایش به یکی از اطراف تضاد ساخته می شود و این ساخته شدن مستمر همان حرکت و «شدن» در نگاه بهشتی است. این قانون در انسان شناسی او نمودی آشکار دارد و از انسان شناسی در نظامات اجتماعی انسان، نظیر نظام سیاسی، حقوقی و تربیتی نشئت می گیرد. در این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی ضمن تبیین و نقد نظریه دیالکتیک هگل، به دیدگاه شهید بهشتی درمورد عامل حرکت در متافیزیک پرداخته ایم و از آن در تبیین «شدنِ انسان» سود جسته ایم و به ثمراتش در اندیشه های تربیتی و سیاسی شهید بهشتی اشاره کرده ایم.
شریعتی و روش دیالکتیک؛ تقلید یا نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان دوره یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
111 - 128
حوزه های تخصصی:
روش عمده در فلسفه و علوم انسانی تا اواسط قرن نوزدهم، روش تبیینی علی-معلولی بوده است. با طرح جدید هگل از تاریخ، روش دیالکتیک در علوم انسانی جایگاهی ویژه یافت. هگل با استفاده از بن مایه های دیالکتیک یونانی که در ساحت اندیشه متوقف می شد، دیالکتیک را با تحولاتی در راستای تحلیل تاریخ و وقایع اجتماعی به کار برد. مارکس نیز با رویکردی ماتریالیستی، به تحلیل دیالکتیکال تاریخ پرداخت. شریعتی یکی از نخستین کسانی بود که این روش را در ایران مطرح نمود. هدف ما در این مقاله مشخص کردن میزان تقلید و نوآوری شریعتی در مفهوم دیالکتیک است. از همین رو با روشی کتابخانه ای، به واکاوی مفهوم دیالکتیک در اندیشه ایشان پرداخته ایم. از نظر شریعتی منطق ارسطو ذهنی و انتزاعیست. شریعتی کاربست این روش در عالم اسلام را مانع تحولات و پیشرفت های علمی می داند. علیرغم تأثیر شریعتی از مارکس در منظومه فکری خود، روش او تفاوت های عمده ای با دیالکتیک مارکسیستی و هگلی دارد. شریعتی هم با ابتنای دیالکتیک بر آگاهی مخالف است و هم با ابتنای آن بر ماتریالیسم. علاوه بر این او ضرب دوم دیالکتیک را جدا و بیرون از ضرب اول تعریف می کند و ضرب سوم را نیز حاصل جمع تز و آنتی تز نمی داند. در تحلیل شریعتی از تاریخ و انسان، ضرب اول و دوم دیالکتیک، جریان خیر و شر هستند که در تقابل با یکدیگر، تاریخ و انسان را متحول می کنند و در نهایت نیز با پیروزی جریان حق این مبارزه به نقطه پایان خویش می رسد.
صنعت ادبی تناقض در آثار جان دان و سعدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
37 - 47
حوزه های تخصصی:
"تناقض" در مقام صنعتی ادبی نقش مهمی را در ادبیات شرق و غرب ، به ویژه در ادبیات فارسی، یونانی و انگلیسی ایفا می کند. کاربرد تناقض به عنوان یکی از روشهای نقد ادبی شامل بررسی اظهارات دوپهلو و نتیجه گیری، و برداشت متعاقب از آنها است. هم سعدی شیرازی و هم جان دان از تناقض جهت بررسی تضادهای غالبی استفاده می کنند، که تا اندازه ای برای خوانندگان عادی غیرقابل درک است. در این مقاله تلاش شده نحوه به چالش کشیدن فهم و درک عمومی خوانندگان، از طریق تضادهایی که در ذهن آنها با خواندن اشعار این دو شاعر نقش می بندد، مورد نقد و بررسی قرار گیرد . این مقاله همچنین می کوشد چگونگی ظهور و بروز افکار، و اهداف این دو شاعر را در کاربرد تناقض نشان دهد.
اتباع در سبک خراسانی و اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
437 - 454
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی چه در نظم و چه در نثر و همچنین در زبان محاوره اتباع بسیار به کار می رود. اینکه بکار بردن اینگونه ترکیب ها از چه زمانی در آثار کتبی و شفاهی ایرانیان آغاز شده است، هنوز مشخّص نیست. مطالعات پیشین فقط نمونه هایی از کاربرد این نوع ترکیب را در آثار گذشتگان ارائه کرده اند. با توجه به سیر اتباع در دوره های مختلف و کاربرد آن در زبان شاعران و نویسندگان سبک های متفاوت، می توان گفت که اتباع درآغاز با شکل کنونی آن که «اسم مهمل» نیز نامیده می شود، تفاوت دارد. غیر از بعضی ترکیب ها که از ابتدا بی معنی و یا مهمل بوده است، مانند «شکست و مکست» در دیوان رودکی ، که واژه تابع کاملاً بی معنی است و رودکی فقط یک بار آن را به کار برده، اکثر ترکیب ها هدفدار و با معنی انتخاب می شده است. در این تحقیق برای دستیابی به سیر بکارگیری اتباع و نحوه آغاز آن و چگونگی تبدیل آن به اسم مهمل، آثار شاعران و نویسندگان معروف دوره خراسانی و اصفهانی مطالعه و اتباع در آن ها بررسی گردیده است. یافته های این تحقیق از بکارگیری اسم مهمل یا تابع برای ایجاز در کلام حمایت می کند.
بررسی نظریه ی آرایه ی ادبی ژان کوئن و تطبیق آن با زبان شعر کلاسیک فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 117
حوزه های تخصصی:
ژان کوئن در مقاله ی دشواریابِ نظریه ی آرایه ی ادبی کوشیده بر مبنای منطق و معناشناسی، آرایه های مبتنی بر تناقض را با ادراکی عمیق و به شکلی سامان یافته و منسجم تدوین کند. چنین دیدگاه نوینی برای بررسی های شعر فارسی که شاید به دلیل آمیختگی با اندیشه های عرفانی و تاثیرپذیری از زبان پر تناقض عرفا سرشار از تعبیرات متناقض نماست، مناسبت خاصی دارد. در مقاله ی حاضر با تمرکز بر هسته ی اصلی مطلب و مقایسه ی تعاریف و یافتن مثال های مشابه در صناعات ادبی فارسی، نخست سعی شده اساسی ترین افکار کوئن با بیانی آسان و روشن ارائه گردد. در گام بعد با نگاهی تطبیقی، این نظریه برای بررسی و تحلیل و طبقه بندی آرایه های شعر فارسی و مخصوصا شعر حافظ که در اندیشه و زبانِ وی، اصل تناقض نقشی کلیدی دارد، به کار گرفته شده است. این کار با گذر از ساختارهای واژگانی و نحوی و توجه به بنیادهای ژرف ساختی آرایه ها انجام گرفته است. از طرف دیگر بر اساس اندیشه ی کوئن پیرامون درجه بندی مقدار تضاد در انواع تناقض، می توان طیفی گسترده از ساخت های منطقی و زبانی را برای توضیح انواع تناقض، تضاد و تقابل تدوین کرد. یافته های تحقیق علاوه بر تایید مناسبت کلی این دیدگاه برای بررسی شعر فارسی نشان می دهد که زوایای نامکشوف این آرایه ها با تدوین چنین الگویی باید بازهم مورد مطالعه ای تفصیلی قرار گیرند.
اثر بخشی مراعات نظیر در انسجام متن دعای جوشن صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
105 - 128
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های اصلی یک متن، انسجام اجزاء و تناسب میان کلمات آن می باشد. این تناسب باعث می شود ارتباط معنایی، لفظی، نحوی و یا منطقی میان جمله های متن برقرار شود. عوامل بسیاری باعث انسجام در متن می شوند یکی از این عوامل که کاربرد زیادی در متون دارد، مراعات نظیر است. دعای جوشن صغیر از این صنعت بدیعی بسیار بهره می برد که کاربرد زیاد آن باعث انسجام بخشی در متن این دعا شده است. مقاله حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی، دعای جوشن صغیر را با تکیه بر نقش و کارکرد صنعت مراعات نظیر مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و به انسجام حاصل از مراعات نظیر بپردازد. بدین ترتیب در ابتدا به مباحث نظری و تعریف انسجام و مراعات نظیر از منابع کتابخانه ای می پردازد سپس خلاصه ای از دعای جوشن صغیر واهداف آن ذکرمی شود و در انتها نظریه انسجام را با تکیه بر شاهد مثال های مستخرج از دعای جوشن صغیر در سایه مراعات نظیر مورد تحلیل قرار می دهد. از دستاوردهای این پژوهش این است که کاربرد کلمات، مفاهیم و موضوعات در دعای جوشن صغیر، از انسجام خارق العاده ای برخوردار است و مراعات نظیر در واژگان مربوط به انسان و زندگی اجتماعی آن نمود بارزی در متن دارد. در حوزه صفات الهی نیز مجموعه واژگانی گوناگونی یافت می شود که سهم چشمگیری را به خود اختصاص می دهند، همچنین در مورد نظام هستی و پدیده های هستی نیز مراعات نظیرهایی استخراج می شود که قابل توجه است. با بررسی این دعا مشخص می شود که تلفیق مراعات نظیر با عناصر بدیعی دیگر مانند: تضاد باعث ایجاد هماهنگی و تناسب معنایی میان الفاظ و واژگان و عبارت ها در فرازهای این دعا می شود.
بررسی اقسام ناهم خوانی و تباین در تفسیر و تأویل و استناد صوفیه به آیات (با تأکید بر امهات متون نثر صوفیه نظیر رساله قشیریه، کشف المحجوب، کشف الاسرار، اسرار التوحید و ...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش ذوقی و باطن گرایی صوفیه اقسام ناهم سانی و مخالفت با سیاق را در تفسیر آنها از آیات قرآن پدید می آورد. این امر سبب ایجاد مراتب مختلفی از تأویل در استناد صوفیه به آیات می شود؛ تأویل آنها از آیات گاه در حد مخالفت با ظاهر لفظ و عدم تطابق با معانی لغوی است و در مواردی از این حد فراتر رفته و به تفاوت با معنای مراد آیه می رسد. رویّه صوفیه در تفسیر و تأویل و اتکا به تلقی ذوقی و باطن گرایانه از آیات در پاره ای از اوقات پررنگ تر می شود و به شکل مصادره به مطلوب و خلط مبحث نمود می یابد و در اشکال حادّتر خود به تناقض و تضاد و تباین با معنا و مدلول اصلی آیه می انجامد. در این جستار، نخست اشکال مختلف تباین و ناهم خوانی در تفسیر و استناد صوفیه به آیات قرآن دسته بندی گردیده و سپس برای هر کدام از آنها نمونه های متعدد از امهات متون نثر صوفیه نقل شده است و در ذیل هر کدام از نمونه ها توضیحاتی ناظر بر جنبه های ناهم خوانی، تعارض، تناقض و یا تضاد با آیه یا آیات مرتبط آمده است. نتیجه نشان می دهد مصادیق گونه های مختلف ناهم خوانی و تعارض در تأویل نویسندگان و مشایخ صوفیه از آیات از الگوهای مشابه و همسان بهره می برد و مبنای آنها در تفسیر ذوق و عاطفه و گرایش به باطن و اصالت دادن به راه دل و کشف معنای باطنی از این طریق است. صوفیه در تفسیر چندان مقید به مقتضای ظاهر آیات نبوده و غالبا معنای مد نظر خود را بر آیات تحمیل کرده اند.