مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
سیمون وی
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
253-280
حوزه های تخصصی:
آشنایان با دیدگاه های سیمون وی، به خوبی از ژرفا و عمق آرای عرفانی او آگاه اند. در این پژوهش مکانیسم رهایی از خود و یگانگی با حقیقت مطلق (خدا) در چهارچوب نظام عرفانی سیمون وی بررسی می شود. به باور او، آدمی برای حفظ توازن درونی، نباید خلأهای به وجود آمده در درونش را با امور موهوم و خیالی پر کند. آدمی با انقطاع از امیال و تاب آوردن خلأهایی که عامل عدم توازن اند، پذیرش محنت ناب و خلق معکوس زمینه دریافت لطف الهی را فراهم می سازد. با ظهور لطف الهی، انسان به خود حقیقی اش یعنی امر مقدس غیرشخصی و تفاوت آن با خودِ خودپنداشته آگاه می شود. طالبِ حقیقت باید یک گام فراتر گذارد و با فانی کردن من، تنها داشته اش را به پروردگار بازگرداند.
بررسیِ مقایسه ای تفکراتِ دوروتی زُئِلِه و سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
380 - 361
حوزه های تخصصی:
سیمون وی و دوروتی زئله، متألهانِ مسیحی، هریک تقریری نو از الهیاتِ مسیحی ارائه داده اند. مقایسه آن ها نشان دهنده تشابه ها و تفاوت های مهمی در تفکراتشان است. مقاله حاضر به روش تحلیلی - مقایسه ای به مقایسه اندیشه های آن ها پرداخته است و کوشیده است نشان بدهد که آن ها با تکیه بر حساسیت های عقلانی و اخلاقیِ خود، نگاهی انتقادی به بعضی از آموزه های مهمِ مسیحی دارند. اما از سوی دیگر، دیدگاه های معنوی - عرفانی شان در پیِ رابطه ای وجودی با خداوند است. توجهِ عمیقِ آن ها به معنویت و عرفان وجهِ جالبِ الهیاتِ آن ها است که از سویی، وجهِ انتقادی و سلبیِ نگرشِ آن ها را با تأکید هایی ایجابی متعادل می کند و از سوی دیگر، نقشِ تکیه گاهِ معنوی - عرفانی را برای کنشگری در حوزه سیاسی و اجتماعی ایفا می کند. آن ها به واسطه زمانه پرغوغای خود، به مسائلِ اجتماعی و سیاسی بی اعتنا نیستند. بازنگریِ کامل در تئودیسه نظری و اتخاذِ دغدغه های جدی درباره مسائلِ اجتماعی و سیاسی از ثمراتِ این توجه است. با این حال، به نظر می رسد یکی از مهم ترین تمایزهای این دو اندیشمند در تأکیدهای متفاوتِ عرفان و معنویتِ آن ها باشد؛ عرفان و معنویتِ سیمون وی سرچشمه های معنوی تری دارد و زئله دغدغه های سیاسی تر و رهایی بخش تری را نشان می دهد.
محنت در اندیشه سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
175 - 200
حوزه های تخصصی:
جهان همواره دستخوشِ شری ویرانگر بوده است و هر انسانی در مسیر زندگی اش رنج را به نحوی تجربه کرده است. پس اگر به دیده اغماض به شر ننگریم، درمی یابیم که بررسی رنجِ بشری می تواند بخشی از پاسخ های انسان را در خصوص شر بدهد. سیمون وی، با مطرح کردنِ محنت، نه تنها در تلاش است به برخی پرسش های درباره شر پاسخ دهد، بلکه به واسطه محنت انسان را با ابعاد دیگرش آشنا می سازد و آن را گامی در جهت خودشناسی معرفی می کند. برای انسانِ از خود بیگانه دنیایِ مدرن، پاسخ به چراییِ محنت، موهبتی رهایی بخش به موجب بازگشت به خویشتن حقیقی خویش است، چراکه آنچه انسان را حقیقتاً آزاد می کند، فهمِ حقیقت است و محنت انسان را در رسیدن به آن یاری می رساند. در این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی و با مراجعه به آثار اصلی سیمون وی و شارحان او مسئله محنت در اندیشه این بانوی فرانسوی بررسی می شود.
توجه در اندیشه سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیمون وی بیش از هر فیلسوف و عارفی به توجه التفات داشته است. تفکرات او درباره توجه صرفاً یک مسئله شناختی، علمی یا روان شناختی نیست، بلکه تأثیرات مستقیم و دامنه داری در آموزش، الهیات و حتی سیاست دارد. او توجه را به عنوان یک روش زندگی چه در سطح فردی و چه در سطح سیاسی-اجتماعی معرفی می کند. به باور سیمون وی، هرچند انسان چیزی را با توجه کردن خلق یا ایجاد نمی کند، اما موجب حیات بخشیدن به چیزی می شود که مورد توجه واقع شده است، و البته آن توجهی به امور پیرامون حیات می بخشد که «ناب» باشد. توجه ناب عاری از هر گونه دلبستگی است و انسان از طریق آن خود را از امور تخیلی و توهمی می رهاند و به حقیقت نائل می گردد. به همین خاطر آنچه آدمی را به توجه ناب رهنمون می سازد تمنای بدون مقصود است. از سوی دیگر سیمون وی از تعلیق اندیشه به عنوان وضعیتی از توجه ناب نام می برد که همان تاب آوردن خلأ و در انتظار نشستن است. در نظر سیمون وی، توجه ناب می تواند به مثابه عشق در نظر آید، زیرا همان طور که توجه رضایت دادن به چیزی غیر از خود است، عشق نیز نیازمند شناسایی واقعیت با روی گردانی از خود است. سیمون وی اخلاق مبتنی بر توجه را مطرح می کند و با معطوف کردن توجه به سمت پروردگار، نه تنها اخلاق فردی، بلکه معرفت شناسی و فلسفه سیاسی-اجتماعی اش را بنا می کند و توجه را، در کنار لطف الهی، همچون پادزهری برای نجات انسان ضروری می داند.
خلق معکوس در الهیات سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
215 - 195
حوزه های تخصصی:
خلق معکوس یکی از ایده های محوری در عرفان سیمون وی است که نخستین بار از سوی او در گفتمان الهیاتی و عرفانی مسیحیت مطرح گردید. فهم ایده خلق معکوس در گروی فهم مدل آفرینش از منظر سیمون وی است. به باور سیمون وی، خدا از روی عشق برای آنکه جهانِ خلقت تحقق یابد از خداییِ خود کناره گیری می کند. در آفرینش، همان طور که خدا خودش را از الوهیتش تهی می کند تا آدمی و جهان خلقت وجود داشته باشند، در خلق معکوس نیز انسان باید با تقلید از خدا خودش را از آنچه که به او داده شده است تهی کند تا بتواند آن گونه که خدا می خواهد در آفرینش مشارکت کند. خلق معکوس صرفاً به معنای تقلید از انقطاع خدا از الوهیتش نیست؛ بلکه یک کنش منفعلانه است که در این عمل، پس از ترک دلبستگی ها و خیال اندیشی ها باید تنها چشم به راه بود. سیمون وی از رهگذر عمل خلق معکوس، چگونگیِ نفی خود پرستی و دوری جستن از خود محوری را تبیین می کند.
الهیات عملی و رنج بشری: پیش نهاده سیمون وِی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از معناداری و چرایی وجود رنج و چگونگی مواجهه با آن، به مثابه یکی از دغدغه های جدی در حوزه الهیات عملی، سیمون وی، فیلسوف، الهی دان، عارف و مبارز فرانسوی را بر آن داشته تا در این باب نظریه ویژه ای پیش نهد که بر اساس آن آفرینش نوعی وانهادگی و انصراف خداوند از طبیعت است. خدا همه هستی ما را، غیر از حقیقت ازلی روحمان، در دستان ضرورتِ بی رحم ماده و خشونت شیطان وانهاده است. از این رو، آفرینش در نگاه «وی» نه خوب است و نه بد، بلکه «ضروری» است. بنابراین، اولین گام برای درک و کنار آمدن با چرایی رنجی که در این جهان دچار آنیم، فهم بی معنایی این چرایی است. این جهان بر مدار ضرورت می چرخد و ضرورت به اراده خداوند «سازوکاری کور و کَر» است و خداوند در این میان، با اراده خود، بی طرف باقی می ماند. اما از سویی دیگر، به این ضرورت می توان عشق ورزید و بهترین انتخاب در مواجهه با امری که ما هیچ اختیاری در قبال پذیرش یا عدم پذیرش آن نداریم، همین است. سیمون وی بر آن بود که آدمی اگر به بی طرفی خداوند و حضور قاهرانه ضرورت در این عالم تسلیم شود، زیبایی جهان اندک اندک برای او رخ می نماید. «وی» عقیده داشت که میان «رنج» و «محنت» تفاوتی مهم وجود دارد. در این میان، رنج عمدتاً ناظر به امور جسمانی است و محنت، به رغم آنکه از رنج انفکاک ناپذیر است، در ژرفای روح رسوخ می کند. از این منظر، محنت نوعی ریشه کن شدن زندگی و معادل کمابیش تخفیف یافته مرگ و فروبستگی تمام عیار ساحت امید است که به جای رهایی از آن باید خود را در آن به اضمحلال کشانید.
تأملی بر مفهوم «تعادل» در فلسفۀ سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
1 - 17
حوزه های تخصصی:
تعادل، یکی از ایده های محوری در تاریخ فکری سیمون وی است که با بررسی آن می توان رخنۀ نگرش خاص او را در تمام ابعاد زندگی به نظاره نشست. سیمون وی، در خلال شرح خویش از مفهوم تعادل تلاش دارد با حفظ ارزش های انسانی میان انسان و نیروهایِ حاکم در طبیعت و همچنین، میان انسان و نیروهایِ حاکم در جامعه هماهنگی ایجاد کند. او با کمک گرفتن از معنای کار، تعادل را برای رسیدن به عدالت در بستر جامعه بررسی می کند. وی از رهگذرِ ایدۀ تعادل مفاهیمی چون قدرت، حیثیت و جامعۀ سرکوب شده را تحلیل می کند و انقلاب را برای نجات جامعۀ سرکوب شده ناکارآمد می داند. سیمون وی نشان می دهد که آدمی چگونه می تواند با تغییر در نگرش به زندگی و عنصر رضایت، خود را از «سلطه» رهایی بخشد و ازطریق پیوند با امر غیرشخصی میان انسان و تمام نیروهای حاکم، اعم از اجتماعی و طبیعی، و میان خودش و آنها تعادل ایجاد کند. بدین نحو، تعادلی که وی مطرح می کند، نه تنها به هیچ گونه حزب و یا سیاستی وابسته نیست، حتی از متکی بودن به علم که دستاورد بشری جهت سهولت در زندگی است، به دور است. هدف از نگارش این مقاله آشنایی مختصر با فلسفۀ سیاسی سیمون وی با محوریت آموزۀ «تعادل» است که تاکنون به آن توجه نشده است.