مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۸۱.
۵۸۲.
۵۸۳.
۵۸۴.
۵۸۵.
۵۸۶.
۵۸۹.
۵۹۰.
۵۹۱.
۵۹۲.
۵۹۳.
۵۹۴.
۵۹۵.
۵۹۶.
۵۹۷.
۵۹۸.
۵۹۹.
۶۰۰.
اسطوره
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
197 - 221
حوزه های تخصصی:
روایت های اسطوره ای برآیند تجارب بشر از رویارویی با چالش ها و مسائلی هستند که بر زندگی او تأثیر گذاشته و یکی از این مسائل، تاب آوری شهرهاست. شهرهایی که تمدّن های کهن را در خود جای داده اند، بیش از آن که برای تاب آوری، متّکی بر سازوکارهای اقتصادی، مدیریّتی یا مهندسی باشند، متّکی بر بینشی اساطیری بودند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی می کوشد با بهره گیری از نظریات اسطوره شناختی میرچا الیاده، کارل گوستاو یونگ و ژیلبر دوران، به تبیین پیوند روایت های اسطوره ای با به سازی و بازسازی شهرها بپردازد. نتیجه و برآیند این پژوهش آن است که روایت های اساطیری به سبب ریشه دار بودن تصاویر کهن الگویی شان در ضمیر ناخودآگاه جمعی، هم دلی و هم راهی افزون تری میان بیشینه مردم ایجاد می کنند؛ از سویی هم سانی و هم سویی هایی میان شهرسازی و روایت گری اسطوره ها وجود دارد که توجّه به آن می تواند موجب تقویّت هویّت یک شهر و درونی سازی تمایل به به سازی و بازسازی آن گردد. سه روشِ ممتاز کردن فضای قدسی شهر از فضای بیرونی که تمدّن های کهن به یاری آن تاب آوری شهرهای خود را افزایش می دادند، عبارت بود از: الف) ساخت حصار نمادین، ب) آیین ها و ج) تطبیق جای گاه های نمادین اساطیری با شهر؛ هنوز هم می توان از این روی کردها برای افزایش تاب آوری شهرها بهره برد.
نشانه شناسی عروسک باربی با اسطوره شناسی های رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
53 - 66
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: صنعت اسباب بازی در عصر حاضر با پیشرفت تکنولوژی در طراحی و ساخت، وارد فاز جدیدی از تولید انبوه شده و همواره سود قابل توجهی برای صاحبان این صنعت داشته است. در این میان، برندسازی و تبلیغات عروسک باربی در میان اسباب بازی ها، کماکان آن را در صدر بازار عرضه و تقاضا در جهان نگه داشته و تکرار شخصیت باربی در چند نسل، آن را به خاطره ای جمعی برای کاربران مخصوصا دختران تبدیل کرده است؛ به گونه ای که اغلب کودکان و بزرگسالان این شخصیت را می شناسند و در بازه ای از دوران بازی و رشد خود با آن در ارتباط بوده اند.
هدف پژوهش: آنچه در پژوهش پیش رو مورد واکاوی و تحلیل قرار می گیرد، تأثیر عملکرد این اسباب بازی پرفروش در شکل گیری اسطوره های مدرن و تقویت بورژوازی در جهان است. در این زمینه، با تأکید بر نظریه اسطوره رولان بارت، رابطه انسان- اشیاء در عروسک باربی به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. شناسایی نشانه های معطوف به اسطوره عروسک باربی برمبنای نظریه رولان بارت و چگونگی شکل گیری اسطوره عروسک باربی، از اهداف این پژوهش محسوب می شود.
روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و در نمونه پژوهش از داده های کتابخانه ای و پایگاه های اینترنتی استفاده شده است. در بخش نخستِ تحقیق، دلالت های ضمنی باربی اسطوره نگاری و تشریح شده است تا زبان اسطوره ای عروسک به صورت فرازبان بازشناسی شود. در مرحله بعد، با توجه به نقد اسطوره ای بارت، لایه های فرا-فرا-زبان شناسایی و معرفی شده اند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در طراحی، تولید و فروش عروسک باربی، اسطوره سازی صورت گرفته است و پیام های ضمنی مشترک درتبلیغات و برندسازی، لایه های پنهانی است که در ناخودآگاه مصرف کننده اثر گذاشته و به صورت فریبی زمانی، او را به سمت مصرف فرا-باربی پیش می برد. همچنین در فرایند اسطوره زدایی مشخص شد که سلطه باربی، موجی از خدمات سیاسی، تجاری، صنعت سینما و مولتی مدیا را دربرداشته است.
نسبت تصاویر ازلی با نمادهای صوری در نقاشی بداهه پردازانه، نمونه موردی: نقاشی هایِ منوّر رمضانی(مقاله علمی وزارت علوم)
ساختارهای تخیلات انسان با صُور و نمادهای ابتدایی درگیر هستند و این تصاویر خودجوش اولیه هستند که جریان نمادها را به اندیشه و هنر تبدیل می کنند. این مطالعه به منشأ این تصاویر در ساختارهای تخیل می پردازد. به نظر می رسد صُورِ نوعی، از افسانه های قدیمی و اسطوره های کُهن به تخیلات انسان شکل می دهند. این اشکال در قالب «منظومه شبانه تخیلات»، توسط ژیلبر دوران نظام یافته اند. دوران، ساختار تخیل انسان را نظامی پویا در نظر می گیرد که قادر است به کمکِ نمادها، تصاویر ازلی را نشان دهد. این نظام ارتباط انسان را با فرهنگ روشن می کند. به نظر می رسد تابلوهای منوّر رمضانی، صورت هایی از تخیلاتی هستند که ریشه در روایت های مذهبی و افسانه های عامیانه و شفاهی دارند. نتایج این پژوهش نشان می دهد به رغم آنکه نقاشی ها می کوشند تصاویری فرهنگی باشند، پیوندی عمیق و نمادین را با صُور ازلی آشکار می کنند.
اسطوره و افسانه: کاربردی بینامتنی در بازی ها و اسباب بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه در حوزه رویکردهای میان رشته ای مقولات نسبتاً جدیدی مطرح شده است. مباحث میان رشته ای، محدود به مبانی نظری صرف نمی شود و به کمک آن، راه برای کاربردی سازی علوم انسانی، خصوصاً ادبیات هموار شده است. ظهور ادبیات در بازی و اسباب بازی، طرحی نو در خوانش مخاطبان ایجاد کرده است. در اندیشه نشانه شناسانی چون رولان بارت، بازی و اسباب بازی ها در کنار بسیاری دیگر از نظام های نشانه ای، به مثابه متن، مورد بررسی قرار گرفته اند. این متون به سبب ریشه داشتن در فرهنگ و ادبیات هر سرزمین، ازجمله داستان های اسطوره ای و افسانه ای، قابلیت بازتولید و تبدیل شدن یه یک گونه هنری دیگر را دارند و از این رو زمینه کاربردی سازی ادبیات را بیشتر فراهم می کند. در این مقاله پس از طرح متنیت بازی ها، به این سؤال پرداخته ایم که بازی و اسباب بازی های برگرفته از اسطوره ها و افسانه ها چه مؤلفه هایی از بینامتنیت دارند و چه نتایج احتمالی از این مقوله بینارشته ای می توان در حوزه ادبیات و کاربردی سازی آن متصور شد؟ در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و از مسیر مطالعات کیفی انجام شده است، بازی ها و اسباب بازی ها به عنوان نشانه های دلالت گر و متن در نظر گرفته می شوند و می توانند برگرفته از فرهنگ ادبی و ملی اقوام باشند و این گونه خوانشی متفاوت از اسطوره ها و افسانه ها به کمک این نشانه ها برای مخاطب ایجاد شود. کشف روابط بینامتنی بازی و اسباب بازی ها و اسطوره ها و افسانه های هر سرزمینی به عنوان راهکاری برای تولید بازی متناسب با زمینه ادبی و انتقال آن به مخاطب در نظر گرفته می شود و می تواند ژانر ویژه ای ایجاد کند.
هم سنجی خوانش های شاعران معاصر مصر از اسطوره ایزیس و اوزیریس (با تکیه بر شعر أمل دنقل، صلاح عبدالصبور و احمد عبدالمعطی حجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران معاصر مصر به منظور پرهیز از گزارشگری وخطابه گرایی در انتقال مفهوم و در راستای اصالت بخشی به متن و نمادین ساختن آن به الهام گیری از اسطوره روی آوردند و کوشیدند هنرمندانه مفاهیم مورد نظر ذهنی خود را به مخاطب شعری انتقال دهند؛ لذا شعرشان سخت با میراث و از جمله میراث اسطوره ای در هم تنیده شد. دو تن از شخصیت های اسطوره ای به کار گرفته در شعر این دسته از شاعران، اسطوره ایزیس و اوزیریس می باشد که عموماً دال بر حاصلخیزی، خیزش و زندگی دوباره دارد. در پرتو حضور چشمگیر این دو چهره اسطوره ای و نقش محوری آنها در القای مفاهیم، پژوهش حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی چگونگی حضور و شیوه های فراخوانی و به کارگیری آندو شخصیت را از سوی سه شاعر برجسته و معاصر مصر یعنی «امل دنقل»، «صلاح عبدالصبور» و «احمد عبدالمعطی حجازی» مورد بررسی و همسنجی قرار دهد؛ از آن روی که آنان کوشیدند از رهگذر این اسطوره بین زمان گذشته و حاضر و تجربه شخصی و جمعی پیوند و یگانگی ایجاد نمایند و رمزگونه از شرایط زمانه سخن گویند. چنین استنباط می شود که شاعران یادشده به رغم تفاوت در گرایش های شعری، تلاش کردند ضمن ایجاد همسویی بین شخصیت اصلی اسطوره و واقعیت های سیاسی- اجتماعی کشورهای عربی، شکوه و حاصلخیزی گذشته را به وطن برگردانند و شرایط نابسامان آن را به چالش بکشند.
مکان یابی نام های جغرافیایی در منطقه کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر اسطوره سفر کی خسرو به کوه دنا، براساس منابع تاریخی و پژوهش های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها در نگاهداشت فرهنگ و آداب و رسوم کهن ایران زمین جایگاه خاصی دارند. یکی از مهم ترین اسطوره های رایج در میان ساکنان بومی شهرستان های بویراحمد و دنا، اسطوره سفر کی خسرو، پادشاه کیانی ایران زمین به کوه دنا واقع در نزدیکی شهر سی سخت است . پژوهش حاضر براساس شیوه تاریخی تحلیلی و تطبیقی است که براساس مطالعات کتابخانه ای و مستندات و باستان شناسی انجام شده است. با توجه به اینکه اسطوره سفر کی خسرو نه تنها در افواه و اذهان مردم منطقه بویراحمد و دنا، بلکه در مناطق جغرافیایی و اسامی اماکن آن به وضوح می توان آن را دید و شنید و ازجمله اسطوره هایی به شمار می آید که نه تنها قرابت ماهوی آن را در اسطوره های سایر ملل می توان یافت بلکه در کتب تاریخی به ویژه شاهنامه فردوسی می توان آن را مطالعه کرد؛ به همین سبب پرداختن به مطالعه اسطوره ذکرشده ضروری به نظر می رسد. بنابراین مکان یابی نام های جغرافیایی اسطوره کی خسرو با اهداف و پاسخ به پرسش های اصلی پیش رو انجام پذیرفت: مهم ترین منابع مکتوب موثقی که به اسطوره سفر کی خسرو به کوه دنا اشاره کرده اند کدام اند؟ تا چه حد می توانیم درمورد اسطوره سفر کی خسرو به کوه دنا، به مدارک باستان شناختی استناد کنیم؟ علاوه بر شاهنامه فردوسی، در منابع دست اول تاریخی که در قرون سوم و چهارم هجری توسط مورخان اسلامی نوشته شده اند ازجمله ابن اثیر، حمدالله مستوفی، حمزه اصفهانی و گردیزی به اسطوره کی خسرو از منظر واقعه تاریخی اشاره شده است. از مهم ترین مدارک و شواهد باستان شناختی مرتبط با اسطوره کی خسرو، تل خسرو در نزدیکی یاسوج است که هانیس گاوبه، باستان شناس اتریشی آنجا را کاوش کرده است.
بازنمایی اسطوره ای بودن برج میلاد با استفاده از نشانه شناسی رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد و نشانه های شهری، جزوی لاینفک از تحلیل و خوانش ریخت شناسی و معنا و لایه های مختلف شهر می باشد، اما خوانش نشانه های شهری بدون در نظر گرفتن بافت و متنی که نشانه در آن قرار دارد و تعامل آن نشانه با سایر نشانه های بیرون و درون متن خوددارند؛ اعم از ساکنان و شهروندانی که نماد شهری را مصرف می کند، تاریخ وقایعی که نماد شهری آن را تجربه کرده است، غیرممکن است.تحلیل نشانه شناسی برج میلاد در راستای بررسی وقایع و تحولاتی است که در سال ها و دهه های گذشته در سیاست و حکمرانی کشور روی داده است و خود را در بستر شهری و در قالب نمادین بروز داده است. این تحقیق با استفاده از روش نشانه شناسی رولان بارت به بازخوانی و تفسیر برج میلاد در جهت فهم و شناخت این تغییر و تحولات می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مصرف گرایی و تجمل گرایی، آرایه هایی هستند که اسطوره برج میلاد را تزیین می کنند و به سان سراسربینی که دارای قدرت تحکم و تزریق هنجارهایی از بالا می باشد، مصرف گرایی را بر جامعه حکمفرما کرده است و افراد جامعه را به سوی این ارزش فرا می خواند و در این مسیر مورد نظارت قرار می دهد و کسانی که از این قاعده پیروی نمی کنند، را مورد بازخواست قرار می دهد.لذا هویت شهری در تهران، با مصرف و اسطوره سازی حول برج میلاد وجزیی از آن شدن شکل می گیرد که بخش زیادی از افراد را از این احساس تعلق، بیرون می راند.
بررسی نماد سلام گاه ها «بَردِکِل ها» در قوم بختیاری شمال خوزستان براساس نمادگرایی میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
259 - 243
حوزه های تخصصی:
نمادهایی مثل نماد «بَردِکِل» در فرهنگ بختیاری به عنوان یک نماد معنوی، جایگاه ویژه ای داشته است که در این جستار به تحلیل و بررسی این نماد براساس دیدگاه های میرچا الیاده پرداخته می شود. روش پژوهش نیز میدانی- کتابخانه ای و به شیوه تحلیل محتوای کیفی است. براساس بررسی های شکل گرفته «بَردِکِل» نماد سوگند، باروری، بارش، حاجت، نگهبانی و زندگی دوباره است. با بررسی منابع گوناگون و تحلیل نمادهای اساطیری، «بَردِکِل» در قوم بختیاری ریشه های مذهبی و معنوی در ایران باستان و بعد از باستان دارد. تحقیقات نشان می دهد مردمان این سرزمین که عمدتاً عشایر هستند، با سنگ چینی روی تپه های مشرِف به امام زاده ها به دنبال القای معانی هستند که در زندگی آنان بسیار کارایی دارد. الیاده معتقد است وقتی نمادهای امر مقدس در قالب امور دنیایی پدیدار می شوند، میان امر مقدس و دنیایی رابطه دیالکتیک برقرار می کنند، و تبدیل امر دنیایی به امر مقدس در ضمیر ناخودآگاه آدمی وجود دارد که کاملاً از آن آگاه است. بنابراین، در این جستار بر پایه رابطه امر مقدس و دنیایی، به دنبال القای معانی و تأثیرگذاری این نماد در زندگی مردم هستیم.
جم کیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالیان اخیر پژوهش های درخورنگرش و ارزشمندی درباره اساطیر ایران، و به ویژه شخصیّت جمشید انجام شده است. این شخصیّت چنان ابعاد گسترده ای دارد که هر کس از دیدگاهی به یک یا چند ویژگی او نگریسته است. یکی از معمّاهای مربوط به جم، دو ابزاری است که اهوره مزدا به او داد تا جهان مادّی را گسترش دهد و ببالاند. در این مقاله سعی بر این است که با ارائه دلایل مستدل، چیستی این دو ابزار نشان داده شود، و از آن طریق برخی دیگر از ابعاد ناشناخته این شخصیّت شگفت کشف و نموده شود. در پایان با ذکر مطالبی که درباره ذوالقرنین در قرآن آمده است، تشابهات جم و ذوالقرنین ذکر می شود، و بر اساس آن این نظریه مطرح می شود که جم و ذوالقرنین در اصل یک شخصیت واحد هستند. با بیان این مطلب که ذوالقرنین همان جم هندوایرانی است، می توان به این قائل شد که جم در اصل یک شخصیت تاریخی بوده است.
بازشناسی مؤلفه های اسطوره ماندگار مقاومت اسلامی؛ «شهید چمران» و «شهید قاسم سلیمانی» از کلام مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان مقاومت اسلامی در مقابل نظام سلطه جهانی، یکی از راهبردی ترین و واقع بینانه ترین سیاست های کلان انقلاب اسلامی ایران است. این گفتمان توسط شخصیت های بزرگی در سال های اخیرعملیاتی شده است. «شهید چمران» و «شهید سلیمانی» از چهره های بین المللی این گفتمان و چه بسا اسطوره های ماندگار این جبهه شناخته می شوند. پژوهش حاضر به این مسئله پاسخ می دهد: بر اساس مولفه های مقاومت اسلامی در منظومه فکری رهبر انقلاب، اسطوره های مقاومت اسلامی، شهید چمران و شهید سلیمانی، دارای چه ویژگی های شخصیتی و مولفه های ماندگاری بوده اند؟(مسئله) در جهت بررسی این مسئله از روش کیفی تحلیل مضمون جهت احصاء شاخصه ها و از روش کدگذاری کیفی، توصیفی و تفسیری جهت ارائه مولفه ها استفاده شده است.(روش) برای پاسخ به مسئله بیان شده، ابتدا با مراجعه به بیانات رهبر معظم انقلاب شاخصه های مقاومت اسلامی و ویژگی های شهید چمران و شهید سلیمانی استخراج شده؛ سپس بر اساس فرایند تحلیل مضمون و ناظر به سئوال اصلی پژوهش، به کدگذاری توصیفی و تفسیری پرداخته که حاصل آن کشف چهار کد یکپارچه ساز و فراگیر مشترک برای اسطوره های ماندگار مقاومت اسلامی است: «ذو ابعاد بودن و عظمت وجودی»، «اثر اجتماعی بزرگ»، « حرکت آگاهانه درمسیر حاکمیت دین و مکتب الهی بر همه مردم» و «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم».(یافته ها) در نهایت مولفه های اسطوره های ماندگار مقاومت اسلامی به تفکیک برای شهید چمران و شهید سلیمانی در قالب کدهای یکپارچه تشریح شد(نتیجه).
آفرینش سرمایه نمادین از گنجینه های نسخ خطی با ایجاد موزه های روایت مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش پیش رو به بررسی ظرفیت های پنهان و آشکار گنجینه های نسخ خطی برای آفرینش سرمایه های نمادین تازه، با بهره گیری از نسخ، در قالب موزه هایی روایت مند، از گونه علمی تاریخی می پردازد. روش: در پژوهش پیش رو با روش تحلیلی توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، برداشتی اساطیری از معنای واژگانی موزه ارائه می شود و ضمن ارائه طرحی نو برای چیدمان و معماری موزه ها با بهره گیری از الگوهای معابد و آیین های اسطوره ای، ضرورت ایجاد موزه های روایت مند متکی بر نسخ خطی تبیین می گردد. یافته ها: گنجینه های نسخ خطی، سرمایه هایی نهفته هستند که روایت مندساختن آن ها در قالب موزه های علمی تاریخی می تواند به آفرینش سرمایه های نمادین تازه برای جامعه بیانجامد. موزه، پیوندگاه میدان آموزش، میدان گردشگری و میدان هنر است که نسخه های خطی در این میدان مشترک، با بهره گیری از یک روایت ویژه، می تواند به سرمایه نمادین مبدل شود. نتیجه گیری: تجسم تاریخ تطور علوم و مفاهیم علمی در قالب موزه هایی روایت مند، افزون بر کارکردهایی چون آموزش، هویت بخشی و آفرینش سرمایه های نمادین، می توانند پیامدهایی شبیه پیامدهای آیین های اساطیری برای بازدیدکننده داشته باشند. الگوبرداری از نیایش گاه ها و آیین های اساطیری در اجرای موزه، می تواند تصاویر کهن الگویی ضمیر ناخودآگاه جمعی بازدیدکننده را برانگیزاند و او را در فضایی شبه اساطیری قرار دهد؛ فضایی شبه اساطیری که بازدیدکننده در آن ضمن بازگشت به دوره های تاریخی پیشین، رهایی از زمان خطی و احساس نو شدن بر پایه حضور در زمان قدسی اساطیری را تجربه کند.
دیرینه شناسی ستیز قدرت در خاندان های شاهی شاهنامه و ایلیاد (با تکیه بر اسطوره های فریدون و پریام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۵
181 - 120
حوزه های تخصصی:
دیدگاه دیرینه شناسی فوکو به بررسی گفتمان ها می پردازد و تأکیدش بر فضای متخاصم گفتمان ها، منازعات معنایی و تعیین زمان و مکان است. در بُرهه های زمانی و مکانی خاندان های شاهی فریدون و پریام، تحت تأثیر خاستگاه ها، گفتمان هایی بر اساس ستیز برای کسب قدرت پدید آمده اند که برخی در فضای متخاصم توانسته اند غالب شوند و در منازعات معنایی، معنای خود را تثبیت کنند؛ این مقاله تحلیلی _ توصیفی و تطبیقی به این پرسش که خاستگاه ها چگونه در کلانْ گفتمان های هویت دینی _ سیاسی، هویت سیاسی و هویت شاه که غلبه گفتمانی در دو متن دارند، تأثیر گذاشته اند و توانسته اند بر هویتِ گفتمان های دیگر تأثیر بگذارند، می پردازد؛ نتایج پژوهش نشان می دهد گفتمان های غالب از طریق مفصل بندی واحدهای گفتمان سازیی چون مقدس بودن، تقدیرگرایی و ... هژمونی شده اند و با بسامد بالا در رفتاروکردار سوژه ها نمود دارند؛ همچنین روابط خاستگاه های دین و سیاست به عنوان خاستگاه های قدرتمند و گفتمان ساز از طرفی و هنجارپذیری سوژه ها از طرفی دیگر نمایانده شده است.
بازخوانی نقش و کارکرد فراخوانی شخصیت های اسطوره ای در شعر پایداری افغانستان (مطالعه موردی اشعار واصف باختری بر اساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
127 - 152
حوزه های تخصصی:
اسطوره مهم ترین تجلی تخیل در زبان و نمادی است روایت مند، تصویری و فرهنگی شده که بخشی از آن به واقعیت هستی شناختی و کیهان شناختی و بخش دیگر به باورهای ملّی مرتبط است. اسطوره ها با ویژگی های تکرارشوندگی، ماهیّتی بینامتنی دارند و به همین دلیل در طول تاریخ در آثار مختلف بازآفرینی می شوند. شاعرانِ پایداری افغانستان با آگاهی از این ظرفیت در بازتاب مسائل مرتبط با مقاومت از جلوه های نمادین اسطوره بهره برده اند. یکی از شاعران پایداری افغانستان که به صورت گسترده از تخیل پایدار و الگوی تکرارشوندگی اسطوره ها سود جسته، واصف باختری است. او با کاربرد زبانی سخته به صورت نمادین و چندسویه به بازآفرینی اسطوره پرداخته و به یاری اساطیر، صدای اعتراض خود را در برابر استبداد سیاسی حاکم و نیروهای متجاوز بلند کرده است. در این جستار به تحلیل اسطوره در اشعار پایداری واصف باختری با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد بینامتنی بر پایه آرای نظری ژرار ژنت پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اغلب اسطوره های بازتاب یافته در شعر پایداری باختری از گونه اساطیر ملّی است که حضور بینامتنی آنها بیشتر به گونه تلمیحی و با بینامتنیّت ضمنی مرتبط است و گاهی به صورت کنایی، نقل قول و ارجاع بینامنتیّت صریح نیز پیوسته است. اسطوره در نظر واصف، ابزاری برای بازاندیشی هویّتی در مخاطبان محسوب می شود. گویا وی می خواهد از ظرفیت های اقناعی اسطوره ها برای ایجاد حس اعتماد به نفس ملّی و تحریک به جنبش اجتماعی علیه استبداد داخلی و تجاوز خارجی بهره گیرد و با طرح اساطیر به تقویت مواضع حماسی و پایداری و تحریک احساسات جمعی بپردازد.
تجلی کارکردهای ایزدبانو اَشی در زنان شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
123 - 145
حوزه های تخصصی:
اَشی، یکی از مهم ترین ایزدبانوان اسطوره ای ایران است. در متونی همچون اوستا، یشت ها و یسن ها از اَشی با صفات مختلفی از جمله، ثروت بخشی به یاران و ایرانیان (ارتباط با ثروت و برکت)، یاری رساندن به دوستان، آوردن اسب و برکت از سرزمین های بیگانه برای ایرانیان، ارتباط با زنان و تأثیر بر زنان یاد شده است. ازآنجاکه شاهنامه زیرساختی اسطوره ای دارد، می توان شاهد تجلی کارکردها و خصلت های شخصیت های اسطوره ای در برخی از شخصیت های داستان های شاهنامه بود. از جمله این موارد می توان به تجلی کارکردهای ایزدبانو اَشی در عملکرد زنان برجسته و تأثیرگذار شاهنامه اشاره کرد. ازاین رو، پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کردار زنانی از جمله فرانک، فرنگیس، جریره، همای چهرآزاد، کنیزک رومی و بوران دخت را با کارکردها و خصلت های برجسته ایزدبانو اَشی بررسی و مقایسه کند. برایند پژوهش حاضر نشان می دهد که کردار این زنان، تکرار اعمال و خویشکاری های اَشی است؛ در واقع، این زنان تکرار چهره اسطوره ای اَشی در متن حماسی شاهنامه هستند. با تأمل بر ویژگی های زنان نام برده، مشخص می شود که در میان کردارهای مختلف اَشی، صفت ثروت و برکت بخشی اصلی ترین صفتی است که به این زنان رسیده است و اغلب این ثروت بخشی و یاریگری زنان در ارتباط با پادشاهی و به قدرت رسیدن برخی از شهریاران و پهلوانان است.
الگوهای اکو نارسیس در شخصیّت سازی داستان های کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱۷
93 - 113
حوزه های تخصصی:
اسطوره یونانی نارسیسوس، روایتی از عشق یکطرفه اِکو به نارسیس است. اکو دختری پرحرف و شیرین زبان بوده است که بعد از نفرین هِرا، قدرت تکلمش را از دست داده است و تنها می تواند کلمه آخرِ جملات دیگران را پیاپی تکرار کند. نارسیس پسری غرق در زیباییِ خود است. به عبارتی، یک سوی این گفتمان را شخصیتی خودشیفته تشکیل می دهد که پرسپکتیو خودمحورانه اش، او را از دیدن و توجه به دیگری محروم کرده است؛ در سوی دیگرِ گفتمان، شخصیتی قرار دارد که توان کلامی برای انتقال اندیشه ها و عواطفش ندارد. از همین رو، بین طرفینِ این گفتمان ماهیتا امکان گفتگو وجود ندارد. این پژوهش در پی آن است که نشان دهد دوقطبیِ اکو نارسیس یکی از موتیف های ادبیات داستانیِ کودک است که در لباس تقابلِ دوگانه کودک پدر بازنمایی می شود (منظور از پدر، الزاما والدِ مذکر نیست؛ بلکه استعاره ای از هر فرادستِ پدرسالارانه است). در همین راستا، این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، در پی پاسخ گویی به چگونگی بازنماییِ بن مایه اکو نارسیسیسم در ساختارهای رواییِ داستان های کودک است. این پژوهش علاوه بر اینکه برای نخستین بار در ایران، نارسیسیسم و اکوئیسم را در بستر ادبیات داستانی مورد مداقّه قرار می دهد؛ برای نخستین بار شبکه روابط میان شخصیت های اصلیِ داخل یک اسطوره را با شبکه روابط شخصیت های داخل یک داستان کودک به لحاظ ساختاری مقایسه می کند.
تحلیل بن مایه های اساطیری در آثار سه گانه ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره و نقش آن در تشکیل بنیان فکری جوامع بشری و ارتباط آن با هنر و ادبیات بر کسی پوشیده نیست. ادبیات از عوامل حیات ملت ها و جاودانگی آن هاست. بازتاب این اسطوره ها و باورهای کهن اقوام در آثار نویسندگان و شاعران دیده می شود. ابوتراب خسروی از نویسندگان معاصر ایرانی است که علاقه مندی او به اسطوره ها و متون مقدس و ادبیات عرفانی و مضامین اساطیری و عرفانی در آثار سه گانه اش به وضوح دیده می شود. آثار خسروی از مضامین سورﺋﺎﻝ با مختصّات رمان پسامدرن برخوردار است. مفاهیمی مثل هستی، کلمه و کتابت، جاودانگی، مرگ، عشق، انسان شناسی موضوعات پایه ای تألیفات اوست. این پژوهش با هدف تحلیل بن مایه های اساطیری، سه رمان ابوتراب خسروی؛ یعنی «اسفار کاتبان»، «رود راوی» و «ملکان عذاب»، را مورد بررسی قرار می دهد. شیوه کار توصیفی-تحلیلی است و نتایج نشان می دهد که ابوتراب خسروی با رویکرد انسان شناسی از دو منبع اسطوره و عرفان، رمان هایش را خلق می کند. وی با استفاده از بن مایه های اساطیر دوران ابتدایی و ادبیات عرفانی و اساطیر دینی، آثار سه گانه اش را با رویکرد شرح روایت تکوین عالم و شناخت ماهیت انسان و شیطان آفریده است. اهداف و آرمان های او در راستای تعالی بخشی و جاودانگی انسان است؛ پرتاب انسان به زمان بی زمانی و روزگار مقدس نخستین و فراسوی تاریخ است.
رابطه انسان و اهوره مزدا در شکل گیری اخلاق دینی براساس نظریه کارکردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۲)
371 - 388
حوزه های تخصصی:
در همه ادیان شخصیتی محوری و اسطوره ای وجود دارد. مطابق با نظریه کارکردگرایی، اسطوره رابطه ای با جامعه برقرار می کند که در ابعاد مختلف زندگی افراد جامعه تأثیرگذار است. اخلاق دینی، عبادات، آیین ها و سنت های فرهنگی و اجتماعی براساس وجود او شکل می گیرد و رابطه ای متقابل بین اسطوره و انسان برقرار می شود. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل اسطوره اهوره مزدا و نقش او در شکل گیری اخلاق دینی زرتشتی و تحلیل رابطه بین انسان و اهوره مزدا براساس نظریه کارکردگرایی انجام گرفته است. اهمیت مطالعه و پژوهش در خصوص اسطوره اهوره مزدا و رابطه آن با انسان براساس نظریه کارکردگرایی این است که اسطوره اهوره مزدا در زندگی دینی، اجتماعی و فردی زرتشتیان کارکردی هویت ساز دارد. طبق جهان بینی زرتشتی و همکاری انسان با اهوره مزدا سه نوع رابطه وجودشناختی، معرفت شناختی و فرجام شناختی بین انسان و اهوره مزدا شکل می گیرد. پرسش این است که کارکرد و نقش اسطوره اهوره مزدا در زندگی اجتماعی، دینی و فردی زرتشتیان چیست و نظریه کارکردگرایی چگونه می تواند این نقش را بررسی و تبیین کند؟ این مقاله با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و نوع تاریخی به بررسی و تحلیل رابطه انسان و اهورامزدا براساس نظریه کارکردگرایی پرداخته است. برخی یافته های پژوهش بیانگر این است که اسطوره ها نمی توانند به آیین ها تبدیل شوند و سبب شکل گیری اخلاق دینی، هویت اجتماعی و فردی و سنت ها در جامعه شوند.
تأملی بر دوگان نفس- بدن در آیین اورفه و تأثیر آن بر آموزه نفس افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
597 - 612
حوزه های تخصصی:
تمایزانگاری میان نفس و بدن در تاریخ فلسفه بحثی است درازدامن که تا به امروز دستمایه پژوهش های متعدد و پذیرای آرای سلبی و ایجابی در حوزه های مختلف از مباحث الهیاتی تا علوم شناختی بوده است. غالب مفسران بر این باورند که نخستین بارقه های شکل گیری این تمایزانگاری – دست کم در حوزه فلسفه - در تأملات متفکران اورفه ای و آن بخش از مناسک آنان یافت می شود که ناظر به مراقبت و پرورش پاره الهی و نامیرای وجود انسان است. در این پژوهش، پس از نظر به آموزه نفس در آیین اورفه و بررسی خاستگاه اسطوره ای آن، به پاره هایی از محاورات افلاطون ناظر به آموزه نفس اشاره می کنیم که معتقدیم بر اساس مضامین اورفه ای صورت بندی شده و به استناد آن ها می توان افلاطون را حکیمی اورفه ای دانست و روش فلسفی او، دیالکتیک را در کنار آموزه های نظری، سلوکی عملی در راستای تعالی و رهایی آن پاره الهی تفسیر کرد.