مطالب مرتبط با کلیدواژه

اسطوره


۶۲۱.

تحلیل بیش متنی روابط دین و اسطوره در نقاشی شکار بهرام گور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۷۷
نقوش «شکار بهرام گور» دارای مضامین و جوهره «دینی» و «اسطوره ای» در «نقاشی ایرانی» است و علی رغم وجود پژوهش های متعدد در خصوص نقاشی های مرتبط با شکارگری بهرام گور، آثار یادشده تاکنون از دریچه امکان بازنمایی مفاهیم دینی و باورهای اسطوره ای کمتر موردتوجه و بررسی قرارگرفته اند. هدف از انجام پژوهش حاضر، پر کردن خلأ مطالعاتی موجود و فهم چیستی و چگونگی روابط دین و اسطوره با آثار نقاشی منتخب است. پرسش های پژوهش عبارت اند از 1. شکل روابط ممکن در «مفاهیم دینی و باورهای اسطوره ای» به عنوان پیش متن، با «نقوش شکار بهرام گور» در «نقاشی ایرانی» به عنوان «متن های نهایی» چگونه است؟ 2. کدام یک از پیش متن های ممکن، دینی و یا اسطوره ای تأثیرات و جایگاه مهم تری در شکل گیری و غنای درون مایه آثار نقاشی با موضوع شکارگری بهرام گور داشته اند؟ در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی و با استفاده از رویکرد «بیش متنیت»، صرفاً به تحلیل جایگاه موارد «دین و اسطوره» در محتوای آثار منتخب پرداخته شده است. همچنین گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و نیز مطالعه بصری آثار نقاشی منتخب، صورت گرفته است. ترکیب هفت اثر منتخب، شامل دو اثر برگرفته از شاهنامه فردوسی، دو اثر برگرفته از هفت پیکر نظامی، یک اثر از تاریخ بلعمی، یک اثر از کلیات امیر علیشیر نوایی و یک اثر با منبع نامشخص است. بررسی ها نشان داد دین و اسطوره در یک رابطه مؤثر «بیش متنی»، شکل گیری نقوش اولیه شکارگری بهرام گور در دوره ساسانی و سپس بازتولید و تداوم حضور این نقوش در نقاشی ایرانی را در پی داشته اند. در این حالت در بستر روابط بیش متنی و بینامتنی، شرایط موجود به سمت دگرگونگی (تغییر) در پیش متن های دینی و اسطوره ای متمایل بوده است. همچنین دین در مفاهیم و کلیات و اسطوره در صورت و جزئیات آثار نقاشی و در مواردی با هم پوشانی، موجبات ارتقاء کیفی آثار را فراهم ساخته اند.
۶۲۲.

بررسی واژه شناختی و تبارشناختی «بز» در زبان های هند و اروپایی و ردیابی آن در نگاره های مرتبط با آب و درخت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۱
بز از حیوانات بسیار تأثیرگذار در فرهنگ و تمدن بشری بوده که در نقاط مختلف جهان ویژگی های خاص و متفاوتی را به او نسبت داده اند. این حیوان در نقوش ایران باستان به وفور ظاهر شده که نماد «هوشمندی، سیاس بودن، محافظ زمین و درخت زندگی و در ارتباط با آب، ماه و زنانگی» است. این مقاله با تأکید بر نقش و نگاره بز و پیوند او با دوگانه آب-درخت زندگی به معرفی و تحلیل اسطوره بز در ایران و جهان از طریق زبان شناسی به ریشه ها و تبارشناسی اسطوره پرداخته و واژه های šahāz در لری به معنی«بز پیشتاز گله»، ožka در لیتوانیایی «بز»، այծ در ارمنی «بز» را بررسی و در نقوش مذکور ردیابی کرده است. این پژوهش چگونگی روند ایجاد نشانه بز به عنوان نماد آب و نگهبان درخت زندگی را پیگیری می کند و روش آن تحلیلی با تکیه بر زبان شناسی بوده و به ارتباط ریشه واژه بز در اسطوره های جهان پرداخته و حضور پرتکرار این حیوان را در نقوش هنری بررسی کرده است. نتیجه آن است که ایجاد نشانه های اسطوره ای نزد بشر به دال هایی بسیار ساده و غیرانتزاعی بازمی گردد و در مورد بز شامل مفاهیمی از جمله «جست و خیز، جنگیدن، بوییدن، جوییدن» می شود.  
۶۲۳.

تطبیق بن مایه های اسطوره ای بینایی و دانایی در مصر و ایران با تاکید بر شاهنامه محفوظ در بنیاد کورکیان نیویورک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۸
اسطوره، داستان هایی با توجه به تاریخ و اعتقادات و باورهای مذهبی روزگار قدیم ملت ها و بیانگر تمدّن و فرهنگ آنان است. شاهنامه فردوسی، حماسه ای اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. حوادث غیر عادی و موجودات غیر طبیعی درحماسه با اسطوره درآمیخته شده است. فردوسی داستان های شاهنامه را با زیبایی و هنرمندی به تصویرکشیده که هرکدام با توجه به موضوع خود، مضامینی چون حکمت و شجاعت و ...  را به مخاطب منتقل می کنند. پژوهش هایی که تاکنون در رابطه با اسطوره و شاهنامه انجام شده، به طور متفرقه با مواردی چون کهن الگو با بن مایه اساطیری یا نمادهای اسطوره ای و مواردی مشابه، تا حدی به مبحث اساطیر در شاهنامه پرداخته اند؛ اما اساطیری با عنوان بینایی و دانایی در شاهنامه مورد توجه قرار نگرفته و از منظرهایی نزدیک به موضوع چون دین و خردورزدی در این زمینه بررسی شده است. در پژوهش حاضر بن مایه های بینایی و دانایی در شاهنامه بررسی شده و به این پرسش پاسخ داده شده که بن مایه های اسطوره ای بینایی و دانایی در مصر و ایران (در شاهنامه فردوسی) چیست؟ نتایج نشان می دهد که اساطیر ایران در شاهنامه فردوسی، جلوه یافته و در ارتباط با بن مایه بینایی و دانایی باید به وجود برخی شخصیت های تاریخی درشاهنامه اشاره نمود که با اساطیر مصر نیز مشابهت هایی دارند. اهداف پژوهش: بررسی بینایی و دانایی از منظر اسطوره های شاهنامه و مصر باستان. تطبیق و قیاس، تشابهات و افتراق بینایی و دانایی از منظر اسطوره های شاهنامه و مصر باستان. سؤالات پژوهش: بینایی و دانایی چه جایگاهی در اسطوره های شاهنامه و مصر باستان دارد؟ وجه تشابه و افتراق بینایی و دانایی در شاهنامه و اسطوره های مصری چیست؟
۶۲۴.

توصیف نمادین انسان ها و موجودات افسانه ای در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۷۶
شاهنامه سرشار از تقابل اسطوره و افسانه با انسان است. درواقع، روایتی است از موجودات عجیب و غریب، انسان های قدرتمند و پهلوان، حیوانات و گیاهان خاص که همه نشان دهنده ساحت زیست اساطیری انسانی است. مسئله ای که این پژوهش دنبال می کند بازشناسی فرم و شمایل هنری و نمادین انسان و موجوات افسانه ای در شاهنامه فردوسی است. شاهنامه آیینه خاطرات مردمی است با چشم انداز جغرافیایی وسیع و آداب و رسوم و پهلوانان سترگ گذشته  است. هر بیت از شاهنامه ما را با شخصیت ها و موجودات اساطیری و افسانه ای، پهلوانان، جوامع، سلاح ها، تدابیر جنگی، رویکردها و اندیشه ها و زندگی های خاصی آشنا می کند. فردوسی روایت گر صرف اساطیر ایرانی نیست، بلکه او با تلفیق اسطوره و تاریخ، تلاش می کند روایتی هنری از عناصر اسطوره ای تاریخ ایران را بیان کند. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا براساس مکتب پدیدارشناختی میرچا الیاده، فرم و شمایل هنری موجودات اساطیری و عجیب و غریب مورد بررسی قرار گیرند. چنین به نظر می رسد، فردوسی در شاهنامه با بهره گیری از تمهیدات هنری و زیبایی شناسانه از یک سو، و نیز بیان خصیصه های کارکردی موجودات و عناصر اساطیری از سوی دیگر، توانسته است ساحت های اسطوره ای، حماسی و تاریخی شاهنامه را براساس ویژگی های روایی و هنری هر دوره به تصویر بکشد. اهداف پژوهش: بررسی توصیفات نمادین انسان و موجودات افسانه ای در شاهنامه فردوسی. بررسی فرم و شمایل موجودات افسانه ای شاهنامه با تکیه بر مکتب پدیدارشناسی میرچا الیاده. سؤالات پژوهش: فردوسی انسان ها و موجودات افسانه ای را چگونه به شکلی نمادین توصیف کرده است؟ فرم و شمایل انسان ها و موجودات افسانه ای شاهنامه را چگونه می توان با تکیه بر مکتب پدیدارشناسی میرچا الیاده توصیف کرد؟
۶۲۵.

تحلیل عناصر اساطیری در هفت خان های طومار نقّالان و مقایسه آن با شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
طومارهای نقالی یکی از منابع بسیار غنی فرهنگ و ادب ایرانی است که در قالب داستان های اساطیری و حماسی مفاهیم اساطیری، آداب و رسوم فراموش شده، نکات زبانی و ... را در خود جای داده اند. در طومارهای نقالی به علت تأکیدی که بر داستان های پهلوانان سیستان شده است، معمولاً از هفت خان اسفندیار خبری نیست، ولی در عوض در کنار هفت خان رستم دو هفت خان نیز برای اعقاب او یعنی فرامرز و جهانبخش ذکر شده که قابل توجه است. پژوهش حاضر  به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای  انجام شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد هفت خوان فرامرز و جهانبخش براساس الگوی هفت خان رستم و اسفندیار  ساخته شده اند و نکاتی اساطیری مانند وجود «عقاب» به عنوان جانور مشتری و وجود گرگ نشانگر مرحله سرباز در آیین مهر از پیشینه غنی اساطیری این هفت خان ها حکایت دارد. اما به جز مسائل اساطیری، طومارها از دیدگاه داستان پردازی نیز قابل بررسی می باشند؛ خصوصاً طومار کهن شاهنامه فردوسی (صداقت نژاد) به شخصیت پردازی و روابط علی و معلولی و جزئیات داستان و تصویر حالات روحی و جسمی بیشتر توجه دارد و از این جهت قابل توجه است. اهداف پژوهش: بررسی عناصر اساطیری در هفتخان های موجود در طومارهای نقالی. تطبیق عناصر اساطیری در هفت خان های طومار نقالان با شاهنامه. سؤاالات پژوهش: آیا هفت خوان فرامرز و جهانبخش براساس الگوی هفت خان رستم و اسفندیار ساخته شده است؟ چه تفاوتی میان هفت خان های طومار نقالان با شاهنامه وجود دارد؟
۶۲۶.

بررسی تطبیقی جاودانگی در دنیای اساطیری سپهری و البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۳
انسان، از آغاز پیدایش برای درک و رسیدن به جاودانگی، تلاش های بسیاری کرده است تا بر این خواسته فطری خود دست یازد. میل انسان به جاودانگی در قالب های مختلف هم چون اسطوره ها و ادبیات متجلی شده است به طوری که، آنان اولین دشمنان خود را دیوان و اهریمنان می پنداشته اند که مانع آنان در رسیدن به جاودانگی است. از آنجاکه یکی از جنبه های مهم اهریمن و قوای او، مرگ آفرینی است؛ از این رو، تلاش برای راندن اهریمن، به نوعی، با مرگ گریزی و دست یافتن به زندگی ابدی، پیوند می خورد. شعرای ملیت های مختلف، جلوه هایی مانا از امتزاج اسطوره جاودانگی و شعر بر بیکران عرصه ادب آفریده اند که در این مقال، سهراب سپهری و عبدالوهاب البیاتی را برگزیدیم تا نظاره گر اشتراکات ذهنی و ذوقی این دو شاعر با دو ملیت متفاوت در این حوزه باشیم. خلود و مرگ گریزی در دو شاعر مذکور، مشترکا با توسل به عشق، طبیعت و فرازمانی و مکانی بودن متجلی می شود که تبیین آن، عمده مبحث این نوشتار خواهد بود.
۶۲۷.

بررسی تطبیقی کارکردهای اسطوره ققنوس در منطق الطیر عطار نیشابوری و اشعار ادونیس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۳
حیوانات از هنگام شکل گیری جوامع بشری، نقش عمده ای را در زندگی اجتماعی انسان برعهده داشته اند. حیوانات مهمترین پروراننده، یاریگر و دشمن انسان ها بوده و بشر از گذشته تا کنون در فرهنگ، اسطوره، حماسه و تمام ژانرهای ادبی خود از آنان بهره گرفته است. مرغان اسطوره ای از مهمترین حیوانات اساطیری و ققنوس یکی از شاخص ترین پرندگان اساطیری است. مرغان اسطوره ای از مهمترین حیوانات اساطیری هستند که در شعر فارسی و عربی حضوریافته اند و ققنوس یکی از شاخص ترین پرندگان اساطیری است که به سبب صفات برجسته ای که در وجود این پرنده نهفته است، امکانات تأویلی بالقوه و متعددی را در اختیار ادبیات و شعر فارسی و عربی گذاشته است . نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای خاستگاه، خاکستر و زاده شدن، آوای ققنوس و میرایی از مهمترین کارکردهای اسطوره ققنوس در منطق الطیر عطار است. از مهمترین کارکردهای ققنوس در اشعار ادونیس نیز می توان به نگرش شخصی در ابتدای راه به این اسطوره، درآمیختن و دگردیسی اسطوره ققنوس و بخشیدن جنبه اجتماعی به آن است.
۶۲۸.

بررسی تطبیقی تموز در ادبیات عرب با حاجی فیروز در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
حضور نمادین اسطوره و بازآفرینی آن در ادبیّات معاصر جهان، از جمله ادبیّات فارسی و عربی، سبب نوآوری و غنای ادبیّات گردیده است. بر اساس اهمیت و تاثیری که اسطوره ها در محتوا و اندیشه آثار ادبی دارند و لزوم بررسی تطبیقی این تاثیر در ادبیات ملل، در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، به تبیین علل و شیوه های کاربست نمادین اسطوره تموز در فرهنگ و ادبیات عربی و اسطوره حاجی فیروز در فرهنگ و ادبیات فارسی می پردازیم. نتایج این تحقیق بیانگر آن است اسطوره تموز در ادبیات عربی، به صورت نمادین به کار رفته و حاکی از رستاخیز، تجددخواهی،امید و حیات دوباره است و شاعرانی چون خلیل حاوی، بیاتی، سیاب و.. بنابر اوضاع سیاسی و اجتماع حاکم بر جوامع عربی به صورت نمادین از آن بهره گرفته اند. از سویی دیگر شخصیت اسطوره ای حاجی فیروز در اشعار شاعران معاصر فارسی به کار نرفته اما در تصنیف های عامیانه، به عنوان نمادی از نوروز، نوزایی، دگرگونی، شادی، مبارزه منفی، و بازگشت دوباره جلوه گر شده است. علی رغم برخی شباهتا میان اسطوره تموزی و حاجی فیروز، به نظر می رسد بازخوانی متن های مرتبط با دو موزی و شباهت های بین او و حاجی فیروز برای هم ریشه دانستن این دو کافی نیست و نمی توان تموز و حاجی فیروز را دارای ریشه ای مشترک دانست.
۶۲۹.

آبشخور اساطیری نقش مایه های زمین در عرفان (زمین در عرفان و ریشه های اساطیری آن)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۸
زمین نزد اغلب ملل، عنصری زنانه و دارای طبیعتی زایا و بارور و نقش اساسی در آفرینش است؛ از این رو، در اسطوره ها، باورها، آیین ها، ادیان و نحله های عرفانی، نمود ویژه یافته است. در اساطیر، زمین مادر هستی، ایزدبانوی مورد پرستش، پرورش دهنده آفریدگان، زاینده، روینده، دارای قداست و الوهیت، سرچشمه وجود انسان و دیگر موجودات است. در ادیان، زمین سرچشمه وجود مادی انسان، مادر، مهد و گاهواره است. در اکثر نحله های عرفانی، زمین عرصه هبوط و فراق روح است. همچنین عنصری زنانه و مؤنث است و بر اساس آن، زن، جسم و نفس که ماهیتی زمینی و مؤنث دارند، مذموم واقع شده اند. در عرفان اسلامی، علاوه بر کارکردهای ادبی فراوان زمین، دو کارکرد ویژه عبارت هستند از: 1- مادر بودن زمین و 2- زندگی دوباره بخشیدن. زمین در عرفان، مادر هستی تلقی شده که موجودات و از جمله انسان، فرزندان اویند. در باورهای اساطیری، زمین و مادر هر دو در امر تولید مثل و بقای هستی دخیل بوده و امر زایایی و باروری را به عهده داشته اند؛ بنابراین، تلقی عرفا از زمین به عنوان مادر برگرفته از باورهای اساطیری است. همچنین در باور عرفا، زمین (خاک/ گور) وسیله تولد دوباره روح و مقدمه ورود به عالم ملکوت است. در باورهای اساطیری، زمین، زهدان و مادر انسان و دفن مرده در خاک به منزله بازگشت به خویشتن (مادر) و تولد دوباره تلقی می شده است؛ پس می توان گفت این نگرش عرفا نیز بازمانده باورهای اساطیری است.
۶۳۰.

اسطوره، گفتمان معطوف به قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۶۲
رویکردهای غالب در مطالعه و نقد اسطوره ها غالباً بر نوعی پیش فرض ناظر بر خنثی بودن این گفتمان مبتنی است. در این میان می توان با گذار از چنین دیدگاه هایی و با خارج کردن اسطوره ها از حالت تعلیق و سپس مقید ساختن به ساختارهای قدرت، برداشت و خوانش تازه ای از آن ها ارائه داد. بر این مبنا در مقاله حاضر نخست اسطوره آفرینش و اساطیر هم عرض آن از حالت تعلیق جدا شده است و در چهارچوب یک نوع ساختار قدرت قرار گرفته است، سپس منطق جاری در این فرآیند تبیین شده و در نهایت به کارکرد چنین امری پرداخته شده است. نتایج حاصل از دریافت و تشریح برخی از آثار انتخابی در سنت یونانی- ایرانی بیانگر این مسأله است که عملکرد این روایت های اسطوره ای به تولید و بازتولید اندیشه های ذات گرایانه متعلق به سنت های جبرگرا معطوف است که در گستره ای از رویکرد و کارکرد انتولوژیک تا ساز و برگی ایدئولوژیک برای سرکوب و سلب عاملیت از سوژه جریان یافته است. از این چشم انداز نظام های اسطوره ای به دستمایه منطق ذات گرایی، یک مرکز قدرت صورت بندی و به صورت محافظه کارانه تعرض سوژه های انسانی به این مراکز را به شیوه های گوناگون سرکوب کرده اند.
۶۳۱.

بررسی بن مایه ها و حوادث اسطوره ای و کهن الگوهای مرتبط با معشوق در منظومه غنایی ویس و رامین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
اسطوره ها، داستان های راست و مقدّس اند که در دوران ازلی، متناسب با شرایط جامعه در دوران های مختلف، به گونه ای نمادین  و تخیّلی به انحای گوناگون رواج می یابند؛ بنابراین می توان آثار و علائم بن مایه های اسطوره ای را علاوه بر متون حماسی و دینی، در منظومه های غنایی نیز مشاهده نمود. یکی از منظومه های عاشقانه قرن پنجم، منظومه ویس و رامین اثر فخرالدّین اسعد گرگانی است که سرشار از بن مایه های اسطوره ای است. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتاب خانه ای درصدد آن است تا به بررسی بن مایه ها و حوادث اسطوره ای مرتبط با معشوق با نظر به ویژگی تطبیق پذیری، تکرارشوندگی و معناافزایی در روند داستان بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که کدام یک از بن مایه های اساطیری توانسته اند در منظومه عاشقانه ویس و رامین، مرتبط با معشوق، مجال حضور و تجلّی یابند؟ و چگونه این بن مایه ها با توجّه به محتوا و ساختار ویژه منظومه ویس و رامین، تحوّل یافته اند؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که در روایت و پیرنگ داستان ویس و رامین و یا الگوی حوادث به رویدادها و حوادث اساطیری همچون همچون آیین وصال، بالارفتن از مکانی خاص، باکره بودن، پایین آمدن از مکانی خاص، آزمون تشرّف و سحر و جادو و مفاهیمی که با باورها و آیین های اساطیری پیوند دارند و در شکل گیری رویدادها نقش مؤثری ایفا نموده اند؛ اشاره شده است.
۶۳۲.

مقایسه خویشکاری های کاوه آهنگر با گبریاس (اوگبارو)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۰
اسطوره کاوه آهنگر در شاهنامه دارای نشانه ها، اعمال و کنش هایی مخصوص به خود است که خویشکاری های اسطوره ای این شخصیت را شامل می شوند. این خویشکاری ها با توجه به شباهت کلی داستان ضحاک و فریدون - که کاوه آهنگر نیز در آن حضور موثر دارد – با روایت تاریخی جریان فتح بابل به قلم هرودوت، گزنفون و کستیاس، در تاریخ هخامنشیان، یاد آور نشانه ها، اعمال و کنش های گبریاس/ اوگبارو، هم پیمان کوروش هخامنشی است. هدف از این مقاله بررسی و مقایسه مهم ترین خویشکاری های کاوه آهنگر در روایت شاهنامه از زمان پیدایی او در داستان ضحاک و فریدون  با گبریاس/ اوگبارو، هم پیمان کوروش هخامنشی در جریان فتح بابل با توجه به اسناد و گزارش های موجود تاریخی است. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی _تطبیقی بر پایه داده های کتابخانه ای است که در پی اثبات وجود همانندی در خویشکاری های شخصیتی در اسطوره با مصداقی در تاریخ است و نتیجه این تطبیق باز تعریف شخصیت کاوه آهنگر و برخی از خویشکاری های او در شاهنامه خواهد بود. مثلا آهنگری او می تواند در صورت توجه به منابع تاریخی و دینی بجای پیشه به عنوان لقب نیز بررسی گردد. همچنین این قیاس کمک خواهد کرد عوامانه و الحاقی پنداشتن کاوه آهنگر از سوی برخی اسطوره پژوهان چون آرتور کریستین سن، مهرداد بهار، ذبیح الله صفا و دیگران مورد تردید قرار گیرد.
۶۳۳.

کاربردهای اسطوره ای رنگ در شعر اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۵
رنگ به عنوان یکی از عناصر محسوس شعری در شعر مهدی اخوان ثالث با جنبه های نمادین و اسطوره ای پیوند می خورد. این شاعر نوپرداز باستان گرا بر شعر کهن و مفاهیم اسطوره ای تسلط دارد، و از این مفاهیم بارها در توصیف اوضاع اجتماعی دوره خود استفاده می کند، درواقع کاربرد انواع رنگ ها بازتاب نمادین نحوه نگرش و تفکر او است. کاربرد فراوان انواع رنگ ها در اشعار نیمایی اخوان که عرصه بروز و ظهور اسطوره نیز هست . نوع نگرش و باورها و ذهنیات او را درباره اوضاع و احوال روزگارش نشان می دهد. همچنین شعر عرصه بروز و نمود بخش های نهان و تاریک نهاد اوست و در واقع ناخودآگاه او را نمایان می سازد؛ آن بخش هایی که در جامعه هم عصر او به سادگی امکان بروز و ظهور ندارند، در قالب رنگ ها به تصویر کشیده می شوند، رنگ هایی که از گذشته های دور تاکنون نماد مفهوم و مضمونی خاص هستند. اخوان ثالث از رنگ های متعددی برای بیان دقیق تر مضمون های مدنظرش استفاده کرده است: سپید و سیاه و سبز و سرخ و زرد و آبی پربسامدترین رنگ هایی هستند که در شعر او نماد موضوعات گوناگون طبیعی، انتزاعی یا اجتماعی قرار گرفته اند. همچنین او از رنگ هایی چون لاژوردی، شنگرف، نیلی، زنگار، زبرجد، سیمگون و خضرا که در شعر کهن و سبک خراسانی کاربرد داشته اند بهره گرفته است.
۶۳۴.

بازنمود و برهم کنش اسطوره های گاو و ماه در داستان ماه پیشانی

تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۴۴
از دیرباز، اسطوره ها در خودآگاه و ناخودآگاه ملل سهم بسزایی داشته اند. انسان در ابتدایی ترین برخورد خویش با ادبیات، یعنی داستان ها و لالایی های کودکانه، همواره با اسطوره ها در ارتباط بوده است. داستان «ماه پیشانی» یکی از داستان های عامیانه کهن است که در طول حیات فرهنگ و تمدن ایرانی، شفاهی و کتبی، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. این داستان مملو از اسطوره ها و باورهای ایرانی است. در پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته؛ به اسطوره ماه و گاو و کارکرد و برهم کنش آنها در داستان ماه پیشانی اشاره می کنیم و به این مطلب می پردازیم که چگونه این دو عنصر داستان را پیش می برند و شخصیت اصلی داستان را در مسیر و سفر خود برای رسیدن به مرحله باروری و آفرینش آماده می کنند. با توجه به بازنمود ماه و گاو به عنوان نماد زنانگی و باروری و همچنین بستر روایی داستان «ماه پیشانی»، این دو کهن الگو با روایت داستان کاملا متناسب هستند. گاو که نماد اسطوره قربانی شونده است در حقیقت مادری است که به این صورت درآمده است. او با راهنمایی های خود دخترش را به چاهی هدایت می کند که نماد زنانگی است همانگونه که چاه و غار نیز در طول تاریخ به عنوان نمادهای زنانگی وجود داشته اند. در چاه، دختر سیرت زیبای خود را نشان می دهد و این شایستگی را می یابد که با شستن صورتش با آب در واقع ماه، یعنی نماد باروری را به دست آورد
۶۳۵.

معنا، اسطوره و روایت در سیاستگذاری هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۹۷
هویت از عناصر بنیادین نظم سیاسی، منطقه ای و بین المللی جدید. قالب های هویتی ارتباط درهم تنیده ای با تاریخ، فرهنگ و قالب های کنش پیشین یک جامعه دارد. توضیح آنکه نشانه های فرهنگی به گونه تدریجی بازتولید می شود و شکل جدیدی از رفتار سیاسی را منعکس می سازد. بخشی از جدال های سیاسی در روابط ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اسرائیل، یمن و اوکراین ماهیت هویتی دارد. به این ترتیب هویت را می توان کالاهای گمشده عصر موجود دانست که تأثیر زیادی در سیاستگذاری امنیتی کشورها دارد. مسئله اصلی پژوهش آن است که معنا، اسطوره و روایت در روندهای سیاستگذاری هویتی به ویژه در سطوح اجتماعی، ملی و منطقه ای نادیده انگاشته شده است. دو پرسش پژوهشی عبارت اند از: 1. سیاستگذاری هویتی در دهه سوم سده بیست ویکم دارای چه ویژگی هایی است؛ و 2. چگونه می تواند زمینه ثبات و تعادل را به وجود آورد؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود که سیاستگذاری هویتی مبتنی بر شناخت قالب های تعارض فرهنگی، تاریخی، ایدئولوژیک و آرمانی بازیگران است و از راه سازوکارهای مبتنی بر کنش بین الاذهانی حاصل می شود. ا بهره گیری از رهیافت سازه انگاری و قالب های پارادایمیک جدید آلن تورن از روش تحلیل داده ها و تحلیل محتوای مفهومی برای تبیین نشانه های معنایی، اسطوره ای و روایتی در سیاستگذاری هویتی سده بیست ویکم استفاده می شود. دستاوردهای پژوهش مربوط به قالب های سیاستگذاری هویتی، رسانه ای و جامعه شبکه ای است که می تواند برای برخی کشورها زمینه تولید قدرت، و برای برخی دیگر نشانه های تهدید امنیتی را فراهم سازد. نوآوری پژوهش مربوط به تأثیر نشانه های روایتی و اسطوره ای در سیاستگذاری هویتی است.
۶۳۶.

تصویر و اسطوره: تحلیل نشانه شناختی تصاویر روی جلد مجله ی عامه پسند چلچراغ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۷۵
هدف مقاله حاضر آن است که از منظری نشانه شناختی طرح های روی جلد مجله چلچراغ را تفسیر کرده، و رمزگان ایدئولوژیکی آن را تحلیل نماید. به منظور نیل به این هدف، چارچوب مفهومی و روش شناسی این تحلیل ملهم از رویکرد رولان بارت تنظیم شده است. توضیح آنکه، مجلات عامه پسند در طرح روی جلد خود، تصاویر ویژه ای از واقعیت را بازنمایی می کنند. از منظر بارت این بازنمایی متأثر از ایدئولوژی مجله است که تلاش دارد با اسطوره سازی، بازنمایی خود را بدیهی ساخته و آن را طبیعی جلوه بدهد. به لحاظ روش شناسی نیز از میان 144 طرح روی جلد، شش طرح به شیوه «نمونه گیری حاد» به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و بعد از تضمین اعتبار، آنها را مورد تحلیل قرار دادیم. برخی از نتایج تحلیل نشان می دهند که ایدئولوژی مجله چلچراغ یک ایدئولوژی انتقادی است که با توسل به اسطوره ی قهرمان، اسطوره ی ویرانی، اسطوره ی کمال زنانه، اسطوره ی مردمی بودن، اسطوره ی سیاه نمایی و اسطوره ی مادرانگی مبادرت به بدیهی سازی علایق و منظرهای خود می کند. این ایدئولوژی از برنامه های فراغتی دولت، انحلال خانه ی سینما، آلودگی هوا، طرح ممنوعیت خروج دختران زیر 40 سال از کشور، رسانه ی ملی انتقاد کرده و از عملکرد برنامه نود و مجری آن و علایق گروه های واگرا از نظام فرهنگی مرکزی، حمایت می نماید.
۶۳۷.

تحلیل ساختاری سینمای اسطوره ای دوران گذار انقلاب (1357-1360)؛ مطالعه موردی تحلیل روایت فیلم «خونبارش»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۸۲
  اسطوره ها ازجمله کلان روایت هایی هستند که می توانند در موقعیت های گوناگون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی محمل اندیشه ها، تجربیات و مسائل نوظهور بشری باشند و بر غنای هر نوع ادبی افزوده و پیوند روایت و معنا را مستحکم تر نمایند. ازاین رو، استفاده از اساطیر در قالب های نمایشی به ویژه فیلم، می تواند از دو جنبه ی فرم و معنا تأمل برانگیز باشد. این مقاله درصدد است تا با استفاده از روش تحلیل ساختاری روایت در کنار نقد تاریخی-فرهنگی به مطالعه وضعیت سینمای اوایل انقلاب یعنی سال های 60-57 بپردازد. نمونه موردی در این مقاله فیلم «خونبارش» است.  نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که گفتمان دوران انقلاب با عناصری همچون جامعه بی طبقه و مبارزه با طاغوت در شکل دهی به قالب خاصی از اسطوره که تأکیدش بر «گذشته تاریخی و حوادث سپری شده» است شکلی همگانی به خود گرفت. از سویی برخلاف دوران پیش از انقلاب که نتیجه کنش قهرمانان آن در پرده ای از ابهام قرار می گرفت، در این دوره قهرمانان داستان با اطمینان می توانند نتیجه عمل خود را ببیند و در انتظار روزهای بهتری باشند.
۶۳۸.

تطبیق نمادها در دو اسطوره نارنج و ترنج و آزیریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره ادبیات عامیانه نارنج و ترنج آزیریس درخت کنار نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۵
ادبیات وقصه های عامیانه می تواند ترکیبی از عناصر مذهبی یا اسطوره ای داشته باشد که به مسائل روزمره زندگی توجه نشان می دهد.مقال حاضر در پی بررسی مقابله ای و تطبیقی داستان کهن «نارنج و ترنج» ایرانی در دو نسخه روایی لارستان و الموت قزوین با اسطوره «آزیریس مصری» با محوریت خدایان نباتی به صورت قهرمانان داستان، و نمادها در هر سه داستان است. برجسته ترین نتایجی که از این پژوهش قابل توجه است عبارت اند از چگونگی زایش، مرگ و رستاخیز قهرمانان داستان، تجلی خدایان نباتی در گیاهان و باور به جاودانگی روح و در نهایت اهمیت پوشش گیاهی به ویژه درخت سدر(کُنار) در اسطوره عامیانه لارستانی و اسطوره آزیریس مصری.
۶۳۹.

تاریخ در قاب عکس (گفتمان کاوی عکس های خانوادگی شهر کرمانشاه از قاجار تا انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره تاریخ اجتماعی عکس خانوادگی گفتمان کاوی نشانه شناسی عکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۶
تصاویر ابتدایی روی دیوار غارها و نقوش حک شده بر دیواره های باستانی بر میل انسان و گروه های انسانی بر بازنمایی زندگی خود یا بیان آرزوها دلالت دارد. این نقوش نسبت انکارناپذیری با واقعیت های کلانِ شیوه تولید، نظام سیاسی، سلسله مراتب قدرت و نظام ارزش ها دارند. اما امروزه جهان به طورکلی به تصویر بدل شده است و انسان بدون تصویر خود احساس تنهایی می کند؛ نوآوری های تکنولوژیک و تغییرات گفتمانی مجال استفاده بیشتر و متنوع تر از ابزار ثبت تصویر خود را فراهم کرده اند. این پژوهش در تلاش است تا این محور ها را با تمرکز بر عکس در مقام متن بررسی کند. عکس واقعیت های اجتماعی را به صورت عینی و ضمنی در خود ذخیره می کند و نمایش می دهد و نگارندگان با نظریه و روش نشانه شناسی و گفتمان کاوی پساساختارگرا کوشیده اند در وهله نخست این متن های تصویری را توصیف کنند؛ سپس به تحلیل معانی ضمنی و دلالت های ثانویه عکس ها پرداخته و درنهایت نسبت آن ها را روندهای اجتماعی و گفتمانی مسلط، در سه دوره قاجار، پهلوی و دهه اول پس از انقلاب اسلامی 1357 بیان کنند. قلمرو پژوهش، عکس های خانوادگی موجود در کرمانشاه است و درنهایت 32 عکس نمونه انتخاب و تحلیل شده است. تحلیل عکس های دوره قاجار نشان دهنده سلطه گفتمان مردسالار و اختصاص پدیده عکاسی به قشر اشراف و سیاسی است. در دوره پهلوی اول، عکاسی در بین قشر مرفه رواج داشته و در دوره دوم پهلوی در بین قشر مرفه و متوسط؛ در دوره اول مردسالاری، حکومت سالاری و فرنگی مآبی (مدرن بودن یا غرب گرایی) و در دوره دوم، زنانگی، فرنگی مآبی و مصرف گرایی دال های محوری هستند. در دوره پس از انقلاب اسلامی، یعنی دهه 1360، با گسترش ابزار عکاسی در بین قشر عامه، پوشش سنتی، ایجاد فضای صمیمانه در بین اعضای خانواده و کاهش گفتمان مردسالاری دیده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که درمجموع فرآیند تحولات در کرمانشاه و تحولات سراسری در این حوزه شباهت بسیار دارند؛ هم چنین می توان گفت که در این فرآیند تاریخی، تکنولوژی به خواست های گفتمان های حاکم خدمت کرده است، اما در صورت ظهور تفاوت بین آن دو، تکنولوژی راه خود را رفته و الزاماً به فرمان حکام نبوده است.
۶۴۰.

جادو، زیرساختی بُنیادین در جهان بینی اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جادو جادوی مانندی جادوی پیوندی اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۴
جهان بینی اسطوره ای را، همچون روندی نیرومند و دیرپای در اندیشه آدمی، می توان در کنار دو جهان بینی دیگر نهاد: جهان بینی علمی و جهان بینی فلسفی. نگارنده در این جُستار، به بیان دو مکتب نقد اسطوره شناختی می پردازد که نامگذاری این دو مکتب را نیز خود بر عهده داشته است: یکی مکتب نقد اسطوره شناختی ژرفا، دو دیگر، مکتب نقد اسطوره شناختی برون روانی. در مکتب نقد اسطوره شناختی برون روانی جهان بینی اسطوره ای سامان یافته از مایه ها و عناصر بُنیادینی همچون: جادو، تابو، آیین، توتم، نیگوییم، ازدواج مقدّس، جاندارانگاری و قربانی کردن پادشاه بررسی می گردد؛ و به بررسی جادو به عنوان زیرساختی بُنیادین در گونه های مانندی و پیوندی آن می پردازیم، و کارکرد آن را در اسطوره و حماسه و آیین نشان می دهیم، همچنین به تبیین این نکته می پردازیم که دو مایه جهان بینی اسطوره ای: ازدواج مقدس و قربانی کردنِ پادشاهان، در راستای باروری و بالش و فزایش طبیعت بر بنیاد جادوی مانندی استوار شده است.