مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۴۱.
۵۴۲.
۵۴۳.
۵۴۴.
۵۴۵.
۵۴۶.
۵۴۷.
۵۴۸.
۵۴۹.
۵۵۰.
۵۵۱.
۵۵۲.
۵۵۳.
خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
کسب و حفظ موقعیت برتر در ژئوپولیتیک چالش برانگیز خاورمیانه، از اولویت های استراتژیک ایران بوده و این مهم سالیان طولانی در سایه بهره مندی از دو بال قدرت نظامی و ایدئولوژیک کشور قابل تحقق بوده است. جایگاهی که با وجود اولویت عمل گرایی و تحول در مدارهای تولید قدرت و ثروت منطقه ای از جمله اولویت های اقتصادی و زیست محیطی، اصلاحات اجتماعی، ظهور کنشگران جدید قدرت منطقه ای و فرامنطقه ای، شکل گیری بلوک های جدید قدرت، اولویت علم و فناوری و ... با چشم اندازی نگران کننده برای حفظ جایگاه منطقه ای ایران مواجه شده است. موضوعی که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و طرح نظریه امنیت منطقه ای، در قالب این سوال که الزامات راهبردی-رویکردی ایران با وجود تحولات مبانی و بسترهای سنتی قدرت در خاورمیانه کدامند؟ و این فرضیه که ایران مستثنی از تغییر معادلات قدرت در خاورمیانه نبوده و بازنگری در سیاست های گذشته مبتنی بر محدود شدن به رقابت های ایدئولوژیکی-امنیتی جهت حفظ موازنه و عدم حذف از امنیت چند بعدی قدرت در جریان خاورمیانه ضروری می باشد، مورد واکاوی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد خاورمیانه جدید بر خلاف سیاست های آرمان گرایانه و رئالیسم محور ایران، با کاربست سیاست های لیبرالیستی و عمل گرایانه و با محوریت قدرت ترکیبی حرکت کرده و تاکتیک سنتی ایدئولوژی-امنیت، با وجود تنش زدایی منطقه ای، واگذار کردن نتیجه بازی قدرت به رقبا بوده و در این راستا لازم است ایران جهت حفظ اقتدار منطقه ای، اقداماتی از قبیل دیپلماسی کارآمد و بدون آزمون و خطا، بکارگیری اقتصاد چند بعدی و دانش بنیان، بهره مندی از ظرفیت های ژئوپولیتیکی، بهبود روابط جامعه و حاکمیت به عنوان پشتوانه سیاست خارجی، استفاده از ظرفیت های فرهنگی و تاریخی و... انجام دهد.
تاثیر قدرت های نرم در حال ظهور بر امنیت خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
123 - 148
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به تحلیل نقش سه قدرت نرم در حال ظهور چین، هند و روسیه در امنیت خاورمیانه می پردازد. در واقع، چین یک قدرت جهانی در حال رشد رویزیونیست و دومین اقتصاد بزرگ پس از ایالات متحده است. به همین ترتیب، روسیه نقش جهانی خود را به عنوان یک قدرت بزرگ از دهه 2000 احیا کرده است. همچنین، هند به طور گسترده به عنوان یک "قدرت در حال رشد" در نظر گرفته می شود. اکنون پیش بینی می گردد که هند در مسیر تبدیل شدن به سومین اقتصاد بزرگ جهان تا سال 2030 باشد.در واقع، از زمانی که اوباما در سال 2012 استراتژی محوری آسیا را صادر کرد،خاورمیانه نگران تعهدات ایالات متحده در قبال امنیت خلیج فارس بود.آنها قدرت های در حال ظهور، به ویژه چین و هند را جایگزینی برای نقش امنیتی ایالات متحده می دانند. این تحقیق همچنین برخورد استراتژی های قدرت های در حال رشد را بررسی می کند. توضیح می دهد که چگونه تغییر استراتژی قدرت های در حال رشد به سمت منطقه برای ملاحظات انرژی یا ژئوپلیتیک بر نقش امنیتی بالقوه آنها در خاورمیانه تأثیر گذاشته است. این تحقیق به بررسی منافع اصلی قدرت های نرم در حال ظهور در خاورمیانه می پردازد: روابط انرژی، تجارت و سرمایه گذاری نیز هست. بحث اصلی این تحقیق این است که قدرت های در حال ظهور استراتژی منسجمی برای امنیت منطقه ایجاد نمی کنند، بلکه سیاست ها یا رویکردهای کوتاه مدتی دارند، نه استراتژی های مشخص. بحث دوم این است که قدرت های در حال ظهور تمایلی به تامین کننده امنیت در منطقه خاورمیانه ندارند.
بین المللی سازی بازدارندگی ایران در خاورمیانه، اوراسیا و جنوب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه و راهبرد بازدارندگی در دوران پس از جنگ جهانی دوم و پیدایی سلاح های هسته ای، به دوران اوج شکوفایی خود رسید. باوجود کاستی های بازدارندگی، این راهبرد ازنظر قدرت های هسته ای، همچنان پاسخ مناسبی به معمای امنیت بوده، تا جایی که درطول هشت دهه گذشته، جنگ بزرگی در میان قدرت های اتمی رخ نداده است. در این چارچوب، قدرت های بزرگ با کاربست روش های گوناگون، ژرفا و گستره زیر پوشش راهبرد بازدارندگی خود را گسترش داده و از این راه به کارآمدسازی بازدارندگی خود پرداخته اند. پرسش اساسی که این مقاله در تلاش، برای پاسخ به آن است، چیستی ویژگی های مفهومی بین المللی شدن بازدارندگی به عنوان یک چارچوب نظری جدید و اِعمال آن بر راهبرد بازدارندگی ایران در مناطق پیرامونی است. در پاسخ به این پرسش، نگارنده با ارائه نظریه «بین المللی شدن بازدارندگی» یا راهبرد «بین المللی سازی بازدارندگی»، با استفاده از روش کیفی موردپژوهی به کاربست این راهبرد در سطح جهان و همچنین توسط ایران در سطح مناطق پیرامونی شامل خاورمیانه، اوراسیا و جنوب آسیا می پردازد. بین المللی سازی بازدارندگی، راهبردی است که در چارچوب آن، قدرتِ بازدارنده با هدف افزایش کارآمدی بازدارندگی، بخشی از ظرفیت های نظامی و امنیتی خود را به متحدان خود انتقال می دهد. با توجه به گسترش تهدیدهای فرامرزی، در طول سال های گذشته، بین المللی سازی بازدارندگی متعارف با محوریت برنامه موشکی و گرو ه های شبه نظامی، بخشی از راهبرد نظامی و امنیتی ایران در سطح مناطق پیرامونی در خاورمیانه، اوراسیا و جنوب آسیا بوده است.
سیاست خاورمیانه ای روسیه و نظم امنیتی منطقه ای (2018-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه سبب شده است، این منطقه از جایگاه ویژه ای در تفکر راهبردی روسیه برخوردار باشد. بررسی نظری و عملی رهیافت نخبگان و سیاستمداران روسیه در دوره پسافروپاشی شوروی، تأیید کننده تمایل جدی برای بازگرداندن روسیه به جایگاه قدرت بزرگ است. پویش ها و بحران های منطقه ای می تواند بستر مناسبی را برای تحقق چنین هدفی به وجود آورند. در این میان، آغاز تحولات بهار عربی در پایان سال 2010 و پدیدارشدن نشانه های گذار در نظم امنیتی منطقه ای و بین المللی، شرایط مناسبی را برای ورود مسکو به معادلات قدرت خاورمیانه فراهم کرده است. بر این اساس، جلوه هایی از دگرگونی در رویکرد روسیه به نظم امنیتی منطقه خاورمیانه پدیدار شده است. پرسش اصلی این نوشتار این است که: سیاست خاورمیانه ای روسیه در دوره پسا انقلاب های عربی، از چه ویژگی هایی برخوردار بوده و چه پیامدهایی را متوجه نظم امنیتی منطقه ای می کند؟ یافته های پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل روند، نمایان گر آن است که رویکرد روسیه در برابر نظام امنیتی خاورمیانه پس از انقلاب های عربی بر اساس نشانه ها، از تأثیرگذاری همزمان دو بال امنیتی و اقتصادی در کنار هم سازمان دهی شده که بر اساس آن عامل موازنه قوا در کنار منافع اقتصادی، انگیزه های توسعه روابط روسیه با خاورمیانه را تشکیل می دهند. گردآوری داده ها و اطلاعات نیز با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام گرفته است .
عادی سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
35 - 52
حوزه های تخصصی:
امنیت ملی از دیر باز در ساختار سیاسی تمامی کشورها مورد توجه و اهمیت بوده است. به خصوص در مورد جمهوری اسلامی ایران این موضوع با توجه به حساسیت هایی که در ابعاد ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه ای و بین المللی، که از آن برخوردار است، ملموس تر می باشد. در این میان عادی-سازی یا عادی انگاری روابط عربستان با یکی از معارضین درجه یک جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا، می تواند نگرانی هایی را در حوزه های امنیتی در پی داشته باشد. عربستان سعودی که در گذشته به صورت پنهان روابط خود را با رژیم صهیونیستی برقرار نموده بود حال در پی برقراری روابط به صورت علنی و ترغیب دیگر کشورهای عربی به برقراری روابط با این رژیم می باشد. این موضوع می-تواند بر امنیت منطقه غرب آسیا تاثیرگذار باشد. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و استفاده از روش توصیفی تحلیلی در پی آن است تا با بررسی عادی سازی روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی تاثیرات آن را بر امنیت ملی ایران مورد سنجش قرار دهد.
سیاست خارجی دونالد ترامپ درخاورمیانه وتاثیرآن برکاهش تنش بین رژیم صهیونیستی و عربستان
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
97 - 124
حوزه های تخصصی:
دکترین سیاست خارجی دولت ترامپ مبتنی برسه رکن نخست آمریکا،نظامی گری وناسیونالیسم اقتصادی بود که برپایه ی آن،کشورها به عنوان اهداف بالقوه ای برای تعامل وتلاش برای تاثیرگذاری درجهت سازگاری بامنافع ملی ایالات متحده آمریکاتلقی می شوندودراین رهیافت نقش متغیرهای تاثیرگذاربرسیاست خارجی دولت ترامپ درخاورمیانه وهم چنین تاثیرآن ها برمناسبات بین عربستان ورژیم صهیونیستی ازاهمیت خاصی برخوردار است،که مقاله حاضر برآن است درچارچوب نظریه های نئورئالیسم وملی گرایی اقتصادی وکاربست روش توصیفی فرآیند سیاست خارجی دولت ترامپ درخاورمیانه ومؤلفه های کلیدی واثرگذاربرآن را تبیین،و باروش تحلیلی ارتباط سیاست خاورمیانه ای آن با کاهش تنش بین این دو رژیم را مورد واکاوی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که داشتن دشمن مشترکی به نام ایران،محورمقاومت اسلامی،بیداری اسلامی وتوافق هسته ای ایران باکشورهای1+ 5مؤلفه های کلیدی وتاثیرگذاربرکاهش تنش بین عربستان ورژیم صهیونیستی راتشکیل می دهند و سران آن ها با برسازی ایران به عنوان تهدیدمشترک کشورهای عربِ سنی منطقه و رژیم صهیونیستی ،درصدد انتقال کانون بحران از نزاع عربی- اسرائیلی به نزاع شیعه – سنی بودند.
نقش بازیگران غیر دولتی در ثبات و تعادل سیستم امنیتی و منطقه ای در خاورمیانه
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
103 - 136
حوزه های تخصصی:
امروزه بازیگران غیردولتی نیز به در سیستمهای منطقه ای و بین الملل به کنشگری می پردازند. در خاورمیانه نیز گرو ه هایی وجود دارند که توانسته اند با کسب قدرت و افزایش ظرفیت های نظامی لازم، جایگاه خویش در منطقه را به طرز قابل توجهی افزایش داده و به دنبال آن بر ثبات و ترتیبات امنیتی تاثیرگذار باشند. به سبب تنش های منطقه ای و بحران های موجود، بررسی نقش بازیگران غیردولتی خاورمیانه در این برهه از تاریخ در دستور کار پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است. این نوشتار با استفاده از روش پژوهش کیفی، نمونه پژوهی و چارچوب تئوریک و همچنین با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به دنبال پاسخ این پرسش است که بازیگران غیردولتی نظیر حزب الله در لبنان، حماس و جهاد اسلامی در نوار غزه و فلسطین، نیروهای شیعه در عراق و حوثی ها در یمن چه تاثیری بر ثبات و حفظ موازنه قدرت در سیستم منطقه ای در خاورمیانه دارند؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می-گردد که در اصلی ترین رقابت مبتنی بر موازنه قدرت در خاورمیانه میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل، بازیگران غیردولتی به عنوان عامل بازدارنده می توانند از شکست موازنه قوای منطقه ای و وقوع جنگ فراگیر و سنگین جلوگیری نموده و به دنبال آن، مانع از بی ثباتی، عدم تعادل و تحول و فروپاشی سیستم منطقه ای شوند.
همکاری گروه بریکس در مواجهه با چالش های امنیتی خاورمیانه: فرصت ها و موانع
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
57 - 82
حوزه های تخصصی:
یکی از قابلیت های مهم گروه بریکس، می تواند در راستای همکاری بین کشورهای عضو آن در رسیدگی به چالش های امنیتی رایج در جهان و به طور مشخص در خاورمیانه باشد. هدف این مقاله، بررسی مکانیسم ها و اثربخشی همکاری بریکس در برخورد با چشم انداز پیچیده امنیتی منطقه خاورمیانه است. با روش توصیفی-تحلیلی و مرور منابع اینترنتی و کتابخانه ای و همچنین در چارچوب تئوری بازی ها و کسب بهترین منافع برای اعضای بریکس، این نتیجه حاصل شد که فرصت های امنیتی بریکس شامل رویکردهای دیپلماتیک، مکانیسم های حل مناقشه، همکاری های منطقه ای و ظرفیت مزایای بالقوه همکاری، جایگاه این گروه را در تقویت امنیت منطقه ای خاورمیانه افزایش می دهد که برآیند آن، هم افزایی امنیت در خاورمیانه است. اما نگرانی ها در مورد جنگ قدرت بالقوه، عدم اعتماد کشورهای عضو به یکدیگر، تفاوت ها در منافع ملی، تنش های ژئوپلیتیکی، ائتلاف های منطقه ای رقابتی، پویایی های سیاسی و درگیری های تاریخی که ممکن است مانع از همکاری مؤثر شود، مانع از اثربخشی آن ها در رسیدگی به چالش های امنیتی منطقه می شود.
تأثیر رقابت استراتژیک ایالات متحده و چین بر نظم انتقالی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
269 - 273
حوزه های تخصصی:
رقابت استراتژیک آمریکا و چین که از ابتدای دهه دوم هزاره جدید شکل جدی تری به خود گرفته است، باعث گردیده که ایالات متحده تمرکز اصلی خود را بر منطقه پاسیفیک قرار دهد. این رویکرد آمریکا باعث شده که خاورمیانه با بی نظمی چند لایه مواجه شده و دوران گذار طولانی مدت به ویژگی برجسته منطقه تبدیل شود. بنابراین مسئله اصلی این پژوهش بررسی تأثیر رقابت استراتژیک چین و آمریکا بر نظم انتقالی منطقه خاورمیانه است. مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که رقابت چین و آمریکا چه تأثیری بر نظم انتقالی در منطقه خاورمیانه دارد؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که افزایش رقابت چین و آمریکا باعث گسترش منازعه و معمای امنیت و افزایش رقابت و سردرگمی استراتژیک چند لایه در منطقه شده و تنش ها را افزایش داده است. روش بکار رفته برای انجام این پژوهش، روش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده و تلاش شده تا به تحلیل منابع و آزمون فرضیه پرداخته شود. یافته های تحقیق نشان می دهد افزایش رقابت چین و آمریکا باعث گسترش معمای امنیت، شکل گیری الگوهای منازعه و رقابت، و گسترش اتحادسازی و ائتلاف سازی در منطقه شده است و هر یک از قدرت های منطقه ای به دنبال حاکم نمودن نظم دلخواه خویش بر منطقه هستند. همچنین رقابت استراتژیک و سردرگمی استراتژیک به مشخصه بارز منطقه تبدیل شده و چشم انداز روشنی برای کاهش تنش ها و رقابت ها وجود ندارد.
مطالعه تطبیقی سیاست خارجی قطر در قبال ایران و عربستان (2013–2023)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی پادشاهی قطر از زمان شکل گیری، همواره در راستای تامین بقا و استمرار حاکمیت خاندان آل ثانی در کشوری با محدودیت های شدید ژئوپلتیک و آسیب پذیری بالا مورد برسازی قرار گرفته در این راستا برای حصول به هدف مذکور، ایجاد توازن در روابط با قدرت های بزرگ منطقه ای دارای جنبه حیاتی می باشد. ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقه ای نقش اساسی در تحولات منطقه داشته و بررسی سیاست خارجی دیگر کشورهای منطقه در قبال این دو قدرت منطقه ای حائز اهمیت می باشد. بنابراین این پژوهش سعی دارد به این پرسش اساسی بپردازد که سیاست خارجی قطر از سال 2013 و در دوران پادشاهی شیخ تمیم بن حمد در قبال ایران و عربستان چگونه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح می شود که پادشاهی قطر در بازه زمانی مذکور با اتخاذ سیاست درهای باز، ضمن پرهیز از تخاصمات منطقه ای، تلاش نموده نقش بازیگر مصالحه گر را در منازعات ایفا نماید. این پژوهش با روش مقایسه ای، کاربست نظریه رئالیسم و استفاده از منابع اولیه و ثانویه مشتمل بر اسناد، کتب و مقالات معتبر داخلی و بین المللی، جستجو در شبکه های اینترنتی، برنامه های هوش مصنوعی و... به بررسی موضوع می پردازد. در پایان یافته های پژوهش موید این واقعیت است که راهبرد سیاست خارجی قطر در برقراری روابط با ایران و عربستان نسبت به سایر کشورهای حوزه خلیج فارس ایجاد موازنه متمایل به عربستان بوده و درواقع تصمیم سازان دستگاه سیاست خارجی قطر استراتژی هایی را اتخاذ نموده که به نزدیکی بیشتر به عربستان همراه با تأمین رضایت نسبی ایران در تحولات منطقه ای منتهی می شود.
واکاوی دکترین و سیاست خارجی باراک اوباما در خاورمیانه و غرب آسیا از منظر منتقدان (ابعاد و رویکردها)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
1 - 13
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی دکترین و سیاست خارجی باراک اوباما در خاورمیانه و غرب آسیا از منظر منتقدان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که کارنامه هشت سال ریاست جمهوری اوباما را می توان نمودی از جهان بینی او به عنوان یک رئیس جمهور دموکرات دانست. مروری سریع بر شعارها و وعده های انتخاباتی اوباما به خوبی نشان می دهد که او از ابتدا دو مأموریت را برای دولت خود قائل بود؛ نخست، بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا و دوم، بهبود وجهه این کشور در جهان. اوباما عمر دولت خود را صرف کرد تا ضمن بیرون کشیدن آمریکا از دو ورطه عراق و افغانستان، بحران های منطقه ای را به روشی جز جنگ حل و فصل کند. اشاره به توافق هسته ای با ایران به عنوان اسباب افتخار در کارنامه اوباما، در حقیقت ابراز خوشحالی ابرقدرت جهانی از درگیر نشدن در یک جنگ جدید در منطقه خاورمیانه است. عملکرد دولت آمریکا در قبال بحران داعش نیز به خوبی اثبات کننده این ادعاست که ایالات متحده تمایل یا توانی برای درگیری نظامی در بحران های منطقه ای ندارد.
راهبرد جمهوری اسلامی ایران در مجموعه امنیتی خاورمیانه با تأکید بر قدرت هوشمند (مطالعه موردی بحران عراق و سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
1 - 21
حوزه های تخصصی:
با شروع بیداری اسلامی و حرکت های موسوم به بهار عربی و به دنبال آن تنش هایی که در منطقه غرب آسیا ایجاد شد، موقعیت و چیدمان قدرت کشورهای این منطقه را دستخوش تغییراتی کرد. در این بین بحران و جنگ داخلی عراق و سوریه را می توان مجزا و یک تنش متفاوت به نسبت سایر مشکلات امنیتی ایجاد شده در خاورمیانه تلقی کرد. چراکه در این بحران کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به شکل جدی و قدرتمند در صدد رسیدن به منافع ملی خود برآمدند. در بین این کشورها راهبرد سیاست خارجی ایران با هدف تأمین حداکثری منافع ملی و استفاده از ظرفیت های موجود دست به اقدامات اساسی در این خصوص به منظور حفظ منافع ملی خود استفاده نمود. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی تأثیر بحران های غرب آسیا بر جایگاه جمهوری اسلامی ایران انجام شده و اطلاعات لازم را از منابع اینترنتی و مقالات جمع آوری کرده است. مسأله اصلی این پژوهش این است که ج.ا.ایران در قبال بحران های خاورمیانه به ویژه عراق و سوریه چه راهبرد هوشمندانه ای را در پیش گرفته است. یافته های نهایی این پژوهش بیان می دارد که، مشکلات امنیتی- سیاسی ایجاد شده در خاورمیانه باعث پررنگ شدن نقش جمهوری اسلامی ایران در بین کشورهای منطقه شده و نمونه آن، حضور ایران در اجلاس منطقه ای به منظور حل بحران به رغم مخالفت های آمریکا، همگرایی با کشورهای عضو محور مقاومت در بعد سخت افزاری و نرم افزاری، ایجاد بسیج مردمی به منظور تأثیرگذاری و جذب مردم این کشورها در راستای تأمین امنیت و منافع محور یاد شده، در دست گرفتن ابتکار عمل نظامی در مقابل رقبای منطقه ای خود در خاورمیانه نمونه هایی از راهبرد هوشمندانه ایران به شمار می رود.
واکاوی تأثیر گسترش تروریسم در بحران های عراق و سوریه بر صلح و امنیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
285 - 314
حوزه های تخصصی:
منطقه خاورمیانه مهم ترین منطقه بحران خیز در دنیا است. وجود بحران ها و منازعه های متعدد در این منطقه از سال 2003 بعد از حملات ایالات متحده آمریکا به عراق آغاز شد و پس از آن نیز با آغاز جنبش های اعتراضی در جهان عرب ازجمله بحران سوریه به اوج خود رسید. در این میان، یکی از مهم ترین بحران هایی که این منطقه در دو دهه گذشته با آن مواجه است، تشکیل گروه های تروریستی است. این گروه ها با انجام حملات تروریستی و ایجاد بی ثباتی، امنیت کشورهای مختلف در سطح جهان را به خطر انداخته اند. پرسش اصلی این پژوهش این است که مهم ترین تأثیرهای گسترش گروه های تروریستی بر صلح و امنیت جهانی چیست؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که ایجاد و گسترش گروه های تروریستی مانند القاعده، دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، جبهه النصره و ... از یک طرف منجر به سوق یافتن سیاست دفاعی کشورهای خاورمیانه به سوی افزایش خریدهای تسلیحاتی شده و رقابت قطب های قدرت در این منطقه را افزایش داده است؛ از سوی دیگر، منجر به جذب اعضای جدید از سایر مناطق مانند اروپا و آسیای مرکزی شده و درنهایت به دلیل بازگشت اعضای خارجی این گروه ها به کشورهای موطن خود منجر به افزایش حملات تروریستی در دیگر کشورهای خاورمیانه و برخی از کشورهای اروپایی مانند انگلیس و آلمان شده است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای این موضوع را مطالعه کرده است.