مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
خارج نزدیک
حوزه های تخصصی:
با فروپاشی شوروی آنچه برای بازماندگان ابرقدرت شرق مشخص شد، ساختارهای فرسوده اقتصادی و لزوم ترمیم این ساختارها با بهره گیری از امکانات غرب در فضای رهایی از موانع ایدئولوژیک بود. آنکه مسکو تحت تأثیر موقعیتی که در دوران جنگ سرد داشت، به صورت متناوب با تلاش های اروپا و آمریکا در جهت نفوذ در نزدیکی روسیه مخالفت میکرد، ولی به مرور و با درک نیازی که کاخ کرملین نیز با هدف بهبود اقتصادی به غرب دارد، زمینه برای پذیرش حضور و نفوذ غرب از طرف مسکو فراهم شد. در این روند با وجود نوسان رفتاری روسیه، راهبرد پیشبرد منافع ملی با توسل به تاکتیکهای گوناگون از طرف مسکو دنبال شده است که از جمله میتوان به استفاده از ابزار انرژی در چانه زنی با غرب اشاره کرد.
زمینه ها و عوامل توسعه روابط روسیه و حماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط روسیه با سازمان حماس بسیار اهمیت دارد. از یک سو این سازمان در فهرست سازمان های تروریستی در امریکا و اروپا قرار دارد و از سوی دیگر روابط مسکو با این گروه فلسطینی، برای هر دو طرف دارای تناقض های سیاسی بسیار است. حماس همواره دست کم به صورت کلامی از جنبش های اسلام گرا در سراسر جهان حمایت می کند که شامل جدایی طلبی چچن ها در شمال قفقاز هم می شود. همچنین پس از جنگ دوم چچن، کرملین همیشه در مورد یک توطئه جدی برای ایجاد خلافت اسلامی هشدار داده است. با این همه، با وجود مخالفت امریکا و نیز اسرائیل که با مسکو روابطی نزدیک دارد، روابط روسیه و حماس، از زمان تأسیس تاکنون روند رو به رشدی را تجربه کرده است. براین اساس، این پژوهش برای پاسخ به این سؤال انجام شده که چرا روسیه رابطه با حماس را مورد توجه قرار داده است؟ در پاسخ به این سؤال، با بررسی روند روابط آنها، زمینه ها، عوامل، اهداف و پیامدهای آن بررسی می شود. شواهد نشان می دهد روسیه تلاش دارد در چارچوب گسترش رابطه با حماس و با ایفای نقش یک عامل موازنه گر، با بر هم زدن نظم تک قطبی مورد نظر امریکا، جایگاه خود را به عنوان یک قدرت مؤثر بین المللی بهبود بخشد.
سیاست خارجی روسیه در قبال اوکراین: گریزناپذیری بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشنهاد امریکا در سال ٢٠٠٨ برای الحاق اوکراین به ناتو در راستای ادغام این کشور در بخش نظامی اروپا و اقدامات بروکسل برای عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا به منظور یکپارچگی این کشور در بخش اقتصادی اروپا، حساسیت فراوانی را در میان رهبران روسیه به وجود آورد. با توجه به حاکمیت منطق ارضی قدرت در میان تصمیم گیرندگان روسی واضح بود که تلاش برای الحاق و یکپارچگی اوکراین در منظومه های نظامی و اقتصادی اروپا به شدت به تشدید حس ناامنی تاریخی در میان نخبگان حاکم در مسکو دامن زند. پرسشی که مطرح می شود این است که منابع شاخص شکل دهنده بحران اوکراین چه منابعی هستند؟ ملاحظات تاریخی و الزامات ژئوپلیتیک روسیه در مورد اوکراین، شکاف های وسیع داخلی اوکراین و ناتوانی غرب و به ویژه امریکا در اطمینان خاطر دادن به روسیه درباره اینکه سیاست ها در مورد اوکراین در راستای تهدید نمی باشند، بحران اوکراین را گریز ناپذیر ساخت.
موانع هم گرایی در سازمان «کشورهای مستقل هم سود»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سازمان کشورهای مستقل هم سود» در دسامبر 1991م به وسیلة روسیة سفید، روسیه و اوکراین در «مینسک» (مرکز روسیة سفید) پایه گذاری شد. اهداف تشکیل این سازمان عبارت بود از: گسترش روابط دوستانه بین اعضا، حسن هم جواری و افزایش همکاری کشورهای عضو و درک و اعتماد متقابل. «سازمان کشورهای مستقل هم سود» یکی از مهم ترین سازمان های منطقه ای در آسیای مرکزی و قفقاز تلقی می شود. با تشکیل این سازمان، نشست ها و گردهمایی های بسیاری برگزار شد و توافق نامه های زیادی به امضا رسید، ولی اهدافی که این سازمان برای تحقق آن ها تأسیس شده است، محقق نشد. هدف این نوشتار بررسی چهار عوامل ناکامی این سازمان در مسیر هم گرایی اعضاء است. چهار عامل عبارتند از: نگرانی کشورهای تازه استقلال یافته از احیای نفوذ روسیه، جریان های تجزیه طلب و اختلاف های مرزی، اختلاف اعضای این سازمان و نیز رقابت آمریکا و روسیه در «خارج نزدیک». نویسندگان با استفاده از روش «توصیفی- تحلیلی» داده های این پژوهش را مورد آزمون قرار داده اند تا روشن شود چه عواملی سبب شکل نگرفتن هم گرایی در سازمان «کشورهای مستقل هم سود» شده است.
مدیریت بحران فدراسیون روسیه در مسئله اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روسیه در دوره پساشوروی تلاش کرده است تا منطقه حائل خود با جهان بیرون را با عنوان خارج نزدیک مفهوم سازی کند. در میان کشورهای این منطقه اوکراین به دلیل نزدیکی های تاریخی و فرهنگی فراوان، جایگاه ویژه ای دارد. از این رو، مسائل امنیتی و سیاسی این حوزه برای فدراسیون روسیه اهمیت دارد. اوکراین از سال 2013 با بحرانی فرسایشی روبه رو شده و این مهم به صورت خودکار و بی درنگ واکنش سخت روسیه برای مدیریت بحران را در پی داشته است. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که روسیه چگونه و با استفاده از چه فنون و ابزارهایی به مدیریت بحران اوکراین اقدام کرده است؟ پاسخ این پرسش این است که منطق رهیافت روسی در مدیریت بحران های بین المللی حکایت از آن دارد که وقوع بحران در خارج نزدیک معمولاً واکنش سخت و نظامی روسیه را در پی داشته است. یافته ها نشان می دهند که با توجه و اهمیت وضعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئوکالچر اوکراین، روسیه با بهره گیری از مجموعه اهرم های سخت افزاری همچون تهاجم نظامی به شبه جزیره کریمه، فرستادن یگان های ارتش به شرق اوکراین، تحویل محموله های تسلیحاتی فوق سنگین نظامی به مخالفان اوکراینی و اهرم های تکمیلی نرم افزاری مانند برگزاری نشست های سیاسی دیپلماتیک ژنو و مینسک یک و دو، تحریم انرژی رقبای اروپایی و تلاش های تبلیغی و رسانه ها، بحران اوکراین را مدیریت کرده است.
دگرگونی و تداوم در سیاست خاورمیانه ای روسیه: رانه ها، دستاوردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری مجموعه ای از عوامل در سال های بعد از فروپاشی، زمینه ی شکل گیری اصول بنیادین و چارچوب رفتاری روسیه در خاورمیانه شد. با توجه به نقش فزاینده ی روسیه در خاورمیانه و فرصت ها و تهدیدهای آن، هدف این پژوهش مفصل بندی متغیرهای شکل دهنده به سیاست خاورمیانه ای روسیه و شناسایی الگوی بنیادین رفتاری روسیه در منطقه است. در این نوشتار تلاش شده نمای فراگیری از متغیرهای تداوم بخش یا تحول آفرین در سیاست خاورمیانه ای روسیه در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی ارائه شود؛ بنابراین پرسش بنیادین این است که «عوامل و رانه های تحول یا تداوم در سیاست خاورمیانه ای روسیه چیست»؟ فرضیه ی نویسندگان این است که تحول و تداوم سیاست خاورمیانه ای روسیه، برآیند تحول در نگرش حاکم بر کرملین، مسائل سیاسی-امنیتی-اقتصادی «خارج نزدیک» و چگونگی موازنه سازی ژئوپلیتیک روسیه در برابر غرب است. با واکاوی این رانه ها در سه سطح یادشده، می توان به اصول پایدار و شکل بندی عمومی رفتار سیاست خارجی خاورمیانه ای روسیه دست یافت. نتیجه این که نوع سیاست ورزی روسی در منطقه، دستاوردها و چالش های مشخصی را برای این کشور به ارمغان آورده است. اصول سیاست ورزی روس ها الگویی برای اصلاحات سیاست خارجی از آرمان گرا به واقع گرا است؛ امری که ضرورت درک آن را در همسایگی کشور ما نشان می دهد. پایان بخش این نوشتار، بررسی دستاوردها و چالش های روسیه در پیشبرد اهداف خاورمیانه ای آن است. روش پژوهش نویسندگان توصیفی-تبیینی-تحلیلی است.
چالش های اتحادیه اروپا برای روسیه در قفقازجنوبی( با تاکید بر طرح سیاست همسایگی و شراکت شرقی)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال1991میلادی، قفقاز جنوبی که جزئی از خاک این دولت به شمار می رفت به استقلال دست یافت؛ این رخ داد که تحولی عظیم در حوزه ی بین الملل محسوب می شد نتوانست باعث بی توجهی روسها به عنوان جانشین شوروی نسبت به این منطقه شود؛ بر همین اساس، روسیه که این منطقه را جزئی از حوزه ی خارج نزدیک و منافع ملی خود قلمداد می کرد، خواهان حفظ نفوذی انحصاری در این منطقه شد. از طرفی دیگر به دلیل اهمیت سیاسی-امنیتی، ژئوپلیتیک-ارتباطیِ قفقازجنوبی، این منطقه مورد توجه قدرت های فرامنطقه ای از جمله اتحادیه اروپا نیز قرار گرفته است. اتحادیه اروپا با درک اهمیت این منطقه برای روس ها، این منطقه را در طرح های ادغام منطقه ای خود قرار داده که این اقدام، باعث به خطر افتادن هژمونی روسها در قفقازجنوبی و ایجاد چالش مهمی در حوزه ی خارج نزدیک این دولت شده است. بنابراین، این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی و در چارچوب نظریه نوواقع گرایی تهاجمی این فرضیه را مطرح می کند که ورود قدرت فرامنطقه ای اتحادیه اروپا به قفقاز جنوبی با هدف ادغام جمهوری های این منطقه در سازمان های اروپایی، نفوذ انحصاری روسیه در قفقاز را به چالش کشیده و چالش مهمی برای فدراسیون روسیه در خارج نزدیک محسوب می شود.
واکاوی سیاست های ژئو پولیتیکی روسیه در قبال آسیای مرکزی با تاکید برعامل چین
حوزه های تخصصی:
آسیای مرکزی که بخش جنوبی قلمرو هارتلند را در نظریه مکیندر تشکیل می داد در دوره جنگ سرد جزو قلمرو سیاسی- ژئوپلیتیک شوروی بود. با فروپاشی شوروری، این منطقه هویت جغرافیایی- سیاسی مستقل پیدا کرده و به عنوان فضای فاقد قدرت تاثیرگذار، به عرصه رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شد. بعد از استقلال این کشورها، روسیه نسبت به سرنوشت آن ها توجه زیادی نداشت و این مسئله سبب شد تا سایر قدرت ها در پی گسترش نفوذ خود در کشورهای آسیای مرکزی برآیند؛ اما چندی نگذشت که روسیه توجه خود را به این منطقه معطوف و تلاش کرد تا با ایجاد همگرایی گسترده امنیتی، مانع حضور سایر قدرت ها در آسیای مرکزی بشود. روند پیچیده منطقه گرایی این پرسش را مطرح می کند که «سیاست های روسیه درچه زمینه هایی باعث همکاری و در چه مواردی اختلاف و رقابت با کشورهای آسیای مرکزی را رقم زده است؟» ادعای این مقاله این است که، فضای حاکم بر منطقه در چارچوب ژئوپلیتیک زمینه ساز همکاری روسیه با کشورهای آسیای مرکزی در حوزه امنیتی شده است ولی در حوزه اقتصادی و انرژی با دیپلماسی اقتصادی چین زمینه ساز رقابت سازنده، همکاری محدود و گاهی اختلاف بین روسیه و کشورهای این منطقه شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که در جمع آوری اطلاعات از منابع اسنادی – کتابخانه ای و تارنماهای معتبر فضای مجازی استفاده شده است.
Changes in Russia-US Relations under Medvedev(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
15 - 42
حوزه های تخصصی:
After the collapse of the Soviet Union, the US and Russian Federation relations have been experienced ups and downs. The period of believing the end of long-lasting competition between the two countries after the cold war was too short enough to approve the optimistic analysis of Westerners politicians. The next developments showed quickly the distance between Moscow and Washington’s views on issues of international peace and security. On the one hand, Russia’s growing concerns about the former republics on its own periphery were intensified by the increasing effects of the Global War on Terrorism. On the other hand, the US growing presence in West Asia, Afghanistan and Iraq, and then Syrian crisis, Iranian nuclear program and deployment of the US Missile Defense System in Europe, prepared the ground for creating more confrontation between them. A decade after the independence of the former Soviet Republics, Russian president, Vladimir Putin, crafted and fixed a pragmatic foreign policy. Dmitry Medvedev, the next President of Russia, put this policy on the path of “reset”, which is now facing with complicated problems. However, the question raised by this article is: “What internal, regional or international factors changed the Russian and US relations during Medvedev's presidency? This paper is based on a descriptive-analytic method, and to examine the mechanisms of this change from the Russian point of view, it studies the positions of its experts.
عوامل موثر بر دگرگونی روابط روسیه با آمریکا در دوره «دمیتری مدودیف»(مقاله علمی وزارت علوم)
در پی فروپاشی اتحاد شوروی، روابط فدراسیون روسیه با آمریکا مراحل گوناگونی را تجربه کرده است. دوره تصور پایان رویارویی دیرپای دوکشور پس ازپایان جنگ سرد، بسیار کوتاه تر از آن بود که به تحلیل خوش بینانه غرب گرایان در سیاست خارجی روسیه قدرت بخشد. روند تحولات در روابط آمریکا- روسیه به سرعت فاصله میان دیدگاه های رهبران مسکو و واشنگتن را در مورد مسایل و مشکلات صلح و امنیت بین المللی آشکار ساخت. نگرانی های روزافزون روسیه در جمهوری های پیرامونی، با آثار روز افزون جنگ جهانی با تروریسم شدت یافت. حضور فزاینده آمریکا در غرب آسیا، در افغانستان و عراق و سپس بحران سوریه، برنامه هسته ای ایران و مسأله استقرار سامانه دفاعی موشکی آمریکا در اروپا، شرایط را برای تعارض های دو کشور آماده ساخت. در پایان نخستین دهه پس از جدایی جمهوری های اتحاد شوروی، «ولادیمیرپوتین» سیاست خارجی عمل گرایانه روسیه را تثبیت کرد تا «دمیتری مدودیف» آن را در مسیر «بازشروع» قرار دهد، که با دشواری های گوناگون و پیچیده ای روبه رو شده است. سؤال این نوشتار این است که کدام عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی، سبب دگرگونی روابط روسیه با آمریکا در دوره ریاست جمهوری دمیتری مدودیف شدند؟ این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از دیدگاه نویسندگان روسی انجام شده تا سازوکار این دگرگونی از دیدگاه روسیه روشن شود.
عوامل دگرگونی آیین نظامی فدراسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۹ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
133 - 159
حوزه های تخصصی:
امنیت ملی در دوره حکومت های پساوستفالیایی از مهم ترین حوزه های موردتوجه به شمار می آید. آیین نظامی، چگونگی شرکت نیروهای نظامی در لشکرکشی ها، عملیات، نبردها و درگیری ها را به طور مختصر بیان می کند. درواقع آیین نظامی، راهنمای اعمال نظامی است و شامل قواعد سریع و تغییرناپذیر نمی شود، بلکه یک چارچوب عمومی برای نیروهای نظامی است که به استاندارد شدن عملیات نظامی و آمادگی نیروها کمک می کند. روسیه در جایگاه وارث امپراتوری شوروی، با توجه به مشکلات بسیاری که در جمهوری های پیرامونی و غرب دارد، آیین نظامی خود را سامان می دهد. این آیین نه تنها در دوران اتحاد شوروی، بلکه پیش از آن هم در این کشور بسیار اهمیت داشته است. تفاوت آیین نظامی پس از فروپاشی شوروی با آیین دوران امپراتوری، این است که انعطاف پذیر شده است و شاهد تغییر ماهیت «سند نظامی» یا «آیین نظامی» فدراسیون روسیه از هنگام انتشار نخستین نسخه رسمی آن، تا جدیدترین نسخه آن هستیم. آیین نظامی روسیه ازجمله سندهای راهبردی مهم در این کشور است که افزون بر جهت گیری های نظامی، نوع نگاه سیاست گذاران این کشور را در مناسبات خارجی نیز بازتاب می دهد. پرسش اصلی این نوشتار این است که عوامل دگرگونی در آیین نظامی فدراسیون روسیه چیست؟ فرضیه نویسندگان این است که عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی سبب دگرگونی در آیین نظامی روسیه شده اند. نویسندگان مقاله، بررسی خود را به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از کتاب ها و مقاله های فارسی و انگلیسی در این زمینه و بهره گیری از اسناد امنیتی روسیه از منابع اینترنتی انجام داده اند.