مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
خاورمیانه
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
243 - 262
از آغاز پیدایش سیستم بین دولتی مدرن خاورمیانه بحران اجتماعی و سیاسی، شکنندگی دولت / ملتهای ضعیف و کج کارکردی آنها در انسجام بخشی به قلمرو سرزمینی و هویتی، باعث خیزش کنشگران غیر دولتی با مطالبات جدایی خواهانه گشته است. به طور اساسی از آغاز شکل گیری دولت های مدرن در خاورمیانه که به طور غالب بر میراث آخرین امپراطوری پیشامدرن این پهنه یعنی امپراطوری عثمانی به وجود آمدند، دولت مدرن در این منطقه با چالش های جدی همراه بوده است. تعریف هویت ملی بر اساس مولفه های زبانی یا نژادی و فرقه ای قومیتی خاص در این دولت ها نه تنها سبب یکپارچگی ملی نشده است بلکه خود محرکی در جهت انشقاق بوده است. حال آن که هویت ملی می بایست بر پایه ناسیونالیسم سیاسی تعریف می شد و تابعیت ملی و حقوق ملازمه آن عیار وحدت و یکپارچگی ملی قرار می گرفت، گرایش های قومی، زبانی و فرقه ای نخبگان مسلط که در تلاش برای تعریف هویت ملی دولت های خاورمیانه بر پایه یک زبان یا قومیت واحد بوده اند در دولت های متکثر خاورمیانه چالش یکپارچگی ملی را عمق بخشیده است، گسل های هویتی در عراق پس از بیش از نیم قرن سیاست عربی سازی و شکل گیری حکومت منطقه ای کردستان عراق، نمونه برجسته ای از شکست سیاست ادغام ملی در خاورمیانه است. به گونه ای که به پیدایش یک دولت دوفاکتو در اقلیم کردستان منجر شده است. در این مقاله به تبارشناسی دولت های دوفاکتو با تمرکز بر کردستان عراق پرداخته شده است.
تبیین سیاست موازنه سازی منطقه ای چین در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
139 - 176
اهمیت منطقه خاورمیانه نزد قدرت های بزرگ از گذشته تا به امروز یکی از اصلی ترین محورهای پژوهش در حوزه مطالعات منطقه ای خاورمیانه بوده است. هدف این مقاله تبیین سیاست خاورمیانه ای چین در یک دهه اخیر با با تمرکز بر مفهوم «موازنه سازی منطقه ای» است. این نوشتار با طرح این پرسش که چرا چین به سیاست موازنه سازی منطقه ای در خاورمیانه روی آورده است؟ بر این نظر است که روی آوردن چین به این سیاست ناشی از تأثیرگذاری متغیرهای موجود در سه سطح ملی، منطقه ای و جهانی است. یافته های این پژوهش با اتکا بر روش های ترکیبی (توصیفی - تبینی و تحلیل داده آماری) نشان می دهند که در سطح تحلیل ملی قرارگیری این کشور در مرحله گذار توسعه، اصل احترام به حاکمیت و تمامیت سرزمینی سایر کشورها و عامل اسلام در چین دلایل اتخاذ سیاست موازنه سازی منطقه ای چین در خاورمیانه است. در سطح منطقه ای اهمیت اقتصادی خاورمیانه و لزوم حفظ بازارها، نیاز به منابع انرژی خاورمیانه و حفظ شرکای منطقه ای مؤلفه های شکل دهنده به سیاست مذکور بوده است و در سطح جهانی رقابت و همکاری هم زمان با ایالات متحده آمریکا، پروژه و ابتکار کمربند و جاده ابریشم جدید و افزایش قدرت نرم و نفوذ فرهنگی چین باعث اتخاذ سیاست موازنه سازی منطقه ای از جانب چین در خاورمیانه شده است.
تاثیر ناامنی هویتی ملی بر گسترش نئوتروریسم در خاورمیانه با تاکید بر کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
31 - 60
در عصر حاضر، همچنان نئوتروریسم مهمترین عامل شکل گیری ناامنی در نقاط مختلف خاورمیانه است. طی سالیان گذشته پژوهش های متنوعی با موضوع شناسایی دلایل شکل گیری و تشریح اشکال و ابعاد تروریسم انجام شده اما پژوهش ها و اقدامات موجود برای مهار تروریسم، همچنان از ورود به موضوع ناامنی هویتی کم بهره بوده اند. پژوهش حاضر به روش کیفی و با رویکرد توصیفی و تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که؛ ناامنی هویتی ملی چه تاثیری بر گسترش نئوتروریسم در خاورمیانه داشته است؟ به نظر می رسد؛ به دلیل نقش بنیادین هویت به ویژه هویت «مذهبی» در طراحی پلان های هویتی در خاورمیانه، میان ناامنی هویتی، خلل در استمرار روایت های مذهبی و گسترش نئوتروریسم رابطه مهمی برقرار است. برای آزمایش این فرضیه، کشور عراق به عنوان عرصه پژوهش انتخاب شده است. این رابطه بیان می دارد که انتخاب گزینشی اجزاء روایت بیوگرافیک و ره گیری مطلق آن توسط کنشگران مذهبی در داخل عراق، ضمن ایجاد ناامنی هویتی، موجب آغاز یا تشدید اضطراب ناشی از شرم در باور و رفتار بازیگران داخلی، ره گیری سیاست کسب شرافت و در اثری به نظر ناخواسته، سبب گسترش نئوتروریسم در عراق شده است.
تحول مفهوم قدرت در سیاست منطقه ای ایران در دولت یازدهم: (خوانشی بر واکنش عربستان به آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
227 - 266
تغییر معادلات قدرت در سطح جهانی بر تغییر ماهیت سیاست خارجی ایران در منطقه خاورمیانه، تأثیری بسزا داشته و در سال های بعد از 2013 و در نتیجه انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران، قدرت نرم به طور رسمی در دستور کار تهران قرار گرفت، اما این امر، در سطح منطقه ای با واکنش قدرت های منطقه و به طور خاص عربستان سعودی روبرو شد. در همین راستا، مسأله قابل طرح در مقاله حاضر این است که «به کارگیری قدرت نرم در سیاست منطقه ای ایران در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی در قالب چه مؤلفه هایی طرح و واکنش های عربستان به عنوان مهم ترین رقیب منطقه ای ایران به این تحول مفهومی قدرت ایران چه بوده است؟» عربستان سعودی در ابتدای امر در برابر قدرت نرم دولت روحانی رویکردی مثبت نشان داد، اما به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا از یک سو و بحث آتش زدن سفارت این کشور در تهران به عواملی برای تقابل همه جانبه این کشور با سیاست خارجی دولت روحانی در منطقه تبدیل شد. در نتیجه شاهد هستیم که عربستان مجموعه ای همراه با فشارهای ترامپ علیه ایران، تقابل نیابتی با ایران در یمن، سوریه، عراق و بحرین و نیز تلاش برای ایجاد ائتلاف «ناتو عربی» را برای تضعیف قدرت نرم دولت روحانی به کار گرفته است.
ابتکار کمربند- راه چین و منافع جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
87 - 130
چین برای گسترش حوزه نفوذ و تأثیرگذاری بر دیگر مناطق، در سیاست خارجی خود دست به ابتکاراتی زده است که احیای جاده ابریشم جدید یکی از این ابتکارات است. طرح جاده ابریشم جدید در سال ۲۰۱۳ توسط «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین به طور رسمی اعلام شد. پیشبرد طرح ابتکار کمربند - راه باعث گسترش نفوذ چین در خاورمیانه به ویژه ایران خواهد شد که به تبع آن ضریب نفوذ سیاست خارجی چین در منطقه افزایش خواهد یافت. این مقاله بر آن است تا در راستای تبیین منافع ابتکار کمربند - راه برای ایران ضمن برشمردن کریدورهای کمربند - راه به بررسی اصول، اهداف و برنامه های سیاست خارجی چین در خاورمیانه در تحقق این ابتکار برای ایران بپردازد و پیامدهای آن را مورد ارزیابی و مداقه قرار دهد و می کوشد به این سؤال پاسخ دهد که ابتکار کمربند - راه چینی چه پیامدهایی برای منافع ملی ایران در خاورمیانه دارد؟ بحث اصلی مقاله آن است که در صورت عملی شدن ابتکار کمربند - راه چین، از طریق توسعه زیرساخت های تعاملات تجاری و فرهنگی در منطقه، جذب سرمایه گذاری خارجی، کمک به گسترش امنیت منطقه، منافع اقتصادی و استراتژیک ایران هم در سطح داخلی و هم سطح منطقه ای تأمین می شود.
بررسی تطبیقی جایگاه ایران در کشورهای اسلامی خاورمیانه از نظر شاخص های اقتصادی توسعه انسانی(2005-2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
131 - 156
درسال 1990 در گزارش برنامه عمران ملل متحد شاخص مرکب توسعه انسانی موسوم به HDI توسط کارشناسان آن سازمان مطرح شد، این شاخص از ترکیب شاخص های امید به زندگی، نرخ باسوادی و درآمد سرانه به دست می آید. بررسی شاخص های توسعه انسانی جزء ملزومات برنامه ریزی و تصمیم گیری برای هر کشوری به حساب می آید. در پژوهش حاضر سعی می شود تا با بررسی شاخص های اقتصادی توسعه انسانی کشورهای اسلامی خاورمیانه میزان محرومیت و توسعه آن ها را مورد ارزیابی قرار گیرد و پس از طبقه بندی به نمایش تفاوت ها و تشابهات کشورها پرداخته شود. داده های خام با جهان، کشورهای کمتر توسعه یافته و درحال توسعه مقایسه و بررسی شده اند. از نتایج تحقیق پیداست کشورهایی مانند سوریه، فلسطین، یمن و لبنان از نظر شاخص های یاد شده و درجه توسعه یافتگی دارای وضعیت ضعیف تری هستند. از دلایل این عقب ماندگی و جابه جایی رتبه ها می توان به جنگ های داخلی و خارجی، تهدیدات امنیت انسانی، سیاست های خارجی و منطقه ای، اختلافات ایدئولوژیکی و مرزی و همچنین شرایط جغرافیایی اشاره کرد.
تاثیر عوامل بین المللی بر روابط اقتصادی ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
63 - 84
روابط ایران و روسیه در دهه های اخیر فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرده است و اکنون سطح روابط اقتصادی دو طرف با وجود نزدیکی جغرافیایی و زمینه های مناسب گسترش چشمگیر نیست. ریشه یابی علت های گسترش نیافتن روابط ایران و روسیه مساله ای است که در چارچوب کاهش احتمالی تنش در روابط خارجی ایران اهمیت بسیار دارد. عوامل داخلی و خارجی متعددی بر روابط دو کشور تاثیرگذار هستند، ولی تمرکز نویسندگان مقاله بر دو عامل خارج از مرزهای ایران است. نخست تاثیر فضای تصمیم سازی روابط خارجی در روسیه و دوم تاثیر تحریم یا برچیده شدن آن بر روابط اقتصادی ایران و روسیه. پرسش بنیادین مقاله این است که تحول در موقعیت بین المللی ایران بر روابط اقتصادی ایران و روسیه چه تاثیری داشته است؟ نویسندگان تحول در روابط اقتصادی ایران و روسیه را از دو نگاه، نخست روسی- و در چارچوب روند تصمیم سازی روس ها- و دوم نگاه بین المللی تبیین کرده است. فرضیه مقاله این است که عوامل بین المللی به ویژه دوره های تحریم علیه ایران، تاثیر فوری و مستقیم بر روابط اقتصادی ایران و روسیه داشته است. روش این پژوهش کمی-کیفی است و از تحلیل آمارها، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی برای پاسخ به پرسش اصلی استفاده شده است.
آثار روابط روسیه و اسرائیل بر منافع ملی ایران(2020- 1990)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
71 - 104
سطح مناسبات دیپلماتیک روسیه و اسرائیل در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در چند دهه اخیر روابط دو بازیگر را به سمت راهبردی شدن سوق داده است. نقش اسرائیل در سیاستگذاری آمریکا در قبال مسکو و قدرت فرا منطقه ای روسیه در تضمین امنیت اسرائیل در تحولات غرب آسیا، بر نزدیکی مسکو- تل آویو توسعه بخشیده است. از سوی دیگر ایران و روسیه در تحولات منطقه و بین الملل به سطحی از همسویی در رفتار و اهداف رسیده اند که با مداخله روسیه در بحران سوریه همکاری دو کشور افزایش یافته است. با درنظر گرفتن ملاحظات این سوال مطرح می شود روابط روسیه و اسرائیل چگونه بر منافع ملی ایران در منطقه و نظام بین الملل تأثیر گذاشته است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال در پژوهش حاضر مورد آزمون قرار گرفته این است که توسعه روابط روسیه و اسرائیل و وابستگی متقابل منافع در سطوح مختلف باعث شده است تا روسیه در پیشبرد منافع ایران در مسئله سوریه، برنامه هسته ای و توافق نامه های تسلیحاتی و اقتصادی محدودیت هایی را ایجاد کند. روش پژوهش در این مقاله تبیینی است و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و اینترنتی است و برمبنای رویکرد موازنه قوا داده های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
تاثیر دیپلماسی اجبار آمیز ایالات متحده آمریکا برقدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه (2020- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
249 - 270
راهبرد آمریکا در برابر ایران از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مبتنی بر محدود ساختن، منزوی کردن، تغییر رفتار و در نهایت تغییر نظام سیاسی بوده است. یکی از این راهبردها به کارگیری دیپلماسی اجبارآمیز بر علیه جمهوری اسلامی ایران است. رهیافت مداخله جویانه آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در خاورمیانه شدت یافت و موجب امنیتی شدن منطقه و تهدید حاکمیت ملی کشورهایی همچون ایران شد. لذا جمهوری اسلامی ایران برای خنثی سازی آن به دنبال بیشینه سازی قدرت هوشمند خود در خاورمیانه است. از این رو هدف اصلی از مقاله حاضر یافتن رابطه و بررسی تاثیر دیپلماسی اجبار ایالات متحده آمریکا بر شکل گیری و تقویت قدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه پس از ۱۱ سپتامبر است. سوال اصلی این مقاله این است که دیپلماسی اجبارآمیز ایالات متحده آمریکا بر قدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران چه تاثیری داشته است؟ روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی می باشد. یافته های مقاله نشان می دهد که دیپلماسی اجبار ایالات متحده آمریکا موجب شده است؛ ظرفیت های قدرت جمهوری اسلامی ایران را در قالب قدرت هوشمند در جهت خنثی سازی و کاهش فشارها و تهدیدات، فعال نموده و این کشور را به قدرت منطقه ای به دور از انزوا در خاورمیانه مبدل سازد. از جمله این ظرفیت ها می توان در حوزه قدرت هوشمند به تقویت قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران، الهام بخشی به جنبش های بیداری اسلامی در منطقه، محور مقاومت به عنوان راهبرد ضد مهار، نقش و اثرگذاری سردار سلیمانی اشاره کرد.
تأملی در سیاست نوعثمانی گری ترکیه و دشواری های آن برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
در این نوشتار می خواهیم با درنظرگرفتن مسائل تاریخی و توجه به سیر دگرگونی سیاست حاکم بر دولت ترکیه، بحث نوعثمانی گری را که به گفتمانی برجسته در سیاست خارجی این دولت تبدیل شده است واکاوی کنیم. نوعثمانی گری با نوکردن خاطره قلمروی امپراتوری، ذهن و قلم بسیاری از دانشوران و مفسران را به خود جلب کرده است. ادعای نوعثمانی گری مجادله برانگیز است. به همین دلیل نیز آرا و تفسیرهای متعددی در مورد آن وجود دارد. گذار از مرزهای ملی و آنچه سایکس- پیکو به نام دولت ملت به یادگار نهاد؛ به دور از مجادله نیست. بدین سان، در بسیاری از پژوهش ها با توجه به قلمروی سرزمینی که از سیاست نوعثمانی گری تصور می شود؛ چنان رویکردی را در تناظر با خواست دولت ترکیه برای گسترش اقتدار منطقه ای و حتی سرزمینی تفسیر کرده اند. در این نوشتار خوانشی متفاوت از سیاست نوعثمانی گری داریم و در برابر پرسش چرایی گرایش نخبگان سیاسی ترکیه به نوعثمانی گری و دشواری این سیاست برای ایران، این فرضیه مطرح می شود که «چنین سیاستی، پاسخی به بحران های درونی ترکیه است و بیش از آنکه تهدیدی برای قلمروی سرزمینی و هویتی ایران باشد؛ تدبیر یا چاره اندیشی برای رفع بحران های هویتی درونی ترکیه و نشانه ای از ناکامی ملی گرایی قومی (ترک گرایی) است». روش پژوهش کیفی است و ضمن بهره گیری از نظریه سازه انگاری، درنظرگرفتن مسائل تاریخی و تحلیل گفتار ایده های بانیان اندیشه نوعثمانی گری فرضیه نوشتار را بررسی می کنیم.
واکاوی چرخش های سیاسی سه نگرش سیاسی از اسلام در قبال تحولات خاورمیانه، از تقابل تا همکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
974 - 949
منطقه غرب آسیا و خاورمیانه در دهه دوم هزاره سوم شاهد وقوع تحولاتی بوده است که یکی از مهم ترین آنها وقوع جنبش های موسوم به بهار عربی یا بیداری اسلامی است. عامل اصلی پیچیده تر شدن این تحولات تلاش سه کشور ایران، عربستان و ترکیه به ترتیب با سه نگرش از اسلام یعنی شیعی، سلفی- تکفیری و اخوانی برای رهبری این جنبش ها بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین چگونگی تکوین سه نگرش از اسلام، تحلیل چرایی رقابت میان آنها و تشریح پیامدهای آن است. ازاین رو، دو پرسش پژوهشی عبارت اند از: 1. چه عواملی موجب چرخش سیاسی حامیان نگرش های سیاسی از اسلام در قبال تحولات خاورمیانه شده است؟ 2. تا چه اندازه تکوین، رشد و رقابت این سه برداشت از اسلام به بروز درگیری ها در خاورمیانه منجر شده است؟ در فرضیه پژوهشی بیان می شود که رقابت میان حامیان سه نگرش متفاوت از اسلام سیاسی یعنی اسلام شیعی، سلفی- تکفیری و اخوانی به افزایش ناآرامی و خشونت در خاورمیانه منجر شده است. پاسخ به پرسش های پژوهش با استفاده از روش تحلیل داده های کیفی گردآوری شده مربوط به جنبش های بهار عربی و یا مواضع رسمی رهبران سه کشور در قبال این جنبش ها و بحران هایی مانند سوریه و قطر بوده است. یافته های پژوهش بیانگر چرخش در سه نگرش از همکاری تا تقابل و تأثیر آن بر تشدید ناآرامی هاست.
بررسی چیستی و پیامدهای گفتمان جبهه مقاومت اسلامی در خاورمیانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
243 - 265
از جنبش هایی که امروزه در تلاش است که در تحولات منطقه خاورمیانه تاثیرات موثری داشته باشد جبهه ی مقاومت اسلامی است. این جنبش در چند دهه ی اخیر در متن تحولات منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل اثرگذار بوده و توانسته با الهام گیری از گفتمان انقلاب اسلامی بطور گسترده مطرح گردد. بر این اساس گفتمان جبهه ی مقاومت با قدرتی فزاینده توانسته تقابل جدی تری با نظام سلطه ایجاد نماید. بطوری که می توان گفت مقابله با نظام سلطه در کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن منجر به تغییر چالش ها و شکست هژمونی استکبار در منطقه گردیده است. با توجه به روند تحولات جهانی و منطقه ای، در این مقاله سعی شده است در پاسخ به پرسش چگونگی تبیین گفتمان مقاومت و پیامدهای آن در خاورمیانه از نظریه لاکلا و موفق با روش تحلیلی - توصیفی و شیوه تحلیل گفتمان استفاده نماید. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که می توان نشانه هایی را که در گفتمان مقاومت طبقه بندی شده اند را به دو دسته طبقه بندی نمود . بخش اول عوامل سلبی (نفی) و بخش دوم عوامل ایجابی (اثباتی) هستند. در مرکز بعد سلبی گفتمان مقاومت سلطه ستیزی قراردارد یعنی مهمترین نشانه ی سلبی نفی سلطه وسلطه ستیزی است . اما مهمترین وجوه اثباتی گفتمان مقاومت، مفاهیم عدالت خواهی، حق طلبی، صلح طلبی، عزت طلبی، اقتدار، معنویت گرایی و مصلحت گرایی می باشد .
نقش و جایگاه روسیه در آینده نظم منطقه ای خاورمیانه براساس روش آینده پژوهی پیتر شوارتز
منبع:
پژوهش ملل دی ۱۴۰۱ شماره ۸۳
31-52
حضور روسیه در سوریه و اتحاد با کشورهای مخالف غرب، بویژه ایران و همچنین رابطه اقتصادی و نظامی مؤثر با اسرائیل و ترکیه بعنوان دو متحد غرب در منطقه، سطح توان بازیگری این کشور در خاورمیانه را افزایش داده است. از طرفی پتانسیل هسته ای و نیروی نظامی قدرتمند این کشور خود عاملی در جهت حضور روسیه در این منطقه است. براین اساس آینده جایگاه این کشور در نظم منطقه ای خاورمیانه از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف مقاله پیش رو، بررسی جایگاه روسیه در آینده نظم منطقه ای خاورمیانه است. روش پژوهش مورد استفاده، روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از رویکرد آینده پژوهی پیتر شوارتز استفاده شده است. سوال مقاله حاضر این است: که سناریوهای محتمل در ارتباط با آینده جایگاه روسیه در نظم منطقه ای خاورمیانه براساس روش آینده پژوهی پیتر شوارتز کدام هستند؟ نتایج نشان می دهد که چهار سناریوی: 1) حفظ نظام موازنه قوا در خاورمیانه از طریق تعادل بخشی میان ایران، عربستان سعودی، ترکیه و اسرائیل با رویکرد چندقطبی، 2) شکل گیری نظام دوقطبی با همراهی ایران بعنوان یک قطب قدرت در مقابل قطب آمریکا و عربستان، 3) افول جایگاه روسیه در نظم منطقه ای خاورمیانه و ایفای نقش در قالب نهادهای بین المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد و درنهایت، 4) احتمال حذف روسیه از معادلات مربوط به نظم منطقه ای در خاورمیانه محتمل است. به نظر می رسد که سناریوی اول محتمل ترین سناریو است که روسیه در قالب آن سعی خواهد کرد در کنار آمریکا به موازنه بخشی میان قدرت های موجود در منطقه بپردازد
تبیین رفتار اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران براساس رویکرد نئورئالیسم
منبع:
پژوهش ملل دی ۱۴۰۱ شماره ۸۳
75-97
اسرائیل بعنوان یک حکومت نوبنیاد در خاورمیانه به دولت های دیگر با دیدگاهی امنیتی می نگرد. این حکومت مهمترین تهدید علیه خود در خاورمیانه را ناشی از جمهوری اسلامی ایران می داند و به لحاظ منافع ملی در تعارض با ایران می باشد. از این رو برای این حکومت در راستای به حداکثر رساندن منافع امنیتی، توسل به هر اقدامی در مقابله با دشمن مشروعیت می یابد. باتوجه به اینکه ایران و اسرائیل از پتانسیل هم سطح برخوردارند، در این مقاله تلاش داریم با بهره گیری از نظریه نئورئالیسم به بررسی رفتار اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران بپردازیم. البته از آنجاکه نئورئالیسم دو رویکرد امنیتی آن رئالیسم تهاجمی و تدافعی می باشد سوال اصلی این است که رفتار اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران در قالب کدام رویکرد نئورئالیسم قابل تبیین است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که رویکردهای یاد شده نئورئالیسم، امنیت و قدرت نسبی را ملاک عمل دولت ها دانسته و مهمترین اهداف اسرائیل را در برابر ایران در تثبیت و افزایش امنیت و قدرت نسبی در ابعاد مختلف توسط این حکومت می داند که پیامد چنین رفتاری برای ایران قرار گرفتن در بازی «امنیت و قدرت» است. یافته ها نشان می دهد، باتوجه به اینکه رئالیسم تهاجمی در قیاس با رئالیسم تدافعی از ظرفیت و بسط ابزاری بیشتری برخوردار است از این رو در تبیین رفتاری دولت هایی مثل اسرائیل نظریه مناسب تری است
بررسی رابطه بین دسترسی مالی با توانمندسازی اقتصادی زنان در کشورهای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
182 - 165
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل آینده دارد و از این رو ، توانمندسازی اقتصادی زنان به سرمایه انسانی و قابلیت های انسانی نیز کمک می کند. مطالعه حاضر باهدف تأثیر دسترسی مالی بر میزان توانمند سازی اقتصادی زنان در کشورهای خاورمیانه با استفاده از داده های تابلویی طی سال های 2004 الی 2018 و روش گشتاور های تعمیم یافته (GMM) انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که توانمند سازی اقتصادی با بهبود دسترسی مالی افزایش می یابد به گونه ای که با افزایش 1 درصدی در تعداد شعب بانک های تجاری میزان توانمند سازی اقتصادی به اندازه 37/0 درصد افزایش می یابد همچنین متغیرهای امید به زندگی، تحصیلات و هزینه های زندگی رابطه مثبت و معنادار و متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه رابطه معنادار و منفی با توانمند سازی اقتصادی دارند لذا پیشنهاد می شود که دولت ها، سازمان ها و افراد سیاستگزار تدابیری را در جهت تسهیل و بهبود و افزایش اهدای وام های خود اشتغالی برای زنان در جهت فعال سازی آن ها در جامعه و بازار کار بیندیشند همچنین با ارائه برنامه هایی در جهت افزایش سطح سواد و دانش زنان جامعه و با اجرای طرح ها و برنامه های توسعه ای و در مجموع با ارائه خدمات جامع در جهت افزایش سلامت و طول عمر زنان، توانمندی اقتصادی زنان را بهبود بخشند.
بنیان های ژئوپولیتیکی تأثیرگذار شیعه در نظام منطقه ای خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی بنیان های ژئوپولیتیکی تأثیرگذار شیعه در نظام منطقه ای خاورمیانه است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و برای تکمیل پرسشنامه و تعیین نمونه آماری، با استفاده از جدول استاندارد مورگان، تعداد 269 نمونه انتخاب شد. با توجه به نتایج بدست آمده، وسعت جغرافیایی منطقه، اولین عامل تاثیرگذار بوده و موجب نقش آفرینی سیاسی شده و خود در پیوند با مفهوم قدرت بوده که امروزه شیعه به یک موضوع ژئوپلیتیک تبدیل شده است؛ زیرا نقطه ثقل جغرافیای شیعیان، مناطقی است که بر روابط قدرت در سطح منطقه و جهان تأثیرگذار است. وجود عتبات عالیات، عامل دوم تاثیرگذار بر شیعیان می باشد. اختلافات و وهابیت، عامل سوم تاثیرگذار بر ایجاد الگوها و کنش های متقابل شیعه در خاورمیانه هستند.
بررسی مرکزیت ژئوپلیتیکی ایران در منطقه خاورمیانه: مطالعه تطبیقی دوره های پهلوی و جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۵
79 - 105
حوزه های تخصصی:
هر کشوری در منطقه جغرافیایی خود در پی کسب قدرت و برتری برای دستیابی به اقتدار و تاثیرگذاری بر روندها و اتفاقات آن منطقه است. به عبارت دیگر کشورها که بازیگران عرصه قدرت و سیاست هستند در اندیشه کسب مرکزیت و ثقل مرکزی برای تحت تاثیر قرار دادن سایر بازیگران بوده و هرچه قدر مرکزیتِ یک بازیگر بیشتر، موجب کسب رتبه بالاتر، داشتن ارتباطات بیشتر و به دست آوردن موقعیت مطلوب تر آن میشود. تئوری مرکزیت شبکه ای می تواند به خوبی نقش کشورها را در درون شبکه ها و زیر شبکه های متعدد ژئوپلیتیکی توضیح دهد که در این تحقیق در چارچوب نظری از آن استفاده شده است. یافته های این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و برپایه یافته های کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است؛ نشان می دهد منطقه خاورمیانه به عنوان یک شبکه ژئوپلیتیکی دارای زیر شبکه های متعددی است و میتوان از ۱۱ زیر شبکه ژئوپلیتیکی در آن نام برد که از مهمترین آنها می توان به زیر شبکه اسلام، انرژی، دموکراسی و زیر شبکه مقاومت اشاره کرد. ایران در بین کشورهای خاورمیانه مرکزیت بالایی در زیر شبکه های ژئوپلیتیکی این منطقه دارد. اما، این مرکزیت در همه زیر شبکها و در همه دورهای زمانی یکسان نبوده است نتایج نشان می دهد در دوران پهلوی مرکزیت ایران در زیر شبکه های غرب، امنیت و اقتصاد بوده و این مرکزیت در دوره جمهوری اسلامی بیشتر در زیرشبکه های ایدئولوژیکی مانند: تشیع و محور مقاومت می باشد.
تأثیر سیاست های آمریکا بر وضعیت حقوق بشر در خاورمیانه (2023- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
97 - 120
حوزه های تخصصی:
آمریکا خود را مدافع حقوق بشر می داند و سیاست های مداخله گرایانه چند دهه اخیر خود را با عناوینی چون حمایت از حقوق بشر در منطقه خاورمیانه توجیه کرده است. بااین حال به نظر می رسد که این سیاست های مداخله جویانه در منطقه خاورمیانه نمی تواند تنها با روایت غربی و استفاده ابزاری از تبلیغات وسیع برای دفاع از عملکردهای مداخله گرایانه صحیح باشضد زیرا حقایقی مربوط به نقض حقوق بشر در خاورمیانه توسط آمریکا وجود دارد که اغلب گفته نمی شود؛ بنابراین نیاز به بررسی و واکاوی دقیق این مقوله موجب شد تا پژوهش حاضر تلاش کند تا وضعیت حقوق بشر در خاورمیانه را در پرتو سیاست های مداخله گرایانه آمریکا در منطقه خاورمیانه از سال 2001 به بعد را با واکاوی دقیق تر موردبررسی قرار بدهد. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با اسناد کتابخانه ای گردآوری شده است. بررسی های پژوهش درنهایت نشان داد که سیاست های مداخله گرایانه آمریکا به تقویت نقض حقوق بشر در خاورمیانه منجر شده است. یافته ها حاکی از آن است که اقدامات آمریکا حامل بسیاری از موارد نقض حقوق بشر در سایه گسترش ناامنی های منطقه خاورمیانه، سرازیر شدن سلاح ها، کشته شدن و آوارگی میلیون ها نفر و حمایت از جنایات ضد حقوق بشری متحدان منطقه ای بوده است.
دیپلماسی فرهنگی و مقابله با پروژه ایران هراسی در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۲)
27 - 46
حوزه های تخصصی:
ایران هراسی از اصطلاحاتی است که به طور خاص و ویژه درزمینه رابطه ایران و منطقه خاورمیانه و جهان غرب، تداوم یافته است. مقابله با این پدیده نیاز به استفاده از ابزارهایی هم چون دیپلماسی فرهنگی دارد. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه گونه می توان از دیپلماسی فرهنگی به عنوان ابزاری در راستای مقابله با پروژه ایران هراسی در خاورمیانه استفاده نمود؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که می توان ضمن شناخت دقیق و همه جانبه ابعاد ایران هراسی از دیپلماسی فرهنگی به مثابه ابزار مستقیم یا غیرمستقیم برای تاثیرگذاری بر نگرش ها و افکار عمومی مؤثر بر مؤلفه های تصمیم سازی دیگر کشورها برای مقابله با ایران هراسی به خصوص در منطقه خاورمیانه استفاده نمود؛ بنابراین این مقاله باهدف شناخت ابعاد مختلف مقوله ایران هراسی، دیپلماسی فرهنگی را به مثابه ابزاری برای مقابله با این پدیده به خصوص در منطقه خاورمیانه مطرح می نماید. مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی است و از روش تفسیری جهت نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است.
راهبرد جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به قدرت برتر منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
75 - 110
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران با ترسیم چشم انداز بیست ساله (1404-1384ه .ش.)، هدف خود را کسب جایگاه اول منطقه در حوزه های مختلف قرار داده است. تبدیل شدن ایران به قدرت برتر منطقه ای با چالش های متعدد اقتصادی، سیاسی و امنیتی رو به رو است به نحوی که شناخت راهبرد مناسب جهت دست یابی به این هدف ضروری بوده و فقدان چنین راهبردی باعث هدر رفت منابع سیاسی و اقتصادی ایران خواهد گردید. در این پژوهش با به کارگیری نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای و بررسی ویژگی های منطقه پیرامونی، مناسبات قدرت میان ایران و دیگر قدرت منطقه ای مدعی، تلاش شده است با استفاده از روش های کمی و کیفی و ابزارهای جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و هم چنین پرسش نامه که روایی آن با نظر خبرگان و پایایی آن با آلفای کرونباخ 0.9 تأیید گردید، و به کارگیری تکنیک SWOT به منظور تحلیل یافته های پژوهش، به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که در رویکرد مجموعه امنیتی منطقه ای، بهترین راهبرد جمهوری اسلامی ایران در دست یابی به قدرت برتر منطقه ای کدام است. اولویت راهبردهای18گانه احصایی در این پژوهش نشان می دهد که دست یابی به این سطح از قدرت، ارتباط نزدیکی با حوزه اقتصادی دارد، به گونه ای که سه راهبرد نخست با نمره جذابیت بیشتر از 9 در این حوزه قرار می گیرند. بر این اساس راهبرد «دست یابی به قدرت برتر منطقه ای از طریق تقویت قفل شدگی اقتصادی به وسیله افزایش حجم مبادلات تجاری و فعال کردن نهادها و سازمان های اقتصادی منطقه ای » با نمره جذابیت 6/9 به عنوان راهبرد پیشنهادی پژوهش جهت دست یابی ایران به قدرت برتر منطقه ای پیشنهاد گردید.